بیشتر از ماتم ،
نگران چیزهایی هستم که هرگز به هم نگفتیم !
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
نگران چیزهایی هستم که هرگز به هم نگفتیم !
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#آدم_آدم_است
#برشت در این #نمایشنامه به وضعیت موجود زندگی بشر و بلاهایی که بر سر او میآید میپردازد. او در این نمایشنامه زندگی فردی را به تصویر میکشد که در برابر نیروهای بیرونی قطعه قطعه میشود و حتی تا جایی پیش میرود که خودش نیز بر خود رحم نمیکند و خود او نیز بر خویشتن خویش ضربه میزند. او شاید هزاران بار میمیرد اما هیچ اعتراضی نمیکند. در پایان برتولت برشت پیشنهاد میکند که مردمان باید این وضعیت را تحمل یا به گونهای دیگر بینش خود را نسبت به زندگی متحول کنند تا در برابر سیل حوادث در هم نشکنند.
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#برشت در این #نمایشنامه به وضعیت موجود زندگی بشر و بلاهایی که بر سر او میآید میپردازد. او در این نمایشنامه زندگی فردی را به تصویر میکشد که در برابر نیروهای بیرونی قطعه قطعه میشود و حتی تا جایی پیش میرود که خودش نیز بر خود رحم نمیکند و خود او نیز بر خویشتن خویش ضربه میزند. او شاید هزاران بار میمیرد اما هیچ اعتراضی نمیکند. در پایان برتولت برشت پیشنهاد میکند که مردمان باید این وضعیت را تحمل یا به گونهای دیگر بینش خود را نسبت به زندگی متحول کنند تا در برابر سیل حوادث در هم نشکنند.
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
Forwarded from چیستا_دو
چند دقیقه دیگر
قسمت بعدی
#خواب_گل_سرخ
فقط در کانال
#چیستایثربی_کانال_رسمی
و
#کانال_قصه_چیستایثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAD1J55v7lM2oraPEBA
قسمت بعدی
#خواب_گل_سرخ
فقط در کانال
#چیستایثربی_کانال_رسمی
و
#کانال_قصه_چیستایثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAD1J55v7lM2oraPEBA
Telegram
چیستا_دو
داستانهای چیستایثربی_او یکزن _ خواب گل سرخ و..تنها کانال موثق قصه ها ی من که ؛شخصا زیر نظرخودم، چیستا، اداره میشود. ادرس کانال #رسمی من این است
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi
دوستان این آدرس کانال قصه های من است که فقط مختص قصه است و فقط قصه ها ، پشت هم می آیند.
#چیستایثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAD1J55v7lM2oraPEBA
آدرس کانال #قصه_های چیستایثربی
#چیستایثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAD1J55v7lM2oraPEBA
آدرس کانال #قصه_های چیستایثربی
Telegram
چیستا_دو
داستانهای چیستایثربی_او یکزن _ خواب گل سرخ و..تنها کانال موثق قصه ها ی من که ؛شخصا زیر نظرخودم، چیستا، اداره میشود. ادرس کانال #رسمی من این است
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
تصورشو بکنید یه آدم ؛ ته یه چاه ، تو یه بیابون گرفتارشده ؛
نه نوری ؛ نه صدایی ....
نه کسی که بدونه اون کجاست!... . .
چقدر این چند جمله را دوست دارم ، مرا یاد
وضعیت #خواب_گل_سرخ می اندازد .
برای همین ، پشیمان شدم کسی تلاش کند پایان داستانم را حدس بزند ، داشتید خیلی دور میشدید!... .
هنوز هم تصاویر این فیلم ؛ و
#دیالوگها یش ؛ یکی از بهترینهاست..
و البته نمره ی اول ، متعلق به #مضمون فیلم و آن پایان شوک بر انگیز غیر منتظره است.
موسیقی بی نظیر ، #محمد_رضا_علیقلی ، و بازی عالی#مسعود_رایگان ، هم فراموش شدنی نیستند...
یکی ازده فیلم محبوب ایرانی من ؛ در قسمتهای بالای لیست :
#خیلی_دور_خیلی_نزدیک
فیلمی از
#رضا_میر_کریمی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#سکانس
#سینما
#فیلم
#آنونس
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
تصورشو بکنید یه آدم ؛ ته یه چاه ، تو یه بیابون گرفتارشده ؛
نه نوری ؛ نه صدایی ....
نه کسی که بدونه اون کجاست!... . .
چقدر این چند جمله را دوست دارم ، مرا یاد
وضعیت #خواب_گل_سرخ می اندازد .
برای همین ، پشیمان شدم کسی تلاش کند پایان داستانم را حدس بزند ، داشتید خیلی دور میشدید!... .
هنوز هم تصاویر این فیلم ؛ و
#دیالوگها یش ؛ یکی از بهترینهاست..
و البته نمره ی اول ، متعلق به #مضمون فیلم و آن پایان شوک بر انگیز غیر منتظره است.
موسیقی بی نظیر ، #محمد_رضا_علیقلی ، و بازی عالی#مسعود_رایگان ، هم فراموش شدنی نیستند...
یکی ازده فیلم محبوب ایرانی من ؛ در قسمتهای بالای لیست :
#خیلی_دور_خیلی_نزدیک
فیلمی از
#رضا_میر_کریمی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#سکانس
#سینما
#فیلم
#آنونس
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
از استوری یکی از عزیزان پیج
باتشکر فراوان برای لطفش
#پستچی کتاب همه ی ماست!
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
باتشکر فراوان برای لطفش
#پستچی کتاب همه ی ماست!
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#جنیفر_لارنس
در مراسم افتتاحیه جشنواره ونیز امسال
با فیلم روانکاوانه
#مادر
دارن آرنوفسکی
کارگردان فیلم قوی سیاه
درباره ی این فیلم اینجا و اینستاگرام ، حرفهای زیادی دارم.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
در مراسم افتتاحیه جشنواره ونیز امسال
با فیلم روانکاوانه
#مادر
دارن آرنوفسکی
کارگردان فیلم قوی سیاه
درباره ی این فیلم اینجا و اینستاگرام ، حرفهای زیادی دارم.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
ادامه ی قسمت
#پنجاه_و_پنج⬇️ از پست قبل.
گفتم : خب کیه ؟!
اونم از همسایه هاست ؟
مادرم گفت : نه ولش کن ، دخترخالته ، ولی احتمالا تصادف باعث شده الان یادت نیاد.
مادرش اومد عقبش ، به زور بردش.
گفتم :خب ما کاری کردیم ؟!
گفت : نه.بالاخره میامد سراغ دخترش...
بخصوص با وضعیت الان تو...
برایم عجیب بود ، مادرم با من حرف
می زد.
این بزرگ ترین معجزه ی عالم بود.
درست مثل موقعی که هنوز عمل جراحی نکرده و مریض نشده بود! مثل آن موقعها که گاهی میخندید!
آنقدر جذب حرف زدن زیبای مادرم شدم ، که قابلمه ی آن زن جوان را باز کردم ، و ناخوآگاه شروع به خوردن کردم ! احساس گرسنگی یک هیولا را داشتم....
به مادرم گفتم : از اینجا تا بهشت یا جهنم ....نمی دونم ، هرجا تو بری ، من یکی که کنیزتم...
دیگه همو تنها نذاریم...باشه؟
مادر لبخند کودکانه ای زد ، حس کردم در درونش دخترکی نحیف و خجالتی ، هنوز نفس میکشد...
یک نفر پشت در ایستاده بود !...
نمی دانم چرا حس می کردم صدای نفس هایش را می شنوم.
محکم به در کوبیدم و گفتم :
میخوام با مادرم ، تنها باشم ، از اینجا برید... راحتمون بذارید!
طرف ایستاده بود ، سایه ی سنگینش را پشت در حس میکردم. در را با خشم باز کردم ، پسرک مو تابدار بود.
گفتم : ما با هم همسایه ایم فقط ؛ درسته؟
گفت : نه...من اینجا دیگه زندگی نمیکنم.
اسمم محسنه، مهم نیست قبلا کی بودم.
الان توی این خونه، هیچکس نیستم ! ...
اومدم خداحافظی...یه مدت گم و گور شم تا اذیت نشی...یعنی نشید !
گفتم : صبر کنید...ما قبلا چه نسبتی با هم داشتیم ؟
مادرم ، سرش را بیرون آورد و گفت :مربیت بودن دخترم، مربی اسکیت!
و خیلی به ما لطف داشتن...
گفتم : شما فقط مربی من بودین؟
گفت :بله... و یه کم دوست...
چطور؟
گفتم: نگاهاتون یه جوریه...انگار میخواین یه چیزی بگین....
حافظه مو از دست دادم ، عقلمو که نه !
مادرم خواست چیزی بگوید، پسر جوان یا همان محسن ، گفت : نه خانم !...
خواهش میکنم....الان نه ! اذیت میشه...
بااجازه تون !
و رفت...
بوی عطر خوبی در راهرو مانده بود ؛ شانه ام را بالا انداختم و وارد خانه شدم. در را از داخل قفل کردم ، نمیخواستم دیگر کسی مزاحممان شود. انگار بعد از سالها ؛ مادرم را یافته بودم...
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی
هرگونه اشتراک یا برداشت از این داستان ؛ منوط به ذکر #نام_نویسنده است.
#کانال_قصه_چیستایثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAD1J55v7lM2oraPEBA
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#پنجاه_و_پنج⬇️ از پست قبل.
گفتم : خب کیه ؟!
اونم از همسایه هاست ؟
مادرم گفت : نه ولش کن ، دخترخالته ، ولی احتمالا تصادف باعث شده الان یادت نیاد.
مادرش اومد عقبش ، به زور بردش.
گفتم :خب ما کاری کردیم ؟!
گفت : نه.بالاخره میامد سراغ دخترش...
بخصوص با وضعیت الان تو...
برایم عجیب بود ، مادرم با من حرف
می زد.
این بزرگ ترین معجزه ی عالم بود.
درست مثل موقعی که هنوز عمل جراحی نکرده و مریض نشده بود! مثل آن موقعها که گاهی میخندید!
آنقدر جذب حرف زدن زیبای مادرم شدم ، که قابلمه ی آن زن جوان را باز کردم ، و ناخوآگاه شروع به خوردن کردم ! احساس گرسنگی یک هیولا را داشتم....
به مادرم گفتم : از اینجا تا بهشت یا جهنم ....نمی دونم ، هرجا تو بری ، من یکی که کنیزتم...
دیگه همو تنها نذاریم...باشه؟
مادر لبخند کودکانه ای زد ، حس کردم در درونش دخترکی نحیف و خجالتی ، هنوز نفس میکشد...
یک نفر پشت در ایستاده بود !...
نمی دانم چرا حس می کردم صدای نفس هایش را می شنوم.
محکم به در کوبیدم و گفتم :
میخوام با مادرم ، تنها باشم ، از اینجا برید... راحتمون بذارید!
طرف ایستاده بود ، سایه ی سنگینش را پشت در حس میکردم. در را با خشم باز کردم ، پسرک مو تابدار بود.
گفتم : ما با هم همسایه ایم فقط ؛ درسته؟
گفت : نه...من اینجا دیگه زندگی نمیکنم.
اسمم محسنه، مهم نیست قبلا کی بودم.
الان توی این خونه، هیچکس نیستم ! ...
اومدم خداحافظی...یه مدت گم و گور شم تا اذیت نشی...یعنی نشید !
گفتم : صبر کنید...ما قبلا چه نسبتی با هم داشتیم ؟
مادرم ، سرش را بیرون آورد و گفت :مربیت بودن دخترم، مربی اسکیت!
و خیلی به ما لطف داشتن...
گفتم : شما فقط مربی من بودین؟
گفت :بله... و یه کم دوست...
چطور؟
گفتم: نگاهاتون یه جوریه...انگار میخواین یه چیزی بگین....
حافظه مو از دست دادم ، عقلمو که نه !
مادرم خواست چیزی بگوید، پسر جوان یا همان محسن ، گفت : نه خانم !...
خواهش میکنم....الان نه ! اذیت میشه...
بااجازه تون !
و رفت...
بوی عطر خوبی در راهرو مانده بود ؛ شانه ام را بالا انداختم و وارد خانه شدم. در را از داخل قفل کردم ، نمیخواستم دیگر کسی مزاحممان شود. انگار بعد از سالها ؛ مادرم را یافته بودم...
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی
هرگونه اشتراک یا برداشت از این داستان ؛ منوط به ذکر #نام_نویسنده است.
#کانال_قصه_چیستایثربی
https://t.me/joinchat/AAAAAD1J55v7lM2oraPEBA
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستا_دو
داستانهای چیستایثربی_او یکزن _ خواب گل سرخ و..تنها کانال موثق قصه ها ی من که ؛شخصا زیر نظرخودم، چیستا، اداره میشود. ادرس کانال #رسمی من این است
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi
#ladybird
#بانو_پرنده
نویسنده و کارگردان
گرتا گرویگ
آیا فرزندان جوان ما ؛ به خصوص دختران ؛ همانی هستند که ما آرزو داشتیم باشند ؟ یا معیارهای خوشبختی ؛ برای هر نسل ؛ تفاوت دارد؟
فیلم لیدی برد ؛ اکنون در جشنواره ی ونیز ایتالیا اکران شده است و سعی میکند به این سوال ؛ پاسخ دهد.
دختر جوانی که میخواهد از کالیفرنیا به نیویورک برود زندگی مستقل مجردی اختیار کند و آرزوهای خودش را دنبال کند که در تضاد با آرزوهای خانواده اش است! ...
#لیدی_برد ؛ در نخستین اکران توجه منتقدان و اصحاب رسانه را برانگیخت.
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#بانو_پرنده
نویسنده و کارگردان
گرتا گرویگ
آیا فرزندان جوان ما ؛ به خصوص دختران ؛ همانی هستند که ما آرزو داشتیم باشند ؟ یا معیارهای خوشبختی ؛ برای هر نسل ؛ تفاوت دارد؟
فیلم لیدی برد ؛ اکنون در جشنواره ی ونیز ایتالیا اکران شده است و سعی میکند به این سوال ؛ پاسخ دهد.
دختر جوانی که میخواهد از کالیفرنیا به نیویورک برود زندگی مستقل مجردی اختیار کند و آرزوهای خودش را دنبال کند که در تضاد با آرزوهای خانواده اش است! ...
#لیدی_برد ؛ در نخستین اکران توجه منتقدان و اصحاب رسانه را برانگیخت.
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_کوتاه
#قرار_قهوه
#نوشته :#چیستایثربی
مرد به زن لبخند زد ؛ زن هم به مرد.
مرد گفت : خیلی وقته همو ندیده بودیم، در حالیکه هر دو ، همو دوست داشتیم ، چی شد ؟ چی شد که تو یه دفعه غیبت زد ؟
زن گفت : من جایی نرفتم ؛ همیشه بودم ، اما تا جایی که یادم میاد ؛ تو رفتی... با یه زن دیگه !
مرد به نقطه ای دور نگاه کرد و گفت :
آره ؛ ولی فقط همون یه بار بود !
زن گفت : ببین ، فرق یه بار و هیچوقت ، خیلی زیاده ! مثل فرق جهنم با بهشت... مثل گناه با بیگناهی ، فرق اعتماد و بی اعتمادی ؛ این فرق خیلی زیاده !...
هیچوقت تو زندگیت نگو :
" فقط همون یه بار بود ! "
آدم تو همین یه بارهاست که ممکنه ، یه نفر رو تا ابد بکشه ... زن ، این را گفت ، قهوه اش را روی میز گذاشت و رفت . مرد ، هنوز داشت به جای خالی زن نگاه میکرد....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#داستانک
#چیستایثربی_کانال_رسمی
#chista_yasrebi
#short_short_story
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#داستان_کوتاه
#قرار_قهوه
#نوشته :#چیستایثربی
مرد به زن لبخند زد ؛ زن هم به مرد.
مرد گفت : خیلی وقته همو ندیده بودیم، در حالیکه هر دو ، همو دوست داشتیم ، چی شد ؟ چی شد که تو یه دفعه غیبت زد ؟
زن گفت : من جایی نرفتم ؛ همیشه بودم ، اما تا جایی که یادم میاد ؛ تو رفتی... با یه زن دیگه !
مرد به نقطه ای دور نگاه کرد و گفت :
آره ؛ ولی فقط همون یه بار بود !
زن گفت : ببین ، فرق یه بار و هیچوقت ، خیلی زیاده ! مثل فرق جهنم با بهشت... مثل گناه با بیگناهی ، فرق اعتماد و بی اعتمادی ؛ این فرق خیلی زیاده !...
هیچوقت تو زندگیت نگو :
" فقط همون یه بار بود ! "
آدم تو همین یه بارهاست که ممکنه ، یه نفر رو تا ابد بکشه ... زن ، این را گفت ، قهوه اش را روی میز گذاشت و رفت . مرد ، هنوز داشت به جای خالی زن نگاه میکرد....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#داستانک
#چیستایثربی_کانال_رسمی
#chista_yasrebi
#short_short_story
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2