چیستایثربی کانال رسمی
6.41K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
@chista_yasrebi
از صفحه ی دیگران
#عجیبترین_نویسنده_زنی_که_میشناسم


وقتی کلماتی با چیدمان درست مثل ریسمان از اندیشه ای مثل آتشفشان جاری میشه که مسیر پر پیچ و خم قلب رو طی بکنه تا در آخرین مرحله از گودی انگشتان #چیستایثربی روی کاغذ سفید میریزه نا خدا گاه مجبوری روزگارش رو تو جهانی که قد یه کف دسته دنبال کنی تا بفهمی کارهای روزانه اش چه فراز و نشیبی داره از تصمیم به بازیگری تا اینکه چقدر دوست داره
#ارتش_یکنفره_زنانه_خودش رو چنان هدایت کنه که آتشفشان مغزش همچنان مثل رود زم زم جریان داشته باشه و فقط جهان رو از دریچه باورهاش و اعتقاداتش سپری کنه و این یعنی عجیبترین نویسنده زن...

همه کسانی که صاحب تفکر هستن عجیب هستن اما دیگران درک درست از اونها رو نمی فهمن! .....

#سامان_تیرانداز
#همکارم
در
#تاتر


@chista_yasrebi


https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
@chista_yasrebi از صفحه ی دیگران/شعر پست امروز من در پیج دومم
هنوز از قصه ی من در نیامده /قصه ی دیگری تو را اسیر کرد...
#چیستایثربی
ممنون از لطف دوستان
@chista_yasrebi اینو کی الان فرستاد؟؟؟!!! اونور اینستاگرام داشتم
#قصه رو میگذاشتم؛ هر کی فرستاد ؛ دستش درد نکنه....فدات ...فهمیدم...مهدیه عطاردی عزیز..دست هنرمندت درد نکنه!
#چیستایثربی
@chista_yasrebi نسخه ی ایستاگرامی
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هجدهم

اکنون در پیج رسمی اینستاگرام من منتشر شد
به آدرس
Yasrebi_chista

#داستان
#پاورقی
#چیستایثربی
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هجدهم
#چیستایثربی


محسن خنده اش گرفت ؛
گفت : چی؟!
آقا حامد ؛ داره به صاحبخونه تون ؛ والیبال یاد میده؟! ایول قهرمان....خوشم اومد!

مریم گفت : بایدبریم پایین ؛ وقتشه!
گفتم : آقا حامد که هنوز زنگ نزده !
مریم گفت : شاید یادش رفته....

اسم والیبال که میاد ؛ اون همه چیز یادش میره... بریم آقا محسن !

فقط یادت باشه ؛ دایی کوچیکه ی ما هستی و تو شهرستان درس میخونی ؛
آنها رفتند ؛ و قرار شد مریم به من زنگ بزند ؛ یا با پیامک در تلگرام ؛ خبرها را بدهد؛ گفتم : عکس هم تونستی ؛ بفرست!
محسن گفت : بابا مگه سیستم جاسوسیه ؟! دیگه عکس واسه چی میخوای؟!

گفتم : با شما حرف نزدم !


آنها رفتند و من باز تنها شدم ؛ ظرفها راشستم ؛ اما خبری از مریم نشد ؛ کمی صبر کردم ؛ نگاهم به گوشی ؛ خیره بود ؛ صبرم تمام شد!
قابلمه ی غذا را برداشتم ؛ چادر نماز مریم را سرم کردم ؛ و به بهانه ی ورود همسایه ی جدید ؛ به طبقه ی آنها رفتم که مثلا
قورمه سبزی ناهارمان را ؛ مهمانشان کنم !
در زدم ...
صدایی نیامد ؛ فقط صدای حامد را ؛ نا واضح میشنیدم ؛ دوباره در زدم ...

حامد روی ویلچر ؛ در را باز کرد ؛ گفت : شمام اومدی یاد بگیری؟
سلام یادم رفت....

حامد ؛ هر چهار نفرشان را به صف کرده بود ؛ و به هرکدام ؛ یک توپ داده بود ؛ که به دیوار بزنند!

زن همسایه ؛ از پایین داد میزد :
به آتیش نشانی زنگ زدم ؛ الان میاد ببینه چه غلطی میکنین بالا سر ما....؟!

دیوارا داره تکون میخوره ! لوسترمون ؛ الان
میفته! ای خدا....

حامد بی توجه به او گفت :
آفرین بچه ها ! محسن از همه بهتره ! اول شد ؛ مریم دوم ؛ عسل سوم ؛
آقای شاکری هم ؛ چهارم !

حالا یه بار دیگه از اول !... ببینم اینبار ؛ چکار میکنید ! قدرت دستا که گفتم ؛ یادتون باشه...

به من گفت : والیبال دوست دارین؟

قابلمه داشت از دستم میفتاد ؛ آهسته گفتم : چرا این کارو میکنید؟
یعنی انقدر اهل شوخی و بازی هستید؟! باور نمیکنم !
گفت : پس فکر میکنین چرا اینکا رو میکنم ؟

گفتم : یا دارید سرگرمشون میکنین که متوجه چیزی نشن ؛ و سوالی نپرسن ؛ یا میخواین...سکوت کردم .


گفت : یا میخوام چی؟!

گفتم : ببخشید ؛ ولی میخواین خاطرات خوبی براشون بذارید...شما درمان میشید ؛ من به معجزه ایمان دارم آقا حامد... قول میدم !

گفت: دختر باهوشی هستی مانا خانم ؛ من هردو تاشو میخوام ! هم سرشون گرم شه ؛ و هم خاطرات خوبی از هم داشته باشیم...

امروز تا پشت ریه هام ؛ بیحسه ؛ یه کم دیگه بالا بره ؛ تمومه!

گفتم: چی میشه؟! بعضیا سالها ؛ با این وضع زنده میمونن!

فقط گردن به بالا حس دارن ؛
ولی زنده ان!

گفت : مثل خواب گل سرخ ؛ تو زمستون؟ گل زنده ست ؛ ولی خوابه !
من میخوام ؛ عزیزام خوشحال باشن ؛ تا منم بتونم خوابای خوب ببینم ؛ نگرانیم فقط مریم طفلیه....
مکثی کرد ؛ ادامه داد : و شما !...

گفتم : مریم همیشه کنارتون میمونه ؛ تحت هرشرایطی...حضور شما ؛ براش کافیه ؛ اما من چرا؟!

گفت : گل سرخ ؛ گاهی به خواب میره ؛
گاهی ؛ هیچوقت خوابش نمیره....

فقط توی خودش یخ میزنه ؛ زندانی میشه !
حس میکنم شما دومی هستی !
رازی داری که روی قلبتون سنگینی میکنه ؛ از روز اول که دیدمتون ؛ فهمیدم؛ به من اعتماد میکنید؟!....



#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هجدهم
#چیستایثربی
#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی
هرگونه اشتراک گذاری این قصه ؛ با ذکر
#نام_نویسنده امکان پذیر است.

کانال رسمی چیستایثربی

@chista_yasrebi

#کانال_قصه_چیستایثربی
@chista_2

https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
کانال نمایش
#شب
#عکسها_اخبار_جملات_کلیپها_پشت صحنه_اطلاع رسانیها

برای دنبال کردن اخبار نمایش
#شب؛ به نویسندگی و کارگردانی
#چیستایثربی به ما ملحق شوید. سپاس



https://telegram.me/joinchat/DhVgu0E0xcyyICQ11lauew
@chista_yasrebi نمایش
#شب
تمرین تا دیروقت شب
نویسنده و کارگردان : #چیستایثربی
بازی:محمد حاتمی_ چیستایثربی
تو شب را ازکجا شروع کردی؟
عکس :
#محمد_هادی_نوروزی
@chista_yasrebi
زیاد غصه نخور/وگرنه شب طولانی میشود

#چیستایثربی
#نمایش_شب
#بزودی
#تاترشهر
#تالار_قشقایی
#عکس:محمد هادی نوروزی