چیستایثربی کانال رسمی
6.58K subscribers
6.04K photos
1.27K videos
56 files
2.12K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
@chista_yasrebi از صفحه دیگران
@chista_yasrebi از صفحه دیگران/سرزمین کتاب شاهرود
@chista_yasrebi یک روز
بارانی_از پنجره ی اتاق من

در باران، یاد عطر موهای تو می افتم ؛
هنوز مثل روز اول ؛ سرخ میشوم !

من بزرگ نمیشوم !
من از این عشق ؛ پیر نمیشوم ؛
باران میشوم..

#چیستایثربی
@chista_yasrebi

#قسمت_هشتم
#خواب_گل_سرخ
هم اکنون
اینستاگرام رسمی
#چیستایثربی

آدرس پیج ایستاگرام :
Yasrebi_chista
@Chista_Yasrebi


#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هشتم
#چیستا_یثربی


نمیتوانم احساسم را توضیح دهم ؛ حس میکردم همه ی دنیا ؛ نقاب به چهره دارند ؛

دیگر سخت میشد اطمینان کرد ؛ من حتی تصورش را هم نمیکردم که حامد و مریم خواهر و برادر نباشند!

بخصوص اینکه شباهت چهره هم داشتند! حالا با داروها ؛ و وسایل مریم و عسل در دستم ؛ به خانه مان برگشته بودم.

عسل خوابش برده بود.

مریم ؛ نگران؛ منتظر من بود! وسایل را به او دادم و گفتم : نامحرمید! برای همین اومدی خونه ی ما بمونی؟درسته؟!
سرش را پایین انداخت.
گفتم :

به هرحال تو زن شوهر داری!
گفت: ما باهم بزرگ شدیم ؛ پسرعمومه! حتما گفته بهتون.....

اما دیشب؛ همه ش تو خونه ؛ با حجاب بودم !

خودش خیلی تو قید این چیزاست. امروز از صبح میگفت بیام پیش شما ؛ تا یه مدتی....

ببخشید مجبور شدم از اول بت دروغ بگم؛ ولی وضعیت ما بحرانیه!

گفتم :جالبه! هر کی اطراف منه؛ وضعیتش بحرانیه! اشکال نداره.....

ولی شوهری ؛ طبقه ی اول؛ در کار نیست! درسته؟ اینو گفتی که بتونی اینجا بمونی؟

گفت:ببخشید! سرش را دوباره پایین انداخت. پس از چند لحظه ؛ ادامه داد: هنوز پیدام نکرده ؛ ولی پیدام میکنه؛ عسل دختر آرومیه ؛ اما اگه مزاحمم ؛ خواهش میکنم بگو!
مشکل اینجاست که به زن تنها ؛ توی مسافرخونه ؛ اتاق نمیدن ؛ امنم نیست!
پولمم برای هتل ؛ کافی نیست ؛ چون نمیدونیم چقدر تا دادگاه طول میکشه! من مخارج خورد و خوراک خودم و عسل رو میدم ؛ آشپزی و نظافتم بامن !

بخواید به مادرتونم میرسم ؛ فقط چند وقتی اینجا بمونم!

همسایه ها بو نبرن! صاحبخونه باور کرده ما خواهر برادریم...

چیزی نگفتم ؛ فقط برای عسل و او ؛ پتو و بالش آوردم ؛ گفتم: ببخش؛پتو باید زیرتون بندازین. تشک اضافه نداریم .گفت:خیلی هم خوبه ؛ همینجا میخوابیم.
به اتاقم رفتم . مینا ؛ کف اتاق من ؛ روی کوسن خوابیده بود ؛ آمدم رویش پتو بیندازم ؛ دیدم دارد گریه میکند. گفتم : تو دیگه چت شده؟

گفت: من عاشقشم !
مادرم نمیذاره؛

میگه پسره اسکیت بازه؛جلفه!..چیکار کنم؟
گفتم : یعنی چی اسکیت بازه؟
گفت : شغلش ؛ مربی اسکیت تو پارکه؛ امروز گفت : تا وابسته تر نشدیم؛ باید از هم جدا شیم ؛ ولی من نمیتونم! عاشقشم!.....

گفتم : باشه.حالا گریه نکن! امشب تو این خونه ؛ همه ش حرف عشقای ممنوعه ست! صبح یه فکری میکنیم! نمیشه که همه اینجا پناه بگیرید!....ممکنه همسایه ها به صاحبخونه بگن،اصلا شک کنن اینجا چه خبره؟!
فردا بریم نشونم بده ! ببینم کیه اصلا؟ درس خونده؟
گفت: فوق دیپلم داره ؛ اما کار نمیکنه ؛ میگه پول ؛ تو اون کارا نیست ؛ با همین درس دادن اسکیت ؛ تونسته اتاق اجاره کنه ؛ چون پدر مادرش شهرستانن..

گفتم : باشه ؛ حالا بخواب ! فردا...

گفت این خانمه تا کی میخواد اینجا بمونه؟
گفتم : نمیدونم ؛ چطور؟

با صدای نجواگون گفت : این آقاحامد... از روز اول فهمیدم عاشقشه ! از نگاهاش...
گفتم : خب تو باهوشتر از منی!

گفت : یه چیز بهت بگم ؛ ناراحت نمیشی ؟! ......

تو حامد رو میبینی هل میشی.مگه نه؟!...چرا؟!



#خواب_گل_سرخ
#چیستا_یثربی
#قسمت_هشتم
#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی

هر گونه اشتراک گذاری ؛ منوط به #ذکر_نام_نویسنده است.

#کانال_داستانهای_چیستایثربی

@chista_2



@Chista_Yasrebi


کانال رسمی🔽
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
@chista_yasrebi

اگر بتوانیم کسی را لحظه ای شاد کنیم ؛ انگار عمر او را طولانی تر کرده ایم....
چه اصراری در غمگین کردن مردم داریم ؟ چه اصراری در کشتن مردم؟!...
#چیستایثربی

#عکس :کیت بلانشت
عشق؛ شکوفه ی جهان است
زن ؛ شکوفه را می چیند
و به مرد ؛ هدیه میدهد...




این همه بیرحمیها که به من کردی ؛
این همه بی رحمیها..... .


جایی درگلوی جهان ؛
بغض میشود ؛
راه بر بهار میبندد ؛
خواب گل سرخ را به هم میزند ؛
اشک را صدا میکند ؛
دیگر هیچ شکوفه ای ؛ جوانه نمیزند...




#چیستایثربی
#عاشقانه
#چیستا_یثربی


https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#من_واین_پنجره و
#شما
این پنجره را بر من نبندید....
#چیستایثربی