چیستایثربی کانال رسمی
6.46K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
لینک دانلود مستقیم نرم افزار اندروید طاقچه:
http://taaghche.ir/resources/taaghche_apk/taaghche.461.apk

@chista_yasrebi
شعری از حاج علی.برگرفته از کتاب دست نوشته ها

بر تفنگ چوبی کودکی ام
درختی ریشه دوانده است،

نگفتی دلت ، درخت است
نگفتم دلم ، خاک است
با باد می رود....

درخت باش
در این خاک ، ریشه کن!
تا زور هیچ بادی به ما نرسد.....

علی.آبان73
از
#دست_نوشته_ها
#داستان
#پستچی
#چیستا_یثربی
#شعر_علی

@chista_yasrebi
ایمن از باد
یا چشم گشاده ی ماه
اشکهایت، تشنگی ام را
دستهایت، خستگی ام را
و لبخندت
رنگ این روز مرده را پاک میکند
من همیشه
میان خدا و حافظت
نشسته ام ،
کمک میکنم
که خستگی هایت را
کنار جاده بگذاریم
و برگردیم

#چیستایثربی
#شعر_عاشقانه
#شعر_سپید
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi گزارش ویژه همشهری جوان این هفته:گفتگو با چیستایثربی.یادداشت اختصاصی علی و دختر چیستایثربی درباره پستچی
@chista_yasrebiحسودم و عاشق/مگر برف از من چقدربهتراست/که هر وقت بخواهد، تورادر آغوش میگیرد؟/ حتی وقتی که حواست نیست! چیستایثربی
میخواستم همه‌ کارهایم را بکنم
و سرِ فرصت به دنبال او بروم.

می‌خواستم اول
دنیا را عوض کنم،
کتاب‌ هايم را بنویسم،
اسم و رَسم به هم بزنم،
برنده شوم ،
و بعد با دست های پُر به دنبالش بروم.

خبر نداشتم که
" عشق منتظر آدم‌ها نمی‌ماند"
و خط بطلان می‌کشد روی آنها
که حسابگر و ترسو و جاه‌ طلب اند!

درخت گلابی ، گلی ترقی

#گلی_ترقی
#درخت_گلابی
#چیستایثربی

@chista_yasrebi
عجيب مردماني هستيم ما! قدر نشناس!
زود همه چيز برايمان عادي مي شود...
فراموش ميكنيم چيزي كه امروز خسته مان كرده تا ديروز در حسرتش بوديم ...
يا از اين ور بام مي افتيم يا از آن ور!
تا ديروز در حسرت قسمت جديد قصه #پستچي لحظه شماري ميكرديم اما امروز با تمام شدن قصه فقط به حاشيه ها مي پردازيم و حق دخالت در خصوصي ترين امور اشخاص را به خود ميدهيم ...
به ما چه ربطي دارد كه نويسنده قصه #پستچي زندگي واقعي اش را به اشتراك گذاشته يا اين قصه خيالي است؟ ...
آيا به ما ربطي پيدا ميكند كه شخصيت هاي قصه زنده اند يا نه؟ چه قيافه اي دارند؟ كجا زندگي مي كنند؟ چرا همگي علاقمند شديم كه عكس حاج علي را ببينيم؟...
اگر عنوان نميشد قصه واقعيست، باز هم آنچنان پيگيررررر ميشديم ؟!...
باز هم عطش خواندن داشتيم ؟ يا حتي همين ٢ دقيقه را هم به خواندن اختصاص نميداديم؟...
جالب است اسم توهين و ناسزا گفتن را ميگذاريم " آزادي عقيده و بيان " و خود را منتقد حرفه اي ميدانيم...
مگر مي شود عشق ٣٠ ساله را در ٣٠ پاورقي قضاوت كرد و نتيجه گرفت و راي صادر كرد؟!... چرا به رسالت موضوع و اصل مطلب دقت نميكنيم؟

در مسلخ عشق جز نكو را نكشند
#بيشتر بخوانيم...
#كمتر قضاوت كنيم...

سارا از خوانندگان #پستچي
@chista_yasrebi
@chista_yasrebiمتن دخترم نیایش؛ درباره داستان پستچی/امروز در گزارش ویژه همشهری جوان/چیستایثربی
میدونین الان که یکم از کامنتاتونو خوندم متوجه شدم مردم ایران خیلی دلسوزن اما نمیدونن چه جوری احساسشونو بیان کنن فک نمیکنن شاید بعضی سوالات و یادآوری بعضی اشتباهات واسه شما که الان خیلی سال ها ازش میگذره سخته ...بعضی موقع ها ما آدم ها به خودمون این اجازه رو میدیم که واسه بقیه دادگاه تشکیل بدیم و اتفاقا خودمونم قاضی میشیم و حکمم صادر میکنیم اما وقتی به خودمون میرسیم میبینیم خیلی وقتا خیلی جاها تصمیم ها و اشتباه های بزرگتری رو انجام دادیم اما به روی خودمونم نیاوردیم خیلی بده که فقط بقیه رو قضاوت کنیم و خودمون ...... ! یکی از ویژگی های خوب شما صادقانه نوشتن ! شاید خیلی ها فک کنن که به دلیل خصوصی بودن بعضی چیز ها شما دروغ نوشتین اما من حالا متوجه شدم که شما به هیچ وجه دروغ نمیگین بلکه به صورت ماهرانه با کلمات بازی میکنید خیلی از این ویژگی شما خوشم اومد اینو وقتی متوجه شدم که ریحانه ازتون درخواست کرده بود که بگین مرده تا مردم بدگویی نکنن اما شما جسورانه با کلمات بازی کردینو گفتین در بین ما نیست و برای آرامش روحش دعا کنین یعنی خارج از کشور و هر روز روحش آزرده خاطر و قرص میخوره! و بالاخره به نظرم برترین و برجسته ترین ویژگی شما که همه رو غافلگیر کرد ......جسورانه نوشتن قصه عشقتونه که اینروزا خیلی ها ازش فرار میکنن اما شما با نوشتن قصه واقعی زندگی خودتون به قول حاج علی نوشتن ماه پیشونی دودی در تنور ! با وجود سوختن در آتیش تنور و قضاوت های بی مورد دیگران ادامه دادین و کوتاه نیامدین انشاالله با توکل بر خدا بهترین تصمیم رو بگیرین و از تنور بیرون بیاین....من نوشتن بلد نیستم اما دوست داشتم اینو بهتون بگم ببخشید دیگه قطعا.دوستتون دارم زیاد....
از
#خوانندگان_پستچی
#پستچی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
سارا جان
نوشتن بخشی از زندگیت خیلی سخته.به خصوص اگه هنوز درگیرش باشی......اولش فکر نمیکردم به این سختی باشه.من داستانای زیادی نوشتم که از داستان زندگی خودم الهام گرفتم.مثل
#سلام_خانم_جنیفر_لوپز
#من_آناکارنینا_نیستم
#اسرار_انجمن_ارواح
#جمعه_ها_از_عشق_میمیرند
و.....
اما این یکی.......
#پستچی
نمیدونم چرا مردم برای خانواده من کامنت میذارن.چرا رعایت نمیکنن که این زندگی منه.نه اونا.حتی زندگی دخترم نیست و به اون ربطی پیدا نمیکنه!
چرا به اداره ی پست میرن
چرا اداره حاج علی به من اخطار داده که کسی یه عکس قدیمیشو پیدا کرده و اگه هویتش لو بره ، من مقصرم....

من فقط خواستم در قالی یک رمان عاشقانه و اجتماعی#اعترافی با زبان
#شاعرانه ی خودم با مردم و مخاطبام درد دل کنم.چرا مردم دارن کاری میکنن که علی دوباره بره و ناپدید شه؟
تجسس تو صفحه ی خانواده من برای چیه؟ هر کسی از این به بعد در صفحه ی خانواده م ببینم ، قطعا بلاک میشه....
و چرا مردم اصرار دارن عکس علی را ببینن.متوجه نیستن چه شغلی داره؟؟؟؟
بله..تو درست میگی.من هرگز دروغ نگفتم.حتی از نظر روحی خودمو همسر ایشون میدونم که تو قسمت بیست و نه مجبور شدم بگم ازدواج کردیم.....ازدواج فقط خواندن یک صیغه نیست.بله گفتن دو دل به همه که ما سالها پیش این بله را به هم گفتیم.اشتباه من ، ازدواجم بود و اشتباه اون فرارش از هیجانات یک دختر کمی متفاوت و نویسنده.....حالا کمی دیره...خیلی دیره..ولی دست کم ؛ هر دو به اشتباهاتمون پی بردیم......
مردم باید به ما فرصت بدن....نه اینکه با ورود به حریم خصوصی زندگی اقوامم مثل دختر من یا ریحانه ، بدتر جو روحی ما را متشنج کنند....من هر روز به صفحه ی خانوا ده ام سر میزنم و واقعا چهره های مشترک را بلاک خواهم کرد......کار درستی نیست کسب اطلاعات درباره من ، از طریق دوست شدن با خانواده ام.....که من هرگز رازهایم را به خانواده نگفته ام.در کتابهایم نوشته ام و مینویسم.....
در این قصه به جز دو تاریخ و اسم یک جشنواره دانش آموزی که مهم هم نبود ، هچ چیز را تغییر ندادم.اگر گفتم بله کنار علی هستم ؛ آنموقع قرار نبود پست صفری در کار باشد و من همه چیز را به این عریانی اعتراف کنم.اجازه نداشتم و اجازه گرفتم.من به مردم اعتماد کردم و امیدوارم این اعتماد دو طرفه باشد.علی در همشهری جوان راست گفته است :
چیستا ؛ خودش را دوست ندارد
شاید اگر خودم را دوست داشتم ، امروز حالم بهتر بود......
مرسی که برایم در تلگرام ، صادقانه پیام دادی....من هم سعی کردم صادقانه جوابت را بدهم..گرچه نمیشناسمت.اما میدانم تو هم یکی از هزارانی که مخاطب پستچی هستی و نگران حال من در این روزهای سخت .....قربانت.چیستا
#چیستایثربی
@chista_yasrebi




🙊🙊🙊🙊🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈
کتاب «زبان زنان، بررسی زبان زنانه در نمایشنامه‌های نغمه ثمینی و چیستا یثربی» با سخنرانی ثریا مکنون (موسس رشته مطالعات زنان)، چیستا یثربی (نمایشنامه‌نویس) و دکتر محمد نجاری (مولف اثر) پنجشنبه 28 آبان‌ماه در سرای کتاب موسسه خانه کتاب در قالب برنامه‌های بیست‌وسومین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
 
ریزبینی موشکافانه مولف در بررسی قلم زنانه

یثربی با اشاره به دغدغه‌مندی مولف در پژوهش‌های زن‌محور گفت: نجاری، یکی از افرادی است که سال‌ها به حضور زنان در هنرهای نمایشی و به ویژه قلم زنانه در تئاتر توجه داشته است، با توجه به این‌که جنسیت وی با ما یکی نیست و انتظار می‌رود خانم دکترهایی که در حال گرفتن دکترا در رشته پژوهش هنر یا رشته‌های پیوسته هستند، در این زمینه بنویسند، با این حال می‌بینم که این مساله، دغدغه وی از زمان‌های گذشته بوده است.
 
وی افزود: زمانی که کتاب را مشاهده کردم، شوکه شدم، زیرا مولف با ریزبینی موشکافانه‌ای سراغ قلم زنانه در نمایشنامه‌های من و ثمینی رفته بود. البته قلم زنانه در نمایشنامه‌های پیش از ما و قبل از انقلاب وجود داشت و بعد از انقلاب به دلایلی با یک وقفه مواجه شد، اما پس از چندی دوباره رواج پیدا کرد و زنان بسیاری سراغ این عرصه رفتند. در حال حاضر نیز فارغ‌التحصیلان‌ دانشگاهی فراوانی با قلمی زنانه در این رشته می‌نویسند و کارهای قابل‌تاملی نیز به نگارش درآوردند.
 
این نمایشنامه‌نویس با اشاره به تجربه‌ای که از اجرای نمایشنامه در پناهگاه‌های زمان جنگ تحمیلی آموخته، بیان کرد: با خودم اندیشیدم اگر هنر فقط برای هنر باشد، به چه درد زندگی من می‌خورد؟ نهایت این هنر حتی اگر به فیلسوف، روشنفکر و هنرمند شدن من بینجامد باز هم در زندگی چندان گره‌ای از مسائلم باز نمی‌کند و نهایتا اگر بشود قطعه‌ هنرمندان بهشت‌زهرا را نصیب می‌کند! با این همه بیشترین دغدغه من این بود که هنر نوشتن چه اندازه به درد مردم می‌خورد؟ دغدغه‌های ذهن نمایشنامه‌نویس من در سخت‌ترین برهه زندگی این بود و این سخنان را صادقانه و بدون شعار می‌گویم.
 
یثربی اظهار کرد: امروز نیز با خودم فکر می‌کنم اگر هنر من در کتاب «زبان زنان» بماند و مردم عادی نتوانند این کتاب را بخوانند تا ببینند مطالبات زنانه و زبان زنانه چه‌قدر تغییر کرده است، هنر مفیدی نیست! هنری که مولف در قسمتی از کتابش در بررسی سیر آن از گذشته تا به امروز به زیبایی آورده که «زنان دیگر  دنبال کلیشه‌های سابق نیستند. آنها از پرخاشگری و انزوا بیرون آمدند و دارند کم کم جایگاه خودشان را پیدا می‌کنند.» در شرح این جملات باید بگویم به واقع در گذشته و حتی قبل از انقلاب در نوشته‌های زنان عصیانی پنهان مبنی بر پایمال شدن حقشان در جامعه وجود داشت، چیزی که امروز کمتر با آن مواجه هستیم.
 
وی عنوان کرد: با این حال هرچه از دیروز به امروز می‌آییم و آثار زنان را ورق می‌زنیم، درمی‌بابیم که مولفان دارند به زندگی روزمره نزدیک می‌شوند. ضمن این‌که با گذر زمان به وظایف خود به عنوان یک مادر، همسر، زن و یک نویسنده بیشتر توجه دارند. آن پرخاشگری دیروز جای خود را به آرامش، توجه به جزئیات زندگی، کمک برای الگوهای رفتاری مثبت در جامعه، نسل‌پروری و تربیت فرزندان بهتر داده است. با این تغییر باید گفت ما هنوز نیاز به زنان بسیاری در عرصه نویسندگی در جامعه‌ای که برشمردم، داریم؛ نویسندگان و نمایشنامه‌نویسانی که دیگر مساله شهرت، نام و دریافت جایزه برای آنها مطرح نیست.
دکتر محمد نجاری در این کتاب به زندگی ، نگاه و نقد و بررسی بیست و هفت نمایشنامه از میان آثار چاپ شده
#چیستایثربی پرداخته است و آنها را از منظر زبان ؛ شخصیت و روانشناسی موضوعی بررسی کرده است...
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@chista_yasrebiدیروز.بیست و هشت آبان.خانه کتاب ایران..چیستایثربی در مراسم رونمایی کتاب زبان زنان..در کنار ناشر.نویسنده و منتقد جلسه
دکتر محمد نجاری بیش از سی نمایش دکتر چیستایثربی را از میان نمایشنامه های چاپ شده ی وی ، از منظر ؛ زبان ؛ شخصیت پردازی و جامعه شناسی بررسی کرده است و همچنین با نقد مشابهی در همان کتاب به بررسی آثار خانم ثمینی پرداخته است.نشر اختران ؛ کتاب زبان زنان را منتشر کرده است.

#زبان_زنان
#چیستایثربی
#محمد_نجاری
#نشر_اختران
@chista_yasrebi