سال ۱۹۶۱ و به پیشنهاد انستیتو بینالمللی تئاتر (ITI)، سالانه روز جهانی تئاتر در تاریخ ۲۷ مارس جشن گرفته میشود.
پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب میشود و به تاثیر و تقابل تئاتر در عرصه بینالمللی اختصاص دارد.
ادوارد آلبی، آگوستو بوال، جین کوکتو، آرتور میلر، پابلو نرودا و... از جمله افرادی بودند که پیام روز جهانی تئاتر را نوشتهاند. پیام روز جهانی تئاتر در سال ۲۰۱۱ توسط جسیکا کاوا، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر نوشته شدهاست. شهرت وی در عرصه بینالمللی نه به دلیل داشتن مدرک دکترا در رشته تئاتر و انجام پژوهشهای بسیار در این زمینه، بلکه به دلیل فعالیتهای بشر دوستانه او است.
#چیستایثریی
@chista_yasrebi
پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب میشود و به تاثیر و تقابل تئاتر در عرصه بینالمللی اختصاص دارد.
ادوارد آلبی، آگوستو بوال، جین کوکتو، آرتور میلر، پابلو نرودا و... از جمله افرادی بودند که پیام روز جهانی تئاتر را نوشتهاند. پیام روز جهانی تئاتر در سال ۲۰۱۱ توسط جسیکا کاوا، نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر نوشته شدهاست. شهرت وی در عرصه بینالمللی نه به دلیل داشتن مدرک دکترا در رشته تئاتر و انجام پژوهشهای بسیار در این زمینه، بلکه به دلیل فعالیتهای بشر دوستانه او است.
#چیستایثریی
@chista_yasrebi
🎭Happy World Theater Day🎭
روز جهانى تئاتر مبارك
#پیام روز جهانی تئاتر
آناتولی واسیلیف، کارگردان روس و بنیانگذار مدرسه هنرهای دراماتیک مسکو، پیام روز جهانی تئاتر را برای سال ٢٠١٦ نوشته است.
«آیا ما به تئاتر نیاز داریم؟
این سؤالی است که هزاران حرفهای ناامید از تئاتر و میلیونها مردم خسته از آن، از خود میپرسند.
برای چه به آن نیاز داریم؟
در دورانی که صحنه در مقایسه با میادین شهر و اماکن عمومی که تراژدیهای واقعی و اصیل در آنها در جریان است، بدینسان ناچیز و بیاهمیت به نظر میرسد.
تئاتر برای ما چیست؟
بالکنهایی با روکش طلا، مبلهای مخملی، کولیسهای سرخ، صداهای پرطنین، یا برعکس، چیزی که به ظاهر ممکن است به کلی متفاوت به نظر برسد: بلکباکسهایی آغشته به گل و خون، با تودهای از بدنهای عریان و خشمگین درون آن.
چه میتواند به ما بگوید؟
همه چیز! تئاتر همه چیز به ما میگوید. اینکه چگونه خدایان در آسمانها سکونت دارند و زندانیان در سیاهچالهای فراموش شده جان میبازند. چگونه شعله هوس زبانه میکشد و عشق تباه میشود. چگونه در جهان به انسانهای خوب نیازی نیست و فریب، فرمانروایی میکند. چگونه مردم در آپارتمانها زندگی میکنند در حالی که کودکان در اردوگاههای پناهندگان وادار میشوند تا به بیابان بازگردند و از عزیزان خود جدا شوند. تئاتر میتواند درباره تمامی این موارد سخن بگوید.
تئاتر همیشه بوده و خواهد بود. اکنون، در این پنجاه یا هفتاد سال اخیر، به طور مشخص مورد نیاز است. زیرا از میان تمام هنرهای دیگر، تنها تئاتر است که دهان به دهان، چشم به چشم، دست به دست و بدن به بدن منتقل میشود. نیازی به واسطه میان انسانها ندارد. تئاتر روشنترین وجه روشنایی است، و به شرق یا غرب یا شمال یا جنوب تعلق ندارد. نه، تئاتر خود منشاء نور است که از چهارگوشه جهان میتابد و برای همگان قابل شناسایی است، چه با رویکرد دوستانه و چه خصمانه.
و ما به تئاتری نیازمندیم که همواره متفاوت باقی بماند. ما به اشکال مختلفی از تئاتر نیاز داریم. از میان تمامی اشکال و شیوههای ممکن تئاتر، بیش از همه شکل باستانی آن. شیوههای تئاترهای آیینی نباید در تضاد با «تئاتر ملتهای متمدن» قرار بگیرد. فرهنگ سکولار امروزه هرچه بیشتر تضعیف و به اصطلاح «اطلاعات فرهنگی» به تدریج جایگزین هویتهای واقعی موجود میشود و آنها را از میدان به در میکند، همچنان که امید ما را برای دیدار آنها.
اما اکنون میتوان به وضوح دید: تئاتر درهایش را باز میکند. پذیرش آزاد برای هر کس و همه کس.
لعنت به گجتها و کامپیوترها! به تئاتر بروید، تمامی ردیفها را در سالنها و بالکنهای تئاتر پر کنید، به کلمات گوش دهید و به تصاویر زنده نگاه کنید! این تئاتر است که روبهروی شماست، از آن غفلت نکنید و هیچ فرصتی برای شرکت در آن را از دست ندهید. شاید ارزشمندترین فرصتی باشد که در زندگیهای بیهوده و شتابزدهمان در آن مشترک هستیم.
ما به همه گونههای تئاتر نیاز داریم.
تنها یک تئاتر است که به یقین مورد نیاز هیچکس نیست؛ تئاتربازیهای سیاسی، تئاتر سیاستزده، تئاتر سیاستمداران، تئاتر بیهوده سیاست. آنچه ما یقیناً نیاز نداریم تئاتر وحشت روزمره است، چه فردی و چه جمعی. آنچه ما نیاز نداریم تئاتر اجساد و خون در خیابانها و میدانها، در پایتختها و شهرستانهاست، تئاتری ساختگی از
درگیری خصمانه میان مذاهب و اقوام...»
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi
@bazaartheater
@bazaartheater
روز جهانى تئاتر مبارك
#پیام روز جهانی تئاتر
آناتولی واسیلیف، کارگردان روس و بنیانگذار مدرسه هنرهای دراماتیک مسکو، پیام روز جهانی تئاتر را برای سال ٢٠١٦ نوشته است.
«آیا ما به تئاتر نیاز داریم؟
این سؤالی است که هزاران حرفهای ناامید از تئاتر و میلیونها مردم خسته از آن، از خود میپرسند.
برای چه به آن نیاز داریم؟
در دورانی که صحنه در مقایسه با میادین شهر و اماکن عمومی که تراژدیهای واقعی و اصیل در آنها در جریان است، بدینسان ناچیز و بیاهمیت به نظر میرسد.
تئاتر برای ما چیست؟
بالکنهایی با روکش طلا، مبلهای مخملی، کولیسهای سرخ، صداهای پرطنین، یا برعکس، چیزی که به ظاهر ممکن است به کلی متفاوت به نظر برسد: بلکباکسهایی آغشته به گل و خون، با تودهای از بدنهای عریان و خشمگین درون آن.
چه میتواند به ما بگوید؟
همه چیز! تئاتر همه چیز به ما میگوید. اینکه چگونه خدایان در آسمانها سکونت دارند و زندانیان در سیاهچالهای فراموش شده جان میبازند. چگونه شعله هوس زبانه میکشد و عشق تباه میشود. چگونه در جهان به انسانهای خوب نیازی نیست و فریب، فرمانروایی میکند. چگونه مردم در آپارتمانها زندگی میکنند در حالی که کودکان در اردوگاههای پناهندگان وادار میشوند تا به بیابان بازگردند و از عزیزان خود جدا شوند. تئاتر میتواند درباره تمامی این موارد سخن بگوید.
تئاتر همیشه بوده و خواهد بود. اکنون، در این پنجاه یا هفتاد سال اخیر، به طور مشخص مورد نیاز است. زیرا از میان تمام هنرهای دیگر، تنها تئاتر است که دهان به دهان، چشم به چشم، دست به دست و بدن به بدن منتقل میشود. نیازی به واسطه میان انسانها ندارد. تئاتر روشنترین وجه روشنایی است، و به شرق یا غرب یا شمال یا جنوب تعلق ندارد. نه، تئاتر خود منشاء نور است که از چهارگوشه جهان میتابد و برای همگان قابل شناسایی است، چه با رویکرد دوستانه و چه خصمانه.
و ما به تئاتری نیازمندیم که همواره متفاوت باقی بماند. ما به اشکال مختلفی از تئاتر نیاز داریم. از میان تمامی اشکال و شیوههای ممکن تئاتر، بیش از همه شکل باستانی آن. شیوههای تئاترهای آیینی نباید در تضاد با «تئاتر ملتهای متمدن» قرار بگیرد. فرهنگ سکولار امروزه هرچه بیشتر تضعیف و به اصطلاح «اطلاعات فرهنگی» به تدریج جایگزین هویتهای واقعی موجود میشود و آنها را از میدان به در میکند، همچنان که امید ما را برای دیدار آنها.
اما اکنون میتوان به وضوح دید: تئاتر درهایش را باز میکند. پذیرش آزاد برای هر کس و همه کس.
لعنت به گجتها و کامپیوترها! به تئاتر بروید، تمامی ردیفها را در سالنها و بالکنهای تئاتر پر کنید، به کلمات گوش دهید و به تصاویر زنده نگاه کنید! این تئاتر است که روبهروی شماست، از آن غفلت نکنید و هیچ فرصتی برای شرکت در آن را از دست ندهید. شاید ارزشمندترین فرصتی باشد که در زندگیهای بیهوده و شتابزدهمان در آن مشترک هستیم.
ما به همه گونههای تئاتر نیاز داریم.
تنها یک تئاتر است که به یقین مورد نیاز هیچکس نیست؛ تئاتربازیهای سیاسی، تئاتر سیاستزده، تئاتر سیاستمداران، تئاتر بیهوده سیاست. آنچه ما یقیناً نیاز نداریم تئاتر وحشت روزمره است، چه فردی و چه جمعی. آنچه ما نیاز نداریم تئاتر اجساد و خون در خیابانها و میدانها، در پایتختها و شهرستانهاست، تئاتری ساختگی از
درگیری خصمانه میان مذاهب و اقوام...»
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi
@bazaartheater
@bazaartheater
#هدیه_ی دوست شاعر عزیزم
#سبا_ادیب
به مناسبت انتشار
#ترانه_پستچی
#بر_اساس_اولین_داستان_پاورقی_اینستاگرامی_ایران
#داستان_پستچی
#داستان_ما
#چیستایثربی
تقدیم به دوستانم ......
و تمام کسانی که با پستچی گریستند و تا این لحظه با من آمدند.......حتی اگر دیگر نباشم...
مرسی سبا جان.....
مرسی از همه....
#دایره_عشاق_ما
و مرسی از
#امیر_علی_رادی شاعر ؛ دوست خوب و همراه...
و مرسی از
#امیر_حسام_رهنورد ؛ خواننده خوش آواز ؛ جوانمرد ؛ رفیق ؛ استوار
و تیم موسیقی ؛ تنطیم ؛ مسترینگ و میکس خوب کار.
#نیکان_موزیک
مرسی از این همه دوست ....
چقدر من و علی ....
#نامه_داریم.....
#خوش_بحالمان
#چیستا_علی
#اولین_روز_از_باقی_عمرمان
#پستچی
@chista_yasrebi
#سبا_ادیب
به مناسبت انتشار
#ترانه_پستچی
#بر_اساس_اولین_داستان_پاورقی_اینستاگرامی_ایران
#داستان_پستچی
#داستان_ما
#چیستایثربی
تقدیم به دوستانم ......
و تمام کسانی که با پستچی گریستند و تا این لحظه با من آمدند.......حتی اگر دیگر نباشم...
مرسی سبا جان.....
مرسی از همه....
#دایره_عشاق_ما
و مرسی از
#امیر_علی_رادی شاعر ؛ دوست خوب و همراه...
و مرسی از
#امیر_حسام_رهنورد ؛ خواننده خوش آواز ؛ جوانمرد ؛ رفیق ؛ استوار
و تیم موسیقی ؛ تنطیم ؛ مسترینگ و میکس خوب کار.
#نیکان_موزیک
مرسی از این همه دوست ....
چقدر من و علی ....
#نامه_داریم.....
#خوش_بحالمان
#چیستا_علی
#اولین_روز_از_باقی_عمرمان
#پستچی
@chista_yasrebi
Forwarded from Saba
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from چیستا_وان
"منتشر شد"
ترانه ی #پستچی
هدیه ی ویژه ی عید ما برای شما
بر اساس داستان #پستچی
#رمان #چیستا_یثربی
#خواننده :#امیر_حسام_رهنورد
#تنظیم_موسیقی :
#نیکان
#ملودی :
#برزو_ذاکری
#ترانه :
#امير_على_رادى
#میکس و #مسترینگ :
#میلاد_فرهودی
.
رو گندمزار موهای تو مردن
واسه م مومن ترین مرگ زمینه
. .
.
.هم اکنون در کانال _تلگرام اصلی #چیستایثربی و #نيكان
@chista_yasrebi
@chista_1
ترانه ی #پستچی
هدیه ی ویژه ی عید ما برای شما
بر اساس داستان #پستچی
#رمان #چیستا_یثربی
#خواننده :#امیر_حسام_رهنورد
#تنظیم_موسیقی :
#نیکان
#ملودی :
#برزو_ذاکری
#ترانه :
#امير_على_رادى
#میکس و #مسترینگ :
#میلاد_فرهودی
.
رو گندمزار موهای تو مردن
واسه م مومن ترین مرگ زمینه
. .
.
.هم اکنون در کانال _تلگرام اصلی #چیستایثربی و #نيكان
@chista_yasrebi
@chista_1
زن حق دارد برای خود زندگی کند و تصمیم بگیرد..... ولی وقتی فرزندی به دنیا آورد ؛ دیگر فقط مال خودش نیست.
تنها مال فرزندش هم نیست.حلقه ی اتصال نسلهاست...میراث اخلاقی و تربیتی یک نسل به نسلهای بعدی است.
واسطه ی عشق و اخلاق و ادب است....استاد زندگیست.....
.
.شاید برای همین #زن_بودن مهم است
و شاید #مادر_بودن مهمتر.....
.
.
در این عکس ؛ شاید ظاهرا همه چیز عالی باشد.رنگ؛ نور؛ لباس و نگاه خواننده #شکیرا.....اما در عمق نگاهش ؛ حس مادری است ..که باید دلبندش را اکنون رها کند و روی صحنه برود......شاید ؛ همین عکس را برای من جالب کرده است......
.
.شکیرا ؛ لباسش و رنگ و صحنه آرایی زیباست ؛ اما گنج عکس ؛ جواهری است که چون پولک ماه ؛ در دستان این زن میدرخشد.... .نوزادی که شیر میخواهد!....
.
این #پست را تقدیم میکنم به #دخترم....به هزار و یک دلیل......نوزادی که شیر مادرش را میخواهد....
هزارو یک دلیلش را هم اگر دخترم بداند ؛ هزار و دومین دلیل را ؛ فقط من میدانم و بس .... #مادران ؛ نور الهی بر زمینند.اگر به رحمت خدارفته اند...در جوار نور ملکوت ؛ آرام گرفته باشند و دعای خیر بدرقه راهشان....
و اگر هستند.....کاش کنارهم باشیم....قدر این عشق نادر را بدانیم.....اگر بفهمیم...
.
#عشقی_بی_جایگزین.#عشقی_دو_سویه....#خطا_بخش و #بی_جایگزین.....
.
.
#مادرانه
#مادری
#عشق_مادرانه
#زنان
#زنانگی
#عشق
#چیستایثربی
تو با چشمهایت میگویی نه....
تو با قلبت میگویی آری.....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
. . .
...
تنها مال فرزندش هم نیست.حلقه ی اتصال نسلهاست...میراث اخلاقی و تربیتی یک نسل به نسلهای بعدی است.
واسطه ی عشق و اخلاق و ادب است....استاد زندگیست.....
.
.شاید برای همین #زن_بودن مهم است
و شاید #مادر_بودن مهمتر.....
.
.
در این عکس ؛ شاید ظاهرا همه چیز عالی باشد.رنگ؛ نور؛ لباس و نگاه خواننده #شکیرا.....اما در عمق نگاهش ؛ حس مادری است ..که باید دلبندش را اکنون رها کند و روی صحنه برود......شاید ؛ همین عکس را برای من جالب کرده است......
.
.شکیرا ؛ لباسش و رنگ و صحنه آرایی زیباست ؛ اما گنج عکس ؛ جواهری است که چون پولک ماه ؛ در دستان این زن میدرخشد.... .نوزادی که شیر میخواهد!....
.
این #پست را تقدیم میکنم به #دخترم....به هزار و یک دلیل......نوزادی که شیر مادرش را میخواهد....
هزارو یک دلیلش را هم اگر دخترم بداند ؛ هزار و دومین دلیل را ؛ فقط من میدانم و بس .... #مادران ؛ نور الهی بر زمینند.اگر به رحمت خدارفته اند...در جوار نور ملکوت ؛ آرام گرفته باشند و دعای خیر بدرقه راهشان....
و اگر هستند.....کاش کنارهم باشیم....قدر این عشق نادر را بدانیم.....اگر بفهمیم...
.
#عشقی_بی_جایگزین.#عشقی_دو_سویه....#خطا_بخش و #بی_جایگزین.....
.
.
#مادرانه
#مادری
#عشق_مادرانه
#زنان
#زنانگی
#عشق
#چیستایثربی
تو با چشمهایت میگویی نه....
تو با قلبت میگویی آری.....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
. . .
...
آرشیو خبرنمایش کد مطلب: 69231 گفتگو با دکتر چیستایثربی ؛ نویسنده؛ نمایشنامه نویس و کارگردان
خبرگزاری هنر انلاین....
.
.
من از زیبایی میترسم
/ نویسنده و کارگردانی که دوست دارد ابر باشد / گفتوگوی نوروزی با چیستا یثربی
ارسال به دوست  نسخه چاپی 
چیستا یثربی از آرزوها و حال و هوای خود در ایام نوروز گفت.
۱۳۹۵ شنبه ۷ فروردين ساعت 08:36

سرویس تئاتر هنرآنلاین: چیستا یثربی نمایشنامهنویس و کارگردان باسابقه تئاتر که نگارش بیش از پنجاه نمایشنامه و فیلمنامه و کارگردانی دهها اثر نمایشی، ترجمه و تالیف چندین اثر مختلف در زمینههای ادبی و روانشناسی و کسب دهها مقام و جایزه و لوح از جشنواره های مختلف فرهنگی و هنری را در کارنامه هنری و حرفهای خود دارد، یکی از مهمانان سفره هفت سین هنرآنلاین بود.
او با امید بسیار به آینده معتقد است که امسال سال اوست و میگوید؛ خستگی ناپذیری و شیطنتها و بازیگوشیهای میمون شاید بتواند در سال جدید بر افسردگیهایی که جانواران دیگر در سالهای گذشته پدید آوردند فائق بیاید.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی نوروزی ما با این هنرمند خستگی ناپذیر و دوست داشتنی است.
خانم یثربی ایام نوروز به نوعی ما را با طبیعت آشتی میدهد؛ توجه به عناصر طبیعی و قرار دادن آن بر سر سفره هفت سین نمونهای از این توجه است، رابطه شما با طبیعت چطور است؟
بله ایام نوروز فرصت مناسبی برای آشتی با طبیعت است. من اما اگر چه عاشق طبیعت هستم اما از طبیعت گریزانم، طبیعت من را میترساند، من از این همه زیبایی میترسم، عاشق کوه هستم اما از کوهنوردی میترسم، حدود ده سال است که کوهنوردی نکردم اما عاشق اوج و عظمت و وهم طبیعت هستم. دریا را دوست دارم اما هراس دارم که به اندازهای داخل آب شوم که غرق شوم و به اندازهای جذب آب شوم که دیگر آب از سرم گذشته باشد، شاید دلیلش این باشد که من یک بار این تجربه را داشتم که به اندازهای در آب فرو رفتم که چیزی نمانده بود غرق شوم. همچنین میترسم به اندازهای از کوه بالا برم که دیگر توان پایین آمدن نداشته باشم.

خانم یثربی اجازه بدهید یک سوال فانتزی بپرسم، اگر یک بار دیگر به دنیا بیایید و قرار باشد روحتان در قالب یکی از اجزاء طبیعت همچون کوه، دریا و... حلول کند کدام را ترجیح میدهید؟
از میان اشکال مختلف طبیعت کوه را به دلیل عظمت، استواری و نزدیکی آن به زمین و خدا بیشتر دوست داردم. دریا اگرچه همواره مجذوبم میکند اما رابطه من با دریا مانند رابطه میان ماه و دریا است به این معنی که من مجذوب دریا میشوم اما دریا من را میترساند. دوست داشتم اگر یک بار دیگر به دنیا میآمدم ابر- البته ابرسفید- میشدم. من ابر را به دلیل سفیدی و پاکی آن دوست دارم و دلیل دیگر آن، این است که هزاران بار تغییر شکل میدهد و هزاران بار رنگ نور را در خود منعکس میکند، لحظاتی وجود دارد و لحظاتی بعد محو میشود، گاهی به شکل اسب است و کاهی به صورت اژدها ظاهر میشود و هیچکس او را به دلیل این تغییرات سرزنش نمیکند، کسی او را نقد نمیکند و او اجازه دارد سیال و خودجوش باشد و در یک کلام اجازه دارد خودش باشد اما در بیشتر مواقع به ما انسانها اجازه داده نمیشود که خودمان باشیم....ادامه در پایین⬇️
#متن_مصاحبه_نوروزی_خبرگزاری_هنر_انلاین با
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
خبرگزاری هنر انلاین....
.
.
من از زیبایی میترسم
/ نویسنده و کارگردانی که دوست دارد ابر باشد / گفتوگوی نوروزی با چیستا یثربی
ارسال به دوست  نسخه چاپی 
چیستا یثربی از آرزوها و حال و هوای خود در ایام نوروز گفت.
۱۳۹۵ شنبه ۷ فروردين ساعت 08:36

سرویس تئاتر هنرآنلاین: چیستا یثربی نمایشنامهنویس و کارگردان باسابقه تئاتر که نگارش بیش از پنجاه نمایشنامه و فیلمنامه و کارگردانی دهها اثر نمایشی، ترجمه و تالیف چندین اثر مختلف در زمینههای ادبی و روانشناسی و کسب دهها مقام و جایزه و لوح از جشنواره های مختلف فرهنگی و هنری را در کارنامه هنری و حرفهای خود دارد، یکی از مهمانان سفره هفت سین هنرآنلاین بود.
او با امید بسیار به آینده معتقد است که امسال سال اوست و میگوید؛ خستگی ناپذیری و شیطنتها و بازیگوشیهای میمون شاید بتواند در سال جدید بر افسردگیهایی که جانواران دیگر در سالهای گذشته پدید آوردند فائق بیاید.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی نوروزی ما با این هنرمند خستگی ناپذیر و دوست داشتنی است.
خانم یثربی ایام نوروز به نوعی ما را با طبیعت آشتی میدهد؛ توجه به عناصر طبیعی و قرار دادن آن بر سر سفره هفت سین نمونهای از این توجه است، رابطه شما با طبیعت چطور است؟
بله ایام نوروز فرصت مناسبی برای آشتی با طبیعت است. من اما اگر چه عاشق طبیعت هستم اما از طبیعت گریزانم، طبیعت من را میترساند، من از این همه زیبایی میترسم، عاشق کوه هستم اما از کوهنوردی میترسم، حدود ده سال است که کوهنوردی نکردم اما عاشق اوج و عظمت و وهم طبیعت هستم. دریا را دوست دارم اما هراس دارم که به اندازهای داخل آب شوم که غرق شوم و به اندازهای جذب آب شوم که دیگر آب از سرم گذشته باشد، شاید دلیلش این باشد که من یک بار این تجربه را داشتم که به اندازهای در آب فرو رفتم که چیزی نمانده بود غرق شوم. همچنین میترسم به اندازهای از کوه بالا برم که دیگر توان پایین آمدن نداشته باشم.

خانم یثربی اجازه بدهید یک سوال فانتزی بپرسم، اگر یک بار دیگر به دنیا بیایید و قرار باشد روحتان در قالب یکی از اجزاء طبیعت همچون کوه، دریا و... حلول کند کدام را ترجیح میدهید؟
از میان اشکال مختلف طبیعت کوه را به دلیل عظمت، استواری و نزدیکی آن به زمین و خدا بیشتر دوست داردم. دریا اگرچه همواره مجذوبم میکند اما رابطه من با دریا مانند رابطه میان ماه و دریا است به این معنی که من مجذوب دریا میشوم اما دریا من را میترساند. دوست داشتم اگر یک بار دیگر به دنیا میآمدم ابر- البته ابرسفید- میشدم. من ابر را به دلیل سفیدی و پاکی آن دوست دارم و دلیل دیگر آن، این است که هزاران بار تغییر شکل میدهد و هزاران بار رنگ نور را در خود منعکس میکند، لحظاتی وجود دارد و لحظاتی بعد محو میشود، گاهی به شکل اسب است و کاهی به صورت اژدها ظاهر میشود و هیچکس او را به دلیل این تغییرات سرزنش نمیکند، کسی او را نقد نمیکند و او اجازه دارد سیال و خودجوش باشد و در یک کلام اجازه دارد خودش باشد اما در بیشتر مواقع به ما انسانها اجازه داده نمیشود که خودمان باشیم....ادامه در پایین⬇️
#متن_مصاحبه_نوروزی_خبرگزاری_هنر_انلاین با
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
ادامه ی مصاحبه ی
#هنر_آنلاین
با
#نمایشنامه_نویس و
#کارگردان
#چیستایثربی
. دوست دارم بگویم به آدمها اجازه بدهید خودشان باشند.
بیشتر ما زمانی که جوانتر و به عبارتی کم سن و سالتر هستیم نسبت به سالهای بعدتر حس و حال متفاوتی به نوروز داریم؛ به طوری که گویی هرسالی که میگذرد نسبت به آن بیتفاوتتر میشویم، نوروز برای شما چگونه بوده آیا این حس و حال با گذشت سالها در شما تغییری کرده است؟
دلیل اینکه ذوق بهار در میان ما کم شده این است که اولا تکرای میشود و طبیعتا مناسک بعد از مدتی بیمعنی میشود، دلیل دیگر این است که "حول حالنا" در ما اتفاق نمیافتد و یکی از دلایل آن این است که ما به قدری به تکنولوژی وابسته شدیم و رابطههای خود را محدود به تکنولوژی کردیم کمتر متوجه تغییرات میشویم. در سالهایی که تکنولوژی به این شدت پیشرفت نکرده بود نزدیک سال تحویل همه اعضای خانواده قرآن میخواندند و فال حافظ میگرفتند اما اکنون درست از یک ساعت قبل از شروع عید همه در فضاهای مجازی در حال پیام دادن به یکدیگر هستند به حدی که حتی لحظه تحویل سال را هم از دست میدهند.

فکر میکنید دلیل اینکه حول حالنا در ما اتفاق نمیافتد تنها محدود به این دلیل بخصوص است که گفتید؟
دلیل اینکه حول حالنا در ما اتفاق نمیافتد این است که مردم ما به درون خود بیتوجه و ظاهربین شدهاند و به جای اینکه هر کس تلاش کند تا در جایگاه خود رشد کند و به تعالی برسد بیشتر تلاش میکند که شبیه دیگری شود. مردم ما در عید نوروز به تنها چیزی که تمرکز ندارند عید است اما در مقابل دائما به فکر زیبایی ظاهر و سفره هفتسین هستند برای اینکه مثلا عکسهای قشنگی را در صفحات مجازی خود به نمایش بگذارند.
در سال جدید چه آرزویی برای تئاتر و مردم دارید؟
آرزوی من این است که در سال جدید ما تئاتریها دوشادوش و در مصاف هم به مبارزه ظلم و جهل و تاریکی برویم و روشنایی صحنههای تئاتر را به دلهای مردم بیاوریم و چنانچه مردم به دیدن تئاتر نیامدند ما کاری کنیم که وارد خانههای آنها شویم با دیدن و باور کردن تکههایی از تئاتر که میتوانیم آنها را در فضاهای مجازی نشر دهیم و آنها را به این باور برسانیم که تئاتر میتواند به زندگی ما برکت و روشنی بیاورد. دوست دارم سال جدید سال حول حالنای تئاتر باشد و نه شکوفایی چرا که مطمئن نیستم معنی شکوفایی دقیقا چه میتواند باشد اما میدانم "حول حالنا" به این معنی است که حال تئاتر خوب شود و هنرمندان بتوانند با امکانات برابر به فعالیت بپردازند.
همچنین آرزو میکنم مردم بیش از اینکه به قضاوت دیگران میپردازند؛ به خود بپردازند چرا که زندگی بسیار کوتاه است. دوست دارم که به خودمان بپردازیم تا در تاریکیهای فراموشی بعد از مرگ نور ببینیم.
#فقط_نور....
پایان گفتگو
#چیستایثربی
#گفتگوی_نوروزی_خبرگزاری_هنری_کشور
#هنر_آنلاین
با
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#هنر_آنلاین
با
#نمایشنامه_نویس و
#کارگردان
#چیستایثربی
. دوست دارم بگویم به آدمها اجازه بدهید خودشان باشند.
بیشتر ما زمانی که جوانتر و به عبارتی کم سن و سالتر هستیم نسبت به سالهای بعدتر حس و حال متفاوتی به نوروز داریم؛ به طوری که گویی هرسالی که میگذرد نسبت به آن بیتفاوتتر میشویم، نوروز برای شما چگونه بوده آیا این حس و حال با گذشت سالها در شما تغییری کرده است؟
دلیل اینکه ذوق بهار در میان ما کم شده این است که اولا تکرای میشود و طبیعتا مناسک بعد از مدتی بیمعنی میشود، دلیل دیگر این است که "حول حالنا" در ما اتفاق نمیافتد و یکی از دلایل آن این است که ما به قدری به تکنولوژی وابسته شدیم و رابطههای خود را محدود به تکنولوژی کردیم کمتر متوجه تغییرات میشویم. در سالهایی که تکنولوژی به این شدت پیشرفت نکرده بود نزدیک سال تحویل همه اعضای خانواده قرآن میخواندند و فال حافظ میگرفتند اما اکنون درست از یک ساعت قبل از شروع عید همه در فضاهای مجازی در حال پیام دادن به یکدیگر هستند به حدی که حتی لحظه تحویل سال را هم از دست میدهند.

فکر میکنید دلیل اینکه حول حالنا در ما اتفاق نمیافتد تنها محدود به این دلیل بخصوص است که گفتید؟
دلیل اینکه حول حالنا در ما اتفاق نمیافتد این است که مردم ما به درون خود بیتوجه و ظاهربین شدهاند و به جای اینکه هر کس تلاش کند تا در جایگاه خود رشد کند و به تعالی برسد بیشتر تلاش میکند که شبیه دیگری شود. مردم ما در عید نوروز به تنها چیزی که تمرکز ندارند عید است اما در مقابل دائما به فکر زیبایی ظاهر و سفره هفتسین هستند برای اینکه مثلا عکسهای قشنگی را در صفحات مجازی خود به نمایش بگذارند.
در سال جدید چه آرزویی برای تئاتر و مردم دارید؟
آرزوی من این است که در سال جدید ما تئاتریها دوشادوش و در مصاف هم به مبارزه ظلم و جهل و تاریکی برویم و روشنایی صحنههای تئاتر را به دلهای مردم بیاوریم و چنانچه مردم به دیدن تئاتر نیامدند ما کاری کنیم که وارد خانههای آنها شویم با دیدن و باور کردن تکههایی از تئاتر که میتوانیم آنها را در فضاهای مجازی نشر دهیم و آنها را به این باور برسانیم که تئاتر میتواند به زندگی ما برکت و روشنی بیاورد. دوست دارم سال جدید سال حول حالنای تئاتر باشد و نه شکوفایی چرا که مطمئن نیستم معنی شکوفایی دقیقا چه میتواند باشد اما میدانم "حول حالنا" به این معنی است که حال تئاتر خوب شود و هنرمندان بتوانند با امکانات برابر به فعالیت بپردازند.
همچنین آرزو میکنم مردم بیش از اینکه به قضاوت دیگران میپردازند؛ به خود بپردازند چرا که زندگی بسیار کوتاه است. دوست دارم که به خودمان بپردازیم تا در تاریکیهای فراموشی بعد از مرگ نور ببینیم.
#فقط_نور....
پایان گفتگو
#چیستایثربی
#گفتگوی_نوروزی_خبرگزاری_هنری_کشور
#هنر_آنلاین
با
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi چیستایثربی در مصاحبه ی نوروزی خبرگزاری هنر آنلاین/خبرگزاری معتبر هنرمندان کشور/عکس:فرزان قاسمی