چیستایثربی کانال رسمی
6.39K subscribers
6.06K photos
1.3K videos
57 files
2.14K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی کتاب /رمان
او یکزن

#نوشته
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی


نشر کوله پشتی
معرفی و نقد توسط خانم ویدا وحید نیا
با تشکر


#کانال_رسمی_چیستایثربی

@chista_yasrebi
مطلب من درباره ی سپیده ؛ فقط یک‌هشدار بود،برای یه عده که حس مرا درباره ی این ماجرای تلخ ؛ بدونن؛ درباره ی آنچه بر ای #رشنو رخ داد.
من اتئیست نیستم
سپیده نوشته : "هست"
من ، نه
وحدانی ام.شاگرد کوچک #سهروردی
ولی از کتک زدن زن؛ بخصوص وقتی معروف، پولدار و شناخته شده،‌نباشد وحامی و لابی نداشته باشد،متنفرم...
چنان احساس بیزاری که حس نفرت و خشونتم را باید جایی تخلیه کنم

هم‌ زده بودنش،
هم‌کلی‌، آرام بخش به خوردش داده بودن
که معمولی به نظر برسد!

آنجا،با کمال میل#قرص_اعصاب میدن.
از خیلی ها شنیدم.

از همان قرصها که آزاده نامداری ؛ عسل بدیعی و زهره فکور صبور را تمام کرد.

دیدید #سپیده،کلمات رو به سختی ادا میکرد.
حس میکردم اینجانیست!
یه جای دوره.
یه جا در خلاء ، بی وزنی و صدای سکوت.
اگه‌جای رشنو ؛ مثلا خدای ناکرده! یکی از سلبریتهای
" #می_تو " را میگرفتن، شایداول قهوه و بیسکویت هم، بهش میدادن!
ابدا نمیزدنش!
#ترانه_علیدوستی.#هانیه_توسلی
#نیکی_کریمی و...
شاید اول،با آنها عکس یادگاری هم میانداختند!
مثل آقای ح،وزیر ارشاد دوره #احمدی_نژاد که سروش نوجوان را از #قیصر_امین_پور گرفت.
و با تلخی؛ او و شاگردانش را از ساختمان سروش تاراند ،
وبعد روز جایزه ی پروین اعتصامی،جایزه بهترین ترجمه ی یک نفرِ#دیگر را به ترانه علیدوستی داد!وچپ و راست بااو عکس یادگاری‌انداخت؛ با دهانهای گشاده از هیچ!
من آنجابودم و از آن صحنه ها بااشمئزاز عکس‌‌میانداختم؛ برای خودم؛ برای ثبت در تاریخ!

یادم نمیرود سرخوشی و نشاط ترانه را، کنار وزیر ارشاد ‌۸۸
برای چند سکه و جایزه ترجمه ؛ کنارکاسه لیسانِ وزارت وقت ارشاد احمدی نژاد در دوره ی دوم!

اما اگر من جای رشنو بودم؛
حتما مرا هم میزدن!
چون هیچ کس را ندارم و نداشتم.
#سپیده_رشنو یک تمثیل دردناک تنهاکُشی شد!
تبعیضی تهوع آور!

هنوز یادِ دست دادن کلانتری شاپور ،
با نجفی میافتم و مو برتنم میایستد!

وقتی میدانم چند نفر راآنجا،شکنجه های شنیع دادن،
اما این #نجفی بود!
بایدچای هم بهش میدادن!
که آمده اعتراف به قتل زنش کرده!
بهرحال موضوع تمام شده است.
فقط میخواستم بگم از ضعیف کشی بیزارم!
از موقعیت ظالم و مظلوم تهوع میگیرم!
اونم‌ تو هوای مُحرم؟
باچه رویی؟
با‌چه رویی حرف ازعباس#حسین و#زینب میزنند؟
شرم‌میکنم!
آیا کسی گوشواره را به‌گوش زینب، پاره
کرد؟‌خیر!
از #مظلوم_کشی خشمگینم!
چون عمری درگیرش بودم.
و زورم به جایی نرسید
راستی اهالی #می_تو ی ایران،چطورن؟
نگاه خالی رشنو را دیدن؟
خانمهای می_تو،من،داستان شما راخوب میدانم!
شما اما داستان من و رشنوها را هرگز!
#چیستا_یثربی
https://www.instagram.com/p/CgvOc2yqp9J/?igshid=MDJmNzVkMjY=
هرگز فکر نمیکردم نبودن تلفن در این دنیای مدرن ؛ یعنی #مرگ

مخابرات متطقه هشت آتش میگیرد
تلفنهای منطقه ی شش قطع میشود!

تمام خیابان ما بی تلفنند!

نمیتوانم به هیج کس و به هیچ جا زنگ بزنم!

به مادر مریضم که تنهاست،
و تهیه ی دارو و غذایش با من است.

قراردادم باشرکت خاص وایفای خانگی ام سوخت شد.

مریضم و نمیتوانم به کلینیک یا داروخانه،زنگ بزنم
تلفن انها هم در این منطقه است و سوخته!

وایفای روی خط ثابت بوده و برای ابد رفت!

تلفن اصلی ما،مال صاحبخانه ی بیست و هفت سال پیش بود که آن موقع؛ خط را پانصد هزار تومان از او خریدم؛ بعد به اسمم نکرد،شاید چون زود دچار آلزایمر شدو...

مخابرات هم بدون کارت ملی که #او_نداشت ، #ندارد و دیگر نخواهد داشت /چون بیست و هفت سال پیش کارت ملی نبود!/،تلفن را احیاء نمیکند که دست کم فقط نت آن وصل شود.

همه ی درسهای دخترم از طرف دانشگاهش ؛ باسیستم کامپیوتری انجام میشود.
اساتیدش شاید نمیدانند که ما اکنون ؛ در جزیره ای نامسکون گرفتار شده ایم.

پنج روز گذشت...
آنقدر به خرابی تلفن زنگ زدم که گمانم شماره مرا از حفظند!
اما تلفن ثابت دخنرم درست نمیشود!
سوخته!
همین؟!

خب درستش کنید!
زندگی ما را بایک کابل ؛ نسوزانید
شما که میدانید بی نت ؛ یعنی هیچ!
بی خط ثابت ؛ بی وایفای‌‌‌‌‌‌!
دور از همه جا
بدون همه جا
حتی نمیتوانیم به سوپری یا فروشگاهی از محل چیزی سفارش دهیم؛چون تلفن او هم خراب است!

و درد اینجاست
که همه چیز به این #نت لعنت شده؛ ربط پیدا کرده

نت خط،جوابگوی حجم بارگیریها نیست
و من پولش را هم ندارم،
چون تازه باشرکت نت خانگ ؛ قرادادم را تمدید کرده بودم
خط مرا از دور خارج کرده اند.

خط دخترم هم وصل نشدکه کارت ملی دارد

ما بی هوا زنده ایم
بی غذا زنده ایم
بی فرهنگ و هنر زنده ایم
بی #تلفن و بی #نت میمیریم
چون حتی نمیتوانم قبض گاز و آب را پرداخت کنم

این تراژدی عصر ماست
این تراژدی کل دوران است

یاد تلفن های قدیم بخیر
یاد 17_شماره ی خرابی تلفن که زنگ میزدی ؛ به آنی درست میکردند

یاد خیلی چیزها بخیر
که دوره شان تمام شد
شاید
مثل عشق واقعی‌‌‌‌‌‌‌‌....
عشق کودکانه ؛ لطیف و نجیب ؛ به پستچی محله ات!

تمام شد

این دنیای جدید را دوست ندارم

اگر تکتولوژی ما را از من دورتر کند
آدمها را منزوی تر کند ؛
مارا تنها و بی پناه تر کند
دوستش ندارم

این شکلِ جهان را دوست ندارم

سیمهای ارتباطی اگر برای ارتباط نباشند ؛ پس به چه درد میخورند ؟

یک بی #تلفن به نام :

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#مخابرات
#مخابرات_شهر_تهران
#وزیر_مخابرات
#شرکت_مخابرات_ایران
#قطعی_نت
https://www.instagram.com/p/Cg1SgD-Mr44/?igshid=MDJmNzVkMjY=
منطقه هشت اتش گرفت .منطقه ۶ قطع است که کوی دانشگاه و این همه دانشگاه دیگر در آنند‌‌‌‌..‌‌.که اتش زد ؟چرا ؟
#درخشش_روزمره گی و وظایف یکنواخت عادی ؛ مرگ خلاقیت است.
گویی که #نویسنده در دام #چیزهای_معمولی، روتین و واجب زندگی ؛ طلسم شده است....
آنوقت ارواح می آیند تا جسمش ؛ وسیله ی تباهی
و ویرانیِ همه چیز شود.

.
🌹درخشش

اثری درخشان در ژانر وحشت با
ساختار #روانشناسی
از
#استنلی_کوبریک

بر اساس #رمان
#استفن_کینگ

#بازیگران
#جک_نیکلسون
#شلی_دووال

شناته شده بعنوان #وحشتناکترین_فیلم_قرن در نظر خواهی مخاطبان

وقتی خلاقیت ؛ در چنبره ی روزمرگی گرفتار میشود."وقتی گیر کابوسهای خودت می افتی "

#سینما
#فیلم_سینمایی
#سکانس
#ویدئو
#دیالوگ_خوب
#دیالوگ#دیالوگ_سینما
#فیلم_ترسناک
#فیلم_روانشناختی
#ژانر_وحشت

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#shining
https://www.instagram.com/reel/Cg-SD4KDX50/?igshid=MDJmNzVkMjY=
در پست بعدی ؛ میخوانید

فقط دعا کنید جواب آزمایشهای عزیزانم خطرناک‌ و ناراحت کننده نباشد...

راستش من قبل از کوچ؛ باید خیلی چیزها را بگویم..

تا این اتفاقات برای فرد دیگری رخ ندهد‌ !
من احمق و ساده دل بودم
و فکر میکردم
اگر من خوب باشم
و نیتم پاک باشد ؛
همه خوبند !....
نه نیستند

از آن نماز خوان ترین
تا آن کافرترین....

بد‌ و خوب همه جاهست

من احمق بودم!

اعتراف میکنم
و سعی میکنم جبران کنم ؛
و آدمِ بهتر و پخته تری شوم !

من دلم کودک‌ است
بزرگ نمیشوم !😅🥰

اما میخواهم این بار یک‌کودک#آگاه باشم
نه با #می_تو هستم
نه با #یو_تو
نه هیچ مسلک و
#ایسم

جریان کلاهبرداری عده ای پیر_پاتال و پیردختر را هم ؛ قاطی کوتوله ها میدانم و به چهره ی ترسان و مضحکشان ؛ نزدیک مرگ میخندم....

به هر حال زیر خاک خواهیم رفت.
حالا هر چقدر دیگران را آزار دهیم
و سرشان
کلاه بگذاریم.

نسل بعد خواهد‌ فهمید...
دختران ما
پسران ما

انها چنین بد نخواهند شد...

‌گرچه من در رمان #من_سه_هفته_زنش_بودم
همه چیز را میگویم

ثبت نام#کتاب؛ همچنان ادامه دارد
رمان من در تلگرام
آیدی ادمین در تلگرام
@ccch999

من زیر نظر‌ آفریدگارم هستم
او شبان و مراقب من است

و قطعا روح پدر طفلی ؛
که بیخبر؛
کشته شد‌.‌

حالا زمان واگویی است در رمان و :


#تاتر_اینستایی

#نمایش
#پشت_خط_سرخ
براساس همین ماجرا ، در حال آماده شدن است.
در حال انتخاب بازیگرانم.

دیگر ابایی از گفتن هیچ چیز ندارم!

چون نسل زنان قوی تری از خودم را ؛ آرزو میکنم...

زنانی مثل #سپیده_قلیان #مریم_میرزاخانی# و....

هزاران نامِ دیگر
آزاد یا در بند‌‌‌ ....

اگر در #قصه ها وقفه ای افتاده ؛ بخاطر مریضی اطرافیانم و مشکلات مالی و روحی ناشی از آن است.
مریضان من بیمه نیستند
یعنی بیمه قبول نمیکند‌.
ما با دست خالی بابیماری میجنگیم

میدانید که نویسنده؛ در هر حکومتی ؛ اولین نفری است که حذف میشود.

حتی ناشرش از او دفاع نمیکند.

این روزها علیرغم اندوهی درونی ؛.بخاطر درد اطرافیانم ؛ از همیشه بیشتر ؛ انرژی دارم.

برای گفتن ؛ به صحنه کشیدن و خلق کردن....
وچاپ مجدد #علی واقعی یاهمان حاجعلی یاشاید مهندس علی‌‌‌‌‌‌‌.....

این بار با انتشارات خودم

ارادتمند فالورهای عزیزم

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#chista_yasrebi
#chistayasrebi
https://www.instagram.com/p/ChBHY3MKfPb/?igshid=MDJmNzVkMjY=
چرا من در توصیفاتم از کلمه ی #کوتوله که منظور مشخصا کوتوله ی فکری است ، و #پیر_دختر نمی توانم استفاده کنم،

ولی #داستایفسکی می تواند؟



چشمها را باید شست جور دیگر باید دید...


حتما از آوردن آن کلمات دلایل ضمنی و فرامتنی خاصی داشتم.



خودم عقلم می رسد که کلمات بار عاطفی حتی فرسایشی دارند و گاهی زودتر از گلوله می کشند.



شما کجا بودید وقتی بجای رمان اسم
رمان
#پستچی ؛
؛ اسم دیگری را دشمنانم با استفاده از اسم
" آلت تناسلی" می گفتند؟! در پیج من ؟



چرا آن موقع دفاع نکردید؟
کجا بودید ؟!


.
اصلا چرا فکر میکنید نویسنده ؛
موقع خشم باید ادبی صحبت کند؟


جمعش کنید خواهشا
اگر #بالزاک و #داستایفسکی اجازه دارند ؛ من هم دارم.

و مارکز گفته است هر کلمه را در جای مناسبش
استفاده کنید...


مثل یک روزنامه نگار باشید!

هر کلمه ای حق ادا شدن دارد
از هیچ کلمه ای خجالت نکشید
جز کلمات بیشرفی و فساد



#مارکز بالای ۸۰ بار در قصه هایش و نوشته ها
لغت #پیر_دختر را به کار برده
اصلا چرا فکر می کنید ؛ عصبیت یک نویسنده هم باید ادبی باشد؟

ما در #برره زندگی می کنیم
افعال معکوس


جمعش کنید!


ایراد بیهوده خواهش میکنم نگیرید.

راستی
#کوتوله و #پیر_دختر کاش باهم ازدواج کنند.


کوتولوی قصه ی ما که بارها عروسی کرده این ۶۲ ساله را هم بگیرد راحت شویم

والله🤣🤣🤣

بااحترام
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی


#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
از گذشته ی خود ؛ یک خانه با کاغذدیواریهای نقاشیهای جهان را به یاد میاورم ،

یک فواره و شمشاد ؛
دخترکی با ماهی کوچکش؛ که در رویا به دریا پیوست ،
و یک مرد که از میان قصه های اساطیری ؛ آمده بود‌.

نمیخواهم غمگین باشم‌ ..
یا نا امید.

آن دخترک گیسو سیاه ؛ ماهی سرخ کوچک و آن مردِ گندمزارهای دور دست ؛ همه ی زندگیِ من بودند.

چه زندگی کوچک زیبایی!
همه ی آن ؛ در سه روز جا میگیرد.
در سه کلمه ❤️❤️❤️

" انسان به میزانی که انسان تر است ؛ تنهاتر میشود‌‌‌‌‌ ؛"

و من هر چقدر زمان میگذرد ؛ به اندوه گذشته ام بیشتر میخندم و در نهایت :

"من هم چیزی ندیدم جز زیبایی....*"

جمله ی معروف #زینب؛
وقتی سر بریده ی برادرش #حسین را به او نشان دادند‌‌‌‌‌‌‌...

چه میتوانست مقابل چشم پر خونِ دشمن بگوید ؛
از این زیباتر و پر معناتر ؟!....

زندانیهای ما ؛ فیلمسازان ؛ اساتید ؛ فعالان مدنی ؛ خیالتان جمع :

ما جای ضربه ها و کبودیها را ندیدیم ؛
ما چیزی ندیدیم به جز زیبایی !......
و به جز استواری باوقار....

#سپیده_رشنو
#سپیده_قلیان
#جعفر_پناهی
#محمد_رسول_اف
#نسرین_ستوده
و آنها که هستند و آنها که ذرات وجودشان دیگر ؛ همآغوش باد است‌.

و دیگران ...

آخرین جمله ی فیلم #دیگران

از قول :
#نیکول_کیدمن...
#این_خانه_مال_ماست

" این خانه ی ماست.‌‌‌‌‌‌.‌."

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

ماهی زیبای دخترم ؛ که اکنون در دریای آبی آسمانهاست ؛

و تولد منِ مهر ماهی ؛ چند سال پیش ؛ که در بستر بیماری گذشت،

و پس از آن ؛ #پستچی را نوشتم......
#کتاب پستچی را...

و در پایان ؛ براستی ؛ حرف دیگری نیست!
به #خانه مان برویم....

#chistayasrebi
#chista_yasrebi
https://www.instagram.com/p/ChNZaonrhiN/?igshid=MDJmNzVkMjY=