Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
. #مینا#قسمت_دوم#چیستا_یثربی
بیشتر بیماران این بخش ؛ از کمبود توجه اطرافیان و خانواده،مینالیدند.دکتر قد بلند؛ سبزه و خوش تیپ بود و چشم پرستاران زیادی دنبالش بود.شنیده بودم که هفته دیگر تولدش است و پرستاران میخواهند برایش جشن بگیرند...یاد داستان سیندرلا افتادم.فقط یک چوب جادو کم داشتم! به یکی از بیماران که قبلا آرایشگر بود، گفتم ؛ من وسایل آرایش بخرم؛ میتونی یه دستی به سر و روی مینا بکشی؟گفت؛ بنده خدا ابروهاشم برنمیداره! میتونم عروسش کنم واست!برای چی فقط؟ تو این خراب شده؟ گفتم :یه نقشه ای دارم.میدانستم که دکتر مجسمه های کوچک جمع میکند.در اتاقش دیده بودم...یک پرنده کوچک برنزی سفارش دادم با چشمان عقیق سیاه؛ رنگ چشمان مینا.بعد وسایل لازم را خریدم.مینا خیلی رنج کشیده بود.کمی محبت، دکتر را نمیکشت.از غرورش هم کم میکرد.برایش لازم بود...با آن ادکلنش که بخش را مدهوش میکرد.عفت خانم آرایشگر؛ کارش را عالی انجام داد.مینا آنقدر قرص خورده بود که آرام باشد.ده بار صحنه هدیه دادن به دکتر را بااو تمرین کردیم.درست مثل فیلم سیندرلا..وقتی همه پرستارها و بیمارها؛ آمدند و رفتند نوبت مینا بود و من به او گفته بودم چه کند ! کیک رابریدند.دکتر از همه تشکر کرد ؛ وسیل هدیه بود که به سمت او می آمد.اما انگار دکتر ؛ شاد نبود.حس کردم از بچگی خودخور و عبوس بوده است!من بی توجه به او گوشه ای نشستم و مجله ای را ورق زدم؛حتی تبریک هم نگفتم ! دکتر خودش جلو آمد ؛ سر حرف را باز کرد.مینا کجاست؟ گفتم.نمیدونم!
دکترسرگردان ؛ اطرافش را نگاه کرد.ناگهان مینا را دید که با لباس زیبایی که برایش آورده بودم و آرایش عفت خانم؛ با وقار جلو آمد.درست مطابق تمرین ؛ مقابل دکتر خم شد ؛ وگفت: در آفتاب و شب تردید کن؛ دکتر نجات بخش من ؛...ولی در عشق من تردید نکن! جمله معروف هملت بود و بعد ؛ هدیه دکتر را مثل شاهزاده خانمها مقابل او گرفت.دکترسرخ شد.گمانم برای اولین بار در عمرش هل کرده بود! من ؛ عفت و عده ای کف زدیم!...دکتر پرنده برنزی را که دید؛ لبخندی زد.کمک کرد مینا از زمین ؛ بلندشود وگفت؛ خیلی ممنونم مینا خانم...غافلگیرم کردی!من طبق نقشه قبلی گفتم ؛ دکتر چرا سرخ شدید؟! و با بدجنسی گفتم. دکتر گفت:از بس گرمه اینجا! و باکاغذ کادوی مینا شروع به بادزدن خوش کرد؛من وعفت لبخند زدیم.دکتر در حالی که پرنده مینا را روی قلبش چسبانده بود!گفت:از لطف همه تون ممنونم.اما هیچ وقت محبت و هدیه مینا رو فراموش نمیکنم.بهترین هدیه ای که تو عمرم گرفتم!پدرم یکی شبیه اینو داشت.گم شد... از اون روز؛ توجه دکتر به مینا بیشتر شد...
#قسمت_دوم
#مینا
#چیستایثربی
#داستان_کوتاه
#آخرین_قسمت/بعدی/پایین⬇️
بیشتر بیماران این بخش ؛ از کمبود توجه اطرافیان و خانواده،مینالیدند.دکتر قد بلند؛ سبزه و خوش تیپ بود و چشم پرستاران زیادی دنبالش بود.شنیده بودم که هفته دیگر تولدش است و پرستاران میخواهند برایش جشن بگیرند...یاد داستان سیندرلا افتادم.فقط یک چوب جادو کم داشتم! به یکی از بیماران که قبلا آرایشگر بود، گفتم ؛ من وسایل آرایش بخرم؛ میتونی یه دستی به سر و روی مینا بکشی؟گفت؛ بنده خدا ابروهاشم برنمیداره! میتونم عروسش کنم واست!برای چی فقط؟ تو این خراب شده؟ گفتم :یه نقشه ای دارم.میدانستم که دکتر مجسمه های کوچک جمع میکند.در اتاقش دیده بودم...یک پرنده کوچک برنزی سفارش دادم با چشمان عقیق سیاه؛ رنگ چشمان مینا.بعد وسایل لازم را خریدم.مینا خیلی رنج کشیده بود.کمی محبت، دکتر را نمیکشت.از غرورش هم کم میکرد.برایش لازم بود...با آن ادکلنش که بخش را مدهوش میکرد.عفت خانم آرایشگر؛ کارش را عالی انجام داد.مینا آنقدر قرص خورده بود که آرام باشد.ده بار صحنه هدیه دادن به دکتر را بااو تمرین کردیم.درست مثل فیلم سیندرلا..وقتی همه پرستارها و بیمارها؛ آمدند و رفتند نوبت مینا بود و من به او گفته بودم چه کند ! کیک رابریدند.دکتر از همه تشکر کرد ؛ وسیل هدیه بود که به سمت او می آمد.اما انگار دکتر ؛ شاد نبود.حس کردم از بچگی خودخور و عبوس بوده است!من بی توجه به او گوشه ای نشستم و مجله ای را ورق زدم؛حتی تبریک هم نگفتم ! دکتر خودش جلو آمد ؛ سر حرف را باز کرد.مینا کجاست؟ گفتم.نمیدونم!
دکترسرگردان ؛ اطرافش را نگاه کرد.ناگهان مینا را دید که با لباس زیبایی که برایش آورده بودم و آرایش عفت خانم؛ با وقار جلو آمد.درست مطابق تمرین ؛ مقابل دکتر خم شد ؛ وگفت: در آفتاب و شب تردید کن؛ دکتر نجات بخش من ؛...ولی در عشق من تردید نکن! جمله معروف هملت بود و بعد ؛ هدیه دکتر را مثل شاهزاده خانمها مقابل او گرفت.دکترسرخ شد.گمانم برای اولین بار در عمرش هل کرده بود! من ؛ عفت و عده ای کف زدیم!...دکتر پرنده برنزی را که دید؛ لبخندی زد.کمک کرد مینا از زمین ؛ بلندشود وگفت؛ خیلی ممنونم مینا خانم...غافلگیرم کردی!من طبق نقشه قبلی گفتم ؛ دکتر چرا سرخ شدید؟! و با بدجنسی گفتم. دکتر گفت:از بس گرمه اینجا! و باکاغذ کادوی مینا شروع به بادزدن خوش کرد؛من وعفت لبخند زدیم.دکتر در حالی که پرنده مینا را روی قلبش چسبانده بود!گفت:از لطف همه تون ممنونم.اما هیچ وقت محبت و هدیه مینا رو فراموش نمیکنم.بهترین هدیه ای که تو عمرم گرفتم!پدرم یکی شبیه اینو داشت.گم شد... از اون روز؛ توجه دکتر به مینا بیشتر شد...
#قسمت_دوم
#مینا
#چیستایثربی
#داستان_کوتاه
#آخرین_قسمت/بعدی/پایین⬇️
🌹آخرین شعر سیلویا پلات🌹
شاعر آمریکایی
در شبی که با گاز آشپزخانه ،خودکشی کرد
وقتی همسرش کنار زن دیگری بود
و او با دو فرزند خردسال بیمارش ، تنها بود ،
و حتی پول خرید آسپرین ، برای آنها نداشت .
بسیاری از منتقدان معتقدند؛ یکی از بهترین اشعار اوست .
#آخرین_شعرش
اين زن کامل شده است.
بر تن بی جانش
لبخند توفيق نقش بسته است
از طومار شب جامه ی بلندش
توهّم تقديری يونانی جاری است.
پاهای برهنه ی او گويی می گويند:
تا اينجا آمده ايم ديگر بس است.
هر کودک مرده دور خود پيچيده است
ماری سپيد،
بر لب تنگی کوچکی از شير
که اکنون خالی است.
زن آن دو را به درون خود کشيده
همانگونه که گلبرگ ها در سياهی شب بسته می شوند
هنگامی که باغ تيره می شود
و عطر از گلوی ژرف و زيبای گلِ شب جاری می شود
ماه هيچ چيزی برای غمگين شدن ندارد
از سرپوش استخوانی خود خيره نگاه می کند
به اين چيزها عادت کرده است.
و سياهی هايش پر سر و صدا دامن کشان می گذرند.
#سیلویا_پلات
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
شاعر آمریکایی
در شبی که با گاز آشپزخانه ،خودکشی کرد
وقتی همسرش کنار زن دیگری بود
و او با دو فرزند خردسال بیمارش ، تنها بود ،
و حتی پول خرید آسپرین ، برای آنها نداشت .
بسیاری از منتقدان معتقدند؛ یکی از بهترین اشعار اوست .
#آخرین_شعرش
اين زن کامل شده است.
بر تن بی جانش
لبخند توفيق نقش بسته است
از طومار شب جامه ی بلندش
توهّم تقديری يونانی جاری است.
پاهای برهنه ی او گويی می گويند:
تا اينجا آمده ايم ديگر بس است.
هر کودک مرده دور خود پيچيده است
ماری سپيد،
بر لب تنگی کوچکی از شير
که اکنون خالی است.
زن آن دو را به درون خود کشيده
همانگونه که گلبرگ ها در سياهی شب بسته می شوند
هنگامی که باغ تيره می شود
و عطر از گلوی ژرف و زيبای گلِ شب جاری می شود
ماه هيچ چيزی برای غمگين شدن ندارد
از سرپوش استخوانی خود خيره نگاه می کند
به اين چيزها عادت کرده است.
و سياهی هايش پر سر و صدا دامن کشان می گذرند.
#سیلویا_پلات
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chista_yasrebi_original
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀
️#انجمن_بین_المللی_جن_گیران که در سال ۱۹۹۰ به دست ۶ کشیش کاتولیک تأسیس شده بود در سال ۲۰۱۴ از سوی واتیکان به رسمیت شناخته شد. این انجمن در شش قاره جهان حدود ۲۰۰ عضو دارد.
کشیش پالیلا میگوید:
«اینها کسانی هستند که رنج بسیاری میکشند و متأسفانه کلیسا هم همیشه آنها را نمیشناسد. باید برای کمک به آنها دست به کار شویم و همچنین دعا کنیم.» وی تأکید کرد بسیاری از مواردی که در ظاهر #ج_زدگی به نظر میرسند در واقع #مشکلات_روحی_و_روانیاند.
منبع
#رویترز
#واتیکان_نیوز
یاد نمایشنامه ی تحسین شده ی خودم افتادم
#آخرین_پری_کوچک_دریایی
نشر قطره
88973351
انجمن جن گیران و بیماریهای روحی مرموز
نمایش من بر اساس واقعیتی در مدارس دخترانه ایلام و موردی مشابه در دانشگاه دخترانه الزهرا در تهران بود ، که از نزدیک شاهد بودم.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
️#انجمن_بین_المللی_جن_گیران که در سال ۱۹۹۰ به دست ۶ کشیش کاتولیک تأسیس شده بود در سال ۲۰۱۴ از سوی واتیکان به رسمیت شناخته شد. این انجمن در شش قاره جهان حدود ۲۰۰ عضو دارد.
کشیش پالیلا میگوید:
«اینها کسانی هستند که رنج بسیاری میکشند و متأسفانه کلیسا هم همیشه آنها را نمیشناسد. باید برای کمک به آنها دست به کار شویم و همچنین دعا کنیم.» وی تأکید کرد بسیاری از مواردی که در ظاهر #ج_زدگی به نظر میرسند در واقع #مشکلات_روحی_و_روانیاند.
منبع
#رویترز
#واتیکان_نیوز
یاد نمایشنامه ی تحسین شده ی خودم افتادم
#آخرین_پری_کوچک_دریایی
نشر قطره
88973351
انجمن جن گیران و بیماریهای روحی مرموز
نمایش من بر اساس واقعیتی در مدارس دخترانه ایلام و موردی مشابه در دانشگاه دخترانه الزهرا در تهران بود ، که از نزدیک شاهد بودم.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#آخرین_سامورایی
the Last Samurai
فیلمی آمریکایی در ژانر تاریخی، اکشن و درام به نویسندگی جان لوگان که توسط ادوارد زوئیک کارگردانی و در سال ۲۰۰۴ اکران گردیدهاست. این فیلم روایتگر شورش ساتسوما و وقایع سال ۱۸۷۷ میلادی در ژاپن است.
#تام_کروز بخاطر این فیلم ، چند ماه آموزش
#شمشیر زنی دید و به طور جد ، زبان ژاپنی یاد گرفت.
این از یک آدم عادی ،
#بازیگر_جهانی میسازد.
#کارگردان
#ادوارد_زوئیک
تهیهکننده
ادوارد زوئیک
پائولا واگنر
نویسنده
#جان_لوگان
بازیگران
#تام_کروز
#کن_واتانابه
هیرویوکی سانادا
تونی گلدوین
تیموتی اسپال
موسیقی
هانس زیمر
فیلمبرداری
جان تول
تدوین
استیون روزنبلوم
توزیعکننده
برادران وارنر
تاریخهای انتشار
۵ دسامبر ۲۰۰۳
مدت زمان
۱۵۴ دقیقه
موسیقی
#هانس_زیمر در این فیلم ،شاهکار است.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
the Last Samurai
فیلمی آمریکایی در ژانر تاریخی، اکشن و درام به نویسندگی جان لوگان که توسط ادوارد زوئیک کارگردانی و در سال ۲۰۰۴ اکران گردیدهاست. این فیلم روایتگر شورش ساتسوما و وقایع سال ۱۸۷۷ میلادی در ژاپن است.
#تام_کروز بخاطر این فیلم ، چند ماه آموزش
#شمشیر زنی دید و به طور جد ، زبان ژاپنی یاد گرفت.
این از یک آدم عادی ،
#بازیگر_جهانی میسازد.
#کارگردان
#ادوارد_زوئیک
تهیهکننده
ادوارد زوئیک
پائولا واگنر
نویسنده
#جان_لوگان
بازیگران
#تام_کروز
#کن_واتانابه
هیرویوکی سانادا
تونی گلدوین
تیموتی اسپال
موسیقی
هانس زیمر
فیلمبرداری
جان تول
تدوین
استیون روزنبلوم
توزیعکننده
برادران وارنر
تاریخهای انتشار
۵ دسامبر ۲۰۰۳
مدت زمان
۱۵۴ دقیقه
موسیقی
#هانس_زیمر در این فیلم ،شاهکار است.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#داشت_یادم_میامد
#قسمت_هشتم
اکنون
#اینستاگرام_چیستایثربی
سپس در کانال
با ویدیوی فیلم
#آخرین_سامورایی
#تام_کروز
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#قسمت_هشتم
اکنون
#اینستاگرام_چیستایثربی
سپس در کانال
با ویدیوی فیلم
#آخرین_سامورایی
#تام_کروز
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
بیش از صد بار دریده شدن...
انگشتان دستم ،
دیگر نمی شمارد !
کاش گرگها مرا برده بودند ...
#چیستایثربی
#مینیمال
بخشی از
#سخنرانی
#نادیا_مراد
در #سازمان_ملل
یکی از دو برنده امسال
#جایزه_صلح_نوبل _ 2018
به دلیل مقاومت و راه اندازی نهضتی برای نجات زنان و آگاهی بخشی جامعه ، بر علیه
خشونت جنسی
#داعش ،
پس از اینکه توانست ، از دست داعشیها بگریزد...
زمین خوردن را آزموده ام ،
برخاستن ،
به رنج ،
به بارها و بارهای زمانهای مرده ،
کار هر کسی نیست.
#چیستا_یثربی
#شعر_نو
#شعر_مینیمال
او به جای اینکه افسرده شود یا خودکشی کند ، #مبارز شد !
جایزه ی او ، مبارزه ی فرهنگی ، آگاهی ، امید و زندگیست ، که به دیگران میبخشد !
خب ...نادیا به شیوه ی خود و کمک به زنان تحت فشار ، مبارزه اش را ادامه میدهد ... و آگاهی رسانی و کمکهای بعد از فاجعه ..
. . میدانید ما ایرانیها هم ، در این مورد ، وظیفه و رسالتی داریم ؟
بله ...
حتما داریم !
#چیستایثربی
#نادیا_مراد_بسی_طاها
#کوبانی
#کرد
#کورد
#ایزدی
#مبارزه تا
#صلح_جهانی
#زنان_قربانی_خشونت_جنسی
.
#آخرین_دختر
جمله معروف نادیا : "من میخواهم آخرین دختری باشم که این اتفاقات ، برایش رخ داده ! ... "
#nadia_murad
#NadiaMurad
#noble_peace_prize
#the_last_girl
#peacenobleprize
#chista_yasrebi
#writer
#pshychologist
#chistayasrebi
.
https://www.instagram.com/p/BorUZSMHNlq/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1up4qqsl77qx1
انگشتان دستم ،
دیگر نمی شمارد !
کاش گرگها مرا برده بودند ...
#چیستایثربی
#مینیمال
بخشی از
#سخنرانی
#نادیا_مراد
در #سازمان_ملل
یکی از دو برنده امسال
#جایزه_صلح_نوبل _ 2018
به دلیل مقاومت و راه اندازی نهضتی برای نجات زنان و آگاهی بخشی جامعه ، بر علیه
خشونت جنسی
#داعش ،
پس از اینکه توانست ، از دست داعشیها بگریزد...
زمین خوردن را آزموده ام ،
برخاستن ،
به رنج ،
به بارها و بارهای زمانهای مرده ،
کار هر کسی نیست.
#چیستا_یثربی
#شعر_نو
#شعر_مینیمال
او به جای اینکه افسرده شود یا خودکشی کند ، #مبارز شد !
جایزه ی او ، مبارزه ی فرهنگی ، آگاهی ، امید و زندگیست ، که به دیگران میبخشد !
خب ...نادیا به شیوه ی خود و کمک به زنان تحت فشار ، مبارزه اش را ادامه میدهد ... و آگاهی رسانی و کمکهای بعد از فاجعه ..
. . میدانید ما ایرانیها هم ، در این مورد ، وظیفه و رسالتی داریم ؟
بله ...
حتما داریم !
#چیستایثربی
#نادیا_مراد_بسی_طاها
#کوبانی
#کرد
#کورد
#ایزدی
#مبارزه تا
#صلح_جهانی
#زنان_قربانی_خشونت_جنسی
.
#آخرین_دختر
جمله معروف نادیا : "من میخواهم آخرین دختری باشم که این اتفاقات ، برایش رخ داده ! ... "
#nadia_murad
#NadiaMurad
#noble_peace_prize
#the_last_girl
#peacenobleprize
#chista_yasrebi
#writer
#pshychologist
#chistayasrebi
.
https://www.instagram.com/p/BorUZSMHNlq/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1up4qqsl77qx1
Instagram
yasrebi_chistaچیستایثربی
بیش از صد بار دریده شدن... . انگشتان دستم ، دیگر نمی شمارد ! کاش گرگها مرا برده بودند ... . . #چیستایثربی #مینیمال بخشی از #سخنرانی #نادیا_مراد در #سازمان_ملل . یکی از دو برنده امسال #جایزه_صلح_نوبل _ 2018 به دلیل مقاومت و راه اندازی نهضتی برای نجات زنان…
. .
اگر می روی ؛
دوست داشتنت را زودتر ببر! .
دوست ندارم تو رفته باشی ؛
دوست داشتنت مانده باشد....
.
.
.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#شعر_عاشقانه
#عاشقانه
.
از #مجموعه
#آخرین_برگ_پاییز
#شعر_معاصر
#شعر_نو
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
اگر می روی ؛
دوست داشتنت را زودتر ببر! .
دوست ندارم تو رفته باشی ؛
دوست داشتنت مانده باشد....
.
.
.
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#شعر_عاشقانه
#عاشقانه
.
از #مجموعه
#آخرین_برگ_پاییز
#شعر_معاصر
#شعر_نو
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
💙💙💙
دوست داشتنت؛ معنی روزها بود،
من چه خوشبخت بودم
با عمری که دوست داشتنت ؛
به من بخشید...
#نداشتن هایم ؛ چه زیبا شد ....
❤❤❤
#پستچی
#آخرین_کتاب_یک_عشق
بزودی
آنچه آغاز ندارد ؛ نپذیرد انجام
#عالیجناب#حافظ
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#نویسنده #کتاب پستچی
@chistayasrebiofficialpage
خواننده :امیر #حسام_رهنورد
#موسیقی
#نیکان
تنظیم موسیقی
ملودی : برزو_ذاکری
#ترانه : #امیر_علی_رادی
میکس : میلاد_فرهودی
#کلیپ
#سکانس
#سینما
#فیلم
#ویدیو برگرفته از
از #فیلم_سینمایی
#گرگ_و_میش
#کریستین_استوارت
#رابرت_پتینسون
#کتاب
#رمان
#رمان_عاشقانه
#رمان_خوانی
#کتابخوانی
#نشر_قطره
@ghatrehpub
فیدیبو
#کتاب_صوتی
#نوین_کتاب_گویا
https://www.instagram.com/p/CZay9rXqbFr/?utm_medium=share_sheet
دوست داشتنت؛ معنی روزها بود،
من چه خوشبخت بودم
با عمری که دوست داشتنت ؛
به من بخشید...
#نداشتن هایم ؛ چه زیبا شد ....
❤❤❤
#پستچی
#آخرین_کتاب_یک_عشق
بزودی
آنچه آغاز ندارد ؛ نپذیرد انجام
#عالیجناب#حافظ
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#نویسنده #کتاب پستچی
@chistayasrebiofficialpage
خواننده :امیر #حسام_رهنورد
#موسیقی
#نیکان
تنظیم موسیقی
ملودی : برزو_ذاکری
#ترانه : #امیر_علی_رادی
میکس : میلاد_فرهودی
#کلیپ
#سکانس
#سینما
#فیلم
#ویدیو برگرفته از
از #فیلم_سینمایی
#گرگ_و_میش
#کریستین_استوارت
#رابرت_پتینسون
#کتاب
#رمان
#رمان_عاشقانه
#رمان_خوانی
#کتابخوانی
#نشر_قطره
@ghatrehpub
فیدیبو
#کتاب_صوتی
#نوین_کتاب_گویا
https://www.instagram.com/p/CZay9rXqbFr/?utm_medium=share_sheet