چیستایثربی کانال رسمی
6.46K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
#بالماسکه
#قسمت_سوم
#داستان
#چیستا_یثربی
#نویسنده
#چیستایثربی


شاید این قصه، گفتن ندارد، ولی من تصمیم گرفتم‌ جریان این تولد را بنویسم
.
به عنوان‌گزارش یک جشن یا مهمانی،فعلا.....


لیست مهمانها بلند بود ومن نمیخواستم فعلا‌جز خودم، هیچکدام از کارمندان شرکتم متوجه نقشه ی تولد گرفتنِ من برای آریانا شوند‌‌.

آن‌طرف خط هم،افرادی بودند که مرا به اسم یا از نزدیک میشناختند پس باید خودم آنها را دعوت میکردم.

خیلی از آنها گوشی شان راجواب نمیدادند.

اصلا مطمئن نبودم؛شماره هنوز مال آنها باشد!
مجبور میشدم پیام بفرستم.

منشی شرکت، شک‌کرده بود.نامش شکوفه بود.


چند‌ بار گفت:
خانم صبور امروز خیلی درگیرید!اگه کاری هست؛ مادرخدمتیم....الان‌ که جشنها و عروسیها تعطیله،ما بیکاریم!


گفتم : نه این یه کار شخصیه!جوان بود.تعجب کرده بود.

چون من‌همیشه ؛ همه کارهایم را به او میسپردم.


خیلی از شماره ها که‌پیام میدادم،
میپرسیدند:شما؟!

معلوم بود‌‌ دیگر شماره ی مرا، در
گوشی شان ندارند‌
.
و من مجبور بودم خودم را "صبور کچله " معرفی کنم تا مرا یادشان بیاید‌.

دوستان قدیم تا مدتها مرا به این نام صدامیکردند‌!

لیست نباید خیلی طولانی میشد، وگرنه جشن من ناقص‌میشد!
هر کس، به اندازه ی‌سهم خودش،وقت لازم داشت،


و تاابد نمیتوانستیم " آنجا "باشیم!
آنجا...

آریانا،موقع شلوغیهای ۸۸، مقاله ای در یکی از روزنامه‌ های معروف نوشته بود که مورد تحسین خیلیها واقع شد و مورد خشم و نفرت خیلیها!


از آن به بعد،میدانست که نمیگذارند ستونهای مهم سیاسی و اجتماعی روز را بنویسد‌ و شایدمیدانست که هر سال،هر هفته و هر رروز،تنزل مقام‌خواهد داشت.


اما آریانا بیدی نبودکه از این بادها بلرزد،
تمرکزش را، روی نقد‌‌‌‌ هنر گذاشت وسردبیری سرویس هنر را بعهده گرفت.
من آن سالها،خیلی کم او را میدیدم.

درگیر یک رابطه ی عاطفی شده بودم که هیچ نتیجه ای نداشت، فقط روح مرا زخمی کرد!

آن مرد، زن داشت و به من، نگفته بود!
وقتی فهمیدم که دیگر دیر شده بود.
خیلی تصادفی فهمیدم!


درست وقتی‌‌که من هم به آن مرد، علاقه‌پیدا کرده بودم وحتی به فکر پیدا کردن‌محضر ازدواج بودیم،ناگهان خبر رسیدکه زن و بچه ای،درشهرستان دارد!


وهرچه تاحالا به من گفته،دروغ بود!
خودش میگفت:"دوست داشتنت دروغ نبود!



از اولین جلسه ای که دیدمت به دلم نشستی‌!

اما جز دروغ،راه دیگری نبود،اگر میگفتم زن و بچه دارم،حتی یک‌ قدم هم با من میامدی؟!"



از این‌عذر بدتراز گناه متنفر بودم!

دروغ گفته بودتاچندنفر را بدبخت کند که حال دل خودش،خوب باشد؟!



آن موقع،آنقدر درگیر بازیهای آن مرد بودم که کاملا از آریانا و دخترش ، دور افتاده بودم

،
وحتی نمیدانستم اوهم، درگیر ماجرای عجیبی شده...



https://www.instagram.com/p/CUCmk_BM3Nm/?utm_medium=share_sheet
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هفته ی دیگه
جلسه_مراسم_عشق را داریم.

یگ گروه با #سرپرستی من که‌ در این باره حرف میزنیم.

این روزها اخرین مهلت #ثبت_نام است

#معنای_عشق
#عشق از دید شما چیست؟!

با‌نگاهی به #فیلم
#غرور_وتعصب
#جو_رایت
#کایرا_نایتلی

#جین_آستین

جلسه در #واتساپ برکزار میشود‌

ثبت نام

ایدی ادمین تلگرام
@ccch999

ایدی ادمین واتساپ
09122026792

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
https://www.instagram.com/p/CUKbAmPj7oD3K1F2RbBRzb8K1jll7UdxPiJQt00/?utm_medium=share_sheet
#داستان
#داستان_دنباله_دار

#بالماسکه
#نویسنده
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#قسمت_چهارم



از صبح؛ این شعر اردلان سرفراز در ذهنم بود...
چشم من بیا منو یاری بکن،
گونه هام خشکیده شد کاری بکن
غیر گریه، مگه کاری میشه کرد.
کاری از ما نمیاد ؛ زاری بکن...

روز دیگری بود...
باید از خواب بیدار میشدم و خدایی را در آغوش میگرفتم که مطمئن‌‌ نبودم چه باید برایش بکنم تا درست‌ باشد.
تشخیص خیر و شر ، همیشه برای من ؛ از سخت ترین کارها
بود و هست.
چیزی که برای تو خیر است، ممکن است برای دیگری ، شر ترین کار قلمداد شود.

برای نهار با آریانا قرارداشتم ،
در یک رستوران دنج،که‌ زمان دانشجویی میرفتیم،در یکی از کوچه های تنگ ونک، مثل همیشه کمی دیر رسید، گیسوان فرفری اش، آشفته از شال بیرون زده بود.آرایش نداشت.چشمهایش ورم داشت،انگار گریه کرده بود
وچون میدانست که من نگاهش میکنم وحالش را میفهمم،به من نگاه نمیکرد.
نگاه سرسری به مِنو انداخت.
_راستش خیلی گرسنه م نیست.یه چیز سبک خودت برام سفارش بده.از همون غذاهای گیاهی که خودت میخوری.
گفتم:باز موضوع کارته؟گفت:نه.نمیخوام راجع بهش حرف بزنم، ولش !

وقتی آریانا این را میگفت یعنی واقعا اتفاقی افتاده بود!

گوشی ام زنگ زد.شکوفه،منشی ام بود. سراسیمه گفت: ببخشید؛گفته بودید امروز زنگ نزنم،ولی آقای دانیال اومدن اینجاومیگن تا شما رو نبینن نمیرن !
گفتم:دانیال کیه؟
و از زیر چشم،حواسم به آریانا بودکه داشت از پنجره به بیرون نگاه میکرد، گویی آنجا نبود.مه رقیقی،در فضای کافه بود،
انگار ماهیچکدام آنجا نبودیم واینهاهمه یک خواب بود!
و من و آریانا هن در سلف دانشگاه بودیم و زمان نگذشته بودو او،شادمانه؛مثل دوران جوانی اش،میخندید‌‌.

صدای شکوفه؛ مرابه واقعیت برگرداند.خانم،آقای دانیالِ بازیگر،خواننده هم هستن،میدونید که!
گفتم:خب تو شرکت من چی میخواد؟!
گویی آقای دانیال عصبانی؛گوشی را از دست شکوفه گرفت و گفت: ساعت کاریه خانم! شما الان باید تو شرکتت باشی.ما باهم قرار داشتیم!
باتعجب گفتم:سلام.قرار بامن؟نه آقا!
هنوز حافظه ام آسیب ندیده بود!
فقط یکبار به اصرار دوستانم ، یک فیلم از این مرد،دیده بودم، او را نمیشناختم‌‌‌‌،چه برسد به اینکه بااو قرار بگذارم!
شما دارید داستان بالماسکه نوشته چیستا یثربی را میخوانید

گفت:خانم صبور پارسی؛ما یکماه پیش تلفنی باهم حرف زدیم!من،خودمو معرفی کردم وگفتم روز هفت مهر؛ میخوام دوست دخترمو،برای تقاضای ازدواج؛ سورپرایز کنم و یه مراسم ویژه میخوام.یه مراسم فقط بین من و اون!
وشما گفتی،جورش میکنی و من یه مبلغی بعنوان پیش قسط،برای منشی شما فرستادم.
میخواستم ببینم چکار کردید‌؟
هفتم ماه دیگه،روز آشنایی ما باهمه.میخوام شب خواستگاری خاصی باشه...گفتید ایده دارید!
https://www.instagram.com/p/CUF7YmqDtUu/?utm_medium=share_sheet
.همیشه در پاییز
یادم میاید
که باید عاشقت شوم

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#مینیمال

I always remember
To fall in love with you
In autumn…

#ChistaYasrebi

Traslated by:
#LaiyaMatin_Parsa
ترجمه انگلیسی
#لعیا_متین_پارسا

Toujours en automne
Je me souviens
Qu'il faut tomber amoureux de toi

#چیستا_یثربی
#chista_yasrebi
.
ترجمه #فرانسه
#مهسا_آقاجری


Всегда осенью
Я помню
Что нужно влюбиться в тебя

#چیستا_یثربی
#chista_yasrebi
.
ترجمه #روسی
#مهسا_آقاجری
Translated by : #mahsa_aghajari

#poetry
#poem
#persianpoet
#autumn

#مینیمال
#شعر_پاییزی
#پاییزی
#شعر_عاشقانه

#موزیک
#چشم_من
#داریوش
موسیقی
#اسفندیار_منفردزاده
ترانه
#اردلان_سرفراز
https://www.instagram.com/p/CUNA9UcDoZX/?utm_medium=share_sheet
یاد باد‌‌‌‌.‌....


@chista_yasrebi
با تشکر از #تاتر_ملی_آرخه و برگزاری نظر سنجی ،

دوستان میدانند که عمر نوشتن و تاتر کار کردنِ من
همسن دوران نوجوانی ام، تاکنون است.

و در سالهای سخت کرونا
اتفاقا بیشترین تعداد #نمایشنامه از من چاپ شد...

#نشر_قطره
#سایت_طاقچه

و بیشترین تعداد اجراها در شهرستانها از آثارم...
در این پنج سال ،

که به کارگردانان جوانشان افتخار میکنم

#تاتر بخش اساسی از زندگی من بوده، هست و خواهد بود
حتی وقتی روی صحنه نباشم !....

مثل یک تاتری زندگی کردن؛ هنر میخواهد
و #سلحشوری

و در عین حال
#فروتنی

با احترام به شما که رای دادید 💎🙏

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#تاتریها
#نمایشنامه_نویس
#منتقد
#کارگردان

با تشکر از پیج محترم
@arkheh_news

و همه ی #شما که رای دادید

#چیستا 💙

#ChistaYasrebi
#chista_yasrebi
#theatre#drama
#playwrights
https://www.instagram.com/p/CUSHV2ysilU/?utm_medium=share_sheet
#قسمت_دهم
#رمان
#نداشتن


در کانالش
در دو پارت
منتشر شد
ادمین کانال خصوصی رمان
#نداشتن

اثر
#چیستا_یثربی

@ccch999
#نمایش
#گرگ_در_چشمهایش

#نویسنده
#چیستا_یثربی
#کارگردان
#رائول_رودریگز_دسیلوا
#اروگوئه

به زبان
#اسپانیایی


پس از اجراهای فراوان و موفق در شهرهای مختلف اروگوئه؛ به فستیوال جهانی راه یافت.


در دوران کرونا ؛ یکی از پر مخاطب ترین آثار نمایشی اروگوئه بود.
نویسنده : ایرانی
کارگردان و بازیگران
اروگوئه ای

#چیستایثریی
#چیستا_یثربی

#کانال_رسمی_چیستایثربی

@chista_yasrebi
من تغییر کردم....
لحظه های خیلی خیلی کوچک را دوست دارم.
شما را دوست دارم

....

#دلتنگی یعنی اینکه آدم بفهمد ؛ هنوز آدم است.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#موسیقی_کلیپ
#داریوش_اقبالی

#ترانه اجازه

من هر وقت خیلی درد دارم ، از این آقا، رفیقم ، کمر بند طبی میگیرم.

امروز به من گفت :
اصلا به درد فکر نکن...
به چیزهای خوب فکر کن !

از زندگی لذت ببر؛
دردت میرود...

گفت: آدم هر جا برود ؛ خودش را با خودش میبرد

مکانت را عوض نکن.
فکرت راعوض کن !

سخت نگیر
خوش باش!
بگو به جهنم که نشد !
نشد که نشد ...

همین...

🤗

دلتنگتانم....
و این‌خوب است
و قلب هر کس ؛ به اندازه ی دلتنگیهایش ، بزرگتر میشود .

#چیستا




#chista_yasrebi
#chistayasrebi
https://www.instagram.com/p/CUdW1ebjefp/?utm_medium=share_sheet
عشق ، آن است که فراموش نشود ...

عشق تعهد است ،
احترام و همدلی است ،
و محبت و طپش دل....

این هفته ؛ بالاخره در تعطیلات آخر هفته؛ #سمینار_عشق ما با نگاهی به فیلم #غرور_وتعصب برگزار میشود.

ممنون از کسانی که اعلام آمادگی کرده اند. برای شرکت در این گردهمایی دو ساعته در #واتساپ

#ادمین واتساپ
09122026792

ادمین تلگرام
@ccch999

#جین_آستین
#کایرا_نایتلی
#جو_رایت

#سمینار_عشق. با نگاهی به فیلمی که سالها ، نمادِ نوعی خاص از عشق بوده....

عشقی شرافتمندانه ، با غرور
و گاه لجبازی و سکوت...
#غرور_و_تعصب

غرور
جین آستین

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#فیلم
#تیزر
#سکانس
#سینما
#کتاب
#رمان
#کتابخوانی
#رمانخوانی

#گروه
https://www.instagram.com/p/CUhrX8hDUWB/?utm_medium=share_sheet
قطعه‌ی «آی یارم بیا» با صدای
#مبارکشاه

آی یارم بیا_ دلدارم بیا _دل میل تو داره
سزاوارم بیا_
دلبر جانمه_ ماه تابانمه
به پیش من بیا
دلبر جانمه
ماه تابانمه
به پیش من بیا

از بدخشانمه
آرام جانمه
به پیش من بیا
از بدخشانمه
آرام جانمه به پیش من بیا
آی یارم بیا
...

#مبارکشاه را به عنوان پدر راک #تاجیکستان میشناسند.

او در اوج محبوبیت، در سن سی‌ و‌ هشت سالگی از این دنیا کوچ کرد
و فقط ترانه هایش به یادگار باقی ماند.

این #ترانه ، بعدها توسط گروهها و خوانندگان زیادی بازخوانی شد،

اما هیچکدام مثل اصل ترانه نشد.

میدانم این روزها ؛ همه به نوعی گرفتاریم ،

این روزها ؛ انگار سخت ترین و
سنگین ترین روزهای تاریخ ، از ما عبور میکند....
انقدر در این چند سال ، مصیبت ، پشت هم رخ داد که یادم نمیاید برای کدام بیشتر گریه کرده ام !

اما زندگی جاریست .
روزها میگذرند،
و نمیتوان در گذشته باقی ماند.

هر چه مال دیروز است ؛ به فراموشی بسپار!

و امروزت را گونه ای دیگر بساز....

شعار نمیدهم‌.
همیشه تا نفس هست؛ برای تغییر؛ وقت هست.
حتی تغییر‌ باورها و نگرش.

کاش هر روز ؛ تولدی دیگر بود.
نمیخواهم در این‌ پست ؛ ابدا شِکوه و ناله کنم!
چون غر زدن ؛ حال و روزگار آدم را بدتر میکند‌.
انرژی منفی ؛ میاورد.

دلم میخواهد فقط بیشتر میتوانستم بین مردم باشم...
بیشتر از مردم و زندگی یاد بگیرم
و در خوشیها و غمهایشان؛ شریک باشم...

اما فعلا نمیشود.

شاید یک کار از من بر میاید.
#قصه گفتن
و #تاریخ_نگاری عاشقی در این مرز و بوم.‌‌

تاحالا در این‌ پیج، شخصیت روزنامه نگارم را آفتابی نکرده بودم!

روزنامه نگارهای راستین ؛ وقایع را کشف میکنند
و من عاشق ماجراجویی ام.

امروز فکر کردم چرا کاری را که دوست دارم نکنم؟!...
حتما از پستهای بعدی انجام میدهم.

یک‌ نفر ‌بیطرف ، باید این روزها راثبت کند‌‌‌‌.
روزهای عشق در دوران اشک....

از این‌پس، پستهای جدیدی میبینید.
#داستان " بالماسکه" هم ادامه خواهد داشت.

حالا که در نوعی حصرم ، چرا استفاده نکنم؟
بزرگترین هدیه در دنیا ، به نظرم ، " آگاهی" است.

بیایید اینجا #آگاهی و #معرفت را به یکدیگر هدیه دهیم.

چقدر ترانه ی "مبارکشاه " ، حالم را خوب کرد...

احساس میکنم مبارکشاه ؛ اینجا واقعا عاشق بوده‌‌‌‌‌‌...
خیلی باحس خوب میخواند.

کاش یار ما هم از راه برسد...

🤗💙

حالا از بدخشان نه‌..‌😂
از همانجا که باید بیاید!

😍
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی



عشق، آیین و آگاهی ؛ باعث میشود دردهای خود را فراموش کنیم.

خوبِ درونمان را نوازش کنیم !

😍
https://www.instagram.com/p/CUih68CjKNe/?utm_medium=share_sheet