چیستایثربی کانال رسمی
6.43K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
بفرمایید
نوش جان
#آوا_متولد۱۳۷۹
#قسمت38
#چیستا_یثربی
#قصه
#داستان
#داستان_دنباله_دار
#پاورقی
#رمان
#کتاب
#چیستایثربی

#قسمت_سی_و_هشتم

شب شد...
شبی تیره تر از تمام شب های عمرم!

شب زلزله که فرمانده ی آب ها، مرا گروگان‌گرفت، بیهوش بودم، اما این‌ بانوی فرمانده ی گیسو طلا، بیهوشم نمی کند!

جلوی آینه، نشسته است، فاتح و بردبار...
نه قصه می گوید، نه حرف می زند...
رازی را می داند که من نمی دانم!

چشمانش را لحظه ای می بندد، آنچه می بیند، خوب نیست!
به سرعت، چشمانش را باز می کند، منتظر است.

می گویم: داره دیر میشه!
شب اول تموم‌ شد و تو هنوز، چیزی نگفتی من بنویسم!

می گوید: همه شو گفتم!

احساس می کنم ملکه ای قدرتمند، رعیتش را، مسخره می کند...
من‌ حریف او هستم، شاید مردها حریفش نباشند، من یک زن‌ عاشقم!

داد می زنم: فقط گفتی سعید با تو‌ نموند!

لبخند می زند:
_من چنین چیزی گفتم؟
نه!
عقلش، تو پایگاهشون بود، دلش، پیش من! ولی من تمام یه مرد رو می خواستم، نه‌ نصفه نیمه!

می گویم: به هر حال سعید، پسر یه شهیده!
پدرش، اول جنگ شهید شد...
مادرش، دوباره ازدواج کرد و‌ مادر من، بدنیا اومد...
نمی تونست به هم رزمای پدرش، پشت کنه!

بناز می گوید: می دونم!
سرباز باید به فرمانده ش وفادار باشه!برای همین نکشتمش!
وگرنه فکر می کنی کسی می تونه بنازو، بازی بده و زنده بمونه؟

اون‌ دست خودش نبود، قلبش برای ایران می تپید.
ما هم، با ایران، جنگی نداشتیم اون موقع...
بعد از جریان بمباران شیمیایی حلبچه، ایران کم‌، کمکمون نکرد، اما چیزی که ما می خواستیم، اونا‌ نفهمیدن!

کنترل منطقه ی ما، باید دست خودمون باشه، نه ایران و نه هیچ دولت دیگه!

_برای همین، هفت تا سربازو کشتی؟

_اسلحه م، اتومات بود!
باید می رفتم سراغ فرمانده شون!

ماموریت بنازِ کم سن، کشتن همه ی فرمانده هایی بود که پاشونو میذاشتن روی قلعه ی شنیِ ما!

_اما، اون، چهار سال قبلش، یه دختر بچه ی کرد رو، نجات داده بود!

_بله! همون یه لحظه تردید، کارمو خراب کرد، وگرنه، غافلگیرش کرده بودم...
می زدمش!

_نمی زدی!
می دونستی خواهرت، عاشقشه!
به خاطرِ جوونمردیش...
اونا، گاهی، همو می دیدن، سارا می رفت پیشش، به بهانه های مختلف...
اونم، به سارا می گفت، تو رو کنترل کنه!

می گوید: حس سارا، اولش، فقط یه حس ساده ی دخترونه بود...
حس یه ناجی، وسط صحرا!

من‌ که از کمپ فرار کردم، اون دستور داد، سارارو، جای من نگه دارن!

فکر می کرد، برای نجات سارا، برمی گردم!
باید قاتل سربازاشو، مجازات می کرد!

اگه حامله بودم‌، لااقل، نه‌ ماه وقت داشت فکر کنه که باهام‌ چی کار کنه!

اگه به سارا، حسی نداشت، همون اول، منو کشته بود!
می دونستم، برای همین برنگشتم!

_اینا تشکر نداره؟

_چرا آوا!
برای همین، وقتی بعثیای کثافت، برادرم و زنشو، کشتن، نوزادشونو، فرستادم برای سردار...

پیام دادم: بچه ی بنازه، نگهش دار!
به همه بگو‌ بناز حامله بود که نکشتمش!

من طاها رو، بهش هدیه دادم!
بچه ی داداشِ عزیزمو...

طاها، تک پسر طایفه ماست!
طاهای عزیز‌ آل طاها.

#آوا_متولد۱۳۷۹
#قسمت38
#قسمت_سی_و_هشتم
#رمان
#پاورقی
#داستان_دنباله_دار
#داستان_ایرانی
نویسنده
#چیستا_یثربی



https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ

کانال رسمی چیستایثربی
بالای صفحه ادرس کانال چند قصه من سنجاق شده است
#چیستایثربی
خانه داري به شيوه چيستا يثربي


نويسنده مطلب
روزنامه نگار : پريچهر باقري

چيستا يثربي ، نمايشنامه نويس و كارگردان تئاتر است . داستان كوتاه مي نويسد .رمان‌نوبس و شاعر هم هست.
    
    خوراك مكزيكي ، فرانسوي يا ايتاليايي
    چيستا يثربي معمولا فراموش مي كند كه قابلمه غذايي روي گاز دارد. خودش مي گويد آشپز خوبي نيست چون هميشه عجله دارد. معمولا تمام مواد ويتامين دار را توي قابلمه تفلون مي ريزد و مي گذارد با شعله كم حسابي مغزپخت شود. او معمولا اسم غذاهايش را خوراك كشورهاي مختلف مي گذارد يعني دقيقا نمي داند چيزي كه درست كرده چه اسمي دارد. مي تواند يك خوراك فرانسوي باشد شايد هم يك خوراك ايتاليايي يا مكزيكي . او قرمه سبزي درست مي كند اما به جز سبزي و لوبيا قرمز و گوشت ، گل كلم هم دارد. اصلا با غذاهاي سرخ كردني موافق نيست . قابلمه اش را روي گاز مي گذارد و با خيال راحت چهار پنج ساعت به كار اصلي اش ، نوشتن مي پردازد.
    آنچه در زير پنهان است
    سال گذشته 10000 جلد از كتاب هاي خانم ناشر به فروش نرسيد. هزينه انبار هم قضيه را بدتر مي كرد. چيستا يثربي همه آن 10000 جلد كتاب را وسط اتاق پذيرايي اش گذاشت و دو روميزي بزرگ و سنتي روي آنها انداخت . حالا ديگر اين كتاب ها، يك ميز ناهارخوري عظيم است كه خيلي هم كار راه انداز است . خب ، در خانه همه ما چيزهايي هست كه فكر مي كنيم به دردنخور و از كار افتاده هستند اما اگر از آن دسته آدم هايي هستيد كه روزنامه و مجله در خانه تان به وفور يافت مي شود، يك بار هم به شكل ميز و صندلي به آنها نگاه كنيد. نتيجه اش بد نمي شود. هرچند شايد دوستان و آشناهايتان فكر كنند زير آن روميزي هاي سنتي و زيبا، جسدي مخفي كرده باشيد!
    من از تو جسورترم چيستا!
    آدم خانه داري هستيد؟ از آن دسته خانم هايي كه لبه پنجره هاي خانه شان ذره يي خاك نمي نشيند و پرده ها هميشه از سفيدي مي درخشد؟ چيستا يثربي از شستن پرده به عنوان يكي از عذاب هاي زندگي اش نام مي برد. پس يك روز، تمام پرده ها را دور مي ريزد و به جاي آن پوستر بازيگرها و فيلم هاي سينمايي را به پنجره مي چسباند، آل پاچينو، پدرخوانده (3) و... هر وقت هم كه مي خواهد از نور خورشيد استفاده كند پوسترها را مي كند. هرچه باشد از شستن و نصب پرده كه راحت تر است .
    
    اينجا خانه جادوگر است
    شايد اگر شما هم به اندازه چيستا يثربي دل مشغولي داشتيد براي فرار از فراموشي از دروديوار خانه تان نوشته و نشانه آويزان مي كرديد. عروسك بافتني ، اسكلت يا يك نقاشي از ونگوگ . خانه نويسنده «سلام خانوم جنيفر لوپز» و «من آناكارنينا نيستم » مثل خانه جادوگرهاست .
    توي اين خانه همه سرگيجه مي گيرند. در دستشويي آل پاچينو به شما خيره نگاه مي كند و روي در آشپزخانه سيلويا پلات شاعر لبخند مي زند. خلاصه خانه تبديل به آرشيوي از كارهاي صاحبخانه است . دختر 10 ساله چيستا يثربي عاشق خصوصيات عجيب و غريب مادرش است . از اينكه لباس هاي شسته شده روي صندلي پيانو ببيند ناراحت نمي شود. خودش شعرهايش را روي ديوار مي نويسد تا مبادا فراموششان كند.
    مادر و دختر اين سبك زندگي را دوست دارند و هيچ كس نمي تواند برايشان مزاحمت ايجاد كند.

از ارشیو یازده سال میش
روزنامه اعتماد

#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی


    
    @chista_yasrebi
در زندگی من ، هیچکس واقعا اثر گذار نبود...آنهایی که نام روشنفکر و هنرمند را یدک میکشیدند ، بی هنرهای واخورده ی الکلی یا موادی بودند که اگر میتوانستند به دختر بچه ات هم رحم نمیکردند!
آنهاحتی در سن پیری ،
در گمراهی آشکاری دست و پا میزنند ، .

پستهای دولتی ، یا سرمایه های نامشروعِ غیر دولتیِ فراوان دارند ،
ولی کثیف می اندیشند، پیشنهادات کریه میدهند و در هر حال ، سرخورده و بدبختند.دستهایشان از هر چیزِ با ارزشی ، خالی است!
.
طفلکی همسران ، فرزندان و خانواده های آنها !
.

استادم گفته بود که از این قوم ، بیهوده تر نیست!
وحالا،میفهمم چرا علی خواسته بود، از همه ی آنها کناره بگیرم ! .
.
دهانشان ، وجودشان و هستی شان ، به پوچی آمیخته است.
سرودن یا ترجمه دو خط شعر ناموزونِ ضعیف را ، که همه در این دیار ، بلدند!
آنها هدف معناداری برای زیستن ندارند! به رستاخیز هم ، ایمان ندارند،
و دنبال اینند که با تحقیرِ تو ، خود را بزرگ کنند که نمیشوند! بلکه بدتر،در گل و لای حقارت وجودشان ، فرو میروند!
.

برای آنها فقط باید دل سوزاند و فاتحه خواند و فراموششان کرد! .من از جمع #روشنفکر و #هنرمندنما های بیمار بیزارم! بخصوص بی استعدادها ی رانت خوار پشتِ میز نشین! .

اما.. هستند آدمهایی
که یکبار دیدنشان ،
تولدی دوباره است! .

همه ی وجودشان #نور است و
سکوتشان ، گم شدن جهان!
.

بخاطر آنها میتوان زندگی کرد و مُرد!
.
.
آنها معنی واقعی #ایثار و انسانیتند،
و خلیفه های بر حقِ #خداوند بر زمین!
.
زندگی و مرگشان، #جهاد است.
حتی نفس کشیدنشان ! .
مهم نیست چه شغلی دارند!
از سردار ، معلم ، کارمند ، رفتگر و آشپز گرفته، تا یک هنرمند اصیل، یا یک امدادگر ساده!
آنها معنای راستینِ #انسان، بر زمینند!
.
.
نه شغل مهم است، نه حزبشان!
مهم این است که همیشه ،
مثلِ یک سرباز ، در میدانِ جنگ با نفسانیات ، آگاه، هشیار، و دلسوزند. دلسوز خود و مردم...
.
.این پیج، به این پاکان، تقدیم میشود.
.
من هیچم!
ولی مخلص#بزرگمردان و زنانی هستم که در سایه و گمنامی ، هر روز،به خاطر دیگران ، یکبار و چند بار ،
به #شهادت میرسند و دوباره به دنیا میایند.

آنها که هر روز، یارِپاکانند!
.
.
.
.خداوند، ما را‌،در هر دو دنیا، با آنها،محشور فرماید.
.
.
من امروز ، تمام وسایل و#خاطرات سابق را، دور میریزم.
.
میدانم جوانه ای که در من،بالیدن گرفته ، بزودی باغستانی میشود،
پر از درختانِ نامیرای #نستوه ...
.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا .
#جملات

#کلیپ
#موزیک
#موسیقی
#فیلم#توریست
#سینما
#ویدیو
#آنجلینا_جولی
#جانی_دپ

#chista_yasrebi
#chistayasrebi

https://www.instagram.com/p/BvlYb7EAX-K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=baal6nys0eis
دوستان من تو
#فیس_بوک‌ ، آدرس بالام از امشب خیلی ناواردم اونجا....
اگه هستید بیاید دوستم شید😂😂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قصه گذاشتن برای منهم هزار ریسک و دردسر داشت.لفتهای دوستان موقع گذاشتن پست قصه نه تنها باعث شد دیگه نذارم که اساسا کانالو خصوصی میکنم.

اینجوری فقط طرفدارای واقعی کارهام میمونن و راحت تریم

#چیستایثربی
@chista_yasrebi
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
میخواهمت
و میدانم
که یک غیر ممکن را خواسته ام

#نزارقبانی
شاعر سوری

#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی

@chista_yasrebi
دوست داشتن ، یک‌ فعل است.
یک فعل مُرَکَب.... .

اما#عاشقی ، یک حالت است..‌
#عاشقانه زیستن ، یک قید است.

و قید ، حسِ خوبیست.‌‌.‌‌.
اینکه تو ، به حالتی ، "مقید" باشی ،

حالتی که به تو ، امکان تحمل خیلی سختیها را میدهد....
.
.
من مقیدم که عاشقانه بنویسم ،
حتی در سفر ، هجران
در اندوه و بیماری ...
حتی در بغض و اشک ...
.
شما مقیدید که عاشقانه زندگی کنید،
و مردم را ، مثلِ خانواده ی خودتان ، دوست داشته باشید.
حتی در غم ، نداری و ناتوانی....
.
حتی وقتی ، پنجره مه آلود است و #فردا را نمیبینید!
.
.
.
هر چقدر رنج بکشیم ، مهم نیست... .
مهم این است که ما تعهد کرده ایم؛
که مثل خیلیها ، #بد نشویم
و #انسان بمانیم ! ... .
.

من دلم ، به دلیلی امشب ، بد شکسته است... .
ولی به قولِ حضرت #عیسی : .
.
." خوشا به حال ماتم زدگان ، زیرا آنها تسلا خواهند یافت‌.‌.."
.
. پس گمانم خوشا به حال کلِ
#مردم_ایران!!!!😐
.
امیدوارم سخن عیسی مسیح پیامبر ، درست باشد ،🙏
.
.
.
. و همه ی ما از این همه غم ونگرانی ، که ابدا مستحقش نیستیم ، تسلا پیدا کنیم ...
. .
به امید آن روز ! ...
. .

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#کلیپ
#ویدیو
#موزیک_ویدیو
#موسیقی
#موزیک
#ترانه
#داستان_عشق
ورژن
#اسپانیایی

#storyoflove
#music
#video .
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
.
.@chista_yasrebi.2
آدرس پیج‌ شخصیتر‌ من👆

https://www.instagram.com/p/Bvr1v9iAcjV/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=11fz6m28p7tpv
یک زن
مگر
چقدر قدرت دارد
که در بزند
و کَسی
در را
برایش باز نکند ؟

یک در
مگر
چقدر قدرت دارد
که بسته بماند
وقتی
زنی عاشق
در می زند ؟

شعر از :

چیستایثربی

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#شعر_نو
#شعر_معاصر
#شعر_ایرانی
#ادبیات_معاصر_ایران
#مینیمال
#مینیمالها

#جشنواره
#بابل
#جشنواره ادب و فرهنگ و هنر
#بابل
شهر‌ باستانی #عراق
#مهرجان_بابل
.

این شعر را آقای موسی بیدج به عربی ترجمه کرده.... ولی مجری ، انقدر بد و بیحس
خواند که فکر میکنم هیچکس شعر را نفهمید!

#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#babel
#festivalofart
#poet
#poems
#irag
#babel
#arabic

#Babylonfestival
#babylon_festival
#babylon_festival_of_international_cultures_and_arts

https://www.instagram.com/p/BvhhLPcnpTauhWCKr75DWlXi1nse3OHVn1qw_U0/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=16waewcbmmdms