#ولنتاین مبارک
#جانی_دپ
دکلمه عشق
به زبان ناشنوایان
ترانه :
#پل_مک_کارتنی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#جانی_دپ
دکلمه عشق
به زبان ناشنوایان
ترانه :
#پل_مک_کارتنی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
My Valentine
What if it rained?
We didn’t care
She said that someday soon
The sun was gonna shine
And she was right
This love of mine
My Valentine
As days and nights
Would pass me by
I tell myself that I was waiting for a sign
Then she appeared
A love so fine
My Valentine
And I will love her for life
And I will never let a day go by
Without remembering the reasons why
She makes me certain
That I can fly
And so I do
Without a care
I know that someday soon the sun is gonna shine
And she’ll be there
This love of mine
My Valentine
ترانه
از پل مک کارتنی
اجرای کلیپ
جانی دپ
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
What if it rained?
We didn’t care
She said that someday soon
The sun was gonna shine
And she was right
This love of mine
My Valentine
As days and nights
Would pass me by
I tell myself that I was waiting for a sign
Then she appeared
A love so fine
My Valentine
And I will love her for life
And I will never let a day go by
Without remembering the reasons why
She makes me certain
That I can fly
And so I do
Without a care
I know that someday soon the sun is gonna shine
And she’ll be there
This love of mine
My Valentine
ترانه
از پل مک کارتنی
اجرای کلیپ
جانی دپ
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
MY VALENTINE
What if it rained
چه می شد اگر باران می بارید
We didn't care
و ما اهمیت نمی دادیم
She said that someday soon
او گفت که این روز، به زودی فرا خواهد رسید
The sun was gonna shine
خورشید در حال درخشش بود
And she was right
و او راست می گفت
This love of mine
این عشق من است
My Valentine
ولنتاین من
As days and night swould pass me by
در حالی که روز ها و شب های من، می گذرند
I tell myself that I was waiting for a sign
به خودم می گویم: من منتظر نشانه ای بودم
Then she appeared
سپس او ظاهر شد
A love so fine
عشقی بسیار زیبا
My Valentine
ولنتاین من
And I will love her for life
و من او را برای زندگی دوست خواهم داشت
And I will never let a day go by
و اجازه نمی دهم که روزی بگذرد
Without remembering the reasons why She makes me certain
او مرا مطمئن کرد که می توانم پرواز کنم
That I can fly
پس انجامش می دهم
And so I do Without a care
بدون این که غمگین شوم
I know that someday soon the sun is gonna shine
می دانم که به زودی، روزی فرا خواهد رسید که خورشید می درخشد
And she'll be there
و او آنجا خواهد بود
This love of mine
عشق من
My Valentine
ولنتاین من
What if it rained
چه می شد اگر باران می بارید
We didn't care
و ما اهمیت نمی دادیم
She said that someday soon
او گفت که این روز، به زودی فرا خواهد رسید
The sun was gonna shine
خورشید در حال درخشش بود
And she was right
و او راست می گفت
This love of mine
این عشق من است
My Valentine
ولنتاین من
What if it rained
چه می شد اگر باران می بارید
We didn't care
و ما اهمیت نمی دادیم
She said that someday soon
او گفت که این روز، به زودی فرا خواهد رسید
The sun was gonna shine
خورشید در حال درخشش بود
And she was right
و او راست می گفت
This love of mine
این عشق من است
My Valentine
ولنتاین من
As days and night swould pass me by
در حالی که روز ها و شب های من، می گذرند
I tell myself that I was waiting for a sign
به خودم می گویم: من منتظر نشانه ای بودم
Then she appeared
سپس او ظاهر شد
A love so fine
عشقی بسیار زیبا
My Valentine
ولنتاین من
And I will love her for life
و من او را برای زندگی دوست خواهم داشت
And I will never let a day go by
و اجازه نمی دهم که روزی بگذرد
Without remembering the reasons why She makes me certain
او مرا مطمئن کرد که می توانم پرواز کنم
That I can fly
پس انجامش می دهم
And so I do Without a care
بدون این که غمگین شوم
I know that someday soon the sun is gonna shine
می دانم که به زودی، روزی فرا خواهد رسید که خورشید می درخشد
And she'll be there
و او آنجا خواهد بود
This love of mine
عشق من
My Valentine
ولنتاین من
What if it rained
چه می شد اگر باران می بارید
We didn't care
و ما اهمیت نمی دادیم
She said that someday soon
او گفت که این روز، به زودی فرا خواهد رسید
The sun was gonna shine
خورشید در حال درخشش بود
And she was right
و او راست می گفت
This love of mine
این عشق من است
My Valentine
ولنتاین من
My Valentine
Paul McCartney
ولنتاین من
#پل_مک_کارتنی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
ولنتاین بر همه مبارک
عاشقان زمینی و آسمانی
#پل_مک_کارتنی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
ولنتاین بر همه مبارک
عاشقان زمینی و آسمانی
افسانه روز #ولنتاین
طبق یک داستان مشهور قدیمی در روم باستان در زمان پادشاهی کلاودیوس دوم کشیشی با اسم والنتین زندگی می کرد. کلودیوس معتقد بودن سربازهای مجرد نسبت به انهایی که زن و فرزند دارند سربازان شجاعتر و جنگجوتر هستند.
مردانی جوان که ازدواج می کردند با دستور امپراتوری به شدت مجازات مي شدند. اما والنتین اعقاد داشت که این دستور درست نیست و پنهانی عقد سربازان رومی را با دختران مورد علاقه خود جاری میکرد. وقتی که کلاودیوس این امر را فهمید دستور قتل والنتین را صادر کرد و روز مرگ والنتین به روز عشاق معروف شد.
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
طبق یک داستان مشهور قدیمی در روم باستان در زمان پادشاهی کلاودیوس دوم کشیشی با اسم والنتین زندگی می کرد. کلودیوس معتقد بودن سربازهای مجرد نسبت به انهایی که زن و فرزند دارند سربازان شجاعتر و جنگجوتر هستند.
مردانی جوان که ازدواج می کردند با دستور امپراتوری به شدت مجازات مي شدند. اما والنتین اعقاد داشت که این دستور درست نیست و پنهانی عقد سربازان رومی را با دختران مورد علاقه خود جاری میکرد. وقتی که کلاودیوس این امر را فهمید دستور قتل والنتین را صادر کرد و روز مرگ والنتین به روز عشاق معروف شد.
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
کم کم به شکل آرزوهایت در میایی!
آدمی همان میشود که مدام به آن ، میاندیشد... .
من از کودکی ، به مادرهای خوب و همدم فکر میکردم...
.شاید یکی از آنها نشدم ...
ولی زندگی ام ، شبیه آنها شد ....
این زندگی من بود!
خوب با بد ، زندگی من بود ....
این زندگی من است،
#مادری
قبل از هر چیز ،
حتی قبل از آفرینش
#خودم ...
حتی قبل از
#عشق ،
باعشق و
بعد از عشق ...
که بی تو ، همه ی عشقها در چاه !
💚💚💚👇
و خورشید ،
روز را به نامت سَند زد ،
و دیگر ، جهان بود و تو !
من اگر از همه جا ، گم شوم ،
در چشمان بازیگوش تو ، فاش میشوم ،
پیدایم میکنند !
#چیستا_یثربی
#مادرانه
#دخترانه
#چیستایثربی
#چیستا
#شعر_کوتاه
#شعر_نو
#مینیمال
#جملات
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#poet
#poetry
#instawriters
#motherlove
#motherhood
پیج شخصی تر من در اینستاگرام👇
@chista_yasrebi.2
https://www.instagram.com/p/Bt5V4Hfgj4M/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=uz33jzbf4j62
آدمی همان میشود که مدام به آن ، میاندیشد... .
من از کودکی ، به مادرهای خوب و همدم فکر میکردم...
.شاید یکی از آنها نشدم ...
ولی زندگی ام ، شبیه آنها شد ....
این زندگی من بود!
خوب با بد ، زندگی من بود ....
این زندگی من است،
#مادری
قبل از هر چیز ،
حتی قبل از آفرینش
#خودم ...
حتی قبل از
#عشق ،
باعشق و
بعد از عشق ...
که بی تو ، همه ی عشقها در چاه !
💚💚💚👇
و خورشید ،
روز را به نامت سَند زد ،
و دیگر ، جهان بود و تو !
من اگر از همه جا ، گم شوم ،
در چشمان بازیگوش تو ، فاش میشوم ،
پیدایم میکنند !
#چیستا_یثربی
#مادرانه
#دخترانه
#چیستایثربی
#چیستا
#شعر_کوتاه
#شعر_نو
#مینیمال
#جملات
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#poet
#poetry
#instawriters
#motherlove
#motherhood
پیج شخصی تر من در اینستاگرام👇
@chista_yasrebi.2
https://www.instagram.com/p/Bt5V4Hfgj4M/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=uz33jzbf4j62
Instagram
yasrebi_chistaچیستایثربی
کم کم به شکل آرزوهایت در میایی! آدمی همان میشود که مدام به آن ، میاندیشد... . . من از کودکی ، به مادرهای خوب و همدم ، فکر میکردم... . . .شاید یکی از آنها نشدم ... ولی زندگی ام ، شبیه آنها شد .... این ، زندگی من بود! . خوب با بد ، زندگی من بود .... این زندگی…
رامبد خانلری: دوستی می گفت در دوران رکود اقتصادی تنها مشاغلی سرپا می مانند که سر و کارشان با خانم ها باشد، یعنی کاسب کاران یا ارائه کنندگان خدماتی که دستمزدشان را از دست خانم ها می گیرند. این قانون نانوشته به دنیای فرهنگ و هنر هم سرایت کرده است. چند سال است که رمان های پرفروش دنیا رمان هایی جنایی معمایی با دنیای زنانه هستند. معروف ترین این رمان های پرفروش «دختری در قطار» و «دختر گمشده» هستند؛ رمان هایی که طرح و توطئه جنایتشان بر رفتار و کنش و واکنشی زنانه
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
خواستههای حداقلی زن ایرانی
نگاهی به «معلم پیانو» چیستا یثربی
یزدان سلحشور ۰۸/۰۶/۱۳۹۷ داستان ارسال دیدگاه
اشاره. یزدان سلحشور در مقایسهای تطبیقی بین رمان «معلم پیانو»ی چیستا یثربی و الفریده یلینک، به نقد ورژن ایرانیاش پرداخته است.
یک. «تنها تفاوت ما با دیوانگان این است که ما در اکثریتیم.»[میشل فوکو]
دو. «معلم پیانو داستان تسلط و تحکم و از دست دادن آنهاست.»[ایزابل هوپر، بازیگر نقش نخست فیلم معلم پیانو ساخته میشائیل هانکه]
سه. دیالوگهایی از رمان «معلم پیانو» نوشته الفریده یلینک برنده نوبل ادبی ۲۰۰۴ [رماننویس،نمایشنامهنویس، فمینیست اتریشی] که بر اساس آن فیلم هانکه ساخته شد:
-اون قیافه جذابی نداره، تنها برگ برندهاش استعدادش بود. ما به همین خاطر تلاش کردیم به جایی برسه.
-از وقتی پدرم توی تیمارستان دیوونه شد، به راحتی میتونم راجع به سپیده دم حرف بزنم.
مادر اریکا خطاب به دخترش: «فراموش نکن که شوبرت منظم و منضبط بود.»
چهار. «یلینک در ۱۶ سالگی به هنرستان موسیقی وین رفت ولی خیلی زود فهمید که در این زمینه استعدادی ندارد.»
پنج. «پدر شایان با چشمان باز از سر تعجب بالای سر من ایستاده بود و به انگشتانم نگاه میکرد و میگفت: این انگشتان یک حرفهای است. این پیانو زدن یک حرفهای است. شما دروغگو هستید خانم! این از قیافه عوض کردنتان، این از مو رنگ کردنتان. اینکه خود را به قیافه مادر شایان در آوردهاید. اینکه میگویید پیانو نمیدانید. همیشه فکر میکردم مرجان مفتخر یک زن ساده نقاش است. یک زن ساده و صمیمی. یک زن کمی خجالتی. ولی زنی صادق. من فکر نمیکردم شارلاتان باشد! با بچه من چکار دارید؟…حس میکردم میداند با یک فرد غیر عادی طرف است، با فردی که به خاطر دخترش حاضر است زندگی کند و حاضر است خیلی آسان دست از زندگی بشوید و چنین کسی خطرناک است.» [معلم پیانو/چیستا یثربی]
*
ابداً قصد ندارم این طور نشان دهم که رمان یثربی، فارسی شدهی رمان یلینک است اما ایده اصلی هر دو رمان، چنانکه هوپر هم اشاره دارد: «داستان تسلط و تحکم و از دست دادن آنهاست.» در هر دو اثر، ما با جدال یک مادر و یک دختر روبروییم؛ گرچه در رمان یثربی، این دختر، سناش پایینتر است؛ چنانکه مادر هم. اگر رمان یلینک و به تبعیت از آن فیلم هانکه، همآوردی عظیم با فمینیسم رادیکال است، رمان یثربی، فروکاستن فمینیسم ملایم و محافظهکارانهی پیش از جنگ دوم جهانی به خواستههای حداقلی زن ایرانیست به عنوان مادر، دختر، معشوق.
اینها را نوشتم که مشخص کنم که استقبال از این کتاب در مدت ۸ ماه -درسال ۹۵- و رسیدن به مرز ۱۲هزار نسخه فروش و هفت چاپ، پیش از آنکه حاصل قدرت قلم یثربی باشد [که درستنویسی و فضاسازی و خوشخواننویسیاش به گمانم جای بحث ندارد] حاصلِ ایدههاییست که در این کتاب ارائه میدهد و جامعه -یا لااقل بخشی از آن- آن را نه تنها میپذیرد که بر اساسش، تاکتیکهای زندگیاش را مشخص میکند. مادر که مرجان مفتخر است، نقاش بوده یا هست یا هرچه اما بعد از جدایی از همسرش دچار افسردگی شده و به رغم در اوج بودن کنارش گذاشته؛ تنها دلخوشیاش در زندگی، دخترش کیمیاست که ناگهان خبردار میشود که با پسری در اینترنت که معلم پیانوست چت میکند او به عنوان مادری ایرانی سه انتخاب دارد: یا ساکت بنشیند یا تحکم کند و این جریان به جریانی مگوتر منجر شود یا پای پسر را به خانه بکشاند به عنوان تدریس پیانو تا همه چیز زیر نظر خانوادهها باشد. این، انتخابی منطقیست از منظر نویسنده و احتمالاً کسانی که این کتاب را به عنوان اثری محبوب برگزیدهاند. اما از منظر من کمی ساده کردن موضوع است در محدودهی تخیلات تغزلی و نوجوانانهای که منشاء رمانهای عامهپسند پرخواننده است و مطمئنم که بخش قابل توجهی از مخاطبان آن آثار، جذب این رمان هم شدهاند. من البته مشکلی با این «پُل شدگی» آثاری چون «معلم پیانو» میان آثار عامهپسند و آثار جدیتر ندارم؛ در همه جای دنیا معمول است و اتفاقا اگر یک محدودهی استاندارد کیفی مثل آثار یثربی در مورد این آثار باشد، به کل ادبیات پرخواننده فارسی، کمک بسیاری شده؛ لااقل چیستا یثربی روی دیالوگنویسی مسلط است و دیالوگها را مثل خیلی از رمانهای جدی یا عامهپسند، به عنوان زوائد متن، استفاده نمیکند.
*
شاید این سؤال برای کسانی که روند فروش این کتاب را دنبال کردهاند، پیش آمده باشد که چرا بعد از چاپ هفتم در آذر ۹۵، دیگر این کتاب منتشر نشده؟ اشتباه است! به شکل کاغذی منتشر نشده! این کتاب در اینترنت و به شکل نسخه دیجیتال و به قیمت ۴۰۰۰ تومان [مقایسه شود با قیمت ۱۰۰۰۰تومانی نسخه کاغذی در سال ۹۵]به فروش میرسد و متأسفانه، آماری هم از این فروش در دست ندارم که عرض کنم!
طوفان بود، حتما همه میخندیدند که در آن طوفان نوح که داشت همه گرد و غبار جهان را به سر و صورتم میریخت، با کفشهای پاشنه بلند دربهدر👇ادامه
نگاهی به «معلم پیانو» چیستا یثربی
یزدان سلحشور ۰۸/۰۶/۱۳۹۷ داستان ارسال دیدگاه
اشاره. یزدان سلحشور در مقایسهای تطبیقی بین رمان «معلم پیانو»ی چیستا یثربی و الفریده یلینک، به نقد ورژن ایرانیاش پرداخته است.
یک. «تنها تفاوت ما با دیوانگان این است که ما در اکثریتیم.»[میشل فوکو]
دو. «معلم پیانو داستان تسلط و تحکم و از دست دادن آنهاست.»[ایزابل هوپر، بازیگر نقش نخست فیلم معلم پیانو ساخته میشائیل هانکه]
سه. دیالوگهایی از رمان «معلم پیانو» نوشته الفریده یلینک برنده نوبل ادبی ۲۰۰۴ [رماننویس،نمایشنامهنویس، فمینیست اتریشی] که بر اساس آن فیلم هانکه ساخته شد:
-اون قیافه جذابی نداره، تنها برگ برندهاش استعدادش بود. ما به همین خاطر تلاش کردیم به جایی برسه.
-از وقتی پدرم توی تیمارستان دیوونه شد، به راحتی میتونم راجع به سپیده دم حرف بزنم.
مادر اریکا خطاب به دخترش: «فراموش نکن که شوبرت منظم و منضبط بود.»
چهار. «یلینک در ۱۶ سالگی به هنرستان موسیقی وین رفت ولی خیلی زود فهمید که در این زمینه استعدادی ندارد.»
پنج. «پدر شایان با چشمان باز از سر تعجب بالای سر من ایستاده بود و به انگشتانم نگاه میکرد و میگفت: این انگشتان یک حرفهای است. این پیانو زدن یک حرفهای است. شما دروغگو هستید خانم! این از قیافه عوض کردنتان، این از مو رنگ کردنتان. اینکه خود را به قیافه مادر شایان در آوردهاید. اینکه میگویید پیانو نمیدانید. همیشه فکر میکردم مرجان مفتخر یک زن ساده نقاش است. یک زن ساده و صمیمی. یک زن کمی خجالتی. ولی زنی صادق. من فکر نمیکردم شارلاتان باشد! با بچه من چکار دارید؟…حس میکردم میداند با یک فرد غیر عادی طرف است، با فردی که به خاطر دخترش حاضر است زندگی کند و حاضر است خیلی آسان دست از زندگی بشوید و چنین کسی خطرناک است.» [معلم پیانو/چیستا یثربی]
*
ابداً قصد ندارم این طور نشان دهم که رمان یثربی، فارسی شدهی رمان یلینک است اما ایده اصلی هر دو رمان، چنانکه هوپر هم اشاره دارد: «داستان تسلط و تحکم و از دست دادن آنهاست.» در هر دو اثر، ما با جدال یک مادر و یک دختر روبروییم؛ گرچه در رمان یثربی، این دختر، سناش پایینتر است؛ چنانکه مادر هم. اگر رمان یلینک و به تبعیت از آن فیلم هانکه، همآوردی عظیم با فمینیسم رادیکال است، رمان یثربی، فروکاستن فمینیسم ملایم و محافظهکارانهی پیش از جنگ دوم جهانی به خواستههای حداقلی زن ایرانیست به عنوان مادر، دختر، معشوق.
اینها را نوشتم که مشخص کنم که استقبال از این کتاب در مدت ۸ ماه -درسال ۹۵- و رسیدن به مرز ۱۲هزار نسخه فروش و هفت چاپ، پیش از آنکه حاصل قدرت قلم یثربی باشد [که درستنویسی و فضاسازی و خوشخواننویسیاش به گمانم جای بحث ندارد] حاصلِ ایدههاییست که در این کتاب ارائه میدهد و جامعه -یا لااقل بخشی از آن- آن را نه تنها میپذیرد که بر اساسش، تاکتیکهای زندگیاش را مشخص میکند. مادر که مرجان مفتخر است، نقاش بوده یا هست یا هرچه اما بعد از جدایی از همسرش دچار افسردگی شده و به رغم در اوج بودن کنارش گذاشته؛ تنها دلخوشیاش در زندگی، دخترش کیمیاست که ناگهان خبردار میشود که با پسری در اینترنت که معلم پیانوست چت میکند او به عنوان مادری ایرانی سه انتخاب دارد: یا ساکت بنشیند یا تحکم کند و این جریان به جریانی مگوتر منجر شود یا پای پسر را به خانه بکشاند به عنوان تدریس پیانو تا همه چیز زیر نظر خانوادهها باشد. این، انتخابی منطقیست از منظر نویسنده و احتمالاً کسانی که این کتاب را به عنوان اثری محبوب برگزیدهاند. اما از منظر من کمی ساده کردن موضوع است در محدودهی تخیلات تغزلی و نوجوانانهای که منشاء رمانهای عامهپسند پرخواننده است و مطمئنم که بخش قابل توجهی از مخاطبان آن آثار، جذب این رمان هم شدهاند. من البته مشکلی با این «پُل شدگی» آثاری چون «معلم پیانو» میان آثار عامهپسند و آثار جدیتر ندارم؛ در همه جای دنیا معمول است و اتفاقا اگر یک محدودهی استاندارد کیفی مثل آثار یثربی در مورد این آثار باشد، به کل ادبیات پرخواننده فارسی، کمک بسیاری شده؛ لااقل چیستا یثربی روی دیالوگنویسی مسلط است و دیالوگها را مثل خیلی از رمانهای جدی یا عامهپسند، به عنوان زوائد متن، استفاده نمیکند.
*
شاید این سؤال برای کسانی که روند فروش این کتاب را دنبال کردهاند، پیش آمده باشد که چرا بعد از چاپ هفتم در آذر ۹۵، دیگر این کتاب منتشر نشده؟ اشتباه است! به شکل کاغذی منتشر نشده! این کتاب در اینترنت و به شکل نسخه دیجیتال و به قیمت ۴۰۰۰ تومان [مقایسه شود با قیمت ۱۰۰۰۰تومانی نسخه کاغذی در سال ۹۵]به فروش میرسد و متأسفانه، آماری هم از این فروش در دست ندارم که عرض کنم!
طوفان بود، حتما همه میخندیدند که در آن طوفان نوح که داشت همه گرد و غبار جهان را به سر و صورتم میریخت، با کفشهای پاشنه بلند دربهدر👇ادامه
ادامه از پارت بالا👆👆👆
دنبال آدرسی میگشتم که کسی تا حالا اسمش را نشنیده بود. انگار آدرسی از کره مریخ میخواستم! کوچه شباهنگ… جوری نگاهم میکردند انگار فحش دادهام! نمیدانم علتش طوفان بود یا موهای آشفته من در باد که از زیر شال بیرون زده بود یا حسی که در طوفان، مرا به آن کوچه برد بود. آن هم در محلی که نمیشناختم… بالاخره از پشت چنارها تابلوی کوچه شباهنگ پیدا شد و بعد آن، تابلوی کذایی آموزشگاه موسیقی شایان. یک لحظه تردید کردم. واقعا باید میرفتم؟»در رمان یلینک، معلم پیانو، شخصیت دختر است که دچار نوعی جنون میشود و در این رمان، پسر با تروما روبروست [هر دو عبور از «موقعیت معمول» به «موقعیت غیرمعمول» و که در تضاد با زندگی عادی اجتماعیست یعنی همان گفته فوکو که جای گرفتن در محدودهی «اقلیت» است و بیرون شدن از محدودهی «اکثریت»] البته کسانی که فیلم هانکه را دیدهاند نباید نگران همانندیهای «اجتماعستیزانه» میان این دو اثر باشند چون یثربی، آن قدر از زیر خطوط قرمز اخلاقی و اجتماعی و ممیزی عبور میکند که خواندن کتاب میتواند برای سنین ۱۵ تا ۱۸ سال هم بیاشکال باشد، یعنی خانوادهها میتوانند به کتاب اعتماد کنند. در هالیوود اصطلاحیست که میگویند اگر میخواهی فیلمات زمین نخورد فیلمی بساز که همهی خانواده به دیدناش بروند. یثربی چنین رمانی نوشته.
یزدان سلحشور
منتقد باسابقه ی ادبی ایران
درباره رمان
#معلم_پیانو
نوشته
#چیستایثربی
نشر کوله پشتی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
دنبال آدرسی میگشتم که کسی تا حالا اسمش را نشنیده بود. انگار آدرسی از کره مریخ میخواستم! کوچه شباهنگ… جوری نگاهم میکردند انگار فحش دادهام! نمیدانم علتش طوفان بود یا موهای آشفته من در باد که از زیر شال بیرون زده بود یا حسی که در طوفان، مرا به آن کوچه برد بود. آن هم در محلی که نمیشناختم… بالاخره از پشت چنارها تابلوی کوچه شباهنگ پیدا شد و بعد آن، تابلوی کذایی آموزشگاه موسیقی شایان. یک لحظه تردید کردم. واقعا باید میرفتم؟»در رمان یلینک، معلم پیانو، شخصیت دختر است که دچار نوعی جنون میشود و در این رمان، پسر با تروما روبروست [هر دو عبور از «موقعیت معمول» به «موقعیت غیرمعمول» و که در تضاد با زندگی عادی اجتماعیست یعنی همان گفته فوکو که جای گرفتن در محدودهی «اقلیت» است و بیرون شدن از محدودهی «اکثریت»] البته کسانی که فیلم هانکه را دیدهاند نباید نگران همانندیهای «اجتماعستیزانه» میان این دو اثر باشند چون یثربی، آن قدر از زیر خطوط قرمز اخلاقی و اجتماعی و ممیزی عبور میکند که خواندن کتاب میتواند برای سنین ۱۵ تا ۱۸ سال هم بیاشکال باشد، یعنی خانوادهها میتوانند به کتاب اعتماد کنند. در هالیوود اصطلاحیست که میگویند اگر میخواهی فیلمات زمین نخورد فیلمی بساز که همهی خانواده به دیدناش بروند. یثربی چنین رمانی نوشته.
یزدان سلحشور
منتقد باسابقه ی ادبی ایران
درباره رمان
#معلم_پیانو
نوشته
#چیستایثربی
نشر کوله پشتی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM