Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یارا شهیدی از پدری ایرانی و مادری آفریقایی_آمریکایی به دنیا آمده .متولد 2000
اکنون خیلی روی بورس است و بخصوص در بازیگری نقش اول به او پیشنهاد میشود. در این مصاحبه این آقا خیلی بیهوده به نوروز میخندد!
اکنون خیلی روی بورس است و بخصوص در بازیگری نقش اول به او پیشنهاد میشود. در این مصاحبه این آقا خیلی بیهوده به نوروز میخندد!
این آهنگ #فریدون_فروغی مرا به سالهای دور برد...
روزی که از ماموریت برگشته بودی ،
همه را بغل کردی .
پیشانی پسرها را بوسیدی.
مرا نه!
مرا که باچشمان اشک آلود ،
لحظه به لحظه نبودنت را شمرده بودم و
دعا خوانده بودم .
از کنار من گذشتی ،
انگار که نیستم من ...
شاید براستی ، نبودم !
در لغت نامه ی فرمانده ،
#عاشق وجود نداشت ...
پیام دادم :
من هم منتظرت بودم ،
مرا هم در آغوش بگیر ، مثل آنها ... .
نوشتی :
انشالله!
انشالله یعنی چه؟! ...
برای یک زن عاشق و
" انشاءالله " .... ؟
سالهاست که ما ،
پای انشاالله شما ، .
نشستیم ،
شکستیم ،
و از نو ، برخاستیم ...
گفتی نگو !
نگفتیم ...
رسم سربازی ،
سکوت است !
اما ، چه خوب بلد بودی ،
عاشقان را سرباز کنی !
#شهید شان ، بمیرانی ...
و لبخند بزنی ... .
باشد ،
پیروز این میدان ، باز هم تو باش !
من سلحشورانه ، عاشق میمانم !
با لباس رزم ، تو را روزی ،
آنسوی واژه های جنگ و صلح ،
در آغوش میکشم ... .
و نسلهای بعد ،
خصمانه ، عشق میورزند ...
چون من ،
چونان یک زن ، مادر ،
دلشکسته ،
یک سرباز ...
زنی منتظر ، میان دشتها ...
ایستاده با سلاح !
همه میدانند که از تو ،
همیشه ، قوی ترم !
چه کسی از زنی عاشق ، قویتر است ؟
و دخترکی که در وجودم ،
شادمانه ، نگاهت میکرد !
هنوز برایت ، دست تکان میدهد ،
و هورا میکشد !
در لغت نامه ی تو ،
شادمانی هم ، وجود نداشت ، مرد هیچکس !
کمی شاد باش #فرمانده !
کمی شاد ...
#یا_علی
#انشالله
بزودی
دیدار
شاید شما دوستان هم از این آهنگ ، خاطره ای داشته باشید !
#اینستاگرام_رسمی_چیستایثربی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#ترانه
#فروغی
#عاشق
بهتر است کسی نداند فرمانده کیست!
جمله ی
#تو
#جنگ
#سربازی
#سرباز
#سردار
ایستاده با
#سلاح
#یار_دبستانی_من
#پستچی
#رمان
#نشر_قطره
#کتاب
#داستان
آنلاین.پستی.حضوری. کتابفروشیهای مطرح ، الکترونیک
88973351 قطره/
#ناشران
پیج رسمی
#chista_yasrebi
#Novelist
#Poet
#Cinema
#chistayasrebi
@chista_yasrebi.2پیج دوم من
https://www.instagram.com/p/BmatYzuHXIH/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=nghyhahbigty
روزی که از ماموریت برگشته بودی ،
همه را بغل کردی .
پیشانی پسرها را بوسیدی.
مرا نه!
مرا که باچشمان اشک آلود ،
لحظه به لحظه نبودنت را شمرده بودم و
دعا خوانده بودم .
از کنار من گذشتی ،
انگار که نیستم من ...
شاید براستی ، نبودم !
در لغت نامه ی فرمانده ،
#عاشق وجود نداشت ...
پیام دادم :
من هم منتظرت بودم ،
مرا هم در آغوش بگیر ، مثل آنها ... .
نوشتی :
انشالله!
انشالله یعنی چه؟! ...
برای یک زن عاشق و
" انشاءالله " .... ؟
سالهاست که ما ،
پای انشاالله شما ، .
نشستیم ،
شکستیم ،
و از نو ، برخاستیم ...
گفتی نگو !
نگفتیم ...
رسم سربازی ،
سکوت است !
اما ، چه خوب بلد بودی ،
عاشقان را سرباز کنی !
#شهید شان ، بمیرانی ...
و لبخند بزنی ... .
باشد ،
پیروز این میدان ، باز هم تو باش !
من سلحشورانه ، عاشق میمانم !
با لباس رزم ، تو را روزی ،
آنسوی واژه های جنگ و صلح ،
در آغوش میکشم ... .
و نسلهای بعد ،
خصمانه ، عشق میورزند ...
چون من ،
چونان یک زن ، مادر ،
دلشکسته ،
یک سرباز ...
زنی منتظر ، میان دشتها ...
ایستاده با سلاح !
همه میدانند که از تو ،
همیشه ، قوی ترم !
چه کسی از زنی عاشق ، قویتر است ؟
و دخترکی که در وجودم ،
شادمانه ، نگاهت میکرد !
هنوز برایت ، دست تکان میدهد ،
و هورا میکشد !
در لغت نامه ی تو ،
شادمانی هم ، وجود نداشت ، مرد هیچکس !
کمی شاد باش #فرمانده !
کمی شاد ...
#یا_علی
#انشالله
بزودی
دیدار
شاید شما دوستان هم از این آهنگ ، خاطره ای داشته باشید !
#اینستاگرام_رسمی_چیستایثربی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#ترانه
#فروغی
#عاشق
بهتر است کسی نداند فرمانده کیست!
جمله ی
#تو
#جنگ
#سربازی
#سرباز
#سردار
ایستاده با
#سلاح
#یار_دبستانی_من
#پستچی
#رمان
#نشر_قطره
#کتاب
#داستان
آنلاین.پستی.حضوری. کتابفروشیهای مطرح ، الکترونیک
88973351 قطره/
#ناشران
پیج رسمی
#chista_yasrebi
#Novelist
#Poet
#Cinema
#chistayasrebi
@chista_yasrebi.2پیج دوم من
https://www.instagram.com/p/BmatYzuHXIH/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=nghyhahbigty
Instagram
yasrebi_chistaچیستایثربی
این آهنگ #فریدون_فروغی مرا به سالهای دور برد... . . . . .روزی که از ماموریت برگشته بودی ، همه را بغل کردی . پیشانی پسرها را بوسیدی. . .مرا نه! مرا که باچشمان اشک آلود ، لحظه به لحظه نبودنت را شمرده بودم و دعا خوانده بودم . . . از کنار من گذشتی ، انگار که…
مجازات اعدام از آموزههای دینی کلیسای کاتولیک حذف شد
مخالفت پاپ فرانسیس با مجازات اعدام پدیده جدیدی نیست. او بارها مجازات اعدام را عملی خشن و مخالف شأن و منزلت انسانی نامیده بود. اکنون واتیکان بر اساس تصمیم پاپ مجازات اعدام را از آموزه دینی کلیسای کاتولیک حذف کرده است.
سایت خبری "تاگششاو" وابسته به شبکه یک تلویزیون آلمان روز پنجشنبه ۲ اوت (۱۱ مرداد) با انتشار گزارشی از غیرقانونی شدن مجازات اعدام توسط کلیسای کاتولیک خبر داد.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
مخالفت پاپ فرانسیس با مجازات اعدام پدیده جدیدی نیست. او بارها مجازات اعدام را عملی خشن و مخالف شأن و منزلت انسانی نامیده بود. اکنون واتیکان بر اساس تصمیم پاپ مجازات اعدام را از آموزه دینی کلیسای کاتولیک حذف کرده است.
سایت خبری "تاگششاو" وابسته به شبکه یک تلویزیون آلمان روز پنجشنبه ۲ اوت (۱۱ مرداد) با انتشار گزارشی از غیرقانونی شدن مجازات اعدام توسط کلیسای کاتولیک خبر داد.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
بله!وزیر ارتباطات میگوید:ابدابه نسخه های داخلی تلگرام اعتماد نکنید!وما نویسنده ها ازاین طریق فایل برای ناشر فرستادیم و ویس برای محبوبمان!گوشی من گم شدو کارهای تلگرامم مانده!بازی فیلتر بس نیست؟
#چیستا
#چیستا
#داشت_یادم_میامد
#قصه_چند_قسمتی
دقایق دیگر
#اینستاگرام_رسمی
#چیستا_یثربی
آدرس اینستاگرام :
بالای فیلم ویولن نوازی
#ویولن :
#دیوید_گرت
آهگنساز و نوازنده ی
#آلمانی_آمریکایی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#قصه_چند_قسمتی
دقایق دیگر
#اینستاگرام_رسمی
#چیستا_یثربی
آدرس اینستاگرام :
بالای فیلم ویولن نوازی
#ویولن :
#دیوید_گرت
آهگنساز و نوازنده ی
#آلمانی_آمریکایی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
دوستان گلم
من تک تک نظرات شما را ، درباره ی قصه در اینستاگرام میخوانم.
متاسفانه جای نادرستی ،حجم اینستا تمام شد و چند خط #مهم که پایان هیجانی قسمت یک بود جا ماند !
قسمت یک ، با تنش بیشتری تمام میشد ، ولی ابدا جا نگرفت!
از مشارکت کامنت گزاران ممنونم و شاید دارم حقیقت یا دروغی را برای خودم تست میکنم ...
قصه های من هیچ نیست مگر :
#یادآوری
کاری که در
#موزه ، انجام میدهند...
که ببینیم !
تا یادمان نرود !
قطعا عادت دارم تک تک اسامی افرادی که خوانده اند را ببینم ...
باز هم ممنون از آنها که
#میخوانند...
بقیه ی
#قصه انشالله
#پست_بعدی_اینستاگرام
با احترام به
#خوانندگان_قصه
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
من تک تک نظرات شما را ، درباره ی قصه در اینستاگرام میخوانم.
متاسفانه جای نادرستی ،حجم اینستا تمام شد و چند خط #مهم که پایان هیجانی قسمت یک بود جا ماند !
قسمت یک ، با تنش بیشتری تمام میشد ، ولی ابدا جا نگرفت!
از مشارکت کامنت گزاران ممنونم و شاید دارم حقیقت یا دروغی را برای خودم تست میکنم ...
قصه های من هیچ نیست مگر :
#یادآوری
کاری که در
#موزه ، انجام میدهند...
که ببینیم !
تا یادمان نرود !
قطعا عادت دارم تک تک اسامی افرادی که خوانده اند را ببینم ...
باز هم ممنون از آنها که
#میخوانند...
بقیه ی
#قصه انشالله
#پست_بعدی_اینستاگرام
با احترام به
#خوانندگان_قصه
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
یک ماه است که #مالی در اطراف خانه گمشده بود.
تمام مدرسه ، همسایه ها و دوستان بسیج شدند که او پیدا شود.امروز جسدش در مزارع ذرت پیدا شد !
نمیدانم کی آزار و اذیت کودکان و نوجوانان ،در جهان تمام میشود ؟
یاد موارد مشابه در ایران افتادم ...
یاد کتاب
#استخوانهای_دوست_داشتنی که فیلم هم شده است افتادم
و دلم سخت گرفت
یاد جمله ی قرآن و حضرت رسولمان ، در سوره مائده افتادم:
"هر کسی نفسی را بکشد ، انگار تمام جهان را کشته است و اگر کسی را نجات دهد ، انگار تمام جهان را نجات داده است . "
فیلم خبری را ببینید.
آیوا شهری از آمریکاست که من در آن جایزه
نمایشنامه نویسی انلاین گرفتم و نمایشم آنجا ، خوانش شد. یک شهر دانشگاهی .... و اتفاق همانجا افتاده ..متاسفانه !
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
تمام مدرسه ، همسایه ها و دوستان بسیج شدند که او پیدا شود.امروز جسدش در مزارع ذرت پیدا شد !
نمیدانم کی آزار و اذیت کودکان و نوجوانان ،در جهان تمام میشود ؟
یاد موارد مشابه در ایران افتادم ...
یاد کتاب
#استخوانهای_دوست_داشتنی که فیلم هم شده است افتادم
و دلم سخت گرفت
یاد جمله ی قرآن و حضرت رسولمان ، در سوره مائده افتادم:
"هر کسی نفسی را بکشد ، انگار تمام جهان را کشته است و اگر کسی را نجات دهد ، انگار تمام جهان را نجات داده است . "
فیلم خبری را ببینید.
آیوا شهری از آمریکاست که من در آن جایزه
نمایشنامه نویسی انلاین گرفتم و نمایشم آنجا ، خوانش شد. یک شهر دانشگاهی .... و اتفاق همانجا افتاده ..متاسفانه !
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#آنونس
#فیلم
#استخوانهای_دوست_داشتنی
بر اساس رمان پرفروشی به همین نام
کتاب ،داستان را از زبان دختر کشته شده ، نحوه کنار آمدن خانواده اش با سوگ دردناک او ، و تلاش قاتل برای مخفی کردن شواهد قتل ، بیان میکند .
فیلم بر اساس یک داستان واقعی است که در آمریکا ، همسایه خانواده ی محترمی ، در کمین دختر چهارده ساله شان ، در راه برگشت از مدرسه نشسته بود ، او را با نیرنگ ، به خانه اش کشاند ،
به شنیع ترین شکل به او تجاوز و قطعه قطعه اش کرد ....
و این شنیع بودن ، هرگز در کتاب خود را رو و عریان نشان نمیدهد ، بلکه در لطافت شیوه ی بیان شیرین و کودکانه ی دختر مرده ، که راوی فیلم است ، عمق فاجعه آشکار میشود.
نویسنده رمان
#آلیس_سبالد
فیلمنامه و کارگردان
#پیتر_جکسون
کتاب
محصول 2002
فیلم
محصول۲۰۰۹
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
#فیلم
#استخوانهای_دوست_داشتنی
بر اساس رمان پرفروشی به همین نام
کتاب ،داستان را از زبان دختر کشته شده ، نحوه کنار آمدن خانواده اش با سوگ دردناک او ، و تلاش قاتل برای مخفی کردن شواهد قتل ، بیان میکند .
فیلم بر اساس یک داستان واقعی است که در آمریکا ، همسایه خانواده ی محترمی ، در کمین دختر چهارده ساله شان ، در راه برگشت از مدرسه نشسته بود ، او را با نیرنگ ، به خانه اش کشاند ،
به شنیع ترین شکل به او تجاوز و قطعه قطعه اش کرد ....
و این شنیع بودن ، هرگز در کتاب خود را رو و عریان نشان نمیدهد ، بلکه در لطافت شیوه ی بیان شیرین و کودکانه ی دختر مرده ، که راوی فیلم است ، عمق فاجعه آشکار میشود.
نویسنده رمان
#آلیس_سبالد
فیلمنامه و کارگردان
#پیتر_جکسون
کتاب
محصول 2002
فیلم
محصول۲۰۰۹
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
#چیستایثربی
#شهر_نامه
#روزنامه
#شماره_سوم
#تهران در سال1457 از نظر شما چه شکلیست؟
تهران، شهر #اسمارتیزهای_رنگی میشود!
در آینده در تهران را مینیاتوری تصور می کنم که شهری پیشرفته است ولی همه در خانه هایی خیلی کوچک زندگی می کنند. هر واحد اندازه دو انبار شاید. مانند پاریس، خانه هایی 20 متری و شاید15 متری. آدم ها کم کم یاد خواهند گرفت که به دیوار تکیه بدهند و بخوابند. آدم ها یاد خواهند گرفت که سوار ماشین های کوچک بشوند. همه یک ماشین خواهند داشت و ماشین خانوادگی وجود ندارد. فکر می کنم همه چیز شبیه قصه هایی است که جادوگرها در آن سوار جاروهایشان می شوند. نه اینکه ماشین ها پرواز کنند؛ بلکه تهران در آن زمان پر می شود از پل هوایی. تهران را پر از پل هوایی های پیچ در پیچ می بینم که ماشین های رنگی کوچک روی آن ها در حال رفت و آمد است. حتی ماشین ها را شبیه پینه دوز می بینم که روی پل ها هستند. در کل خانه ها و زندگی ها مینیمال هستند و هر چیزی در کوچکترین شکل ممکن. در آینده تهران بسیار بسیار رستوان می بینیم خیلی بیشتر از امروز. مردم دیگر آشپزخانه ای در تهران نخواهند داشت. فکر می کنم تهران شهر رستوران ها آن هم از نوع فست فود خواهد شد. مردم آنقدر عجله دارند غذاهایشان را در همان ماشین های پینه دوزی با مدل همبرگری شان می خورند و روی پل هوایی می روند.
قیافه ی آدم ها هم در آینده تغییر می کند. همه شان ساده شده اند. مانند امروز دیگر خبری از آرایش های آن چنانی و پیچیده گی نیست. عمل جراحی وجود ندارد چون سرعت زندگی برای بقا و پیشرفت بالا رفته و فرصتی برای این کارها نیست. به همین دلیل تنوع چهره وجود دارد. اصلا مردم را خیلی جدی و فعال می بینم، مردمی که برای کار وقت زیادی می گذارند. شهری مثل جدول متقاطع، پر از پل های متقاطع و خانه های کوچک متقاطع داخل جدول. با اینکه احساس می کنم در آن زمان تعداد موالید کمتر از الان است ولی با جامعه ی جوانی از امروز روبرو خواهیم بود.حتی احساس می کنم در تهران آینده افسردگی وجود ندارد. چون زمانی که برای بقا بجنگیم؛ مجبوریم افسردگی را رها کنیم.
رویای من همیشه این بود که وقتی به عنوان ارباب رجوع به اداره ی می روم، کارمندان مانند کامپیوتر کارم را انجام دهند و فوق العاده مودب رفتار می کنند. فکر می کنم در 60 سال آینده این رویای من محقق می شود.
انقدر همه چیز سرعت دارد که مهمانی و عروسی هم سریع پیش می رود. مثلا دیگر مانند الان ده روز برای یک مراسم وقت نمی گذارند و همه چیز را یک ساعته تمام می کنند. در کنار حفظ سنت همه چیز را سریع انجام می دهند. زندگی مینیمال تهرانی ها در جدول کلمات متقاطع. حتی خانه ها را روی هوا می بینم. انگار هوا را نخریسی کردند و خانه ها آویزان هستند. اصلا نمی دانم چرا شهر انیمشین"جک اسکلتی"تیم برتون برای تهران آینده در ذهنم تداعی می شود! وقتی شخصت اصلی به شهر کریسمس وارد شد؛ دید که همه خانه ها نورانی و کوچک است. همه هم خوشبخت هم هستند. حتی تهران متقاطعی آن زمان را مانند خانه کارتون هنسل و گرتل شکلاتی می بینم. به جای این خاک و افسردگی حاکم در تهران؛ رنگ می بینم.شهری شبیه اسماتیزهای رنگی. به نظرم تهران یک تکان عظیم فرهنگی خواهد خورد و همه چیز تغییر می کند.
#شهرنامه
#چیستایثربی
#شماره_سوم_روزنامه
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#شهر_نامه
#روزنامه
#شماره_سوم
#تهران در سال1457 از نظر شما چه شکلیست؟
تهران، شهر #اسمارتیزهای_رنگی میشود!
در آینده در تهران را مینیاتوری تصور می کنم که شهری پیشرفته است ولی همه در خانه هایی خیلی کوچک زندگی می کنند. هر واحد اندازه دو انبار شاید. مانند پاریس، خانه هایی 20 متری و شاید15 متری. آدم ها کم کم یاد خواهند گرفت که به دیوار تکیه بدهند و بخوابند. آدم ها یاد خواهند گرفت که سوار ماشین های کوچک بشوند. همه یک ماشین خواهند داشت و ماشین خانوادگی وجود ندارد. فکر می کنم همه چیز شبیه قصه هایی است که جادوگرها در آن سوار جاروهایشان می شوند. نه اینکه ماشین ها پرواز کنند؛ بلکه تهران در آن زمان پر می شود از پل هوایی. تهران را پر از پل هوایی های پیچ در پیچ می بینم که ماشین های رنگی کوچک روی آن ها در حال رفت و آمد است. حتی ماشین ها را شبیه پینه دوز می بینم که روی پل ها هستند. در کل خانه ها و زندگی ها مینیمال هستند و هر چیزی در کوچکترین شکل ممکن. در آینده تهران بسیار بسیار رستوان می بینیم خیلی بیشتر از امروز. مردم دیگر آشپزخانه ای در تهران نخواهند داشت. فکر می کنم تهران شهر رستوران ها آن هم از نوع فست فود خواهد شد. مردم آنقدر عجله دارند غذاهایشان را در همان ماشین های پینه دوزی با مدل همبرگری شان می خورند و روی پل هوایی می روند.
قیافه ی آدم ها هم در آینده تغییر می کند. همه شان ساده شده اند. مانند امروز دیگر خبری از آرایش های آن چنانی و پیچیده گی نیست. عمل جراحی وجود ندارد چون سرعت زندگی برای بقا و پیشرفت بالا رفته و فرصتی برای این کارها نیست. به همین دلیل تنوع چهره وجود دارد. اصلا مردم را خیلی جدی و فعال می بینم، مردمی که برای کار وقت زیادی می گذارند. شهری مثل جدول متقاطع، پر از پل های متقاطع و خانه های کوچک متقاطع داخل جدول. با اینکه احساس می کنم در آن زمان تعداد موالید کمتر از الان است ولی با جامعه ی جوانی از امروز روبرو خواهیم بود.حتی احساس می کنم در تهران آینده افسردگی وجود ندارد. چون زمانی که برای بقا بجنگیم؛ مجبوریم افسردگی را رها کنیم.
رویای من همیشه این بود که وقتی به عنوان ارباب رجوع به اداره ی می روم، کارمندان مانند کامپیوتر کارم را انجام دهند و فوق العاده مودب رفتار می کنند. فکر می کنم در 60 سال آینده این رویای من محقق می شود.
انقدر همه چیز سرعت دارد که مهمانی و عروسی هم سریع پیش می رود. مثلا دیگر مانند الان ده روز برای یک مراسم وقت نمی گذارند و همه چیز را یک ساعته تمام می کنند. در کنار حفظ سنت همه چیز را سریع انجام می دهند. زندگی مینیمال تهرانی ها در جدول کلمات متقاطع. حتی خانه ها را روی هوا می بینم. انگار هوا را نخریسی کردند و خانه ها آویزان هستند. اصلا نمی دانم چرا شهر انیمشین"جک اسکلتی"تیم برتون برای تهران آینده در ذهنم تداعی می شود! وقتی شخصت اصلی به شهر کریسمس وارد شد؛ دید که همه خانه ها نورانی و کوچک است. همه هم خوشبخت هم هستند. حتی تهران متقاطعی آن زمان را مانند خانه کارتون هنسل و گرتل شکلاتی می بینم. به جای این خاک و افسردگی حاکم در تهران؛ رنگ می بینم.شهری شبیه اسماتیزهای رنگی. به نظرم تهران یک تکان عظیم فرهنگی خواهد خورد و همه چیز تغییر می کند.
#شهرنامه
#چیستایثربی
#شماره_سوم_روزنامه
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ