هوا که دیوونه میکنه آدمو !
عشق جان هم گذاشته رفته ...
هیچ چیز انگار حال آدمو خوب نمیکنه!
مادر بزرگم میگفت : دخترا دوره ی ما وقتی منتظر مردی بودن ، موهاشونو شونه میزدن ... هی شونه میزدن!
انقدر شونه میزدن که ممکن بود کچل شن...
اما فقط اینجوری ، یارشون بر
میگشت...
من دیشب موهامو تیغ تیغی کوتاه کردم
اما برسمو گم کردم ،
آقاجان این روزا دستش خالیه ،
با چه پولی برس بخرم ؟
این دو تا شویدم که برس نزنم ، عشق جان نمیاد که !
فرازی از رمان
#مردک_اسمش_چهار_حرف_داشت
بزودی در بازار نشر
نوشته
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
.
عشق جان هم گذاشته رفته ...
هیچ چیز انگار حال آدمو خوب نمیکنه!
مادر بزرگم میگفت : دخترا دوره ی ما وقتی منتظر مردی بودن ، موهاشونو شونه میزدن ... هی شونه میزدن!
انقدر شونه میزدن که ممکن بود کچل شن...
اما فقط اینجوری ، یارشون بر
میگشت...
من دیشب موهامو تیغ تیغی کوتاه کردم
اما برسمو گم کردم ،
آقاجان این روزا دستش خالیه ،
با چه پولی برس بخرم ؟
این دو تا شویدم که برس نزنم ، عشق جان نمیاد که !
فرازی از رمان
#مردک_اسمش_چهار_حرف_داشت
بزودی در بازار نشر
نوشته
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
.
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi official)
برگرفته از پیچ رسمی
#چیستایثربی
#فهرست_شیندلر
#استیون_اسپلبرگ
موزیک
:
#جان_ویلیامز
#محصول 1993 آمریکا
توضیح فیلم و موسیقی در پیج اینستاگرام
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#چیستایثربی
#فهرست_شیندلر
#استیون_اسپلبرگ
موزیک
:
#جان_ویلیامز
#محصول 1993 آمریکا
توضیح فیلم و موسیقی در پیج اینستاگرام
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
#محمدرضا_شجریان، یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. خواندن را از کودکی با همان لحن کودکانه آغاز کرد و با توجه به استعداد و صدای خوبش، تحت تعلیم پدر، که خود قاری قرآن بود، مشغول به پرورش صدای خویش شد.
وی #موسیقدان ، #آهنگساز ، #خواننده و #خوشنویس است.
شجریان از برجستهترین هنرمندان موسیقی سنتی ایرانی است و آلبومهای بسیاری را در این زمینه منتشر کرده است؛ او به دلیل نوع صدا و سبک مخصوص به خود و تصنیفهای ملی میهنی که اجرا کرده، شناخته میشود.
سایت انجمن آسیا وی را پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامهٔ ونکوور سان او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کردهاست.
در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت #جایزه_پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان #یونسکو در پاریس شد. این جایزه هر پنج سال به هنرمندی که برای شناساندن فرهنگ و هنرکشورش میکوشد اهدا میشود.
نشان #شوالیه_ملی_لیاقت در آیینی رسمی، شامگاه دوم تیر ۱۳۹۳ (۲۳ ژوئن ۲۰۱۴) در سفارت فرانسه در تهران به شجریان اهدا شد.
ازمحمدرضا شجریان به عنوان استاد آواز ایرانی در مراسم متعددی تجلیل شدهاست از جمله در جمعه ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۹ مراسمی با نام «سومین سال بزرگداشت ادب و هنر پارسی» در دانشگاه استنفورد آمریکا برگزار شد که طی آن #جایزه_بیتا به دست بنیانگذار آن بیتا دریاباری که همسر سابق امید کردستانی یکی از مدیران ارشد شرکت گوگل است به محمدرضا شجریان استاد موسیقی ایرانی رسید.
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
وی #موسیقدان ، #آهنگساز ، #خواننده و #خوشنویس است.
شجریان از برجستهترین هنرمندان موسیقی سنتی ایرانی است و آلبومهای بسیاری را در این زمینه منتشر کرده است؛ او به دلیل نوع صدا و سبک مخصوص به خود و تصنیفهای ملی میهنی که اجرا کرده، شناخته میشود.
سایت انجمن آسیا وی را پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامهٔ ونکوور سان او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کردهاست.
در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت #جایزه_پیکاسو و دیپلم افتخار از طرف سازمان #یونسکو در پاریس شد. این جایزه هر پنج سال به هنرمندی که برای شناساندن فرهنگ و هنرکشورش میکوشد اهدا میشود.
نشان #شوالیه_ملی_لیاقت در آیینی رسمی، شامگاه دوم تیر ۱۳۹۳ (۲۳ ژوئن ۲۰۱۴) در سفارت فرانسه در تهران به شجریان اهدا شد.
ازمحمدرضا شجریان به عنوان استاد آواز ایرانی در مراسم متعددی تجلیل شدهاست از جمله در جمعه ۲۸ آبان ماه ۱۳۸۹ مراسمی با نام «سومین سال بزرگداشت ادب و هنر پارسی» در دانشگاه استنفورد آمریکا برگزار شد که طی آن #جایزه_بیتا به دست بنیانگذار آن بیتا دریاباری که همسر سابق امید کردستانی یکی از مدیران ارشد شرکت گوگل است به محمدرضا شجریان استاد موسیقی ایرانی رسید.
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
Forwarded from 🅱 کانال بازار تئاتر
#خانه_برناردا_آلبا
اثر جاودانه
#لورکا
#شاعر
و
#نمایشنامه_نویس_اسپانیایی
در دوران کودتا و جنگهای داخلی اسپانیا ، با وجود اینکه ، از سیاست گریزان بود ، اعدام شد ! "برناردآ آلبا " ، نماد سنت ،استواری و رسوم قدیمی در برابر عصیان نسل جدید است... مادر بیوه ای که دخترانش را شوهر نمیدهد ! چون معتقد است که مردی مناسب آنها ، در آن روستای اسپانیایی ، پیدا نمیشود ، و عشق دختر کوچکتر به جوانی از روستا که به جذابیت و شهامت معروف است، همه ی قوانین زندگی برناردا را واژگون میکند.
دختر ، پنهانی از مرد جوان ، باردار میشود و تحت فشار مادر ، خودکشی میکند...
آخرین جمله ی مادر درباره ی دخترش ،خطاب به مستخدمان خانه و دخترانش این است : به همه بگویید :
دختر من ، باکره مرده است !....یادتان باشد چیزی جز این نشنوم...
در این میان ،
#گارسیا_لورکا قصد داشت سه گانه زمین را درباره ی آداب غلط ، نسبت به زنان سرزمینش بنویسد. سه نمایشنامه
#یرما
#عروسی_خون و #خانه_برناردا_آلبا
که در همه ی آنها با آداب و رسوم.غلط و جنگ کهنه و نو و عصیان ، روبرو هستیم !
جهان فرصت زیادی به لورکای جوان نداد...او را میان زیتون زارها که عاشقشان بود ، تیر زدند ... هنوز جسدش پیدا نشده است! مگر شاعر و نویسنده را بی دلیل میکشند ؟فقط چون ، محبوب بود و مینوشت ؟!....
این اثر بارها و بارها در ایران و خارج ، کار شده است
من میخواستم اجرای متفاوت و سوررئالی از آن ، داشته باشم که فعلا نمیشود !...
کمی#صبرم آرزوست....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#تاتر
#نمایش
#صحنه
#chista_yasrebi
#director
#playwright
#lorca
#drama
#stage
#theatre
اثر جاودانه
#لورکا
#شاعر
و
#نمایشنامه_نویس_اسپانیایی
در دوران کودتا و جنگهای داخلی اسپانیا ، با وجود اینکه ، از سیاست گریزان بود ، اعدام شد ! "برناردآ آلبا " ، نماد سنت ،استواری و رسوم قدیمی در برابر عصیان نسل جدید است... مادر بیوه ای که دخترانش را شوهر نمیدهد ! چون معتقد است که مردی مناسب آنها ، در آن روستای اسپانیایی ، پیدا نمیشود ، و عشق دختر کوچکتر به جوانی از روستا که به جذابیت و شهامت معروف است، همه ی قوانین زندگی برناردا را واژگون میکند.
دختر ، پنهانی از مرد جوان ، باردار میشود و تحت فشار مادر ، خودکشی میکند...
آخرین جمله ی مادر درباره ی دخترش ،خطاب به مستخدمان خانه و دخترانش این است : به همه بگویید :
دختر من ، باکره مرده است !....یادتان باشد چیزی جز این نشنوم...
در این میان ،
#گارسیا_لورکا قصد داشت سه گانه زمین را درباره ی آداب غلط ، نسبت به زنان سرزمینش بنویسد. سه نمایشنامه
#یرما
#عروسی_خون و #خانه_برناردا_آلبا
که در همه ی آنها با آداب و رسوم.غلط و جنگ کهنه و نو و عصیان ، روبرو هستیم !
جهان فرصت زیادی به لورکای جوان نداد...او را میان زیتون زارها که عاشقشان بود ، تیر زدند ... هنوز جسدش پیدا نشده است! مگر شاعر و نویسنده را بی دلیل میکشند ؟فقط چون ، محبوب بود و مینوشت ؟!....
این اثر بارها و بارها در ایران و خارج ، کار شده است
من میخواستم اجرای متفاوت و سوررئالی از آن ، داشته باشم که فعلا نمیشود !...
کمی#صبرم آرزوست....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#تاتر
#نمایش
#صحنه
#chista_yasrebi
#director
#playwright
#lorca
#drama
#stage
#theatre
یک جملهی عاشقانه بگو!
نویسنده: مهسا گنجی
۸ مرداد ۱۳۹۶-۲۰:۳۰ 3 دیدگاه
#یادداشتی_بر_پستچی
برگرفته از صفحه نقد
#دیجی_کالا
#اینترنت
«چقدر نامه دارین خوش به حالتان. دخترم وقتی بچه بود یک روز گفت یک جلمهی عاشقانه بگو لازم دارم.» گفتم: «چقدر نامه داری خوش به حالتان». دخترم فکر کرد دیوانهام. شاید هم دیوانه شده بودم. خودم را گم کرده بودم. انگار گم کردن رسممان شده بود. در آن روزگار هر شب میخوابیدی و بیدار میشدی چیزی را گم کرده بودی. آدمی را، عشقی را و خانهای را… ».
آخ از عاشقانههای چیستا یثربی که درست وقتی همه مثل خوره به جان تلگرام و اینستاگرامشان افتاده بودند لب به سخن گشود و قصهی عشق دوران نوجوانیاش را رهسپار گوشیهای مردم کرد. خیلی نگذشته از روزهایی که زمزمهی خواندن داستانی دنبالهدار بین مردم دهان به دهان میگشت. اولین بار بیتفاوت از کنارش گذشتم اما با شنیدن و دیدن پستها و کامنتها فهمیدم قضیه جدیتر از آن حرفاست. باورم نمیشد که کسی توانسته در این دوره و زمانه چیزی بنویسد که گوشی به دستهای عجول را وادار کرده باشد چند دقیقهای در هفته را برای خواندن بلندترین پیامی که معمولا نخوانده ردش می کردند صرف کنند و عجیبتر از آن اینکه برای خواندن ادامه آن تا هفتهی بعد لحظه شماری کنند. یعنی کسی پیدا شده که ما را قصهخوان کند؟ اتفاق عجیبی بود. خیلیها چیستا یثربی را نمی شناختند ولی پستچی را خوب می شناختند و منتظرش بودند. سوال بعدی این بود که آخر مگر چه نوشته یا چطور نوشته که این قصه اینطور دستبهدست میشود؟! به سختی میشود مطمئن بود کسی کپشنهای بالای پنج خط زیر عکسهای اینستاگرام را بخواند حالا چطور پیامی بلند بالا را با دقت و حوصله میخوانند و حتی اگر به دستشان نرسد هم با اشتیاق پیگیرش هستند. این انتشار و شروع غافلگیرانهی پستچی، تشویقی تمام قد برای یثربی دارد. یک دست مریزاد، خداقوت و دعای عاقبت بخیری که در این بیراههی پر پیچ و خم، راهی امروزی برای رساندن قصه به گوش مخاطبانش پیدا کرده است، آن هم قصهای عاشقانه!
اما حواشی دنبالهدار پستچی به همینجا ختم نمیشود. داستان جالبتر میشود وقتی میفهمید پستچی بخشی از داستان زندگی خود چیستا یثربی است. چیستای نوجوانی که در همان خط اول عاشق پستچی محلشان میشود و صد افسوس از جنگی که به جان عشقشان میافتد. اوایل فکر میکردم پستچی باید قصهی عجیب و غریبی داشته باشد اما بهشدت ساده است. قصه ی عاشقانهای ساده و شاید همین سادگی در دنیای پیچیده و فکرهای پر مشغلهی امروزی توانست راه خود را مثل آبی زلال باز کند و به مخاطبانش برسد.
نقد: مهسا گنجی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
نویسنده: مهسا گنجی
۸ مرداد ۱۳۹۶-۲۰:۳۰ 3 دیدگاه
#یادداشتی_بر_پستچی
برگرفته از صفحه نقد
#دیجی_کالا
#اینترنت
«چقدر نامه دارین خوش به حالتان. دخترم وقتی بچه بود یک روز گفت یک جلمهی عاشقانه بگو لازم دارم.» گفتم: «چقدر نامه داری خوش به حالتان». دخترم فکر کرد دیوانهام. شاید هم دیوانه شده بودم. خودم را گم کرده بودم. انگار گم کردن رسممان شده بود. در آن روزگار هر شب میخوابیدی و بیدار میشدی چیزی را گم کرده بودی. آدمی را، عشقی را و خانهای را… ».
آخ از عاشقانههای چیستا یثربی که درست وقتی همه مثل خوره به جان تلگرام و اینستاگرامشان افتاده بودند لب به سخن گشود و قصهی عشق دوران نوجوانیاش را رهسپار گوشیهای مردم کرد. خیلی نگذشته از روزهایی که زمزمهی خواندن داستانی دنبالهدار بین مردم دهان به دهان میگشت. اولین بار بیتفاوت از کنارش گذشتم اما با شنیدن و دیدن پستها و کامنتها فهمیدم قضیه جدیتر از آن حرفاست. باورم نمیشد که کسی توانسته در این دوره و زمانه چیزی بنویسد که گوشی به دستهای عجول را وادار کرده باشد چند دقیقهای در هفته را برای خواندن بلندترین پیامی که معمولا نخوانده ردش می کردند صرف کنند و عجیبتر از آن اینکه برای خواندن ادامه آن تا هفتهی بعد لحظه شماری کنند. یعنی کسی پیدا شده که ما را قصهخوان کند؟ اتفاق عجیبی بود. خیلیها چیستا یثربی را نمی شناختند ولی پستچی را خوب می شناختند و منتظرش بودند. سوال بعدی این بود که آخر مگر چه نوشته یا چطور نوشته که این قصه اینطور دستبهدست میشود؟! به سختی میشود مطمئن بود کسی کپشنهای بالای پنج خط زیر عکسهای اینستاگرام را بخواند حالا چطور پیامی بلند بالا را با دقت و حوصله میخوانند و حتی اگر به دستشان نرسد هم با اشتیاق پیگیرش هستند. این انتشار و شروع غافلگیرانهی پستچی، تشویقی تمام قد برای یثربی دارد. یک دست مریزاد، خداقوت و دعای عاقبت بخیری که در این بیراههی پر پیچ و خم، راهی امروزی برای رساندن قصه به گوش مخاطبانش پیدا کرده است، آن هم قصهای عاشقانه!
اما حواشی دنبالهدار پستچی به همینجا ختم نمیشود. داستان جالبتر میشود وقتی میفهمید پستچی بخشی از داستان زندگی خود چیستا یثربی است. چیستای نوجوانی که در همان خط اول عاشق پستچی محلشان میشود و صد افسوس از جنگی که به جان عشقشان میافتد. اوایل فکر میکردم پستچی باید قصهی عجیب و غریبی داشته باشد اما بهشدت ساده است. قصه ی عاشقانهای ساده و شاید همین سادگی در دنیای پیچیده و فکرهای پر مشغلهی امروزی توانست راه خود را مثل آبی زلال باز کند و به مخاطبانش برسد.
نقد: مهسا گنجی
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
Forwarded from 🅱 کانال بازار تئاتر
Forwarded from Chista Yasrebi official
۱۴۴ کشور قوانین اجرایی برای حمایت از زنان ندارند.ایران جزء انهاست....
من
#قانون را با نوشته هایم،خودم، اجرا میکنم.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
من
#قانون را با نوشته هایم،خودم، اجرا میکنم.
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi