چیستایثربی کانال رسمی
6.61K subscribers
6.04K photos
1.27K videos
56 files
2.12K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃


خب راستش اصلا برای چی باید ادامه داد؟
_پس چرا شروع کردی؟
_اشتباه کردم...


_از اینجا تا چشم کار میکنه ، قبر آدماییه که اشتباه کردن...
آدم یه جا ؛ باید اعتراف کنه.


#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.

من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم…
به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم ...

#دکتر_علی_شریعتی

#جملات_خوب
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی

#چیستایثربی_کانال_رسمی



https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
هیچکداممان دیگری را درست
نمیشناسیم...


فقط تظاهر میکنیم که همه چیز را درباره ی یکدیگر میدانیم....


هنوز هم یاد سکانسهای
#درباره_الی میافتم .



#اصغر_فرهادی

همه ی ما درونمان یک الی هست که غرقش میکنیم یا غرقش میکنند ،....
چون نمیشناسیمش !....

شاید خودش هم ؛ خودش را درست نمیشناسد.


#فیلم
#سینما
#الی
#درباره_الی
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی


#چیستایثربی_کانال_رسمی


https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
گل سرخ من ؛ دلش به بهار خوش بود
تو آن بهار را دزدیدی....
#خواب_گل_سرخ


#اینستاگرام_رسمی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
قسمت 57
#خواب_گل_سرخ
هم اکنون در پیج رسمی اینستاگرام منتشر شد

ادرس پیج رسمی اینستاگرام من
Yasrebi_chista


برای ورژن کانال ، کمی صبر کنید
#چیستایثربی
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
#چیستایثربی

می دانستم یکی از همین روزها ؛ اتفاقی خواهد افتاد اما نمی دانستم چه اتفاقی.
فقط احساسش کرده بودم.

از شبی که آن جوان ، زیر باران دست مرا پیچاند ، خود را در خانه حبس کرده بودم.
با او راحت نبودم.
می ترسیدم ؟

نمی دانم...

او چیزهایی را در وجود من زنده می کرد که برایم نا آشنا بود ، و ناگهان ، آشنا می شد.

دنیا مال برنده ها نیست ، مال کسانیست که باقی می مانند...

نمی دانم این جمله را کجا شنیده بودم !
ولی حس ادامه دادن را در خودم پیدا نمی کردم.

چیزی این وسط ، گمشده بود.
از همه کناره می گرفتم ، حتی همسایه های پایینی.

من آن مرد ، حامد را نمی شناختم و زنش مریم را...
حس بدی بود که آن ها فکر می کردند همه چیز را درباره ی من می دانند.

مانای قبل از تصادف، با مانای بعد از تصادف فرق کرده بود.

می دانستم که نمی توانم به راحتی از خانه خارج شوم ، سر کار بروم و هر چیز دیگر ...

اما بقیه به ظاهر خوشبخت به نظر می رسیدند.

تا آن روز که مادرم گفت :
حمام نمیری ؟
عصری میان ها.

گفتم : کیا ؟
جواب نداد...

ساعتی بعد آن پسر که اسمش محسن بود ، آمد ،

گفت : بیا بریم تا سر کوچه ، کارت دارم...
چیزی در صدایش بود که نمی توانستم " نه " بگویم.


زیر درخت های کاج بودیم...

گفت : میخوان شوهرت بدن.
میدونی ؟

گفتم : نه !

من که کسی رو دوست ندارم ، اصلا خودمو به زور تحمل می کنم ، چه برسه به یکی دیگه !

گفت : براشون مهم نیست.

نمی تونی کار کنی یا از خونه بیرون بری ،
نمی تونی خرج خونواده تو در بیاری ،
از همه چی می ترسی !

حامد تو رو به یکی از دوستاش نشون داده.
پسره ظاهرا دوست خانوادگیشونه ،
دارن میان برای خواستگاریت.

مادرت هم موافقت کرده.
پسره پولداره ، شرایطتم می دونه.

گفتم : نمی شه که !
من حسی ندارم بهش !
چطوری زنش بشم ؟

گفت : تو به مراقبت احتیاج داری.
اما مراقبت یه عاشق.

گفتم : الان اصلا نمیدونم عشق چیه !

گفت : ولی من می دونم !
من عاشقت بودم ، هستم و خواهم بود ، بانو !

به اونا بگو نه...
با من ازدواج کن !

تا آخر همین هفته ، بعد از اینجا می برمت ،
برای مادرتم یه فکری کردم ،
من کم کم ، همه چیز رو یادت میارم ...

اگرم یادت نیاد ، انقدر عاشقت هستم که تو رو از اول ، عاشق خودم کنم...

ببین من پولدار نیستم.
وقت نکردم دانشگاه برم ،
ولی می دونم که زندگیمو برات می ذارم.

لازم باشه ، منم مثل تو ، بی خاطره می شم ،

اصلا همه چیز رو از اول شروع می کنیم ،
مگه آدم چند بار به دنیا میاد ؟

باد موهایش را روی صورتش ریخت.

گفتم : اگه من هیچوقت دوستت نداشته باشم ، تو هیچوقت خوشبخت نمی شی !

گفت : ببین! آدم وقتی یکی رو دوست داره ، فقط نفس کشیدنش ، براش کافیه.

بشون بگو نه !
میگی ؟

گفتم : که به تو بگم آره ؟!

گفت : مانای من ، آدمی که هر لحظه دوستش داشته باشن ، دیگه حافظه لازم نداره !

من آدم مهمی نیستم ، ولی از اینجا تا ابد، دربست عاشقتم....
و اینو بهت ثابت میکنم.


#خواب_گل_سرخ
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
#چیستایثربی



#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی

هرگونه اشتراک یا برداشت از این داستان ؛ منوط به ذکر #نام_نویسنده است.

#کانال_قصه_چیستایثربی که قسمتهای قصه پشت هم می آیند.
@chistaa_2

#چیستایثربی_کانال_رسمی

https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
طبق قانون مجازات‌ اسلامی در ماده 745 ( ماده 16 قانون جرایم‌ رایانه‌ای ) انتشار اسکرین‌شات از چت شخصی افراد جرم محسوب می‌شود!

74 ضربه شلاق و 2 سال حبس برای افشــای « چت » و « اسکرین شات »
بیخوابی ،طپش قلب...
_اینا عوارض چیه؟
_اینکه یه ماهی خورده باشدت ؛ همه رو به یاد بیاری ، جز اونکه نجاتت داد!
کجای این جهان، دنبال یادتو بگردم؟
من که از هفت دریا بسلامت گذشتم،نجات غریقم رو کجا گم کردم؟
به جرم کدامین گناه ؛
مرا به سرزمینی تبعید کردند
که عشق بر من حرام شد؟
#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی


https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
توصیه میگردد در کنار بیماری که در حالت کما و یا زندگی نباتی بسر میبرند، مراقبت گفتگوهای خود باشید چراکه ممکن است بیمار صحبتهای شما را بشنود. از گفتگوهای منفی و مایوس کننده اجتناب ورزید.


#چیستایثربی_کانال_رسمی
#روانشناسی

https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
اجتماعی - پکن> زنی در چین پس از اینکه به‌علت سکته مغزی به حالت کما رفت هنگام به هوش آمدن زبان مادری‌اش را فراموش کرده و فقط انگلیسی صحبت می‌کند.
لوئي جيه‌يو 94ساله كه زماني انگليسي تدريس مي‌كرده در 30سال گذشته فقط به زبان چيني صحبت كرده است اما به‌نظر مي‌رسد اكنون بخشي از مغز او كه مسئول پردازش اطلاعات زبان مادري اوست از كار افتاده و وي فقط مي‌تواند انگليسي صحبت كند


#چیستایثربی_کانال_رسمی

https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#آمنزی(فراموشی)

پس از ضربه مغز .

postconcussion a



آمنزی که پس از وارد آمدن ضربه به مغز ایجاد می شود.

فرد حافظه ی خود و گاهی درک فهم معنای کلمات را از دست میدهد. در بیشتر اوقات پس از مدتی ؛ قدرت درک مفاهیم و کلمات باز میگردد ؛ اما برخی از بخشهای حافظه ؛ قابل دستیابی نیست. مثل اتفاقات اخیر قبل از تصادف.

خیلی از افراد پس از تصادف ؛ فقط گذشته ی دور را به یاد دارند و وقایع اخیر را از یاد میبرند...

#انجمن_روانپزشکان


#چیستایثربی_کانال_رسمی


https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ