سلام خانم یثربی عزیییییز...
اولین داستان صوتی خیییلللیییی عالی بود و اعتراف میکنم که واسه اولین بار با یه قصه اشک ریختم...
من یه پسر 27 ساله ام...
از اونایی که خیلی سخت گریه میکنن...
از اونایی که با اشک غریبه ان...
همونایی که واسه دلتنگیشون به موزیک و بارون و قدم زدن تو کوچه های خلوت پایین شهر پناه میبرن...
بارون همیشه نیست، اما خوشبختانه موزیک همیشه هست...
باید خدا رو شکر کنم که دو تا گوش و دو تا پای سالم بهم داده، شاید اگه اینا رو نداشتم خیلی زود دق میکردم، خیییلیی زود...
من از اون آدمایی هستم که دفعات اشک ریختنم توی کل عمرم به تعداد انگشتای دستم نمیرسه...
حتی داستان پستچی که این همه فالوورو به گریه انداخته بود، نتونست اشک منو در بیاره، با اینکه یه تجربه ی عشقی خیلی بد داشتم و با خوندن کلمه به کلمه ی پستچی لحظه لحظه ی خاطرات عشقم از جلو چشام رد میشد و عذاب می کشیدم، اما اونم نتونست قطره اشکی از چشم من جاری کنه...
ولی شما بالاخره کار خودتو کردی...
آره...
من تسلیم جادوی صدا و تبحر قصه خوندن شما شدم...
شنیدن این قصه نه تنها من، بلکه هزاران نفر مثل منو به گذشته کشونده، به جاهایی که شاااید میتونستیم دستی رو بگیریم و نگرفتیم، میتونستیم گره ای باز کنیم و نکردیم...
با شنیدن قصه ناخودآگاه دارم دنبال لحظه هایی میگردم که شاید میتونستم کمکی بکنم و نکردم...
خدا سهل انگاری همه ی ماها رو ببخشه...
پاینده باشید...
#یکی_از_فالورها
#آرزوی شادی و آرامش برای روح شهرزاد عزیز و سعادت برای پسر عزیزش
@chista_yasrebi
اولین داستان صوتی خیییلللیییی عالی بود و اعتراف میکنم که واسه اولین بار با یه قصه اشک ریختم...
من یه پسر 27 ساله ام...
از اونایی که خیلی سخت گریه میکنن...
از اونایی که با اشک غریبه ان...
همونایی که واسه دلتنگیشون به موزیک و بارون و قدم زدن تو کوچه های خلوت پایین شهر پناه میبرن...
بارون همیشه نیست، اما خوشبختانه موزیک همیشه هست...
باید خدا رو شکر کنم که دو تا گوش و دو تا پای سالم بهم داده، شاید اگه اینا رو نداشتم خیلی زود دق میکردم، خیییلیی زود...
من از اون آدمایی هستم که دفعات اشک ریختنم توی کل عمرم به تعداد انگشتای دستم نمیرسه...
حتی داستان پستچی که این همه فالوورو به گریه انداخته بود، نتونست اشک منو در بیاره، با اینکه یه تجربه ی عشقی خیلی بد داشتم و با خوندن کلمه به کلمه ی پستچی لحظه لحظه ی خاطرات عشقم از جلو چشام رد میشد و عذاب می کشیدم، اما اونم نتونست قطره اشکی از چشم من جاری کنه...
ولی شما بالاخره کار خودتو کردی...
آره...
من تسلیم جادوی صدا و تبحر قصه خوندن شما شدم...
شنیدن این قصه نه تنها من، بلکه هزاران نفر مثل منو به گذشته کشونده، به جاهایی که شاااید میتونستیم دستی رو بگیریم و نگرفتیم، میتونستیم گره ای باز کنیم و نکردیم...
با شنیدن قصه ناخودآگاه دارم دنبال لحظه هایی میگردم که شاید میتونستم کمکی بکنم و نکردم...
خدا سهل انگاری همه ی ماها رو ببخشه...
پاینده باشید...
#یکی_از_فالورها
#آرزوی شادی و آرامش برای روح شهرزاد عزیز و سعادت برای پسر عزیزش
@chista_yasrebi
Forwarded from AtousaDolatyari
( www.Smusic.ir )
( www.Smusic.ir )
@chista_yasrebi امروز یکی از بهنرین روزای زندگی منه/به شکر خدا/نبینم خرابش کنیدا ! چیستایثربی.تنها کانال رسمی
Forwarded from Sogol Sareban
Mano To [www.shiraz-song.ir]
Reza Rohani Ft. Sara Naeini
#من_و_تو
#خواننده:
#سارا_نایینی
#شعر:
#سوگل_قرایی
#موسیقی :
#رضا_روحانی
این ترانه ی سارا نایینی ؛ نمیدانم چرا بی اختیار مرا یاد
#پستچی انداخت...
#موسیقی
#ترانه
#چیستایثربی
#با_تشکر_ازدوست_خوبم
#سوگل_ساربان
@chista_yasrebi
#خواننده:
#سارا_نایینی
#شعر:
#سوگل_قرایی
#موسیقی :
#رضا_روحانی
این ترانه ی سارا نایینی ؛ نمیدانم چرا بی اختیار مرا یاد
#پستچی انداخت...
#موسیقی
#ترانه
#چیستایثربی
#با_تشکر_ازدوست_خوبم
#سوگل_ساربان
@chista_yasrebi
#گنجشکک_اشی_مشی که بود؟
#شاملو از کجا آن را الهام گرفته بود؟
#پری_زنگنه در
#گوزنهای
#کیمیایی و
#فرهاد_مهراد خوانندگان این اثر بودند.اما اصل این اثر، سیاسی است و از کجا آمده است؟
«گنجشکک اشیمشی» نام متلی ایرانی
انتخاب یک پرنده آزاد به عنوان شخصیت اصلی داستان، رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره او، تقابل رنگهایی که گنجشکک خود را به آن میآمیزد «وجه مثبت رنگها» با رنگهای گوناگون جواهرات پادشاه «وجه منفی رنگها»، همگی از نکات برجسته داستان هستند.
«گنجشکک اشیمشی» نام متلی ایرانی با ریشه کازرونی است که ابتدا پری زنگنه و بعد فرهاد مهراد ترانهای بر اساس آن خواندهاند. آهنگ این کار از اسفندیار منفردزاده بود. این ترانه در فیلم گوزنها اجرا شده است. داستان این متل سیاسی و اعتراضی بوده و در روایتهای مختلفی منتشر شده است.
روایت کازرونی این متل که ساخته شاعر و نویسنده کازرونی حسن حاتمی است، برای چاپ به احمد شاملو سپرده می شود که با گویش تهرانی توسط احمد شاملو در سال ۱۳۴۰ منتشر شده است.
گنجشکک اشی مشی از تاج شاه یاقوتی میدزدد تا به بچههایش بدهد تا با آن بازی کنند. اما در میان راه آن را به پیرزنی میبخشد تا به زندگیاش سر و سامان بدهد. پس از آن گنجشکک به دزدی رابین هود وار جواهرات شاه و بخشش این جواهرات به مردم ادامه میدهد. او برای اینکه شناخته نشود، هر بار خود را در حوض نقاشی به رنگی دیگر درمیآورد.
اشی مشی در گویش کارزونی مخفف «با شاه منشین» و به مفهوم کسی است که با شاه نمینشیند و از حاکم و شاه و حکومت جانبداری نمیکند و طبع بالا و عزت نفس دارد.
داستان بار سیاسی و اعتراضی داشته و فرهاد مهراد نیز با جایگزین کردن کلمه «حاکم» به جای «حکیم» بر این بار سیاسی و اعتراضی افزودهاست.
انتخاب یک پرنده آزاد به عنوان شخصیت اصلی داستان، رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره او، تقابل رنگهایی که گنجشکک خود را به آن میآمیزد «وجه مثبت رنگها» با رنگهای گوناگون جواهرات پادشاه «وجه منفی رنگها»، همگی از نکات برجسته داستان هستند.
در سال ۱۳۴۰ این متل "با روایت کازرونی2 در کتاب هفته کیهان به سردبیری احمد شاملو منتشر شد. احمد شاملو گویش #کازرونی آن را به گویش تهرانی برگرداند.
«اشیمشی» تنها واژهای است که در هیچ یک از لغتنامهها و ادبیات فارسی، معنی خاصی برای آن ذکر نشده است و معلوم هم نیست که این صفت را چرا به «گنجشک» دادهاند؛ با این حال با چسبیدن این صفت به گنجشکها بود که این پرنده زیبا نیز وارد حوزه ادبیات عامیانه و کودکانه کشورمان شد و سالهای سال است که مردم کشورمان همه گنجشکها را «اشیمشی» هم صدا میزنند و عدهای نیز نام دیگر گنجشک را «اشیمشی» میدانند.
این ماجرا از روزی شروع شد که «حسن حاتمی» شاعر و قصهنویس کودکان اهل کازرون در سال ۱۳۴۰ به تهران آمد و یکراست سراغ احمد شاملو رفت و ماجرای یکی از داستانهای کودکانهاش را برای او شرح داد.
آن روزها#احمد_شاملو در روزنامه #کیهان کار میکرد و مسئول و سردبیر کیهان هفته بود. شاملو داستان گنجشگک اشیمشی او را از زبان و لهجه شیرازی و کازرونی به تهرانی تبدیل کرد و در هفتهنامه «کیهان هفته» به چاپ رسانید.
به گفته حسن حاتمی، نخستین نویسنده و بنیان گذار قصههای گنجشگک اشیمشی در کشور، «اشیمشی» در گویش و لهجه کازرونی، مخفف ترکیب « با شاه منشین» است و به کسی اطلاق میشود که با شاه و دربار نمینشیند و از حاکم و شاه و حکومت جانبداری نمیکند و طبع بالا و عزت نفس دارد.
«حامد هاتف» در جلسه نقد و بررسی «عناصر بین متنی اشیمشی» در شماره ۱۴۵ ماهنامه کتاب ماه کودک و نوجوان شهر کتاب گفته است: انتخاب یک پرنده به عنوان شخصیت اصلی یک داستان کودکانه اعتراضی، قصه احتمال رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره را در شرایط ویژه حکایت میکند و این که در هر شرایط گنجشک چگونه باید خود را حفظ کند.
به گفته منتقدان داستان و ادبیات کودکان، از اینجا به بعد، داستان وجه کاملاً سیاسی به خود میگیرد. به ادامه این قصه توجه کنید:
«… پادشاه به فراشان دستور میدهد تا او را با تیر بزنند. تیرهای زیادی به سمت او رها میشود، امّا به او اصابت نمیکند. گنجشگک از ترس بیهوش شده و شاه او را میگیرد و میخورد و گنجشگک در زندان نمور و تاریک شکم شاه به هوش میآید و با ترفندهایی موفق به فرار شده و آبروی پادشاه را نزد همه میبرد و تمبک خود را باز پـس میگـیرد و نزد لوطیان رفته و عروس را باز پس میستاند و با او زندگی میکند».
البته بخشی از داستان نیز از زاویهای دیگر و از زبان نگهبان پادشاه، جور دیگری نقل شده و در آن این گونه آمده است:
گنجشگک اشیمشی…
لب بوم ما مَشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میافتی تو حوض نقاشی
میگیرتت، فراش باشی،
میکشتت، قصاب باشی
میپزتت، آشپزباشی
میخورتت، حاکمباشی/ ادامه دارد
@chista_yasrebi
#شاملو از کجا آن را الهام گرفته بود؟
#پری_زنگنه در
#گوزنهای
#کیمیایی و
#فرهاد_مهراد خوانندگان این اثر بودند.اما اصل این اثر، سیاسی است و از کجا آمده است؟
«گنجشکک اشیمشی» نام متلی ایرانی
انتخاب یک پرنده آزاد به عنوان شخصیت اصلی داستان، رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره او، تقابل رنگهایی که گنجشکک خود را به آن میآمیزد «وجه مثبت رنگها» با رنگهای گوناگون جواهرات پادشاه «وجه منفی رنگها»، همگی از نکات برجسته داستان هستند.
«گنجشکک اشیمشی» نام متلی ایرانی با ریشه کازرونی است که ابتدا پری زنگنه و بعد فرهاد مهراد ترانهای بر اساس آن خواندهاند. آهنگ این کار از اسفندیار منفردزاده بود. این ترانه در فیلم گوزنها اجرا شده است. داستان این متل سیاسی و اعتراضی بوده و در روایتهای مختلفی منتشر شده است.
روایت کازرونی این متل که ساخته شاعر و نویسنده کازرونی حسن حاتمی است، برای چاپ به احمد شاملو سپرده می شود که با گویش تهرانی توسط احمد شاملو در سال ۱۳۴۰ منتشر شده است.
گنجشکک اشی مشی از تاج شاه یاقوتی میدزدد تا به بچههایش بدهد تا با آن بازی کنند. اما در میان راه آن را به پیرزنی میبخشد تا به زندگیاش سر و سامان بدهد. پس از آن گنجشکک به دزدی رابین هود وار جواهرات شاه و بخشش این جواهرات به مردم ادامه میدهد. او برای اینکه شناخته نشود، هر بار خود را در حوض نقاشی به رنگی دیگر درمیآورد.
اشی مشی در گویش کارزونی مخفف «با شاه منشین» و به مفهوم کسی است که با شاه نمینشیند و از حاکم و شاه و حکومت جانبداری نمیکند و طبع بالا و عزت نفس دارد.
داستان بار سیاسی و اعتراضی داشته و فرهاد مهراد نیز با جایگزین کردن کلمه «حاکم» به جای «حکیم» بر این بار سیاسی و اعتراضی افزودهاست.
انتخاب یک پرنده آزاد به عنوان شخصیت اصلی داستان، رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره او، تقابل رنگهایی که گنجشکک خود را به آن میآمیزد «وجه مثبت رنگها» با رنگهای گوناگون جواهرات پادشاه «وجه منفی رنگها»، همگی از نکات برجسته داستان هستند.
در سال ۱۳۴۰ این متل "با روایت کازرونی2 در کتاب هفته کیهان به سردبیری احمد شاملو منتشر شد. احمد شاملو گویش #کازرونی آن را به گویش تهرانی برگرداند.
«اشیمشی» تنها واژهای است که در هیچ یک از لغتنامهها و ادبیات فارسی، معنی خاصی برای آن ذکر نشده است و معلوم هم نیست که این صفت را چرا به «گنجشک» دادهاند؛ با این حال با چسبیدن این صفت به گنجشکها بود که این پرنده زیبا نیز وارد حوزه ادبیات عامیانه و کودکانه کشورمان شد و سالهای سال است که مردم کشورمان همه گنجشکها را «اشیمشی» هم صدا میزنند و عدهای نیز نام دیگر گنجشک را «اشیمشی» میدانند.
این ماجرا از روزی شروع شد که «حسن حاتمی» شاعر و قصهنویس کودکان اهل کازرون در سال ۱۳۴۰ به تهران آمد و یکراست سراغ احمد شاملو رفت و ماجرای یکی از داستانهای کودکانهاش را برای او شرح داد.
آن روزها#احمد_شاملو در روزنامه #کیهان کار میکرد و مسئول و سردبیر کیهان هفته بود. شاملو داستان گنجشگک اشیمشی او را از زبان و لهجه شیرازی و کازرونی به تهرانی تبدیل کرد و در هفتهنامه «کیهان هفته» به چاپ رسانید.
به گفته حسن حاتمی، نخستین نویسنده و بنیان گذار قصههای گنجشگک اشیمشی در کشور، «اشیمشی» در گویش و لهجه کازرونی، مخفف ترکیب « با شاه منشین» است و به کسی اطلاق میشود که با شاه و دربار نمینشیند و از حاکم و شاه و حکومت جانبداری نمیکند و طبع بالا و عزت نفس دارد.
«حامد هاتف» در جلسه نقد و بررسی «عناصر بین متنی اشیمشی» در شماره ۱۴۵ ماهنامه کتاب ماه کودک و نوجوان شهر کتاب گفته است: انتخاب یک پرنده به عنوان شخصیت اصلی یک داستان کودکانه اعتراضی، قصه احتمال رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره را در شرایط ویژه حکایت میکند و این که در هر شرایط گنجشک چگونه باید خود را حفظ کند.
به گفته منتقدان داستان و ادبیات کودکان، از اینجا به بعد، داستان وجه کاملاً سیاسی به خود میگیرد. به ادامه این قصه توجه کنید:
«… پادشاه به فراشان دستور میدهد تا او را با تیر بزنند. تیرهای زیادی به سمت او رها میشود، امّا به او اصابت نمیکند. گنجشگک از ترس بیهوش شده و شاه او را میگیرد و میخورد و گنجشگک در زندان نمور و تاریک شکم شاه به هوش میآید و با ترفندهایی موفق به فرار شده و آبروی پادشاه را نزد همه میبرد و تمبک خود را باز پـس میگـیرد و نزد لوطیان رفته و عروس را باز پس میستاند و با او زندگی میکند».
البته بخشی از داستان نیز از زاویهای دیگر و از زبان نگهبان پادشاه، جور دیگری نقل شده و در آن این گونه آمده است:
گنجشگک اشیمشی…
لب بوم ما مَشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میافتی تو حوض نقاشی
میگیرتت، فراش باشی،
میکشتت، قصاب باشی
میپزتت، آشپزباشی
میخورتت، حاکمباشی/ ادامه دارد
@chista_yasrebi
اما روایت امروزی گنجشکک اشی مشی این است که گنجشکک اشی مشی از تاج شاه،یاقوتش را میدزدد تا برای بازی به بچه هایش دهد.اما در راه آن را به پیرزنی فقیر میدهدو دزدیهای رابین هودی اش شروع میشود.....
یعنی، از آن پس، بخشهایی از جواهرات شاه را می دزدد و بین مردم تقسیم میکند و برای این که شناخته نشود، هربار خود را در حوض نقاشی انداخته و به رنگی دیگر درمیآورد.
سراینده گنجشگک اشیمشی
در مورد سراینده ترانه گنجشگک اشیمشی اطلاع دقیقی در در دست نیست. بسیاری از منابع مربوط به حوزه ادبیات کودک و نوجوان، خود حسن حاتمی نویسنده این قصه را منشأ ساخت این ترانه میدانند و برخی از شاعران و پژوهشگران شیرازی بر این عقیدهاند که این شعر برخاسته از ادبیات عامه و فولکلوریک کازرون است و مردم با همین مصرعهای کوتاه و بلند آن را زمزمه میکردهاند.
برخی نیز گفتهاند که محمود مشرف تهرانی (مـ آزاد) شاعر برجسته کشورمان که صاحب کتاب و آثار زیادی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است، این شعر را سروده است، امّا خود آن مرحوم که برای انجام کاری به دفتر مجله سروش (محل سابق کارمن) آمده بود، به من گفت: من فقط این ترانه را جمع و جور کردم و درباره آن تحقیقاتی کوتاه انجام دادم و براساس آن کتاب «لیلی لیلی حوضک» را نوشتم.
کتابی که محمود مشرف تهرانی از آن یاد کرده است، در سال ۱۳۷۸ برای گروه سنی الف ـ ب بـا نقاشیهای بهـمن دادخـواه و با قیمت ۶ تومان منتشر شد.
امّا پیش از آن نیز مرحوم بانو گیتی پاشایی، خواننده قبل از انقلاب و همسر اوّل #مسعود، کیمیایی فیلمساز معاصر نیز ترانهای با عنوان «لیلیلیلی حوضکجوجو اومد آب بخوره افتاد توی حوضک» خوانده بود که در ردیف ترانههای پر مخاطب روزگار خودش بود.
کاری از گروه وبگردی تابناک.ویکی پدیا.یثربی
@chista_yasrebi
یعنی، از آن پس، بخشهایی از جواهرات شاه را می دزدد و بین مردم تقسیم میکند و برای این که شناخته نشود، هربار خود را در حوض نقاشی انداخته و به رنگی دیگر درمیآورد.
سراینده گنجشگک اشیمشی
در مورد سراینده ترانه گنجشگک اشیمشی اطلاع دقیقی در در دست نیست. بسیاری از منابع مربوط به حوزه ادبیات کودک و نوجوان، خود حسن حاتمی نویسنده این قصه را منشأ ساخت این ترانه میدانند و برخی از شاعران و پژوهشگران شیرازی بر این عقیدهاند که این شعر برخاسته از ادبیات عامه و فولکلوریک کازرون است و مردم با همین مصرعهای کوتاه و بلند آن را زمزمه میکردهاند.
برخی نیز گفتهاند که محمود مشرف تهرانی (مـ آزاد) شاعر برجسته کشورمان که صاحب کتاب و آثار زیادی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است، این شعر را سروده است، امّا خود آن مرحوم که برای انجام کاری به دفتر مجله سروش (محل سابق کارمن) آمده بود، به من گفت: من فقط این ترانه را جمع و جور کردم و درباره آن تحقیقاتی کوتاه انجام دادم و براساس آن کتاب «لیلی لیلی حوضک» را نوشتم.
کتابی که محمود مشرف تهرانی از آن یاد کرده است، در سال ۱۳۷۸ برای گروه سنی الف ـ ب بـا نقاشیهای بهـمن دادخـواه و با قیمت ۶ تومان منتشر شد.
امّا پیش از آن نیز مرحوم بانو گیتی پاشایی، خواننده قبل از انقلاب و همسر اوّل #مسعود، کیمیایی فیلمساز معاصر نیز ترانهای با عنوان «لیلیلیلی حوضکجوجو اومد آب بخوره افتاد توی حوضک» خوانده بود که در ردیف ترانههای پر مخاطب روزگار خودش بود.
کاری از گروه وبگردی تابناک.ویکی پدیا.یثربی
@chista_yasrebi
من تکرار اوراد باستانیم،
زیر لبت...
مرور کن مرا!
همچنان که قصه ای از یاد رفته را
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
Je suis la succession
Des prières traditonnelles
Murmure_moi
Comme un récit oublié
شعر #چیستا_یثربی
ترجمه ی فرانسه #مهسا_آقاجری
از #کانال:
@chista_yasrebi
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#شعر_عاشقانه
#مترجم:
#مهسا_آقا_جری
#شعر_سپید
.
#chista_yasrebi
#poet
#poem
#poems
#poetry
#word
#words
#french_poem
#France
@chista_yasrebi
زیر لبت...
مرور کن مرا!
همچنان که قصه ای از یاد رفته را
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
Je suis la succession
Des prières traditonnelles
Murmure_moi
Comme un récit oublié
شعر #چیستا_یثربی
ترجمه ی فرانسه #مهسا_آقاجری
از #کانال:
@chista_yasrebi
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#شعر_عاشقانه
#مترجم:
#مهسا_آقا_جری
#شعر_سپید
.
#chista_yasrebi
#poet
#poem
#poems
#poetry
#word
#words
#french_poem
#France
@chista_yasrebi