Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام. این کلیپ یک دقیقه ای که در آلمان و در آستانه سال نوی میلادی تحت نام "پیرمرد" تهیه شده و تاکنون بیش از 20 میلیون نفر آنرا دیده اند, ارزش چند بار دیدن و تعمق دارد! ضمن آرزوی مغفرت و شادی روح همه پدران و مادرانی که دیگر در جمع مان نیستند, بیایید به آنهایی که هنوز حضور دارند، احترام و توجه بیشتری نماییم. پیرمرد در آخرین جمله اش می گوید "برای اینکه دور هم جمع شویم, چاره ای جز اینکار نداشتم!" .
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi
اینو بخاطر پستچی و شیدا صوفی برای شما فرستادم کاری که شما کردین فوق العاده اس به چند دلیل, یکی از دلایلش اینه که خیلی ها رو میشناسم حتی یه متن چند خطی رو تو شبکه های مجازی نمیخوندن اما حالا با علاقه نه تنها داستان رو دنبال میکنن بلکه بهم اطلاع میدن که ویس رو گوش کردی ؟؟ و.... مشتاقانه منتظر هستند.
خیلی وقت با ارزشتون رو گرفتم اما این مزاحمت فقط یک دلیل داشت :دوستتون دارم مهربانو
#مخاطبان
@chista_yasrebi
خیلی وقت با ارزشتون رو گرفتم اما این مزاحمت فقط یک دلیل داشت :دوستتون دارم مهربانو
#مخاطبان
@chista_yasrebi
.
.تو گفته بودی؛
تو گفته بودی که باید رفت ،
دلم میان باغچه جامانده بود.... .
.حالا که من و باغچه را باهم خاک کردند؛
بیا برویم....
.
#چیستا_یثربی
@chista_yasrebi
.تو گفته بودی؛
تو گفته بودی که باید رفت ،
دلم میان باغچه جامانده بود.... .
.حالا که من و باغچه را باهم خاک کردند؛
بیا برویم....
.
#چیستا_یثربی
@chista_yasrebi
تو گفته بودی؛
تو گفته بودی که باید رفت ،
دلم میان باغچه جامانده بود.... .
.حالا که من و باغچه را باهم خاک کردند؛
بیا برویم....
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
Mais tu avais dit;
Tu avais dit qu'il faut aller,
Mais mon cœur
Mon cœur était resté dans le jardin...
Et maintenant
Maintenant que moi et le jardin
Nous sommes enterrés ensemble;
Viens avec moi...
شعر #چیستا_یثربی
ترجمه ی فرانسه #مهسا_آقاجری
#شعر_سپید
#چیستایثربی
#ترجمه_فرانسه
#مهسا_آقاجری
#گاهی_فرصت_برای_تصفیه_هوا
@chista_yasrebi
تو گفته بودی که باید رفت ،
دلم میان باغچه جامانده بود.... .
.حالا که من و باغچه را باهم خاک کردند؛
بیا برویم....
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
Mais tu avais dit;
Tu avais dit qu'il faut aller,
Mais mon cœur
Mon cœur était resté dans le jardin...
Et maintenant
Maintenant que moi et le jardin
Nous sommes enterrés ensemble;
Viens avec moi...
شعر #چیستا_یثربی
ترجمه ی فرانسه #مهسا_آقاجری
#شعر_سپید
#چیستایثربی
#ترجمه_فرانسه
#مهسا_آقاجری
#گاهی_فرصت_برای_تصفیه_هوا
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi این هم جمله ای از پستچی که دوست داشتم و کافه پاراگراف ، زحمت این پست را کشید/چیستایثربی
Forwarded from AtousaDolatyari
Merdar sefr daraje
fardin khalatbari+Ali ghorbani
#داستانکهای_پشت_پرده
#درباره_افراد_واقعی
#تجربیاتی_برای_دیگران
#از_امروز
#در_همین_کانال
#اولین_داستانک:
#من_خاله_شهرزاد_رضا_کیانیان
داستانهایی _که_هرگز_جایی_نگفته_ام و
#نخوانده ایید
برای اولین بار از کانال رسمی
#چیستایثربی
هرگونه کپی؛ اشتراک گذاری و برداشت مطلب ، برخورد قانونی دارد!
چون مربوط به زندگی خصوصی آدمهای اطراف من است....
از #امروز
#داستانکهای_واقعی_زندگی
#فقط_در
#تنها_کانال_رسمی_من
#چیستایثربی
#رسم_امانتداری
#قصه_درمانی
@chista_yasrebi
#درباره_افراد_واقعی
#تجربیاتی_برای_دیگران
#از_امروز
#در_همین_کانال
#اولین_داستانک:
#من_خاله_شهرزاد_رضا_کیانیان
داستانهایی _که_هرگز_جایی_نگفته_ام و
#نخوانده ایید
برای اولین بار از کانال رسمی
#چیستایثربی
هرگونه کپی؛ اشتراک گذاری و برداشت مطلب ، برخورد قانونی دارد!
چون مربوط به زندگی خصوصی آدمهای اطراف من است....
از #امروز
#داستانکهای_واقعی_زندگی
#فقط_در
#تنها_کانال_رسمی_من
#چیستایثربی
#رسم_امانتداری
#قصه_درمانی
@chista_yasrebi
دوستان عزیز
به زودی :
#کمپین_کار_نیک راه خواهیم انداخت و تا آن موقع یک موسیقی از
#محمد_نوری را به شما تقدیم میکنم ؛
که بازیگران عزیزم در
#نمایش_اتاق_تاریک میخواندند....
#لالایی
#شهر:
#ید_الله_رویایی
#موسیقی :
#ناصر_حسینی
خواننده :
#زنده_یاد
#محمد_نوری
#هزار_خاطره
#هزار_امید
کمپین کار نیک....
#کمپین_کار_نیک
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@postchi_chista
به زودی :
#کمپین_کار_نیک راه خواهیم انداخت و تا آن موقع یک موسیقی از
#محمد_نوری را به شما تقدیم میکنم ؛
که بازیگران عزیزم در
#نمایش_اتاق_تاریک میخواندند....
#لالایی
#شهر:
#ید_الله_رویایی
#موسیقی :
#ناصر_حسینی
خواننده :
#زنده_یاد
#محمد_نوری
#هزار_خاطره
#هزار_امید
کمپین کار نیک....
#کمپین_کار_نیک
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@postchi_chista
سلام خانم یثربی عزیییییز...
اولین داستان صوتی خیییلللیییی عالی بود و اعتراف میکنم که واسه اولین بار با یه قصه اشک ریختم...
من یه پسر 27 ساله ام...
از اونایی که خیلی سخت گریه میکنن...
از اونایی که با اشک غریبه ان...
همونایی که واسه دلتنگیشون به موزیک و بارون و قدم زدن تو کوچه های خلوت پایین شهر پناه میبرن...
بارون همیشه نیست، اما خوشبختانه موزیک همیشه هست...
باید خدا رو شکر کنم که دو تا گوش و دو تا پای سالم بهم داده، شاید اگه اینا رو نداشتم خیلی زود دق میکردم، خیییلیی زود...
من از اون آدمایی هستم که دفعات اشک ریختنم توی کل عمرم به تعداد انگشتای دستم نمیرسه...
حتی داستان پستچی که این همه فالوورو به گریه انداخته بود، نتونست اشک منو در بیاره، با اینکه یه تجربه ی عشقی خیلی بد داشتم و با خوندن کلمه به کلمه ی پستچی لحظه لحظه ی خاطرات عشقم از جلو چشام رد میشد و عذاب می کشیدم، اما اونم نتونست قطره اشکی از چشم من جاری کنه...
ولی شما بالاخره کار خودتو کردی...
آره...
من تسلیم جادوی صدا و تبحر قصه خوندن شما شدم...
شنیدن این قصه نه تنها من، بلکه هزاران نفر مثل منو به گذشته کشونده، به جاهایی که شاااید میتونستیم دستی رو بگیریم و نگرفتیم، میتونستیم گره ای باز کنیم و نکردیم...
با شنیدن قصه ناخودآگاه دارم دنبال لحظه هایی میگردم که شاید میتونستم کمکی بکنم و نکردم...
خدا سهل انگاری همه ی ماها رو ببخشه...
پاینده باشید...
#یکی_از_فالورها
#آرزوی شادی و آرامش برای روح شهرزاد عزیز و سعادت برای پسر عزیزش
@chista_yasrebi
اولین داستان صوتی خیییلللیییی عالی بود و اعتراف میکنم که واسه اولین بار با یه قصه اشک ریختم...
من یه پسر 27 ساله ام...
از اونایی که خیلی سخت گریه میکنن...
از اونایی که با اشک غریبه ان...
همونایی که واسه دلتنگیشون به موزیک و بارون و قدم زدن تو کوچه های خلوت پایین شهر پناه میبرن...
بارون همیشه نیست، اما خوشبختانه موزیک همیشه هست...
باید خدا رو شکر کنم که دو تا گوش و دو تا پای سالم بهم داده، شاید اگه اینا رو نداشتم خیلی زود دق میکردم، خیییلیی زود...
من از اون آدمایی هستم که دفعات اشک ریختنم توی کل عمرم به تعداد انگشتای دستم نمیرسه...
حتی داستان پستچی که این همه فالوورو به گریه انداخته بود، نتونست اشک منو در بیاره، با اینکه یه تجربه ی عشقی خیلی بد داشتم و با خوندن کلمه به کلمه ی پستچی لحظه لحظه ی خاطرات عشقم از جلو چشام رد میشد و عذاب می کشیدم، اما اونم نتونست قطره اشکی از چشم من جاری کنه...
ولی شما بالاخره کار خودتو کردی...
آره...
من تسلیم جادوی صدا و تبحر قصه خوندن شما شدم...
شنیدن این قصه نه تنها من، بلکه هزاران نفر مثل منو به گذشته کشونده، به جاهایی که شاااید میتونستیم دستی رو بگیریم و نگرفتیم، میتونستیم گره ای باز کنیم و نکردیم...
با شنیدن قصه ناخودآگاه دارم دنبال لحظه هایی میگردم که شاید میتونستم کمکی بکنم و نکردم...
خدا سهل انگاری همه ی ماها رو ببخشه...
پاینده باشید...
#یکی_از_فالورها
#آرزوی شادی و آرامش برای روح شهرزاد عزیز و سعادت برای پسر عزیزش
@chista_yasrebi