🍁چنــــــــار🙌
621 subscribers
8.69K photos
1.61K videos
86 files
1.8K links
روستا ریشه است...

ارتباط با ادمین ها جهت ارسال مطالب 👇👇

@aliYYp
@S_barati_110
@Chenartlg
Download Telegram

#اطلاع_رسانی
مراسم عزاداری شهادت جوادلائمه (ع)

پنج‌شنبه ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۳
از ساعت ۲۰:۳۰

حسینیه ائمه اطهار علیه‌السلام
#برادران_خواهران



📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫

⭕️حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃


کوهنوردی می‌خواست از بلندترین کوه‌ها بالا برود.او پس از سال‌ها آماده‌سازی، ماجراجویی خود را آغاز کرد ولی از آنجا که افتخار این کار را فقط برای خود می‌خواست، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود.

او سفرش را زمانی آغاز کرد که هوا رفته رفته رو به تاریکی می‌رفت ولی قهرمان ما به جای آنکه چادر بزند و شب را زیر چادر به شب برساند به صعودش ادامه داد تا اینکه هوا کاملا تاریک شد و به‌جز تاریکی هیچ‌چیز دیده نمی‌شد.

سیاهی شب همه جا را پوشانده بود و مرد نمی‌توانست چیزی ببیند حتی ماه و ستاره‌ها پشت انبوهی از ابر پنهان شده بودند.کوهنورد همان طور که داشت بالا می‌رفت در حالی که چیزی به فتح قله نمانده بود ناگهان پایش لیز خورد و با سرعت هرچه تمام‌تر سقوط کرد.سقوط همچنان ادامه داشت و او در آن لحظات سرشار از هراس تمامی خاطرات خوب و بد زندگی‌اش را به یاد می‌آورد.

داشت فکر می‌کرد چقدر به مرگ نزدیک شده که ناگهان احساس کرد طناب به دور کمرش حلقه خورده و وسط زمین و هوا مانده. حلقه شدن طناب به دور بدنش مانع از سقوط کاملش شده بود.در آن لحظات سنگین سکوت چاره‌ای نداشت جز اینکه فریاد بزند: «خدایا کمکم کن.»

ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد: «از من چه می‌خواهی؟»کوهنورد گفت:«نجاتم بده.»صدا گفت:«واقعا فکر می‌کنی می‌توانم نجاتت دهم؟»کوهنورد گفت: «البته، تو تنها کسی هستی که می‌توانی مرا نجات دهی.»

صدا گفت:«پس آن طناب دور کمرت را ببُر!»برای یک لحظه سکوت عمیقی همه جا را فراگرفت و مرد تصمیم گرفت با تمام توان به طناب بچسبد و آن را رها نکند.

روز بعد گروه نجات رسیدند و جسد منجمد شده یک کوهنورد را پیدا کردند که طنابی به دور کمرش حلقه شده بود در حالی که تنها یک متر با زمین فاصله داشت.
🍃
🌺🍃

✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانالهای خبری چنار 📚✍🏻




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید

🔹امام جواد(ع): هر كه كار زشتی را تحسین و تأیید كند، در گناه آن شریک می‌باشد.
#صبح_نو

امروز دوشنبه
۱۴ خرداد ماه
۲۵ ذی‌القعده ۱۴۴۵
۳ ژوئن  ۲۰۲۴



📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زندگی کوزه آبی خنک و رنگین است،
آب این کوزه گهی تلخ و گهی شور و گهی شیرین است،

زندگی گرمی دل های به هم پیوسته است،
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است...

صبح دوشنبه تون بخير و شادی🌻❤️☀️
۱۴ خرداد




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛

#اطلاع_رسانی
مراسم عزاداری شهادت جوادلائمه (ع)

پنج‌شنبه ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۳
از ساعت ۲۰:۳۰

حسینیه ائمه اطهار علیه‌السلام
#برادران_خواهران



📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫

⭕️حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃

نقاش ﻣﺸﻬﻮﺭﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﻄﻮﺭ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩﻧﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ
ﻧﻘﺎﺵ ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﻏﺮﻕ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ ، ﮐﻪ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ، ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻋﻘﺐ ﺭﻓﺖ.

🌸ﻧﻘﺎﺵ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﻘﺐ ﺭﻓﺘﻦ ، ﭘﺸﺘﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻟﺒﻪ ﭘﺮﺗﮕﺎﻩ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪﺵ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺷﺨﺼﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻘﺎﺵ ﭼﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﻧﻘﺎﺵ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺗﺮﺱ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﻭ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﻮﺩ

🌸ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻗﻠﻤﻮﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺧﻂ ﺧﻄﯽ ﮐﺮﺩ! ﻧﻘﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ، ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ .ﺍﻣﺎ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪﺵ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻮﺩ...

🌸ﺑﺮﺍﺳﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺁﯾﻨﺪﻩ ماﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﮔﻮﯾﺎ ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﭼﻪ ﺧﻄﺮﯼ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ؛
ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢ
ﺧﺎﻟﻖ ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﻬﯿﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.


🍃
🌺🍃

✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانالهای خبری چنار 📚✍🏻




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح شد بیدار شو،
مهتاب بر بالین توست

آسمان با آن شکوهش،
بهت این آذین توست

چشم دل را بازکن
بر نغمه‌خوان خوش‌سخن

دلبری‌ها می‌کند،
هر صبح عطرآگین توست

صبح سه‌شنبه تون بخیر🌻❤️☀️

۱۵ خرداد




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛

#اطلاع_رسانی
مراسم عزاداری شهادت جوادلائمه (ع)

پنج‌شنبه ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۳
از ساعت ۲۰:۳۰

حسینیه ائمه اطهار علیه‌السلام
#برادران_خواهران



📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
❖.❖.❖
همیشه در دلم، حماسه وطن
شراره می‌زند، به جان اهرمن
تو را به لوح عشق، به دل نوشته‌ام
تو را به خون خویش، به جان سرشته‌ام
حال هوای این روزهای چنار

خدا قوت خدمت همه ی عزیزان😊

#داوار_یوماخ🐑🐏

باتشکر از سرکار خانم(ا.میرزایی)بابت ارسال فیلم و تصاویر🙏

@Chenaariha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چه نیمه ی خرداد ها رفت و نیامد یار
خوردیم با خونِ جگر هر روز حسرت را

در گور ، باید برد شاید ، آرزوها را
در خواب باید دید شاید روی حضرت را

گلهای باغت یک به یک پژمرده گردیدند
اما نمی گیریم ما ، از مرگ عبرت را

با ما کسانیکه فرج خواندند هم رفتند
آقا بیا ، با خود بیاور اهل رجعت را

دنیا ، سرِ ناسازگاری دارد ای موعود
برگرد ، روزی گدایان کن محبت را

#سعید_توفیقی

#امام_زمان_عج
#اللـ‌هـم_‌عجل_‌لولیڪ_الفرج




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫

⭕️حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃

تاجری دو شاگرد برای تجارت داشت که در سفرهای تجاری، آن دو را همراه خود می‌برد که بار تاجر بر شتر می‌زدند و از بار او مراقبت می‌کردند تا دزد و سارقی بر آن نزند یا در طول راه بر زمین نریزد. شرط یکی از شاگردان اخذ دستمزد، و شرط دیگری فقط اخذ پند و کلام از تاجر بود؛ و اگر تاجر به او دستمزدی می‌داد، آن را می‌گرفت ولی شرط کرده بود که اگر دستمزد از او دریغ کرد، پند و کلام و نصیحت را از شاگرد خود دریغ نکند.

شاگرد عاقل و طالب معرفت هر لحظه برای یادگرفتن درس و حکمتی همراه تاجر بود. روزی در بغداد به مردی برخورد کردند که مرد دیگری را ناسزا می‌گفت. مرد به نزد قاضی شکایت برد و قاضی به علت ناسزا حد قذف بر آن مرد رأی داد و چون مرد را توان شلاق‌خوردن در بدن نبود، شکایت را شاکی تغییر داده و بر اساس تغییر شکایت، رأی قاضی به جریمه 20 سکه طلا تغییر یافت.

تاجر روی به شاگرد خود گفت:
ای جوان! بدان چنانچه سیم و زر را در هر جا روی در کیسه و انبانی می‌نهی و درب کیسه را محکم می‌بندی و طلا در کیسه زندانی می‌کنی، باید زبان خود نیز پشت میله‌های دندان خود در دهان زندانی کنی. اگر کیسۀ زر بند دهانش باز شود، همۀ زرها به فنا می‌رود و اگر کیسه سوراخ شود شاید فرصتی یابی و زود بفهمی و سکه یا سکه‌هایی از تو فنا رود.

گاهی انسان سخن بی‌ربطی در تجارت می‌گوید، گویی کیسه او سوراخ است و اندک سکه‌ای ضرر می‌کند؛ ولی گاه کیسه زر باز می‌کند و زبان درنده از کام دهان رها می‌سازد و مثل آن مرد هرچه در کیسه زر داشت، بیرون می‌ریزد. پس بزرگ‌ترین کیسۀ زر تو دهان توست که باید بیش از کیسۀ زر همراه خود، مراقبش باشی.
🍃
🌺🍃

✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانالهای خبری چنار 📚✍🏻




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

💫🌟🌙#داستــــــــــان شـــــــــب🌙🌟💫

⭕️حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃

تاجری دو شاگرد برای تجارت داشت که در سفرهای تجاری، آن دو را همراه خود می‌برد که بار تاجر بر شتر می‌زدند و از بار او مراقبت می‌کردند تا دزد و سارقی بر آن نزند یا در طول راه بر زمین نریزد. شرط یکی از شاگردان اخذ دستمزد، و شرط دیگری فقط اخذ پند و کلام از تاجر بود؛ و اگر تاجر به او دستمزدی می‌داد، آن را می‌گرفت ولی شرط کرده بود که اگر دستمزد از او دریغ کرد، پند و کلام و نصیحت را از شاگرد خود دریغ نکند.

شاگرد عاقل و طالب معرفت هر لحظه برای یادگرفتن درس و حکمتی همراه تاجر بود. روزی در بغداد به مردی برخورد کردند که مرد دیگری را ناسزا می‌گفت. مرد به نزد قاضی شکایت برد و قاضی به علت ناسزا حد قذف بر آن مرد رأی داد و چون مرد را توان شلاق‌خوردن در بدن نبود، شکایت را شاکی تغییر داده و بر اساس تغییر شکایت، رأی قاضی به جریمه 20 سکه طلا تغییر یافت.

تاجر روی به شاگرد خود گفت:
ای جوان! بدان چنانچه سیم و زر را در هر جا روی در کیسه و انبانی می‌نهی و درب کیسه را محکم می‌بندی و طلا در کیسه زندانی می‌کنی، باید زبان خود نیز پشت میله‌های دندان خود در دهان زندانی کنی. اگر کیسۀ زر بند دهانش باز شود، همۀ زرها به فنا می‌رود و اگر کیسه سوراخ شود شاید فرصتی یابی و زود بفهمی و سکه یا سکه‌هایی از تو فنا رود.

گاهی انسان سخن بی‌ربطی در تجارت می‌گوید، گویی کیسه او سوراخ است و اندک سکه‌ای ضرر می‌کند؛ ولی گاه کیسه زر باز می‌کند و زبان درنده از کام دهان رها می‌سازد و مثل آن مرد هرچه در کیسه زر داشت، بیرون می‌ریزد. پس بزرگ‌ترین کیسۀ زر تو دهان توست که باید بیش از کیسۀ زر همراه خود، مراقبش باشی.
🍃
🌺🍃

✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانالهای خبری چنار 📚✍🏻




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
دنیا دو روز است

یک روز با تو و روز دیگر علیه توست

روزی که با توست مغرور نشو

و روزی که علیه توست نومید مگرد

زیرا هر دو پایان پذیرند.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شب بخیر




📡با ما به روز باشید...

به کانال ما بپیوندید 👇👇

┏━━━🍃💞🍂━━━┓
💐لینک کانال خبری چناردرتلگرام👇
@Chenaariha

┗━━━🍂💞🍃━━━┛
سلام
صبح زیباتون بخیر☺️

@Chenaariha