🌈🍀چکامه سبز🤍💚
217 subscribers
3.17K photos
365 videos
58 files
236 links
Download Telegram
در روزهای آخر اسفند
آسمان
طنازانه
رنگ پس می دهد به باد
و باد
اغواگرانه
بوسه می زند بر چشمانمان!
زمین اما
فرزندانش را می رماند
چون مادری خشمآگین!
در روزهای آخر اسفند....


#مرجانه_جعفریان


@chekamehsabz🍀
یکی از ملوک بی انصاف پارسایی را پرسید از عبادت‌ها کدام فاضل تر است گفت تو را خواب نیم روز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.

ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده به

وآنکه خوابش بهتر از بیداری است
آن چنان بد زندگانی مرده به

#سعدی
#گلستان


@chekamehsabz🍀
#چهارشنبه_سوری

خاک آخرین قاب عکس روی طاقچه را گرفت. می خواست بگذارد سرجایش اما نمی توانست چشم از قاب بردارد، نمی توانست دل بکند. وقتی بین انگشت هایش بود احساس می کرد به آدم های توی قاب نزدیک تر است. خانه را به هر زور و زحمتی بود تمییز کرده بود. با همه ی دردهای موذی استخوان هایش جنگیده بود تا یک بار دیگر در هفتاد سالگی مثل آن قدیم ها خودش خانه تکانی کند. مثل آن روزها که شبیه آدم توی قاب بود. روزهایی که بچه ها کوچک بودند و خانه شان حیاط داشت. آن قدر جان و توان داشت که خودش همه ی خانه را یک نفری خانه تکانی می کرد. می ماند شیشه ها و پرده هایشان که کار حاج ستار بود برای جمعه ی آخر سال. پنجشنبه اش را می رفتند سر خاک و جمعه اش حاجی به قول خودش " تیر خلاص" خانه تکانی را میزد. امسال اما تک تک بچه ها روزی چند بار زنگ زده بودند و قسمش داده بودند که کلثوم خانم را نیاورد برای خانه تکانی، که کرونا آمده و شوخی بردار نیست. گفته بودند ما هم نمیاییم. نه برای خانه تکانی نه عید دیدنی. اما خودش دلش نمی رفت خانه تمییز نشده باشد و سال را تحویل بگیرد. به هر زحمتی بود همه جا را نرم نرمک تمییز کرده بود حتی شیشه ها و پرده هایی را که سال ها بود کلثوم خانوم به جای حاج ستار تمییزشان می کرد با بخارشو برق انداخته بود. می دانست دستش دیگر مثل قبل نمی شود ولی مهم نبود باید وقتی سال جدید را تحویل می گرفت همه جا برق می زد. حتی سبزه را هم خودش سبز کرده بود. کاری که سال ها کنارش گذاشته بود. نگاهی به عکس انداخت و به حاج ستار سی و پنج ساله گفت: " فکرشو می کردی یه روزی طلا خانومت با پنج تا بچه  اینجوری تک و تنها به یه عکس زل بزنه؟" چشمش به عکس بود که صدای زنگ‌ تلفن از خاطره ها بیرونش کشید. دلش نمی خواست جواب بدهد. با خودش گفت : گور بابای این زندگی که واسه دو روز بیشتر موندن توش حتی بچه هامم نباید ببینم" پیام گیر گوشی روشن شد! نوه ی کوچکش می گفت : " سلام مامانی ! چارشنبه سوریت مبارک! مامان میگه غروب که شد پنبه بذارین تو گوشت مردم کرونا حالیشون نیست یه چی میترکونن خدای نکرده برای قلبتون خوب نیست". یادش آمد آخرین سه شنبه ی سال است. قاب را سر جایش گذاشت و با خودش گفت: " پاشم ! پاشم یه آشی درست کنم آجیل نمی تونم بخرم، دست آش پختن که دارم....


#شهرزاد_مقدادی


@chekamehsabz🍀
ای شاعران!
اتش را به شعرتان شعله ور کنید
وان پلیدی که ازسرما زاید
را به عدم کشانید
ای شاعران
شعله ایمانتان را بالا کشید
تا که
ظلم بشررا به یکدگر بسوزانید!
گرچه خاکستر خواهید شد
ولیکن ازخاکسترتان ققنوس
خواهد دمید🔥🔥🔥🔥

#شکوفه_پورصفری


@chekamehsabz🍀
Forwarded from عکس نگار
زیبا و گرم از عشق
ای تو گواه تاریخ
بر پاکی سیاوش
با شعله های سرخت
زردی غم زِ جان و روح و تنم
جدا کن
بر آتش درخشان
شعری سروده بادا
آغوش مِهر یزدان
بر ما گشوده بادا

#مرجانه_جعفریان



#چهار_شنبه_سوری_مبارک🔥🔥🔥



@chekamehsabz🍀
آتش می‌زنیم بر تار و پود غم هایمان
و عاشقانه شعر میشویم
و می سراییم

سرخی آتش را میپوشانم بر اندام زمین
و زردی رویمان را بر آخرین شاخسارهای خشک اسفند میسوزانیم

#مهناز_رضازاده


@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز🤍💚 (Marjaneh)
وه که از آتش گل عشق و محبت سر زده ست
تا که زردی را ز رخ بزداید و سرخی دهد

#مرجانه_جعفریان

#چهارشنبه_سوری_مبارک
❤️💚




@chekamehsabz🍀
از روی آتش پریدن
بی هیچ سرخی
که همه زردیم
آتش اما شعله ور است
و امید خورشید تا سحر است...

#فرزادسنایی
#چهارشنبه.سوری
#اسفند۹۸

@chekamehsabz🍀
آه !
ای همیشگی ترینم!
بنویس
در کتاب زندگی
ورقی !
که ما
بی نبرد
عشق را
باختیم به حسرت.....


#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀
این روزها گاهی برایم بنویس
دلتنگ رقص واژه های ناب توام
در پس بی تابی ثانیه ها
در حصار تنگ خانه
میان آشوب آدمهای بیقرار
که اینچنین شهر را به آتش مرگ میسوزانند
گاهی برایم بنویس
میخوانم و شاید شبیه غزل
زیر باران امید
ترانه وار برای پرستوهای بازگشته از کوچ
موسیقی بسازم
گاهی برایم بنویسم
نامه هایت عطر گل یاس میدهند
چند قدم مانده تا بهار
لیکن اینجا هنوز پاییز است.

#ترنم


@chekamehsabz🍀
آسمان را دوست دارم
ستاره های پرنور را دوست دارم
کوه ها،
آبشارها،
دشت ها،
مغازه ی شکلات فروشی کنار خانه را،
دوست دارم.
هنوز طعم کوفته های مادربزرگ را به یاد دارم
و بازی در حیاط خانه ای که حالا برج بی ریختی شده است را دوست دارم
چه اخلاق بدی دارم من!
همیشه چیزهایی که ندارم را دوست دارم...
از میان همه ی نداشته هایم،
تو نداشته ترینی...


#مهتاب_خاکپور


@chekamehsabz🍀
سوسو نزن ای آینه ی خاموش ، بمیر
با خورشید و ستاره مرا آغوش بگیر
ترسم همه ریخته است ، مهلت مرگم فرداست
با قلب و تبر اره و پیکر ، این جسم پر از درد ، هیولاست

#بلال_اصغری


@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز🤍💚 (M Chekamehsabz)
هوای اسفند مشکوک بود و رنگارنگ
چون معشوقی که نمی دانی می ماند یا ترک می کند,هوای اسفند پر از وحشت دوری بود و باد در سکونی عجیب می وزید و هاگهای تنهایی می پراکند!
هوای اسفند بوسه هایش را دریغ می کرد و باران قهر می بارید بر زمین خاکستری....
زمین اما, در زهدان مهر همیشگی اش باز عشق می پرواند و می بخشد و به آشتی لبخند می زند در آستان بهار ....

💚💚سال نو مبارک💚💚

#ادمین


@chekamehsabz🍀
🎼 آهنگ "مهربان منی..."
با صدای : #حجت_اشرف‌زاده


@chekamehsabz🍀
Mehrabane Mani
Hojat Ashrafzadeh
🎼 آهنگ "مهربان منی..."
با صدای : #حجت_اشرف‌زاده


@chekamehsabz🍀
🎼 آهنگ "آرزوم اینه..."
با صدای : #فریدون_آسرایی


@chekamehsabz🍀
Arezoum Ine
Fereydoun Asraei
🎼 آهنگ "آرزوم اینه..."
با صدای : #فریدون_آسرایی


@chekamehsabz🍀
من‌و مهتاب شدیم چشم به راه تو بیایی

پرده ی شب بکشی چهره زیبا بنمایی


#حسین_ابراهیم_نژاد


@chekamehsabz🍀
Forwarded from 🌈🍀چکامه سبز🤍💚 (Marjaneh)
دچار حال ارتحالم
دچار ارتحال حالم
ازین و آن بریده ام باز
غلط شده دوباره فالم
دوباره گشت سال تحویل
کجاست پس نکوی حالم؟؟
بهار هم نخواست ما را
که من خزان زده غزالم
ترا به پود جان برشتم
کنون گسسته است شالم
نفس درون سینه تنگ است
و خون چکد شکسته بالم
سپاهیان رنج , گویی
گسیل گشته از دو عالم
برون کشم ز سینه ام, دل
که عشق را کشد سگالم.....
تو نیستی و این بهاران
دریغ روز و ماه و سالم

#مرجانه_جعفریان


@chekamehsabz🍀
6 - Namenegari
RadioChehrazi
اصن نفهمیدیم کِی عید شد یا نشد!


@chekamehsabz🍀