داستان درباره دوتا دوست صمیمی و یه شهر کوچیکه. ریچل سالها پیش عاشق هنری جونز میشه، اما ترجیح میده پیش خودش نگهش داره، تا اینکه خانوادش تصمیم به ترک شهر میکنن و ریچل تصمیم میگیره با یه نامه همه احساساتش رو به هنری بگه. اون نامه رو لای یکی از کتابهای کتابفروشی خانوادگی جونز ها میذاره و سالها میگذره. الان ریچل باز به شهر برگشته، ولی هیچی دیگه مثل قبل نیست. این اگه یکی از بهترین کتابهای که خوندم نباشه قطعا یکی از بهترین رومنسایی که خوندم. همین خلاصه عاشقشم.
for : https://t.me/stairwaytoheavn ⭐️
for : https://t.me/stairwaytoheavn ⭐️
یه نمایشنامه خیلی کوتاه و زیبا. من تا الان سه بار خوندمش و راستش نمیدونم چطور ازش صحبت کنم که چیزی اسپویل نشه. داستان راجب یه نویسنده منزوی و ترش اخلاقه که بعد از مدتها به یک خبرنگار اجازه میده تا باهاش راجب کتاب اخیرش مصاحبه کنه. نمیدونم چرا ولی یکجورایی مطمئنم خوشت میاد
ازش. (اگه خواستی بگو برات pdf کتابو بفرستم)
for : https://t.me/theosrunning ⭐️
ازش. (اگه خواستی بگو برات pdf کتابو بفرستم)
for : https://t.me/theosrunning ⭐️
کتاب راجب خانوم ۳۰ ساله ای به اسم ونسا عه که پس از اتهامات اخیری که در رابطه با تعرض به کودکان به استادش خورده، درگیر داستان و گذشته خودش میشه و ارتباطش رو با استادش وقتی ۱۵ سالش بود رو مرور میکنه. کتاب disturbing و اذیت کننده ایه اما شخصیت ها خیلی خوب نوشته شدن، احساساتت به بهترین و بدترین شکل درگیر میشن و متاسفانه نمیتونی زمین بذاریش. و اینو به عنوان کسی میگم که لیست کتابهای خودت رو دید و خودشم تازه داره این کتابو میخونه. امیدوارم لذت ببری.
for : https://t.me/nymphoX3 ⭐️
for : https://t.me/nymphoX3 ⭐️
💋2
مجموعه سه گانه بنیاد راجب آینده زمینه. الان دوازده هزارسال از وقتی که امپراتوری کهکشانی کنترل و حکومت بر روی میلیون ها سیاره رو به دست گرفته میگذره. همه چیز در صلح میگذشت اما حالا دچار مشکلی شدن که داره تمدن هارو از بین میبره و تنها «هری سلدون» دانشمند با علم «روان تاریخ» قابلیت نجات کهکشان هارو داره. آیزاک آسیموف پدر ژانر علمی تخیلیه و من فکر میکردم چون کلاسیکه خیلی حوصله سر بر باشه ولی اصلا اینطور نیست. سه گانه بنیاد خیلی روونه و دنیای خیلی جالبی هم داره. امیدوارم لذت ببری.
for : https://t.me/Outis_BlueMeteor ⭐️
for : https://t.me/Outis_BlueMeteor ⭐️
👾1
اگست تازه به نیویورک اومده. یه شغل ساده با یه عالمه هم اتاقی عجیب غریب داره، هر روز با مترو رفت و آمد میکنه و معتقده هوشمندانه ترین روش گذذوندن زندگی اینه که تنها بگذرونیش. تا اینکه یه روز توی مترو متوجه دختر خیره کننده ای به اسم جین میشه، و اونجاست که معادلات اگست به هم میریزه. به یه استراحت نیاز داری پس بهت یه رام کام کوییر پیشنهاد میدم. امیدوارم لذت ببری 💋
for : https://t.me/whichisZouriy ⭐️
for : https://t.me/whichisZouriy ⭐️
❤1
کتاب راجب دو تا آدم سردرگم توی نیویورکه. همه کتاب در طول ۲۴ ساعت اتفاق می افته. دختری که خانوادش دارن دیپورت میشن، پسری که مجبور به قبولی فرصت تخصیلیه که هرگز نمیخواسته و همه چیز از یه تصادف اتفاقی شروع میشه. خیلی روون و سادس، دیالوگ های قشنگی داره و اگه مثل من باشی از اون فکت های علمی هم که اون وسطا نوشته لذت میبری. امیدوارم خوشت بیاد.
for : https://t.me/ctsatrs ⭐️
for : https://t.me/ctsatrs ⭐️
کتاب در زمان جنگ جهانی دوم و هنگامی که هلند تحت سلطه سربازان نازی بود اتفاق می افته. ماجرا اصلی کتابو زیاد لو نمیدم اما شخصیت اصلی داره تلاششو میکنه دنبال یهودی بگرده که قبلا توی خونه همسایشون قایم میشده. قلبم بسیار زیبایی داره، دلهره اوره و پلات های خوبی داره. توصیف مکان ها طوریه که حتی بوی اونجارو حس میکنی و قطعا کتابیه که به محض تموم شدنش دلتنگش میشی. امیدوارم لذت ببری.
for : https://t.me/NotesLake ⭐️
for : https://t.me/NotesLake ⭐️
🍓1
دوگانه «داس مرگ» خیلی کمتر از چیزی که لایقشه بهش توجه میشه. داستان راجب زمانیه که انسان ها موفق شدن مرگ طبیعی رو برکنار کنن و حالا برای کنترل جمعیت افرادی رو تعلیم میدن که برای مرگ آماده بشن. فضا سازی و شخصیت پردازی قوی داره، تروپ هاش بامزن و خلاصه حسابی اعتیاد اوره. امیدوارم ازش لذت ببری.
for : https://t.me/sillisleepyhead ⭐️
for : https://t.me/sillisleepyhead ⭐️
👍1
داستان راجب مارکوس عه که شغلش سلاخی انسان هاست، هرچند هیچکس دیگه اینجوری صداش نمیزنه. درواقع داستان مال وقتیه که تمام گوشت حیوانات مسموم شده و طی یه سیستم مریض و پیچیده ای، انسان ها دست به کانیبالیسم یا همون انسان خواری میبرن. امیدوارم لذت ببری.
for : https://t.me/thiscantbeworst ⭐️
for : https://t.me/thiscantbeworst ⭐️
💋1
شان بایتل خاطرات خودش رو نوشته و کتاب حالت بیوگرافی داره ولی راستش من تا همین چند وقت پیش اینو متوجه نشده بودم از بس شبیه یه رمان فیکشن نوشته شده. اون صاحب یکی از بزرگترین مغازه های کتاب های دست دوم توی اسکاتلند شده و خاطرات هرروزش رو ثبت میکنه. اتفاق آنچنان عجیبی توی کتاب رخ نمیده ولی خیلی کتاب بامزه و جالبیه. امیدوارم لذت ببری.
for : https://t.me/myhappyending ⭐️
for : https://t.me/myhappyending ⭐️