💞کافه تک رمان💞
44.3K subscribers
14.9K photos
71 videos
18.2K files
7.7K links
کانال درخواست کافه‌تک‌رمان:
@CaffeTakRoman2

گروه چت‌و‌نقد کافه‌تک‌رمان:
https://t.me/+QKmYoyhNTk81ZDU0

کانال رمان‌های آنلاین کافه‌تک‌رمان:
@CaffeTakOnline
Download Telegram
📚 نام رمان: #در_رویای_بابل

نویسنده: #ریچارد_براتیگان

📖 تعداد صفحات: 237

📋خلاصه رمان:
داستان کتاب روایت یک کارآگاه خصوصی‌ست که در خواب و خیال شهر قدیمی و افسانه‌ای بابل، تمام زندگی‌اش را باخته است.جوانی ناموفق و جویای کار که خود را کارآگاه خصوصی می‌نامد؛ در حالیکه مقروض و بی‌خانمان و آواره است به وضعیتی دچار شده که حتی در پیاده‌رو به کاسه‌ی یک گدا لگد می‌زند تا موقع جمع کردن پول‌ها چند سنتی گیرش بیاید؛ در اوج گرسنگی و درماندگی؛ به ناگاه پیشنهادی از افراد مرموزی دریافت می‌کند تا در ازای پول قابل توجهی جنازه یک زن را از سرد خانه‌ی شهر بدزدد. پیشنهاد را می‌پذیرد و با کمک دوستی جسد را می‌دزدد و...


📝 ژانر: #خارجی


📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

📌 می تونید همین حالا نظرتون رو راجع به رمان در پیج اینستاگرام بیان کنید:
💌 http://Instagram.com/_u/cafeetakroman

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
اولین تاثیر فقر کشتن فکر است، یعنی اگر شما به اندازۀ کافی برای حیات خود پول نداشته باشید بردۀ بی‌اختیار پول خواهید شد همان شرایطی که طبقه متوسط به آن گذران زندگی می‌گویند!

#جرج_اورول

@CaffeTakRoman📘☕️
#یک_جرعه_از_غزلیات_حافظ

عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عارف از خنده می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد
من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد
چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار
هر که در دایره گردش ایام افتاد
در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد
آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی
کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاد
زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت
کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد
هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است
این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد
صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی
زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد


#حافظ

@CaffeTakRoman📘☕️
📚 نام رمان: #انتخاب_کن_کودکت_یا_معشوقه_ات

نویسنده: #آرام

📖 تعداد صفحات: 466

📋خلاصه رمان:
رمان در مورد دختری به نام نفس هست که دانشگاه تهران قبول شده و از شیراز به تهران میاد... سال دوم دانشگاه به تولد دوستش دعوت ميشه، تو این تولد اتفاقی براش میافته که باعث ميشه مسیر زندگیش به کلی تغییر کنه...
برای فهمیدن ادامه رمان ، با نفس داستان همراه بشید...


📝 ژانر: #عاشقانه


📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

📌 می تونید همین حالا نظرتون رو راجع به رمان در پیج اینستاگرام بیان کنید:
💌 http://Instagram.com/_u/cafeetakroman

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
بعدها فهمیدم که انقدر حوصله ندارم که به راستی کسی را دوست بدارم و خیال می کردم از احساس تحقیری که نسبت به خود دارم خواهم مرد. سپس به این نتیجه رسیدم که دیگران هم به راستی کسی را دوست نمی دارند و فقط بایستی بپذیریم که کم و بیش مانند دیگران باشیم.


#آدم_اول
#آلبرکامو


@CaffeTakRoman📘☕️
بگذار بگویم آنچه در سینه مراست

در سینه‌ی صاف و پاک و بی کینه مراست

من شنبه‌ی کاری‌ام که از خستگی‌ام

هر دم هوس وصال آدینه مراست.


#ابراهیم_ناعم
#پارت_دوم

@CaffeTakRoman📘☕️
دوستان عزیز روزهای #فرد با ما همراه باشید با:

📚 نام کتاب صوتی: #زوربای_یونانی

✍️ نویسنده: #نیکوس_کازانتزاکیس

🗣 راوی: #آرمان_سلطان_زاده

📋 خلاصه رمان:
تم اصلی کتاب رهاشدن از مباحث و دغدغه های متافیزیکی ودر عوض درک لذت های زندگی است.رمان اساسا متمرکز بر شخصیت زورباست ، زوربایی که نامه اش را اینگونه امضا می کند:بنده شیطان صفت درگاه خداوندزوربا، که شور و شوقی واقعی به زندگی دارد و فکر و روحش از هرگونه تعصبی عاری است و به ریش همه اندیشه‌ها و باورهای رایج می‌خندد، و مظهر انسانی آزاده و ماجراجوی واقعی زندگی است، به دوستش که به نامهای «کاغذ سیاه کن» و «موش کاغذخوار» می‌نامد بی‌اعتنا به همه‌چیز درس زندگی می‌دهد، و این درسها را با حرف زدن، با آواز خواندن، با رقصیدن و با نواختن سنتور محبوبش که همچون جان برایش ضروری است بیان می‌کند. گئورگس زوربا، که الهام‌بخش نویسنده در آفریدن قهرمان داستانش آلکسیس زوربا است ، به سال ۱۹۴۲ در صربستان بدرود زندگی گفت.
شخصیت زوربا را با عناوینی چون زوربای وحشی و مکار/آواره زمخت و خشن/پیرمرد عجیب و غریب/روح بزرگ و تباه نشده توصیف شده است.مهمترین ویژگی شخص و شخصیت زوربا رهایی اوست از همه ی قیود حتی از قید بی قیدی.این رهایی به زوربا نوعی شادی عمیق و پایدار بخشیده است تا جایی که گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند حاشا که کک این شخص گزیده گردد!

#قسمت_سیزدهم

📌 لینک قسمت اول:
https://t.me/caffetakroman/58015

📌 لینک قسمت قبل:
https://t.me/caffetakroman/58492

📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
بیار باده که دوشَم سروش عالم غیب

نوید داد که عام است فیض رحمت او...

#حافظ
#شب_بخیر

@CaffeTakRoman📘☕️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آری تو باید شاد باشی
شاد بودن بهترین انتقام از زندگی است
بر آنچه گذشت
آنچه شکست
آنچه نشد
غم نخور ..

#صبح_بخیر


@CaffeTakRoman📘☕️
📚 نام رمان: #مرداب_روح

نویسنده: #جیمز_هالیس

📖 تعداد صفحات: 63

📋خلاصه رمان:
کتاب مرداب روح به قلم جیمز هالیس، جایگاه و نقش تاثیرگذار رنج‌ها و سختی‌ها در رشد روحی انسان را مورد بررسی قرار داده و نشان می‌دهد در گذر از این رنج‌هاست که هدف، شان و عمیق‌ترین معنای زندگی بر انسان آشکار می‌شود.

این کتاب حکایت مکرر همۀ انسان‌هاست. در این روزگار که نومیدى و احساس درماندگى، واقعیتى همه‌گیر به نظر مى‌رسد، تصور آرامش و شادى ماندگار و ناب، معنایى کاملا دور از ذهن و غیر ملموس شده است و یا به ناگزیر در تسخیر سرگرمى‌های سطحى و زود گذر و وابسته به نمونه‌هایى که خود ناقص و گذرا هستند درآمده است.

📝 ژانر: #خارجی


📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

📌 می تونید همین حالا نظرتون رو راجع به رمان در پیج اینستاگرام بیان کنید:
💌 http://Instagram.com/_u/cafeetakroman

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
آن‌هایی که بیش از بقیه از مرگ می‌ترسند، کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک می‌شوند...


#اروین_دی_یالوم

@CaffeTakRoman📘☕️
#یک_جرعه_از_غزلیات_حافظ

آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد


#حافظ

@CaffeTakRoman📘☕️