💞کافه تک رمان💞
44.2K subscribers
14.8K photos
49 videos
18.2K files
7.64K links
کانال درخواست کافه‌تک‌رمان:
@CaffeTakRoman2

گروه چت‌و‌نقد کافه‌تک‌رمان:
https://t.me/+QKmYoyhNTk81ZDU0

کانال رمان‌های آنلاین کافه‌تک‌رمان:
@CaffeTakOnline
Download Telegram
هر وقت یاد بگیریم از آنچه که درست روبروی ماست لذت ببریم، در نهایت می توانیم زندگی را همان طور که هست زندگی کنیم. با هوگه بهشتی امن خلق می کنیم، جایی که بدون هیچ استرسی می توانیم خودمان باشیم و ذهنمان را رها کنیم. ما کسانی را که عاشقشان هستیم به دنیایمان دعوت می کنیم و محیطی از همبستگی می سازیم.


#هوگه
#پیا_ادبرگ

@CaffeTakRoman📘☕️
#یک_جرعه_از_غزلیات_حافظ

منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
نوای من به سحر آه عذرخواه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاک در دوست پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواه من است
مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی
رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادب باش و گو گناه من است

#حافظ

@CaffeTakRoman📘☕️
📚 نام رمان: #کالی

نویسنده: #پریسا_نعمت_اللهی

📖 تعداد صفحات: 665

📋خلاصه رمان:
درد به استخوانم رسیده، اما هنوز خودم را نباخته‌ام و روزگار را زندگی می‌کنم، خودم را به بی خیالی می زنم و انقدر می خندم که سرم از آن همه حماقت هایی که کردم درد می گیرد. تنها که می شوم زنی مدفون در من سر از زیر گور بی خیالی هایش بیرون می‌آورد، تو را از پس ذهنش بیرون می‌کشد، و درست مقابلش می‌نشاند، به چشمانت خیره می‌شود، بدون حرف، بدون گلایه شاید هنوز هم برق نگاهت او را می‌ترساند، شاید هم دلش شور کس دیگری را می زند…




📝 ژانر: #عاشقانه


📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

📌 می تونید همین حالا نظرتون رو راجع به رمان در پیج اینستاگرام بیان کنید:
💌 http://Instagram.com/_u/cafeetakroman

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
⁣بعضی وقت‌ها از خودم می‌پرسم که ما چرا بچه‌دار می‌شویم؟ فکر میکنم جوابش این باشه که تو یه نقطه از زندگی به این نتیجه می‌رسیم که بدجور خراب کردیم و قابل بازگشت هم نیست. ⁣پس تصمیم می‌گیریم که دوباره شروع کنیم از اول، بخاطر همین بچه‌دار میشیم.
⁣⁣
⁣کپی‌های کوچکی از خودمون به وجود میاریم و بهشون میگیم تو باید کارهایی که من نتونستم رو انجام بدی، اون جایی که شکست خوردم به موفقیت برسی.⁣ ⁣چون میخوام اینبار دیگه همه چیز درست پیش بره …⁣
⁣⁣
⁣بی حساب بچه‌دار شدن اشتباه است، بچه‌دار شدن برای کاستن از تنهایی خویش غلط است، هدف‌دار کردن زندگی با تولید چون خودی، اشتباه است. و اشتباه است اگر با تولید مثل، درصدد رسیدن به جاودانگی باشیم!⁣
⁣⁣
#وقتی_نیچه_گریست
#اروین_د_یالوم

@CaffeTakRoman📘☕️
بپرسید هر یک زراتشت را

نمایان به یکدیگر انگشت را

همی رفت تا پیش یزدان پاک

به دل شادمان و به تن ترسناک

وز آن پس که راه نیایش گرفت

سخن‌ها ز دادار پرسش گرفت

از اول بپرسید کاندر زمین

کدام است از بندگان بهترین

چنین داد پاسخ بدو یک خدای

که جاوید بوده‌ست و باشد به جای

#کیکاووس_رازی
#پارت_ششم

@CaffeTakRoman📘☕️
دوستان عزیز روزهای #فرد با ما همراه باشید با:

📚 نام کتاب صوتی: #سران_و_سلاطین

✍️ نویسنده: #تیلور_کالدول

🗣 راوی: #پریوش_زاهدی

📋 خلاصه رمان:
آمریکای قرن نوزده، رویاهای دل انگیز بسیاری از مردم رنج دیده و محنت کشیده ی جهان بود. مردمانی که در سرزمین های خود از حکام ستمگر و ستم قومی و فقر و بدبختی به جان می آمدند، برای به دست آوردن لقمه نانی و برای دست یافتن به زندگی مرفهی، راهی آمریکا می شدند. این مردمان انبوه مهاجر،فکر می کردند، آمریکا سرزمینی است که آنان را از گرسنگی نجات می دهد؛ رنج هایشان را تسلی می بخشد و خوشبختی و معنویت را برایشان به ارمغان می آورد. ولی این مردمان از خویش بیگانه، که ستم های ستمگران و فقر و بدبختی و ستم قومی روح و جانشان را چون موریانه خورده بود، در سرزمین رویایی خود، یعنی آمریکا، با خیل عظیم تر روابط ضد انسانی و ضد بشری روبرو شدند. این سیل عظیم مهاجران به زودی دریافتند که یا باید هم چنان ستم های ستمگران و فقر و گرسنگی را تحمل کنند و یا برای ثروت اندوزی و لذت جویی، بقایای خصلت های انسانی و معنوی خویش را زیر پا بگذارند و برای دست یافتن به زندگی مادی مرفه و کاخ نشینی، خود شیوه ی ستم گران را در پیش گیرند. باری این چنین بود که این گروه برای ثروت اندوزی، غارت و چپاول و آدم کشی را شیوه ی زندگی خود ساختند و مظاهر معنویت، یعنی کلیسا، و کلا مذهب و خدا را به باد نیشخند گرفتند و با زیر پا گذاشتن این مظاهر معنوی و انسانی، چنان در قتل و غارت و چپاول تمام مردم ستم دیده ی جهان پیش تاختند که شهره ی جهان شدند.

#قسمت_بیست_و_نه

📌 لینک قسمت اول:
🖇 https://t.me/caffetakroman/56004

📌 لینک قسمت قبل:
🖇 https://t.me/caffetakroman/56958

📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
اگر روزم پریشان شد فدای تاری از زلفت

که هر شب با خیالت خواب‌های دیگری دارم


#شب_بخیر

@CaffeTakRoman📘☕️
پنجره!

بگشای از هم...

چون کتابِ قصه‌ی خورشید...

تا امیدم بازجوید،در صدف‌های دهانِ رنج...

صبحِ مروارید تابش را به ژرفا ژرفِ این دریای

دورافتاده‌ی نومید!

#احمد_شاملو
#صبح_بخیر


@CaffeTakRoman📘☕️
📚 نام رمان: #توقف_در_مرگ

نویسنده: #ژوزه_ساراماگو

📖 تعداد صفحات: 250

📋خلاصه رمان:روزی در کشوری مرگ تصمیم می گیرد که دیگر به سراغ آدم ها نرود و از روز اول ماه کسی در آن کشور فوت نمی کند . در ابتدا این خبر برای مردم هیجان انگیز است ولی بعد از مدتی متوجه مشکلات این شیوه زندگی می شوند و ....



📝 ژانر: #خارجی


📌 کانال کافه تک رمان:
📖 @CaffeTakRoman
📌 کانال درخواست رمان:
🧐 @CaffeTakRoman2
📌 کانال کافه تک آنلاین:
📖 @CaffeTakOnline

📌 می تونید همین حالا نظرتون رو راجع به رمان در پیج اینستاگرام بیان کنید:
💌 http://Instagram.com/_u/cafeetakroman

❤️🔝❤️لطفا لینک های ما رو به دوستانتون معرفی کنید.❤️🔝❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سقوط بخشی از مسیر است و لازم است همه یاد بگیرند که به تنهایی بلند شوند.
باید با هرچیزی فقط مانند یک واقعیت زندگی و بدون ترس روبرو شد؛ اتفاقات گزینه‌ی ما نیستند، بلکه نحوه واکنش به آن‌ها را ما انتخاب می‌کنیم.

#هیپی
#پائولو_کوئلیو

@CaffeTakRoman📘☕️
#یک_جرعه_از_غزلیات_حافظ

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
به یاد لعل تو و چشم مست میگونت
ز جام غم می لعلی که می‌خورم خون است
ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
اگر طلوع کند طالعم همایون است
حکایت لب شیرین کلام فرهاد است
شکنج طره لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دور باده به جان راحتی رسان ساقی
که رنج خاطرم از جور دور گردون است
از آن دمی که ز چشمم برفت رود عزیز
کنار دامن من همچو رود جیحون است
چگونه شاد شود اندرون غمگینم
به اختیار که از اختیار بیرون است
ز بیخودی طلب یار می‌کند حافظ
چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است


#حافظ

@CaffeTakRoman📘☕️