ویدیو مسیج کلیپ بالا

یه آقایی روی سرش سه تا،تار مو داشته میره سلمونی و میگه موهامو فرفری کن،
سلمونی داشته فرفری میکرده،یه تار مو کنده میشه،
سلمونی میگه ببخشید یکیش کنده شد،آقاهه میگه اشکال نداره،فرق راست برام باز کن.
سلمونی میاد فرق راست باز کنه،یکی از موها کنده میشه.
بعدش میگه ببخشید یه تار موی دیگه تون هم کنده شد.
آقاهه میگه،اشکال نداره،بقیه شو پریشون کن...😂😂😂😂

سلام حضرت دکتر، سلام حضرت سلطان

يك روز برايت تعريف خواهم كرد
ان شب كه رفتي
باران امد
و من زير باران تا صبح خيابان ها را پياده رو كردم
يك روز
برايت خواهم گفت
بعد از تو
شب ها از پا درد خوابم نميبرد
راستي
اصلن شب ها خوابم نميبرد
و صب ها
زندگي شده بود بيداري الكي
يك روز برايت تعريف خواهم كرد
كه من بين جدايي و رفتن
جاودانگيت را برگزيده ام
كه تو باشي و من نتوانم هيچكس را دوست داشته باشم
يك روز برايت خواهم گفت
تو به من يك عمر قدم زدن در باران بدهكاري
يك عمر چاي خوردن در بالكن
اب دادن گل ها
يك روز برايت خواهم گفت
و من ايستادم گريه نكرده ام
كه نشود برگردي
يك روز خواهم گفت
كه هيچ وقت نخواسته ام برگردي
حالا كه رفته اي ديگر نيا

#علي_ضيا

@caffe_ziya_khan

اینجا فک کنم مجری جان، خیلی عصبانی بوده...😐😐🤭🤭🤭

دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود «خدا رو چه دیدی شاید شد».
یادم میاد همون سال یکی از بچه‌ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره... دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می‌کردیم و حالمون خراب بود. گریه‌مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی‌تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی‌تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صدبار دیده بود. سی دی ۹ تایتانیک رو اون برای همه‌ی ما آورده بود. معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت...
« خدا رو چه دیدی شاید شد ».
وقتی این رو گفت همه‌ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره.
امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته... مثل همون روز تو مدرسه
گریه م گرفت.
فکر می‌کنی رسیدن به آرزوت محاله؟
«خدا رو چه دیدی شاید شد»

#حسین_حائریان
@caffe_ziya_khan

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها
که اشتباه نمی‌کنند!
بايد راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دريا می‌رسند
بعضی هم به دريا نمی‌رسند.
" رفتن، هيچ ربطی به رسيدن ندارد! "

#شبتون_قشنگ_نازناضیا🌿🌼🌿

@caffe_ziya_khan

موسیقیِ شب 💚💚

منبع:
#aliziya_fan_f
وقتی حاجی میخواد بره آرایشگاه موهاشو کوتاه کنه😀حاجی کچل نکن؛ ب قول جناب خان حداقل نیماریی بزن ها؟از ما گفتن دیگه...!😉😌
.



@caffe_ziya_khan

#کافه_ziya_خان

گفتنی نیست

ولی

بی تو کماکان در من

نفسی هست،

دلی هست،

ولی جانی نیست . . . !!!

#صبحتون_بخیر_نازناضیا 🍃🌷🍃


@caffe_ziya_khan

اما
همه ي راه ها كه با پا پيموده نميشود

دستت را به من بده

فکر کنم ضیا شبیه حسن کچل شده که خودشو قایم کرده😐🤦‍♀️👨‍🦲💇‍♂️
الان رفته زیر تختو گریه میکنه زاری میکنه میگه کاااش گوش میدادم و کچل نمیکردم
بهش بگید بیا کلاه گیسو واسه همین روزا ساختن

https://www.instagram.com/p/CDGIzCjsqOg/?igshid=9vg0sawbws5x

بازگشت مجدد فرمول یک

#کافه_ziya_خان

See this Instagram photo by @tv1.irib: https://www.instagram.com/p/CDGZ8W7DhZu/?utm_source=ig_web_button_share_sheet

📅 ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ ⏰ ۱۴:۰۴:۵۲

متن پیام: یه واقعیت نه چندان شیرین که پشت این پست حاج علی هست و هیچکسی بهش توجه نمیکنه!
مدل مو کاملا شخصیه و اگر کسی بخواد موهاشو کوتاه کنه,بلند کنه یا کچل کنه فقط 1دلیل میتونه داشته باشه که علنی بخواد نظر بپرسه…
اونم اینه که داره از یارش میخواد که نظر بده…داره غیر مستقیم به عزیرترینش میگه：تو مگه موهای منو دوست نداشتی؟!حالا میخوام بزنمشون… اصلا حواست به من هست دلبر؟!

🟢سلام دوستان ضيايى
امشب اتحاد داريم راس ساعت ٢١