This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سکانسی زیبا از فیلم قلندر به همراه رقص و هنرنمایی ستاره ی فروزان سینمای ایران زنده یاد بانو فروزان و زنده یاد استاد مرتضی احمدی
#فروزان #مرتضی_احمدی #فیلم_فارسی #قلندر #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
#فروزان #مرتضی_احمدی #فیلم_فارسی #قلندر #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
تصویری زیبا از سلطان جذبه ی سینمای ایران زنده یاد استاد ناصر ملک مطیعی به همراه بانو آفرین عبیسی از پیشکسوتان سینمای ایران
#ناصر_ملک_مطیعی #آفرین_عبیسی #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
#ناصر_ملک_مطیعی #آفرین_عبیسی #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
به پاهای خودت
موقع راه رفتن نگاه کن....
داٸما یکی جلو هست و یکی عقب...
نه جلویی بخاطر جلو بودن مغرور میشه...
نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت...
چون میدونن شرایطشون داٸم عوض میشه...
روز های زندگی ما هم دقیقا همین حالته...
دنیا دو روزه...
روزی باتو ، روزی علیه تو...
روزی که با توهست،مغرور نشو...
روزی که علیه تو هست،ناامید نشو...
هر دو میگذره
@caffe_khatereh
موقع راه رفتن نگاه کن....
داٸما یکی جلو هست و یکی عقب...
نه جلویی بخاطر جلو بودن مغرور میشه...
نه عقبی چون عقب هست شرمنده و ناراحت...
چون میدونن شرایطشون داٸم عوض میشه...
روز های زندگی ما هم دقیقا همین حالته...
دنیا دو روزه...
روزی باتو ، روزی علیه تو...
روزی که با توهست،مغرور نشو...
روزی که علیه تو هست،ناامید نشو...
هر دو میگذره
@caffe_khatereh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنونس فیلم پاپوش با هنرنمایی زنده یاد استاد رضا بیک ایمانوردی استاد مرتضی عقیلی بانو هاله نظری زنده یاد استاد یدالله شیراندامی زنده یاد استاد فرشید فرزان
فیلم پاپوش در سال هزار و سیصد و پنجاه و دو به نویسندگی و کارگردانی استاد اسماعیل پور سعید ساخته شد
#مرد_هزار_چهره_سینمای_ایران #رضا_بیک_ایمانوردی #مرتضی_عقیلی #هاله_نظری #یدالله_شیراندامی #فرشید_فرزان #فیلم_فارسی #پاپوش #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
فیلم پاپوش در سال هزار و سیصد و پنجاه و دو به نویسندگی و کارگردانی استاد اسماعیل پور سعید ساخته شد
#مرد_هزار_چهره_سینمای_ایران #رضا_بیک_ایمانوردی #مرتضی_عقیلی #هاله_نظری #یدالله_شیراندامی #فرشید_فرزان #فیلم_فارسی #پاپوش #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
یک فنجون خاطره
آنونس فیلم پاپوش با هنرنمایی زنده یاد استاد رضا بیک ایمانوردی استاد مرتضی عقیلی بانو هاله نظری زنده یاد استاد یدالله شیراندامی زنده یاد استاد فرشید فرزان فیلم پاپوش در سال هزار و سیصد و پنجاه و دو به نویسندگی و کارگردانی استاد اسماعیل پور سعید ساخته شد #…
مهدی (رضا بیک ایمانوردی) در بازی قماری که دوستش حسین (یدالله شیراندامی) راه انداخته شرکت میکند. حسین به کمک فخری (توتیا) قاپهای مهدی را عوض میکند و پول کلانی از مهدی میبرد. مهدی ماجرا را درمی یابد و به خانهٔ فخری میرود. فخری که توسط حسین مجروح شده میمیرد و پلیس مهدی را به جرم قتل فخری بازداشت میکند. حسین که قصد دست درازی به بتول، زن مهدی، را دارد باعث مرگ بتول میشود. محمود (فرشید فرزان)، پسر مهدی، تنها میماند و ناچار راه پدر را ادامه میدهد. پس از چند سال محمود و حسین، بدون آنکه همدیگر را بشناسند، با هم آشنا میشوند. آسیه (هاله) دختر حسین، و محمود به هم علاقمند میشوند. حسین محمود را از روی خال بازویش میشناسد و مهدی پس از بیست سال از زندان آزاد میشوند و با ظاهری مبدل به سراغ حسین میرود و در بازی قمار تمام اموال حسین را میبرد و سپس خود را معرفی میکند. سرانجام اکبر، دوست محمود، توسط حسین به قتل میرسد و حسین نیز به ضرب گلوله پلیس از پا در میآید.
#مرد_هزار_چهره_سینمای_ایران #رضا_بیک_ایمانوردی #مرتضی_عقیلی #هاله_نظری #یدالله_شیراندامی #فرشید_فرزان #فیلم_فارسی #پاپوش #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
#مرد_هزار_چهره_سینمای_ایران #رضا_بیک_ایمانوردی #مرتضی_عقیلی #هاله_نظری #یدالله_شیراندامی #فرشید_فرزان #فیلم_فارسی #پاپوش #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺳﺖ!!!
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﯽ،
ﮐﺴﯽ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ!
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ،
ﮐﺴﯽ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ!
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯽ،
ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ!
ﺍﻣﺎ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﻮﯼ؛
ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺯﻧﺸﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ...!
@caffe_khatereh
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﯽ،
ﮐﺴﯽ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﺪ!
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ،
ﮐﺴﯽ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ!
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯽ،
ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ!
ﺍﻣﺎ ﮐﺎﻓﯽ ﺳﺖ
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﻮﯼ؛
ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺯﻧﺸﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ...!
@caffe_khatereh
یک فنجون خاطره
کمانچه نوازی زیبای زنده یاد سیاوش زندگانی در قالب افشاری #سیاوش_زندگانی #کافه_خاطره @caffe_khatereh
سیاوش زندگانی در ۱۵ شهریور ۱۳۲۱ در آبادان متولد شد او در کودکی والدین خود را در حادثهٔ رانندگی جادهٔ دزفول از دست میدهد و پس از آن نزد عموی خود زندگی مینمایند. نام پدر وی عباسعلی آخوندی بود اما سیاوش نام خانوادگی خود را به زندگانی تغییر داد.
سیاوش از سن هفت سالگی به صورت خودآموز با نواختن فلوت آشنا شد و پس از دو سال همکاری خود را با رادیو آبادان (شرکت نفت) آغاز کرد، در واقع وی از ۹ سالگی همکاری خود را با مؤسسات هنری کشور شروع نمود. او مدت دو سال همکاری خود را با این رادیو ادامه داد و در ارکسترهای گوناگون مشغول فعالیت شد.
زندگانی در یازده سالگی توسط سید احمد هاشمیپور به حسن علنسا که از نوازندگان چیرهدست ویولن و کمانچه آن دوران بود معرفی شد و با ویولن و نواختن آن آشنا گشت و پس از مدتی بسیار کوتاه در تلویزیون آبادان (کانال ۳) هفتهای یک شب به صورت زنده مشغول تکنوازی و اجرای برنامه گردید، در این میان هم ارکستری را به وجود آورد که با خوانندگان آماتور شهر آبادان و حومه اقدام به اجرای برنامههای موسیقی میکردند. به گونهای که در مدتی کوتاه مکتب نوازندگی خود را بنا کرد.
سیاوش، در سن بیست سالگی به تهران آمد و همکاری خود را با سازمان رادیو و تلویزیون ایران آغاز کرد و پس یک سال که از ادامه همکاری وی با این سازمان گذشت، به سمت کارمند دبیرخانه و تهیهکنندۀ موسیقی استخدام و مشغول کار شد.
وی ضمن تکنوازی ویولن و اداره ارکستر، آهنگسازی را نیز به عهده داشت و با ویولنیستهای معروفی نظیر پرویز یاحقی، حبیبالله بدیعی و اسدالله ملک همدوره بود.
زندگانی در سال ۱۳۴۶ با خانم گلناز کریمی ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نامهای امید و امین بود که هر دو هنرمند هستند.
سیاوش زندگانی در سن ۶۲ سالگی در تهران درگذشت و در روز جمعه ۱۳۸۳/۲/۴ در قطعه۸۸ (قطعه هنرمندان) بهشت زهرا به خاک سپردهشد.
#سیاوش_زندگانی #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
سیاوش از سن هفت سالگی به صورت خودآموز با نواختن فلوت آشنا شد و پس از دو سال همکاری خود را با رادیو آبادان (شرکت نفت) آغاز کرد، در واقع وی از ۹ سالگی همکاری خود را با مؤسسات هنری کشور شروع نمود. او مدت دو سال همکاری خود را با این رادیو ادامه داد و در ارکسترهای گوناگون مشغول فعالیت شد.
زندگانی در یازده سالگی توسط سید احمد هاشمیپور به حسن علنسا که از نوازندگان چیرهدست ویولن و کمانچه آن دوران بود معرفی شد و با ویولن و نواختن آن آشنا گشت و پس از مدتی بسیار کوتاه در تلویزیون آبادان (کانال ۳) هفتهای یک شب به صورت زنده مشغول تکنوازی و اجرای برنامه گردید، در این میان هم ارکستری را به وجود آورد که با خوانندگان آماتور شهر آبادان و حومه اقدام به اجرای برنامههای موسیقی میکردند. به گونهای که در مدتی کوتاه مکتب نوازندگی خود را بنا کرد.
سیاوش، در سن بیست سالگی به تهران آمد و همکاری خود را با سازمان رادیو و تلویزیون ایران آغاز کرد و پس یک سال که از ادامه همکاری وی با این سازمان گذشت، به سمت کارمند دبیرخانه و تهیهکنندۀ موسیقی استخدام و مشغول کار شد.
وی ضمن تکنوازی ویولن و اداره ارکستر، آهنگسازی را نیز به عهده داشت و با ویولنیستهای معروفی نظیر پرویز یاحقی، حبیبالله بدیعی و اسدالله ملک همدوره بود.
زندگانی در سال ۱۳۴۶ با خانم گلناز کریمی ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نامهای امید و امین بود که هر دو هنرمند هستند.
سیاوش زندگانی در سن ۶۲ سالگی در تهران درگذشت و در روز جمعه ۱۳۸۳/۲/۴ در قطعه۸۸ (قطعه هنرمندان) بهشت زهرا به خاک سپردهشد.
#سیاوش_زندگانی #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
یک فنجون خاطره
کمانچه نوازی زیبای زنده یاد سیاوش زندگانی در قالب افشاری #سیاوش_زندگانی #کافه_خاطره @caffe_khatereh
او قبل از انقلاب، برای خوانندگان سرشناسی همچون هایده و مهستی مینواخت و آهنگسازی میکرد، اما در سالهای بعد از انقلاب، فعالیتش بسیار محدود شد. سبک نوازندگی او در ویولن متأثر از نوازندگیِ ساز کمانچه بود.
#سیاوش_زندگانی #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
#سیاوش_زندگانی #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
دلم یڪ آینه صورتت را میخواهد
تا ڪه بی پایان به آن زل بزنم
تا ڪه هر روز صبح بر من بتابی
و با لبخندت زیباتَرَم ڪنی...
دلم تویی را میخواهد که سڪوتم را
خنده هایت پر ڪرده است!...
تویی ڪه مهرت در دلم پرستیدنی شده
تو را میخواهد برای خواسته شدن...
تو را میخواهم که مرا کامل ڪنی تمامَم ڪنی
آغاز ڪنی بهاری را و پایان دهی زمستانم را
دلیلی برای فرار از شب
شوقی برای گشودن صبح
برای باز کردن چشم هایم
و گوش دادن به صدایت که وجودم را آرام میڪند...
دلم تو را میخواهد !
همین قدر ساده...همین قدر کوتاه!
@caffe_khatereh
تا ڪه بی پایان به آن زل بزنم
تا ڪه هر روز صبح بر من بتابی
و با لبخندت زیباتَرَم ڪنی...
دلم تویی را میخواهد که سڪوتم را
خنده هایت پر ڪرده است!...
تویی ڪه مهرت در دلم پرستیدنی شده
تو را میخواهد برای خواسته شدن...
تو را میخواهم که مرا کامل ڪنی تمامَم ڪنی
آغاز ڪنی بهاری را و پایان دهی زمستانم را
دلیلی برای فرار از شب
شوقی برای گشودن صبح
برای باز کردن چشم هایم
و گوش دادن به صدایت که وجودم را آرام میڪند...
دلم تو را میخواهد !
همین قدر ساده...همین قدر کوتاه!
@caffe_khatereh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گوشه هایی از هنرنمایی زنده یاد استاد احمد رسول زاده از پیشکسوتان دوبله ایران با حنجره ی طلاییشون
#احمد_رسول_زاده #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
#احمد_رسول_زاده #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
یک فنجون خاطره
تصویری زیبا از بانو آرزو غفاری از پیشکسوتان سینمای ایران #آرزو_غفاری #کافه_خاطره @caffe_khatereh
طاهره غفاری با نام هنری آرزو در سال هزار و سیصد و بیست و هشت در تهران متولد شد. وي فعاليت حرفه اي را با بازي در فيلم «سوغات فرنگ» به كارگرداني حسين مدني آغاز كرد
او همسر زنده یاد افشین مقدم خواننده قبل از انقلاب بود که در سنین جوانی و در ابتدای راه خوانندگی بر اثر تصادف در اول تیرماه هزار و سیصد و پنجاه و پنج در جاده هراز درگذشت . از افشین یک دختر و نوه به یادگار مانده است.
دلقک (۱۳۵۵) انگشتنما (۱۳۵۴) کمین (۱۳۵۴) آب توبه (۱۳۵۴) ابرمرد (۱۳۵۳) بنده خدا (۱۳۵۳) حسین آژدان (۱۳۵۳) سلام بر عشق (۱۳۵۳) یاور (۱۳۵۳) آقا مهدی کلهپز (۱۳۵۲) خیالاتی (۱۳۵۲) مروارید (۱۳۵۲) نعمت نفتی (۱۳۵۲) هلوی پوست کنده (۱۳۵۲) تپلی (۱۳۵۱) قایقرانان (۱۳۵۱) بدنام (۱۳۵۰)پهلوان بابا (۱۳۵۰) پهلوان در قرن اتم (۱۳۵۰)خانه به دوشان (۱۳۵۰)عمو یادگار (۱۳۵۰)مردان خشن (۱۳۵۰)
ملا ممد جان (۱۳۵۰) وحشی جنگل (۱۳۵۰)آژیر خطر (۱۳۴۹)آینه زمان (۱۳۴۹)جمعه شیرین (۱۳۴۹)قوز بالا قوز (۱۳۴۹)سرود زندگی (۱۳۴۸)آلونک (۱۳۴۷)چوب خدا (۱۳۴۷)سالار مردان (۱۳۴۷)گردباد زندگی (۱۳۴۷)من شوهر میخواهم (۱۳۴۷)سوغات فرنگ (۱۳۴۶)گلآقا (۱۳۴۶)معجزه (۱۳۴۶)امیرارسلان نامدار (۱۳۴۵)ستاره صحرا (۱۳۴۳)
#آرزو_غفاری #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
او همسر زنده یاد افشین مقدم خواننده قبل از انقلاب بود که در سنین جوانی و در ابتدای راه خوانندگی بر اثر تصادف در اول تیرماه هزار و سیصد و پنجاه و پنج در جاده هراز درگذشت . از افشین یک دختر و نوه به یادگار مانده است.
دلقک (۱۳۵۵) انگشتنما (۱۳۵۴) کمین (۱۳۵۴) آب توبه (۱۳۵۴) ابرمرد (۱۳۵۳) بنده خدا (۱۳۵۳) حسین آژدان (۱۳۵۳) سلام بر عشق (۱۳۵۳) یاور (۱۳۵۳) آقا مهدی کلهپز (۱۳۵۲) خیالاتی (۱۳۵۲) مروارید (۱۳۵۲) نعمت نفتی (۱۳۵۲) هلوی پوست کنده (۱۳۵۲) تپلی (۱۳۵۱) قایقرانان (۱۳۵۱) بدنام (۱۳۵۰)پهلوان بابا (۱۳۵۰) پهلوان در قرن اتم (۱۳۵۰)خانه به دوشان (۱۳۵۰)عمو یادگار (۱۳۵۰)مردان خشن (۱۳۵۰)
ملا ممد جان (۱۳۵۰) وحشی جنگل (۱۳۵۰)آژیر خطر (۱۳۴۹)آینه زمان (۱۳۴۹)جمعه شیرین (۱۳۴۹)قوز بالا قوز (۱۳۴۹)سرود زندگی (۱۳۴۸)آلونک (۱۳۴۷)چوب خدا (۱۳۴۷)سالار مردان (۱۳۴۷)گردباد زندگی (۱۳۴۷)من شوهر میخواهم (۱۳۴۷)سوغات فرنگ (۱۳۴۶)گلآقا (۱۳۴۶)معجزه (۱۳۴۶)امیرارسلان نامدار (۱۳۴۵)ستاره صحرا (۱۳۴۳)
#آرزو_غفاری #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آنونس فیلم تنها مرد محله با هنرنمایی زنده یاد استاد یدالله شیراندامی بانو پوری بنایی استاد مرتضی عقیلی بانو فرنگیس فروهر و زنده یاد استاد حسین شهاب و استاد عزت الله رمضانی فر
فیلم تنها مرد محله در سال هزار و سیصد و پنجاه و یک به نویسندگی زنده یاد استاد رضا عقیلی و به کارگردانی استاد داوود اسماعیلی ساخته شد
#یدالله_شیراندامی #پوری_بنایی #استاد_مرتضی_عقیلی #فرنگیس_فروهر #عزت_الله_رمضانی_فر #حسین_شهاب #رضا_عقیلی #داوود_اسماعیلی #فیلم_فارسی #تنها_مرد_محله #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
فیلم تنها مرد محله در سال هزار و سیصد و پنجاه و یک به نویسندگی زنده یاد استاد رضا عقیلی و به کارگردانی استاد داوود اسماعیلی ساخته شد
#یدالله_شیراندامی #پوری_بنایی #استاد_مرتضی_عقیلی #فرنگیس_فروهر #عزت_الله_رمضانی_فر #حسین_شهاب #رضا_عقیلی #داوود_اسماعیلی #فیلم_فارسی #تنها_مرد_محله #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
یک فنجون خاطره
آنونس فیلم تنها مرد محله با هنرنمایی زنده یاد استاد یدالله شیراندامی بانو پوری بنایی استاد مرتضی عقیلی بانو فرنگیس فروهر و زنده یاد استاد حسین شهاب و استاد عزت الله رمضانی فر فیلم تنها مرد محله در سال هزار و سیصد و پنجاه و یک به نویسندگی زنده یاد استاد رضا…
خلاصه داستان:
عده ای جاهل، به سرکردگی مصطفی گاوی (محمدعلی زرندی) به قهوهخانه ای میروند و چشمهای عکس اکبرخان (یدالله شیراندامی) پهلوان محل را، که به دیوار قهوهخانه نصب است، با چاقو درمیآورند. آنها به قهوه چی میگویند اگر اکبرخان چشمهایش را میخواهد باید به تهران بیاید. اکبر به تهران میرود و با علی (مرتضی عقیلی) آشنا میشود که ادعا میکند قادر است راه و رسم لوطی گری را به او بیاموزد. علی که قصد سرکیسه کردن اکبر را دارد عاقبت تصمیم میگیرد با او رو راست باشد. خواهر علی (پوری بنائی) به اکبر علاقه نشان میدهد، اما علی رقاصه ای به نام شهین (فرنگیس فروهر) را با اکبر آشنا میکند. اکبر ابتدا با چند تا از آدمهای مصطفی گاوی روبرو میشود و پس از زد و خورد با آنها رو در روی مصطفی گاوی قرار میگیرد و پشت او را به خاک میمالد. پس از آن اکبر همراه خواهر علی به زادگاهش بازمیگردد.
#یدالله_شیراندامی #بانو_پوری_بنایی #مرتضی_عقیلی #فرنگیس_فروهر #عزت_الله_رمضانی_فر #حسین_شهاب #رضا_عقیلی #داوود_اسماعیلی #فیلم_فارسی #تنها_مرد_محله #کافه_خاطره
@caffe_khatereh
عده ای جاهل، به سرکردگی مصطفی گاوی (محمدعلی زرندی) به قهوهخانه ای میروند و چشمهای عکس اکبرخان (یدالله شیراندامی) پهلوان محل را، که به دیوار قهوهخانه نصب است، با چاقو درمیآورند. آنها به قهوه چی میگویند اگر اکبرخان چشمهایش را میخواهد باید به تهران بیاید. اکبر به تهران میرود و با علی (مرتضی عقیلی) آشنا میشود که ادعا میکند قادر است راه و رسم لوطی گری را به او بیاموزد. علی که قصد سرکیسه کردن اکبر را دارد عاقبت تصمیم میگیرد با او رو راست باشد. خواهر علی (پوری بنائی) به اکبر علاقه نشان میدهد، اما علی رقاصه ای به نام شهین (فرنگیس فروهر) را با اکبر آشنا میکند. اکبر ابتدا با چند تا از آدمهای مصطفی گاوی روبرو میشود و پس از زد و خورد با آنها رو در روی مصطفی گاوی قرار میگیرد و پشت او را به خاک میمالد. پس از آن اکبر همراه خواهر علی به زادگاهش بازمیگردد.
#یدالله_شیراندامی #بانو_پوری_بنایی #مرتضی_عقیلی #فرنگیس_فروهر #عزت_الله_رمضانی_فر #حسین_شهاب #رضا_عقیلی #داوود_اسماعیلی #فیلم_فارسی #تنها_مرد_محله #کافه_خاطره
@caffe_khatereh