#معرفی_فیلم ارتش سایه ها
The Army of Shadows(1969)
🎥تمام قید و بندهای دست و پاگیر و من درآوردی فرو ریخته و ارزشهای اصیل و عمیق جایگزین آن شده؛ اختلاف طبقاتی – اختلاف جنسی و مرزهای کافر و مؤمن همه فرو ریخته و زن و مرد، اشرافی و کارگر و حتی کمونیست و کشیش در یک سنگر میجنگند. گاهی در کنار هم، گاهی بدون آنکه حتی از وجود دیگری خبر داشته باشند، هرکسی به سهم خود علم مبارزه را به دوش میکشند. فرانسه ظریف و فانتزی که به رمانتیسم عشق میورزید، ناگهان خشن و مبارز میشود و رئالیسم یا ایدهآلیسم در دنیای اندیشه اش فرمانروایی میکنند. چطور این چنین جمع اضدادی روی داد، روح ظریف و عاشق تجملات فرانسوی که در نبردی بی رحمانه – خشن و سراسر منطقی میرزمد !؟ جنگ با تمام بی رحمی و قساوت، واقعیت را به آنان تحمیل کردهاست. خدای تاریخ یک بار دیگر برای اصلاح سرشت بشری دست به کار شدهاست. بهایی سنگین برای رسیدن به اعتلای بیشتر – بلوغ و تکامل، یک زایمان دیگر برای تولد بشری نوین.
🎬«ارتش سایه ها»ی ملویل درباره اعضای جنبش مقاومت فرانسه است،کسانی که دربرابر یاس و ناامیدی ایستادند.به ندرت فیلمی داریم که اینچنین صادقانه جایی در قلب را که امید با فتالیسم (اعتقاد به سرنوشت) زندگی می کند را نشان دهد.این فیلمی درباره حملات شجاعانه و انفجار قطار ها نیست،بلکه درباره سردی،گرسنگی، مردان و زنان از جان گذشته ای که به شکلی دیده نشوند از میان اشغال فرانسه بوسیله نازی ها حرکت می کنند.ارتش آنها در واقع از سایه ها ساخته شده است:آنها از نام های جعلی استفاده می کنند،هیچ آدرسی ندارند،می توانند در یک لحظه توسط یک خائن یا یک حادثه لو بروند.آنها می دانند احتمالا خواهند مُرد. این یک فیلم جنگی نیست.در مورد یک وضعیت(حالت)ذهنی است.در سلطه دولت ویشی جنگ جهانی اول مارشال پتن،فرانسه رسما به اشغال نازی ها تن داد.اکثر فرانسوی ها آن را به عنوان بهای مصونیت از ارتش های آلمان پذیرفتند.دوگل جنبش آزادی فرانسه را از لندن راه می اندازد اما یک صدا از رادیو ست و دستورات بدون نیروها-هیچ کس بجز آنهایی که در مقاومت هستند،کسانی که خود را به عنوان شهروندانی معمولی نشان می دهند،دو زندگی را جلو می برند،جاسوسی در بین آلمان ها،فراهم آوردن اطلاعات برای متفقین و گاهی اوقات انجام حملات چریکی علیه دشمن.
بسیاری از فیلم ها چنین اقداماتی را نشان داده اند.ملویل،که خودش عضوی از جنبش مقاومت بود،علاقمند به ساخت یک فیلم اکشن نبود.اکشن تنش را رها می سازد و آن را خارجی(بیرونی) می سازند.فیلم او درباره جنگ در اذهان اعضای مقاومت است،کسانی که همیشه با ترس زندگی می کنند،در مقابل پوچی ایستادگی می کنند،مرگ دوستان خود را می پذیرند و انتظار هیچ گونه پاداشی را ندارند،جز دانش به اینکه آنها کار درست را انجام می دهند.زیر بسیاری با نام های جعلی می میرند،ایثار آنها هرگز شناخته نمی شود:در فیلم،دو برادر هرگز به اینکه هردو عضوی از مقاومت هستند پی نمی برند،و یکی ناشناس می میرد. به عنوان یکی از فیلم هایش که یکی پس از دیگری دوباره کشف می شدند،ملویل در حال حرکت به صف بزرگترین کارگردانان است.او در طول عمر خود زیاد قدردانی نشد.
در ۱۹۴۰،ملویل گفت،تمام مقاومت تنها ۶۰۰ نفر بود.بسیاری از آنها زیر شکنجه جان دادند،از جمله ژان مولین،لوک جاردی اصلی.کسل:"از زمانی که او دیگر قادر به صحبت کردن نبود،یکی از روسای گشتاپو،کلاوس بربی،به او یک تکه کاغد داد که بر روی آن نوشته بود،' آیا شما ژان مولین ها هستید؟ 'تنها پاسخ ژان مولین این بود که مداد را از کلنل بربی گرفت و 'ها' را پاک کرد."
هنرنامه #ملی_گرایی #معرفی_فیلم #ضدفاشیسم
@cafe_andishe95
The Army of Shadows(1969)
🎥تمام قید و بندهای دست و پاگیر و من درآوردی فرو ریخته و ارزشهای اصیل و عمیق جایگزین آن شده؛ اختلاف طبقاتی – اختلاف جنسی و مرزهای کافر و مؤمن همه فرو ریخته و زن و مرد، اشرافی و کارگر و حتی کمونیست و کشیش در یک سنگر میجنگند. گاهی در کنار هم، گاهی بدون آنکه حتی از وجود دیگری خبر داشته باشند، هرکسی به سهم خود علم مبارزه را به دوش میکشند. فرانسه ظریف و فانتزی که به رمانتیسم عشق میورزید، ناگهان خشن و مبارز میشود و رئالیسم یا ایدهآلیسم در دنیای اندیشه اش فرمانروایی میکنند. چطور این چنین جمع اضدادی روی داد، روح ظریف و عاشق تجملات فرانسوی که در نبردی بی رحمانه – خشن و سراسر منطقی میرزمد !؟ جنگ با تمام بی رحمی و قساوت، واقعیت را به آنان تحمیل کردهاست. خدای تاریخ یک بار دیگر برای اصلاح سرشت بشری دست به کار شدهاست. بهایی سنگین برای رسیدن به اعتلای بیشتر – بلوغ و تکامل، یک زایمان دیگر برای تولد بشری نوین.
🎬«ارتش سایه ها»ی ملویل درباره اعضای جنبش مقاومت فرانسه است،کسانی که دربرابر یاس و ناامیدی ایستادند.به ندرت فیلمی داریم که اینچنین صادقانه جایی در قلب را که امید با فتالیسم (اعتقاد به سرنوشت) زندگی می کند را نشان دهد.این فیلمی درباره حملات شجاعانه و انفجار قطار ها نیست،بلکه درباره سردی،گرسنگی، مردان و زنان از جان گذشته ای که به شکلی دیده نشوند از میان اشغال فرانسه بوسیله نازی ها حرکت می کنند.ارتش آنها در واقع از سایه ها ساخته شده است:آنها از نام های جعلی استفاده می کنند،هیچ آدرسی ندارند،می توانند در یک لحظه توسط یک خائن یا یک حادثه لو بروند.آنها می دانند احتمالا خواهند مُرد. این یک فیلم جنگی نیست.در مورد یک وضعیت(حالت)ذهنی است.در سلطه دولت ویشی جنگ جهانی اول مارشال پتن،فرانسه رسما به اشغال نازی ها تن داد.اکثر فرانسوی ها آن را به عنوان بهای مصونیت از ارتش های آلمان پذیرفتند.دوگل جنبش آزادی فرانسه را از لندن راه می اندازد اما یک صدا از رادیو ست و دستورات بدون نیروها-هیچ کس بجز آنهایی که در مقاومت هستند،کسانی که خود را به عنوان شهروندانی معمولی نشان می دهند،دو زندگی را جلو می برند،جاسوسی در بین آلمان ها،فراهم آوردن اطلاعات برای متفقین و گاهی اوقات انجام حملات چریکی علیه دشمن.
بسیاری از فیلم ها چنین اقداماتی را نشان داده اند.ملویل،که خودش عضوی از جنبش مقاومت بود،علاقمند به ساخت یک فیلم اکشن نبود.اکشن تنش را رها می سازد و آن را خارجی(بیرونی) می سازند.فیلم او درباره جنگ در اذهان اعضای مقاومت است،کسانی که همیشه با ترس زندگی می کنند،در مقابل پوچی ایستادگی می کنند،مرگ دوستان خود را می پذیرند و انتظار هیچ گونه پاداشی را ندارند،جز دانش به اینکه آنها کار درست را انجام می دهند.زیر بسیاری با نام های جعلی می میرند،ایثار آنها هرگز شناخته نمی شود:در فیلم،دو برادر هرگز به اینکه هردو عضوی از مقاومت هستند پی نمی برند،و یکی ناشناس می میرد. به عنوان یکی از فیلم هایش که یکی پس از دیگری دوباره کشف می شدند،ملویل در حال حرکت به صف بزرگترین کارگردانان است.او در طول عمر خود زیاد قدردانی نشد.
در ۱۹۴۰،ملویل گفت،تمام مقاومت تنها ۶۰۰ نفر بود.بسیاری از آنها زیر شکنجه جان دادند،از جمله ژان مولین،لوک جاردی اصلی.کسل:"از زمانی که او دیگر قادر به صحبت کردن نبود،یکی از روسای گشتاپو،کلاوس بربی،به او یک تکه کاغد داد که بر روی آن نوشته بود،' آیا شما ژان مولین ها هستید؟ 'تنها پاسخ ژان مولین این بود که مداد را از کلنل بربی گرفت و 'ها' را پاک کرد."
هنرنامه #ملی_گرایی #معرفی_فیلم #ضدفاشیسم
@cafe_andishe95