بازاريابي تلفني و نکات طلایی 🎯🎯
اگر بدون وقت قبلي به محل استقرار مشتري مراجعه كنيد، زمان زيادي را در راه صرف مي كنيد و امكان دارد طرف در محل حاضر نباشد و يا اينكه ممكن است مدتي را در انتظار باشيد ولي بازهم شما را نپذيرد. پس بهتر است ملاقاتهاي حضوري حتي الامكان با وقت قبلي باشد. تلفن را دست كم نگيريد. از تلفن استفاده كنيد. اين وسيله سرعت كار شما را افزايش مي دهد و اگر هم مشتري نبود زمان اندكي را از دست داده ايد. بدانيد كه تلفن براي شروع ارتباط بسيار مناسب است (مگر براي مشتريان قديمي كه با تلفن سفارش مي دهند)
براي برقراري ارتباط با افراد مهم يكي از بهترين زمانهاي تماس تلفني، صبح زود است و يكي آخر وقت كه منشي ها رفته اند. منشي ها بسيار خوب هستند اما بايد پذيرفت كه بعضي از مواقع مانع برقراري تماس مي شوند. بايد تكنيك هاي بازاريابي تلفني را ياد بگيريد و از آنها استفاده كنيد.
به موارد زير توجه كنيد و آنها را به كار ببريد:
- كار با تلفن بايد هدفمند باشد؛
- قبل از گرفتن شماره، خود را كاملاً آماده كنيد. اين آمادگي شامل سرحال بودن، به كاربردن عبارات كليــــــدي مثبت نظير اينكه: الان مي خواهم يك بازاريابي تلفني موفق داشته باشم آراسته بودن، لبخند زدن، فراهم بودن ابزار كار نظيــــر قلم، اطلاعات موردنياز و... مي شود. معطل گذاشتن مشتري براي پيدا كردن خودكار، آمار و... پسنديده نيست. اطمينان داشته باشيد تمام ارقام و مدارك به روز است؛
- صبح زود شروع كنيد، كسب و كار از ساعت 8 شروع مي شود، ضمن اينكه خيلي از مديران موفق قبل از ساعت 8 صبح در محل كارشان حضور دارند. سحر خيزباش تا كامروا شوي؛
- يك عدد آئينه روي ميزتان قرار دهيد تا در هنگام مكالمه به آن نگاه كنيد و لبخند بزنيد. حالت چهره شما در صدايتان منعكس مي شود، به ياد داشته باشيد كه در بازاريابي تلفني تنها سلاح شما صداست، پس اين سلاح را درست به كار گيريد؛
- براي هر يك از مكالمات تلفني خود از قبل برنامه ريزي كنيد، اول تمام مكالمه را در ذهنتان تمرين كنيد، مجسم سازيد كه پيشاپيش در اين كار موفق شده ايد و حالا فقط مي خواهيد اين موفقيت را تكرار كنيد؛
- نام مخاطب را پرسيده و درست تلفظ كنيد؛
- در مذاكرات تلفني مهم، ايستاده صحبت كنيد. در اين صورت آدرنالين بيشتري از مغز ترشح مي شود و تسلط شما را بالا مي برد؛
- دست نوشته داشته باشيد. متني را از قبل آماده كنيد تا در شروع مذاكرات از آن استفاده كنيد. اين متن بايد شما و شركت را معرفي كند، مقصود شما را از تلفن زدن بيان كند و مزاياي محصول و وجه تمايزتان را نشان دهد. چنان ماهرانه از متن استفاده كنيد كه طرف مقابل متوجه روخواني تان نشود؛
- مشتري بايد در تن و لحن صداي شما شادابي را احساس كند. معايب تلفن به عنوان يك عامل ارتباطي شامل فقدان ارتباط چشمي و احتمال آماده نبودن طرف مقابل يا منحرف شدن توجه او به دليل ساير فعاليتها (يا شلوغي جاده در صورتي كه طرف در جاده باشد) مي شود. لذا تمام اين نقايص را بايد صداي گرم و جذاب شما جبران كند؛
- با مشتــــري گفتگو كنيد نه اينكه به طور يك جانبه مطالبي را به آنها بگوييد؛
- براي وقت مشتري ارزش قائل شويد و در صورت عدم تمايل او وقت ديگري را براي مذاكره درخواست كنيد؛
- حوصله داشته باشيد؛
- در هنگام صحبت با تلفن چاي نخوريد، سيگار نكشيد، روزنامه نخوانيد و... و حواس خود را فقط روي گفتگو متمركز كنيد؛
- بي جهت روي بعضي از مواضع پافشاري نكنيد؛
- به آداب و اعتقادات طرف مذاكره كننده احترام بگذاريد؛ - تلفن را درست نگه داريد تا صداي شما واضح باشد. كلمات را واضح و با تلفظ صحيح به كار ببريد؛
- تصوير درستي از خود ارائه دهيد، نه خود را كوچك بشماريد و نه غلوآميز صحبت كنيد؛
- با سرعت مناسب صحبت كنيد، به طوري كه تاثير خوبي داشته باشد؛ - اگر در مكالمه هاي تلفني طرف مقابل شما فرياد مي كشد و سر شما داد مي زند، هرگز مقاله به مثل نكنيد. بلكه آرام و نرم و با ملايمت صحبت كنيد، در اين گونه مواقع هم بهتر است بايستيد و به مكالمه ادامه بدهيد؛ - شايد طرف صحبت شما سوالهاي غيرمرتبط و يا حتي خصوصي مطرح كند، خونسرد باشيد و عصباني نشويد، مديريت ارائه اطلاعات داشته باشيد، لازم نيست به همه سوالها پاسخ دهيد، گاهي خود را به نشنيدن بزنيد و مجدداً موضوع اصلي را پيش بكشيد و گاهي هم شوخي كنيد و سوالها را با ظرافت رد كنيد به هرحال، سعي كنيد مؤدبانه برخورد كنيد و با سياست و بازي با لغات مكالمه را به اتمام برسانيد. درهمه حال مواظب شخصيت مشتري باشيد، يادتان باشد هدف بازاريابي، رسيدن به تعامل است نه مشغول شدن به تقابل، كه نتيجه مثبتي براي كسب و كار ندارد؛
- مراقب كلام خود باشيد، و در حذف كلمات كليشه اي و عباراتي كه تكيه كلام شما شده اند ولي خيلي پسنديده نيستند تلاش كنيد. خانمها از اصطلاحات مردانه و آقايان از اصطلاحات زنانه نبايد استفاده كنند؛ - هدف از بازاريابي تلفني گرفتن
اگر بدون وقت قبلي به محل استقرار مشتري مراجعه كنيد، زمان زيادي را در راه صرف مي كنيد و امكان دارد طرف در محل حاضر نباشد و يا اينكه ممكن است مدتي را در انتظار باشيد ولي بازهم شما را نپذيرد. پس بهتر است ملاقاتهاي حضوري حتي الامكان با وقت قبلي باشد. تلفن را دست كم نگيريد. از تلفن استفاده كنيد. اين وسيله سرعت كار شما را افزايش مي دهد و اگر هم مشتري نبود زمان اندكي را از دست داده ايد. بدانيد كه تلفن براي شروع ارتباط بسيار مناسب است (مگر براي مشتريان قديمي كه با تلفن سفارش مي دهند)
براي برقراري ارتباط با افراد مهم يكي از بهترين زمانهاي تماس تلفني، صبح زود است و يكي آخر وقت كه منشي ها رفته اند. منشي ها بسيار خوب هستند اما بايد پذيرفت كه بعضي از مواقع مانع برقراري تماس مي شوند. بايد تكنيك هاي بازاريابي تلفني را ياد بگيريد و از آنها استفاده كنيد.
به موارد زير توجه كنيد و آنها را به كار ببريد:
- كار با تلفن بايد هدفمند باشد؛
- قبل از گرفتن شماره، خود را كاملاً آماده كنيد. اين آمادگي شامل سرحال بودن، به كاربردن عبارات كليــــــدي مثبت نظير اينكه: الان مي خواهم يك بازاريابي تلفني موفق داشته باشم آراسته بودن، لبخند زدن، فراهم بودن ابزار كار نظيــــر قلم، اطلاعات موردنياز و... مي شود. معطل گذاشتن مشتري براي پيدا كردن خودكار، آمار و... پسنديده نيست. اطمينان داشته باشيد تمام ارقام و مدارك به روز است؛
- صبح زود شروع كنيد، كسب و كار از ساعت 8 شروع مي شود، ضمن اينكه خيلي از مديران موفق قبل از ساعت 8 صبح در محل كارشان حضور دارند. سحر خيزباش تا كامروا شوي؛
- يك عدد آئينه روي ميزتان قرار دهيد تا در هنگام مكالمه به آن نگاه كنيد و لبخند بزنيد. حالت چهره شما در صدايتان منعكس مي شود، به ياد داشته باشيد كه در بازاريابي تلفني تنها سلاح شما صداست، پس اين سلاح را درست به كار گيريد؛
- براي هر يك از مكالمات تلفني خود از قبل برنامه ريزي كنيد، اول تمام مكالمه را در ذهنتان تمرين كنيد، مجسم سازيد كه پيشاپيش در اين كار موفق شده ايد و حالا فقط مي خواهيد اين موفقيت را تكرار كنيد؛
- نام مخاطب را پرسيده و درست تلفظ كنيد؛
- در مذاكرات تلفني مهم، ايستاده صحبت كنيد. در اين صورت آدرنالين بيشتري از مغز ترشح مي شود و تسلط شما را بالا مي برد؛
- دست نوشته داشته باشيد. متني را از قبل آماده كنيد تا در شروع مذاكرات از آن استفاده كنيد. اين متن بايد شما و شركت را معرفي كند، مقصود شما را از تلفن زدن بيان كند و مزاياي محصول و وجه تمايزتان را نشان دهد. چنان ماهرانه از متن استفاده كنيد كه طرف مقابل متوجه روخواني تان نشود؛
- مشتري بايد در تن و لحن صداي شما شادابي را احساس كند. معايب تلفن به عنوان يك عامل ارتباطي شامل فقدان ارتباط چشمي و احتمال آماده نبودن طرف مقابل يا منحرف شدن توجه او به دليل ساير فعاليتها (يا شلوغي جاده در صورتي كه طرف در جاده باشد) مي شود. لذا تمام اين نقايص را بايد صداي گرم و جذاب شما جبران كند؛
- با مشتــــري گفتگو كنيد نه اينكه به طور يك جانبه مطالبي را به آنها بگوييد؛
- براي وقت مشتري ارزش قائل شويد و در صورت عدم تمايل او وقت ديگري را براي مذاكره درخواست كنيد؛
- حوصله داشته باشيد؛
- در هنگام صحبت با تلفن چاي نخوريد، سيگار نكشيد، روزنامه نخوانيد و... و حواس خود را فقط روي گفتگو متمركز كنيد؛
- بي جهت روي بعضي از مواضع پافشاري نكنيد؛
- به آداب و اعتقادات طرف مذاكره كننده احترام بگذاريد؛ - تلفن را درست نگه داريد تا صداي شما واضح باشد. كلمات را واضح و با تلفظ صحيح به كار ببريد؛
- تصوير درستي از خود ارائه دهيد، نه خود را كوچك بشماريد و نه غلوآميز صحبت كنيد؛
- با سرعت مناسب صحبت كنيد، به طوري كه تاثير خوبي داشته باشد؛ - اگر در مكالمه هاي تلفني طرف مقابل شما فرياد مي كشد و سر شما داد مي زند، هرگز مقاله به مثل نكنيد. بلكه آرام و نرم و با ملايمت صحبت كنيد، در اين گونه مواقع هم بهتر است بايستيد و به مكالمه ادامه بدهيد؛ - شايد طرف صحبت شما سوالهاي غيرمرتبط و يا حتي خصوصي مطرح كند، خونسرد باشيد و عصباني نشويد، مديريت ارائه اطلاعات داشته باشيد، لازم نيست به همه سوالها پاسخ دهيد، گاهي خود را به نشنيدن بزنيد و مجدداً موضوع اصلي را پيش بكشيد و گاهي هم شوخي كنيد و سوالها را با ظرافت رد كنيد به هرحال، سعي كنيد مؤدبانه برخورد كنيد و با سياست و بازي با لغات مكالمه را به اتمام برسانيد. درهمه حال مواظب شخصيت مشتري باشيد، يادتان باشد هدف بازاريابي، رسيدن به تعامل است نه مشغول شدن به تقابل، كه نتيجه مثبتي براي كسب و كار ندارد؛
- مراقب كلام خود باشيد، و در حذف كلمات كليشه اي و عباراتي كه تكيه كلام شما شده اند ولي خيلي پسنديده نيستند تلاش كنيد. خانمها از اصطلاحات مردانه و آقايان از اصطلاحات زنانه نبايد استفاده كنند؛ - هدف از بازاريابي تلفني گرفتن
وقت از مخاطب براي ملاقات حضوري است، لذا از ارائه اطلاعات زياد خودداري كنيد،در ملاقات حضوري شما علاوه بر صدا، ابزارهاي ديگري هم براي تاثيرگذاشتن بر مشتري دراختيار داريد نظير زبان، تاثيرات تيپ ظاهري، نمونه كالا، كاتالوگ، فيلم و... ، لذا هدف اساسي تان گرفتن وقت ملاقات باشد؛
- صدايتان را ضبط كنيد و به آن گوش دهيد، اين كار باعث مي شود تا عيوب كارتان را پيدا كنيد و با تمرين و مهارت آنها را برطرف سازيد؛
- سعي كنيد سوالها و اعتراضات مشتريان را پيش بيني كنيد و فهرست سوالهاي احتمالي خود را كامل كنيد. جوابهاي آنها را آماده كنيد. اين كار ميزان آمادگي شما را در مذاكرات بعدي افزايش مي دهد؛
- حرفه اي عمل كنيد، از تلفن به عنوان يك وسيله كاري استفاده كنيد، زود برويد سر اصل مطلب و از تعارفات كم كنيد. اختلالاتي را كه مكالمات تلفني در كارتان ايجاد مي كند را به حداقل برسانيد. وسط حرف مشتري ندويد، مهارتهاي سخنراني و گوش كردن را در خودتان بالا ببريد. پرشور باشيد، با اعتماد به نفس صحبت كنيد، از موضوع اصلي خارج نشويد؛
- ويژگي محصولتان را بيان كنيد اما اين ويژگيها را با منافع و مزايايي كه براي مشتري دارد پيوند دهيد و تاييد ديگران را درجهت بالابردن اطمينان مشتري بيان كنيد تا اعتبارتان افزايش يابد؛
- يادداشت برداري كنيــــــد، اين كار باعث مي شود چيزي را از قلم نيندازيد اما مواظب باشيد يادداشت برداري به مذاكرات شما لطمه نزند.
تندنويسي را تمرين كنيد و نكات كليدي را يادداشت كنيد؛ - تعداد تلفن زدن هايتان را افزايش دهيد، قرار نيست تمام تماسهاي شما به قرار ملاقات يا معامله منجر شود اما هر چقدر تعداد تماسهاي شما بيشتر باشد و تسلط تان بالاتر برود قطعاً تعـــداد قرارملاقاتها و معاملات هم افزايش مي يابد، رابطه مستقيم بين مشتري يابي امروز و منافع فردا وجود دارد؛
- مراحل مشتري يابي از طريق تلفن را فراگيريد. ابتدا توجه طرف مقابل را جلب كنيد، سپس خود و شركت را معرفي كنيد، آنگاه از يك عبارت كليدي مثبت استفاده كنيد و با قرار ملاقات گذاشتن مكالمه را به پايان برسانيد؛
- به منشي ها خيلي احترام بگذاريد، اينها انسانهاي مهمي هستند و مي توانند دوست شما براي برقراري تماس به مديرشان باشند يا اينكه مانع شما بشوند. در اولين تماسها با منشي جمله اي كه مي گويند، امري مؤدبانه و سريع باشد تا او را وادار به حركت سريع كند. نظير سلام، آقاي محسني، لطفاً . جمله شروع نبايد از ناحيه ضعف و با عبارات داراي بار رواني منفي مثل ببخشيد مزاحم شدم يا خسته نباشيد همراه باشد، به علاوه اينكه قاطع و با اعتماد به نفس صحبت كنيد و من و من نكنيد؛احترام به منشی ها عامل مهمی است
- در كتـــــابهاي نويسندگان خارجي تاكيد مي شود كه شما براي مشتري وقت ملاقات تعيين كنيد مثلاً بگوييد سه شنبه ساعت 5 بعدازظهر چطور است؟ يا سه شنبه ساعت 5 بعدازظهر من آنجا خواهم بود ولي اين روش در ايران جواب نمـــــي دهد و به مشتري برمي خورد. بهتر است از او بخواهيد وقت ملاقات را تعيين كندسپس به تنظيم وقت بپردازيد. يادتان باشد كه مشتري رئيس است؛
- موفقيت و شكستهايتان را در بازاريابي تلفني تجزيه و تحليل كنيد و از آنها درس بگيريد، يكي از بهترين معلم ها تجربه است. هر بار كه گوشي را برمي داريد بايد خود را از نو بسازيد اجازه ندهيد تكراري بودن امور، شما را خسته كند، بــايد هر روز دوباره درمورد آنچه انجام مي دهيد فكر كنيد؛ خلاق باشيد؛
- در پايان هر مذاكره سعي كنيد خيلي كوتاه خلاصه مذاكرات را بيان كنيد و براي آن از مشتري تاييديه بگيريد تا مبادا موضوعي برداشت مشترك نشده باشد؛
- سوال كردن در جاي درست براي فهميدن صحيح موضوع، مناسب است و ايرادي ندارد؛
- اطلاعات شما از رقبا ميزان حرفه اي بودنتان را نشان مي دهد و باعث مي شود در مديريت مكالمات تلفني قويتر عمل كنيد. اين اطلاعات مربوط به مواردي ازجمله محصولات آنها، قيمتهايشان، بازار هدف شان، پور سانتاژ بازارشان، تعداد نيروي فروش، ميزان تخفيف، استراتژي فروش، ديد رقبا نسبت به شما و... مي شود؛
- در پايان مذاكرات تلفني شما بعداز طرف مقابل، گوشي را زمين بگذاريد؛
- تاريخ، ساعت، مكان و هدف قرارتان را يادداشت كنيد؛
- در كلاسها و سمينارهاي آموزشي بازاريابي تلفني شركت كنيد تا احتمال موفقيت خود را بالا ببريد. مطالعه پيوسته كتابهاي مربوطه هم فراموش نشود. درجلب رضايت مشتري از طريق تلفن كاملاً مهارت پيدا كنيد. ياد بگيريد مانند يك نوازنده ماهر كه با ساز خود هنرنمايي مي كند، شما هم با تلفن هنر بازاريابي تلفني خود را به نمايش گذاريد؛
- بي ترديد در فرايند هر گفتگو ممكن است ايرادهايي از سوي مشتري مطرح شود. مسلماً هر ايرادي يك مانع است و بايد پاسخي براي آن طراحي شود. در چنين موقعيتي بيهوده دلواپس نشويد، سعي كنيد دلواپسي هاي خود را كنترل كنيد. در اغلب موارد مشخص شده است كه دلايل دلواپسي افراد را مي توان به نحو زير ط
- صدايتان را ضبط كنيد و به آن گوش دهيد، اين كار باعث مي شود تا عيوب كارتان را پيدا كنيد و با تمرين و مهارت آنها را برطرف سازيد؛
- سعي كنيد سوالها و اعتراضات مشتريان را پيش بيني كنيد و فهرست سوالهاي احتمالي خود را كامل كنيد. جوابهاي آنها را آماده كنيد. اين كار ميزان آمادگي شما را در مذاكرات بعدي افزايش مي دهد؛
- حرفه اي عمل كنيد، از تلفن به عنوان يك وسيله كاري استفاده كنيد، زود برويد سر اصل مطلب و از تعارفات كم كنيد. اختلالاتي را كه مكالمات تلفني در كارتان ايجاد مي كند را به حداقل برسانيد. وسط حرف مشتري ندويد، مهارتهاي سخنراني و گوش كردن را در خودتان بالا ببريد. پرشور باشيد، با اعتماد به نفس صحبت كنيد، از موضوع اصلي خارج نشويد؛
- ويژگي محصولتان را بيان كنيد اما اين ويژگيها را با منافع و مزايايي كه براي مشتري دارد پيوند دهيد و تاييد ديگران را درجهت بالابردن اطمينان مشتري بيان كنيد تا اعتبارتان افزايش يابد؛
- يادداشت برداري كنيــــــد، اين كار باعث مي شود چيزي را از قلم نيندازيد اما مواظب باشيد يادداشت برداري به مذاكرات شما لطمه نزند.
تندنويسي را تمرين كنيد و نكات كليدي را يادداشت كنيد؛ - تعداد تلفن زدن هايتان را افزايش دهيد، قرار نيست تمام تماسهاي شما به قرار ملاقات يا معامله منجر شود اما هر چقدر تعداد تماسهاي شما بيشتر باشد و تسلط تان بالاتر برود قطعاً تعـــداد قرارملاقاتها و معاملات هم افزايش مي يابد، رابطه مستقيم بين مشتري يابي امروز و منافع فردا وجود دارد؛
- مراحل مشتري يابي از طريق تلفن را فراگيريد. ابتدا توجه طرف مقابل را جلب كنيد، سپس خود و شركت را معرفي كنيد، آنگاه از يك عبارت كليدي مثبت استفاده كنيد و با قرار ملاقات گذاشتن مكالمه را به پايان برسانيد؛
- به منشي ها خيلي احترام بگذاريد، اينها انسانهاي مهمي هستند و مي توانند دوست شما براي برقراري تماس به مديرشان باشند يا اينكه مانع شما بشوند. در اولين تماسها با منشي جمله اي كه مي گويند، امري مؤدبانه و سريع باشد تا او را وادار به حركت سريع كند. نظير سلام، آقاي محسني، لطفاً . جمله شروع نبايد از ناحيه ضعف و با عبارات داراي بار رواني منفي مثل ببخشيد مزاحم شدم يا خسته نباشيد همراه باشد، به علاوه اينكه قاطع و با اعتماد به نفس صحبت كنيد و من و من نكنيد؛احترام به منشی ها عامل مهمی است
- در كتـــــابهاي نويسندگان خارجي تاكيد مي شود كه شما براي مشتري وقت ملاقات تعيين كنيد مثلاً بگوييد سه شنبه ساعت 5 بعدازظهر چطور است؟ يا سه شنبه ساعت 5 بعدازظهر من آنجا خواهم بود ولي اين روش در ايران جواب نمـــــي دهد و به مشتري برمي خورد. بهتر است از او بخواهيد وقت ملاقات را تعيين كندسپس به تنظيم وقت بپردازيد. يادتان باشد كه مشتري رئيس است؛
- موفقيت و شكستهايتان را در بازاريابي تلفني تجزيه و تحليل كنيد و از آنها درس بگيريد، يكي از بهترين معلم ها تجربه است. هر بار كه گوشي را برمي داريد بايد خود را از نو بسازيد اجازه ندهيد تكراري بودن امور، شما را خسته كند، بــايد هر روز دوباره درمورد آنچه انجام مي دهيد فكر كنيد؛ خلاق باشيد؛
- در پايان هر مذاكره سعي كنيد خيلي كوتاه خلاصه مذاكرات را بيان كنيد و براي آن از مشتري تاييديه بگيريد تا مبادا موضوعي برداشت مشترك نشده باشد؛
- سوال كردن در جاي درست براي فهميدن صحيح موضوع، مناسب است و ايرادي ندارد؛
- اطلاعات شما از رقبا ميزان حرفه اي بودنتان را نشان مي دهد و باعث مي شود در مديريت مكالمات تلفني قويتر عمل كنيد. اين اطلاعات مربوط به مواردي ازجمله محصولات آنها، قيمتهايشان، بازار هدف شان، پور سانتاژ بازارشان، تعداد نيروي فروش، ميزان تخفيف، استراتژي فروش، ديد رقبا نسبت به شما و... مي شود؛
- در پايان مذاكرات تلفني شما بعداز طرف مقابل، گوشي را زمين بگذاريد؛
- تاريخ، ساعت، مكان و هدف قرارتان را يادداشت كنيد؛
- در كلاسها و سمينارهاي آموزشي بازاريابي تلفني شركت كنيد تا احتمال موفقيت خود را بالا ببريد. مطالعه پيوسته كتابهاي مربوطه هم فراموش نشود. درجلب رضايت مشتري از طريق تلفن كاملاً مهارت پيدا كنيد. ياد بگيريد مانند يك نوازنده ماهر كه با ساز خود هنرنمايي مي كند، شما هم با تلفن هنر بازاريابي تلفني خود را به نمايش گذاريد؛
- بي ترديد در فرايند هر گفتگو ممكن است ايرادهايي از سوي مشتري مطرح شود. مسلماً هر ايرادي يك مانع است و بايد پاسخي براي آن طراحي شود. در چنين موقعيتي بيهوده دلواپس نشويد، سعي كنيد دلواپسي هاي خود را كنترل كنيد. در اغلب موارد مشخص شده است كه دلايل دلواپسي افراد را مي توان به نحو زير ط
ب
قه بندي كرد:
الف) 40 درصد دلواپسي هاي افراد درمورد مسائلي است كه هرگز اتفاق نمي افتند؛
ب) 40 درصد دلواپسي ها درمورد چيزهايي است كه نمي توان آنها را تغيير داد؛
ج) 12 درصد دلواپسي ها درارتباط سلامتي است؛
د) 8 درصد دلواپسي ها به طور اصولي صحيح و واقعي اند.
بنابراين، ميان دلواپسي ها بايد فرق گذاشت و از آنجا كه در تماس تلفني نسبت به تماس حضوري تنها از كانالهاي مشخصي براي ارتباط استفاده مي كنيد، در آن صورت در موقعيتهايي كه سرحال نيستيد، سريعاً صداي شمــا حالت درونيتان را منعكس كرده و دلواپسي هاي شما را لو مي دهد. بنابراين، زماني كه ايرادي از شما گرفته مي شود، دلواپس نشويد و آن را يك حسن نظر تلقي كنيد، زيرا درهمين ايرادهاست كه مسائل و نيازهاي مشتري آشكار مي گردد؛
- اقدام كنيد، بهترين راه براي غلبه بر شك و ترس حركت است. اقدامات فوق را رعايت كنيد و ابزارتان را آماده سازيد، با تمرين، ايرادتان را برطرف كنيد، مهارتهايتان را بالا ببريد، از دوستانتان بخواهيد شما را راهنمايی كنند، به صداي خود گوش كنيد و از همه چيز ياد بگيريد اما با تمام اينها تا اقدام نكنيد موفق نمي شويد، با آمادگي، گوشي را برداريد و شروع كنيد؛
- فرم مذاكرات تلفني را تنظيم كرده و تاريخ تماس، ساعت تماس، نام مخاطب، شركت مخاطب، خلاصه مذاكره و اقدام بعدي كه بايد صورت گيرد را يادداشت كنيد. و در پيگيريها از اين فرم استفاده كنيد.
♦️نتيجه گيري
بازاريابي تلفني يكي از كانال هاي بازاريابي مستقيم است كه در صورت كسب مهارتهاي لازم جهت استفاده صحيح از تلفن ميزان توفيق فروشندگان در نيل به اهداف فروش بازاريابي را افزايش مي دهد. در اين مقاله اصول بازاريابي تلفني جهت استفاده صحيح از زمان و تاثيرگذاري مثبت بر مشتريان موردبررسي قرار گرفته است.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
قه بندي كرد:
الف) 40 درصد دلواپسي هاي افراد درمورد مسائلي است كه هرگز اتفاق نمي افتند؛
ب) 40 درصد دلواپسي ها درمورد چيزهايي است كه نمي توان آنها را تغيير داد؛
ج) 12 درصد دلواپسي ها درارتباط سلامتي است؛
د) 8 درصد دلواپسي ها به طور اصولي صحيح و واقعي اند.
بنابراين، ميان دلواپسي ها بايد فرق گذاشت و از آنجا كه در تماس تلفني نسبت به تماس حضوري تنها از كانالهاي مشخصي براي ارتباط استفاده مي كنيد، در آن صورت در موقعيتهايي كه سرحال نيستيد، سريعاً صداي شمــا حالت درونيتان را منعكس كرده و دلواپسي هاي شما را لو مي دهد. بنابراين، زماني كه ايرادي از شما گرفته مي شود، دلواپس نشويد و آن را يك حسن نظر تلقي كنيد، زيرا درهمين ايرادهاست كه مسائل و نيازهاي مشتري آشكار مي گردد؛
- اقدام كنيد، بهترين راه براي غلبه بر شك و ترس حركت است. اقدامات فوق را رعايت كنيد و ابزارتان را آماده سازيد، با تمرين، ايرادتان را برطرف كنيد، مهارتهايتان را بالا ببريد، از دوستانتان بخواهيد شما را راهنمايی كنند، به صداي خود گوش كنيد و از همه چيز ياد بگيريد اما با تمام اينها تا اقدام نكنيد موفق نمي شويد، با آمادگي، گوشي را برداريد و شروع كنيد؛
- فرم مذاكرات تلفني را تنظيم كرده و تاريخ تماس، ساعت تماس، نام مخاطب، شركت مخاطب، خلاصه مذاكره و اقدام بعدي كه بايد صورت گيرد را يادداشت كنيد. و در پيگيريها از اين فرم استفاده كنيد.
♦️نتيجه گيري
بازاريابي تلفني يكي از كانال هاي بازاريابي مستقيم است كه در صورت كسب مهارتهاي لازم جهت استفاده صحيح از تلفن ميزان توفيق فروشندگان در نيل به اهداف فروش بازاريابي را افزايش مي دهد. در اين مقاله اصول بازاريابي تلفني جهت استفاده صحيح از زمان و تاثيرگذاري مثبت بر مشتريان موردبررسي قرار گرفته است.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
12 استراتژی ثابت شده برای افزایش فروش محصولتان 🎯🎯
۱) مردم مزایا را میخرند
مردم محصول نمیخرند، آنها نتایجی را که آن محصول میدهد میخرند. روند شناسایی مشتری ایدهآل خود را با ساختن یک لیست از مزایایی که مشتری با استفاده از محصول شما، از آن لذت خواهد برد، شروع کنید.
۲) بطور واضح مشتری خود را تعریف کنید
جه کسی بیشتر علاقهمند است تا محصول شما را بخرد و به سرعت آنرا دریافت کند.
سوالات خاص بپرسید
چند ساله هستند؟
آیا آنها مرد هستند یا زن؟
آیا آنها دارای فرزند هستند؟
چقدر درآمد دارند؟
آیا دارای تحصیلات هستند؟
۳) شناسایی مشکل بصورت شفاف
مشتری شما چه مشکلی دارد که شما میتوانید آنرا حل کنید؟ اگر شما مشتری خود را بدرستی شناسایی کرده باشید، این افراد برای حل مشکل خود به شما پرداخت خواهند کرد.
گاهی اوقات مشکلات آشکار و روشن است.
گاهی اوقات مشکلات آشکار نیست و نامشخص است.
گاهی اوقات مشکلات برای مشتری وجود ندارد. اگر مشکل وجود ندارد، مشتری محصول شما را خریداری نمیکند.
۴) توسعه مزیت رقابتی شما
شما یک مزیت رقابتی، دلیلی برای خریده شدن محصولات یا خدماتتان تعریف میکنید که از نظر منافع، نتایج و عواقب خرید محصول یا خدمت شما، مشتری لذتی خواهد برد که از خرید محصول یا خدمت رقبایتان آن لذت را نخواهد برد.
بر روی مزیتها تمرکز کنید آنچه که باعث میشود محصول شما را بهتر از دیگران باشد.
۵) استفاده کردن از محتوا و بازاریابی رسانههای اجتماعی به نفع خود
راههای زیادی نسبت به قبل برای معرفی محصول خود به مشتریان وجود دارد. اما بهترین بخش کدام است؟ همهی آنها رایگان هستند.شما میتوانید از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر و گوگل پلاس و یا بلاگ خود به عنوان یک مزیت استفاده کنید.
با ساختن یک رابطه با مشتریان از طریق این کانالها، شما میتوانید به مشتریان بیشتری نسبت قبل دسترسی داشته باشید.
برخی از مزایای بازاریابی محتوا:
دسترسی بیشتر منجر به پیشتاز شدن
کانالهای ارتباطی بیشتر برای فروش محصول خود
هزینههای پایینتر برای بدست آوردن مشتریان
نگاهی به وبسایتهای شبکههای اجتماعی بیندازید. قدرت نفوذ در مخاطب آن شگفتانگیر نیست.
۶) انتخاب یک قیمت مناسب
تحقیقات بازاریابی را روی رقبای خود، برای تعیین قیمت مناسب انجام دهید. اگر شما یک محصول با قیمت بالا دارید باید آماده عرضه با کیفیت بالا به مشتریان خود باشید.
قیمت میتواند بوسیله ارزش درک شده محصول شما تعیین شود. اگر شما میتوانید محصولتان را نسبت به رقبا برتر نشان دهید، شما میتوانید قیمت بالاتری برای محصولتان در نظر بگیرید.
۷) یادگیری تکنیکهای مناسب مذاکره
مذاکره کنندگان ماهر اغلب علاقهمند هستند تا یک راهحل یا تمهیدی را پیدا کنند که طرف مقابل را خشنود سازند.
آنها به دنبال راهحلی میگردند که برد-برد باشد، جایی که هر دو طرف از نتایج مذاکره راضی باشند.
بهترین مذاکره کنندگان این سه خصوصیت را دارند
آنها پرسشهای خوب میپرسند تا دریابند که شما دقیقا به چه چیزی نیاز دارید.
آنها صبور هستند.
آنها به خوبی آماده شدهاند.
۸)آماده کردن یک ارائه مؤثر
در فروش مهم است که یک ارائه خلاقانه و محسور کننده به مشتریان خود داشته باشید. یکی از این راهها میتواند ساخت یک ارائه تاثیرگذار بوسیله پاورپوینت باشد.
۹) تمرکز روی حفظ مشتریان خود
«یک مشتری باید همیشه مشتری بماند»
یک مشتری محصول شما را خریداری کرده است، این نباید پایان رابطه شما با آنها باشد. بر روی حفظ یک رابطه قوی با مشتریان خود تمرکز کنید. این باعث اعتماد بیشتر و افزودن ارزش به محصول شما میشود.
۱۰)عرضه کردن یک چیز بزرگ برای مشتریان بالقوه، رایگان
مشتریان ایدهال شما بیشتر علاقهمند خواهند شد تا محصول شما را بخرند وقتی که یک پیش نمایش به آنها بدهید. یک ویدیوی کوتاه از عملکرد محصول خود یا دادن رایگان قسمت مهمی از محتوا و هیجان زده کردن مشتری خود برای آنچه بعدها خواهد آمد.
۱۱) مشتریان خود را نزدیک نگه دارید
اگر شما میخواهید به زودی روی محصولتان حراج داشته باشید، به مشتریان خود درباره آن بگویید. آنها خوشحال خواهند شد درباره آن بشنوند و باعث میشود نسبت به آن اعتماد داشته باشند.
۱۲) پیام فروش شما باید روشن و شفاف باشد
یک یا دو مزیت از محصولاتتان را انتخاب کنید و آنها را بطور واضح در تیتر فروشتان بگذارید. برای مشتریانتان شفافسازی کنید که محصول شما دقیقا چه کاری برای آنها میدهد.
خاص باشید. اگر محصول شما چندین ویژگی و مزیت دارد، پیامهای فروش برای مشتریان مختلف، مرتبط با آنها بسازید.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
۱) مردم مزایا را میخرند
مردم محصول نمیخرند، آنها نتایجی را که آن محصول میدهد میخرند. روند شناسایی مشتری ایدهآل خود را با ساختن یک لیست از مزایایی که مشتری با استفاده از محصول شما، از آن لذت خواهد برد، شروع کنید.
۲) بطور واضح مشتری خود را تعریف کنید
جه کسی بیشتر علاقهمند است تا محصول شما را بخرد و به سرعت آنرا دریافت کند.
سوالات خاص بپرسید
چند ساله هستند؟
آیا آنها مرد هستند یا زن؟
آیا آنها دارای فرزند هستند؟
چقدر درآمد دارند؟
آیا دارای تحصیلات هستند؟
۳) شناسایی مشکل بصورت شفاف
مشتری شما چه مشکلی دارد که شما میتوانید آنرا حل کنید؟ اگر شما مشتری خود را بدرستی شناسایی کرده باشید، این افراد برای حل مشکل خود به شما پرداخت خواهند کرد.
گاهی اوقات مشکلات آشکار و روشن است.
گاهی اوقات مشکلات آشکار نیست و نامشخص است.
گاهی اوقات مشکلات برای مشتری وجود ندارد. اگر مشکل وجود ندارد، مشتری محصول شما را خریداری نمیکند.
۴) توسعه مزیت رقابتی شما
شما یک مزیت رقابتی، دلیلی برای خریده شدن محصولات یا خدماتتان تعریف میکنید که از نظر منافع، نتایج و عواقب خرید محصول یا خدمت شما، مشتری لذتی خواهد برد که از خرید محصول یا خدمت رقبایتان آن لذت را نخواهد برد.
بر روی مزیتها تمرکز کنید آنچه که باعث میشود محصول شما را بهتر از دیگران باشد.
۵) استفاده کردن از محتوا و بازاریابی رسانههای اجتماعی به نفع خود
راههای زیادی نسبت به قبل برای معرفی محصول خود به مشتریان وجود دارد. اما بهترین بخش کدام است؟ همهی آنها رایگان هستند.شما میتوانید از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر و گوگل پلاس و یا بلاگ خود به عنوان یک مزیت استفاده کنید.
با ساختن یک رابطه با مشتریان از طریق این کانالها، شما میتوانید به مشتریان بیشتری نسبت قبل دسترسی داشته باشید.
برخی از مزایای بازاریابی محتوا:
دسترسی بیشتر منجر به پیشتاز شدن
کانالهای ارتباطی بیشتر برای فروش محصول خود
هزینههای پایینتر برای بدست آوردن مشتریان
نگاهی به وبسایتهای شبکههای اجتماعی بیندازید. قدرت نفوذ در مخاطب آن شگفتانگیر نیست.
۶) انتخاب یک قیمت مناسب
تحقیقات بازاریابی را روی رقبای خود، برای تعیین قیمت مناسب انجام دهید. اگر شما یک محصول با قیمت بالا دارید باید آماده عرضه با کیفیت بالا به مشتریان خود باشید.
قیمت میتواند بوسیله ارزش درک شده محصول شما تعیین شود. اگر شما میتوانید محصولتان را نسبت به رقبا برتر نشان دهید، شما میتوانید قیمت بالاتری برای محصولتان در نظر بگیرید.
۷) یادگیری تکنیکهای مناسب مذاکره
مذاکره کنندگان ماهر اغلب علاقهمند هستند تا یک راهحل یا تمهیدی را پیدا کنند که طرف مقابل را خشنود سازند.
آنها به دنبال راهحلی میگردند که برد-برد باشد، جایی که هر دو طرف از نتایج مذاکره راضی باشند.
بهترین مذاکره کنندگان این سه خصوصیت را دارند
آنها پرسشهای خوب میپرسند تا دریابند که شما دقیقا به چه چیزی نیاز دارید.
آنها صبور هستند.
آنها به خوبی آماده شدهاند.
۸)آماده کردن یک ارائه مؤثر
در فروش مهم است که یک ارائه خلاقانه و محسور کننده به مشتریان خود داشته باشید. یکی از این راهها میتواند ساخت یک ارائه تاثیرگذار بوسیله پاورپوینت باشد.
۹) تمرکز روی حفظ مشتریان خود
«یک مشتری باید همیشه مشتری بماند»
یک مشتری محصول شما را خریداری کرده است، این نباید پایان رابطه شما با آنها باشد. بر روی حفظ یک رابطه قوی با مشتریان خود تمرکز کنید. این باعث اعتماد بیشتر و افزودن ارزش به محصول شما میشود.
۱۰)عرضه کردن یک چیز بزرگ برای مشتریان بالقوه، رایگان
مشتریان ایدهال شما بیشتر علاقهمند خواهند شد تا محصول شما را بخرند وقتی که یک پیش نمایش به آنها بدهید. یک ویدیوی کوتاه از عملکرد محصول خود یا دادن رایگان قسمت مهمی از محتوا و هیجان زده کردن مشتری خود برای آنچه بعدها خواهد آمد.
۱۱) مشتریان خود را نزدیک نگه دارید
اگر شما میخواهید به زودی روی محصولتان حراج داشته باشید، به مشتریان خود درباره آن بگویید. آنها خوشحال خواهند شد درباره آن بشنوند و باعث میشود نسبت به آن اعتماد داشته باشند.
۱۲) پیام فروش شما باید روشن و شفاف باشد
یک یا دو مزیت از محصولاتتان را انتخاب کنید و آنها را بطور واضح در تیتر فروشتان بگذارید. برای مشتریانتان شفافسازی کنید که محصول شما دقیقا چه کاری برای آنها میدهد.
خاص باشید. اگر محصول شما چندین ویژگی و مزیت دارد، پیامهای فروش برای مشتریان مختلف، مرتبط با آنها بسازید.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
10 روش برگزیده از پیتر دراکر برای تکنیک های مذاکره 🎯🎯
1- هیچگاه اولین پیشنهاد را شما ندهید : بسیار ساده است، اینطور نیست؟ تا آنجا که می توانید، در هر موقعیتی هم که برای مذاکره قرار دارید، اولین پیشنهاد را شما ندهید. اگر طرف شما با یک پیشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان می دهد که ممکن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بکشند و بروند چون سنگ بزرگ همیشه نشانه نزدن است. با رعایت این نکته می توانید از قصد و نیت طرفتان مطلع شوید.
2- همیشه دو خریدار را در کنار هم قرار دهید,کاری که به شما خیلی قدرت عمل می دهد این است که همیشه برای یک جنس مشخص دو خریدار را کنار هم قرار دهید. چه در کار باشد و چه در تجارت، اینکه دو نفر خواستار شما باشند همیشه باعث افزایش قدرت شما می شود.
3- همیشه قیمت بالاتری بدهید
همیشه قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خودتان اعلام کنید، اما نه اینقدر بالا که کسی حتی برای نگاه کردن هم جلو نیاید چون با اینکار فقط یک طمعکار جلوه خواهید کرد.
4- هیچگاه خود را مشتاق نشان ندهید
هر چقدر هم که به نظرتان معامله عالی باشد و کلی با آن سود کرده باشید و بسیار خوشحال باشید، هیچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهید. چون با اینکار درونتان را به آنها نشان خواهید داد و این اصلاً خوب نیست. همیشه خونسرد و آرام باشید.
5- همیشه برای ترک مذاکره آماده باشید , اصلاً مهم نیست که چقدر دوست دارید آن معامله انجام شود، باید همیشه خود را برای سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهید. ممکن است این سخت ترین کار در طی یک مذاکره باشد، اما گاهی بسیار به نفع شما خواهد بود. اگر می بینید که مذاکره ای درست نیست و ممکن است سرتان کلاه گذاشته شود، می توانید سریعاً کناره گیری کنید.
6. فکر کنید که طرف معامله به شما نیاز دارد, یکی از سخت ترین قسمت های معامله این است که شما فکر کنید طرف شدیداً به شما نیاز دارد. اگر اینطور فکر نکنید، اعتمد به نفستان پایین خواهد آمد. همیشه در ذهنتان مجسم کنید که طرف معامله عمیقاً خواستار کالای شماست.
7- یاد بگیرید که ساکت بمانید
گاهی اوقات وقتی پیشنهادی به شما ارائه می شود، خیلی مهم است که جوابی نداده و چیزی نگویید. برای 30 دقیقه، 90 دقیقه، یک ساعت، برای هر چقدر که شده دهانتان را باز نکنید.
سکوتی ناراحت کننده ایجاد کنید و طرف مقابل برای شکستن این سکوت جزئیات بیشتری بیان خواهد کرد. شما ساکت بمانید، کناره گیری نکنید اما فقط به آنچه که طرف مقابل بازگو می کند گوش فرا دهید.
8- در مورد همه چیز تحقیق کنید.
چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتی که در جریان مذاکره می افتد یا تحقیق در مورد کالای مورد نظر باشد، همیشه بدانید که در چه مورد می خواهید صحبت کنید.
9- هیچگاه در وسط کار مذاکره را بر هم نزنید ,در معاملات همیشه تخفیف و امتیاز دهی صورت می گیرد. مهم نیست که از چقدر می گذرید تا مذاکره را تمام کنید، اما مهم این است که مذاکره نباید بر هم بخورد. هر چند که ممکن است آخر کار اصلاً رضایت زیادی از آن مذاکره نداشته باشید.
10- همیشه مودب باشید
مهم نیست که طرف مقابلتان با شما بد حرف می زند یا کالایتان را تحقیر می کند، شما هیچگاه خونسردی خود را از دست ندهید. با بدرفتاری چیزی جز شرمندگی نصیبتان نخواهد شد.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
1- هیچگاه اولین پیشنهاد را شما ندهید : بسیار ساده است، اینطور نیست؟ تا آنجا که می توانید، در هر موقعیتی هم که برای مذاکره قرار دارید، اولین پیشنهاد را شما ندهید. اگر طرف شما با یک پیشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان می دهد که ممکن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بکشند و بروند چون سنگ بزرگ همیشه نشانه نزدن است. با رعایت این نکته می توانید از قصد و نیت طرفتان مطلع شوید.
2- همیشه دو خریدار را در کنار هم قرار دهید,کاری که به شما خیلی قدرت عمل می دهد این است که همیشه برای یک جنس مشخص دو خریدار را کنار هم قرار دهید. چه در کار باشد و چه در تجارت، اینکه دو نفر خواستار شما باشند همیشه باعث افزایش قدرت شما می شود.
3- همیشه قیمت بالاتری بدهید
همیشه قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خودتان اعلام کنید، اما نه اینقدر بالا که کسی حتی برای نگاه کردن هم جلو نیاید چون با اینکار فقط یک طمعکار جلوه خواهید کرد.
4- هیچگاه خود را مشتاق نشان ندهید
هر چقدر هم که به نظرتان معامله عالی باشد و کلی با آن سود کرده باشید و بسیار خوشحال باشید، هیچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهید. چون با اینکار درونتان را به آنها نشان خواهید داد و این اصلاً خوب نیست. همیشه خونسرد و آرام باشید.
5- همیشه برای ترک مذاکره آماده باشید , اصلاً مهم نیست که چقدر دوست دارید آن معامله انجام شود، باید همیشه خود را برای سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهید. ممکن است این سخت ترین کار در طی یک مذاکره باشد، اما گاهی بسیار به نفع شما خواهد بود. اگر می بینید که مذاکره ای درست نیست و ممکن است سرتان کلاه گذاشته شود، می توانید سریعاً کناره گیری کنید.
6. فکر کنید که طرف معامله به شما نیاز دارد, یکی از سخت ترین قسمت های معامله این است که شما فکر کنید طرف شدیداً به شما نیاز دارد. اگر اینطور فکر نکنید، اعتمد به نفستان پایین خواهد آمد. همیشه در ذهنتان مجسم کنید که طرف معامله عمیقاً خواستار کالای شماست.
7- یاد بگیرید که ساکت بمانید
گاهی اوقات وقتی پیشنهادی به شما ارائه می شود، خیلی مهم است که جوابی نداده و چیزی نگویید. برای 30 دقیقه، 90 دقیقه، یک ساعت، برای هر چقدر که شده دهانتان را باز نکنید.
سکوتی ناراحت کننده ایجاد کنید و طرف مقابل برای شکستن این سکوت جزئیات بیشتری بیان خواهد کرد. شما ساکت بمانید، کناره گیری نکنید اما فقط به آنچه که طرف مقابل بازگو می کند گوش فرا دهید.
8- در مورد همه چیز تحقیق کنید.
چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتی که در جریان مذاکره می افتد یا تحقیق در مورد کالای مورد نظر باشد، همیشه بدانید که در چه مورد می خواهید صحبت کنید.
9- هیچگاه در وسط کار مذاکره را بر هم نزنید ,در معاملات همیشه تخفیف و امتیاز دهی صورت می گیرد. مهم نیست که از چقدر می گذرید تا مذاکره را تمام کنید، اما مهم این است که مذاکره نباید بر هم بخورد. هر چند که ممکن است آخر کار اصلاً رضایت زیادی از آن مذاکره نداشته باشید.
10- همیشه مودب باشید
مهم نیست که طرف مقابلتان با شما بد حرف می زند یا کالایتان را تحقیر می کند، شما هیچگاه خونسردی خود را از دست ندهید. با بدرفتاری چیزی جز شرمندگی نصیبتان نخواهد شد.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
از سری مجموعه سخنرانی های TedTalk با زیرنویس فارسی 🎯🎯
👆👆👆
▪️سخنران : ناگل مارش
▪️موضوع : چگونگی ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و زندگی کاری
▪️زمان : 10 دقیقه
👆👆👆
#کلیپ
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
👆👆👆
▪️سخنران : ناگل مارش
▪️موضوع : چگونگی ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و زندگی کاری
▪️زمان : 10 دقیقه
👆👆👆
#کلیپ
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
تاثیر چهره های مشهور در تبلیغات برندها 🎯🎯
برندهای بیشماری در سراسر دنیا وجود دارند که با استفاده از افراد مشهور در زمینههای مختلف و مرتبط با حوزهی کاری خود برای فروش بیشتر بهره میبرند.
تایید برند از سوی افراد مشهور و همچنین کمک رسانههای اجتماعی در عصر دیجیتال امروز به طور قابل توجهی نسل جوان را هدف قرار داده است.
کیم کارداشیان، کیت ماس، دیوید بکهام و حتی اوسین بلت تا کنون با ترویج محصولات یا خدمات، به برندها و کمپینهای تبلیغاتی کمک فراوانی کردهاند، البته در قبال آن درصدی از سود فروش را نیز دریافت کردهاند.
به عنوان مثال تصویر کیم کارداشیان بر روی جلد یک مله در حوزهی مد که فروش و طرفداران زیادی نداشت، باعث جلب توجه افراد فعال بسیاری در کسبوکار مد به این مجله شد.
از زمان ظهور رادیو و تلویزیون، تمامی برندها از این مووع به خوبی آگاه هستند که تایید افراد مشهور به منزلهی خوب بودن محصول است و در نتیجه مشتریان را ترغیب به خرید میکند. دلیلش هم این است که مردم به گفتههای افرادی که دوست دارند، اعتماد میکنند. پتانسیل این استراتژی تبلیغاتی در تمامی دوران موثر بوده است و برندها را قادر میسازد تا خودشان را بیشتر و بهتر در معرض دید مشتریان قرار دهند.
با این حال با وجود تاثیر بسیاری از مشاهیر بر بازار مد، خوصا در سالهای اخیر، هنوز بسیاری از خردهفروشان باید اطمینان حاصل کنند که فروششان با حضور افراد مشهور رشد بیسابقهای را تجربه خواهد کرد یا نه.
همه چیز به رضایت مشتری بستگی دارد. زمانی که یک شتری از خرید محصولی که توسط یک فرد مشهور تایید شده، راضی است، درنتیجه ترجیح میدهد از این برند بیشتر خرید کند و حتی حاضر است به دلیل اینکه فلان بازیگر و یا بازیکن با این برند در ارتباط است، پول بیشتری را برای آن بپردازد.
بنابراین افراد مشهور نوید یک موفقیت بزرگ برای خدهفروشیها به شمار میروند. نکتهی قابل توجه آنکه در اکثر موارد برند باید از خود فرد مشهور، معروفتر و شناختهشدهتر باشد؛ در غیر اینصورت در معرض خطر قرار میگیرد.
علاوه بر این شرکتها باید با توجه به مد روز و فصل، زمانمناسب برای اجرای این استراتژی را تشخیص دهند.
به یاد داشته باشید که از نگرش مشتری نسبت به افراد شهور سوء استفاده نکنید و از این استراتژی تنها به عنوان شگردی برای فروش بیشتر استفاده نکنید.
برای زنده کردن یک برند شکستخورده و یا افزایش فروش جرئت و جسارت لازم را داشته باشید. تایید افراد مشهور تاثیر فراوانی بر روی استراتژی بازاریابی برند دارد.
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
برندهای بیشماری در سراسر دنیا وجود دارند که با استفاده از افراد مشهور در زمینههای مختلف و مرتبط با حوزهی کاری خود برای فروش بیشتر بهره میبرند.
تایید برند از سوی افراد مشهور و همچنین کمک رسانههای اجتماعی در عصر دیجیتال امروز به طور قابل توجهی نسل جوان را هدف قرار داده است.
کیم کارداشیان، کیت ماس، دیوید بکهام و حتی اوسین بلت تا کنون با ترویج محصولات یا خدمات، به برندها و کمپینهای تبلیغاتی کمک فراوانی کردهاند، البته در قبال آن درصدی از سود فروش را نیز دریافت کردهاند.
به عنوان مثال تصویر کیم کارداشیان بر روی جلد یک مله در حوزهی مد که فروش و طرفداران زیادی نداشت، باعث جلب توجه افراد فعال بسیاری در کسبوکار مد به این مجله شد.
از زمان ظهور رادیو و تلویزیون، تمامی برندها از این مووع به خوبی آگاه هستند که تایید افراد مشهور به منزلهی خوب بودن محصول است و در نتیجه مشتریان را ترغیب به خرید میکند. دلیلش هم این است که مردم به گفتههای افرادی که دوست دارند، اعتماد میکنند. پتانسیل این استراتژی تبلیغاتی در تمامی دوران موثر بوده است و برندها را قادر میسازد تا خودشان را بیشتر و بهتر در معرض دید مشتریان قرار دهند.
با این حال با وجود تاثیر بسیاری از مشاهیر بر بازار مد، خوصا در سالهای اخیر، هنوز بسیاری از خردهفروشان باید اطمینان حاصل کنند که فروششان با حضور افراد مشهور رشد بیسابقهای را تجربه خواهد کرد یا نه.
همه چیز به رضایت مشتری بستگی دارد. زمانی که یک شتری از خرید محصولی که توسط یک فرد مشهور تایید شده، راضی است، درنتیجه ترجیح میدهد از این برند بیشتر خرید کند و حتی حاضر است به دلیل اینکه فلان بازیگر و یا بازیکن با این برند در ارتباط است، پول بیشتری را برای آن بپردازد.
بنابراین افراد مشهور نوید یک موفقیت بزرگ برای خدهفروشیها به شمار میروند. نکتهی قابل توجه آنکه در اکثر موارد برند باید از خود فرد مشهور، معروفتر و شناختهشدهتر باشد؛ در غیر اینصورت در معرض خطر قرار میگیرد.
علاوه بر این شرکتها باید با توجه به مد روز و فصل، زمانمناسب برای اجرای این استراتژی را تشخیص دهند.
به یاد داشته باشید که از نگرش مشتری نسبت به افراد شهور سوء استفاده نکنید و از این استراتژی تنها به عنوان شگردی برای فروش بیشتر استفاده نکنید.
برای زنده کردن یک برند شکستخورده و یا افزایش فروش جرئت و جسارت لازم را داشته باشید. تایید افراد مشهور تاثیر فراوانی بر روی استراتژی بازاریابی برند دارد.
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
راه صادقانه برای ثروتمند شدن 🎯🎯
شما می توانید هر چیزی را که می خواهید در زندگی خود بدست آورید اگر به دیگران به اندازه کافی از آن چیزی که می خواهند بدهید! اگر چیز با ارزشی ارائه نکنید چیز با ارزشی هم بدست نخواهید آورد. سبک معامله شما تمول شما را تعیین می کند.
نحوه معامله و برخورد با مردم میزان موفقیت مالی شما را مشخص می کند. هیچ کار دیگری بیش از این بر درآمد شما تاثیر نخواهد گذاشت. ال. رون هوبارد 4 نوع مبادله ارزش مشخص کرده است.
1. گروهی را در نظر بگیرید که پول می گیرند ولی هیچ چیز تحویل نمی دهند. این روش همان کلاهبرداری است. - ال. رن هوبارد
مثال هایی برای این نوع دسته می توان نام برد به این شرح:
- شما به عنوان پیش پرداخت 1000 دلار به شرکتی می پردازید تا در آینده یک اتومبیل به شما تحویل دهد اما این شرکت اعلام ورشکستگی می کند و شما هیچ خسارتی دریافت نمی کنید. (بر اساس قوانین آمریکا)
- یک لوله کش لوله منزل شما را شل می کند و نشتی را به شما نشان می دهد و سپس آنرا برای شما تعمیر می کند و 159 دلار از شما بابت دستمزد دریافت می کند.
- بعضی افراد در اداره شما از زیر کار در می روند. برای کار کردن کلی بهانه جویی می کنند، رئیس خود را سردرگم می کنند، کار خاصی انجام نمی دهند و آخر ماه حقوق خود را تمام و کمال دریافت می کنند.
۲. دومین نوع تحویل مشکل دار است. برای یک سفارش تعدادی یا کلی پولی پرداخت می شود و فقط قسمتی از آن تحویل مشتری می شود یا کالایی معیوب به مشتری تحویل داده می شود. - ال. رون هوبارد
مثال ها:
- غرفه ای در یک نمایشگاه تجاری یا بازار به شما بقایای یک گاو دو سر را به عنوان کالایی با ارزش عرضه می کند اما در حقیقت اسکلت هایی عجیب به شما نشان داده اند.
- به یک آژانس مسافرتی برای یک تور 99 دلار می پردازید و در نهایت از هتلی بد بو و کثیف سر در می آورید.
- یک کارمند به جای اینکه کار کند روزنامه می خواند، در اینترنت به گشت و گذار می پردازد، با تلفن وقت تلف می کند. در حالیکه برای زمانیکه آنجا حضور دارد پول می گیرد.
3. نوع سوم به عنوان تجارت قانونی و منصفانه شناخته می شود. در این نوع معامله سفارش و پول دریافت شده و کالا و خدمات دقیقا به همان شکلی که در خواست شده ارائه می گردد. - ال. رن هوبارد
بیشتر کسب وکار های موفق از این روش استفاده می کنند
- برای دو عدد تخم مرغ تازه پول می پردازید سپس دو عدد تخم مرغ تازه دریافت می کنید.
- کارمندی استخدام می کنید که به ازای هر ساعت کارش 10 دلار دستمزد می گیرد و کارمند شما پس از 40 ساعت کار 400 دلار دستمزد می گیرد.
- برای قبض برق خود پول می پردازید و از الکتریسیته استفاده می کنید.
4. نوع چهارم کمتر معمول است و می توان به آن معامله در فراوانی گفت. در این نوع معامله شما چیزی رایگان دریافت نمی کنید ولی به ازای پولی که می پردازید کالا و خدمات بیشتری دریافت می کنید. این روش هنوز هم در دنیای کسب و کار جدید است و می توان از آن برای موفقیتی فوق العاده بهره برد. ال. رن هوبارد
کسب و کار ها و افرادی که از این روش بهره می برند در حالیکه رقبا اوضاع خوبی ندارند پیشرفت می کنند و کار خود را توسعه می دهند.
- شما به یک نقاش پول می دهید تا یک تابلوی نقاشی برای شما بکشد و او علاوه بر اینکه نقاشی شما را آماده می کند بدون اینکه پول اضافی از شما بگیرد آنرا قاب هم می گیرد.
- شما به یک گروه سرمایه گذاری املاک پول می دهید و آنها 12 درصد سود سالیانه را تضمین می کنند اما 15 درصد سود نصیب شما می شود.
- کارمند شما فقط کار خود را انجام نمی دهد بلکه کارمند جدید را هم آموزش می دهد و بدون چشم داشتی تجربیات خود را در اختیار او قرار می دهد او وقتی که کارمند دیگر بیمار است کار هایش را انجام می دهد و موقتا مسئولیت های او را هم قبول می کند بدون اینکه پول بیشتری در خواست کند.
کارمندانی که بیشتر از آنچه دریافت می کنند خدمت می کنند ترفیع می گیرند، پاداش می گیرند مزایای بیشتر و بسیاری چیز های دیگر نصیبشان می شود. و همینطور امنیت شغلی آنها بسیار بالاتر از دیگر کارمندان است.کسب و کار هایی که با سخاوت با مشتری رفتار می کنند بیشترین مشتری را خواهند داشت و سرمایه گذاران تمایل زیادی به سرمایه گذاری روی چنین کسب و کاری خواهند داشت. چون وفاداری مشتریان تضمین شده است.
با اولین نگاه به نظر می رسد که اگر بیش از انتظار مشتری به او کالا و خدمات بدهیم ضرر خواهیم کرد. اما در حقیقت شما برای شناساندن و مطرح کردن خود در بازار تلاش کرده اید. و به کسب و کار خود ارزش بیشتری افزوده اید بدون اینکه برای تبلیغات خرج کرده باشید.
بلاخره شما سر تر از همه خواهید بود و مردم می خواهند با شما کار کنند چون در صدر قرار دارید. و شرکت شما در رقابت برتر از همه خواهد بود. شهرتی پیدا می کنید که بیش از انتظار شماست و بسیار بیش از سودی که از آن چشم پوشی کرده اید بدست خواهید
شما می توانید هر چیزی را که می خواهید در زندگی خود بدست آورید اگر به دیگران به اندازه کافی از آن چیزی که می خواهند بدهید! اگر چیز با ارزشی ارائه نکنید چیز با ارزشی هم بدست نخواهید آورد. سبک معامله شما تمول شما را تعیین می کند.
نحوه معامله و برخورد با مردم میزان موفقیت مالی شما را مشخص می کند. هیچ کار دیگری بیش از این بر درآمد شما تاثیر نخواهد گذاشت. ال. رون هوبارد 4 نوع مبادله ارزش مشخص کرده است.
1. گروهی را در نظر بگیرید که پول می گیرند ولی هیچ چیز تحویل نمی دهند. این روش همان کلاهبرداری است. - ال. رن هوبارد
مثال هایی برای این نوع دسته می توان نام برد به این شرح:
- شما به عنوان پیش پرداخت 1000 دلار به شرکتی می پردازید تا در آینده یک اتومبیل به شما تحویل دهد اما این شرکت اعلام ورشکستگی می کند و شما هیچ خسارتی دریافت نمی کنید. (بر اساس قوانین آمریکا)
- یک لوله کش لوله منزل شما را شل می کند و نشتی را به شما نشان می دهد و سپس آنرا برای شما تعمیر می کند و 159 دلار از شما بابت دستمزد دریافت می کند.
- بعضی افراد در اداره شما از زیر کار در می روند. برای کار کردن کلی بهانه جویی می کنند، رئیس خود را سردرگم می کنند، کار خاصی انجام نمی دهند و آخر ماه حقوق خود را تمام و کمال دریافت می کنند.
۲. دومین نوع تحویل مشکل دار است. برای یک سفارش تعدادی یا کلی پولی پرداخت می شود و فقط قسمتی از آن تحویل مشتری می شود یا کالایی معیوب به مشتری تحویل داده می شود. - ال. رون هوبارد
مثال ها:
- غرفه ای در یک نمایشگاه تجاری یا بازار به شما بقایای یک گاو دو سر را به عنوان کالایی با ارزش عرضه می کند اما در حقیقت اسکلت هایی عجیب به شما نشان داده اند.
- به یک آژانس مسافرتی برای یک تور 99 دلار می پردازید و در نهایت از هتلی بد بو و کثیف سر در می آورید.
- یک کارمند به جای اینکه کار کند روزنامه می خواند، در اینترنت به گشت و گذار می پردازد، با تلفن وقت تلف می کند. در حالیکه برای زمانیکه آنجا حضور دارد پول می گیرد.
3. نوع سوم به عنوان تجارت قانونی و منصفانه شناخته می شود. در این نوع معامله سفارش و پول دریافت شده و کالا و خدمات دقیقا به همان شکلی که در خواست شده ارائه می گردد. - ال. رن هوبارد
بیشتر کسب وکار های موفق از این روش استفاده می کنند
- برای دو عدد تخم مرغ تازه پول می پردازید سپس دو عدد تخم مرغ تازه دریافت می کنید.
- کارمندی استخدام می کنید که به ازای هر ساعت کارش 10 دلار دستمزد می گیرد و کارمند شما پس از 40 ساعت کار 400 دلار دستمزد می گیرد.
- برای قبض برق خود پول می پردازید و از الکتریسیته استفاده می کنید.
4. نوع چهارم کمتر معمول است و می توان به آن معامله در فراوانی گفت. در این نوع معامله شما چیزی رایگان دریافت نمی کنید ولی به ازای پولی که می پردازید کالا و خدمات بیشتری دریافت می کنید. این روش هنوز هم در دنیای کسب و کار جدید است و می توان از آن برای موفقیتی فوق العاده بهره برد. ال. رن هوبارد
کسب و کار ها و افرادی که از این روش بهره می برند در حالیکه رقبا اوضاع خوبی ندارند پیشرفت می کنند و کار خود را توسعه می دهند.
- شما به یک نقاش پول می دهید تا یک تابلوی نقاشی برای شما بکشد و او علاوه بر اینکه نقاشی شما را آماده می کند بدون اینکه پول اضافی از شما بگیرد آنرا قاب هم می گیرد.
- شما به یک گروه سرمایه گذاری املاک پول می دهید و آنها 12 درصد سود سالیانه را تضمین می کنند اما 15 درصد سود نصیب شما می شود.
- کارمند شما فقط کار خود را انجام نمی دهد بلکه کارمند جدید را هم آموزش می دهد و بدون چشم داشتی تجربیات خود را در اختیار او قرار می دهد او وقتی که کارمند دیگر بیمار است کار هایش را انجام می دهد و موقتا مسئولیت های او را هم قبول می کند بدون اینکه پول بیشتری در خواست کند.
کارمندانی که بیشتر از آنچه دریافت می کنند خدمت می کنند ترفیع می گیرند، پاداش می گیرند مزایای بیشتر و بسیاری چیز های دیگر نصیبشان می شود. و همینطور امنیت شغلی آنها بسیار بالاتر از دیگر کارمندان است.کسب و کار هایی که با سخاوت با مشتری رفتار می کنند بیشترین مشتری را خواهند داشت و سرمایه گذاران تمایل زیادی به سرمایه گذاری روی چنین کسب و کاری خواهند داشت. چون وفاداری مشتریان تضمین شده است.
با اولین نگاه به نظر می رسد که اگر بیش از انتظار مشتری به او کالا و خدمات بدهیم ضرر خواهیم کرد. اما در حقیقت شما برای شناساندن و مطرح کردن خود در بازار تلاش کرده اید. و به کسب و کار خود ارزش بیشتری افزوده اید بدون اینکه برای تبلیغات خرج کرده باشید.
بلاخره شما سر تر از همه خواهید بود و مردم می خواهند با شما کار کنند چون در صدر قرار دارید. و شرکت شما در رقابت برتر از همه خواهد بود. شهرتی پیدا می کنید که بیش از انتظار شماست و بسیار بیش از سودی که از آن چشم پوشی کرده اید بدست خواهید
آورد.
بنابراین به جای اینکه سعی کنید پول بیشتری بدست بیاورید سعی کنید ارزش بیشتری ارائه نمایید و این را سبک کار خود قرار دهید و ببینید چه رخ می دهد!
ترجمه: علی یزدی مقدم
یادبگیر
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
بنابراین به جای اینکه سعی کنید پول بیشتری بدست بیاورید سعی کنید ارزش بیشتری ارائه نمایید و این را سبک کار خود قرار دهید و ببینید چه رخ می دهد!
ترجمه: علی یزدی مقدم
یادبگیر
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
رمز موفقیت: یک کلمه پنج حرفی! 🎯🎯
شاید برخی ها تصور کنند زمانی که میانبرهای راحت تری نیز برای رسیدن به موفقیت وجود دارد، برای چه خودمان را آزار دهیم و به اصول دیگر کاری فکر کنیم؟
واقعیت اینجاست که کار، بدون چاشنی اخلاق راه به جایی نخواهد برد! در محیط کاری خود، اخلاق حرفه ای را رعایت کنید تا درهای موفقیت به رویتان گشوده شود؛ تنها با همین یک واژه پنج حرفی: «اخلاق».
شما چه فرد بزرگی باشید و چه در تصورات خود احساس کنید که بزرگ هستید و به دیگران هم با این دید نگاه کنید، و اخلاق کاری مثبتی را از خود به نمایش بگذارید، چیزی جز موفقیت در انتظارتان نخواهد بود
ویژگی های بارز افرادی که اخلاق حرفه ای دارند:
مسئولیت پذیری: در این مورد فرد پاسخ گوست و مسئولیت تصمیم ها و پیامدهای آن را می پذیرد؛ سرمشق دیگران است؛ حساس و اخلاق مند است؛ به درستکاری و خوشنامی در کارش اهمیت می دهد؛ برای ادای تمام مسئولیت های خویش کوشاست و مسئولیتی را که به عهده می گیرد، با تمام توان و خلوص نیت انجام می دهد.
برتری جویی و رقابت طلبی: در تمام موارد سعی می کند ممتاز باشد؛ اعتماد به نفس دارد؛ به مهارت بالایی در حرفه خود دست پیدا می کند؛ جدی و پرکار است؛ به موقعیت فعلی خود راضی نیست و از طرق شایسته دنبال ارتقای خود است؛ سعی نمی کند به هر طریقی در رقابت برنده باشد.
صادق بودن: مخالف ریاکاری و دورویی است؛ به ندای وجدان خود گوش فرا می دهد؛ در همه حال به شرافت مندی توجه می کند؛ شجاع و با شهامت است.
احترام به دیگران: به حقوق دیگران احترام می گذارد؛ به نظر دیگران احترام می گذارد؛ خوش قول و وقت شناس است؛ به دیگران حق تصمیم گیری می دهد؛ تنها منافع خود را مرجح نمی داند.
رعایت و احترام نسبت به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی: برای ارزش های اجتماعی احترام قائل است؛ در فعالیت های اجتماعی مشارکت می کند؛ به قوانین اجتماعی احترام می گذارد؛ در برخورد با فرهنگ های دیگر متعصبانه عمل نمی کند.
عدالت و انصاف: طرفدار حق است؛ در قضاوت تعصب ندارد.
همدردی با دیگران: دلسوز و رحیم است؛ در مصائب دیگران شریک می شود و از آنان حمایت می کند؛ به احساسات دیگران توجه می کند؛ مشکلات دیگران را مشکل خود می داند.
وفاداری: به وظایف خود متعهد است؛ رازدار دیگران است؛ معتمد دیگران است.
دنیا پر است از مشکل و سختی و مباحث غیر حقیقی. شاید افرادی که دارای اخلاق کاری قوی هستند نتوانند به آن بزرگی و عظمتی که جامعه تعریف می کند برسند، اما به هر حال افرادی که به بزرگی رسیده اند همیشه اظهار می دارند که همین «اخلاق کاری» یکی از فاکتورهای آنها برای رسیدن به موفقیت محسوب می شود. شما چه فرد بزرگی باشید و چه در تصورات خود احساس کنید که بزرگ هستید و به دیگران هم با این دید نگاه کنید، و اخلاق کاری مثبتی را از خود به نمایش بگذارید، چیزی جز موفقیت در انتظارتان نخواهد بود.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
شاید برخی ها تصور کنند زمانی که میانبرهای راحت تری نیز برای رسیدن به موفقیت وجود دارد، برای چه خودمان را آزار دهیم و به اصول دیگر کاری فکر کنیم؟
واقعیت اینجاست که کار، بدون چاشنی اخلاق راه به جایی نخواهد برد! در محیط کاری خود، اخلاق حرفه ای را رعایت کنید تا درهای موفقیت به رویتان گشوده شود؛ تنها با همین یک واژه پنج حرفی: «اخلاق».
شما چه فرد بزرگی باشید و چه در تصورات خود احساس کنید که بزرگ هستید و به دیگران هم با این دید نگاه کنید، و اخلاق کاری مثبتی را از خود به نمایش بگذارید، چیزی جز موفقیت در انتظارتان نخواهد بود
ویژگی های بارز افرادی که اخلاق حرفه ای دارند:
مسئولیت پذیری: در این مورد فرد پاسخ گوست و مسئولیت تصمیم ها و پیامدهای آن را می پذیرد؛ سرمشق دیگران است؛ حساس و اخلاق مند است؛ به درستکاری و خوشنامی در کارش اهمیت می دهد؛ برای ادای تمام مسئولیت های خویش کوشاست و مسئولیتی را که به عهده می گیرد، با تمام توان و خلوص نیت انجام می دهد.
برتری جویی و رقابت طلبی: در تمام موارد سعی می کند ممتاز باشد؛ اعتماد به نفس دارد؛ به مهارت بالایی در حرفه خود دست پیدا می کند؛ جدی و پرکار است؛ به موقعیت فعلی خود راضی نیست و از طرق شایسته دنبال ارتقای خود است؛ سعی نمی کند به هر طریقی در رقابت برنده باشد.
صادق بودن: مخالف ریاکاری و دورویی است؛ به ندای وجدان خود گوش فرا می دهد؛ در همه حال به شرافت مندی توجه می کند؛ شجاع و با شهامت است.
احترام به دیگران: به حقوق دیگران احترام می گذارد؛ به نظر دیگران احترام می گذارد؛ خوش قول و وقت شناس است؛ به دیگران حق تصمیم گیری می دهد؛ تنها منافع خود را مرجح نمی داند.
رعایت و احترام نسبت به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی: برای ارزش های اجتماعی احترام قائل است؛ در فعالیت های اجتماعی مشارکت می کند؛ به قوانین اجتماعی احترام می گذارد؛ در برخورد با فرهنگ های دیگر متعصبانه عمل نمی کند.
عدالت و انصاف: طرفدار حق است؛ در قضاوت تعصب ندارد.
همدردی با دیگران: دلسوز و رحیم است؛ در مصائب دیگران شریک می شود و از آنان حمایت می کند؛ به احساسات دیگران توجه می کند؛ مشکلات دیگران را مشکل خود می داند.
وفاداری: به وظایف خود متعهد است؛ رازدار دیگران است؛ معتمد دیگران است.
دنیا پر است از مشکل و سختی و مباحث غیر حقیقی. شاید افرادی که دارای اخلاق کاری قوی هستند نتوانند به آن بزرگی و عظمتی که جامعه تعریف می کند برسند، اما به هر حال افرادی که به بزرگی رسیده اند همیشه اظهار می دارند که همین «اخلاق کاری» یکی از فاکتورهای آنها برای رسیدن به موفقیت محسوب می شود. شما چه فرد بزرگی باشید و چه در تصورات خود احساس کنید که بزرگ هستید و به دیگران هم با این دید نگاه کنید، و اخلاق کاری مثبتی را از خود به نمایش بگذارید، چیزی جز موفقیت در انتظارتان نخواهد بود.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
♦️ نقش شادي در روابط اجتماعي چيست و چه تاثيري بر فعاليت هاي افراد و روحيه جمعي جامعه مي گذارد؟
- اگر شادي هاي جمعي و غيرمضر انجام شوند، تقويت كننده بعضي از روابط اجتماعي هستند. اين نوع شادي ها مانند تمامي اعمالي كه در هر جامعه به قوام آن جامعه كمك مي كنند، مي توانند به روابط آن جامعه نيز كمك كرده و باعث سرخوش شدن افراد جامعه شوند. اين جزو كاركردهاي سنتي لازم و ضروري براي جامعه است. ممكن است در طي زمان، بعضي از اين كاركردها از بين برود ولي چون جامعه به سمت مقولات خاصي مي رود و طالب لذت و رفاه بيشتر است، اعمال سنتي در جامعه جديد تقويت شده و مردم، بيشتر به آن توجه مي كنند؛ چرا كه سرخوش كننده و رفاه دهنده است. مدرن ترين دولت، دولت رفاه است. اين دولت، دولتي است كه سعي مي كند تا حد امكان، منابع سعادت در اختيار تمامي افراد قرار دهد. يعني با پيش بيني وقايع خطرناك در آينده سعي كند افراد را بيمه كرده و زير چتر رفاهي خود قرار دهد. مسائل شادي در زمره مقولات رفاه ذهني است. درست است كه دولت هاي رفاه براي قابل اندازه گيري بودن خدماتشان، به مقولات رفاهي علمي توجه مي كنند، اما هم در مباحث سياستگذاري و هم در مباحث بررسي هاي جامعه شناختي، به مقولات رفاه ذهني توجه مي شود.
♦️ شما فكر نمي كنيد شادي هاي جمعي بر هم زننده نظم و آرامش جامعه هستند؟
- يك شادي جمعي كه از سنت ها استخراج شده باشد، نه تنها برهم زننده نظم و آرامش جامعه نيست بلكه لازمه نظم و قوام اجتماعي نيز هست. اين نوع شادي به هيچ وجه برهم زننده نيست، چون ويژگي هاي خاصي دارد.
۱- آيين جمعي است؛ اگر آيين شخصي بود، به هم زننده بود و اگر ما مي بينيم كه شادي هاي جمعي بر هم زننده نظم مي شوند، به دليل آن است كه شكل توده اي به خود گرفته اند. افرادي كه در آن شركت مي كنند از گروه هاي مشخصي نيستند و از گروه هاي بي شكل هستند. مثلاً گروه هاي مختلفي از مكان هاي مختلفي به يك محله مراجعه مي كنند. اين تجمع، حالت شادي جمعي را پيدا نمي كند ولي اگر در يك محله كه افراد شناخت بيشتري نسبت به هم دارند، يك جشن و شادي جمعي برگزار شود، همه افراد تقريباً يكديگر را مي شناسند و نوعي كنترل خود، كنترل محله و كنترل جمع وجود دارد. البته بعضي از مشكلات نيز غيرقابل اجتناب بوده و به دليل پيچيده شدن جوامع، شما قادر به پيشگيري از آن نيستيد، ولي اگر نوعي سامان محله اي براي برگزاري شادي هاي جمعي به وجود بيايد، بسياري از مشكلات، قابل پيشگيري است. مثلاً موردي كه من خود در انگلستان ديدم، مربوط است به مراسمي مربوط به هندوها (كه بسيار شبيه چهارشنبه سوري در ايران بود). در آنجا ما از يك هفته قبل از برگزاري جشن و مراسم آتش بازي، صداي ترقه مي شنيديم، ولي هيچ خسارتي هم به كسي وارد نمي شد. مواد محترقه هم وجود داشت و با اينكه دولت وظيفه خود مي دانست كه بر ورود و خروج و توليد اين مواد كنترل داشته باشد، ولي وقتي به اين نوع از استفاده مي رسيد، ديگر چون مسأله اي سنتي و جمعي است، به افراد، امر و نهي نمي كرد. واقعاً خسارتي نيز وارد نمي شد. علت اينكه خسارت وارد نمي شد اين بود كه اين مراسم به نحو محله اي انجام مي شد و تمام اين هماهنگي ها با استفاده از انجمن هاي مدني انجام مي گرفت. مثلاً دولت انگليس به فرهنگ هاي چندگانه اهميت داده و به افراد و گروه هاي مذهبي مختلف اجازه مي داد اجتماعات خود را داشته باشند و آنها را حمايت مي كرد. حمايت كردن نيز به اين علت است كه گروه هاي بي شكل- كه از آن ياد كرديم- شكل نگيرند. در اينجا ديگر من كه مسلمان بودم در مراسم گروه هاي ديگر شركت نمي كردم؛ همان طور كه اگر جامعه ما نيز دست به ساماندهي محله اي نسبت به برگزاري برخي شادي ها از جمله چهارشنبه سوري بزند، توده هاي بي شكل ايجاد نشده و با كنترلي كه افراد روي برگزاري مراسم دارند، اتفاق خطرناكي نيز نخواهد افتاد. ساماندهي محله اي باعث مي شود كه افراد خود هر محله- كه هم فكر و هم رده هستند
۲- به شادي جمعي بپردازند و بر جمع خود كنترل داشته و بنابراين هيچ اتفاق مضري پيش نيايد. مي توانيم بگوييم شادي هاي توده اي كه اين رفتارهاي بي شكل از دسته هاي بي شكل بروز مي كند، آسيب رسان خواهد بود. به نظر من علت اين قضيه نيز به رشد يا عدم رشد گروه هاي يك جامعه مدني بازمي گردد.
♦️ چه تدابيري مي توان براي داشتن جامعه اي شاد انديشيد؟
- در جامعه جديد راهكارهايي كه به يك نظام محله اي و رفاه جامعه محور (از طريق توسعه محله اي) بينجامد، بسيار كمك كننده خواهد بود. من اين قضيه را به صورت بومي كشور خودمان مطرح مي كنم. در ايران هنوز بعضي از مقوم هاي جامعه محلي وجود دارند؛ مثلاً مسجد هنوز به عنوان يك محور در يك محله باقي است. ما بايد اين را با رشد سازمان هاي غيردولتي كه مي توانند بعضي از اين اجتماعات را به وجود آورند، تلفيق كنيم. اين نوع حركت و سي
استگذاري به نظر من، هم مي تواند ارائه دهنده خدمات
- اگر شادي هاي جمعي و غيرمضر انجام شوند، تقويت كننده بعضي از روابط اجتماعي هستند. اين نوع شادي ها مانند تمامي اعمالي كه در هر جامعه به قوام آن جامعه كمك مي كنند، مي توانند به روابط آن جامعه نيز كمك كرده و باعث سرخوش شدن افراد جامعه شوند. اين جزو كاركردهاي سنتي لازم و ضروري براي جامعه است. ممكن است در طي زمان، بعضي از اين كاركردها از بين برود ولي چون جامعه به سمت مقولات خاصي مي رود و طالب لذت و رفاه بيشتر است، اعمال سنتي در جامعه جديد تقويت شده و مردم، بيشتر به آن توجه مي كنند؛ چرا كه سرخوش كننده و رفاه دهنده است. مدرن ترين دولت، دولت رفاه است. اين دولت، دولتي است كه سعي مي كند تا حد امكان، منابع سعادت در اختيار تمامي افراد قرار دهد. يعني با پيش بيني وقايع خطرناك در آينده سعي كند افراد را بيمه كرده و زير چتر رفاهي خود قرار دهد. مسائل شادي در زمره مقولات رفاه ذهني است. درست است كه دولت هاي رفاه براي قابل اندازه گيري بودن خدماتشان، به مقولات رفاهي علمي توجه مي كنند، اما هم در مباحث سياستگذاري و هم در مباحث بررسي هاي جامعه شناختي، به مقولات رفاه ذهني توجه مي شود.
♦️ شما فكر نمي كنيد شادي هاي جمعي بر هم زننده نظم و آرامش جامعه هستند؟
- يك شادي جمعي كه از سنت ها استخراج شده باشد، نه تنها برهم زننده نظم و آرامش جامعه نيست بلكه لازمه نظم و قوام اجتماعي نيز هست. اين نوع شادي به هيچ وجه برهم زننده نيست، چون ويژگي هاي خاصي دارد.
۱- آيين جمعي است؛ اگر آيين شخصي بود، به هم زننده بود و اگر ما مي بينيم كه شادي هاي جمعي بر هم زننده نظم مي شوند، به دليل آن است كه شكل توده اي به خود گرفته اند. افرادي كه در آن شركت مي كنند از گروه هاي مشخصي نيستند و از گروه هاي بي شكل هستند. مثلاً گروه هاي مختلفي از مكان هاي مختلفي به يك محله مراجعه مي كنند. اين تجمع، حالت شادي جمعي را پيدا نمي كند ولي اگر در يك محله كه افراد شناخت بيشتري نسبت به هم دارند، يك جشن و شادي جمعي برگزار شود، همه افراد تقريباً يكديگر را مي شناسند و نوعي كنترل خود، كنترل محله و كنترل جمع وجود دارد. البته بعضي از مشكلات نيز غيرقابل اجتناب بوده و به دليل پيچيده شدن جوامع، شما قادر به پيشگيري از آن نيستيد، ولي اگر نوعي سامان محله اي براي برگزاري شادي هاي جمعي به وجود بيايد، بسياري از مشكلات، قابل پيشگيري است. مثلاً موردي كه من خود در انگلستان ديدم، مربوط است به مراسمي مربوط به هندوها (كه بسيار شبيه چهارشنبه سوري در ايران بود). در آنجا ما از يك هفته قبل از برگزاري جشن و مراسم آتش بازي، صداي ترقه مي شنيديم، ولي هيچ خسارتي هم به كسي وارد نمي شد. مواد محترقه هم وجود داشت و با اينكه دولت وظيفه خود مي دانست كه بر ورود و خروج و توليد اين مواد كنترل داشته باشد، ولي وقتي به اين نوع از استفاده مي رسيد، ديگر چون مسأله اي سنتي و جمعي است، به افراد، امر و نهي نمي كرد. واقعاً خسارتي نيز وارد نمي شد. علت اينكه خسارت وارد نمي شد اين بود كه اين مراسم به نحو محله اي انجام مي شد و تمام اين هماهنگي ها با استفاده از انجمن هاي مدني انجام مي گرفت. مثلاً دولت انگليس به فرهنگ هاي چندگانه اهميت داده و به افراد و گروه هاي مذهبي مختلف اجازه مي داد اجتماعات خود را داشته باشند و آنها را حمايت مي كرد. حمايت كردن نيز به اين علت است كه گروه هاي بي شكل- كه از آن ياد كرديم- شكل نگيرند. در اينجا ديگر من كه مسلمان بودم در مراسم گروه هاي ديگر شركت نمي كردم؛ همان طور كه اگر جامعه ما نيز دست به ساماندهي محله اي نسبت به برگزاري برخي شادي ها از جمله چهارشنبه سوري بزند، توده هاي بي شكل ايجاد نشده و با كنترلي كه افراد روي برگزاري مراسم دارند، اتفاق خطرناكي نيز نخواهد افتاد. ساماندهي محله اي باعث مي شود كه افراد خود هر محله- كه هم فكر و هم رده هستند
۲- به شادي جمعي بپردازند و بر جمع خود كنترل داشته و بنابراين هيچ اتفاق مضري پيش نيايد. مي توانيم بگوييم شادي هاي توده اي كه اين رفتارهاي بي شكل از دسته هاي بي شكل بروز مي كند، آسيب رسان خواهد بود. به نظر من علت اين قضيه نيز به رشد يا عدم رشد گروه هاي يك جامعه مدني بازمي گردد.
♦️ چه تدابيري مي توان براي داشتن جامعه اي شاد انديشيد؟
- در جامعه جديد راهكارهايي كه به يك نظام محله اي و رفاه جامعه محور (از طريق توسعه محله اي) بينجامد، بسيار كمك كننده خواهد بود. من اين قضيه را به صورت بومي كشور خودمان مطرح مي كنم. در ايران هنوز بعضي از مقوم هاي جامعه محلي وجود دارند؛ مثلاً مسجد هنوز به عنوان يك محور در يك محله باقي است. ما بايد اين را با رشد سازمان هاي غيردولتي كه مي توانند بعضي از اين اجتماعات را به وجود آورند، تلفيق كنيم. اين نوع حركت و سي
استگذاري به نظر من، هم مي تواند ارائه دهنده خدمات
مختلف شهري و محله اي باشد و هم مي تواند با برنامه ريزي در آينده، مراسم سنتي و آيين هاي جمعي را به نحو اصيل تري برگزار كند. اين قضيه امكان پذير است و به نظر، هيچ راه ديگري نداريم. ضمن اينكه در جهان جديد ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي بسيار مهم هستند. به نظر من مسائلي مثل چهارشنبه سوري، مسائلي نيستند كه يك هفته قبل از اجراي آن، بتوانيم به طور كامل به آن بپردازيم. در جوامع ديگر تا آنجايي كه من ديدم، مثلاً اگر در ميانه لندن جامائيكايي ها كارناوال هاي مختلفي راه مي انداختند، حتي هفته ها و ماه ها قبل از اجراي مراسمشان در تدارك برگزاري مراسم بوده و همكاري بين گروه هاي محلي و دولتي (نيروهاي نظم دهنده) وجود داشت. اين همكاري هاست كه نتايج خوبي خواهد داشت. به نظر من دولت بايد برنامه ريزي هاي ميان مدتي را در اين رابطه داشته باشد؛ ضمن اينكه نقش دستگاه هاي ارتباطي نيز در اين ميان بسيار مهم است. به نظر من بايد براي آگاهي سازي در شادي هاي حوزه عمومي، دستگاه هاي ارتباطي در طول سال نيز به اين مسائل بپردازند تا آگاه سازي آنها تاثير بيشتري داشته باشد. علاوه بر اين، براي نتيجه دادن اين امر بايد همكاري بين دولت و مردم وجود داشته باشد. همكاري سازمان يافته دولت و مردم (همكاري مردم با دولت از طريق تشكل هاي غيردولتي، انجمن ها و...) بسيار نتيجه بخش خواهد بود. براي مديريت شادي و اجراي آن در جامعه بايد شهرداري ها يا دولت در هر محله با انجمن هاي آن محله ارتباط برقرار كرده و هر دو با يكديگر همكاري كنند تا موفقيت حاصل شود. در حقيقت بايد مديريت اجتماع را با همكاري خود اجتماع به نتيجه رساند. شادي اصيل و رفاه را دولت رفاه نمي تواند به تنهايي انجام دهد. راه سومي ها و امثال گيدنز معتقدند كه دولت بايد نقش نظارت كننده قوي داشته باشد، ولي بدون كمك گرفتن از مردم نمي تواند اين كار را انجام دهد.
♦️ به نظر شما جامعه ما، جامعه اي شاد است؟
- به طور روشن نمي توانم پاسخ اين سؤال را بدهم؛ چون اظهارنظر قطعي نياز به تحقيق و ارائه آمار دارد اما به نظر من عناصر زيادي (با مايه هاي سنتي) در جامعه ما وجود دارند كه مي توانند زندگي بخش باشند. به نظر مي رسد مديريت شادي لازم باشد. بعضي ها مي گويند شادي هايي چون چهارشنبه سوري چون زودگذر هستند نه نياز به برنامه ريزي دارند و نه مديريت. اگر از آنها بپرسيد چرا اين شادي ها زودگذرند، مي گويند چون اين شادي ها يك روز يا يك شب در سال هستند! اما به نظر من شادي هايي چون مراسم چهارشنبه سوري به هيچ وجه زودگذر نيستند. اين شادي ها از نوع شادي هاي اصيل هستند.
♦️ نقش خانواده در جلوگيري از آسيب هاي اجتماعي ناشي از عدم ابراز شادي و داشتن روحيه اي افسرده چيست؟
- چون در اين سؤال، شما آسيب هاي اجتماعي را در كنار شادي آورديد، بايد بگويم لزوماً جامعه اي كه شاد است، جامعه اي نيست كه در آن آسيب هاي اجتماعي وجود نداشته باشد، چون خود همين شادي ها نيز ممكن است آسيب زا باشد (مثلاً شادي هاي شخصي).
در اينجا نقش خانواده بسيار مهم است. همان طور كه گفته شد، ما شادي هايي را مهم و زندگي بخش مي دانيم كه شادي هايي جمعي باشد. خانواده از جمله نهادهايي است كه مي تواند به اين روند كمك كند. به همان اندازه كه جامعه از شادي هاي اصيل دور مي شود، شادي غيراصيل و آسيب زا مي شود.
اگر خانواده ايراني باشد و قوام و كاركرد داشته باشد، شما مي توانيد بعضي از شادي ها را به خانواده بسپاريد، ولي ممكن است خانواده اين توانايي را نداشته باشد و چون كنترل درستي بر ابزار اين شادي ها ندارد، بنابراين شايد غيراصيل و آسيب زا مي شود.
♦️ آيا بايد براي جلوگيري از آسيب و صدمه به جامعه، مراسمي چون چهارشنبه سوري را حذف كنيم؟
- جواب من قطعاً منفي است. با اين كار در حقيقت مسأله نظارت نيز حذف مي شود. اين شادي چون اصيل است قابل حذف نيست. به نظر من برخوردها بايد نظارتي باشد تا خودكنترلي تقويت شود و نياز به برنامه ريزي بلندمدت دارد. به نظر من امنيت دادن به اين قضيه بايد به صورت نامحسوس و از طريق ساماندهي گروه ها انجام شود.
♦️آيا مي توانيم شادي ها را مديريت كنيم؟
- چهارشنبه سوري در حال حاضر، به نوعي انفجار هيجان و شادي هاي حبس شده تبديل شده است. متاسفانه بيشتر افراد از پيشينه تاريخي و فلسفه وجودي آيين هاي ملي مختلف- از جمله چهارشنبه سوري- اطلاعي ندارند. با تفحص و مطالعه در مورد جزئيات و چرايي برگزاري اين آيين ها، مي بينيم كه بسياري از اين جشن هاي ملي زيبا _ از جمله چهارشنبه سوري- به هيچ وجه جنبه آسيب يا تخريب نداشته، بلكه فقط بهانه اي بوده اند براي شادي هاي جمعي و دوري از روحيه غمگين ناشي از مشكلات روزگار. متاسفانه در حال حاضر مي بينيم جشن چهارشنبه سوري از شكل سنتي اش بسيار فاصله گرفته و به نوعي تخريب و آسيب رساني تبديل شده است. انواع ترقه ها و وسايلي كه به طور آني منفجر مي شود و مي تواند در تخليه شادي ي
♦️ به نظر شما جامعه ما، جامعه اي شاد است؟
- به طور روشن نمي توانم پاسخ اين سؤال را بدهم؛ چون اظهارنظر قطعي نياز به تحقيق و ارائه آمار دارد اما به نظر من عناصر زيادي (با مايه هاي سنتي) در جامعه ما وجود دارند كه مي توانند زندگي بخش باشند. به نظر مي رسد مديريت شادي لازم باشد. بعضي ها مي گويند شادي هايي چون چهارشنبه سوري چون زودگذر هستند نه نياز به برنامه ريزي دارند و نه مديريت. اگر از آنها بپرسيد چرا اين شادي ها زودگذرند، مي گويند چون اين شادي ها يك روز يا يك شب در سال هستند! اما به نظر من شادي هايي چون مراسم چهارشنبه سوري به هيچ وجه زودگذر نيستند. اين شادي ها از نوع شادي هاي اصيل هستند.
♦️ نقش خانواده در جلوگيري از آسيب هاي اجتماعي ناشي از عدم ابراز شادي و داشتن روحيه اي افسرده چيست؟
- چون در اين سؤال، شما آسيب هاي اجتماعي را در كنار شادي آورديد، بايد بگويم لزوماً جامعه اي كه شاد است، جامعه اي نيست كه در آن آسيب هاي اجتماعي وجود نداشته باشد، چون خود همين شادي ها نيز ممكن است آسيب زا باشد (مثلاً شادي هاي شخصي).
در اينجا نقش خانواده بسيار مهم است. همان طور كه گفته شد، ما شادي هايي را مهم و زندگي بخش مي دانيم كه شادي هايي جمعي باشد. خانواده از جمله نهادهايي است كه مي تواند به اين روند كمك كند. به همان اندازه كه جامعه از شادي هاي اصيل دور مي شود، شادي غيراصيل و آسيب زا مي شود.
اگر خانواده ايراني باشد و قوام و كاركرد داشته باشد، شما مي توانيد بعضي از شادي ها را به خانواده بسپاريد، ولي ممكن است خانواده اين توانايي را نداشته باشد و چون كنترل درستي بر ابزار اين شادي ها ندارد، بنابراين شايد غيراصيل و آسيب زا مي شود.
♦️ آيا بايد براي جلوگيري از آسيب و صدمه به جامعه، مراسمي چون چهارشنبه سوري را حذف كنيم؟
- جواب من قطعاً منفي است. با اين كار در حقيقت مسأله نظارت نيز حذف مي شود. اين شادي چون اصيل است قابل حذف نيست. به نظر من برخوردها بايد نظارتي باشد تا خودكنترلي تقويت شود و نياز به برنامه ريزي بلندمدت دارد. به نظر من امنيت دادن به اين قضيه بايد به صورت نامحسوس و از طريق ساماندهي گروه ها انجام شود.
♦️آيا مي توانيم شادي ها را مديريت كنيم؟
- چهارشنبه سوري در حال حاضر، به نوعي انفجار هيجان و شادي هاي حبس شده تبديل شده است. متاسفانه بيشتر افراد از پيشينه تاريخي و فلسفه وجودي آيين هاي ملي مختلف- از جمله چهارشنبه سوري- اطلاعي ندارند. با تفحص و مطالعه در مورد جزئيات و چرايي برگزاري اين آيين ها، مي بينيم كه بسياري از اين جشن هاي ملي زيبا _ از جمله چهارشنبه سوري- به هيچ وجه جنبه آسيب يا تخريب نداشته، بلكه فقط بهانه اي بوده اند براي شادي هاي جمعي و دوري از روحيه غمگين ناشي از مشكلات روزگار. متاسفانه در حال حاضر مي بينيم جشن چهارشنبه سوري از شكل سنتي اش بسيار فاصله گرفته و به نوعي تخريب و آسيب رساني تبديل شده است. انواع ترقه ها و وسايلي كه به طور آني منفجر مي شود و مي تواند در تخليه شادي ي
ك
نوجوان يا جوان، كمك كننده باشد، گاه براي سلامتي استفاده كننده و كساني كه در اطراف او هستند، تهديدي جدي به شمار مي آيد. ديگر از آن رسم هاي پرمعنايي كه به آن اشاره شد، هيچ خبري نيست. وسايل تشكيل دهنده براي برگزاري جشن، فقط و فقط ترقه هايي است در انواع مختلف كه سر و صداي زيادي ايجاد مي كنند! كافي است در شب چهارشنبه سوري در خيابان هاي شهر قدم بزنيد. آنگاه بعيد است اگر در يك مسير كوتاه، حداقل ۳ تا ۴ ترقه زير پاي شما انداخته نشود. سر و صداي ناشي از انفجار اين ترقه هاي ريز و درشت- آنگاه كه در دست هر يك از جوانان و نوجوانان محله، چند تايي از آنها موجود باشد- سرسام آور است، اما آيا تا به حال از خود پرسيده ايم چرا بايد سرانجام برگزاري چنين جشن باشكوهي، اين چنين شود؟ جشني كه قدمتي ديرينه داشته و حتي با خواندن جزئيات برگزاري آن در گذشته، انسان شادي و نشاط خاصي را احساس مي كند! پاسخ ، به كاستي هاي موجود در جامعه برمي گردد.
آيا تا به حال از خود پرسيده ايم چرا كشوري چون كشور ما كه داراي بافت جمعيتي بسيار جواني است (بيش از ۳۳ ميليون جوان)، برنامه ريزي و مديريت جامعي براي اجراي مراسم شادي جمعي و در نتيجه افزايش نيروي نشاط و روحيه كار و فعاليت در جامعه ندارد؟ چرا در جامعه ما به مسأله شادي مردم كه مسأله اي حياتي و مهم است، نگاهي سراسر جرم گونه و منفي مي شود؟ بايد توجه كرد كه ساماندهي شادي هاي ملي- مانند چهارشنبه سوري- نه تنها سبب آسيب اجتماعي نمي شود، بلكه سبب كنترل بسياري از آسيب هاي اجتماعي و همچنين افزايش روحيه نشاط و شادابي در زندگي روزمره تمامي افراد جامعه خواهد شد. بنابراين آسيب شناسي و مديريت شادي در جامعه ما مسأله اي بسيار ضروري است كه با داشتن برنامه ريزي دقيق، مي تواند به تغيير و تحولات بنيادين در احوالات و رفتارهاي تمامي افراد منجر شود.
♦️ در اينجا راهكارهايي جهت مديريت شادي در برگزاري مراسم و جشنهای ملی از جمله چهارشنبه سوري پيشنهاد مي شود:
۱- در نظر گرفتن مكان هايي كه با شهر و مناطق مسكوني فاصله داشته باشد و هدايت افراد به اين اماكن براي اجراي مراسم
۲- توليد و توزيع ابزارهاي مختلف تفريح و شادي به صورت علمي و استاندارد
۳- وضع قوانين و آموزش افراد مجري آن براي برخورد صحيح با افراد در مراسم شادي
۴- اطلاع رساني و آگاهي دادن به افراد- به خصوص جوان ها- در مورد فلسفه وجود آيين ها و جشن هاي ملي، همچون چهارشنبه سوري
در اين صورت است كه مي توان با تدبير و برنامه ريزي لازم، نه تنها چهارشنبه سوري و ساير جشن هاي ملي را حذف يا كمرنگ نكرد، بلكه فرصتي مناسب ايجاد كرد تا تمامي افراد بتوانند در كنار هم اين مراسم زيبا را با كمترين آسيب برگزار و روحيه اي شاد پيدا كرده، به تخليه هيجان بپردازند.
نوجوان يا جوان، كمك كننده باشد، گاه براي سلامتي استفاده كننده و كساني كه در اطراف او هستند، تهديدي جدي به شمار مي آيد. ديگر از آن رسم هاي پرمعنايي كه به آن اشاره شد، هيچ خبري نيست. وسايل تشكيل دهنده براي برگزاري جشن، فقط و فقط ترقه هايي است در انواع مختلف كه سر و صداي زيادي ايجاد مي كنند! كافي است در شب چهارشنبه سوري در خيابان هاي شهر قدم بزنيد. آنگاه بعيد است اگر در يك مسير كوتاه، حداقل ۳ تا ۴ ترقه زير پاي شما انداخته نشود. سر و صداي ناشي از انفجار اين ترقه هاي ريز و درشت- آنگاه كه در دست هر يك از جوانان و نوجوانان محله، چند تايي از آنها موجود باشد- سرسام آور است، اما آيا تا به حال از خود پرسيده ايم چرا بايد سرانجام برگزاري چنين جشن باشكوهي، اين چنين شود؟ جشني كه قدمتي ديرينه داشته و حتي با خواندن جزئيات برگزاري آن در گذشته، انسان شادي و نشاط خاصي را احساس مي كند! پاسخ ، به كاستي هاي موجود در جامعه برمي گردد.
آيا تا به حال از خود پرسيده ايم چرا كشوري چون كشور ما كه داراي بافت جمعيتي بسيار جواني است (بيش از ۳۳ ميليون جوان)، برنامه ريزي و مديريت جامعي براي اجراي مراسم شادي جمعي و در نتيجه افزايش نيروي نشاط و روحيه كار و فعاليت در جامعه ندارد؟ چرا در جامعه ما به مسأله شادي مردم كه مسأله اي حياتي و مهم است، نگاهي سراسر جرم گونه و منفي مي شود؟ بايد توجه كرد كه ساماندهي شادي هاي ملي- مانند چهارشنبه سوري- نه تنها سبب آسيب اجتماعي نمي شود، بلكه سبب كنترل بسياري از آسيب هاي اجتماعي و همچنين افزايش روحيه نشاط و شادابي در زندگي روزمره تمامي افراد جامعه خواهد شد. بنابراين آسيب شناسي و مديريت شادي در جامعه ما مسأله اي بسيار ضروري است كه با داشتن برنامه ريزي دقيق، مي تواند به تغيير و تحولات بنيادين در احوالات و رفتارهاي تمامي افراد منجر شود.
♦️ در اينجا راهكارهايي جهت مديريت شادي در برگزاري مراسم و جشنهای ملی از جمله چهارشنبه سوري پيشنهاد مي شود:
۱- در نظر گرفتن مكان هايي كه با شهر و مناطق مسكوني فاصله داشته باشد و هدايت افراد به اين اماكن براي اجراي مراسم
۲- توليد و توزيع ابزارهاي مختلف تفريح و شادي به صورت علمي و استاندارد
۳- وضع قوانين و آموزش افراد مجري آن براي برخورد صحيح با افراد در مراسم شادي
۴- اطلاع رساني و آگاهي دادن به افراد- به خصوص جوان ها- در مورد فلسفه وجود آيين ها و جشن هاي ملي، همچون چهارشنبه سوري
در اين صورت است كه مي توان با تدبير و برنامه ريزي لازم، نه تنها چهارشنبه سوري و ساير جشن هاي ملي را حذف يا كمرنگ نكرد، بلكه فرصتي مناسب ايجاد كرد تا تمامي افراد بتوانند در كنار هم اين مراسم زيبا را با كمترين آسيب برگزار و روحيه اي شاد پيدا كرده، به تخليه هيجان بپردازند.