گروه بزرگان مدیریت ️
424 subscribers
1.06K photos
577 videos
735 files
553 links
✓آموزشهای آنلاین
Www.bozorganemodiriat.blog.ir
0921-795-10-81

✓موسس:مرجان جانقربان
www.janghorban.blog.ir
0917-701-38-78

✓کد شامد:
Http://t.me/itdmcbot?start=bozorganemodiriat
Http://t.me/bozorganemodiriat
Download Telegram
گروه بزرگان مدیریت ️ pinned «https://www.instagram.com/p/BodxpnHnYRC/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1bea6motrtsoy»
Forwarded from Deleted Account
🔷به تازگی منتشر شد:
https://goo.gl/GQEPtn

لوگوی شخصی؟ لوگوی سازمانی؟ و یا هر دو

از: مرجان جانقربان
wordnegar.ir
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
👆🏻👆🏻♦️ برایان تریسی - تمام تفاوت در همین یک ساعت است - زیر نویس فارسی #کلیپ @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
⭕️ متنی بی نظیر


خانم معلمی تعریف می‌کرد:
در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچه‌ها را برای یک سرود آماده می‌کردم.

به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان.
پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچه‌ها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند.

چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند.

روز مراسم بچه‌ها را آوردم و مرتبشان کردم.

باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند.

ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع.

دست و پا تکان می‌داد و خودش رو عقب جلو می‌کرد و حرکات عجیبی انجام می‌داد.

بچه‌ها هم سرود را می‌خواندن و ریز می‌خندیدند، کمی مانده بود بخاطر خنده‌شان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.

سرم از غصه سنگین شده بود و نمی‌تونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم.

خب چرا این بچه این کار رو می‌کنه، چرا شرم نمی‌کنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!

نمونه خوبی و تو دل بروی بچه‌ها بود!!

رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمی‌فهمید
به قدری عصبانی‌ام کرده بود که آب دهانم را نمی‌توانستم قورت دهم.

خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرف‌تر و دوباره شروع کرد!

فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند.

نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرق‌هایش سرازیر بود.

از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش می‌کنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه،
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانش‌آموز حتمی شود.

حالا آنی که کنارم بود زنی بود، مادر بچه، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود.

بسیار پرشور می‌خندید و کف می‌زد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.

همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!

چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست، برای مادرم این‌کار را می‌کردم!!

معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمی‌کنند و خود را لوس نمی‌کنند؟!

چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: آموزگار صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود، خودم توضیح می‌دهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است،

چیزی نمی‌شنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه می‌کردم.

تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود،
این زبان اشاره است، زبان کرولال‌ها

همین که این حرف‌ها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!!

آفرین دختر، چقدر باهوش، مادرش چقدر برایش عزیز، ببین به چه چیزی فکر کرده!!!

فضای مراسم پر شد از پچ‌پچ و درگوشی حرف زدن و...

تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!!

از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانش‌آموز نمونه را به او عطا کرد!!!

با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش می‌رفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز می‌کرد تا مادرش را شاد کند!!

درس این داستان این بود:
زود عصبانی نشو،
زود از کوره در نرو،
تلاش کن زود قضاوت نکنی،

صبر کن تا همه‌ی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!!

#جملات_پر_مفهوم

@bozorganemodiriat Ⓜ️
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
a_7m57fk7hj000jm8n9o82h982li6k13h2hii8l7697691-815w__75edc.mp4
12.9 MB
Forwarded from گروه بزرگان مدیریت ️ (گروه بزرگان مدیریت)
👆🏻👆🏻♦️ آموزش نکات طلایی مدیریت - پنج عبارتی که نباید گفت! - دوبله فارسی
با مشاهده این دوره آموزشی نکات طلایی مدیریت را که حاصل تجربه و دانش چندین ساله مدرس مجموعه آقای Todd Dewett است را به خوبی خواهید آموخت. این مجموعه آموزش ویدیویی محصول موسسه آموزشی Lynda است #کلیپ @BOZORGANEMODIRIAT
Forwarded from N A
علیرضا عصار که پس از شش سال سکوت، اوایل بهمن ماه امسال در تالار وزارت کشور به روی صحنه رفت، در این کنسرت قطعه‌ای از آلبوم جدیدش را اجرا کرد که قبل از اجرای این قطعه گفت:
حقیقتاً درباره این ترانه نمی‌توانم توضیح زیادی بدهم و امیدوارم درباره آن فکر کنید چراکه من هر چه بگویم در شعر است و امیدوارم دوست داشته باشید.
او برای اجرای این قطعه تازه، پشت پیانو نشست و این ترانه را که سروده "روزبه بمانی" است خواند:

با سختیِ بت‌ها چه باید کرد؟
با این تَشَتُت‌ها چه باید کرد؟
گیرم تفاوت‌ها نمایان شد
با بی‌تفاوت ها چه باید کرد؟

با مردمی که سیل را هر سال
بر گردنِ قسمت می‌اندازند
دنیایشان را می‌دهند اما
قبل از دعا یک سد نمی‌سازند!

درحالی که حاضران در سالن به شدت عصار را تشویق می‌کردند او با صدای رسا ادامه داد:

ما مردمانی عاشق کوروش
ما قومِ در تاریخ جا مانده
جداً کدام از ما فقط یک بار
یک خط از آن تاریخ را خوانده؟

ما فخرمان فرهنگ دیروز است
انکار هر یک درد تسکین است
باید پذیرفت این حقیقت را
امروز ما فرهنگمان این است

تا زخم را گردن نمی‌گیریم
این دردهای کهنه پابرجاست
ما بیشتر دنبال توجیه‌ایم
این فرق ما با مردم دنیاست

جداً اگر ما فخر دنیاییم
از مردم دنیا چه باید گفت؟
من می‌پذیرم سخت بدبینم
تو جای من، از ما چه باید گفت ...

ما مردمانی عاشق کوروش
ما قومِ در تاریخ جا مانده
جداً کدام از ما فقط یک بار
یک خط از آن تاریخ را خوانده؟

ما فخرمان فرهنگ دیروز است
انکار هر یک درد تسکین است
باید پذیرفت این حقیقت را
امروز ما فرهنگمان این است

این قطعه با تشویق‌های ادامه‌دار تماشاگران همراه شد و عصار در میان استقبال آنها گفت:
متاسفم که می‌توان برای بسیاری از این ابیات در جامعه امروز مصداق‌هایی یافت و امیدوارم همه ما و مخصوصا خودم به فکر راه چاره‌ای برای آن باشیم

چند نوبت گوش دادن می ارزد
👇👇👇