♦️ خلاصه سخنرانی ریچارد دنی با نام «قهرمان کسب و کار خود باشید.»
ریچارد دنی، الهام بخش ترین سخنران در حوزه کسب و کار در بریتانیا است. او استاد بی همتای مدیریت و رهبری، ارتباطات، خدمات مشتری و توسعه تجارت در سراسر اروپاست. او مؤسس و مدیر آکادمی حرفه ای Leadership و فروش انگستان، مدیر Eze-Talk Ltd انگستان و رئیس یک کمپانی بزرگ دریانوردی در ایتالیاست.
او نویسنده 6 کتاب پرفروش است که اکثر آنها در 46 کشور جهان و به 26 زبان منتشر شده اند که از آن جمله می توان به کتاب های «پیروزی در فروش»، «مدیریت انگیزشی» ، «برقراری ارتباط برای پیروزی» ، «در کسب و کار جدیدت برنده باش!» اشاره کرد.
ریچاد به عنوان مشاور مدیریت و رهبری ، همچنین سخنران انگیزشی ، از سوی فدراسیون جهانی فوتبال (FIFA) تا کنون به ده ها کشور جهان سفر کرده و به تیم های ملی و مدیران فدراسیون های فوتبال کشورهای مختلف آموزش داده است.
نشریه تایم درباره ریچارد می نویسد: «ریچارد اسطوره آموزش مدیریت و فروشندگی حرفه ای جهان است.». ریچارد سابقه همکاری با شركت های بزرگی همچون مایکروسافت دارد.
عوامل کلیدی در موفقیت شرکت چه مواردی هستند؟
قبلا تصور می شد برای موفقیت کافی است اطلاعات کافی درباره محصول و همچنین مهارتهای فنی لازم را داشته باشید. ولی مهمترین عامل موفقیت کسب و کارها طرزفکر نه دانش محصول است و نه مهارت های نخصصی. نگرش شما است که موفقیت شما را رقم می زند.
شرکت ها اغلب به دنبال توسعه کسب و کار خود هستند. تنها چهار راه برای توسعه کسب و کار وجود دارد. البته راه های زیادی برای کسب سود وجود دارند، ولی فقط با چهار روش زیر می توانید کسب و کار خود را توسعه دهید.
1- تعداد مشتریان را افزایش دهید.
شرکت های پیشتاز با خواسته های مشتریان هدایت می شوند و دوران محصول گرایی به پایان رسیده و باید مشتری گرا بود. این مشتریان هستند که محصولات جدید را به وجود می آورند و نه مدیران شرکت ها.
برای افزایش تعداد مشتریان خودمان پیشقدم شویم. می توانیم با افراد تماس بگیریم، محصولاتمان را معرفی کنیم و از تمامی روش های ممکن به معرفی کسب و کار خود بپردازیم. مثلا داشتن وب سایتی موثر می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. از بروشور های حرفه ای استفاده کنید و در آنها نظرات مشتریان راضی را بنویسید. استفاده از خبرنامه و انتشار آن بصورت کاغذی یا آنلاین می تواند باعث افزایش تعداد مشتریان شود.
2- میزان متوسط هر معامله را افزایش دهید.
آقای دنی در اینجا مثالی زد و گفت برای دیدن نوه اش به شهر دیگری رفته بود و یادش رفته بود برای دوربین فیلمبرداری اش فیلم خام بردارد و وقتی وارد فروشگاه شد، آقای فروشنده که بسیار خوش برخورد بود با طرح چند سوال باعث افزایش فروش شد. او پرسید آیا از دوربین زیاد استفاده می کنید؟ و سپس توصیه کرد به جای یک فیلم 5 فیلم بخرد تا بسیار به صرفه تر باشد و همچنین گفت باتری های با عمر بیشتری وجود دارند که می تواند تهیه کند. آقای دنی گفت که باتری قابل شارژ آورده و نیازی به باتری ندارد. سپس فروشنده پرسید آیا شارژر باتری همراهش است و آقای دنی متوجه شد که همراهش نیست و فروشنده گفت: آیا می دانید اگر در وسط جشن باتری تمام شود چقدر پشیمان خواهید شد؟ و به این طریق یک شارژر هم فروخت. سپس پرسید آیا در هوای آزاد فیلمبرداری می کنید یا در محیط بسته؟ و سپس پیشنهاد خرید فیلتری را داد که باعث افزایش کیفیت فیلمبرداری می شود.
آقای دنی پس از ذکر این خاطره گفت: بدین گونه می توانید میزان هر معامله را افزایش دهید و البته تاکید کرد که دوران فروش با اصرار به پایان رسیده است و تنها با مشاوره می توان فروش را افزایش داد.
3- فاصله زمانی خریدهای متوالی را کوتاه تر کنید.
کاری کنید که مشتریان با بازه های زمانی کمتر از شما خرید کنند. اگر ماهی یک بار خرید می کنند، کاری کنید که ماهی دو بار بخرند.
4- خرید شرکت های دیگر
روند خریداری کسب و کارهای دیگر و ملحق کردن آن به کسب و کار خودتان، روشی است که بسیار مرسوم شده و شرکت های موفق کسب و کارهای سودآور وابسته به کارشان را خریداری می کنند.
سپس آقاتی دنی برای رفع خستگی سوال بسیار مهمی را مطرح کرد: او گفت چند روز بعد بازی های جام جهانی فوتبال آغاز می شود. به نظر شما کدام تیم قهرمان خواهد شد؟
سپس توضیح داد که در فوتبال، قهرمان تیمی نیست که بالاترین مهارت ها را دارد، بلکه تیمی است که بیشترین انگیزه را برای قهرمانی دارد. قابل توجه است که آقای دنی با ورزش فوتبال از نزدیک آشنا است و مشاور فیفا و همچنین تیم های مختلف ورزشی بوده است.
بخش دیگر سخنرانی درباره نحوه راهبری شرکت ها بود.
او پرسید: اگر کارمند باشید چه نوع رئیسی را دوست خواهید داشت؟
رئیسی که قدرشناس باشد. به توانایی ها و محدودیتهایتان احترام بگذارد. شرایط شما را درک کند و ...
شما همان گونه باشید. همان رئیس دلخواه خودتان باشید.
ریچارد دنی، الهام بخش ترین سخنران در حوزه کسب و کار در بریتانیا است. او استاد بی همتای مدیریت و رهبری، ارتباطات، خدمات مشتری و توسعه تجارت در سراسر اروپاست. او مؤسس و مدیر آکادمی حرفه ای Leadership و فروش انگستان، مدیر Eze-Talk Ltd انگستان و رئیس یک کمپانی بزرگ دریانوردی در ایتالیاست.
او نویسنده 6 کتاب پرفروش است که اکثر آنها در 46 کشور جهان و به 26 زبان منتشر شده اند که از آن جمله می توان به کتاب های «پیروزی در فروش»، «مدیریت انگیزشی» ، «برقراری ارتباط برای پیروزی» ، «در کسب و کار جدیدت برنده باش!» اشاره کرد.
ریچاد به عنوان مشاور مدیریت و رهبری ، همچنین سخنران انگیزشی ، از سوی فدراسیون جهانی فوتبال (FIFA) تا کنون به ده ها کشور جهان سفر کرده و به تیم های ملی و مدیران فدراسیون های فوتبال کشورهای مختلف آموزش داده است.
نشریه تایم درباره ریچارد می نویسد: «ریچارد اسطوره آموزش مدیریت و فروشندگی حرفه ای جهان است.». ریچارد سابقه همکاری با شركت های بزرگی همچون مایکروسافت دارد.
عوامل کلیدی در موفقیت شرکت چه مواردی هستند؟
قبلا تصور می شد برای موفقیت کافی است اطلاعات کافی درباره محصول و همچنین مهارتهای فنی لازم را داشته باشید. ولی مهمترین عامل موفقیت کسب و کارها طرزفکر نه دانش محصول است و نه مهارت های نخصصی. نگرش شما است که موفقیت شما را رقم می زند.
شرکت ها اغلب به دنبال توسعه کسب و کار خود هستند. تنها چهار راه برای توسعه کسب و کار وجود دارد. البته راه های زیادی برای کسب سود وجود دارند، ولی فقط با چهار روش زیر می توانید کسب و کار خود را توسعه دهید.
1- تعداد مشتریان را افزایش دهید.
شرکت های پیشتاز با خواسته های مشتریان هدایت می شوند و دوران محصول گرایی به پایان رسیده و باید مشتری گرا بود. این مشتریان هستند که محصولات جدید را به وجود می آورند و نه مدیران شرکت ها.
برای افزایش تعداد مشتریان خودمان پیشقدم شویم. می توانیم با افراد تماس بگیریم، محصولاتمان را معرفی کنیم و از تمامی روش های ممکن به معرفی کسب و کار خود بپردازیم. مثلا داشتن وب سایتی موثر می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. از بروشور های حرفه ای استفاده کنید و در آنها نظرات مشتریان راضی را بنویسید. استفاده از خبرنامه و انتشار آن بصورت کاغذی یا آنلاین می تواند باعث افزایش تعداد مشتریان شود.
2- میزان متوسط هر معامله را افزایش دهید.
آقای دنی در اینجا مثالی زد و گفت برای دیدن نوه اش به شهر دیگری رفته بود و یادش رفته بود برای دوربین فیلمبرداری اش فیلم خام بردارد و وقتی وارد فروشگاه شد، آقای فروشنده که بسیار خوش برخورد بود با طرح چند سوال باعث افزایش فروش شد. او پرسید آیا از دوربین زیاد استفاده می کنید؟ و سپس توصیه کرد به جای یک فیلم 5 فیلم بخرد تا بسیار به صرفه تر باشد و همچنین گفت باتری های با عمر بیشتری وجود دارند که می تواند تهیه کند. آقای دنی گفت که باتری قابل شارژ آورده و نیازی به باتری ندارد. سپس فروشنده پرسید آیا شارژر باتری همراهش است و آقای دنی متوجه شد که همراهش نیست و فروشنده گفت: آیا می دانید اگر در وسط جشن باتری تمام شود چقدر پشیمان خواهید شد؟ و به این طریق یک شارژر هم فروخت. سپس پرسید آیا در هوای آزاد فیلمبرداری می کنید یا در محیط بسته؟ و سپس پیشنهاد خرید فیلتری را داد که باعث افزایش کیفیت فیلمبرداری می شود.
آقای دنی پس از ذکر این خاطره گفت: بدین گونه می توانید میزان هر معامله را افزایش دهید و البته تاکید کرد که دوران فروش با اصرار به پایان رسیده است و تنها با مشاوره می توان فروش را افزایش داد.
3- فاصله زمانی خریدهای متوالی را کوتاه تر کنید.
کاری کنید که مشتریان با بازه های زمانی کمتر از شما خرید کنند. اگر ماهی یک بار خرید می کنند، کاری کنید که ماهی دو بار بخرند.
4- خرید شرکت های دیگر
روند خریداری کسب و کارهای دیگر و ملحق کردن آن به کسب و کار خودتان، روشی است که بسیار مرسوم شده و شرکت های موفق کسب و کارهای سودآور وابسته به کارشان را خریداری می کنند.
سپس آقاتی دنی برای رفع خستگی سوال بسیار مهمی را مطرح کرد: او گفت چند روز بعد بازی های جام جهانی فوتبال آغاز می شود. به نظر شما کدام تیم قهرمان خواهد شد؟
سپس توضیح داد که در فوتبال، قهرمان تیمی نیست که بالاترین مهارت ها را دارد، بلکه تیمی است که بیشترین انگیزه را برای قهرمانی دارد. قابل توجه است که آقای دنی با ورزش فوتبال از نزدیک آشنا است و مشاور فیفا و همچنین تیم های مختلف ورزشی بوده است.
بخش دیگر سخنرانی درباره نحوه راهبری شرکت ها بود.
او پرسید: اگر کارمند باشید چه نوع رئیسی را دوست خواهید داشت؟
رئیسی که قدرشناس باشد. به توانایی ها و محدودیتهایتان احترام بگذارد. شرایط شما را درک کند و ...
شما همان گونه باشید. همان رئیس دلخواه خودتان باشید.
مشکل بزرگی در حال گسترش است و آن نماندن افراد نابغه در سازمان ها است. بسیاری از افراد کلیدی پس از مدتی سازمانشان را ترک می کنند و لطمه بزرگی به کسب و کار می زنند.
افراد شرکت ها را ترک نمی کنند! افراد افراد را ترک می کنند! پس فرد مورد علاقه دیگران باشید. چگونه می توانیم مورد علاقه دیگران باشیم؟ راهش آن است که به دیگران علاقه نشان دهیم. #مقاله @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
افراد شرکت ها را ترک نمی کنند! افراد افراد را ترک می کنند! پس فرد مورد علاقه دیگران باشید. چگونه می توانیم مورد علاقه دیگران باشیم؟ راهش آن است که به دیگران علاقه نشان دهیم. #مقاله @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
👆🏻👆🏻♦️ خلاصه سخنرانی ریچارد دنی با نام «قهرمان کسب و کار خود باشید.» #مقاله @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
👆🏻👆🏻♦️از سری سخنرانی های TED TALKS رویایی که جرأت داشتن آن را نداریم - زیر نویس فارسی چه رؤیاهایی دارید ؟ بهتره اینکه، رؤیاهای بی سرانجامتان کدامها هستند؟ دان پالوتا در رؤیاهای خود زمانی را میبیند که ما همان قدر که درباره پیشرفت تکنولوژی شور و هیجان داریم، درباره پیشرفت انسانیتمان هم مشتاق باشیم. به گفته او "بزرگترین ترس ما انکار فرصت ها برای تبدیل پتانسیل واقعیمان به عمل هست". اون میگوید " زندگی در دنیایی رو تصور کنید که این ترس عمیق رو در همدیگر میشناسیم و بی پروا همدیگرو دوست داریم چون میدانیم انسان بودن یعنی زندگی با چنین ترسی". #کلیپ @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
♦️ خواجه عبداله انصاری فرمود :
بدان که ، نماز زیاده خواندن ، کار پیرزنان است
و روزه فزون داشتن ، صرفه ی نان است
و حج نمودن ، تماشای جهان است .
اما نان دادن ، کار مردان است... #جملات_پر_مفهوم http://www.instagram.com/marjanjanghorban
بدان که ، نماز زیاده خواندن ، کار پیرزنان است
و روزه فزون داشتن ، صرفه ی نان است
و حج نمودن ، تماشای جهان است .
اما نان دادن ، کار مردان است... #جملات_پر_مفهوم http://www.instagram.com/marjanjanghorban
♦️ نکاتی کلیدی برای جذب سرمایه گذار
1. کسبوکارتان را معرفی کنید نه ایدههایتان را
سرمایهگذاران هر روز ایدههای زیادی را میشنوند. با این که بسیاری از آنها ممکن است فوقالعاده به نظر برسند اما شدنی نیستند. حتی یک طرح کسبوکار هم بهتنهایی نمیتواند نظر یک سرمایهگذار را جلب کند. شما باید کسبوکاری داشته باشید که مدلی مقیاسپذیر، سرویس یا محصولی مشخص و حتی افرادی برای پیاده کردن آن داشته باشد. با وجود تمام اینها حتی باز باید بتوانید اثبات کنید که واقعاً میدانید چه قرار است بکنید. برای کاری به دنبال سرمایهگذار باشید که حتماً در آن تجربه دارید. این کار به شما این امکان را میدهد تا بتوانید تجربیات سر و کله زدن با موانع را برای او تعریف کنید و بیان کنید در حال حاضر بر روی چه فرصتهایی کار میکنید. داشتن این تجربیات پیش از جستوجو برای حمایت مالی این توانایی را در شما ایجاد میکند که گزارشی نهایی برای سرمایهگذار آماده کنید.
2. گردش پول را به تصویر بکشید
حتی اگر این گردش در حال حاضر زیاد نیست حداقل سعی کنید نشان دهید که میتواند زیاد باشد تا علاقه سرمایهگذار بیشتر شود. آنها میخواهند بدانند که شما تنها به دنبال پول نقد برای باز نگهداشتن درهای شرکتتان نیستید بلکه این پول برای توسعه و رشد کسبوکارتان سرمایهگذاری خواهید کرد. بیشتر سرمایهگذاران این موضوع را درک میکنند که شما باید پول خرج کنید تا بتوانید پول درآورید اما میخواهند اطمینان یابند که شما این پول را برای پرداخت اجاره یا فاکتورها خرج نمیکنید بلکه برای تولید بیشتری از یک محصول یا توسعه بیشتر یک سرویس مصرف میکنید و میتوانند روی بازگشت پولشان حساب باز کنند.
دلیل دیگر به تصویر کشیدن گردش پول این است که سرمایهگذاران درک کنند ایده شما فوقالعاده است و مدل کسبوکارتان قابلیت اجرا دارد اما شما به خاطر خالی بودن حساب بانکیتان فروماندهاید. این به این معنی است که آنها ممکن است ضعف را در شما ببینند و بخواهند کنترل بیشتری روی کسبوکار شما داشته باشند چرا که میتوانند چماق پول را بالای سر شما نگهدارند. قطعاً شما تمایل ندارید در چنین وضعیتی قرار بگیرید پس اطمینان یابید که ظاهرتان داد نمیزند که نگران پول هستید. پیش از جستوجوی حمایت مالی بیرونی برای به حداکثر رساندن هر مقدار پول اندکی که دارید استراتژیهای خلاقانهای بهکارگیرید تا کسبوکارتان را بدون کمک مالی تا حد ممکن رشد دهید.
جذب سرمایه گذار
نکاتی کلیدی برای جذب سرمایه گذار
3. بدانید که چه میخواهید و به چه نیاز دارید
پیش از این که از کسی چیزی تقاضا کنید حتماً متوجه باشید که قرار است چه تقاضا کنید. آیا فقط برای تجهیزات و استعدادهای ژنتیکی به دنبال سرمایهگذار هستید؟ اگر این طور است بهجای سرمایهگذاری که فقط سرمایه با خود میآورد شاید به شریکی نیاز داشته باشید که این منابع را داشته باشد و بخواهد با توجه تقسیم درآمد با شما کار کند. شما سرمایهگذاری میخواهید که پول برای شما بیاورد اما چه کسی نقش مربی یا واسط را بازی خواهد کرد؟ میخواهید سرمایهگذار چقدر در کسبوکارتان درگیر باشد؟ اغلبِ آنها تمایل دارند که درباره موضوعات اظهارنظر کنند چرا که پول آنهاست که جریان دارد. مطمئن باشید که پیش از یافتن سرمایهگذار میدانید چه محدودیتهایی میخواهید برای سرمایهگذار قائل شوید تا در روابطتان با یکدیگر راحت باشید. پرسیدن این سؤالات و یافتن پاسخهایی برای آنها پیش از شروع به یافتن سرمایهگذار بسیار اهمیت دارد چرا که به همراستا شدن سرمایهگذار با نیازهای شما کمک میکند و شانس موفقیت شما را بالا میبرد.
4. برای خودتان دست به تحقیق بزنید
هنگامی که بدانید از سرمایهگذار چه نیاز دارید و چه میخواهید وقت آن فرامیرسد که تحقیقات خود را در مورد نوع سرمایهگذاری که به دنبالش هستید و این که آن سرمایهگذاران چه کسانی هستند شروع کنید. میتوانید با قطعیت هر سرمایهگذاری را که میخواهید از طریق شبکه وب، شبکههای اجتماعی و نشریات تجاری جستوجو کنید و مطمئن باشید که به شیوه درستی این کار را انجام میدهید. در سمینارها، کنفرانسها و سایر رویدادهای سرمایهگذاران حضور یابید تا پیش از نزدیک شدن به فردی برای سرمایهگذاری درباره او چیزهایی بیاموزید یا حتی با او تعامل برقرار کنید. اختصاص دادن زمانی به تحقیق در مورد سرمایهگذاران بالقوهتان به شما این کمک را میکند که بفهمید چه عواملی در افزایش سرمایه دخیلاند و چه نوع سرمایهگذارانی میتوان یافت. از این طریق میتوانید در مورد کسانی که میخواهید با آنها شریک شوید، اینکه چه کسانی به کسبوکار شما علاقهمندند، چقدر آنچه را که میخواهید به آن برسید درک میکنند و روابط با سرمایهگذار چگونه باید باشد چیزهای بیشتری بیاموزید.
5. چشمانداز و استراتژی داشته باشید
1. کسبوکارتان را معرفی کنید نه ایدههایتان را
سرمایهگذاران هر روز ایدههای زیادی را میشنوند. با این که بسیاری از آنها ممکن است فوقالعاده به نظر برسند اما شدنی نیستند. حتی یک طرح کسبوکار هم بهتنهایی نمیتواند نظر یک سرمایهگذار را جلب کند. شما باید کسبوکاری داشته باشید که مدلی مقیاسپذیر، سرویس یا محصولی مشخص و حتی افرادی برای پیاده کردن آن داشته باشد. با وجود تمام اینها حتی باز باید بتوانید اثبات کنید که واقعاً میدانید چه قرار است بکنید. برای کاری به دنبال سرمایهگذار باشید که حتماً در آن تجربه دارید. این کار به شما این امکان را میدهد تا بتوانید تجربیات سر و کله زدن با موانع را برای او تعریف کنید و بیان کنید در حال حاضر بر روی چه فرصتهایی کار میکنید. داشتن این تجربیات پیش از جستوجو برای حمایت مالی این توانایی را در شما ایجاد میکند که گزارشی نهایی برای سرمایهگذار آماده کنید.
2. گردش پول را به تصویر بکشید
حتی اگر این گردش در حال حاضر زیاد نیست حداقل سعی کنید نشان دهید که میتواند زیاد باشد تا علاقه سرمایهگذار بیشتر شود. آنها میخواهند بدانند که شما تنها به دنبال پول نقد برای باز نگهداشتن درهای شرکتتان نیستید بلکه این پول برای توسعه و رشد کسبوکارتان سرمایهگذاری خواهید کرد. بیشتر سرمایهگذاران این موضوع را درک میکنند که شما باید پول خرج کنید تا بتوانید پول درآورید اما میخواهند اطمینان یابند که شما این پول را برای پرداخت اجاره یا فاکتورها خرج نمیکنید بلکه برای تولید بیشتری از یک محصول یا توسعه بیشتر یک سرویس مصرف میکنید و میتوانند روی بازگشت پولشان حساب باز کنند.
دلیل دیگر به تصویر کشیدن گردش پول این است که سرمایهگذاران درک کنند ایده شما فوقالعاده است و مدل کسبوکارتان قابلیت اجرا دارد اما شما به خاطر خالی بودن حساب بانکیتان فروماندهاید. این به این معنی است که آنها ممکن است ضعف را در شما ببینند و بخواهند کنترل بیشتری روی کسبوکار شما داشته باشند چرا که میتوانند چماق پول را بالای سر شما نگهدارند. قطعاً شما تمایل ندارید در چنین وضعیتی قرار بگیرید پس اطمینان یابید که ظاهرتان داد نمیزند که نگران پول هستید. پیش از جستوجوی حمایت مالی بیرونی برای به حداکثر رساندن هر مقدار پول اندکی که دارید استراتژیهای خلاقانهای بهکارگیرید تا کسبوکارتان را بدون کمک مالی تا حد ممکن رشد دهید.
جذب سرمایه گذار
نکاتی کلیدی برای جذب سرمایه گذار
3. بدانید که چه میخواهید و به چه نیاز دارید
پیش از این که از کسی چیزی تقاضا کنید حتماً متوجه باشید که قرار است چه تقاضا کنید. آیا فقط برای تجهیزات و استعدادهای ژنتیکی به دنبال سرمایهگذار هستید؟ اگر این طور است بهجای سرمایهگذاری که فقط سرمایه با خود میآورد شاید به شریکی نیاز داشته باشید که این منابع را داشته باشد و بخواهد با توجه تقسیم درآمد با شما کار کند. شما سرمایهگذاری میخواهید که پول برای شما بیاورد اما چه کسی نقش مربی یا واسط را بازی خواهد کرد؟ میخواهید سرمایهگذار چقدر در کسبوکارتان درگیر باشد؟ اغلبِ آنها تمایل دارند که درباره موضوعات اظهارنظر کنند چرا که پول آنهاست که جریان دارد. مطمئن باشید که پیش از یافتن سرمایهگذار میدانید چه محدودیتهایی میخواهید برای سرمایهگذار قائل شوید تا در روابطتان با یکدیگر راحت باشید. پرسیدن این سؤالات و یافتن پاسخهایی برای آنها پیش از شروع به یافتن سرمایهگذار بسیار اهمیت دارد چرا که به همراستا شدن سرمایهگذار با نیازهای شما کمک میکند و شانس موفقیت شما را بالا میبرد.
4. برای خودتان دست به تحقیق بزنید
هنگامی که بدانید از سرمایهگذار چه نیاز دارید و چه میخواهید وقت آن فرامیرسد که تحقیقات خود را در مورد نوع سرمایهگذاری که به دنبالش هستید و این که آن سرمایهگذاران چه کسانی هستند شروع کنید. میتوانید با قطعیت هر سرمایهگذاری را که میخواهید از طریق شبکه وب، شبکههای اجتماعی و نشریات تجاری جستوجو کنید و مطمئن باشید که به شیوه درستی این کار را انجام میدهید. در سمینارها، کنفرانسها و سایر رویدادهای سرمایهگذاران حضور یابید تا پیش از نزدیک شدن به فردی برای سرمایهگذاری درباره او چیزهایی بیاموزید یا حتی با او تعامل برقرار کنید. اختصاص دادن زمانی به تحقیق در مورد سرمایهگذاران بالقوهتان به شما این کمک را میکند که بفهمید چه عواملی در افزایش سرمایه دخیلاند و چه نوع سرمایهگذارانی میتوان یافت. از این طریق میتوانید در مورد کسانی که میخواهید با آنها شریک شوید، اینکه چه کسانی به کسبوکار شما علاقهمندند، چقدر آنچه را که میخواهید به آن برسید درک میکنند و روابط با سرمایهگذار چگونه باید باشد چیزهای بیشتری بیاموزید.
5. چشمانداز و استراتژی داشته باشید
با این که نکات قبلی عمدتاً بر زمان “حال” تمرکز داشت، شما باید برای بحث کردن بر سر جزئیات کارهای آیندهتان با سرمایهگذاران هم آمادگی داشته باشید. اهداف استراتژیکتان برای کسبوکار را که احتمالاً قبلاً در طرح کسبوکارتان برای سالهای اول و دوم تعریف کردهاید فرموله کنید و سپس چشمانداز نزدیک و کلی شرکت را ترسیم کنید. مثلاً آیا به تنهایی به رشد و توسعه کسبوکار ادامه خواهید داد؟ آیا برای محصولات و خدمات جدید به دنبال شریکهای استراتژیک خواهید بود؟ حتماً این موارد در ذهن شما نقش بسته اند چرا که اینها نیروی محرکهای برای شروع و توسعه استارتاپتان بودهاند. اینها به عنوان اثر انگشت شرکتتان محسوب خواهد شد. #نکات_مدیریتی @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
♦️ نکات مهم در انتخاب تیتر آگهی تبلیغاتی
1- تیتر ها دروازه های ورود هستند که باید طوری بیان شوند که ببینده را جذب خود کنند و نگذارند آن ها بی تفاو ت از کنار آگهی تبلیغاتی عبور کنند. بهتر است نام گروه مخاطب آگهی در تیتر گنجانده شود . برا ی مثال ، اگر محصول برای کودکان است در تیتر آگهی باید مادران را مخاطب قرار داد. البته مانور دادن افراطی بر روی یک گروه خاص باعث میشود که حتی یک نفر از خریداران احتمالی از خواندن اگهی صرفنظر کنند .
2- تیتر باید در خواننده ایجاد انگیزه کند ، وقتی هدف و نتیجه خوشایندی را برای خریدار به دنبال داشته باشد. البته باید توجه داشت که این اهداف نباید دور از انتظار یا اغراق آمیز باشند.
3- کاری کنید که نوشته شما بوی تازگی بدهد، زیرا مشتریان همواره به دنبال محصول جدید، و راه های استفاده از یک محصول شناخته شده یا شکل به روز درآمدهی یک محصول قدیمی و خوب هستند. استفاده از کلمات قدرتمند تیتر آگهی تبلیغاتی شما را جذابتر میکند؛ کلماتی مانند «هیجان انگیز» و «جدید». میتوانید به خواننده بگویید از چه چیزهایی در امان است و با جدید ، او را برانگیزید که یک بار امتحان کند. در تصویر زیر که مربوط به تبلیغات یک باغ وحش می باشد ممکن است تصور کنیم که تصویر بکار گرفته شده جذابیت اصلی آن است ولی تیتر آگهی تبلیغاتی درک تصویر را برای افراد راحت تر کرده و شما را تشویق به بازدید از این باغ وحش میکند.
تیتر آگهی تبلیغاتی
4- کلمههای دیگری که اعجاز میکنند، عبارتند از:
چگونه میتوان… چیزی که به دنبالش بودید… با معرفی … به تازگی در جمع … حیرت انگیز … معجزهوار … دلخواه همه … سریع و آسان … تحول … در آیندهای نه چندان دور … تغییر دائمی … تضمین …
هرگز به این کلمهها که زیاد به گوشتان خوردهاند، پشت نکنید. کاراییشان حتمی است و از قضا دلیل این که زیاد آنها را دیده و شنیدهایم، همین است که معجزه میکنند .
5- همان طور که گفتیم، تعداد افرادی که فقط تیتر آگهی تبلیغاتی را میخوانند حدود پنج برابر آنهایی است که وقت میگذارند و تمام آگهی را می خوانند. بنابراین الزامیست که در تیتر نام تجاری و همچنین محصول تبلیغی درج شود.
6- در تیتر آگهی تبلیغاتی به هدفی که به محقق شدن آن ایمان دارید اشاره کنید . نگران طولانی شدن تیتر نباشید ، خواننده وقتی شروع به خواندن می کند به طور حتم آن را نیمه کاره رها نمیکند.
7- وقتی تیتر به طور کامل بتواند افراد را جذب کنند ، این انگیزه را در آنها به وجود می آورد که به خواندن کل آگهی ترغیب شود.
8- بعضی از تیتر نویسان کلک می زنند و با استفاده از روش خطای دید و یا به کار بردن کلمات چند وجهی سعی در گمراه کردن خواننده دارند، که این کار فریبنده و غیر حرفهایست . تحقیقاتی که در این راستا انجام شده نشان میدهد، سرعت عبور چشم از تیتر آگهی تبلیغاتی بسیار زیاد است طوری که فرد قادر به تحلیل و تفسیر واژههای قدیمی نیست . بنابراین تیتر باید بسیار روشن بیان شود تا بتواند بیانگر منظور شما باشد. باید این نکته را بدانید که فرصت این دست و آن دست کردن ندارید!
9- به هیچ وجه از کلمات و افعال منفی استفاده نکنید ، سعی کنید افعال مثبت را جایگزین افعال منفی کنید. برای مثال ننویسید « این مایه ظرفشویی برای پوست شما مضر نیست» ، زیرا احتمال دارد به علت خطای دید طور دیگری خوانده شود. هر کلمه دارای بار معنایی مثبت یا منفی می باشد و شما باید در انتخاب آنها دقت کافی را داشته باشید، بهتر است که تیتر آگهی تبلیغاتی خود را چندین بار بازخوانی کرده و با استفاده از کلمات هم معنی نسخه های گوناگونی از آن تهیه کنید.
بعنوان مثال عبارت “هیچ وقت خسته نمیشوید” در کل معنای مثبتی را ارائه میکند ولی ترکیبی از سه کلمه با بار معنایی منفی می باشد، هرکدام از این این کلمات به تنهایی نوعی محدودیت را در ذهن افراد تصویر میکنند، حال آنکه میتوان تیتر آگهی تبلیغاتی را اینگونه بازنویسی نمود “همیشه سرحال هستید”. این عبارت همان معنی و مفهوم رو با استفاده از کلمات مثبت به خواننده منتقل خواهد کرد.
10- تیترها را رمز گونه ننویسید زیرا افراد برای اینکه منظور شما را بفهمند مجبور نیستند تمام آگهی تبلیغاتی شما را بخوانند، پس متن آگهی را ساده و روان بنویسید. #فلش_کارت @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
1- تیتر ها دروازه های ورود هستند که باید طوری بیان شوند که ببینده را جذب خود کنند و نگذارند آن ها بی تفاو ت از کنار آگهی تبلیغاتی عبور کنند. بهتر است نام گروه مخاطب آگهی در تیتر گنجانده شود . برا ی مثال ، اگر محصول برای کودکان است در تیتر آگهی باید مادران را مخاطب قرار داد. البته مانور دادن افراطی بر روی یک گروه خاص باعث میشود که حتی یک نفر از خریداران احتمالی از خواندن اگهی صرفنظر کنند .
2- تیتر باید در خواننده ایجاد انگیزه کند ، وقتی هدف و نتیجه خوشایندی را برای خریدار به دنبال داشته باشد. البته باید توجه داشت که این اهداف نباید دور از انتظار یا اغراق آمیز باشند.
3- کاری کنید که نوشته شما بوی تازگی بدهد، زیرا مشتریان همواره به دنبال محصول جدید، و راه های استفاده از یک محصول شناخته شده یا شکل به روز درآمدهی یک محصول قدیمی و خوب هستند. استفاده از کلمات قدرتمند تیتر آگهی تبلیغاتی شما را جذابتر میکند؛ کلماتی مانند «هیجان انگیز» و «جدید». میتوانید به خواننده بگویید از چه چیزهایی در امان است و با جدید ، او را برانگیزید که یک بار امتحان کند. در تصویر زیر که مربوط به تبلیغات یک باغ وحش می باشد ممکن است تصور کنیم که تصویر بکار گرفته شده جذابیت اصلی آن است ولی تیتر آگهی تبلیغاتی درک تصویر را برای افراد راحت تر کرده و شما را تشویق به بازدید از این باغ وحش میکند.
تیتر آگهی تبلیغاتی
4- کلمههای دیگری که اعجاز میکنند، عبارتند از:
چگونه میتوان… چیزی که به دنبالش بودید… با معرفی … به تازگی در جمع … حیرت انگیز … معجزهوار … دلخواه همه … سریع و آسان … تحول … در آیندهای نه چندان دور … تغییر دائمی … تضمین …
هرگز به این کلمهها که زیاد به گوشتان خوردهاند، پشت نکنید. کاراییشان حتمی است و از قضا دلیل این که زیاد آنها را دیده و شنیدهایم، همین است که معجزه میکنند .
5- همان طور که گفتیم، تعداد افرادی که فقط تیتر آگهی تبلیغاتی را میخوانند حدود پنج برابر آنهایی است که وقت میگذارند و تمام آگهی را می خوانند. بنابراین الزامیست که در تیتر نام تجاری و همچنین محصول تبلیغی درج شود.
6- در تیتر آگهی تبلیغاتی به هدفی که به محقق شدن آن ایمان دارید اشاره کنید . نگران طولانی شدن تیتر نباشید ، خواننده وقتی شروع به خواندن می کند به طور حتم آن را نیمه کاره رها نمیکند.
7- وقتی تیتر به طور کامل بتواند افراد را جذب کنند ، این انگیزه را در آنها به وجود می آورد که به خواندن کل آگهی ترغیب شود.
8- بعضی از تیتر نویسان کلک می زنند و با استفاده از روش خطای دید و یا به کار بردن کلمات چند وجهی سعی در گمراه کردن خواننده دارند، که این کار فریبنده و غیر حرفهایست . تحقیقاتی که در این راستا انجام شده نشان میدهد، سرعت عبور چشم از تیتر آگهی تبلیغاتی بسیار زیاد است طوری که فرد قادر به تحلیل و تفسیر واژههای قدیمی نیست . بنابراین تیتر باید بسیار روشن بیان شود تا بتواند بیانگر منظور شما باشد. باید این نکته را بدانید که فرصت این دست و آن دست کردن ندارید!
9- به هیچ وجه از کلمات و افعال منفی استفاده نکنید ، سعی کنید افعال مثبت را جایگزین افعال منفی کنید. برای مثال ننویسید « این مایه ظرفشویی برای پوست شما مضر نیست» ، زیرا احتمال دارد به علت خطای دید طور دیگری خوانده شود. هر کلمه دارای بار معنایی مثبت یا منفی می باشد و شما باید در انتخاب آنها دقت کافی را داشته باشید، بهتر است که تیتر آگهی تبلیغاتی خود را چندین بار بازخوانی کرده و با استفاده از کلمات هم معنی نسخه های گوناگونی از آن تهیه کنید.
بعنوان مثال عبارت “هیچ وقت خسته نمیشوید” در کل معنای مثبتی را ارائه میکند ولی ترکیبی از سه کلمه با بار معنایی منفی می باشد، هرکدام از این این کلمات به تنهایی نوعی محدودیت را در ذهن افراد تصویر میکنند، حال آنکه میتوان تیتر آگهی تبلیغاتی را اینگونه بازنویسی نمود “همیشه سرحال هستید”. این عبارت همان معنی و مفهوم رو با استفاده از کلمات مثبت به خواننده منتقل خواهد کرد.
10- تیترها را رمز گونه ننویسید زیرا افراد برای اینکه منظور شما را بفهمند مجبور نیستند تمام آگهی تبلیغاتی شما را بخوانند، پس متن آگهی را ساده و روان بنویسید. #فلش_کارت @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
♦️ نکات مهم در نوشتن طرح کسب و کار معمولاً از طرح تجاری یک صفحهای “One page Business Plan” برای توضیح کلی طرح تجاری و ارائهی ایدهی اولیهی استفاده میشود. طرح کسب و کار یک صفحهای شامل عناوین زیر است:
۱. (Vision) چشمانداز:
ایده و فعالیتتان را بهطور خلاصه شرح دهید.
داشتن برنامه تجاری برای یک شرکت تاسیس شده حیاتی است حتی برای شرکتهایی که در مراحل مقدماتی کار هستند، زیرا:به مدیر شرکت یا فرد کارآفرین کمک می کند، روی طراحی و راه اندازی کسب و کارش تمرکز کند.یک چهارچوب منطقی که شرکت در ۳ الی ۵ سال آینده باید بر اساس آن عمل کند را مشخص می نماید.ابزار خوبی است برای انتقال چیزی که در ذهن شما می گذرد به همکاران، شرکا و سرمایه گذاران.
یک مقیاس برای اندازه گیری پیشرفت کار در مراحل مختلف راه اندازی کسب و کار می باشد.یک برنامه تجاری ۱ صفحهای خوب با یک بار دقیق خواندن قابل فهم است. همه اطلاعات در ۶ بخش مختصر و مفید تقسیم می شوند که باید در بخش های ۱-۶ از فرم نوشته شوند. اولین مرحله توسعه یک چشم انداز خوب برای فعالیتتان می باشد که در بخش ۱ می آید. این قسمت باید تصویری از کالا یا خدمات، مشتریان و فعالیت های شرکت مورد نظر در ۳ یا ۵ سال آینده باشد. در واقع شما باید به سوال “اگر یک نفر از مریخ کسب و کار شما راببیند، چه چیزی خواهد گفت؟” پاسخ دهید.
مثالی از یک چشمانداز:شرکت مرجع در شهر تهران تاسیس خواهد شد. کارمندانش در زمینه های مشاوره آموزشی، نرم افزار، تجارت الکترونیکی، بازاریابی و پشتیبانی از سایت، مشغول خواهند شد و حدود ۱۰ نفر پرسنل خواهد داشت. مرجع امکان جستجو در پایگاه داده کاملی از آموزشگاه های ایران و اطلاعات ریز زمانبندی کلاسهای آنها را در اختیار کاربرانش قرار می دهد. بدلیل در دسترس و رایگان بودن و اینکه اولین سرویس در نوع خود در ایران می باشد از استقبال خوبی برخوردار خواهد شد. مشاوره های آموزشی که در این سایت بشکل On line داده می شود کاملا رایگان هستند و مزایای زیادی نسبت به مشاوره های سنتی دارند. مرجع در جهت گسترش سرویسها و خدماتش در سراسر کشور کار خواهد کرد.
۲. (Mission) مأموریت: چرا این کار را شروع کردهاید؟
در این بخش توضیح دهید که چرا این کالا یا خدمات را تولید می کنید، یا اصلاً چرا مشتریان حاضرند کالا یا خدمات شما را بخرند؟ این بخش تعهد و مسئولیت شما را به کار نشان میدهد.
مثالی از یک مأموریت:مرجع سرویسهای پیشرفته اینترنتی را برای نگهداری، دسته بندی و جستجوی اطلاعات آموزشگاه های کشور طراحی و پیاده سازی می کند. بخش زیادی از این سرویسهای web-base به شکل رایگان در اختیار علاقمندان و بالاخص دانش آموزان و دانشجویان قرار میگیرد. آموزشگاه ها برای قرار دادن اطلاعاتشان روی سایت هزینه میپردازند. مهمترین خصوصیات مرجع دسترسی آسان با هزینه کم، امکان جستجو و ثبت نام On line در آموزشگاه های کشور می باشد.
۳. اهداف (Objectives) شما چه هستند؟
در این بخش سومین عنصر اصلی معین کردن اهداف کسب و کار است که نشان می دهند در چند سال آینده می خواهد به کجا برسد. اهداف باید به شکل مقاصد دقیق و قابل اندازه گیری نوشته شوند. در بسیاری از فعالیت های اقتصادی ، اهداف مالی و بازاریابی دو بخش اساسی هستند. اهداف شما نیز باید همه ابعاد کار شما را پوشش دهند و روی مقاصد مهمتر تکیه کنند.
مثالی از اهداف:افزایش میزان فروش به اندازه ۲۵٪ تا ۴۰۰ میلیون ریال تا سال ۱۳۸۴ ، ۵۰۰ میلیون ریال تا سال ۱۳۸۵ و ۷۰۰ میلیون ریال تا سال ۱۳۸۶.
۴. (Strategies) استراتژیهای اصلی
(Strategies) استراتژیهای اصلی که منجر به رشد فعالیت شما میشوند را قید نمایید. در این بخش استراتژی های کار را بیاورید. در واقع استراتژی ها جواب این سوال هستند که چه عواملی در طول زمان سبب موفقیت این فعالیت خواهند شد. استراتژی ها جهت، فلسفه، معیارها و روشهای ایجاد و اداره شرکت شما را معین می کنند. استراتژی ها باید هم به عوامل داخلی و هم عوامل خارجی که روی کارتان تاثیر گذارند، توجه داشته باشند. استراتژی های خارجی یا از فرصتهای موجود برای رشد شرکت استفاده می کنند، یا بر تهدیدهای خارجی غلبه می کنند. استراتژی های داخلی به نقاط ضعف و قوت این کار از بعد فرهنگ، توانایی های موجود، کارایی و سوددهی می پردازند.
مثالی از استراتژیها: ۱- استخدام بهترین ها، دسترسی به آنها در مواقع نیاز، حفظ آنها از طریق رضایت شغلی و مشارکت در سهام.۲- نشانه گیری اهداف عالی با پروژه هایی به اندازه حداقل ۱۰۰ میلیون ریال.
۵. (Plans) برنامههای کاری خود را شرح دهید.
در این قسمت برنامه های آتی خود را بنویسید. برنامه ها و دستورالعمل ها باید معنی دار باشند و اهمیت و میزان رشد فعالیت های شما را در طول زمان نشان دهند. ایده آل این است که برنامه ها به اهداف و استراتژی ها مربوط باشند.
۱. (Vision) چشمانداز:
ایده و فعالیتتان را بهطور خلاصه شرح دهید.
داشتن برنامه تجاری برای یک شرکت تاسیس شده حیاتی است حتی برای شرکتهایی که در مراحل مقدماتی کار هستند، زیرا:به مدیر شرکت یا فرد کارآفرین کمک می کند، روی طراحی و راه اندازی کسب و کارش تمرکز کند.یک چهارچوب منطقی که شرکت در ۳ الی ۵ سال آینده باید بر اساس آن عمل کند را مشخص می نماید.ابزار خوبی است برای انتقال چیزی که در ذهن شما می گذرد به همکاران، شرکا و سرمایه گذاران.
یک مقیاس برای اندازه گیری پیشرفت کار در مراحل مختلف راه اندازی کسب و کار می باشد.یک برنامه تجاری ۱ صفحهای خوب با یک بار دقیق خواندن قابل فهم است. همه اطلاعات در ۶ بخش مختصر و مفید تقسیم می شوند که باید در بخش های ۱-۶ از فرم نوشته شوند. اولین مرحله توسعه یک چشم انداز خوب برای فعالیتتان می باشد که در بخش ۱ می آید. این قسمت باید تصویری از کالا یا خدمات، مشتریان و فعالیت های شرکت مورد نظر در ۳ یا ۵ سال آینده باشد. در واقع شما باید به سوال “اگر یک نفر از مریخ کسب و کار شما راببیند، چه چیزی خواهد گفت؟” پاسخ دهید.
مثالی از یک چشمانداز:شرکت مرجع در شهر تهران تاسیس خواهد شد. کارمندانش در زمینه های مشاوره آموزشی، نرم افزار، تجارت الکترونیکی، بازاریابی و پشتیبانی از سایت، مشغول خواهند شد و حدود ۱۰ نفر پرسنل خواهد داشت. مرجع امکان جستجو در پایگاه داده کاملی از آموزشگاه های ایران و اطلاعات ریز زمانبندی کلاسهای آنها را در اختیار کاربرانش قرار می دهد. بدلیل در دسترس و رایگان بودن و اینکه اولین سرویس در نوع خود در ایران می باشد از استقبال خوبی برخوردار خواهد شد. مشاوره های آموزشی که در این سایت بشکل On line داده می شود کاملا رایگان هستند و مزایای زیادی نسبت به مشاوره های سنتی دارند. مرجع در جهت گسترش سرویسها و خدماتش در سراسر کشور کار خواهد کرد.
۲. (Mission) مأموریت: چرا این کار را شروع کردهاید؟
در این بخش توضیح دهید که چرا این کالا یا خدمات را تولید می کنید، یا اصلاً چرا مشتریان حاضرند کالا یا خدمات شما را بخرند؟ این بخش تعهد و مسئولیت شما را به کار نشان میدهد.
مثالی از یک مأموریت:مرجع سرویسهای پیشرفته اینترنتی را برای نگهداری، دسته بندی و جستجوی اطلاعات آموزشگاه های کشور طراحی و پیاده سازی می کند. بخش زیادی از این سرویسهای web-base به شکل رایگان در اختیار علاقمندان و بالاخص دانش آموزان و دانشجویان قرار میگیرد. آموزشگاه ها برای قرار دادن اطلاعاتشان روی سایت هزینه میپردازند. مهمترین خصوصیات مرجع دسترسی آسان با هزینه کم، امکان جستجو و ثبت نام On line در آموزشگاه های کشور می باشد.
۳. اهداف (Objectives) شما چه هستند؟
در این بخش سومین عنصر اصلی معین کردن اهداف کسب و کار است که نشان می دهند در چند سال آینده می خواهد به کجا برسد. اهداف باید به شکل مقاصد دقیق و قابل اندازه گیری نوشته شوند. در بسیاری از فعالیت های اقتصادی ، اهداف مالی و بازاریابی دو بخش اساسی هستند. اهداف شما نیز باید همه ابعاد کار شما را پوشش دهند و روی مقاصد مهمتر تکیه کنند.
مثالی از اهداف:افزایش میزان فروش به اندازه ۲۵٪ تا ۴۰۰ میلیون ریال تا سال ۱۳۸۴ ، ۵۰۰ میلیون ریال تا سال ۱۳۸۵ و ۷۰۰ میلیون ریال تا سال ۱۳۸۶.
۴. (Strategies) استراتژیهای اصلی
(Strategies) استراتژیهای اصلی که منجر به رشد فعالیت شما میشوند را قید نمایید. در این بخش استراتژی های کار را بیاورید. در واقع استراتژی ها جواب این سوال هستند که چه عواملی در طول زمان سبب موفقیت این فعالیت خواهند شد. استراتژی ها جهت، فلسفه، معیارها و روشهای ایجاد و اداره شرکت شما را معین می کنند. استراتژی ها باید هم به عوامل داخلی و هم عوامل خارجی که روی کارتان تاثیر گذارند، توجه داشته باشند. استراتژی های خارجی یا از فرصتهای موجود برای رشد شرکت استفاده می کنند، یا بر تهدیدهای خارجی غلبه می کنند. استراتژی های داخلی به نقاط ضعف و قوت این کار از بعد فرهنگ، توانایی های موجود، کارایی و سوددهی می پردازند.
مثالی از استراتژیها: ۱- استخدام بهترین ها، دسترسی به آنها در مواقع نیاز، حفظ آنها از طریق رضایت شغلی و مشارکت در سهام.۲- نشانه گیری اهداف عالی با پروژه هایی به اندازه حداقل ۱۰۰ میلیون ریال.
۵. (Plans) برنامههای کاری خود را شرح دهید.
در این قسمت برنامه های آتی خود را بنویسید. برنامه ها و دستورالعمل ها باید معنی دار باشند و اهمیت و میزان رشد فعالیت های شما را در طول زمان نشان دهند. ایده آل این است که برنامه ها به اهداف و استراتژی ها مربوط باشند.
مثالی از برنامهها:۱- شرکت در نمایشگاه بین المللی کامپیوتر در فروردین ۱۳۸۴.
۲- ساخت اولین نمونه در ۳ ماهه اول سال ۱۳۸۳.
۶. (Risks) ریسکهای حیاتی این فعالیت و احتمال وقوع هر یک را ذکر نمایید.
در این قسمت ریسکهای حیاتی که می توانند بر روند پیشرفت کار تاثیرگذار باشند را بنویسید و احتمال رخ دادن هر کدام را مشخص کنید. در صورتی که برای هر کدام راه حل و برنامه ای دارید، برنامه خود را توضیح دهید. #مقاله @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
۲- ساخت اولین نمونه در ۳ ماهه اول سال ۱۳۸۳.
۶. (Risks) ریسکهای حیاتی این فعالیت و احتمال وقوع هر یک را ذکر نمایید.
در این قسمت ریسکهای حیاتی که می توانند بر روند پیشرفت کار تاثیرگذار باشند را بنویسید و احتمال رخ دادن هر کدام را مشخص کنید. در صورتی که برای هر کدام راه حل و برنامه ای دارید، برنامه خود را توضیح دهید. #مقاله @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
👆🏻👆🏻♦️ نکات مهم در نوشتن طرح کسب و کار با مثال #مقاله @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
👆🏻👆🏻♦️ روش های جدید برای راه اندازی کسب و کار - زیر نویس فارسی #کلیپ @BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
👆🏻👆🏻♦️ آنتونی رابینز - موفقیت و رهبری - با زیر نویس فارسی #کلیپ @BOZORANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
♦️ همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید ...
باز روشن می شود زود،
تنها فراموش مکن این حقیقتی است:
بارانی باید٬ تا که رنگین کمانی برآید
و لیموهایی ترش ، تا که شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت،
تا که از ما، انسان هایی تواناتر بسازد؛
خورشید دوباره خواهد درخشید، خیلی زود
و تو خواهی دید ... #جملات_پر_مفهوم http://www.instagram.com/bozorganemodiriat
باز روشن می شود زود،
تنها فراموش مکن این حقیقتی است:
بارانی باید٬ تا که رنگین کمانی برآید
و لیموهایی ترش ، تا که شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت،
تا که از ما، انسان هایی تواناتر بسازد؛
خورشید دوباره خواهد درخشید، خیلی زود
و تو خواهی دید ... #جملات_پر_مفهوم http://www.instagram.com/bozorganemodiriat
♦️ قانون ۵۰/۲۰/۳۰ در بودجهبندی
کارشناسان لرنوست اغلب برای کار کردن با مراجعان جدید از این رویکرد استفاده میکنند تا کمکشان کنند از نحوهی خرج پول شان، تصویر بزرگتری به آنها نشان دهند.
رهنمود ما (به جای تقسیمبندیهای ظاهرا بیپایان برخی روشهای سنتی بودجهبندی) بودجهتان را به ۳ بخش تقسیمبندی میکند. این رهنمود طراحی شدهاست تا کمکتان کند مشخص کنید هر ماه چهقدر میخواهید به هر بخش اختصاص دهید، و نیز میتواند کمکتان کند معین کنید پولتان به چه ترتیب تخصیص دادهشود.
۱. هزینههای ثابت
اینها صورتحسابها و مخارجی هستند که هر ماه تغییر زیادی ندارند، مانند اجاره یا پرداخت وام مسکن، پرداخت صورتحسابهای امکانات رفاهی و ماشین. ما هزینههای اشتراک، مانند عضویت در باشگاه، و حسابهای کاربری نتفلیکس را در دستهی هزینههای ثابت در نظر میگیریم، چون به پرداخت ماهانهی آنها تعهد دارید.
در مورد هزینههای ثابت، کارشناسان ما عموما توصیه میکنند هدفتان این باشد که هزینههای ثابتتان در کل از ۵۰ درصد دریافتی خالصتان بیشتر نباشد.
۲. اهداف مالی
کارشناسان لرنوست معمولا پیشنهاد میکنند حداقل ۲۰ درصد دریافتی خالصتان را صرف پرداختهای مهم یا مشارکتهایی بکنید که به امنیت بنیان مالیتان کمک میکند. ما معتقد هستیم ۳ هدف ضروری وجود دارد که همه باید برای آن تلاش کنند: پرداخت بدهی کارت اعتباری، پسانداز برای بازنشستگی، و تهیهی پشتوانهی اضطراری. اما اهداف مالیتان میتواند شامل اولویتهای پسانداز بزرگتر، مانند پیشپرداخت یک خانهی جدید باشد.
۳. خرج قابل تغییر
نهایتا، در نظر داشتهباشید که بیشتر از ۳۰ درصد دریافتی خالصتان را صرف خرج قابل تغییر نکنید. اینها مخارج روزمرهای هستند که هر ماه تغییر میکنند، مثل بیرون غذا خوردن، مواد غذایی، خرید، سرگرمیها، تفریح، یا بنزین.
ما مواد غذایی را در دستهی خرجهای قابل تغییر قرار دادیم، چون هرچند خوراک یک ضرورت در بودجهتان است، اما شیوهی خرج کردنتان برای خوراکی میتواند متفاوت باشد. ممکن است بعضی هفتهها بیشتر بیرون غذا بخورید، در حالی که ممکن است بعضی هفتهها مواد غذایی بیشتری بخرید و در خانه غذا بپزید. کارشناسان ما در لرنوست اغلب میگویند تا وقتی از میزان خرجتان آگاه هستید و هر ماه از کل بودجهی خرج قابل تغییرتان فراتر نمیروید، واقعا مهم نیست در این بخش پولتان را برای چه چیزی خرج میکنید.
▪️یک تذکر دربارهی بازنشستگی
همانطور که مممکن است متوجه شدهباشید، رهنمو د ۵۰/۲۰/۳۰ فقط برای خالص دریافتی است. هرگونه سهمی که قبل از واریز چک پرداخت به حساب بانکیتان، برای بازنشستگی میپردازید در ابن رهنمود شامل نمیشود. به همین دلیل، شاید در واقع بیشتر از آنچه این رهنمود پیشنهاد میکند، در جهت اهداف مالیتان تلاش کنید. و ممکن است برایتان خوب باشد که این پول بازنشستگی را از فکر و ذکرتان بیرون کنید!
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
کارشناسان لرنوست اغلب برای کار کردن با مراجعان جدید از این رویکرد استفاده میکنند تا کمکشان کنند از نحوهی خرج پول شان، تصویر بزرگتری به آنها نشان دهند.
رهنمود ما (به جای تقسیمبندیهای ظاهرا بیپایان برخی روشهای سنتی بودجهبندی) بودجهتان را به ۳ بخش تقسیمبندی میکند. این رهنمود طراحی شدهاست تا کمکتان کند مشخص کنید هر ماه چهقدر میخواهید به هر بخش اختصاص دهید، و نیز میتواند کمکتان کند معین کنید پولتان به چه ترتیب تخصیص دادهشود.
۱. هزینههای ثابت
اینها صورتحسابها و مخارجی هستند که هر ماه تغییر زیادی ندارند، مانند اجاره یا پرداخت وام مسکن، پرداخت صورتحسابهای امکانات رفاهی و ماشین. ما هزینههای اشتراک، مانند عضویت در باشگاه، و حسابهای کاربری نتفلیکس را در دستهی هزینههای ثابت در نظر میگیریم، چون به پرداخت ماهانهی آنها تعهد دارید.
در مورد هزینههای ثابت، کارشناسان ما عموما توصیه میکنند هدفتان این باشد که هزینههای ثابتتان در کل از ۵۰ درصد دریافتی خالصتان بیشتر نباشد.
۲. اهداف مالی
کارشناسان لرنوست معمولا پیشنهاد میکنند حداقل ۲۰ درصد دریافتی خالصتان را صرف پرداختهای مهم یا مشارکتهایی بکنید که به امنیت بنیان مالیتان کمک میکند. ما معتقد هستیم ۳ هدف ضروری وجود دارد که همه باید برای آن تلاش کنند: پرداخت بدهی کارت اعتباری، پسانداز برای بازنشستگی، و تهیهی پشتوانهی اضطراری. اما اهداف مالیتان میتواند شامل اولویتهای پسانداز بزرگتر، مانند پیشپرداخت یک خانهی جدید باشد.
۳. خرج قابل تغییر
نهایتا، در نظر داشتهباشید که بیشتر از ۳۰ درصد دریافتی خالصتان را صرف خرج قابل تغییر نکنید. اینها مخارج روزمرهای هستند که هر ماه تغییر میکنند، مثل بیرون غذا خوردن، مواد غذایی، خرید، سرگرمیها، تفریح، یا بنزین.
ما مواد غذایی را در دستهی خرجهای قابل تغییر قرار دادیم، چون هرچند خوراک یک ضرورت در بودجهتان است، اما شیوهی خرج کردنتان برای خوراکی میتواند متفاوت باشد. ممکن است بعضی هفتهها بیشتر بیرون غذا بخورید، در حالی که ممکن است بعضی هفتهها مواد غذایی بیشتری بخرید و در خانه غذا بپزید. کارشناسان ما در لرنوست اغلب میگویند تا وقتی از میزان خرجتان آگاه هستید و هر ماه از کل بودجهی خرج قابل تغییرتان فراتر نمیروید، واقعا مهم نیست در این بخش پولتان را برای چه چیزی خرج میکنید.
▪️یک تذکر دربارهی بازنشستگی
همانطور که مممکن است متوجه شدهباشید، رهنمو د ۵۰/۲۰/۳۰ فقط برای خالص دریافتی است. هرگونه سهمی که قبل از واریز چک پرداخت به حساب بانکیتان، برای بازنشستگی میپردازید در ابن رهنمود شامل نمیشود. به همین دلیل، شاید در واقع بیشتر از آنچه این رهنمود پیشنهاد میکند، در جهت اهداف مالیتان تلاش کنید. و ممکن است برایتان خوب باشد که این پول بازنشستگی را از فکر و ذکرتان بیرون کنید!
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT 💯Ⓜ️
♦️ ۱۰ درس موفقیت برای کارآفرینان از مارک کوبان میلیاردر خودساخته
او مالک تیم دالاس ماوریکس در لیگ حرفهای بزرگسالان امریکا (NBA)، مجموعه تئاتر لندمارک و شرکت مگنولیا پیکچر و رییس شبکهی تلویزیون کابلی اچدی به نام “اکسس تیوی” است. دارایی خالص او ۳ میلیارد دلار برآورد شدهاست. او مارک کوبان و یکی از بزرگترین کارآفرینان دورانِ ماست.
کارآفرین مارک کوبان، متولد سال ۱۹۵۸ در پیتسبورگ، ریسک ورود به چندین کسبوکار متنوع را به جان خرید. او ثروت خود را از طریق فروش شرکتهای مایکرو سالوشن (MicroSolutions) و برود کست که تازه راهاندازی شدهبودند، در دههی ۱۹۹۰ بهدست آورد. کوبان با راهاندازی اپلیکشین شبکههای اجتماعی به نام سایبر داست (Cyber Dust) در سال ۲۰۱۴ در میان بهترینهای فناوری باقی ماندهاست.
۱. زمان ارزشمندتر از پول است.
کوبان مینویسد، “تاثیری که استفادهی عاقلانهتر از زمانتان بر زندگی و موفقیتتان خواهد گذاشت، در مقایسه با هر مقدار پولی که دارید، به مراتب بیشتر است.” این ورد زبان همهی کارآفرینان است. آنها برای کسبوکار شان به حدی کار میکنند که گاهی اوقات در طول روز زمان کافی برای انجام چیزهایی که دوست دارند، وجود ندارد. اما آنها این شیوه را دوست دارند! هنگامی که مبادلهی زمان در ازای پول را متوقف کنید، ارزش کارتان خیلی بیشتر میشود و نهایتا موفقتر خواهید بود.
او نخستین شرکت خود، توزیع نرم افزار MicroSolutions را زمانی راه انداخت که ۲۵ ساله بود و هیچ پولی نداشت. پس از آن که شرکتاش نسبتا موفق شد، منشیاش اختلاس کرد و با ۸۳۰۰۰ دلار از ۸۵.۰۰۰ دلار دارایی شرکت گریخت. کوبان مینویسد به جای تسلیم شدن و امتحان کردن چیز دیگری، به طور خستگیناپذیری نرمافزار کامپیوتر و برنامهنویسی خواندم تا از رقیبانام پیشی بگیردم. او در نهایت به جایی رسید که MicroSolutions را در سال ۱۹۹۰به H&R Block به مبلغ ۶ میلیون دلار فروخت.
۲. متمرکز بمانید و خودتان را باور کنید.
کوبان” متمرکز بمانید و خودتان را باور کنید و به توانایی و قضاوتتان اعتماد کنید.” همیشه موقعیتهایی پیش خواهد آمد که به خودتان شک کنید، اما آنها باید معدود و در فواصل زمانی دور از هم رخ بدهند. داشتن کمی باریکبینی میتواند برای کارآفرینان بسیار مفید باشد، البته تا زمانی که به نقطهی درستی نگاه کنید.
۳. فناوری در مقابل کسبوکار
” اعتیاد بیش از حدی به فناوری وجود دارد و به اندازهی کافی به کسبوکار واقعی که پشت فناوریها وجود دارد، توجه نمیشود.” به کسبوکار و مردم بیشتر توجه کنید تا بتوانید از کنار سر و صدا و همهمهای که محصولات ایجاد میکنند، به راحتی بگذرید. شما هم فناوری و هم کسبوکار را برای داستان موفقیت نیاز دارید.
۴. خوب رفتار کردن با مردم، ارزشاش را دارد.
کوبان مینویسد ” موفق بودن نه تنها مستلزم توانایی کنار آمدن با مردم است، بلکه باید بتوانید به آنها محبت هم بکنید.” زمانی که کمیتهی برگزاری جشن روز سنت پاتریک در دالاس، در پیکنار کشیدن بزرگترین حامیاش در سال ۲۰۱۲، رویداد را تقریبا کنسل کرد، کوبان ۴۰، ۰۰۰ دلار اهدا کرد تا این رویداد پابرجا باقی بماند. او ۲۵، ۰۰۰ دلار دیگر نیز به صندوق این کمیته برای مدارس محلی کمک کرد.
۵. اگر زمانی را برای تفریح و لذت کنار نمیگذارید، کارتان متحمل آسیب خواهد شد.
البته قابل درک است اگر شما یک کارآفرین تازه کار هستید و برای گسترش و بهبود کسبوکارتان، از رفتن به تعطیلات صرف نظر میکنید – کوبان میگوید که از زمان شروع هفت سال بدون گذراندن تعطیلات کار کرد – اما شما راهی برای تمدد اعصاب نیاز دارید، در غیر این صورت از توانایی کاملتان استفاده نخواهید کرد.
کوبان میگوید، میهمانی رفتن که برای او همیشه جای خود را دارد، اما هنوز هم دوست دارد تقریبا هر هفته با شرکت در بازیهای تفریحی بسکتبال تمدد اعصاب کند.
۶. همیشه برای چیزهای غیرمترقبه آماده باشید.
کوبان میگوید، این در واقع شکلی از آمادهسازی است برای فهمیدن اینکه چیزهایی وجود دارند که شما هرگز متوجه رخ دادنشان نخواهید شد. با درک این موضوع، هنگامی که حوادث، دگرگونی غیرمترقبهای ایجاد میکنند شوکه نمیشوید و بدون فکر عمل نمیکنید و سپس از فرصتی استفاده میکنید که دیگران آن را نادیده میگیرند.
۷. سختتر و دقیقتر از اغلب مردم کار کنید.
کوبان میگوید، ” سختتر و دقیقتر از غالب افراد فعال در کسبوکار، عمل کنید.” بدیهی به نظر میرسد، اما بسیاری از مردم میخواهند از راه میانبر به موفقیت برسند. هرچه بیشتر تلاش کنید، موفقتر خواهید بود. این در واقع یک معادله بسیار ساده است.
۸. به گونهای با مشتریانتان رفتار کنید که انگار آنها مالک شما هستند.
او مالک تیم دالاس ماوریکس در لیگ حرفهای بزرگسالان امریکا (NBA)، مجموعه تئاتر لندمارک و شرکت مگنولیا پیکچر و رییس شبکهی تلویزیون کابلی اچدی به نام “اکسس تیوی” است. دارایی خالص او ۳ میلیارد دلار برآورد شدهاست. او مارک کوبان و یکی از بزرگترین کارآفرینان دورانِ ماست.
کارآفرین مارک کوبان، متولد سال ۱۹۵۸ در پیتسبورگ، ریسک ورود به چندین کسبوکار متنوع را به جان خرید. او ثروت خود را از طریق فروش شرکتهای مایکرو سالوشن (MicroSolutions) و برود کست که تازه راهاندازی شدهبودند، در دههی ۱۹۹۰ بهدست آورد. کوبان با راهاندازی اپلیکشین شبکههای اجتماعی به نام سایبر داست (Cyber Dust) در سال ۲۰۱۴ در میان بهترینهای فناوری باقی ماندهاست.
۱. زمان ارزشمندتر از پول است.
کوبان مینویسد، “تاثیری که استفادهی عاقلانهتر از زمانتان بر زندگی و موفقیتتان خواهد گذاشت، در مقایسه با هر مقدار پولی که دارید، به مراتب بیشتر است.” این ورد زبان همهی کارآفرینان است. آنها برای کسبوکار شان به حدی کار میکنند که گاهی اوقات در طول روز زمان کافی برای انجام چیزهایی که دوست دارند، وجود ندارد. اما آنها این شیوه را دوست دارند! هنگامی که مبادلهی زمان در ازای پول را متوقف کنید، ارزش کارتان خیلی بیشتر میشود و نهایتا موفقتر خواهید بود.
او نخستین شرکت خود، توزیع نرم افزار MicroSolutions را زمانی راه انداخت که ۲۵ ساله بود و هیچ پولی نداشت. پس از آن که شرکتاش نسبتا موفق شد، منشیاش اختلاس کرد و با ۸۳۰۰۰ دلار از ۸۵.۰۰۰ دلار دارایی شرکت گریخت. کوبان مینویسد به جای تسلیم شدن و امتحان کردن چیز دیگری، به طور خستگیناپذیری نرمافزار کامپیوتر و برنامهنویسی خواندم تا از رقیبانام پیشی بگیردم. او در نهایت به جایی رسید که MicroSolutions را در سال ۱۹۹۰به H&R Block به مبلغ ۶ میلیون دلار فروخت.
۲. متمرکز بمانید و خودتان را باور کنید.
کوبان” متمرکز بمانید و خودتان را باور کنید و به توانایی و قضاوتتان اعتماد کنید.” همیشه موقعیتهایی پیش خواهد آمد که به خودتان شک کنید، اما آنها باید معدود و در فواصل زمانی دور از هم رخ بدهند. داشتن کمی باریکبینی میتواند برای کارآفرینان بسیار مفید باشد، البته تا زمانی که به نقطهی درستی نگاه کنید.
۳. فناوری در مقابل کسبوکار
” اعتیاد بیش از حدی به فناوری وجود دارد و به اندازهی کافی به کسبوکار واقعی که پشت فناوریها وجود دارد، توجه نمیشود.” به کسبوکار و مردم بیشتر توجه کنید تا بتوانید از کنار سر و صدا و همهمهای که محصولات ایجاد میکنند، به راحتی بگذرید. شما هم فناوری و هم کسبوکار را برای داستان موفقیت نیاز دارید.
۴. خوب رفتار کردن با مردم، ارزشاش را دارد.
کوبان مینویسد ” موفق بودن نه تنها مستلزم توانایی کنار آمدن با مردم است، بلکه باید بتوانید به آنها محبت هم بکنید.” زمانی که کمیتهی برگزاری جشن روز سنت پاتریک در دالاس، در پیکنار کشیدن بزرگترین حامیاش در سال ۲۰۱۲، رویداد را تقریبا کنسل کرد، کوبان ۴۰، ۰۰۰ دلار اهدا کرد تا این رویداد پابرجا باقی بماند. او ۲۵، ۰۰۰ دلار دیگر نیز به صندوق این کمیته برای مدارس محلی کمک کرد.
۵. اگر زمانی را برای تفریح و لذت کنار نمیگذارید، کارتان متحمل آسیب خواهد شد.
البته قابل درک است اگر شما یک کارآفرین تازه کار هستید و برای گسترش و بهبود کسبوکارتان، از رفتن به تعطیلات صرف نظر میکنید – کوبان میگوید که از زمان شروع هفت سال بدون گذراندن تعطیلات کار کرد – اما شما راهی برای تمدد اعصاب نیاز دارید، در غیر این صورت از توانایی کاملتان استفاده نخواهید کرد.
کوبان میگوید، میهمانی رفتن که برای او همیشه جای خود را دارد، اما هنوز هم دوست دارد تقریبا هر هفته با شرکت در بازیهای تفریحی بسکتبال تمدد اعصاب کند.
۶. همیشه برای چیزهای غیرمترقبه آماده باشید.
کوبان میگوید، این در واقع شکلی از آمادهسازی است برای فهمیدن اینکه چیزهایی وجود دارند که شما هرگز متوجه رخ دادنشان نخواهید شد. با درک این موضوع، هنگامی که حوادث، دگرگونی غیرمترقبهای ایجاد میکنند شوکه نمیشوید و بدون فکر عمل نمیکنید و سپس از فرصتی استفاده میکنید که دیگران آن را نادیده میگیرند.
۷. سختتر و دقیقتر از اغلب مردم کار کنید.
کوبان میگوید، ” سختتر و دقیقتر از غالب افراد فعال در کسبوکار، عمل کنید.” بدیهی به نظر میرسد، اما بسیاری از مردم میخواهند از راه میانبر به موفقیت برسند. هرچه بیشتر تلاش کنید، موفقتر خواهید بود. این در واقع یک معادله بسیار ساده است.
۸. به گونهای با مشتریانتان رفتار کنید که انگار آنها مالک شما هستند.