Forwarded from Deleted Account
در این ویدئو فردی با استفاده از دوربین مخفی رفتار مردم را در برابر افتادن عمدی پول از جیبش زیر نظر گرفته و در پایان شما صحنه ای تکان دهنده خواهید دید
️تصویری از ده سال آینده ایران- وضعیت مطلوب 🎯🎯
یکی از تکنیک های مدیریت استراتژيک و آینده پژوهی، «ترسیم آینده مطلوب یا مرجح» و سپس پس نگری از آینده به امروز (Backcasting) است. در این تصویر سعی کرده ام نشان دهم اگر بتوانیم مسایل کشور را حل کنیم، ایران آینده چگونه خواهد بود؟
♦️️ اوضاع اجتماعی:
ایران توانسته است پروژه بازگشت نخبگان را به خوبی اجرا کند. 1000 میلیارد دلار ایرانیان خارج از کشور به ایران بازگشته است. 3000 هزار استاد برجسته ایرانی به ایران رجعت کرده اند.
در سال 1415، بعد از اجرای سیاست های دولت و تلاش نهادهای مردمی، خانواده هنوز در ایران مهم ترین نهاد اجتماعی است. آنچنان که پژوهشگرانی از سراسر دنیا برای مطالعه دوام و قوام آن به ایران مسافرت می کنند.
هم اکنون ایرانیان افرادی سخت کوش، خلاق و اعتمادپذیر تلقی می شوند. رزق حلال، راست گویی، ثروت آفرینی جزو ارزش های ایرانیان شده است. جوانان آینده ای روشنی و ارتباطی شفاف بین تلاش و موفقیت می بینند.
تعداد سازمان های فعال در حوزه فرهنگ به 4 سازمان تقلیل پیدا کرده است و هر 4 سازمان زیر نظر یک شورای متمرکز و متقدر اداره می شود. سرانه مطالعه رسانه های مکتوب و مجازی در ایران به شدت رشد پیدا کرده است.
♦️ اوضاع اقتصادی:
دولت توانسته است با ایجاد یک شبکه اطلاعاتی سراسری بیش از 1000 سازمان و نهاد خدماتی و دولتی را به هم متصل کند و متناسب با آن تمام پرداخت ها به شهروندان (یارانه ها)، و تمامی دریافت ها از شهروندان (مالیات و عوارض) به صورت هوشمند خواهد بود. یعنی اینکه من 21 هزار تومان یارانه دریافت می کنم و همسایه من 20 هزار تومان و این هزار تومان اختلاف کاملاً مبتنی بر اطلاعاتی است که از 1000 سازمان بدست آمده است.
کشور توانسته است با استفاده از بهبود محیط کسب وکار، جذب سرمایه گذاری خارجی و استفاده از بازار 400 میلیونی کشورهای همسایه و رشد اقتصادی مستمر، شاخص بیکاری را به زیر 5% کاهش دهد. اتکا بودجه عمومی دولت به نفت به زیر 5% رسیده است.
ایران مجددا در چهارراه جهانی قرار گرفته است. دو کریدور جهانی فعال شده اند و ایران هاب تجاری، ترانزیتی و ارتباطی منطقه تبدیل شده است.
ایران رتبه اول «توریسم ترکیبی» جهان شده است. ترکیب توریسم متعارف با اکوتوریسم. ترکیب توریسم سلامت با توریسم مذهبی. ترکیب توریسم اکوتوریسم با توریسم سلامت. بالاترین رشد صنعت گردشگری در جهان، به ایران تعلق دارد.
♦️️ اوضاع زیست محیطی:
اصلاح الگوی مصرف در ایران توانسته است از شعار به واقعیت تبدیل شود، شدت انرژی در ایران به نُرم های بین المللی در حال نزدیک شدن است.
همچنین نظام حاکمیت آب در کشور شکل گرفته است و آب به شیوه ای اقتصادی و عقلایی، ذخیره، توزیع و مصرف می شود. هر قطره آب در ایران به درستی مصرف می شود.
♦️اوضاع سیاسی
در سال 1405، نظام انتخابات از رویکرد فردی-محلی به رویکرد ملی-حزبی تغییر کرده است. لذا دیگر افراد به صورت قارچی (شب قبل از انتخابات) و مبتنی بر دغدغه های محلی وارد مجلس نمی شوند. بلکه چند حزب قدرتمند در ایران وجود دارند که بهترین زنان و مردان کارکشته و سیاست مدار حرفه ای را به جامعه معرفی می کند و اکنون حدود 30% از مجلس در اختیار زنان باهوش و تحصیل کرده این کشور است.
رتبه اعتباری ایران از هفت به دو رسیده است و امکان تامین مالی بین المللی به سادگی فراهم است.
پاسپورت ایرانی جزو با ارزش ترین پاسپورت های جهان است و می تواند بدون تشریفات اداری به کشورهای اتحادیه اروپا و 50 کشور دیگر جهان مسافرت کنند.
اعتماد عموم مردم به دولت و حکومت افزایش یافته است و همین باعث شده است که تغییرات اجتماعی-اقتصادی با سرعت بیشتر و هزینه کمتری در سطح ملی اجرا شود.
ایران بر اساس شاخص سعادتمندی در حال صعود به چارک اول کشورهای جهان است.
اگر امروز، همین امروز هر کدام از ما ماموریت، نقش و وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم، آینده ای بهتر از این تصویر در انتظار ماست.
مجتبی لشکربلوکی
▪️ارسالی توسط دکتر شیخ نژاد از اعضای خوب بزرگان مدیریت
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
یکی از تکنیک های مدیریت استراتژيک و آینده پژوهی، «ترسیم آینده مطلوب یا مرجح» و سپس پس نگری از آینده به امروز (Backcasting) است. در این تصویر سعی کرده ام نشان دهم اگر بتوانیم مسایل کشور را حل کنیم، ایران آینده چگونه خواهد بود؟
♦️️ اوضاع اجتماعی:
ایران توانسته است پروژه بازگشت نخبگان را به خوبی اجرا کند. 1000 میلیارد دلار ایرانیان خارج از کشور به ایران بازگشته است. 3000 هزار استاد برجسته ایرانی به ایران رجعت کرده اند.
در سال 1415، بعد از اجرای سیاست های دولت و تلاش نهادهای مردمی، خانواده هنوز در ایران مهم ترین نهاد اجتماعی است. آنچنان که پژوهشگرانی از سراسر دنیا برای مطالعه دوام و قوام آن به ایران مسافرت می کنند.
هم اکنون ایرانیان افرادی سخت کوش، خلاق و اعتمادپذیر تلقی می شوند. رزق حلال، راست گویی، ثروت آفرینی جزو ارزش های ایرانیان شده است. جوانان آینده ای روشنی و ارتباطی شفاف بین تلاش و موفقیت می بینند.
تعداد سازمان های فعال در حوزه فرهنگ به 4 سازمان تقلیل پیدا کرده است و هر 4 سازمان زیر نظر یک شورای متمرکز و متقدر اداره می شود. سرانه مطالعه رسانه های مکتوب و مجازی در ایران به شدت رشد پیدا کرده است.
♦️ اوضاع اقتصادی:
دولت توانسته است با ایجاد یک شبکه اطلاعاتی سراسری بیش از 1000 سازمان و نهاد خدماتی و دولتی را به هم متصل کند و متناسب با آن تمام پرداخت ها به شهروندان (یارانه ها)، و تمامی دریافت ها از شهروندان (مالیات و عوارض) به صورت هوشمند خواهد بود. یعنی اینکه من 21 هزار تومان یارانه دریافت می کنم و همسایه من 20 هزار تومان و این هزار تومان اختلاف کاملاً مبتنی بر اطلاعاتی است که از 1000 سازمان بدست آمده است.
کشور توانسته است با استفاده از بهبود محیط کسب وکار، جذب سرمایه گذاری خارجی و استفاده از بازار 400 میلیونی کشورهای همسایه و رشد اقتصادی مستمر، شاخص بیکاری را به زیر 5% کاهش دهد. اتکا بودجه عمومی دولت به نفت به زیر 5% رسیده است.
ایران مجددا در چهارراه جهانی قرار گرفته است. دو کریدور جهانی فعال شده اند و ایران هاب تجاری، ترانزیتی و ارتباطی منطقه تبدیل شده است.
ایران رتبه اول «توریسم ترکیبی» جهان شده است. ترکیب توریسم متعارف با اکوتوریسم. ترکیب توریسم سلامت با توریسم مذهبی. ترکیب توریسم اکوتوریسم با توریسم سلامت. بالاترین رشد صنعت گردشگری در جهان، به ایران تعلق دارد.
♦️️ اوضاع زیست محیطی:
اصلاح الگوی مصرف در ایران توانسته است از شعار به واقعیت تبدیل شود، شدت انرژی در ایران به نُرم های بین المللی در حال نزدیک شدن است.
همچنین نظام حاکمیت آب در کشور شکل گرفته است و آب به شیوه ای اقتصادی و عقلایی، ذخیره، توزیع و مصرف می شود. هر قطره آب در ایران به درستی مصرف می شود.
♦️اوضاع سیاسی
در سال 1405، نظام انتخابات از رویکرد فردی-محلی به رویکرد ملی-حزبی تغییر کرده است. لذا دیگر افراد به صورت قارچی (شب قبل از انتخابات) و مبتنی بر دغدغه های محلی وارد مجلس نمی شوند. بلکه چند حزب قدرتمند در ایران وجود دارند که بهترین زنان و مردان کارکشته و سیاست مدار حرفه ای را به جامعه معرفی می کند و اکنون حدود 30% از مجلس در اختیار زنان باهوش و تحصیل کرده این کشور است.
رتبه اعتباری ایران از هفت به دو رسیده است و امکان تامین مالی بین المللی به سادگی فراهم است.
پاسپورت ایرانی جزو با ارزش ترین پاسپورت های جهان است و می تواند بدون تشریفات اداری به کشورهای اتحادیه اروپا و 50 کشور دیگر جهان مسافرت کنند.
اعتماد عموم مردم به دولت و حکومت افزایش یافته است و همین باعث شده است که تغییرات اجتماعی-اقتصادی با سرعت بیشتر و هزینه کمتری در سطح ملی اجرا شود.
ایران بر اساس شاخص سعادتمندی در حال صعود به چارک اول کشورهای جهان است.
اگر امروز، همین امروز هر کدام از ما ماموریت، نقش و وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم، آینده ای بهتر از این تصویر در انتظار ماست.
مجتبی لشکربلوکی
▪️ارسالی توسط دکتر شیخ نژاد از اعضای خوب بزرگان مدیریت
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
۹ گام طلایی برای جذب مشتری 🎯🎯
۱) برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید
اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد .
۲) پس از بروز مساله(از نظر ارتباط با مشتری)هر چه سریع تر آن را حل کنید
هیچ سازمان، کالا یا خدمتی نمی تواند برای همیشه کامل باشد. در ارتباط سازمان با مشتری امکان دارد، مساله یا شکایتی به وجود بیاید.
شکایت تبدیل به ابراز نظر مثبت و موجب افزایش وفاداری مشتری خواهد شد. معمولا افراد آخرین رویداد را بیشتر در ذهن خود نگه می دارند و اگر آخرین رویداد این باشد که سازمان برای حل مساله دریغ نکرده است، این اقدام میتواند موجب حفظ و تقویت ارتباط با مشتری شود. کل داستان در این است که مشتریان ناراضی بیش از مشتریان راضی، دوست و رفیق دارند.از همین دیدگاه تمایل بیشتری دارند که درباره حرکت نامناسب یک فروشگاه یا نارضایتی خود از یک محصول و خدمات به دوستان، خانواده و همتایان بگویند، ولی درباره خوبی سازمان یا فروشگاه سخن زیادی بر زبان نمیارند.
۳) همیشه حالت بدون باخت به وجود بیاورید هیچ گاه نباید مشتری بازنده باشد. اگر در یک معامله مشتری بازنده باشد، احتمال کمی وجود دارد که باز هم به آن فروشگاه مراجعه یا از همان محصول استفاده کند.در اینجا دو راه حل وجود دارد که هم مشتری و هم فروشنده می توانند برنده باشند:
الف) فروشنده برای حفظ مشتری و افزایش وفاداری او در مواردی سود کم را تحمل کند.البته برای یک دوره کوتاه مدت.
ب) دادن پاداش، بابت وفاداری مشتری که در نتیجه در هر معامله سود فروشنده اندکی کمتر می شود ولی با افزایش تعداد مشتری ها این کمبود جبران خواهد شد.
۴) همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است اغلب مشتری مرتکب اشتباه می شود.امکان دارد مشتری انتظارات نامعقولی داشته باشد.این یک واقعیت است که سازمان بدون مشتری نمی تواند وجود داشته باشد اما کارکنان واحد فروش باید بتوانند به مشتری تفهیم کنند که اشتباه از جانب او بوده است، ولی باید در این کار ظرافت عمل وجود داشته باشد.
۵) مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت
فقط تامین رضایت مشتری موجب ایجاد وفاداری وی نسبت به سازمان نخواهد شد،بلکه لذت بردن از محصول و خدمات موجب افزایش وفاداری خواهد شد. اگر سازمان ها بتوانند با مشتریان صمیمی شوند و به خواست مشتری گوش دهند موجب خواهند شد که آنان از این رابطه لذت ببرند. برای اینکه مشتری از محصول لذت ببرد نباید هزینه محتمل شود. اگر خدمت ارائه شده از حد انتظار بیشتر باشد، موجب لذت بردن وی از این خدمت خواهد شد.
۶) نباید فراموش کرد که مشتری حق انتخاب دارد
از آنجا که بازارها روز به روز بیشتر می شوند، هیچ سازمانی نمی تواند در مورد وفاداری مشتریان مطمئن باشد. بسیاری از مشتریان به ظاهر راضی به محض اینکه روزنه ای پیدا شود به شرکت رقیب روی می آورند. هر سازمانی که متوجه وجود فرصتی شود باید تماس های خود را با مشتریان بیشتر و رابطه را تقویت نماید. یک تلفن به مشتری برای آگاهی از دیدگاه وی درباره خرید می تواند رابطه را تقویت نماید.
۷) برای پی بردن به خواست مشتری به حرف های او گوش فرا دهیn
دوره ای که سازمان ها تصمیم می گرفتند چه کالایی را عرضه کنند و سپس آن را به مشتری تحمیل می کردند به سرعت به پایان می رسد. تنها راهی که می توان متوجه خواست مشتری شد این است که به حرف های آن ها گوش فرا دهیم. اگر کسی حرف بزند و ما به او گوش ندهیم، با ما خداحافظی خواهد کرد. ارتباط بامشتری بر پایه همین اصل قرار دارد. یکی از سریعترین راه ها برای از دست دادن مشتری این است که آنها را نادیده گرفته و به آنها توجه نکنیم.
۸) درباره کالا و خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید کسانی که برای یک سازمان کار می کنند باید در مورد آن سازمان و محصولات آن همواره تصویر مثبتی به مشتری ارائه کنند. می گویند یک کارخانه بزرگ تولید خودرو دارای دو توقفگاه بود. توقفگاه نخست که از خیابان مجاور قابل مشاهده بود متعلق به آن دسته از کارکنان بود که با خودروی تولیدی همین شرکت به محل کار خود می آمدند. کارکنانی که با خودروهای تولیدی شرکت های دیگر به آنحا می آمدند ناگزیر بودند در توقفگاه دوم، دورتر از خیابان مجاور توقف کنند . شرکت دارای این دیدگاه بود که اگر مشتریان بالقوه مشاهده کنند که کارکنان شرکت از محصولات شرکت های رقیب استفاده می کنند ، این پرسش در ذهن آنها خطور می کرد.
۹) خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید
همیشه ارزش آن را دارد که خود را به عنوان مشتری بدانید که به سازمان وارد می شود. همیشه خود را به جای مشتری بگذارید و آنگاه بپرسید: آیا این سازمان از ورود من استقبال به عمل می آورد؟ هر قدر مشتری را بیشتر درک کنید کفه ترازو به نفع مشتری سنگینتر میشود
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
۱) برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید
اگر چه جذب مشتری جدید کاری جذاب است ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد .
۲) پس از بروز مساله(از نظر ارتباط با مشتری)هر چه سریع تر آن را حل کنید
هیچ سازمان، کالا یا خدمتی نمی تواند برای همیشه کامل باشد. در ارتباط سازمان با مشتری امکان دارد، مساله یا شکایتی به وجود بیاید.
شکایت تبدیل به ابراز نظر مثبت و موجب افزایش وفاداری مشتری خواهد شد. معمولا افراد آخرین رویداد را بیشتر در ذهن خود نگه می دارند و اگر آخرین رویداد این باشد که سازمان برای حل مساله دریغ نکرده است، این اقدام میتواند موجب حفظ و تقویت ارتباط با مشتری شود. کل داستان در این است که مشتریان ناراضی بیش از مشتریان راضی، دوست و رفیق دارند.از همین دیدگاه تمایل بیشتری دارند که درباره حرکت نامناسب یک فروشگاه یا نارضایتی خود از یک محصول و خدمات به دوستان، خانواده و همتایان بگویند، ولی درباره خوبی سازمان یا فروشگاه سخن زیادی بر زبان نمیارند.
۳) همیشه حالت بدون باخت به وجود بیاورید هیچ گاه نباید مشتری بازنده باشد. اگر در یک معامله مشتری بازنده باشد، احتمال کمی وجود دارد که باز هم به آن فروشگاه مراجعه یا از همان محصول استفاده کند.در اینجا دو راه حل وجود دارد که هم مشتری و هم فروشنده می توانند برنده باشند:
الف) فروشنده برای حفظ مشتری و افزایش وفاداری او در مواردی سود کم را تحمل کند.البته برای یک دوره کوتاه مدت.
ب) دادن پاداش، بابت وفاداری مشتری که در نتیجه در هر معامله سود فروشنده اندکی کمتر می شود ولی با افزایش تعداد مشتری ها این کمبود جبران خواهد شد.
۴) همیشه حق با مشتری نیست ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است اغلب مشتری مرتکب اشتباه می شود.امکان دارد مشتری انتظارات نامعقولی داشته باشد.این یک واقعیت است که سازمان بدون مشتری نمی تواند وجود داشته باشد اما کارکنان واحد فروش باید بتوانند به مشتری تفهیم کنند که اشتباه از جانب او بوده است، ولی باید در این کار ظرافت عمل وجود داشته باشد.
۵) مشتری خواستار لذت است نه تامین رضایت
فقط تامین رضایت مشتری موجب ایجاد وفاداری وی نسبت به سازمان نخواهد شد،بلکه لذت بردن از محصول و خدمات موجب افزایش وفاداری خواهد شد. اگر سازمان ها بتوانند با مشتریان صمیمی شوند و به خواست مشتری گوش دهند موجب خواهند شد که آنان از این رابطه لذت ببرند. برای اینکه مشتری از محصول لذت ببرد نباید هزینه محتمل شود. اگر خدمت ارائه شده از حد انتظار بیشتر باشد، موجب لذت بردن وی از این خدمت خواهد شد.
۶) نباید فراموش کرد که مشتری حق انتخاب دارد
از آنجا که بازارها روز به روز بیشتر می شوند، هیچ سازمانی نمی تواند در مورد وفاداری مشتریان مطمئن باشد. بسیاری از مشتریان به ظاهر راضی به محض اینکه روزنه ای پیدا شود به شرکت رقیب روی می آورند. هر سازمانی که متوجه وجود فرصتی شود باید تماس های خود را با مشتریان بیشتر و رابطه را تقویت نماید. یک تلفن به مشتری برای آگاهی از دیدگاه وی درباره خرید می تواند رابطه را تقویت نماید.
۷) برای پی بردن به خواست مشتری به حرف های او گوش فرا دهیn
دوره ای که سازمان ها تصمیم می گرفتند چه کالایی را عرضه کنند و سپس آن را به مشتری تحمیل می کردند به سرعت به پایان می رسد. تنها راهی که می توان متوجه خواست مشتری شد این است که به حرف های آن ها گوش فرا دهیم. اگر کسی حرف بزند و ما به او گوش ندهیم، با ما خداحافظی خواهد کرد. ارتباط بامشتری بر پایه همین اصل قرار دارد. یکی از سریعترین راه ها برای از دست دادن مشتری این است که آنها را نادیده گرفته و به آنها توجه نکنیم.
۸) درباره کالا و خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید کسانی که برای یک سازمان کار می کنند باید در مورد آن سازمان و محصولات آن همواره تصویر مثبتی به مشتری ارائه کنند. می گویند یک کارخانه بزرگ تولید خودرو دارای دو توقفگاه بود. توقفگاه نخست که از خیابان مجاور قابل مشاهده بود متعلق به آن دسته از کارکنان بود که با خودروی تولیدی همین شرکت به محل کار خود می آمدند. کارکنانی که با خودروهای تولیدی شرکت های دیگر به آنحا می آمدند ناگزیر بودند در توقفگاه دوم، دورتر از خیابان مجاور توقف کنند . شرکت دارای این دیدگاه بود که اگر مشتریان بالقوه مشاهده کنند که کارکنان شرکت از محصولات شرکت های رقیب استفاده می کنند ، این پرسش در ذهن آنها خطور می کرد.
۹) خود را به جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید
همیشه ارزش آن را دارد که خود را به عنوان مشتری بدانید که به سازمان وارد می شود. همیشه خود را به جای مشتری بگذارید و آنگاه بپرسید: آیا این سازمان از ورود من استقبال به عمل می آورد؟ هر قدر مشتری را بیشتر درک کنید کفه ترازو به نفع مشتری سنگینتر میشود
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
مدلهای مسن تبلیغات برندها را در دست میگیرند 🎯🎯
▪️به نظر شما چه رابطه ای بین سن و زیبایی وجود دارد؟ رابطه ای مستقیم و یا معکوس ؟ یا شاید هم اصلا رابطهای بین این دو مفهوم نمیبینید.
♦️نسل جدید مانکنهای امریکایی که برندهای تاپ و لوکس قصد همکاری با آنها را دارند مدلهای مسن با چروکهای واقعی هستند نه افرادی که عکس آنها ساعت ها با فتوشاپ درست شده باشد!
♦️به تازگی در حرکتی بسیار هوشمندانه و خلاقانه برندهای مطرح و مشهور دنیا برای کمپینهای تبلیغاتی خود از مدلهایی که دهه 60 ، 70 و یا حتی 90 زندگیشان را سپری میکنند استفاده کردهاند.
▪️چندی پیش کمپانی تولید کننده لوازم آرایشی بهداشتی اورآل از هنرپیشه 65 ساله انگلیسی به نام لسلی لاوسان استفاده کرد. برند فرانسوی لوکس تولید کننده انواع محصولات چرمی سلین نیز برای مجموعه جدید بهار و تابستان 2015 خود با ژوان دیدیون نویسنده 80 ساله معروف امریکایی که بهخاطر رمانهایش شهرت فراوانی دارد قرار داد همکاری بست.
▪️در این زمینه همچنین میتوان به همکاری جونی میچل ترانهسرا و نقاش 71 ساله کانادایی با خانه مد و فشن فرانسوی و مشهور سن لورن برای پروژه این برند که در زمینه موسیقی بود نام برد که با چین و چروکهای طبیعی چهرهاش در این سن به جای عکسهای دست کاری شده با فتوشاپ هنرنمایی کرد.
▪️الکسیس بیتار طراح امریکایی مطرح در حوزه طلا و جواهرات و برند کیت اسپید نیز از اریش آپفل بانوی 93 ساله تاجر و طراح داخلی برای کمپین تبلیغاتی خود برای بهار 2015 استفاده کرده است.
▪️فعالان مطرح در حوزه مد و فشن و اقتصاد از این رویکرد جدید بسیار ابراز خرسندی کرده اند و اظهار داشتند: استفاده از خطوط طبیعی چهره و خنده در حوزه عکاسی و تبلیغات یک نگاه تازه و جانبخش است که به این صنعت طراوت و شادابی فوق العادهای میبخشد. هدف دنیای مد و فشن به شور درآوردن و برانگیختن حس و زیبایی است تا مشوق الهام بخشی برای دیگران شود و حالا چه چیزی بهتر از این عکسها میتواند الهام بخش و مهیج باشد!
▪️دیگر کافی است که تبلیغات با نشان دادن عکس هایی از جوانان آنها را فرشتههای مد و فشن صدا بزنند. برای مثال دیدن انسانهای موفقی که بال فرشته بودن را خودشان خلق کرده و بدست آوردهاند قبل از آنکه کسی لقب فرشته به آنها بدهد و حرفی برای گفتن از زندگی دارند بسیار دیدنیتر و تماشاییتر است. مهمتر از مسئله سن آن است که بدانیم این افراد قدرتمند حرمت انسان بودن را به معنای واقعی بیان میکنند و انسان چیزی فراتر از جسم است.
▪️یکی از فعالان در حوزه مد و فشن در خصوص این حرکت انقلابی گفت: امیداوارم برندهای دیگر نیز از این حرکت و جنبش نو استقبال و استفاده کنند. باید افراد مسن و جوان را در کنار هم در تبلیغات ببینیم تا نشان دهیم سن اهمیت ندارد و هر سنی زیبایی خاص خودش را دارد و این همان مفهوم واقعی زندگی است.
دیلی میل
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
▪️به نظر شما چه رابطه ای بین سن و زیبایی وجود دارد؟ رابطه ای مستقیم و یا معکوس ؟ یا شاید هم اصلا رابطهای بین این دو مفهوم نمیبینید.
♦️نسل جدید مانکنهای امریکایی که برندهای تاپ و لوکس قصد همکاری با آنها را دارند مدلهای مسن با چروکهای واقعی هستند نه افرادی که عکس آنها ساعت ها با فتوشاپ درست شده باشد!
♦️به تازگی در حرکتی بسیار هوشمندانه و خلاقانه برندهای مطرح و مشهور دنیا برای کمپینهای تبلیغاتی خود از مدلهایی که دهه 60 ، 70 و یا حتی 90 زندگیشان را سپری میکنند استفاده کردهاند.
▪️چندی پیش کمپانی تولید کننده لوازم آرایشی بهداشتی اورآل از هنرپیشه 65 ساله انگلیسی به نام لسلی لاوسان استفاده کرد. برند فرانسوی لوکس تولید کننده انواع محصولات چرمی سلین نیز برای مجموعه جدید بهار و تابستان 2015 خود با ژوان دیدیون نویسنده 80 ساله معروف امریکایی که بهخاطر رمانهایش شهرت فراوانی دارد قرار داد همکاری بست.
▪️در این زمینه همچنین میتوان به همکاری جونی میچل ترانهسرا و نقاش 71 ساله کانادایی با خانه مد و فشن فرانسوی و مشهور سن لورن برای پروژه این برند که در زمینه موسیقی بود نام برد که با چین و چروکهای طبیعی چهرهاش در این سن به جای عکسهای دست کاری شده با فتوشاپ هنرنمایی کرد.
▪️الکسیس بیتار طراح امریکایی مطرح در حوزه طلا و جواهرات و برند کیت اسپید نیز از اریش آپفل بانوی 93 ساله تاجر و طراح داخلی برای کمپین تبلیغاتی خود برای بهار 2015 استفاده کرده است.
▪️فعالان مطرح در حوزه مد و فشن و اقتصاد از این رویکرد جدید بسیار ابراز خرسندی کرده اند و اظهار داشتند: استفاده از خطوط طبیعی چهره و خنده در حوزه عکاسی و تبلیغات یک نگاه تازه و جانبخش است که به این صنعت طراوت و شادابی فوق العادهای میبخشد. هدف دنیای مد و فشن به شور درآوردن و برانگیختن حس و زیبایی است تا مشوق الهام بخشی برای دیگران شود و حالا چه چیزی بهتر از این عکسها میتواند الهام بخش و مهیج باشد!
▪️دیگر کافی است که تبلیغات با نشان دادن عکس هایی از جوانان آنها را فرشتههای مد و فشن صدا بزنند. برای مثال دیدن انسانهای موفقی که بال فرشته بودن را خودشان خلق کرده و بدست آوردهاند قبل از آنکه کسی لقب فرشته به آنها بدهد و حرفی برای گفتن از زندگی دارند بسیار دیدنیتر و تماشاییتر است. مهمتر از مسئله سن آن است که بدانیم این افراد قدرتمند حرمت انسان بودن را به معنای واقعی بیان میکنند و انسان چیزی فراتر از جسم است.
▪️یکی از فعالان در حوزه مد و فشن در خصوص این حرکت انقلابی گفت: امیداوارم برندهای دیگر نیز از این حرکت و جنبش نو استقبال و استفاده کنند. باید افراد مسن و جوان را در کنار هم در تبلیغات ببینیم تا نشان دهیم سن اهمیت ندارد و هر سنی زیبایی خاص خودش را دارد و این همان مفهوم واقعی زندگی است.
دیلی میل
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Deleted Account
تبلیغ خلاقانه هیوندای ولستر و توضیح اینکه چرا سه تا در داره !! 🎯🎯
👆👆👆
#تبلیغات_خلاقانه
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
👆👆👆
#تبلیغات_خلاقانه
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
اصول مدیریت موثر 🎯🎯
▪️اصول مدیریت موثر بحث بسیار گسترده ای است و هر نویسنده ای نظراتی در مورد اصول مدیریت موثر دارد، ولی در این مقاله ما فقط به سه اصلی میپردازیم که در بین مدیران خیلی موثر جهان مشترک است. اصول مدیریت موثر که در این مقاله ذکر می شوند در عین حال که بسیار ساده به نظر می رسند ولی عملی کردنشان به همان اندازه سخت است و هر مدیری نمیتواند خودش را در مقابل وسوسه مغز راست برای تنبلی کردن حفظ کند و دچار گیجی نشود.
▪️اصول مدیریت موثر فقط برای مدیران نوشته نشده و هر کسی مدیر زندگی خودشه و اگه بتونه این اصول رو در زندگیش رعایت کنه میتونه از یک فرد معمولی به یک انسان موفق و بی نظیر تبدیل بشه. مثلا استیو جابز با رعایت همین سه اصول مدیریت موثر از یک انسان معمولی به استیو جابز بزرگ تبدیل شد.
♦️تک وظیفه ی موثر: هر کسی و هر مدیری یک لیست وظایفی “تسک لیست” داره که در هر روز باید انجام بده. انسانها و مدیران غیر موفق که تسک لیست ندارن، خارج از موضوع بحث ما هستند ولی آنهایی که در مسیر موفقیت قرار دارند یک تسک لیست دارند. ابر مدیران جهان هم تسک لیست دارند ولی این تسک لیست مثل بقیه مدیران چندین وظیفه ندارد. تسک لیست ابر مدیران فقط یک تسک داره ولی این تسک خیلی ارزشمندتر از تمام تسک هایی است که بقیه در تسک لیست خود دارند. در موضوع مدیریت زمان کارهای تسک لیست به چهار لیست کوچک تقسیم می شوند: الف: کارهای مهم و ضروری ب: کارهای مهم و غیرضروری ج: کارهای غیرمهم و ضروری و د: کارهای غیرمهم و غیرضروری
▪️ابر مدیران جهان یک کار مهم و ضروری دارند ولی این کار بصورت کاملا سیستمی تعیین شده و دقیقا متکی به جاذبه غریب سیستم است و بر اهرمی بنا نهاده شده است که اثرپروانه ایقدرتمندی ایجاد می کند. انجام این کار بیش از هزاران کار، ارزشمند است. به همین خاطر ابر مدیران جهان قادرند کارهایی انجام دهند که بقیه مدیران جهان قادر به انجام آنها نیستند. سالهای سال استیو جابز در تلاش برای انجام یک کار و فقط یک کار بود: ساختن یک گوشی با یک کلید! بیل گیتس: ساختن کامپیوتری که همه بتوانند باهاش کار کنن و وجود حداقل یک کامپیوتر در روی هر میز! و … الان متوجه شدین که چقد تمرکز بر روی یک وظیفه سیستمی برای اکثریت انسانها سخت و گاها غیر ممکن است، ولی اونایی که موفق به این کار شدن، جهان را تغییر داده اند.
♦️انجام کاری که ارزش وقت گذاشتن دارد: یک ساعت از عمر شما چقد می ارزد؟ یک ساعت از فعالیت شرکت شما چه ارزش مادی دارد؟ با توجه به آموزش های ما، حتما میگین نمیشه این چیزها رو ارزش گذاری مادی کرد، ولی در واقعیت یک ساعت از عمر هر کسی ارزش مادی مشخصی دارد. کارگری که در مقابل ۸ ساعت کار خود در هر روز ۴۰ هزار تومان حقوق میگیرد یک ساعتش ۵ هزار تومان ارزش دارد. مهندسی که در مقابل ۸ ساعت کار ۸۰ هزار تومان میگیرد، یک ساعت از عمرش ۱۰ هزار تومان ارزش مادی دارد، درست است که می تواند بیش از این باشد ولی به علت انتخابهای خودش، در هر زمان ما می توانیم یک ساعت از عمر هر کسی را ارزش گذاری مادی بکنیم. حالا مهندسی که یک ساعت از عمرش را تلف میکند در حال از دست دادن ۱۰ هزار تومان است. یک دقیقه از عمر بیل گیتس ۲۰ هزار دلار یعنی چیزی در حدود ۶۸ میلیون تومن است. ابر مدیران جهان ارزش مادی یک ساعت از فعالیت شرکت و عمر خودشان را می دانند و در خرج کردن آن دقت و وسواس خاصی دارند. اگر شما بتوانید در ۸۰ سال یک هواپیما بسازید، این هواپیما ارزش نخواهد داشت، چون شما بیش از حد استاندارد برای آن وقت صرف کرده اید. اگر متفقین فقط ۱۱ روز دیرتر آلمان را شکست می دادند، ژاپنیها قادر به انجام یک حمله اتمی به آمریکا می شدند! یعنی تصمیم فرانک روزولت برای حمله به آلمان و تشکیل اتحاد متفقین تصمیمی بود که به موقع انجام شده بود! کسی که مصاحبه و مذاکره با او ارزش نیم ساعت وقت صرف کردن دارد، اگر بیش از نیم ساعت برای او صرف کنید، شما در حال از دست دادن منابع ارزشمندی از وقت و انرژی خود هستید و در آینده اثرپروانه ای این کارتان را خواهید دید. شما همیشه باید در تخصیص منابع به حد کافی وسواس داشته باشید.
♦️چه کسی می تواند به من کمک کند؟: ابر مدیران جهان همه کاره نیستند، آنها ابر مدیر هستند. استیو جابز تا آخر عمرش استیو ووزنیاک را در تیم خود داشت! برعکس اکثر مدیران کشور ما که همه چیز را میدانند و حتی در تلویزیون هم این قابلیت خود را ذکر می کنند، ابر مدیران جهان در کمک گرفتن هم یک ابر مدیر هستند. تا حالا دیدین یک مدیر، کارهای آبدارخانه شرکت خود را انجام دهد؟ حتما ندیدین، در مورد کار آبدارخانه در کشور ما تخصص گرایی ارزشمند تلقی می شود. تا حالا دیدین یک مدیر رانندگی سرویس کارخانه خود را انجام دهد؟ احتمالا ندیدین چون در این مورد هم تخصص گرایی کلمه ای است که مدیر بکار می برد، ولی تا حالا دیدین یک مدیر برند سازی شرکت خودش رو انجام ب
▪️اصول مدیریت موثر بحث بسیار گسترده ای است و هر نویسنده ای نظراتی در مورد اصول مدیریت موثر دارد، ولی در این مقاله ما فقط به سه اصلی میپردازیم که در بین مدیران خیلی موثر جهان مشترک است. اصول مدیریت موثر که در این مقاله ذکر می شوند در عین حال که بسیار ساده به نظر می رسند ولی عملی کردنشان به همان اندازه سخت است و هر مدیری نمیتواند خودش را در مقابل وسوسه مغز راست برای تنبلی کردن حفظ کند و دچار گیجی نشود.
▪️اصول مدیریت موثر فقط برای مدیران نوشته نشده و هر کسی مدیر زندگی خودشه و اگه بتونه این اصول رو در زندگیش رعایت کنه میتونه از یک فرد معمولی به یک انسان موفق و بی نظیر تبدیل بشه. مثلا استیو جابز با رعایت همین سه اصول مدیریت موثر از یک انسان معمولی به استیو جابز بزرگ تبدیل شد.
♦️تک وظیفه ی موثر: هر کسی و هر مدیری یک لیست وظایفی “تسک لیست” داره که در هر روز باید انجام بده. انسانها و مدیران غیر موفق که تسک لیست ندارن، خارج از موضوع بحث ما هستند ولی آنهایی که در مسیر موفقیت قرار دارند یک تسک لیست دارند. ابر مدیران جهان هم تسک لیست دارند ولی این تسک لیست مثل بقیه مدیران چندین وظیفه ندارد. تسک لیست ابر مدیران فقط یک تسک داره ولی این تسک خیلی ارزشمندتر از تمام تسک هایی است که بقیه در تسک لیست خود دارند. در موضوع مدیریت زمان کارهای تسک لیست به چهار لیست کوچک تقسیم می شوند: الف: کارهای مهم و ضروری ب: کارهای مهم و غیرضروری ج: کارهای غیرمهم و ضروری و د: کارهای غیرمهم و غیرضروری
▪️ابر مدیران جهان یک کار مهم و ضروری دارند ولی این کار بصورت کاملا سیستمی تعیین شده و دقیقا متکی به جاذبه غریب سیستم است و بر اهرمی بنا نهاده شده است که اثرپروانه ایقدرتمندی ایجاد می کند. انجام این کار بیش از هزاران کار، ارزشمند است. به همین خاطر ابر مدیران جهان قادرند کارهایی انجام دهند که بقیه مدیران جهان قادر به انجام آنها نیستند. سالهای سال استیو جابز در تلاش برای انجام یک کار و فقط یک کار بود: ساختن یک گوشی با یک کلید! بیل گیتس: ساختن کامپیوتری که همه بتوانند باهاش کار کنن و وجود حداقل یک کامپیوتر در روی هر میز! و … الان متوجه شدین که چقد تمرکز بر روی یک وظیفه سیستمی برای اکثریت انسانها سخت و گاها غیر ممکن است، ولی اونایی که موفق به این کار شدن، جهان را تغییر داده اند.
♦️انجام کاری که ارزش وقت گذاشتن دارد: یک ساعت از عمر شما چقد می ارزد؟ یک ساعت از فعالیت شرکت شما چه ارزش مادی دارد؟ با توجه به آموزش های ما، حتما میگین نمیشه این چیزها رو ارزش گذاری مادی کرد، ولی در واقعیت یک ساعت از عمر هر کسی ارزش مادی مشخصی دارد. کارگری که در مقابل ۸ ساعت کار خود در هر روز ۴۰ هزار تومان حقوق میگیرد یک ساعتش ۵ هزار تومان ارزش دارد. مهندسی که در مقابل ۸ ساعت کار ۸۰ هزار تومان میگیرد، یک ساعت از عمرش ۱۰ هزار تومان ارزش مادی دارد، درست است که می تواند بیش از این باشد ولی به علت انتخابهای خودش، در هر زمان ما می توانیم یک ساعت از عمر هر کسی را ارزش گذاری مادی بکنیم. حالا مهندسی که یک ساعت از عمرش را تلف میکند در حال از دست دادن ۱۰ هزار تومان است. یک دقیقه از عمر بیل گیتس ۲۰ هزار دلار یعنی چیزی در حدود ۶۸ میلیون تومن است. ابر مدیران جهان ارزش مادی یک ساعت از فعالیت شرکت و عمر خودشان را می دانند و در خرج کردن آن دقت و وسواس خاصی دارند. اگر شما بتوانید در ۸۰ سال یک هواپیما بسازید، این هواپیما ارزش نخواهد داشت، چون شما بیش از حد استاندارد برای آن وقت صرف کرده اید. اگر متفقین فقط ۱۱ روز دیرتر آلمان را شکست می دادند، ژاپنیها قادر به انجام یک حمله اتمی به آمریکا می شدند! یعنی تصمیم فرانک روزولت برای حمله به آلمان و تشکیل اتحاد متفقین تصمیمی بود که به موقع انجام شده بود! کسی که مصاحبه و مذاکره با او ارزش نیم ساعت وقت صرف کردن دارد، اگر بیش از نیم ساعت برای او صرف کنید، شما در حال از دست دادن منابع ارزشمندی از وقت و انرژی خود هستید و در آینده اثرپروانه ای این کارتان را خواهید دید. شما همیشه باید در تخصیص منابع به حد کافی وسواس داشته باشید.
♦️چه کسی می تواند به من کمک کند؟: ابر مدیران جهان همه کاره نیستند، آنها ابر مدیر هستند. استیو جابز تا آخر عمرش استیو ووزنیاک را در تیم خود داشت! برعکس اکثر مدیران کشور ما که همه چیز را میدانند و حتی در تلویزیون هم این قابلیت خود را ذکر می کنند، ابر مدیران جهان در کمک گرفتن هم یک ابر مدیر هستند. تا حالا دیدین یک مدیر، کارهای آبدارخانه شرکت خود را انجام دهد؟ حتما ندیدین، در مورد کار آبدارخانه در کشور ما تخصص گرایی ارزشمند تلقی می شود. تا حالا دیدین یک مدیر رانندگی سرویس کارخانه خود را انجام دهد؟ احتمالا ندیدین چون در این مورد هم تخصص گرایی کلمه ای است که مدیر بکار می برد، ولی تا حالا دیدین یک مدیر برند سازی شرکت خودش رو انجام ب
ده؟ حتما این مورد رو خیلی دیدین! شخصا تا حالا خیلی از مدیران شرکت های ورشکسته رو دیدم که کارهای بازاریابی و برند سازی شرکت خودشان را خودشان انجام داده بودن! یعنی در کارهایی که ضرر آن در کوتاه مدت دیده می شود، مدیران کشور ما تخصص گرایی می کنند. ولی در کارهای بلند مدت تخصص گرایی معنی ندارد. ابر مدیران جهان در کمک گرفتن و هزینه کردن برای تخصص ها دست و دل بازند و از هزینه کردن ابایی ندارند. اگه زندگینامه هنری فورد بزرگ را مطالعه کرده باشین، حتما متوجه شدین که این مرد چقد راحت از متخصصان کمک میگرفت! یک تحقیق کوچک در بین صد شرکت بزرگ جهان یا صد میلیاردر جهان بکنین تا متوجه بشین اونا چقد به کمک گرفتن از متخصصان ارزش قائلند، ولی مدیران شرکت های ورشکسته تصور میکنن همه فن حریفن و در کارهای بلند مدت از هیچ کسی کمک نمی گیرند و به تخصص احترام نمیزارن.
▪️اگر می خواهید در زندگی و مدیریت خود موفق باشین، حتما به این سه موردی که در این مقاله ذکر شد، فکر کنین و حتما اصول مدیریت موثر را رعایت کنین. شاید پیدا کردن تنها تسک خودتان روزها و ماهها زمان ببرد، ولی بعد از پیدا کردن آن و درخواست کمک از متخصصی که بتواند در زمان کمتر شما را در انجام آن یاری کند، رشد شما تصاعدی خواهد شد و بعد از آزاد شدن اثرپروانه ای، نام شما در بین برترین های جهان قرار خواهد گرفت. به امید دیدن شما در آن جایگاه!
منبع: برندساز
نویسنده: رحیم نظری
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
▪️اگر می خواهید در زندگی و مدیریت خود موفق باشین، حتما به این سه موردی که در این مقاله ذکر شد، فکر کنین و حتما اصول مدیریت موثر را رعایت کنین. شاید پیدا کردن تنها تسک خودتان روزها و ماهها زمان ببرد، ولی بعد از پیدا کردن آن و درخواست کمک از متخصصی که بتواند در زمان کمتر شما را در انجام آن یاری کند، رشد شما تصاعدی خواهد شد و بعد از آزاد شدن اثرپروانه ای، نام شما در بین برترین های جهان قرار خواهد گرفت. به امید دیدن شما در آن جایگاه!
منبع: برندساز
نویسنده: رحیم نظری
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
مميزي بازاريابي 🎯🎯
مميزي بازاريابي در حقيقت، ارزيابي جامع تمامي عمليات بازاريابي يك سازمان است.
از آنجا كه طرحهاي بازاريابي بهسرعت منسوخ ميشوند، هر شركتي بايد بهطور متناوب موقعيت خود را در بازار ارزيابي كند.
مميزي بازاريابي تمامي حوزههاي بازاريابي يك كسب و كار را در بر ميگيرد و منحصر به چند نقطهاي نميشود كه دچار مشكل شدهاند.
در مميزي بازاريابي، محيط ، استراتژيها، سازماندهي و آميزه بازاريابي و بهرهوري و سود عمليات بازاريابي ارزيابي ميشوند.
تمركز مميزي بازاريابي روي اندازهگيري عملكرد گذشته نيست بلكه توجه آن به آينده و توان شركت در استفاده از فرصتهاي بازار است.
مميز بايد براي اصلاح امور نظر واسطههاي فروش و مشتريان را در مورد عمليات بازاريابي شركت جويا شود.
مميزي بازاريابي، ارزيابي جامع تمامي عمليات بازاريابي يك سازمان است. اين كار مستلزم ارزيابي سيستماتيك طرحها، اهداف، استراتژيها، برنامهها، فعاليتها، ساختار سازماني و كاركنان بازاريابي است. اين تكنيك، بهعنوان ابزاري براي كنترل استراتژيك مديريت و برنامهريزي بازاريابي، سابقه كاربرد طولاني و درخشاني دارد. گرچه بهصورت نظري، مميزي بازاريابي بايد نقطه آغازين بسياري از فعاليتهاي مديريتي در بازاريابي محسوب شود، ولي در عمل، ابهاماتي در نحوه انجام اين كار وجود دارد كه بايد برآنها تمركز شود. همچنين متدولوژي مميزي بازاريابي و جايگاه آن در فرآيند بازاريابي با ابهاماتي روبروست.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
مميزي بازاريابي در حقيقت، ارزيابي جامع تمامي عمليات بازاريابي يك سازمان است.
از آنجا كه طرحهاي بازاريابي بهسرعت منسوخ ميشوند، هر شركتي بايد بهطور متناوب موقعيت خود را در بازار ارزيابي كند.
مميزي بازاريابي تمامي حوزههاي بازاريابي يك كسب و كار را در بر ميگيرد و منحصر به چند نقطهاي نميشود كه دچار مشكل شدهاند.
در مميزي بازاريابي، محيط ، استراتژيها، سازماندهي و آميزه بازاريابي و بهرهوري و سود عمليات بازاريابي ارزيابي ميشوند.
تمركز مميزي بازاريابي روي اندازهگيري عملكرد گذشته نيست بلكه توجه آن به آينده و توان شركت در استفاده از فرصتهاي بازار است.
مميز بايد براي اصلاح امور نظر واسطههاي فروش و مشتريان را در مورد عمليات بازاريابي شركت جويا شود.
مميزي بازاريابي، ارزيابي جامع تمامي عمليات بازاريابي يك سازمان است. اين كار مستلزم ارزيابي سيستماتيك طرحها، اهداف، استراتژيها، برنامهها، فعاليتها، ساختار سازماني و كاركنان بازاريابي است. اين تكنيك، بهعنوان ابزاري براي كنترل استراتژيك مديريت و برنامهريزي بازاريابي، سابقه كاربرد طولاني و درخشاني دارد. گرچه بهصورت نظري، مميزي بازاريابي بايد نقطه آغازين بسياري از فعاليتهاي مديريتي در بازاريابي محسوب شود، ولي در عمل، ابهاماتي در نحوه انجام اين كار وجود دارد كه بايد برآنها تمركز شود. همچنين متدولوژي مميزي بازاريابي و جايگاه آن در فرآيند بازاريابي با ابهاماتي روبروست.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
بازاریابی هیجانی، پارادایمی جدید در دنیای پست مدرن 🎯🎯
👆👆👆
در فایل پی دی اف ملاحظه بفرمایید
👆👆👆
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
👆👆👆
در فایل پی دی اف ملاحظه بفرمایید
👆👆👆
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
7 علت عدم برقراری رابطه مشتریان با برندتان 🎯🎯
1ـ خیلی خود محور هستید
دیل کارنگی جمله ای دارد که می گوید «اگر دو ماه برای علاقه مندکردن دیگران به خودتان تلاش کنید، تعداد دوستان بیشتری پیدا خواهیدکرد تا این که دو سال سعی کنید افراد علاقه مند به خودتان را پیدا کنید». این جمله برای کسب وکار هم صادق است. اگر می خواهید در زندگی کسی تاثیرگذار باشید، روی اهداف و مشکلاتش متمرکز شوید. به خواسته های مشتریان تان گوش دهید و چیزی که مشتریان تان به دنبال آن هستند، ارائه دهید. مردم با کسانی که فقط در مورد خودشان صحبت می کنند، ارتباط برقرار نمی کنند. در عوض، با کسانی که به آن ها احساس ارزش و قدردانی بدهند، رابطه ای عمیق ایجاد می کنند.
2ـ مخاطب هدف مشخصی ندارید
اگر برای همه ی افراد بازاریابی می کنید، با هیچ کس ارتباط برقرار نخواهید کرد! بهتر است که مخاطبان هدف تان را مشخص کنید. سعی کنید تا آن جا که ممکن است محدودش کنید. انجام این کار به شما کمک خواهدکرد که پیام و ارزش پیشنهادی تان را به شیوه ای جذاب تر به مخاطبان تان ارائه دهید.
زمانی که می خواهید بازار و مشتریان هدف تان را بشناسید، چند کار را انجام دهید:
شناسایی افرادی که بیشترین نیاز را به محصول یا خدمت شما دارند.مشکلات، چالش ها و اهداف شان را شناسایی کنید.بر اساس آن چه که به دست آوردید، شخصیت ها را بسازید.برای این گروه محدود افراد بازاریابی کنید.
این کار فرآیند پیچیده ای نیست، اما اکثر افراد نادیده اش می گیرند. با صرف زمان برای شناخت مخاطب هدف، می توانید پیامی مناسب را، در زمانی مناسب و به فردی مناسب برسانید. و این، بازاریابی قدرت مند است.
3ـ محتوای شما احساسات دیگران را بر نمی انگیزد.
کلمات ابزاری قدرت مند هستند، به خوبی از آن ها استفاده کنید. هر کلمه ای که می نویسید باید پیام واقعی شما را انتقال دهد. باید احساسات مناسب آن وضعیت را برانگیزد. زبان محتوای تان باید بتواند به خوبی مشکلات مخاطبان تان را منتقل کند و راه حل برای آن ها پیشنهاد دهد. با انجام این کار، ارتباطی تاثیر گذار و ماندگار با مشتری خود برقرار خواهید کرد.
4ـ ارزش پیشنهادی خود را بشناسید
چه چیزی در کسب وکار شما منحصربه فرد است؟ چه چیزی شما را از دیگر رقبا در صنعت تان متمایز می کند؟ درست به همان اندازه که شناخت خریدارتان اهمیت دارد، شناخت خودتان هم مهم است. تا زمانی که ارزش پیشنهادی ای که قرار است برای فروش به مشتریان تان ارائه کنید را به خوبی نمی شناسید، چه طور می توانید با مخاطبان تان ارتباط برقرار کنید؟ چیزی که شما را از بقیه متفاوت می کند پیدا کنید. بعد از آن، بازاریابی، فروش و فرهنگ داخلی کسب وکارتان را حول آن شکل دهید.
5ـ مخاطبان تان را وفادار نکرده اید
روابط مانند یک خیابان دو طرفه هستند. کاری کنید که بین شما و مخاطبان تان ارتباطی دوطرفه شکل بگیرد و آن ها برای ادامه ی ارتباط با شما مشتاق باشند. برای این کار، راه های خلاقانه برای مذاکره ی مستقیم با مخاطبانتان را پیدا کنید. یک گفت وگو، ارسال یک هدیه ی تفکر برانگیز، به اشتراک گذاری قدردانی ای که از شما شده است، کارهایی هستند که برای این ارتباط می توانید انجام دهید. این کار ممکن است وقت گیر باشد، اما با توجه به نتایجش ارزش این سرمایه گذاری را دارد.
6ـ تیم مناسبی نساخته اید
تیم شما می تواند باعث از بین رفتن کسب وکارتان یا رشد آن شود. برای تیم سازی افرادی را پیدا کنید که با اهداف بلندمدت و چشم انداز کسب وکار شما هماهنگ باشند. از آن ها حمایت کنید، موفقیت شان را تشویق کنید و در زمان شکست به آن ها کمک کنید. مهم تر از این ها شاید پذیرفتن احتمال این است که استخدام کسی اشتباه بوده است.
7ـ بیش از حد برای نتایج بی تاب هستید.
ایجاد مخاطب طول می کشد و یک شبه اتفاق نمی افتد. باید از میزان ترافیک سایت تان و این که اکثر فالوئرها چه طور از آن خرید می کنند، آگاهی داشته باشید اما اعداد به تنهایی نمایش دهنده ی یک مخاطب نیستند. مخاطبان شما کسانی هستند که می خواهید روی آن ها سرمایه گذاری کنید تا با خرید از شما روی کسب وکارتان سرمایه گذاری کنند! زمانی که مطمئن شدید مخاطبان مناسبتان را پیدا کرده اید، مدتی هم تا دیدن نتایج کارتان طول می کشد پس برای دیدن نتایج بازاریابی روی مخاطبان هدف تان باید صبور باشید.
بانی سایت
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
1ـ خیلی خود محور هستید
دیل کارنگی جمله ای دارد که می گوید «اگر دو ماه برای علاقه مندکردن دیگران به خودتان تلاش کنید، تعداد دوستان بیشتری پیدا خواهیدکرد تا این که دو سال سعی کنید افراد علاقه مند به خودتان را پیدا کنید». این جمله برای کسب وکار هم صادق است. اگر می خواهید در زندگی کسی تاثیرگذار باشید، روی اهداف و مشکلاتش متمرکز شوید. به خواسته های مشتریان تان گوش دهید و چیزی که مشتریان تان به دنبال آن هستند، ارائه دهید. مردم با کسانی که فقط در مورد خودشان صحبت می کنند، ارتباط برقرار نمی کنند. در عوض، با کسانی که به آن ها احساس ارزش و قدردانی بدهند، رابطه ای عمیق ایجاد می کنند.
2ـ مخاطب هدف مشخصی ندارید
اگر برای همه ی افراد بازاریابی می کنید، با هیچ کس ارتباط برقرار نخواهید کرد! بهتر است که مخاطبان هدف تان را مشخص کنید. سعی کنید تا آن جا که ممکن است محدودش کنید. انجام این کار به شما کمک خواهدکرد که پیام و ارزش پیشنهادی تان را به شیوه ای جذاب تر به مخاطبان تان ارائه دهید.
زمانی که می خواهید بازار و مشتریان هدف تان را بشناسید، چند کار را انجام دهید:
شناسایی افرادی که بیشترین نیاز را به محصول یا خدمت شما دارند.مشکلات، چالش ها و اهداف شان را شناسایی کنید.بر اساس آن چه که به دست آوردید، شخصیت ها را بسازید.برای این گروه محدود افراد بازاریابی کنید.
این کار فرآیند پیچیده ای نیست، اما اکثر افراد نادیده اش می گیرند. با صرف زمان برای شناخت مخاطب هدف، می توانید پیامی مناسب را، در زمانی مناسب و به فردی مناسب برسانید. و این، بازاریابی قدرت مند است.
3ـ محتوای شما احساسات دیگران را بر نمی انگیزد.
کلمات ابزاری قدرت مند هستند، به خوبی از آن ها استفاده کنید. هر کلمه ای که می نویسید باید پیام واقعی شما را انتقال دهد. باید احساسات مناسب آن وضعیت را برانگیزد. زبان محتوای تان باید بتواند به خوبی مشکلات مخاطبان تان را منتقل کند و راه حل برای آن ها پیشنهاد دهد. با انجام این کار، ارتباطی تاثیر گذار و ماندگار با مشتری خود برقرار خواهید کرد.
4ـ ارزش پیشنهادی خود را بشناسید
چه چیزی در کسب وکار شما منحصربه فرد است؟ چه چیزی شما را از دیگر رقبا در صنعت تان متمایز می کند؟ درست به همان اندازه که شناخت خریدارتان اهمیت دارد، شناخت خودتان هم مهم است. تا زمانی که ارزش پیشنهادی ای که قرار است برای فروش به مشتریان تان ارائه کنید را به خوبی نمی شناسید، چه طور می توانید با مخاطبان تان ارتباط برقرار کنید؟ چیزی که شما را از بقیه متفاوت می کند پیدا کنید. بعد از آن، بازاریابی، فروش و فرهنگ داخلی کسب وکارتان را حول آن شکل دهید.
5ـ مخاطبان تان را وفادار نکرده اید
روابط مانند یک خیابان دو طرفه هستند. کاری کنید که بین شما و مخاطبان تان ارتباطی دوطرفه شکل بگیرد و آن ها برای ادامه ی ارتباط با شما مشتاق باشند. برای این کار، راه های خلاقانه برای مذاکره ی مستقیم با مخاطبانتان را پیدا کنید. یک گفت وگو، ارسال یک هدیه ی تفکر برانگیز، به اشتراک گذاری قدردانی ای که از شما شده است، کارهایی هستند که برای این ارتباط می توانید انجام دهید. این کار ممکن است وقت گیر باشد، اما با توجه به نتایجش ارزش این سرمایه گذاری را دارد.
6ـ تیم مناسبی نساخته اید
تیم شما می تواند باعث از بین رفتن کسب وکارتان یا رشد آن شود. برای تیم سازی افرادی را پیدا کنید که با اهداف بلندمدت و چشم انداز کسب وکار شما هماهنگ باشند. از آن ها حمایت کنید، موفقیت شان را تشویق کنید و در زمان شکست به آن ها کمک کنید. مهم تر از این ها شاید پذیرفتن احتمال این است که استخدام کسی اشتباه بوده است.
7ـ بیش از حد برای نتایج بی تاب هستید.
ایجاد مخاطب طول می کشد و یک شبه اتفاق نمی افتد. باید از میزان ترافیک سایت تان و این که اکثر فالوئرها چه طور از آن خرید می کنند، آگاهی داشته باشید اما اعداد به تنهایی نمایش دهنده ی یک مخاطب نیستند. مخاطبان شما کسانی هستند که می خواهید روی آن ها سرمایه گذاری کنید تا با خرید از شما روی کسب وکارتان سرمایه گذاری کنند! زمانی که مطمئن شدید مخاطبان مناسبتان را پیدا کرده اید، مدتی هم تا دیدن نتایج کارتان طول می کشد پس برای دیدن نتایج بازاریابی روی مخاطبان هدف تان باید صبور باشید.
بانی سایت
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
تفکر دیزاین ، مزیت رقابتی آینده 🎯🎯
ام بي اي نيوز: تفکر دیزاین امروزه در محافل مدیریتی با استقبال قابل توجهی روبه رو شده است
▪️در حال حاضر در کشور ایران آنچه در مدارس آموزش داده می شود و در میان اذهان عمومی جایگاه پیدا کرده است وجود دو نوع طرز تفکر کاملا متمایز و متضاد است
▪️اولین نوع تفکر،بهره گیری از داده ها و استناد به واقعیات تایید شده و نتیجه گیری بر اساس دو منطق استقرا و استنتاج را ترویج می دهد ودر آن ارزش ها با اندازه گیری ها و تحلیل های بر پایه عدد شکل می گیرند که از آن تحت عنوان تفکر تحلیلی یاد میشود.این نوع تفکر در میان مدیران،نه تنها در داخل کشور بلکه در سراسر دنیا، از محبوبیت و مقبولیت بسیاری برخوردار است.
♦️اما در نوع دوم ارزش ها بر پایه نوآوری،خلاقیت، شهود و اصالت شکل می گیرد که بنای آن بر روی جرقه های خلاقیت ناشی از درگیری با موضوعات است و از آن به عنوان تفکر شهودی نام می برند.
▪️اما آنچه امروز با آن روبه رو هستیم شکلگیری نظام جدیدی از تفکر است که به دنبال دستیابی وفاقی بین این دو نوع تفکر و ایجاد تعادل بین آنها می باشد که موضوع بحث مقاله خواهد بود و با عنوان تفکر دیزاین شناخته می شود.
▪️راجر مارتین مدیر دانشکده بیزینس روتمن کانادا در کتابش تحت عنوان طراحی کسب و کار برای دستیابی به این نوع تفکر یعنی تفکر طراحانه (تفکر دیزاین) از چیزی تحت عنوان قیف دانش نام می برد که سه مرحله را شامل می شود: شکل گیری راز،ابتکار و در نهایت الگوریتم.
♦️در مرحله اول فرد بر اساس شهود و شم خود به نیازی پی می برد که بستری برای پاسخ به آن میابد.
♦️در مرحله دوم فرد به پاسخی برای آن نیاز دست پیدا می کند و به اکتشاف یا ابتکار میرسد.
♦️در مرحله سوم که مرحله ی نهاییست این اکتشاف تحت قواعدی قرار می گیرد که قابلیت پیاده سازی و گسترش پیدا می کند.
▪️غالب شرکت های حاضر در صنعت در عبور از دو مرحله ابتدایی موفق عمل کنند اما کسب و کار هایی که به موفقیت می رسند آنهایی هستند که می توانند به مرحله سوم نیز وارد شوند.
▪️شرکت ها پس از عبور از دو مرحله اول برای توسعه خود بر سر دو راهی قرار می گیرند.دو راهی که یک راه آن توسعه دانش موجود و دومی نوآوری پی در پی است.
♦️شرکت هایی که راه دوم را در پیش می گیرند عمر کوتاهی دارند چرا که هیچ گاه به سود دهی ای نمی رسند که بتوانند با آن بخش تحقیق و توسعه ی خود را تامین مالی کنند. عامل متوقف شدن اکثر استارتآپ های حال حاضر در دو سال ابتدای عمر خود در بسیاری از موارد همین مساله است.
▪️اما شرکت هایی که راه دوم را بر می گزینند درگیر مساله ای دیگر تحت عنوان business administration میشوند که آنها را با شکست های بزرگی رو به رو می کند.
▪️شرکت ها از مدیران خود می خواهند که به گذشته و اتفاقات آن رجوع کنند و از داده ها برای تصمیم گیری برای آینده شرکت استفاده کنند. آنچه مبرهن است به دنبال اثبات بودن بزرگترین مانع برای خلاقیت است. آنچه برای این شرکت ها و مدیران توصیه میشود نه روی آوردن به تفکر شهودیست چرا که این نوع از تفکر به دلیل مغایرت با نظام فکری حاکم قطعا نتیجه عکس خواهد داشت؛ که آنچه راهگشای این گونه از کسب و کار ها می تواند باشد رویکرد تفکر دیزاین است. منطق حاکم بر این تفکر منطق abductive است. نوعی از استدلال که دلالت خود را بر گذشته و آنچه که رخ داده قرار نمی دهد و در پی اثبات نیست چرا که اعتقاد دارد ایده ها و کانسپت های خلاقانه قابل اثبات کردن نیستن بلکه در پروسه اجرا و در آینده صلاحیت و درست یا غلط بودن آنها مشخص می شود.
▪️آنچه این منطق به آن تکیه دارد اطمینان یا reliablity به عنوان جایگزینی برای validity است.
♦️تفکری که سازمان ها به آن نیاز دارند تا رشد بیابند.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
ام بي اي نيوز: تفکر دیزاین امروزه در محافل مدیریتی با استقبال قابل توجهی روبه رو شده است
▪️در حال حاضر در کشور ایران آنچه در مدارس آموزش داده می شود و در میان اذهان عمومی جایگاه پیدا کرده است وجود دو نوع طرز تفکر کاملا متمایز و متضاد است
▪️اولین نوع تفکر،بهره گیری از داده ها و استناد به واقعیات تایید شده و نتیجه گیری بر اساس دو منطق استقرا و استنتاج را ترویج می دهد ودر آن ارزش ها با اندازه گیری ها و تحلیل های بر پایه عدد شکل می گیرند که از آن تحت عنوان تفکر تحلیلی یاد میشود.این نوع تفکر در میان مدیران،نه تنها در داخل کشور بلکه در سراسر دنیا، از محبوبیت و مقبولیت بسیاری برخوردار است.
♦️اما در نوع دوم ارزش ها بر پایه نوآوری،خلاقیت، شهود و اصالت شکل می گیرد که بنای آن بر روی جرقه های خلاقیت ناشی از درگیری با موضوعات است و از آن به عنوان تفکر شهودی نام می برند.
▪️اما آنچه امروز با آن روبه رو هستیم شکلگیری نظام جدیدی از تفکر است که به دنبال دستیابی وفاقی بین این دو نوع تفکر و ایجاد تعادل بین آنها می باشد که موضوع بحث مقاله خواهد بود و با عنوان تفکر دیزاین شناخته می شود.
▪️راجر مارتین مدیر دانشکده بیزینس روتمن کانادا در کتابش تحت عنوان طراحی کسب و کار برای دستیابی به این نوع تفکر یعنی تفکر طراحانه (تفکر دیزاین) از چیزی تحت عنوان قیف دانش نام می برد که سه مرحله را شامل می شود: شکل گیری راز،ابتکار و در نهایت الگوریتم.
♦️در مرحله اول فرد بر اساس شهود و شم خود به نیازی پی می برد که بستری برای پاسخ به آن میابد.
♦️در مرحله دوم فرد به پاسخی برای آن نیاز دست پیدا می کند و به اکتشاف یا ابتکار میرسد.
♦️در مرحله سوم که مرحله ی نهاییست این اکتشاف تحت قواعدی قرار می گیرد که قابلیت پیاده سازی و گسترش پیدا می کند.
▪️غالب شرکت های حاضر در صنعت در عبور از دو مرحله ابتدایی موفق عمل کنند اما کسب و کار هایی که به موفقیت می رسند آنهایی هستند که می توانند به مرحله سوم نیز وارد شوند.
▪️شرکت ها پس از عبور از دو مرحله اول برای توسعه خود بر سر دو راهی قرار می گیرند.دو راهی که یک راه آن توسعه دانش موجود و دومی نوآوری پی در پی است.
♦️شرکت هایی که راه دوم را در پیش می گیرند عمر کوتاهی دارند چرا که هیچ گاه به سود دهی ای نمی رسند که بتوانند با آن بخش تحقیق و توسعه ی خود را تامین مالی کنند. عامل متوقف شدن اکثر استارتآپ های حال حاضر در دو سال ابتدای عمر خود در بسیاری از موارد همین مساله است.
▪️اما شرکت هایی که راه دوم را بر می گزینند درگیر مساله ای دیگر تحت عنوان business administration میشوند که آنها را با شکست های بزرگی رو به رو می کند.
▪️شرکت ها از مدیران خود می خواهند که به گذشته و اتفاقات آن رجوع کنند و از داده ها برای تصمیم گیری برای آینده شرکت استفاده کنند. آنچه مبرهن است به دنبال اثبات بودن بزرگترین مانع برای خلاقیت است. آنچه برای این شرکت ها و مدیران توصیه میشود نه روی آوردن به تفکر شهودیست چرا که این نوع از تفکر به دلیل مغایرت با نظام فکری حاکم قطعا نتیجه عکس خواهد داشت؛ که آنچه راهگشای این گونه از کسب و کار ها می تواند باشد رویکرد تفکر دیزاین است. منطق حاکم بر این تفکر منطق abductive است. نوعی از استدلال که دلالت خود را بر گذشته و آنچه که رخ داده قرار نمی دهد و در پی اثبات نیست چرا که اعتقاد دارد ایده ها و کانسپت های خلاقانه قابل اثبات کردن نیستن بلکه در پروسه اجرا و در آینده صلاحیت و درست یا غلط بودن آنها مشخص می شود.
▪️آنچه این منطق به آن تکیه دارد اطمینان یا reliablity به عنوان جایگزینی برای validity است.
♦️تفکری که سازمان ها به آن نیاز دارند تا رشد بیابند.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
10 نکته طلایی در بازاریابی شبکه های اجتماعی 🎯🎯
۱- قانون شنیدن
موفقیت در بازاریابی آنلاین، نیاز به بیشتر گوش کردن و کمتر حرف زدن دارد.
موفقیت در بازاریابی آنلاین، نیاز به بیشتر گوش کردن و کمتر حرف زدن دارد. محتوای تولید شده توسط مخاطبان هدفتان را در محیطهای آنلاین بخوانید و در بحثهای آنها شرکت کنید تا بفهمید چه چیزی برایشان بیشتر اهمیت دارد. تنها آن زمان میتوانید محتوایی تولید کنید که چیز ارزشمندی به زندگی آنها اضافه کند.
۲- قانون تمرکز
بهتر این است که در یک حوزه، متخصص باشید، تا اینکه در همهی زمینهها اندکی سررشته داشته باشید. یک استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوای به شدت متمرکز، که قصد ایجاد یک برند قدرتمند را دارد، شانس موفقیت بسیار بیشتری نسبت به آن استراتژی گستردهای دارد که میخواهد همه چیز را برای همه کس فراهم کند.
۳- قانون کیفیت
۱۰۰۰ مخاطب فعال از ۱۰۰۰۰ مخاطب غیرفعال بهتر است.
کیفیت مهمتر از کمیت است. اگر ۱۰۰۰ نفر مخاطب فعال داشته باشید که مطالب شما را بخوانند، در موردش صحبت کنند و با مخاطبان خودشان آنها را به اشتراک بگذارند، بسیار بهتر از داشتن ۱۰۰۰۰ مخاطبی است که پس از اولین ارتباط، غیبشان بزند.
۴- قانون صبر
موفقیت در بازاریابی محتوا و شبکههای اجتماعی یک شبه به دست نمیآید. در عین حال که ممکن است استثنائا بتوانید در مدت زمان کوتاه به مقصود مورد نظرتان برسید، اما به احتمال زیاد، برای دستیابی به نتایج مناسب، بایستی مسیری طولانی را طی کنید.
۵- قانون ترکیب کردن
اگر شما محتوای باکیفیت و درستحسابی تولید کنید و برای ایجاد گسترهی باکیفیت مخاطبان آنلاین خود تلاش کنید، آن افراد، مطالب شما را با مخاطبان خودشان در توییتر، فیسبوک، لینکدین و همینطور در وبلاگهای خودشان به اشتراک خواهند گذاشت.
این اشتراکگذاریها و بحثهای شکل گرفته حول مطالب شما، باعث ایجاد نقاط ورود جدیدی برای موتورهای جستجو مانند گوگل میگردد و سبب یافته شدن مطالب شما در کلمات کلیدی مختلف خواهد شد. این نقاط ورود جدید میتوانند در غالب صدها یا هزاران راه بالقوهی دیگر برای یافته شدن شما توسط مردم افزایش پیدا کنند.
۶- قانون تاثیرگذاری
زمان صرف کنید و افراد اثرگذار آنلاین در بازار مرتبط باحوزهی کسبوکارتان را شناسایی کنید. این افراد که احتمالا به محصولات، خدمات یا کسبوکار شما علاقه خواهند داشت، مخاطبان باکیفیت بسیاری دارند. با این اشخاص در تماس باشید و سعی کنید با آنها رابطه برقرار کنید.
اگر این افراد، شما را به عنوان یک منبع موثق و مفید اطلاعات ببینند، ممکن است مطالبتان را با مخاطبان خودشان به اشتراک بگذارند. این امر باعث خواهد شد که شما و کسبوکارتان با حجم عظیمی از مخاطبان باکیفیت جدید روبهرو شوید.
۷- قانون ارزش
اگر شما همهی زمانتان را در شبکههای اجتماعی به معرفی و ارائهی مستقیم محصول و کسبوکارتان اختصاص دهید، بالاخره مردم دست از گوش دادن برمیدارند. شما باید ارزش و اعتبار به مکالمات اضافه کنید. کمتر روی مکالمات متمرکز شوید و بیشتر روی تولید محتوای باکیفیت و گسترش روابط با افراد تاثیرگذار وب تمرکز کنید. در گذر زمان، این افراد به کاتالیزورهای قدرتمندی برای کسبوکار شما در بازاریابی دهانبهدهان تبدیل خواهند شد.
۸- قانون قدردانی
شما هیچگاه در دنیای واقعی، افرادی که با قصد برقراری رابطه به شما نزدیک میشوند را نادیده نمیگیرید، پس در دنیای آنلاین هم این کار را نکنید. برقراری روابط یکی از مهمترین بخشهای موفقیت در بازاریابی شبکههای اجتماعی است. پس همواره، از هر کسی که با شما ارتباط برقرار میکند، قدردان باشید.
۹- قانون دسترسی
فالوئرهای آنلاین میتوانند بسیار بیوفا باشند و زمانی که غیرفعال باشید برای جایگزین کردن شما درنگ نخواهند کرد.
بعد از انتشار مطالبتان، ناپدید نشوید؛ و در دسترس مخاطبانتان باشید. این بدان معناست که شما باید همواره در حال تولید محتوای جدید باشید و در مکالمات و بحثها نیز شرکت کنید. فالوئرهای آنلاین میتوانند بسیار بیوفا و دمدمی باشند. اگر شما برای چند هفته یا چند ماه ناپدید شوید، مطمئنا برای جایگزین کردن شما درنگ نخواهند کرد.
۱۰- قانون معامله بهمثل
نمیتوانید از دیگران انتظار داشته باشید مطالب شما را بخوانند، درموردش صحبت کنند و آن را به اشتراک بگذارند، مگر این که شما هم همین کارها را در قبال آنها انجام دهید. بنابراین، بخشی از زمانی که در شبکههای اجتماعی صرف میکنید باید به اشتراکگذاری و صحبت در مورد مطالب دیگران اختصاص داشته باشد.
مهدی ملک زاده
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
۱- قانون شنیدن
موفقیت در بازاریابی آنلاین، نیاز به بیشتر گوش کردن و کمتر حرف زدن دارد.
موفقیت در بازاریابی آنلاین، نیاز به بیشتر گوش کردن و کمتر حرف زدن دارد. محتوای تولید شده توسط مخاطبان هدفتان را در محیطهای آنلاین بخوانید و در بحثهای آنها شرکت کنید تا بفهمید چه چیزی برایشان بیشتر اهمیت دارد. تنها آن زمان میتوانید محتوایی تولید کنید که چیز ارزشمندی به زندگی آنها اضافه کند.
۲- قانون تمرکز
بهتر این است که در یک حوزه، متخصص باشید، تا اینکه در همهی زمینهها اندکی سررشته داشته باشید. یک استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی و بازاریابی محتوای به شدت متمرکز، که قصد ایجاد یک برند قدرتمند را دارد، شانس موفقیت بسیار بیشتری نسبت به آن استراتژی گستردهای دارد که میخواهد همه چیز را برای همه کس فراهم کند.
۳- قانون کیفیت
۱۰۰۰ مخاطب فعال از ۱۰۰۰۰ مخاطب غیرفعال بهتر است.
کیفیت مهمتر از کمیت است. اگر ۱۰۰۰ نفر مخاطب فعال داشته باشید که مطالب شما را بخوانند، در موردش صحبت کنند و با مخاطبان خودشان آنها را به اشتراک بگذارند، بسیار بهتر از داشتن ۱۰۰۰۰ مخاطبی است که پس از اولین ارتباط، غیبشان بزند.
۴- قانون صبر
موفقیت در بازاریابی محتوا و شبکههای اجتماعی یک شبه به دست نمیآید. در عین حال که ممکن است استثنائا بتوانید در مدت زمان کوتاه به مقصود مورد نظرتان برسید، اما به احتمال زیاد، برای دستیابی به نتایج مناسب، بایستی مسیری طولانی را طی کنید.
۵- قانون ترکیب کردن
اگر شما محتوای باکیفیت و درستحسابی تولید کنید و برای ایجاد گسترهی باکیفیت مخاطبان آنلاین خود تلاش کنید، آن افراد، مطالب شما را با مخاطبان خودشان در توییتر، فیسبوک، لینکدین و همینطور در وبلاگهای خودشان به اشتراک خواهند گذاشت.
این اشتراکگذاریها و بحثهای شکل گرفته حول مطالب شما، باعث ایجاد نقاط ورود جدیدی برای موتورهای جستجو مانند گوگل میگردد و سبب یافته شدن مطالب شما در کلمات کلیدی مختلف خواهد شد. این نقاط ورود جدید میتوانند در غالب صدها یا هزاران راه بالقوهی دیگر برای یافته شدن شما توسط مردم افزایش پیدا کنند.
۶- قانون تاثیرگذاری
زمان صرف کنید و افراد اثرگذار آنلاین در بازار مرتبط باحوزهی کسبوکارتان را شناسایی کنید. این افراد که احتمالا به محصولات، خدمات یا کسبوکار شما علاقه خواهند داشت، مخاطبان باکیفیت بسیاری دارند. با این اشخاص در تماس باشید و سعی کنید با آنها رابطه برقرار کنید.
اگر این افراد، شما را به عنوان یک منبع موثق و مفید اطلاعات ببینند، ممکن است مطالبتان را با مخاطبان خودشان به اشتراک بگذارند. این امر باعث خواهد شد که شما و کسبوکارتان با حجم عظیمی از مخاطبان باکیفیت جدید روبهرو شوید.
۷- قانون ارزش
اگر شما همهی زمانتان را در شبکههای اجتماعی به معرفی و ارائهی مستقیم محصول و کسبوکارتان اختصاص دهید، بالاخره مردم دست از گوش دادن برمیدارند. شما باید ارزش و اعتبار به مکالمات اضافه کنید. کمتر روی مکالمات متمرکز شوید و بیشتر روی تولید محتوای باکیفیت و گسترش روابط با افراد تاثیرگذار وب تمرکز کنید. در گذر زمان، این افراد به کاتالیزورهای قدرتمندی برای کسبوکار شما در بازاریابی دهانبهدهان تبدیل خواهند شد.
۸- قانون قدردانی
شما هیچگاه در دنیای واقعی، افرادی که با قصد برقراری رابطه به شما نزدیک میشوند را نادیده نمیگیرید، پس در دنیای آنلاین هم این کار را نکنید. برقراری روابط یکی از مهمترین بخشهای موفقیت در بازاریابی شبکههای اجتماعی است. پس همواره، از هر کسی که با شما ارتباط برقرار میکند، قدردان باشید.
۹- قانون دسترسی
فالوئرهای آنلاین میتوانند بسیار بیوفا باشند و زمانی که غیرفعال باشید برای جایگزین کردن شما درنگ نخواهند کرد.
بعد از انتشار مطالبتان، ناپدید نشوید؛ و در دسترس مخاطبانتان باشید. این بدان معناست که شما باید همواره در حال تولید محتوای جدید باشید و در مکالمات و بحثها نیز شرکت کنید. فالوئرهای آنلاین میتوانند بسیار بیوفا و دمدمی باشند. اگر شما برای چند هفته یا چند ماه ناپدید شوید، مطمئنا برای جایگزین کردن شما درنگ نخواهند کرد.
۱۰- قانون معامله بهمثل
نمیتوانید از دیگران انتظار داشته باشید مطالب شما را بخوانند، درموردش صحبت کنند و آن را به اشتراک بگذارند، مگر این که شما هم همین کارها را در قبال آنها انجام دهید. بنابراین، بخشی از زمانی که در شبکههای اجتماعی صرف میکنید باید به اشتراکگذاری و صحبت در مورد مطالب دیگران اختصاص داشته باشد.
مهدی ملک زاده
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
درسی بزرگ از سرنوشت تلخ نوکیا 🎯🎯
🔴شرکت نوکیا یکی از قدرتمندترین شرکت های دنیا و بزرگترین تولید کننده گوشی های تلفن همراه در جهان بود که اخیرا پس از کاهش 99 درصدی ارزش سهامش توسط شرکت مایکروسافت خریداری شد. در طول برگزاری نشست خبری اعلام فروش این شرکت به مایکروسافت رییس این شرکت گفت: "ما بهترین تیم مدیریتی و اجرایی را در اختیار داشتیم، ماهیچ اقدام اشتباهی انجام ندادیم، سخت تلاش کردیم اما علی رغم همه این ها شکست خوردیم." بعد از گفتن این جمله تمام تیم مدیریتی نوکیا و خود رییس آن شرکت به طور غم انگیزی گریه کردند.
🔴از اوایل سال 1990 تا سال 2012، نوکیا یکی از قدرتمندترین کمپانی های دنیا و بزرگترین تولیدکننده گوشی های تلفن همراه در جهان با در اختیار داشتن 80 درصد سهم بازار بود. قیمت هر سهم این شرکت 42 دلار و ارزش این شرکت 250 میلیارد یورو بود. نوکیا یک شرکت فوق العاده قوی با مدیرانی کاربلد و حرفه ای بود که کارشان را به خوبی انجام می دادند. اما متاسفانه امروزه به خوبی کار کردن و حفظ وضع موجود برای موفقیت کافی نیست.
🔴رهبران نوکیا، به دنبال یادگیری مداوم و تغییر و نوآوری سریع نبودند. آنها نتوانستند تغییرات مداوم و سریع صنعت تلفن همراه را که به واسطه شرکت های سامسونگ و اپل آورده شدند را پیش بینی کنند. شرکت های اپل و سامسونگ تا چند سال قبل هرگز گوشی موبایل تولید نمی کردند اما آنها شرکت های یادگیرنده ای بودند و مدام به دنبال یادگیری، تغییر و نوآوری می گشتند.
🔴خیلی سریع iphone و Galaxy گوشی های نوکیا را در بازار کنار زده و سهم قابل توجهی از بازار گوشی های تلفن همراه را به خود اختصاص دادند. از سال 2011 تا 2013 نوکیا از رتبه اول بازار به رتبه دهم سقوط کرد. سهم بازار 80 درصدی نوکیا به 3 درصد رسید. ارزش هر سهم نوکیا از 42 دلار به 2.5 دلار کاهش پیدا کرد. هزاران کارمند سخت کوش نوکیا از کار برکنار شدند. ارزش شرکت نوکیا با کاهشی 99 درصدی از 250 میلیارد یورو به 3.79 میلیارد یورو رسید.
▪️شرکت نوکیا هیچ اشتباهی نداشت.
▪️آنها هیچ کار خطایی انجام ندادند اما جهان به سرعت در حال تغییر است.
🔴ضعف آنها در عدم یادگیری، رشد و تغییر مداوم و سریع بود.
آنها به این خاطر که یادگیری مداوم را فراموش کردند،
نه تنها شانس خود برای رسیدن به موفقیت را از دست داده
بلکه شانس بقا را نیز از دست دادند.
⚫️امروزه اگر به دنبال رشد و پیشرفت نباشید و
از موفقیت امروز خود راضی بوده و
به دنبال حفظ وضع فعلی باشید شکست خواهید خورد.
🔴نوکیا به واسطه موفقیت چشمگیری که داشت شکست خورد. آنها قربانی موفقیت خود شدند.
⚫️اگر تنها خود را ببینید و برتر بدانید و از دیگران نیاموزید و
به جای آموزش های جدید و یادگیری مداوم به دنبال حفظ وضع کنونی باشید،قطعا قربانی خواهید شد.
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
🔴شرکت نوکیا یکی از قدرتمندترین شرکت های دنیا و بزرگترین تولید کننده گوشی های تلفن همراه در جهان بود که اخیرا پس از کاهش 99 درصدی ارزش سهامش توسط شرکت مایکروسافت خریداری شد. در طول برگزاری نشست خبری اعلام فروش این شرکت به مایکروسافت رییس این شرکت گفت: "ما بهترین تیم مدیریتی و اجرایی را در اختیار داشتیم، ماهیچ اقدام اشتباهی انجام ندادیم، سخت تلاش کردیم اما علی رغم همه این ها شکست خوردیم." بعد از گفتن این جمله تمام تیم مدیریتی نوکیا و خود رییس آن شرکت به طور غم انگیزی گریه کردند.
🔴از اوایل سال 1990 تا سال 2012، نوکیا یکی از قدرتمندترین کمپانی های دنیا و بزرگترین تولیدکننده گوشی های تلفن همراه در جهان با در اختیار داشتن 80 درصد سهم بازار بود. قیمت هر سهم این شرکت 42 دلار و ارزش این شرکت 250 میلیارد یورو بود. نوکیا یک شرکت فوق العاده قوی با مدیرانی کاربلد و حرفه ای بود که کارشان را به خوبی انجام می دادند. اما متاسفانه امروزه به خوبی کار کردن و حفظ وضع موجود برای موفقیت کافی نیست.
🔴رهبران نوکیا، به دنبال یادگیری مداوم و تغییر و نوآوری سریع نبودند. آنها نتوانستند تغییرات مداوم و سریع صنعت تلفن همراه را که به واسطه شرکت های سامسونگ و اپل آورده شدند را پیش بینی کنند. شرکت های اپل و سامسونگ تا چند سال قبل هرگز گوشی موبایل تولید نمی کردند اما آنها شرکت های یادگیرنده ای بودند و مدام به دنبال یادگیری، تغییر و نوآوری می گشتند.
🔴خیلی سریع iphone و Galaxy گوشی های نوکیا را در بازار کنار زده و سهم قابل توجهی از بازار گوشی های تلفن همراه را به خود اختصاص دادند. از سال 2011 تا 2013 نوکیا از رتبه اول بازار به رتبه دهم سقوط کرد. سهم بازار 80 درصدی نوکیا به 3 درصد رسید. ارزش هر سهم نوکیا از 42 دلار به 2.5 دلار کاهش پیدا کرد. هزاران کارمند سخت کوش نوکیا از کار برکنار شدند. ارزش شرکت نوکیا با کاهشی 99 درصدی از 250 میلیارد یورو به 3.79 میلیارد یورو رسید.
▪️شرکت نوکیا هیچ اشتباهی نداشت.
▪️آنها هیچ کار خطایی انجام ندادند اما جهان به سرعت در حال تغییر است.
🔴ضعف آنها در عدم یادگیری، رشد و تغییر مداوم و سریع بود.
آنها به این خاطر که یادگیری مداوم را فراموش کردند،
نه تنها شانس خود برای رسیدن به موفقیت را از دست داده
بلکه شانس بقا را نیز از دست دادند.
⚫️امروزه اگر به دنبال رشد و پیشرفت نباشید و
از موفقیت امروز خود راضی بوده و
به دنبال حفظ وضع فعلی باشید شکست خواهید خورد.
🔴نوکیا به واسطه موفقیت چشمگیری که داشت شکست خورد. آنها قربانی موفقیت خود شدند.
⚫️اگر تنها خود را ببینید و برتر بدانید و از دیگران نیاموزید و
به جای آموزش های جدید و یادگیری مداوم به دنبال حفظ وضع کنونی باشید،قطعا قربانی خواهید شد.
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
پادکست و اهمیت ان برای بازاریابان/podcast 🎯🎯
واژهء پادکست (podcast) ترکيبی از کلمات broadcast و iPod می باشد و به وبلاگ یا سایتی اطلاق می گردد که پست ها (یا برنامه های) خود را به شکل فایل های صوتی در قالب های mp3 و یا wma جهت شنیدن و یا دانلود کردن در دسترس شنوندگان قرار می دهد. فرهنگ جديد آمريکايی آکسفورد اين لغت را – که اولین بار توسط روزنامه نگاری به نام “باب همرزلی” بکار گرفته شد – چنين تعريف می کند: “برنامه ای راديويی يا مشابه که ديجيتالی ضبط شده و جهت پياده کردن (دانلود کردن) برای دستگاه های شخصی پخش صدا در اينترنت گذاشته می شود”. پادکست راهی آسان برای دستیابی به برنامه های ديجيتالی موجود در اینترنت و پخش آنها در زمان و مکان دلخواه است. پادکست در همهء دستگاه های پخش موسيقی ديجيتال قابل شنیدن است و از آن تحت نام های “بلاگ کَست” و “آديو بِلاگ” نیز یاد می شود.
♦️امروزه استفاده از پادکست تبدیل به یکی از روندهای داغ شده است. پادکست یکی از روشهای خوب برای معرفي کالا و رساندن مفهوم بازاریابی برای اکثر بازاریابان اینترنتی است. اگر شما به عنوان یک بازاریاب آنلاین روشهای استفاده از آن را فرا بگیرید، مزایای بسیار زیادی در استفاده از آن نصیبتان می شود. اجازه دهید در این مطلب نگاهی کوتاه داشته باشیم به برخی از این مزایا شگرف و ببینیم که چرا استفاده کردن از آن اینقدر برای بازاریابان مهم و حیاتی است.
♦️میزان پنهان بودن سایت خود را کاهش دهید –سایت شما می تواند به راحتی توسط مخاطبین هدف شما دیده شود، اگر که شما پادکست خود را در لیست های مرجع مختلف که به همین منظور و بصورت آنلاین وجود دارند معرفی کنید. با استفاده از پادکست این وضعیت دیده نشدن سایت شما به سرعت برطرف می شود و البته موتورهای جستجو پادکست های شما را راحتر و سریعتر از هر مطلب دیگری پیدا می کنند.
♦️تبلیغات رابطه ای – مهمترین و حیاتی ترین هدف در پشت استفاده از پادکست این حقیقت است که استفاده از پادکست تماما در ارتباط مستقیم با توسعه روابط می باشد. مطمئنا این روش یکی از موثرترین روش ها در ایجاد یک رابطه دو طرفه، مستحکم و ثابت با مشتریان فعلی و دیگر مشتریانی است که در آینده به شما می پیوندند. به مانند یک ایمیل، از آنجایی که شما آن را بطور عادی منتشر می کنید، رویکردی فوق العاده برای در ارتباط بودن می باشد، در حینی که کیفیت را هم به تک تک افراد موجود در شبکه طرفدارانتان القاء می کند، تک تک طرفدارانی که برای شما ارزشمند بوده و حیاتی می باشند. شما به آنها ارزش می دهید و همزمان خودتان را هم تبلیغ می کنید.
♦️قاعده کلی در این رابطه قانون ۸۰/۲۰ می باشد: به این معنا که ۸۰ درصد ارزش را شما در یک پیام انتقال می دهید و ۲۰ درصد هم شامل تبلیغات و ترفیعات شما می شود.
♦️یک ابزار ارتباطی موفق برای کسب و کار فراهم می آورد – یکی از مزایای حیاتی استفاده از پادکست روشی است که بر اساس آن راهی ارتباطی افزون بر دیگر راههای ارتباطی برای کسب و کار آنلاین شما فراهم می شود. افراد را به تفکر و تعمق درباره سایت شما وادار می دارد. هر آنچه که شما اقدام به تهیه و ارائه آن بر روی سایت خود می کنید، برای شما به عنوان یک تولید کننده محتوای حرفه ای در زمینه تخصصی خودتان درستی و راستی به ارمغان می آورد.
♦️برای ارائه پیشنهادهایی با ارزش قابل توجه ایجاد فرصت می کند – استفاده از پادکست به شما اجازه می دهد تا پیشنهادهای قابل توجهی را در قالب صوت ارائه دهید، که این پیشنهادهای ویژه در حالیکه آنها را محسور کرده، باعث می شود تا همچنان جزء طرفداران و دنبال کنندگان شما باقی بمانند. آنها در هفته های پیش رو نیز باز به سراغ سایت شما می آیند تا شنونده برنامه هفتگی شما شامل پیشنهادهای برتر هفته باشند و این برای کسانی که بدنبال چنین رویدادها و حتی تخفیف هایی هستند بسیار انگیزاننده است.
♦️فن آوری به روز و مدرن – پنجمین دلیل برای انتشار یک پادکست در پشت این حقیقت نهفته است که به واقع این یک فن آوری جدید است. در عصری که شما به عنوان یک حرفه ای این حوزه شاهد آن هستید، استفاده از آخرین تکنولوژی به موضوعی حیاتی برای هر کسب و کاری بدل شده است. بنابراین فرض کنید که شما یک سخنران، یک مربی، یک مشاور یا حتی یک نویسنده هستید، این یک روش فوق العاده دیگر برای انتقال پیام شماست. به علاوه اینکه، استفاده از این ابزار به شما کمک می کند تا جایگاه حقیقی خود را در بازار تخصصی خود پیدا کنید.
♦️دستگاه های قابل حمل – بدون توجه به اینکه شما از آیفون، آیپاد و یا یک گوشی هوشمند تحت سیستم اندروید استفاده می کنید، می توانید در هر زمان و مکانی از به فایل های پادکست خود گوش دهید. به تنها چیزی که نیاز دارید، دانلود کردن می باشد.
♦️امروزه استفاده از پادکست به یکی از به روز ترین مدهای ارتباطی با انبوهی تبلیغات در محیط مجازی تبدیل شده است. بطور غیر قابل انکار
واژهء پادکست (podcast) ترکيبی از کلمات broadcast و iPod می باشد و به وبلاگ یا سایتی اطلاق می گردد که پست ها (یا برنامه های) خود را به شکل فایل های صوتی در قالب های mp3 و یا wma جهت شنیدن و یا دانلود کردن در دسترس شنوندگان قرار می دهد. فرهنگ جديد آمريکايی آکسفورد اين لغت را – که اولین بار توسط روزنامه نگاری به نام “باب همرزلی” بکار گرفته شد – چنين تعريف می کند: “برنامه ای راديويی يا مشابه که ديجيتالی ضبط شده و جهت پياده کردن (دانلود کردن) برای دستگاه های شخصی پخش صدا در اينترنت گذاشته می شود”. پادکست راهی آسان برای دستیابی به برنامه های ديجيتالی موجود در اینترنت و پخش آنها در زمان و مکان دلخواه است. پادکست در همهء دستگاه های پخش موسيقی ديجيتال قابل شنیدن است و از آن تحت نام های “بلاگ کَست” و “آديو بِلاگ” نیز یاد می شود.
♦️امروزه استفاده از پادکست تبدیل به یکی از روندهای داغ شده است. پادکست یکی از روشهای خوب برای معرفي کالا و رساندن مفهوم بازاریابی برای اکثر بازاریابان اینترنتی است. اگر شما به عنوان یک بازاریاب آنلاین روشهای استفاده از آن را فرا بگیرید، مزایای بسیار زیادی در استفاده از آن نصیبتان می شود. اجازه دهید در این مطلب نگاهی کوتاه داشته باشیم به برخی از این مزایا شگرف و ببینیم که چرا استفاده کردن از آن اینقدر برای بازاریابان مهم و حیاتی است.
♦️میزان پنهان بودن سایت خود را کاهش دهید –سایت شما می تواند به راحتی توسط مخاطبین هدف شما دیده شود، اگر که شما پادکست خود را در لیست های مرجع مختلف که به همین منظور و بصورت آنلاین وجود دارند معرفی کنید. با استفاده از پادکست این وضعیت دیده نشدن سایت شما به سرعت برطرف می شود و البته موتورهای جستجو پادکست های شما را راحتر و سریعتر از هر مطلب دیگری پیدا می کنند.
♦️تبلیغات رابطه ای – مهمترین و حیاتی ترین هدف در پشت استفاده از پادکست این حقیقت است که استفاده از پادکست تماما در ارتباط مستقیم با توسعه روابط می باشد. مطمئنا این روش یکی از موثرترین روش ها در ایجاد یک رابطه دو طرفه، مستحکم و ثابت با مشتریان فعلی و دیگر مشتریانی است که در آینده به شما می پیوندند. به مانند یک ایمیل، از آنجایی که شما آن را بطور عادی منتشر می کنید، رویکردی فوق العاده برای در ارتباط بودن می باشد، در حینی که کیفیت را هم به تک تک افراد موجود در شبکه طرفدارانتان القاء می کند، تک تک طرفدارانی که برای شما ارزشمند بوده و حیاتی می باشند. شما به آنها ارزش می دهید و همزمان خودتان را هم تبلیغ می کنید.
♦️قاعده کلی در این رابطه قانون ۸۰/۲۰ می باشد: به این معنا که ۸۰ درصد ارزش را شما در یک پیام انتقال می دهید و ۲۰ درصد هم شامل تبلیغات و ترفیعات شما می شود.
♦️یک ابزار ارتباطی موفق برای کسب و کار فراهم می آورد – یکی از مزایای حیاتی استفاده از پادکست روشی است که بر اساس آن راهی ارتباطی افزون بر دیگر راههای ارتباطی برای کسب و کار آنلاین شما فراهم می شود. افراد را به تفکر و تعمق درباره سایت شما وادار می دارد. هر آنچه که شما اقدام به تهیه و ارائه آن بر روی سایت خود می کنید، برای شما به عنوان یک تولید کننده محتوای حرفه ای در زمینه تخصصی خودتان درستی و راستی به ارمغان می آورد.
♦️برای ارائه پیشنهادهایی با ارزش قابل توجه ایجاد فرصت می کند – استفاده از پادکست به شما اجازه می دهد تا پیشنهادهای قابل توجهی را در قالب صوت ارائه دهید، که این پیشنهادهای ویژه در حالیکه آنها را محسور کرده، باعث می شود تا همچنان جزء طرفداران و دنبال کنندگان شما باقی بمانند. آنها در هفته های پیش رو نیز باز به سراغ سایت شما می آیند تا شنونده برنامه هفتگی شما شامل پیشنهادهای برتر هفته باشند و این برای کسانی که بدنبال چنین رویدادها و حتی تخفیف هایی هستند بسیار انگیزاننده است.
♦️فن آوری به روز و مدرن – پنجمین دلیل برای انتشار یک پادکست در پشت این حقیقت نهفته است که به واقع این یک فن آوری جدید است. در عصری که شما به عنوان یک حرفه ای این حوزه شاهد آن هستید، استفاده از آخرین تکنولوژی به موضوعی حیاتی برای هر کسب و کاری بدل شده است. بنابراین فرض کنید که شما یک سخنران، یک مربی، یک مشاور یا حتی یک نویسنده هستید، این یک روش فوق العاده دیگر برای انتقال پیام شماست. به علاوه اینکه، استفاده از این ابزار به شما کمک می کند تا جایگاه حقیقی خود را در بازار تخصصی خود پیدا کنید.
♦️دستگاه های قابل حمل – بدون توجه به اینکه شما از آیفون، آیپاد و یا یک گوشی هوشمند تحت سیستم اندروید استفاده می کنید، می توانید در هر زمان و مکانی از به فایل های پادکست خود گوش دهید. به تنها چیزی که نیاز دارید، دانلود کردن می باشد.
♦️امروزه استفاده از پادکست به یکی از به روز ترین مدهای ارتباطی با انبوهی تبلیغات در محیط مجازی تبدیل شده است. بطور غیر قابل انکار
ی استفاده از این شیوه به دلیل انبوهی از هزاران هزار نفر از شنوندگانی است که هنوز هم انتظار ازدیاد آنها در آینده می رود. نتایج محتمل تبلیغات در این زمینه قابل توجه می باشد و استفاده از پادکست اکنون به مسیری طلایی تبدیل شده است. شما نباید در استفاده از این شیوه ارتباطی و تبلیغاتی دچار تعلل و سردرگمی شوید.
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
بازاریابی فرانوگرا یا پست مدرن 🎯🎯
در قالب 4 متن نوشتاری
👇👇👇
نگرشی متفاوت به بازاریابی
👇👇👇
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
در قالب 4 متن نوشتاری
👇👇👇
نگرشی متفاوت به بازاریابی
👇👇👇
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
♦️مراحل تكوين اصول بازاريابي
نخستين مرحله شكلگيري بازاريابي را ميتوان به بازاريابي سنتي نسبت داد. در اين مرحله باتوجه به اينكه حجم عظيمي از نيازهاي اشباعنشده در جوامع مختلف وجود داشت، به صورت طبيعي بازاريابي به معني امروزينش معني پيدا نميكرد. در اين شرايط فروش برابر بازاريابي معنا ميشد.
♦️مرحله دوم بازاريابي , بازاريابي مدرن يا نوگرا است كه فيليپ كاتلر آنرا مطرح كرده است . در اين پارادايم، بازاريابي ابتدا اين گونه مطرح شد كه هر مشتري يك خداست، اماسپس اين ديدگاه اصلاح شد و اين بينهايت بودن مشتري با چارچوبي به نام حاشيه سود شركت محدود شد.
▪️پارادايم ديگر بازاريابي پارادايم پست مدرن است كه بنيانگذار اين پارادايم فردي به نام استيون براون است. نقطه نگاه وي درست مقابل نگاه كاتلر است. وي بر اين باور است كه برخلاف تفكرات رايج كه ميگويد حتماً محصولات بايد در لحظه در اختيار مشتري قرار داشته باشد، ميگويد اين امر مشتري را راضي نميكند، به سبب اينكه مشتري علاقهمند است كه كمي براي كسب محصول زحمت بكشد و اين امر در بازاريابي مدرن ناديده انگاشته ميشود.
♦️بازاريابي فرانوگرا
پستمدرنيسم و يا به عبارتي پسانوگرايي، اصطلاحي براي توصيف گرايشهاي پس از دهه 1960 در عرصه معماري، هنر، ادبيات، فلسفه، فرهنگ و جامعهشناسي است. برخي نظريهپردازان نيز آن را به جنبش ضدنوگرايي تعبيركردهاند. يكي از عواملي كه پست مدرنيسم در جهان تبليغات، ارتباطات و بازاريابي، بويژه در مقوله دهكده جهاني با پيشرفت تكنولوژي كامپيوتر، وب و اينترنت، بر آن تاثير گذاشته است و بحثهاي بسيار زيادي درباره آن وجود دارد، رسانهها هستند. اين سبك يا جنبش، تمامي تفاوتهاي اصطلاحات، نمادها و فرهنگهاي سرزمينهاي مختلف را در عصر اطلاعات، يكپارچه و متحد ميگرداند. در عرصه بازاريابي و تبليغات سخن پستمدرنيسم به طور خلاصه اين است كه نبايد خود را محدود به استفاده از ابزارها و امكانات و رسانه هاي رايج بازاريابي و تبليغات مدرن كرد، بلكه از تمامي ابزارها، امكانات و رسانه هاي سنتي و غير سنتي ميتوان بهره برد. در اين مطلب به طور خلاصه مطالبي درباره دگرگوني رسانهها ارائه ميشود تا متخصصان، مديران بازاريابي و تبليغات و علاقهمندان با توجه و تاكيد بيشتر بر اين مقوله و پژوهشهاي گسترده، درمورد بهبود هر چه بيشتر استراتژيها و تاكتيكهاي بازاريابي و تبليغاتي خود موفقتر عمل كنند.
♦️نگرشي نوين به بازاريابي
عصر فناوري، براي انسانهاي درگير در زندگي ماشيني، دستيابي به يك ارتباط توأم با عواطف و احساسات و ارضاي نيازهاي عاطفي را به يك آرزوي دست نيافتني تبديل كرده است و براي بازارياباني كه تيزبينانه همه تحولات پيرامون را براي كسب يك موقعيت مناسب كنكاش مي كنند، شايد اين نكته كمتر موردتوجه قرار گرفته باشد. باتوجه به اين نكته كه امروزه مشتريان به شدت زير بمباران تبليغاتي شركتهاي مختلف قرار دارند و به طور معمول روزانه هزاران تبليغ و پيام بازرگاني را دريافت مي دارند، انتخاب به چه صورت خواهدبود. آيا مشتريان خسته از همه تبليغات مختلف كدام محصول و خدمت را انتخاب خواهندكرد؟ آيا داشتن يك تجربه خريد مثبت و يك احساس خوشايند از فرايند خريد چه ميزان در اين انتخاب موثر خواهدبود؟ و اين همان كاربرد عاطفي و احساس در بازاريابي امروز است.
سازمانها و شركتهاي نوآور و يادگيرنده بايد در تدوين استراتژي هاي بازاريابي خود به جنبه هاي عاطفي مشتريان خود نيز توجه كافي مبذول دارند.
▪️درك صحيح و درست از مفهوم بازاريابي اولين گام در جهت تحقق آرمانهاي اين علم است. مفهومي كه مي توان آن را تركيبي از علم و هنر دانست كه در عصر حاضر باتوجه به تحولات و سير صعودي تغييرات و پيشرفتها تنها ياري دهنده و ضامن بقاي سازمانهاست.بايد دانست كه مفهوم بسيار انعطاف پذير بازاريابي سازمانها را ياري مي دهد تا در هر عصري و در مقابله با هر تحولي راه مناسب را درپيش گيرند. در عصر حاضر نيز بايد توجه داشت كه بازاريابي چه افقي را براي پيشرفت و بقا پيش روي سازمانها مي گشايد. امروزه كه مشتريان حرف اول را در سازمانها مي زنند و همه سازمانها درپي جذب و حفظ آنها در برابر رقباي خود هستند، با اين مشكل مواجه مي شوند كه مشتريان، بسيار قدرتمند، باهوش و دست نيافتني شده اند و اين درحالي است كه رقابت بين سازمانها براي جلب اين چنين مشترياني بسيار سخت و طاقت فرسا خواهدبود. حال بايد دانست كه بازاريابي در عصر حاضر براي رفع اين مشكل به چه راه حلي خواهد انديشيد.
♦️«هرماوان كارتاجايا»، مدير موسسه بازاريابي جهاني (WMA) دركتاب جديد خود با عنوان بازاريابي در ونوس (2004) به طور مفصل به اين موضوع پرداخته است و بازاريابي را در چشم انداز تجارت آينده براساس عواطف تصوير كرده است. وي بيان مي كند كه در عصر اطلاعات و فناوري، مشتريان كه مغزشان تحت تاثير اطلاعات بسيار فراواني قرار گرفته
نخستين مرحله شكلگيري بازاريابي را ميتوان به بازاريابي سنتي نسبت داد. در اين مرحله باتوجه به اينكه حجم عظيمي از نيازهاي اشباعنشده در جوامع مختلف وجود داشت، به صورت طبيعي بازاريابي به معني امروزينش معني پيدا نميكرد. در اين شرايط فروش برابر بازاريابي معنا ميشد.
♦️مرحله دوم بازاريابي , بازاريابي مدرن يا نوگرا است كه فيليپ كاتلر آنرا مطرح كرده است . در اين پارادايم، بازاريابي ابتدا اين گونه مطرح شد كه هر مشتري يك خداست، اماسپس اين ديدگاه اصلاح شد و اين بينهايت بودن مشتري با چارچوبي به نام حاشيه سود شركت محدود شد.
▪️پارادايم ديگر بازاريابي پارادايم پست مدرن است كه بنيانگذار اين پارادايم فردي به نام استيون براون است. نقطه نگاه وي درست مقابل نگاه كاتلر است. وي بر اين باور است كه برخلاف تفكرات رايج كه ميگويد حتماً محصولات بايد در لحظه در اختيار مشتري قرار داشته باشد، ميگويد اين امر مشتري را راضي نميكند، به سبب اينكه مشتري علاقهمند است كه كمي براي كسب محصول زحمت بكشد و اين امر در بازاريابي مدرن ناديده انگاشته ميشود.
♦️بازاريابي فرانوگرا
پستمدرنيسم و يا به عبارتي پسانوگرايي، اصطلاحي براي توصيف گرايشهاي پس از دهه 1960 در عرصه معماري، هنر، ادبيات، فلسفه، فرهنگ و جامعهشناسي است. برخي نظريهپردازان نيز آن را به جنبش ضدنوگرايي تعبيركردهاند. يكي از عواملي كه پست مدرنيسم در جهان تبليغات، ارتباطات و بازاريابي، بويژه در مقوله دهكده جهاني با پيشرفت تكنولوژي كامپيوتر، وب و اينترنت، بر آن تاثير گذاشته است و بحثهاي بسيار زيادي درباره آن وجود دارد، رسانهها هستند. اين سبك يا جنبش، تمامي تفاوتهاي اصطلاحات، نمادها و فرهنگهاي سرزمينهاي مختلف را در عصر اطلاعات، يكپارچه و متحد ميگرداند. در عرصه بازاريابي و تبليغات سخن پستمدرنيسم به طور خلاصه اين است كه نبايد خود را محدود به استفاده از ابزارها و امكانات و رسانه هاي رايج بازاريابي و تبليغات مدرن كرد، بلكه از تمامي ابزارها، امكانات و رسانه هاي سنتي و غير سنتي ميتوان بهره برد. در اين مطلب به طور خلاصه مطالبي درباره دگرگوني رسانهها ارائه ميشود تا متخصصان، مديران بازاريابي و تبليغات و علاقهمندان با توجه و تاكيد بيشتر بر اين مقوله و پژوهشهاي گسترده، درمورد بهبود هر چه بيشتر استراتژيها و تاكتيكهاي بازاريابي و تبليغاتي خود موفقتر عمل كنند.
♦️نگرشي نوين به بازاريابي
عصر فناوري، براي انسانهاي درگير در زندگي ماشيني، دستيابي به يك ارتباط توأم با عواطف و احساسات و ارضاي نيازهاي عاطفي را به يك آرزوي دست نيافتني تبديل كرده است و براي بازارياباني كه تيزبينانه همه تحولات پيرامون را براي كسب يك موقعيت مناسب كنكاش مي كنند، شايد اين نكته كمتر موردتوجه قرار گرفته باشد. باتوجه به اين نكته كه امروزه مشتريان به شدت زير بمباران تبليغاتي شركتهاي مختلف قرار دارند و به طور معمول روزانه هزاران تبليغ و پيام بازرگاني را دريافت مي دارند، انتخاب به چه صورت خواهدبود. آيا مشتريان خسته از همه تبليغات مختلف كدام محصول و خدمت را انتخاب خواهندكرد؟ آيا داشتن يك تجربه خريد مثبت و يك احساس خوشايند از فرايند خريد چه ميزان در اين انتخاب موثر خواهدبود؟ و اين همان كاربرد عاطفي و احساس در بازاريابي امروز است.
سازمانها و شركتهاي نوآور و يادگيرنده بايد در تدوين استراتژي هاي بازاريابي خود به جنبه هاي عاطفي مشتريان خود نيز توجه كافي مبذول دارند.
▪️درك صحيح و درست از مفهوم بازاريابي اولين گام در جهت تحقق آرمانهاي اين علم است. مفهومي كه مي توان آن را تركيبي از علم و هنر دانست كه در عصر حاضر باتوجه به تحولات و سير صعودي تغييرات و پيشرفتها تنها ياري دهنده و ضامن بقاي سازمانهاست.بايد دانست كه مفهوم بسيار انعطاف پذير بازاريابي سازمانها را ياري مي دهد تا در هر عصري و در مقابله با هر تحولي راه مناسب را درپيش گيرند. در عصر حاضر نيز بايد توجه داشت كه بازاريابي چه افقي را براي پيشرفت و بقا پيش روي سازمانها مي گشايد. امروزه كه مشتريان حرف اول را در سازمانها مي زنند و همه سازمانها درپي جذب و حفظ آنها در برابر رقباي خود هستند، با اين مشكل مواجه مي شوند كه مشتريان، بسيار قدرتمند، باهوش و دست نيافتني شده اند و اين درحالي است كه رقابت بين سازمانها براي جلب اين چنين مشترياني بسيار سخت و طاقت فرسا خواهدبود. حال بايد دانست كه بازاريابي در عصر حاضر براي رفع اين مشكل به چه راه حلي خواهد انديشيد.
♦️«هرماوان كارتاجايا»، مدير موسسه بازاريابي جهاني (WMA) دركتاب جديد خود با عنوان بازاريابي در ونوس (2004) به طور مفصل به اين موضوع پرداخته است و بازاريابي را در چشم انداز تجارت آينده براساس عواطف تصوير كرده است. وي بيان مي كند كه در عصر اطلاعات و فناوري، مشتريان كه مغزشان تحت تاثير اطلاعات بسيار فراواني قرار گرفته
است براي تصميم گيريهاي خود كم كم به جنبه عاطفي وجود خود يعني احساس رجوع مي كنند. به همين دليل يكي از توصيه هاي صاحبنظران بازاريابي اجراي بازاريابي تجربه است كه منظور از آن اين است كه نبايد فقط به ارائه خدمات خوب به مشتريان اكتفا بلكه بايد براي ايشان يك تجربه خوشايند درهنگام برقراري ارتباط با سازمان ايجاد كرد. كه اين امر ازطريق فناوريهاي امروز كاملا قابل دسترسي است. درواقع، بايد گفت كه پيشرفتهاي فناوري در عصر حاضر امكان برقراري ارتباطات بيشتر و آسانتر را فراهم آورده و اين امكان را دراختيار مردم گذاشته تا به عنوان يك انسان با انتقال پيامهاي عاطفي خود ارتباطات بيشتري برقرار سازند و مردم دوست دارند از اين پيشرفتهاي روزافزون بيشتر به خاطر نقش خود به عنوان انسان و نه حيوان اقتصادي، استفاده كنند.
▪️اصل اول بازاريابي در «ونوس» نيز اشاره به همين مسئله دارد كه فناوري اطلاعات بايد بيشتر اطلاعات عاطفي و كمتر اطلاعات منطقي را به همراه آورد.
♦️امروزه بازاريابان بادراختيار داشتن اين فناوريها آسانتر و بهتر مي توانند با مشتريان خود ارتباطي توأم با عواطف برقرار كرده و اعتماد آنها را جلب كنند كه البته اين امر كاملا بديهي است كه اين مرحله پس از ارائه خدمات و كالاهاي كاملا خوب و مطابق خواست مشتري و نوآوريهاي مستمر باشد. زيرا اگر سازمانها اين اصل مسلم را كه بايد به مشتري كالا و خدمت مناسب با خواست او را ارائه كرد و براي هم داستان شدن با تحولات نوآوريهاي مستمر را پيشه كرد، فراموش كنند. پرداختن به جنبه عاطفي از ديد مشتري شعار و نيرنگي بيش نخواهدبود.
▪️بازاريابي در «ونوس» داراي 18 اصل است كه در ادامه به چند اصل ديگر از آن مي پردازيم:
♦️- اصل ديگري از بازاريابي در «ونوس» به اين موضوع مي پردازد كه اكثر مزيتهاي رقابتي ناشي از «احساس» است؛ درواقع در اين اصل به سازمانها توصيه مي شود كه اگر در عصري كه فناوري آن را هدايت مي كند خواهان پيشي گرفتن از رقبا هستند، بايد به جاي «فكر» از «احساس» مدد بگيرند.
♦️- آگاهي نسبت به مشتري بهترين ابزار براي درك و دستيابي به نيازهاي پنهان اوست.
اين اصل بيان مي كند كه نيازهاي عاطفي را نمي توان مستقيما با تحقيقات كمي و مستقيم اندازه گرفت. نيازهاي عاطفي را فقط ميشود با تحقيقات مبتني بر آگاهي از مشتري كشف و پيش بيني كرد و نهايتا اينكه تحقيقات كمي درباره اتفاقي است كه براي مشتريان افتاده است درحالي كه شناخت مشتري درباره اتفاقي است كه براي او روي خواهد داد.
-مشتريان خود را در فرايند كار مشاركت دهيد.
♦️-مشاركت بيشترمشتريان در فرايند كار سبب مي شود احساس مالكيت آنها بيشتر شود.
♦️مشاركت دادن مشتري به مفهوم تلقي او به عنوان يك شريك است و لازمه تقويت مشاركت مشتري توجه به عوامل زير است :
▪️سخاوت: شروع يك مشاركت مستمر به سخاوت و بخشندگي ذاتي دوطرف بستگي دارد زيرا شركاي خوب در فكر حساب و كتاب كردن نيستند.
▪️اعتماد: اعتماد پايه گذار مشاركتهاي بزرگ و موفق است زيرا در مشاركت توأم با اعتماد طرفين احساس خشنودي مي كنند.
▪️آرزو: مشاركتهاي موفق برپايه بصيرت و اهداف و آمال مشترك بنا نهاده شده اند. درواقع اميد و آرزوهاي مثبت و مشترك باعث گسترش و تقويت هماهنگي و تعامل مي شود.
▪️حقيقت: شركا بايد براي صداقت و گشاده رويي احترام متقابل باشند و در شرايط انباشته از انتقاد و كارهاي مخاطره آميز شهامت پذيرش نتيجه و ترحم و شفقت نسبت به همتاي خود را از اين بازخوردها داشته باشند.
▪️تعادل: اين به مفهوم رعايت انصاف و برابري است؛ يعني هريك از طرفين همان حقي را كه براي خود قائل هستند براي طرف مقابل خود نيز قائل باشند.
▪️متانت: مفهوم آن داشتن ارتباطي توأم با نظم و آرامش است كــــه مشاركت را تقويت مي كند.
اگر دقيق تر به همه موارد بالا توجه كنيم درخواهيم يافت كه همه آنها تاكيد بسياري به جنبه هاي عاطفي و احساسي وجود مشتري دارند.
♦️-به وعده خود وفا كنيد.
▪️در اين اصل بسيار تاكيد شده است كه سازمانها نبايد به هيچ وجه تلاش كنند تا مشتريان خود را با شعارهاي دروغين و فريبنده فريب دهند بلكه فقط در مواردي قول دهند كه بتوانند كامل آن را اجرا كنند.
▪️بازاريابي در «ونوس» درواقع مسيري است كه جهان بازاريابي به سمت آن حركت خود را آغاز كرده است درنتيجه نمي توان بر آن چشم بست و يا آن را ناديده گرفت. درواقع بازاريابان بايد تلاش كنند كه قلب مشتريان خود و نه فكر و مغز آنها را هدف قرار دهند.
♦️به طور خلاصه مي توان گفت ديگر توصيه به ارائه كالا و خدمات كاملا با كيفيت و يا برقراري نوآوري، امري بديهي و مسلم است و درواقع هر شركتي بايد كالاها و خدمات متناسب با خواست مشتري ارائه و مستمرا" نوآوري كند. اين ديگر رمز موفقيت و عامل تمايز نيست؛ چون همه سازمانهاي بزرگ و موفق با تلاش و هزينه بسيار با حداكثر توان به اين امر پرداخته و آن را كاملا تحقق بخشيده اند. بازارها از انواع كالاه
▪️اصل اول بازاريابي در «ونوس» نيز اشاره به همين مسئله دارد كه فناوري اطلاعات بايد بيشتر اطلاعات عاطفي و كمتر اطلاعات منطقي را به همراه آورد.
♦️امروزه بازاريابان بادراختيار داشتن اين فناوريها آسانتر و بهتر مي توانند با مشتريان خود ارتباطي توأم با عواطف برقرار كرده و اعتماد آنها را جلب كنند كه البته اين امر كاملا بديهي است كه اين مرحله پس از ارائه خدمات و كالاهاي كاملا خوب و مطابق خواست مشتري و نوآوريهاي مستمر باشد. زيرا اگر سازمانها اين اصل مسلم را كه بايد به مشتري كالا و خدمت مناسب با خواست او را ارائه كرد و براي هم داستان شدن با تحولات نوآوريهاي مستمر را پيشه كرد، فراموش كنند. پرداختن به جنبه عاطفي از ديد مشتري شعار و نيرنگي بيش نخواهدبود.
▪️بازاريابي در «ونوس» داراي 18 اصل است كه در ادامه به چند اصل ديگر از آن مي پردازيم:
♦️- اصل ديگري از بازاريابي در «ونوس» به اين موضوع مي پردازد كه اكثر مزيتهاي رقابتي ناشي از «احساس» است؛ درواقع در اين اصل به سازمانها توصيه مي شود كه اگر در عصري كه فناوري آن را هدايت مي كند خواهان پيشي گرفتن از رقبا هستند، بايد به جاي «فكر» از «احساس» مدد بگيرند.
♦️- آگاهي نسبت به مشتري بهترين ابزار براي درك و دستيابي به نيازهاي پنهان اوست.
اين اصل بيان مي كند كه نيازهاي عاطفي را نمي توان مستقيما با تحقيقات كمي و مستقيم اندازه گرفت. نيازهاي عاطفي را فقط ميشود با تحقيقات مبتني بر آگاهي از مشتري كشف و پيش بيني كرد و نهايتا اينكه تحقيقات كمي درباره اتفاقي است كه براي مشتريان افتاده است درحالي كه شناخت مشتري درباره اتفاقي است كه براي او روي خواهد داد.
-مشتريان خود را در فرايند كار مشاركت دهيد.
♦️-مشاركت بيشترمشتريان در فرايند كار سبب مي شود احساس مالكيت آنها بيشتر شود.
♦️مشاركت دادن مشتري به مفهوم تلقي او به عنوان يك شريك است و لازمه تقويت مشاركت مشتري توجه به عوامل زير است :
▪️سخاوت: شروع يك مشاركت مستمر به سخاوت و بخشندگي ذاتي دوطرف بستگي دارد زيرا شركاي خوب در فكر حساب و كتاب كردن نيستند.
▪️اعتماد: اعتماد پايه گذار مشاركتهاي بزرگ و موفق است زيرا در مشاركت توأم با اعتماد طرفين احساس خشنودي مي كنند.
▪️آرزو: مشاركتهاي موفق برپايه بصيرت و اهداف و آمال مشترك بنا نهاده شده اند. درواقع اميد و آرزوهاي مثبت و مشترك باعث گسترش و تقويت هماهنگي و تعامل مي شود.
▪️حقيقت: شركا بايد براي صداقت و گشاده رويي احترام متقابل باشند و در شرايط انباشته از انتقاد و كارهاي مخاطره آميز شهامت پذيرش نتيجه و ترحم و شفقت نسبت به همتاي خود را از اين بازخوردها داشته باشند.
▪️تعادل: اين به مفهوم رعايت انصاف و برابري است؛ يعني هريك از طرفين همان حقي را كه براي خود قائل هستند براي طرف مقابل خود نيز قائل باشند.
▪️متانت: مفهوم آن داشتن ارتباطي توأم با نظم و آرامش است كــــه مشاركت را تقويت مي كند.
اگر دقيق تر به همه موارد بالا توجه كنيم درخواهيم يافت كه همه آنها تاكيد بسياري به جنبه هاي عاطفي و احساسي وجود مشتري دارند.
♦️-به وعده خود وفا كنيد.
▪️در اين اصل بسيار تاكيد شده است كه سازمانها نبايد به هيچ وجه تلاش كنند تا مشتريان خود را با شعارهاي دروغين و فريبنده فريب دهند بلكه فقط در مواردي قول دهند كه بتوانند كامل آن را اجرا كنند.
▪️بازاريابي در «ونوس» درواقع مسيري است كه جهان بازاريابي به سمت آن حركت خود را آغاز كرده است درنتيجه نمي توان بر آن چشم بست و يا آن را ناديده گرفت. درواقع بازاريابان بايد تلاش كنند كه قلب مشتريان خود و نه فكر و مغز آنها را هدف قرار دهند.
♦️به طور خلاصه مي توان گفت ديگر توصيه به ارائه كالا و خدمات كاملا با كيفيت و يا برقراري نوآوري، امري بديهي و مسلم است و درواقع هر شركتي بايد كالاها و خدمات متناسب با خواست مشتري ارائه و مستمرا" نوآوري كند. اين ديگر رمز موفقيت و عامل تمايز نيست؛ چون همه سازمانهاي بزرگ و موفق با تلاش و هزينه بسيار با حداكثر توان به اين امر پرداخته و آن را كاملا تحقق بخشيده اند. بازارها از انواع كالاه