21 تکنیک فوق العاده برای افزایش فروش 🎯🎯
1. با مشتریان سابق خود که نسبت به آنها شناخت دارید و توانسته اید اطمینان نسبی آنها را جلب کنید، به صورت تلفنی یا حضوری در تماس باشید و علاوه بر اینکه برای برطرف نمودن نقاط ضعف و کمی و کاستی های گذشته تلاش می کنید، سعی کنید اطمینان آنها را بیش از پیش جلب و صمیمیت دوطرفه بین خودتان و آن ها را تقویت کنید.
2. همواره ابزارهای تبلیغاتی خود را از لحاظ کارآیی و بازدهی ارزیابی کنید و مواردی را که نتیجه بخش نیستند حذف کنید و از سوی دیگر، ابزار های کارآمد و مؤثر را به روز رسانی و تقویت کنید. استفاده از ابزارهای نتیجه بخش، مساوی است با صرفه جویی در سرمایه ها و رشد درآمد و سودآوری.
3. برای مشتریان تان تخفیف ویژهء مدت دار و محدود در نظر بگیرید. سعی کنید با استفاده از تخفیفها و پیشنهادات گیرا، آنها را به خرید بیشتر ترغیب کنید. برای مشتریانی که خرید بالاتری انجام می دهند، امتیازات ویژه ای در نظر بگیرید.
4. به بازارهای فعلی تان بسنده نکنید. هر روز در مورد بازارها و مشتریان جدید تحقیق و آنها را شناسایی کنید. با استفاده از ابزارهای مناسب و کاربردی، محصولاتتان را به آنها معرفی و به خرید قطعی ترغیب شان کنید.
5. به عملکرد روزمره و یکنواخت تیم فروش تان قانع نباشید. وضعیت بازار، هر لحظه در حال تغییر و تحول است. توصیه می کنیم تیم فروشتان را با این تحولات همسو و هماهنگ کنید. برای این منظور بهتر است هفته ای یک تا دو جلسه با تیم فروش تان دیدار داشته باشید و ابعاد مختلف تحولات بازار و اقداماتی که باید در این جهت انجام دهید تجزیه و تحلیل کنید.
6. اگر مشتری هایتان کمتر می شوند یا خرید کمتری انجام می دهند، این یک زنگ خطر برای شماست! باید در اسرع وقت نسبت به عیب یابیِ محصولات یا فرآیند فروش تان اقدام کنید و نقاط ضعف و اشکالات آن را برطرف کنید. سهل انگاری در این زمینه، به از دست دادن بخش عمده ای از مشتریان تان و در نتیجه افت شدید سود و درآمد کسب و کارتان منجر خواهد شد.
7. بدون شناخت از نیازها و علایق مشتریان تان، نه در عرصهء بازاریابی و نه در عرصهء تبلیغات، راه به جایی نخواهید برد. ارتباطات خود را با مشتریان تان گسترش دهید و استحکام ببخشید و با شناخت بیشتر از آنها و نیازهایشان، امکان فروش و سود بالاتر را فراهم کنید.
8. همواره توجه داشته باشید که سرمایه گذاری با هزینه کردن متفاوت است. برای دستیابی به سود بیشتر، سنجیده و حرفه ای سرمایه گذاری کنید و با شناسایی هزینه های بی نتیجه، آن ها را حذف یا در جهت سودآوریِ بیشتر هدایت کنید.
9. بدون فراگیری شیوه های نوین تبلیغاتی که متناسب با نوع محصول و کسب و کار شما باشند، دست به تبلیغات نزنید! تبلیغات، بدون بکارگیری راهکارهای حرفه ای، محکوم به شکست خواهد بود.
10. اطلاعات مشتریان احتمالی و مشتریان بالقوهء خود را به صورت یک بانک اطلاعاتی منظم و سازماندهی شده درآورید و برای جذب و ترغیب هر یک به خرید قطعی، برنامه ای دقیق و هدفمند طراحی کنید. عملکرد پراکنده و سنجیده، سوددهی چندانی برایتان نخواهد داشت.
11. فرمول پرداخت حقوق و پورسانت تیم فروش تان را بر اساس شرایط فروش به روز کنید تا تیم فروشتان انگیزهء بیشتری برای فروش بالاتر پیدا کند. در صورتی که با تیم فروش تان هماهنگ باشید، در بلندمدت، فروش سودآورتری را تجربه خواهید کرد.
12. برای هر روز، هر هفته و هر ماه از فرآیند فروش تان هدف مشخصی را تعیین و آن را با عدد بطور دقیق مشخص کنید و تمام تمهیدات و مقدمات لازم را برای تحقق این اهداف بسنجید و فراهم کنید. فروش هدفمند، فروشی سرشار از سود و بهره وری خواهد بود.
13. خودتان و گروه تان را همواره از لحاظ دانش نوینِ فروش و به ویژه روانشناسی فروش به روز کنید و به ابزارهای مختلف فروش حرفه ای مجهز کنید.
14. اگر می خواهید تیم فروش تان به بازدهی و کارایی مورد نظرتان نزدیک تر شوند، دغدغه های مالیِ آنها را برطرف کنید و به شکلی برنامه ریزی کنید که آن ها با حوصله و به دور از استرس و در شرایط مطلوب بتوانند فروش داشته باشند.
15. شما تنها نیستید! بسیاری از رقیبان شما سعی دارند با استفاده از نقاط ضعفی که شما به آنها بی توجه هستید، گوی سبقت را از شما بربایند. رقیبان خود را بشناسید! با نقاط قوت و ضعف خودتان هم روبرو شوید، آنها را بپذیرید و در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعفِ خود بکوشید. در مقابل، با شناسایی نقاط ضعف حریف میتوانید بهتر از همیشه از نقاط قوت خود برای پیروزی و موفقیت استفاده کنید.
16. حتماً برای کارمندان فروش، کارشناسان فروش، مدیران فروش و تمام کارکنانی که به هر نحو در فرآیند فروش نقش دارند، پرداختِ بیشتر به صورت پِلکانی را در نظر بگیرید. به آن ها بطور دقیق بگویید که در مقابلِ چه مقدار فروش، چه مقدار درآمد خواهند داشت. در مورد اعداد و ارقام حجمِ فروش و میزانِ درآمد، به ت
1. با مشتریان سابق خود که نسبت به آنها شناخت دارید و توانسته اید اطمینان نسبی آنها را جلب کنید، به صورت تلفنی یا حضوری در تماس باشید و علاوه بر اینکه برای برطرف نمودن نقاط ضعف و کمی و کاستی های گذشته تلاش می کنید، سعی کنید اطمینان آنها را بیش از پیش جلب و صمیمیت دوطرفه بین خودتان و آن ها را تقویت کنید.
2. همواره ابزارهای تبلیغاتی خود را از لحاظ کارآیی و بازدهی ارزیابی کنید و مواردی را که نتیجه بخش نیستند حذف کنید و از سوی دیگر، ابزار های کارآمد و مؤثر را به روز رسانی و تقویت کنید. استفاده از ابزارهای نتیجه بخش، مساوی است با صرفه جویی در سرمایه ها و رشد درآمد و سودآوری.
3. برای مشتریان تان تخفیف ویژهء مدت دار و محدود در نظر بگیرید. سعی کنید با استفاده از تخفیفها و پیشنهادات گیرا، آنها را به خرید بیشتر ترغیب کنید. برای مشتریانی که خرید بالاتری انجام می دهند، امتیازات ویژه ای در نظر بگیرید.
4. به بازارهای فعلی تان بسنده نکنید. هر روز در مورد بازارها و مشتریان جدید تحقیق و آنها را شناسایی کنید. با استفاده از ابزارهای مناسب و کاربردی، محصولاتتان را به آنها معرفی و به خرید قطعی ترغیب شان کنید.
5. به عملکرد روزمره و یکنواخت تیم فروش تان قانع نباشید. وضعیت بازار، هر لحظه در حال تغییر و تحول است. توصیه می کنیم تیم فروشتان را با این تحولات همسو و هماهنگ کنید. برای این منظور بهتر است هفته ای یک تا دو جلسه با تیم فروش تان دیدار داشته باشید و ابعاد مختلف تحولات بازار و اقداماتی که باید در این جهت انجام دهید تجزیه و تحلیل کنید.
6. اگر مشتری هایتان کمتر می شوند یا خرید کمتری انجام می دهند، این یک زنگ خطر برای شماست! باید در اسرع وقت نسبت به عیب یابیِ محصولات یا فرآیند فروش تان اقدام کنید و نقاط ضعف و اشکالات آن را برطرف کنید. سهل انگاری در این زمینه، به از دست دادن بخش عمده ای از مشتریان تان و در نتیجه افت شدید سود و درآمد کسب و کارتان منجر خواهد شد.
7. بدون شناخت از نیازها و علایق مشتریان تان، نه در عرصهء بازاریابی و نه در عرصهء تبلیغات، راه به جایی نخواهید برد. ارتباطات خود را با مشتریان تان گسترش دهید و استحکام ببخشید و با شناخت بیشتر از آنها و نیازهایشان، امکان فروش و سود بالاتر را فراهم کنید.
8. همواره توجه داشته باشید که سرمایه گذاری با هزینه کردن متفاوت است. برای دستیابی به سود بیشتر، سنجیده و حرفه ای سرمایه گذاری کنید و با شناسایی هزینه های بی نتیجه، آن ها را حذف یا در جهت سودآوریِ بیشتر هدایت کنید.
9. بدون فراگیری شیوه های نوین تبلیغاتی که متناسب با نوع محصول و کسب و کار شما باشند، دست به تبلیغات نزنید! تبلیغات، بدون بکارگیری راهکارهای حرفه ای، محکوم به شکست خواهد بود.
10. اطلاعات مشتریان احتمالی و مشتریان بالقوهء خود را به صورت یک بانک اطلاعاتی منظم و سازماندهی شده درآورید و برای جذب و ترغیب هر یک به خرید قطعی، برنامه ای دقیق و هدفمند طراحی کنید. عملکرد پراکنده و سنجیده، سوددهی چندانی برایتان نخواهد داشت.
11. فرمول پرداخت حقوق و پورسانت تیم فروش تان را بر اساس شرایط فروش به روز کنید تا تیم فروشتان انگیزهء بیشتری برای فروش بالاتر پیدا کند. در صورتی که با تیم فروش تان هماهنگ باشید، در بلندمدت، فروش سودآورتری را تجربه خواهید کرد.
12. برای هر روز، هر هفته و هر ماه از فرآیند فروش تان هدف مشخصی را تعیین و آن را با عدد بطور دقیق مشخص کنید و تمام تمهیدات و مقدمات لازم را برای تحقق این اهداف بسنجید و فراهم کنید. فروش هدفمند، فروشی سرشار از سود و بهره وری خواهد بود.
13. خودتان و گروه تان را همواره از لحاظ دانش نوینِ فروش و به ویژه روانشناسی فروش به روز کنید و به ابزارهای مختلف فروش حرفه ای مجهز کنید.
14. اگر می خواهید تیم فروش تان به بازدهی و کارایی مورد نظرتان نزدیک تر شوند، دغدغه های مالیِ آنها را برطرف کنید و به شکلی برنامه ریزی کنید که آن ها با حوصله و به دور از استرس و در شرایط مطلوب بتوانند فروش داشته باشند.
15. شما تنها نیستید! بسیاری از رقیبان شما سعی دارند با استفاده از نقاط ضعفی که شما به آنها بی توجه هستید، گوی سبقت را از شما بربایند. رقیبان خود را بشناسید! با نقاط قوت و ضعف خودتان هم روبرو شوید، آنها را بپذیرید و در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعفِ خود بکوشید. در مقابل، با شناسایی نقاط ضعف حریف میتوانید بهتر از همیشه از نقاط قوت خود برای پیروزی و موفقیت استفاده کنید.
16. حتماً برای کارمندان فروش، کارشناسان فروش، مدیران فروش و تمام کارکنانی که به هر نحو در فرآیند فروش نقش دارند، پرداختِ بیشتر به صورت پِلکانی را در نظر بگیرید. به آن ها بطور دقیق بگویید که در مقابلِ چه مقدار فروش، چه مقدار درآمد خواهند داشت. در مورد اعداد و ارقام حجمِ فروش و میزانِ درآمد، به ت
یم فروش تان بطور شفاف اطلاع رسانی کنید. این اقدامات در بلندمدت میتوانند نقش تعیین کننده ای در بهبود عملکرد پرسنل و افزایش فروش داشته باشد.
17. مراقب باشید خودتان و تیم فروشتان درگیر مسائل حاشیه ای نشوید! تمرکز روی اهدافی که برای فروشتان ترسیم و تعیین کرده اید، رمز موفقیت شما در دستیابی به سود کلان و ایده آل است.
18. با استفاده از هدایا و اشانتیون های تشویق کننده و جذاب، انگیزهء خرید بیشتر را در مشتریان فعلی تان ایجاد کنید. البته مراقب باشید که این روش، جایگزین کیفیت محصولاتتان نشود، زیرا محصولات بی کیفیت، حتی با بهترین جوایز و اشانتیون ها هم فروش قابل توجهی نخواهند داشت.
19. چنانچه مدت هاست از شیوه ها و تکنیکهای فروش قدیمی استفاده می کنید و از حجم فروشتان راضی نیستید، در اسرع وقت روش های منسوخ و ناکارآمد را شناسایی کنید و کنار بگذارید و روش های اصولی و مناسب با وضعیت بازار را جایگزین کنید.
20. در دسترس باشید! یکی از اشتباهات بسیاری از مدیران فروش این است که تصور میکنند باید کمیاب و دور از دسترس باشند تا نزد مشتری ارزش و اعتبار کسب کنند. برعکس! مشتریان نیاز به تأمین کننده ای دارند که در دسترس بوده و در وقت و موقعیت مناسب بتواند نیازهای آنها را تأمین کند و محصولاتش را در حداقل زمان ممکن با بهترین کیفیت در اختیارشان قرار دهد.
21. کار مشتری را راه بیندازید! موانع درون سازمانی مانند کاغذبازی و به اصطلاح دوره چرخاندنِ مشتریان، نتیجه ای جز دل زدگی و شکل گیری افکار منفی و بدبینانه در ذهن مشتری و بی اعتماد شدن او ندارد. امروزه، موفق کسی است که بهتر، سریعتر و مؤثرتر از دیگران خدمات رسانی کند.
محمد غفاری
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
17. مراقب باشید خودتان و تیم فروشتان درگیر مسائل حاشیه ای نشوید! تمرکز روی اهدافی که برای فروشتان ترسیم و تعیین کرده اید، رمز موفقیت شما در دستیابی به سود کلان و ایده آل است.
18. با استفاده از هدایا و اشانتیون های تشویق کننده و جذاب، انگیزهء خرید بیشتر را در مشتریان فعلی تان ایجاد کنید. البته مراقب باشید که این روش، جایگزین کیفیت محصولاتتان نشود، زیرا محصولات بی کیفیت، حتی با بهترین جوایز و اشانتیون ها هم فروش قابل توجهی نخواهند داشت.
19. چنانچه مدت هاست از شیوه ها و تکنیکهای فروش قدیمی استفاده می کنید و از حجم فروشتان راضی نیستید، در اسرع وقت روش های منسوخ و ناکارآمد را شناسایی کنید و کنار بگذارید و روش های اصولی و مناسب با وضعیت بازار را جایگزین کنید.
20. در دسترس باشید! یکی از اشتباهات بسیاری از مدیران فروش این است که تصور میکنند باید کمیاب و دور از دسترس باشند تا نزد مشتری ارزش و اعتبار کسب کنند. برعکس! مشتریان نیاز به تأمین کننده ای دارند که در دسترس بوده و در وقت و موقعیت مناسب بتواند نیازهای آنها را تأمین کند و محصولاتش را در حداقل زمان ممکن با بهترین کیفیت در اختیارشان قرار دهد.
21. کار مشتری را راه بیندازید! موانع درون سازمانی مانند کاغذبازی و به اصطلاح دوره چرخاندنِ مشتریان، نتیجه ای جز دل زدگی و شکل گیری افکار منفی و بدبینانه در ذهن مشتری و بی اعتماد شدن او ندارد. امروزه، موفق کسی است که بهتر، سریعتر و مؤثرتر از دیگران خدمات رسانی کند.
محمد غفاری
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
آهن ربای جذب مشتریان باشید 🎯🎯
▪️هنگامی که در مورد یک کسب و کار صحبت میکنیم بلافاصله واژهای به آن چسبیده میشود و آن چیزی نیست به جز مشتریان؛ بله مشتریان کسب و کار. در واقع یک کسب و کار بدون مشتری هیچ معنایی ندارد و کسب و کار بدون مشتریان نمیتواند به هدف نهاییاش نائل شود. پس مشتریان یک کسب و کار بسیار مهم بوده و حائز اهمیت فراوان هستند. معمولا افراد زمانی که در دنیای اینترنت و وب یک کسب و کار را راهاندازی میکنند تصور میکند که با داشتن یک سایت و بعضا تبلیغات میتوانند مشتریان زیادی را جذب کنند، اما این موارد به تنهایی برای جذب مشتریان در دنیای پر رقابت و چالش برانگیز اینترنت کافی نیست. در ادامه راههایی را برای جذبو پیدا کردن مشتری توصیه میکنیم که مطمئنا به کارگیری آنها بسیار مثمرثمر بوده و خالی از فایده نیست پس با ما همراه شوید.
▪️اولین نکتهای که وجود دارد این است که بیش از هر چیزی شما باید دید درستی از مشتریان خود داشته باشید و مشتری ایدهآل خودتان را در ذهنتان مجسم و تعریف کنید. بیش از هر چیز باید به تمام سوالاتی که در این زمینه برایتان پیش میآید پاسخ داده و تمام ابهاماتتان را برطرف کنید. مثلا اگر مشتریان صنعتی دارید چه صنعتی هدف فعالیتهای بازاریابی شماست. کارکنان چه سطحی از سازمان محصول یا خدمات شما را مورد استفاده قرار میدهند. این مشتریان بیشتر در چه مکانهایی اقدام به خرید میکنند. معمولا چه زمان و چگونه اوقات فراغت خود را سپری میکنند و اطلاعاتی از این قبیل. پس اطلاعات خود را جمعآوری کنید تا از بین آنها راهی برای اطلاعرسانی در مورد نام و فعالیت خود به آنها بیابید.یک وبلاگ برای خودتان راهاندازی کنید و یا در گروههای تخصصی کسب و کارتان عضو شده و حضور فعال داشته باشید یا حتی میتوانید گروههایی را در رابطه با کسب و کارتان راهاندازی کنید. همه این موارد روشهایی عالی برای شناساندن شما به عنوان یک کارشناس در حوزه کسب وتخصصیتان هستند. توجه داشته باشید که تهیه و انتشار محتوا هم برای مشتریان فعلی و هم برای مشتریان بالقوه شما مناسب است. چرا که از طرفی نشان دهنده تخصص در حوزه کاری و تخصصی شماست و از طرف دیگر اطلاعات قابلی را برای افراد تامین میکند که در جستجوی محصولات و خدمات شما هستند. توجه داشته باشید که مشتری همیشه در پی کسی است که از مسائل خاص وی مطلع باشد.فرصتهای شبکه سازی را مغتنم شمارید.
▪️مردم ترجیح میدهند که همیشه با کسی رابطه کاری تجاری داشته باشند که وی را از قبل بشناسند. از این رو تا آنجا که میتوانید سعی بر گسترش ارتباطات خود داشته باشید و با سازمانهای حرفهای همکاری داشته باشید. در رویدادهای محلی که در اطراف محل کارتان برگزار میشود شرکت کنید تا مردم هم شما را بهتر بشناسند.
▪️رقبای کاریتان را بشناسید و فعالیتهای آنها را همیشه تحت نظر داشته باشید.
همیشه نگاهی به رقبای موفق خود داشته باشید، آنها برای به دست آوردن و جذب مشتری چه کارهایی را انجام میدهند. شاید شما بودجه زیادی برای فعالیتهای بازاریابی نداشته باشید، اما شاید بتوانید از برنامههای بازاریابی آنها درسهایی بگیرید که در کسب و کارتان به کار آید و یا با بررسی فعالیتهای رقبا نقاط قوت و ضعف آنها را پیدا کرده و از این فرصت برای سرمایهگذاری استفاده کنید. از این طریق میتوانید درصدی از سهم بازار را هم به دست آورید.
▪️چیزهای با ارزشی برای مشتریان خود داشته باشید.
هر کار یا خدمتی که انجام میدهید سعی کنید که آن کار را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و برای کارتان از صمیم قلب وقت و ارزش بگذارید. تا آنجا که میتوانید در کارتان محتوای با ارزش، مطلوب و با کیفیت در اختیار مشتریان قرار بدهید یا اگر کار دیگری دارید بحثی را به مشتریان ارائه کنید. همیشه برای به دست آوردن پول، باید پولی هزینه کرد. گاهی اوقات دادن بخشی از محصول یا خدمات برای کسب سود بیشتر میتواند در کسب و کار شما تاثیرگذار باشد. مثلا ارائه یک فایل چند صفحهای از کتابتان یا ارائه یک خبرنامه، چند توصیه خدماتی و مشاورهای میتواند موارد مناسبی از این قبیل فعالیتها باشد.
▪️در فهرستها جایی برای خود داشته باشید.
این امر موردی است که بسیاری از کسب و کارها از آن غافل میمانند و آن را فراموش میکنند. بسته به نوع کسب و کارتان گروههای محلی کسب و کار، اتاق بازرگانی یا منابع تلفنی از جمله منابعی هستند که نام، آدرس، شماره تماس و آدرس وب سایت شما باید در آنها ثبت شود و در اختیار افرادی باشد که ممکن است در جستجوی خدمات و محصولات شما باشند. سایتهایی مثل توییتر، گوگل، گوگل پلاس، فیسبوک و شبکههای اجتماعی را نیز فراموش نکنید.
▪️در همایشها و سمینارهای حوزه کسب و کارتان شرکت کنید.
شرکت در همایشها علاوه بر اینکه اطلاعات شما را بالا برده و شما را به روز نگه میدارد، بلکه از آنجا که هم
▪️هنگامی که در مورد یک کسب و کار صحبت میکنیم بلافاصله واژهای به آن چسبیده میشود و آن چیزی نیست به جز مشتریان؛ بله مشتریان کسب و کار. در واقع یک کسب و کار بدون مشتری هیچ معنایی ندارد و کسب و کار بدون مشتریان نمیتواند به هدف نهاییاش نائل شود. پس مشتریان یک کسب و کار بسیار مهم بوده و حائز اهمیت فراوان هستند. معمولا افراد زمانی که در دنیای اینترنت و وب یک کسب و کار را راهاندازی میکنند تصور میکند که با داشتن یک سایت و بعضا تبلیغات میتوانند مشتریان زیادی را جذب کنند، اما این موارد به تنهایی برای جذب مشتریان در دنیای پر رقابت و چالش برانگیز اینترنت کافی نیست. در ادامه راههایی را برای جذبو پیدا کردن مشتری توصیه میکنیم که مطمئنا به کارگیری آنها بسیار مثمرثمر بوده و خالی از فایده نیست پس با ما همراه شوید.
▪️اولین نکتهای که وجود دارد این است که بیش از هر چیزی شما باید دید درستی از مشتریان خود داشته باشید و مشتری ایدهآل خودتان را در ذهنتان مجسم و تعریف کنید. بیش از هر چیز باید به تمام سوالاتی که در این زمینه برایتان پیش میآید پاسخ داده و تمام ابهاماتتان را برطرف کنید. مثلا اگر مشتریان صنعتی دارید چه صنعتی هدف فعالیتهای بازاریابی شماست. کارکنان چه سطحی از سازمان محصول یا خدمات شما را مورد استفاده قرار میدهند. این مشتریان بیشتر در چه مکانهایی اقدام به خرید میکنند. معمولا چه زمان و چگونه اوقات فراغت خود را سپری میکنند و اطلاعاتی از این قبیل. پس اطلاعات خود را جمعآوری کنید تا از بین آنها راهی برای اطلاعرسانی در مورد نام و فعالیت خود به آنها بیابید.یک وبلاگ برای خودتان راهاندازی کنید و یا در گروههای تخصصی کسب و کارتان عضو شده و حضور فعال داشته باشید یا حتی میتوانید گروههایی را در رابطه با کسب و کارتان راهاندازی کنید. همه این موارد روشهایی عالی برای شناساندن شما به عنوان یک کارشناس در حوزه کسب وتخصصیتان هستند. توجه داشته باشید که تهیه و انتشار محتوا هم برای مشتریان فعلی و هم برای مشتریان بالقوه شما مناسب است. چرا که از طرفی نشان دهنده تخصص در حوزه کاری و تخصصی شماست و از طرف دیگر اطلاعات قابلی را برای افراد تامین میکند که در جستجوی محصولات و خدمات شما هستند. توجه داشته باشید که مشتری همیشه در پی کسی است که از مسائل خاص وی مطلع باشد.فرصتهای شبکه سازی را مغتنم شمارید.
▪️مردم ترجیح میدهند که همیشه با کسی رابطه کاری تجاری داشته باشند که وی را از قبل بشناسند. از این رو تا آنجا که میتوانید سعی بر گسترش ارتباطات خود داشته باشید و با سازمانهای حرفهای همکاری داشته باشید. در رویدادهای محلی که در اطراف محل کارتان برگزار میشود شرکت کنید تا مردم هم شما را بهتر بشناسند.
▪️رقبای کاریتان را بشناسید و فعالیتهای آنها را همیشه تحت نظر داشته باشید.
همیشه نگاهی به رقبای موفق خود داشته باشید، آنها برای به دست آوردن و جذب مشتری چه کارهایی را انجام میدهند. شاید شما بودجه زیادی برای فعالیتهای بازاریابی نداشته باشید، اما شاید بتوانید از برنامههای بازاریابی آنها درسهایی بگیرید که در کسب و کارتان به کار آید و یا با بررسی فعالیتهای رقبا نقاط قوت و ضعف آنها را پیدا کرده و از این فرصت برای سرمایهگذاری استفاده کنید. از این طریق میتوانید درصدی از سهم بازار را هم به دست آورید.
▪️چیزهای با ارزشی برای مشتریان خود داشته باشید.
هر کار یا خدمتی که انجام میدهید سعی کنید که آن کار را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و برای کارتان از صمیم قلب وقت و ارزش بگذارید. تا آنجا که میتوانید در کارتان محتوای با ارزش، مطلوب و با کیفیت در اختیار مشتریان قرار بدهید یا اگر کار دیگری دارید بحثی را به مشتریان ارائه کنید. همیشه برای به دست آوردن پول، باید پولی هزینه کرد. گاهی اوقات دادن بخشی از محصول یا خدمات برای کسب سود بیشتر میتواند در کسب و کار شما تاثیرگذار باشد. مثلا ارائه یک فایل چند صفحهای از کتابتان یا ارائه یک خبرنامه، چند توصیه خدماتی و مشاورهای میتواند موارد مناسبی از این قبیل فعالیتها باشد.
▪️در فهرستها جایی برای خود داشته باشید.
این امر موردی است که بسیاری از کسب و کارها از آن غافل میمانند و آن را فراموش میکنند. بسته به نوع کسب و کارتان گروههای محلی کسب و کار، اتاق بازرگانی یا منابع تلفنی از جمله منابعی هستند که نام، آدرس، شماره تماس و آدرس وب سایت شما باید در آنها ثبت شود و در اختیار افرادی باشد که ممکن است در جستجوی خدمات و محصولات شما باشند. سایتهایی مثل توییتر، گوگل، گوگل پلاس، فیسبوک و شبکههای اجتماعی را نیز فراموش نکنید.
▪️در همایشها و سمینارهای حوزه کسب و کارتان شرکت کنید.
شرکت در همایشها علاوه بر اینکه اطلاعات شما را بالا برده و شما را به روز نگه میدارد، بلکه از آنجا که هم
صنفیهای شما هم معمولا در این اماکن حضور دارند باعث شناساندن هر چه بیشتر شما میشود و حضور در چنین اماکنی بیشترین احتمال جذب مشتری را برای شما به همراه دارد.
▪️از رویدادهای مختلف حمایت کنید.
در پی اطلاع از رویدادهایی باشید که مشتریان بالقوه شما را دور هم جمع میکند و روشی برای حمایت و پشتیبانی از آن رویدادها پیدا کنید. این روش میتواند شامل در اختیار گذراندن بخشی از زمان شما، محصول یا خدمات شما یا حتی سرمایه مادی شما باشد که در عوض موجب مطرح شدن و معرفی نام شما مثلا در بیلبوردهای آنها شود. برای برقراری ارتباط بهتر و بیشتر بهتر است که خودتان هم در آن رویدادها حضور فیزیکی داشته باشید.
▪️مشتریانتان را همیشه پیگیری کنید.
یکی از مشکلات بزرگ کسب و کارها عدم پیگیری مشتریان است. زمانی که با یک مشتری روبهرو میشوید از پرس و جو در مورد علاقمندی نسبت به خدمات و محصولاتتان هراس نداشته باشید حتی اگر نه بگویند، تجربه با ارزشی در تولید محصول یا خدمت برتر عایدتان میشود و زمانی را برای پیگیری مجدد با آنها تنظیم کنید.
▪️سعی کنید همیشه نام و اطلاعاتتان را در دسترس قرار دهید تا در صورت لزوم خیلی سریع و راحت با شما ارتباط برقرار کنند از این طریق در زمان نیاز مطمئنا یکی از انتخابهایی خواهید بود که مورد بررسی قرار میگیرید.
▪️سعی کنید که زمانیکه یک فروش را از دست میدهید دلیل آن را پیدا کنید.
اگر کار شما به گونهای است که با مشتریان ارتباط دارید و تجربه کار کردن روی یک مشتری را دارید ولی پس از تلاشهای زیاد متوجه میشود که از شما خرید نکرده است.اگر باز هم تمایل به همکاری با شما دارد خیلی خوب است که از وی دلیل عدم خرید از خودتان را بپرسید. آیا محصول بهتری را پیدا کردهاند. آیا مساله قیمت بوده. آیا تصمیم به خرید به زمان دیگری موکول شده. برخی از مشتریان بالقوه ممکن است از این روش پیگیری شما خوششان بیاید و در آینده به شما مراجعه کنند.
سمیرا سعدی
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
▪️از رویدادهای مختلف حمایت کنید.
در پی اطلاع از رویدادهایی باشید که مشتریان بالقوه شما را دور هم جمع میکند و روشی برای حمایت و پشتیبانی از آن رویدادها پیدا کنید. این روش میتواند شامل در اختیار گذراندن بخشی از زمان شما، محصول یا خدمات شما یا حتی سرمایه مادی شما باشد که در عوض موجب مطرح شدن و معرفی نام شما مثلا در بیلبوردهای آنها شود. برای برقراری ارتباط بهتر و بیشتر بهتر است که خودتان هم در آن رویدادها حضور فیزیکی داشته باشید.
▪️مشتریانتان را همیشه پیگیری کنید.
یکی از مشکلات بزرگ کسب و کارها عدم پیگیری مشتریان است. زمانی که با یک مشتری روبهرو میشوید از پرس و جو در مورد علاقمندی نسبت به خدمات و محصولاتتان هراس نداشته باشید حتی اگر نه بگویند، تجربه با ارزشی در تولید محصول یا خدمت برتر عایدتان میشود و زمانی را برای پیگیری مجدد با آنها تنظیم کنید.
▪️سعی کنید همیشه نام و اطلاعاتتان را در دسترس قرار دهید تا در صورت لزوم خیلی سریع و راحت با شما ارتباط برقرار کنند از این طریق در زمان نیاز مطمئنا یکی از انتخابهایی خواهید بود که مورد بررسی قرار میگیرید.
▪️سعی کنید که زمانیکه یک فروش را از دست میدهید دلیل آن را پیدا کنید.
اگر کار شما به گونهای است که با مشتریان ارتباط دارید و تجربه کار کردن روی یک مشتری را دارید ولی پس از تلاشهای زیاد متوجه میشود که از شما خرید نکرده است.اگر باز هم تمایل به همکاری با شما دارد خیلی خوب است که از وی دلیل عدم خرید از خودتان را بپرسید. آیا محصول بهتری را پیدا کردهاند. آیا مساله قیمت بوده. آیا تصمیم به خرید به زمان دیگری موکول شده. برخی از مشتریان بالقوه ممکن است از این روش پیگیری شما خوششان بیاید و در آینده به شما مراجعه کنند.
سمیرا سعدی
#مقاله
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
اعجوبه بازاریابی آمریکا 🎯🎯
«چنانچه میکوشید، آیندهای را ترسیم کنید که در آن احساس امنیت و آسایش کنید، به اختیار خود آیندهای را نادیده خواهید گرفت که به احتمال زیاد رخ خواهد داد». *ست گودین
ستگودین همراه با نظرات خود ما را به چالش میکشد و از ما میخواهد تا فراتر از قاعدههای معمول وچارچوبها فکر کنیم. او از ما انتظار دارد که ذوق و هنر به خرج دهیم و گوش بازار را با هیاهیوی خود پر کنیم. او «بزرگترین بازاریاب آمریکا» به انتخاب امریکن وی، یکی از 25 ستاره اینترنتی به انتخاب فوربس، سخنرانی برجسته، استادی توانمند، بازیگری همهفن حریف و نویسندهای شیواسخن است که بیش از 14 کتاب نوشته و در همه آنها صحبت از تغییر و ضرورت عجیب و غریب بودن میکند. ست گودین را با عنوان سرباز شورشی، خیرهسر و در عین حال بسیار باهوش و باسواد بازاریابی میشناسند.
ست گودین، سرشار از ایدهها و افکار الهام بخش ناب است که میکوشیم گوشهای از اندیشههای او را تبیین کنیم.
ست گودین: وقایع نگاریهای یک ذهن خلاق
▪️قبل از آنکه آفتاب در پس کوهها غروب کند، تکانی به خود دهید
از نظر ست، زندگی مثل اسکی کردن است، حرکتی غیر یکنواخت در پستی و بلندیهای کوهستان سر به فلک کشیده که پراز پیچ تاب است. اسکی کردن به مهارت و تمرین نیازمند است و اسکی سواران باید از هوش موقعیتی و حرکتی بالایی برخوردار باشند، تا بتوانند در لحظه واکنش نشان دهند. هدف از اسکیسواری نه تنها رسیدن به پای تپهی برفگرفته و اتمام مسیر؛ بلکه لذت بردن از مسیر زیبا، به چالش کشیدن، حرکت، عبور از دشواریها، ابتکار عمل و رسیدن به کوهپایه قبل از غروب آفتاب است. یک اسکیسوار با هر حرکتی، ایدهای را منتشر میکند. اما هدف همیشه انتشار یک ایده نیست. گاهی هدف این است که تغییرات را عملیاتی کنیم. اسکیسوار بارها زمین میخورد تا زمین نخوردن را بیاموزد.
▪️اسب پیشانی سفید باشید نه همرنگ جماعت
چیزهای کسالت بار معمولاً به چشم نمیآیند، حال آنکه مردم نمیتوانند در خصوص محصولات و افراد شاخص و متمایز صحبت نکنند. ستگودین بر ویژگی فرصتیاب بودن تاکید ویژهای دارد و دنیا را معدنی غنی از فرصتهای ناب وبکر میداند. اوسوالی چالش برانگیز را مطرح میسازد. "چگونه جرات دارید به کم اکتفا کنید وقتی همه شرایط برای چشمگیر و عالی بودن فراهم است؟"
▪️موفقیت یک مهارت است
فلسفهی ستگودین در قبال موفقیت ساده است:" به عمل کار برآید." او موفق بودن را مهارتی میداند که قابل آموختن است اما کار میبرد. توصیه او این است که چیدمان مهرههای زندگی خود را از میان افراد موفق انتخاب کرده و حلقه یاران را با افراد اثرگذار تکمیل کنیم. گودین کمترین حُسن این کار را آموختن چم و خم موفقیت و راههای میانبر برای رسیدن به آن میداند. او ما را از تقلید کورکورانه نهی میکند، اما بر الگوبرداری آگاهانه تاکید دارد. چون به این شیوه میتوان راههایی را یافت که تا پیش از این از چشمانمان پنهان بودند. از نظر او افراد موفق استراتژی هوشمندانهای تدوین میکنند و نگرش اقدامگرا دارند، اما برای پیشرفت با دیگر افراد موفقیت طب هم مسیر میشوند.
▪️چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید بپذیریم که دنیا پوست انداخته است
ستگودین به خوبی متوجه تغییرات است، از نظر او دنیا مدام در حال کوچک و بزرگشدن است. امواج تغییر این جهان را فرا گرفته و انتخاب با ما است که موج سوار باشیم یا در آن غرق شویم. دنیا بزرگتر شده، چرا که به لطف پیشرفتها میتوان همه جا را دید. اما در عین حال میتوان گفت که دنیا در حال کوچک شدن است، به این دلیل که همه چیز در حال تخصصی شدن است. تخصصی شدن بویژه در بازار نمود بیشتری دارد و شرکتهای موفق میدانند که باید بازارهای تخصصی کوچک را هدف بگیرند تا به پیشرفتهای بزرگ دست یابند.
▪️صحنه نمایش بازاریابی نیز دچار تحولی جدی شده است
دیگر بحث قیمت، حرف اول را در بازار نمیزند. بلکه این تناسب، تخصص، تفاوت، و تولید ارزش است که اهمیت یافته است. بازاریابی امروز شکلی قبیلهای به خود گرفته است. قبیلهها کوچک، نزدیک، همخون و هم مسیر هستند. بنابراین اصل "کوچک زیبا است" در بازاریابی مدرن فراگیر شده است، پس باید مشتریانی را که متناسب با چشماندازمان نیستند قلم بگیریم.
توجه، گوهری ارزشمند در این بازار است وبه سختی بتوان در چنین اوضاع بهم ریختهای توجه مردم را به خود جلب کرد. پس باید با صدایی متفاوت با بازار صحبت کرد. به جای آنکه تلاش کنید خود را در دل غریبهها جا کنید، بکوشید تا با کسانی ارتباط بگیرید که دوست دارند صدایتان را بشنوند. این همان بازاریابی اجازهای است. یعنی قبل ازآنکه اجازهی ارتباط را نیافتهاید، پای خود را از گلیمتان درازتر نکنید. چون نتیجه مطلوبی نخواهید گرفت.بازاریابی از طریق تبلیغات دهان به دهان، گامی روبه جلو پیش میرود و امروز صحبت از انتشارویروسهای ایده است
«چنانچه میکوشید، آیندهای را ترسیم کنید که در آن احساس امنیت و آسایش کنید، به اختیار خود آیندهای را نادیده خواهید گرفت که به احتمال زیاد رخ خواهد داد». *ست گودین
ستگودین همراه با نظرات خود ما را به چالش میکشد و از ما میخواهد تا فراتر از قاعدههای معمول وچارچوبها فکر کنیم. او از ما انتظار دارد که ذوق و هنر به خرج دهیم و گوش بازار را با هیاهیوی خود پر کنیم. او «بزرگترین بازاریاب آمریکا» به انتخاب امریکن وی، یکی از 25 ستاره اینترنتی به انتخاب فوربس، سخنرانی برجسته، استادی توانمند، بازیگری همهفن حریف و نویسندهای شیواسخن است که بیش از 14 کتاب نوشته و در همه آنها صحبت از تغییر و ضرورت عجیب و غریب بودن میکند. ست گودین را با عنوان سرباز شورشی، خیرهسر و در عین حال بسیار باهوش و باسواد بازاریابی میشناسند.
ست گودین، سرشار از ایدهها و افکار الهام بخش ناب است که میکوشیم گوشهای از اندیشههای او را تبیین کنیم.
ست گودین: وقایع نگاریهای یک ذهن خلاق
▪️قبل از آنکه آفتاب در پس کوهها غروب کند، تکانی به خود دهید
از نظر ست، زندگی مثل اسکی کردن است، حرکتی غیر یکنواخت در پستی و بلندیهای کوهستان سر به فلک کشیده که پراز پیچ تاب است. اسکی کردن به مهارت و تمرین نیازمند است و اسکی سواران باید از هوش موقعیتی و حرکتی بالایی برخوردار باشند، تا بتوانند در لحظه واکنش نشان دهند. هدف از اسکیسواری نه تنها رسیدن به پای تپهی برفگرفته و اتمام مسیر؛ بلکه لذت بردن از مسیر زیبا، به چالش کشیدن، حرکت، عبور از دشواریها، ابتکار عمل و رسیدن به کوهپایه قبل از غروب آفتاب است. یک اسکیسوار با هر حرکتی، ایدهای را منتشر میکند. اما هدف همیشه انتشار یک ایده نیست. گاهی هدف این است که تغییرات را عملیاتی کنیم. اسکیسوار بارها زمین میخورد تا زمین نخوردن را بیاموزد.
▪️اسب پیشانی سفید باشید نه همرنگ جماعت
چیزهای کسالت بار معمولاً به چشم نمیآیند، حال آنکه مردم نمیتوانند در خصوص محصولات و افراد شاخص و متمایز صحبت نکنند. ستگودین بر ویژگی فرصتیاب بودن تاکید ویژهای دارد و دنیا را معدنی غنی از فرصتهای ناب وبکر میداند. اوسوالی چالش برانگیز را مطرح میسازد. "چگونه جرات دارید به کم اکتفا کنید وقتی همه شرایط برای چشمگیر و عالی بودن فراهم است؟"
▪️موفقیت یک مهارت است
فلسفهی ستگودین در قبال موفقیت ساده است:" به عمل کار برآید." او موفق بودن را مهارتی میداند که قابل آموختن است اما کار میبرد. توصیه او این است که چیدمان مهرههای زندگی خود را از میان افراد موفق انتخاب کرده و حلقه یاران را با افراد اثرگذار تکمیل کنیم. گودین کمترین حُسن این کار را آموختن چم و خم موفقیت و راههای میانبر برای رسیدن به آن میداند. او ما را از تقلید کورکورانه نهی میکند، اما بر الگوبرداری آگاهانه تاکید دارد. چون به این شیوه میتوان راههایی را یافت که تا پیش از این از چشمانمان پنهان بودند. از نظر او افراد موفق استراتژی هوشمندانهای تدوین میکنند و نگرش اقدامگرا دارند، اما برای پیشرفت با دیگر افراد موفقیت طب هم مسیر میشوند.
▪️چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید بپذیریم که دنیا پوست انداخته است
ستگودین به خوبی متوجه تغییرات است، از نظر او دنیا مدام در حال کوچک و بزرگشدن است. امواج تغییر این جهان را فرا گرفته و انتخاب با ما است که موج سوار باشیم یا در آن غرق شویم. دنیا بزرگتر شده، چرا که به لطف پیشرفتها میتوان همه جا را دید. اما در عین حال میتوان گفت که دنیا در حال کوچک شدن است، به این دلیل که همه چیز در حال تخصصی شدن است. تخصصی شدن بویژه در بازار نمود بیشتری دارد و شرکتهای موفق میدانند که باید بازارهای تخصصی کوچک را هدف بگیرند تا به پیشرفتهای بزرگ دست یابند.
▪️صحنه نمایش بازاریابی نیز دچار تحولی جدی شده است
دیگر بحث قیمت، حرف اول را در بازار نمیزند. بلکه این تناسب، تخصص، تفاوت، و تولید ارزش است که اهمیت یافته است. بازاریابی امروز شکلی قبیلهای به خود گرفته است. قبیلهها کوچک، نزدیک، همخون و هم مسیر هستند. بنابراین اصل "کوچک زیبا است" در بازاریابی مدرن فراگیر شده است، پس باید مشتریانی را که متناسب با چشماندازمان نیستند قلم بگیریم.
توجه، گوهری ارزشمند در این بازار است وبه سختی بتوان در چنین اوضاع بهم ریختهای توجه مردم را به خود جلب کرد. پس باید با صدایی متفاوت با بازار صحبت کرد. به جای آنکه تلاش کنید خود را در دل غریبهها جا کنید، بکوشید تا با کسانی ارتباط بگیرید که دوست دارند صدایتان را بشنوند. این همان بازاریابی اجازهای است. یعنی قبل ازآنکه اجازهی ارتباط را نیافتهاید، پای خود را از گلیمتان درازتر نکنید. چون نتیجه مطلوبی نخواهید گرفت.بازاریابی از طریق تبلیغات دهان به دهان، گامی روبه جلو پیش میرود و امروز صحبت از انتشارویروسهای ایده است
. به مردم داستانهای باورپذیر و جذاب بگویید و اصالت و صداقت را چاشنی امور کنید. مردم را ساده فرض نکنید، اما به روشهای ساده با آنها ارتباط برقرار کرده و سادهسازی را سرلوحهی راهبردهای خود قرار دهید.
به یاد داشته باشید که بازاریابی سودآورترین سرمایهگذاری است. از نظر ستگودین چنانچه بودجهای ثابت و سالیانه را به بازاریابی اختصاص دهید، در واقع بازاریابی را به عنوان هزینه در نظر گرفتهاید. اما بازاریابان حرفهای با نگاهی استراتژیک، در بازاریابی سرمایهگذاری میکنند.
بدانید، که خطر یک واقعیت است، اما ترس یک انتخاب است. بنابراین خطرات این سرمایهگذاری حیاتی، را به جان بخرید اما ترس را انتخاب نکنید تا بتوانید سرمایهگذاری سودآوری در این بخش کنید.
▪️کاری کنید که مردم دلشان برایتان تنگ شود
برندها باید کاری کنند که مخاطباشان طاقت دوریشان را نداشته باشند. ستگودین میگوید که از طریق ارتباط، تولید معنا و ارزش، ایجاد تفاوت، و مهم و چشمگیر بودن میتوان دل دیگران را بدست آورد.
▪️تنها جایگاه شایسته شما نه خوب بودن بلکه بهترین بودن است
ما وسازمانهایمان برای کافی بودن متولد نشدهایم، بلکه باید در اندیشهی عالی بودن باشیم. به قول ستگودین بهتر بودن و بهتر شدن، بهتر است. مردم بازارگردی میکنند و بهترینها را انتخاب میکنند و از میان بهترینها، باز بهترین را بر میگزینند. بهتربودن پدیدهای نسبی است، به این معنا که باید تلاش کنیم بازار طلایی خود را بیابیم و برای آنها بهترین باشیم. گودین در یکی از کتابهای خود، هفت دلیل برای عدم توفیق در بهترین شدن را بر میشمارد:
1)زمان از دست میرود
2) پول از دست میرود
3) میترسیم
4) چندان در راه خود جدی نیستیم
5) اشتیاق خود را از دست میدهیم وبه متوسط بودن قناعت میکنیم
6) روی موفقیت کوتاه مدت تمرکز میکنیم و نگاه کلان نداریم
7) از ابتدا راه غلط را میرویم و انتخاب درستی در مورد اینکه در چه حوزهای باید بهترین باشیم، نداریم.
▪️موفقیت سلسله مراتب دارد
سلسله مراتب در سازمانهای مدرن جایگاهی ندارد، اما قضیه در مورد موفقیت متفاوت است. موفقیت به منزلهی نردبانی به سوی ترقی است که 6 پله اصلی دارد: 1) نگرش 2) رویکرد 3 ) اهداف 4) استراتژی 5) تاکتیکها 6) اجرا
▪️عصر آینده، قرن ایده پراکنی خواهد بود
انسان از عصر شکار و زراعت به مرحله انقلاب صنعتی توسعه یافت، و حالا وارد دورانگذار دیگری به نام عصر ایده میشود. گودین برای روشن شدن بحث از کشور آمریکا مثال میزند. او میگوید که تلاش آمریکاییها در 100 سال نخست حیات این کشور نوپا این بود که مزارعی بزرگ داشته باشند و قدرت ازآن کسانی بود که بتوانند مزارع و کشتزارهای بزرگتری داشته باشند، در قرن بعدی ورق به نفع صنعت و فناوری چرخید و بحث این بود که چه کسی میتواند کارآمدترین و پربازدهترین مزارع را بوجود آورد. اما قرن سوم از نظر ستگودین، عصر تجارت ایده خواهد بود. او صاحبان مشاغل آینده، را تاجران ایده مینامد و موفقیت را از آن کسانی میداند که بتوانند ایدهپردازی کنند وایدههای پرورش یافته خود را درمیان مردم منتشر سازند. ایدههای منزوی محکوم به مرگ هستند، ایدهها موجوداتی دارای حیات و زنده هستند که برای رشد و بالندگی باید در هوای آزاد تنفس کنند و از کاسه سر بیرون آیند و درمیان مردم پخش شوند.
پرویز درگی
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
به یاد داشته باشید که بازاریابی سودآورترین سرمایهگذاری است. از نظر ستگودین چنانچه بودجهای ثابت و سالیانه را به بازاریابی اختصاص دهید، در واقع بازاریابی را به عنوان هزینه در نظر گرفتهاید. اما بازاریابان حرفهای با نگاهی استراتژیک، در بازاریابی سرمایهگذاری میکنند.
بدانید، که خطر یک واقعیت است، اما ترس یک انتخاب است. بنابراین خطرات این سرمایهگذاری حیاتی، را به جان بخرید اما ترس را انتخاب نکنید تا بتوانید سرمایهگذاری سودآوری در این بخش کنید.
▪️کاری کنید که مردم دلشان برایتان تنگ شود
برندها باید کاری کنند که مخاطباشان طاقت دوریشان را نداشته باشند. ستگودین میگوید که از طریق ارتباط، تولید معنا و ارزش، ایجاد تفاوت، و مهم و چشمگیر بودن میتوان دل دیگران را بدست آورد.
▪️تنها جایگاه شایسته شما نه خوب بودن بلکه بهترین بودن است
ما وسازمانهایمان برای کافی بودن متولد نشدهایم، بلکه باید در اندیشهی عالی بودن باشیم. به قول ستگودین بهتر بودن و بهتر شدن، بهتر است. مردم بازارگردی میکنند و بهترینها را انتخاب میکنند و از میان بهترینها، باز بهترین را بر میگزینند. بهتربودن پدیدهای نسبی است، به این معنا که باید تلاش کنیم بازار طلایی خود را بیابیم و برای آنها بهترین باشیم. گودین در یکی از کتابهای خود، هفت دلیل برای عدم توفیق در بهترین شدن را بر میشمارد:
1)زمان از دست میرود
2) پول از دست میرود
3) میترسیم
4) چندان در راه خود جدی نیستیم
5) اشتیاق خود را از دست میدهیم وبه متوسط بودن قناعت میکنیم
6) روی موفقیت کوتاه مدت تمرکز میکنیم و نگاه کلان نداریم
7) از ابتدا راه غلط را میرویم و انتخاب درستی در مورد اینکه در چه حوزهای باید بهترین باشیم، نداریم.
▪️موفقیت سلسله مراتب دارد
سلسله مراتب در سازمانهای مدرن جایگاهی ندارد، اما قضیه در مورد موفقیت متفاوت است. موفقیت به منزلهی نردبانی به سوی ترقی است که 6 پله اصلی دارد: 1) نگرش 2) رویکرد 3 ) اهداف 4) استراتژی 5) تاکتیکها 6) اجرا
▪️عصر آینده، قرن ایده پراکنی خواهد بود
انسان از عصر شکار و زراعت به مرحله انقلاب صنعتی توسعه یافت، و حالا وارد دورانگذار دیگری به نام عصر ایده میشود. گودین برای روشن شدن بحث از کشور آمریکا مثال میزند. او میگوید که تلاش آمریکاییها در 100 سال نخست حیات این کشور نوپا این بود که مزارعی بزرگ داشته باشند و قدرت ازآن کسانی بود که بتوانند مزارع و کشتزارهای بزرگتری داشته باشند، در قرن بعدی ورق به نفع صنعت و فناوری چرخید و بحث این بود که چه کسی میتواند کارآمدترین و پربازدهترین مزارع را بوجود آورد. اما قرن سوم از نظر ستگودین، عصر تجارت ایده خواهد بود. او صاحبان مشاغل آینده، را تاجران ایده مینامد و موفقیت را از آن کسانی میداند که بتوانند ایدهپردازی کنند وایدههای پرورش یافته خود را درمیان مردم منتشر سازند. ایدههای منزوی محکوم به مرگ هستند، ایدهها موجوداتی دارای حیات و زنده هستند که برای رشد و بالندگی باید در هوای آزاد تنفس کنند و از کاسه سر بیرون آیند و درمیان مردم پخش شوند.
پرویز درگی
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
4دلیل اشتباه برای راه اندازی یک کسب و کار جدید 🎯🎯
▪️به واقع آنچه که ناگفته باقی مانده است دلایل و اهدافی هستند که بر مبنای آنها شما نباید وارد یک عرصه ی جدید شده و سعی به کارآفرینی نمایید، این اهداف مواردی هستند که می توانند بلیطی یک طرفه به سمت جزیره ی شکست محسوب گردند و به یقین لازم است در صورت دنبال کردن آنها در تصمیم خود برای شروع تجارت شخصیتان تجدید نظر نمایید.
۱- تمایل به کسب شهرت
▪️نمی توان از این واقعیت اجتناب کرد که کارآفرینان در اصل نسل جدیدی از ستارگان و افراد مشهور محسوب می شوند، خصوصاً اگر حوزه ی فعالیت آنها مرتبط به دنیای تکنولوژی باشد. اما نباید فراموش کنید این افراد را موفقیتشان مشهور کرده است و شهرتشان عامل رسیدن به پیروزی نبوده است.
▪️اگر به دنبال کسب شهرت هستید راه های دیگری وجود دارند و می توانید برای حرکت در مسیرهای مرتبط به آنها برنامه ریزی نموده و در این راستا گام بردارید. کارآفرینی نیازمند داشتن ذهنی پویا و خلاق، برنامه ریزی و هدف گذاری جدی و موثر و از همه اینها از خود گذشتگی و سخت کوشی است. داشتن چنین شاخصه هایی می تواند شما را به قله های موفقیت و سپس شهرت برساند.
▪️اما اگر تفکری غیر از این دارید بهتر است در شروع استارت آپ خود تجدید نظر نمایید.
۲- می خواهم دنیا را نجات بدهم
▪️تقریباً هر یک از کمپانی هایی که به تازگی به موفقیت دست پیدا کرده اند و آوازه ی آنها در همه جا پیچیده است (خصوصاً شرکت های فعال در حوزه ی تکنولوژی) هدف اولیه شان در تیزرهای تبلیغاتی و شعارهای خود را بدل کردن دنیا به جایی بهتر جلوه می دهند، همگی آنها سعی می کنند بگویند در حال ساده تر کردن زندگی انسان ها هستند.
▪️هر چند آنچه قصد داریم بیان نماییم ممکن است تلخ به نظر برسد ولی نباید فراموش کنید چیزی که شرکت های یاد شده به صورت شعار و با سر و صدای زیاد به عنوان اهدف خود بیان می نمایند در اصل وظیفه ی بنیادها و نهادهای خیریه بوده و معمولاً آنها اینکار را با کمترین جنجال تبلیغاتی و حتی به صورت ناشناس انجام می دهند.
▪️نجات دادن دنیا و بدل کردن آن به زیستگاهی بهتر برای نسل بشریت یک ایده آل دست نیافتنی است نه یک پلن تجاری مستحکم، در اصل دنبال کردن چنین هدفی با روح دنیای تجارت در تضاد است.
▪️یک کسب و کار نوپا نیازمند هدف گذاری معین، استراتژی های پایدار و سرمایه ی اولیه ی معقول است تا بتواند رو به جلو حرکت کرده و به سود دهی برسد، پس از طی کردن این مراحل می توانید بخشی از انرژی خود را صرف امور خیریه نمایید ولی از ابتدا دنبال کردن چنین دیدگاهی به یقین منجر به شکست تان خواهد شد.
۳- می خواهم ثروتمند شوم
▪️همواره به خاطر داشته باشید هدف یک تجارت کسب درآمد و سرمایه ی بیشتر است ولی همه ی کارآفرینان جزیره و جت شخصی نخواهند داشت. ورود به دنیای کارآفرینی را نباید به معنی کسب ثروت یک شبه دانست بسیاری از افرادی که صاحب یک کسب و کار هستند زندگی و درآمدی بسیار معمولی را تجربه می نمایند.
▪️وارد شدن به یک فعالیت جدید با هدف کسب ثروت می تواند بسیار سریع سبب سرخوردگی شما شده و خیلی زود متقاعد شوید هرگز موفق نخواهید گشت. هدف گذاری های کوتاه مدت و گام به گام جلو رفتن و داشتن دیدگاهی منطقی از میزان کسب درآمد عامل پیروزی شما در مسیر پر پیچ و خم کارآفرینی خواهند بود.
۴- ایجاد شغل برای دیگران نباید هدف اول شما باشد
▪️اینکه بتوانید دیگران را استخدام کرده و به آنها حقوق دهید یک اتفاق بسیار خوشایند است، اما اینکار هدف و دلیل مناسبی برای شروع یک کار جدید نیست. در طول یک تجارت موفق شما به یقین با استخدام ها و اخراج های بسیاری سر و کار خواهید داشت ولی نباید فراموش کنید استخدام افراد هزینه هایی جدی را در پی دارد و منابع پرداختی مرتبط به این هزینه ها لازم است توسط عملکرد کارمند مربوطه تامین گردد در غیر اینصورت شکست شما حتمی خواهد بود.
▪️شروع یک استارت آپ با هدف ایجاد شغل برای دیگران و استخدام آنها بدون تامین منابع لازم و مستحکم بدون شک به موفقیت ختم نخواهد شد، در هر کسب و کاری اگر نیازی تعریف شد یا بوجود آمد بر مبنای آن نیاز می توان دست به جذب کارمندان جدید زد.
▪️در یک دنیای بی نقص کسب و کارها شاید بتوانند دنیا را عوض نمایند، برای هزاران نفر شغل ایجاد کنند و… اما اینها اهداف عالی هستند و دست یافتن به همگی شان به صورت یکجا شاید برای بسیاری از ما امکان پذیر نباشد، در یک تجارت باید اهداف پشت هم و ک
وتاه مدت را دنبال کرد و پله پله پیشرفت نمود.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
▪️به واقع آنچه که ناگفته باقی مانده است دلایل و اهدافی هستند که بر مبنای آنها شما نباید وارد یک عرصه ی جدید شده و سعی به کارآفرینی نمایید، این اهداف مواردی هستند که می توانند بلیطی یک طرفه به سمت جزیره ی شکست محسوب گردند و به یقین لازم است در صورت دنبال کردن آنها در تصمیم خود برای شروع تجارت شخصیتان تجدید نظر نمایید.
۱- تمایل به کسب شهرت
▪️نمی توان از این واقعیت اجتناب کرد که کارآفرینان در اصل نسل جدیدی از ستارگان و افراد مشهور محسوب می شوند، خصوصاً اگر حوزه ی فعالیت آنها مرتبط به دنیای تکنولوژی باشد. اما نباید فراموش کنید این افراد را موفقیتشان مشهور کرده است و شهرتشان عامل رسیدن به پیروزی نبوده است.
▪️اگر به دنبال کسب شهرت هستید راه های دیگری وجود دارند و می توانید برای حرکت در مسیرهای مرتبط به آنها برنامه ریزی نموده و در این راستا گام بردارید. کارآفرینی نیازمند داشتن ذهنی پویا و خلاق، برنامه ریزی و هدف گذاری جدی و موثر و از همه اینها از خود گذشتگی و سخت کوشی است. داشتن چنین شاخصه هایی می تواند شما را به قله های موفقیت و سپس شهرت برساند.
▪️اما اگر تفکری غیر از این دارید بهتر است در شروع استارت آپ خود تجدید نظر نمایید.
۲- می خواهم دنیا را نجات بدهم
▪️تقریباً هر یک از کمپانی هایی که به تازگی به موفقیت دست پیدا کرده اند و آوازه ی آنها در همه جا پیچیده است (خصوصاً شرکت های فعال در حوزه ی تکنولوژی) هدف اولیه شان در تیزرهای تبلیغاتی و شعارهای خود را بدل کردن دنیا به جایی بهتر جلوه می دهند، همگی آنها سعی می کنند بگویند در حال ساده تر کردن زندگی انسان ها هستند.
▪️هر چند آنچه قصد داریم بیان نماییم ممکن است تلخ به نظر برسد ولی نباید فراموش کنید چیزی که شرکت های یاد شده به صورت شعار و با سر و صدای زیاد به عنوان اهدف خود بیان می نمایند در اصل وظیفه ی بنیادها و نهادهای خیریه بوده و معمولاً آنها اینکار را با کمترین جنجال تبلیغاتی و حتی به صورت ناشناس انجام می دهند.
▪️نجات دادن دنیا و بدل کردن آن به زیستگاهی بهتر برای نسل بشریت یک ایده آل دست نیافتنی است نه یک پلن تجاری مستحکم، در اصل دنبال کردن چنین هدفی با روح دنیای تجارت در تضاد است.
▪️یک کسب و کار نوپا نیازمند هدف گذاری معین، استراتژی های پایدار و سرمایه ی اولیه ی معقول است تا بتواند رو به جلو حرکت کرده و به سود دهی برسد، پس از طی کردن این مراحل می توانید بخشی از انرژی خود را صرف امور خیریه نمایید ولی از ابتدا دنبال کردن چنین دیدگاهی به یقین منجر به شکست تان خواهد شد.
۳- می خواهم ثروتمند شوم
▪️همواره به خاطر داشته باشید هدف یک تجارت کسب درآمد و سرمایه ی بیشتر است ولی همه ی کارآفرینان جزیره و جت شخصی نخواهند داشت. ورود به دنیای کارآفرینی را نباید به معنی کسب ثروت یک شبه دانست بسیاری از افرادی که صاحب یک کسب و کار هستند زندگی و درآمدی بسیار معمولی را تجربه می نمایند.
▪️وارد شدن به یک فعالیت جدید با هدف کسب ثروت می تواند بسیار سریع سبب سرخوردگی شما شده و خیلی زود متقاعد شوید هرگز موفق نخواهید گشت. هدف گذاری های کوتاه مدت و گام به گام جلو رفتن و داشتن دیدگاهی منطقی از میزان کسب درآمد عامل پیروزی شما در مسیر پر پیچ و خم کارآفرینی خواهند بود.
۴- ایجاد شغل برای دیگران نباید هدف اول شما باشد
▪️اینکه بتوانید دیگران را استخدام کرده و به آنها حقوق دهید یک اتفاق بسیار خوشایند است، اما اینکار هدف و دلیل مناسبی برای شروع یک کار جدید نیست. در طول یک تجارت موفق شما به یقین با استخدام ها و اخراج های بسیاری سر و کار خواهید داشت ولی نباید فراموش کنید استخدام افراد هزینه هایی جدی را در پی دارد و منابع پرداختی مرتبط به این هزینه ها لازم است توسط عملکرد کارمند مربوطه تامین گردد در غیر اینصورت شکست شما حتمی خواهد بود.
▪️شروع یک استارت آپ با هدف ایجاد شغل برای دیگران و استخدام آنها بدون تامین منابع لازم و مستحکم بدون شک به موفقیت ختم نخواهد شد، در هر کسب و کاری اگر نیازی تعریف شد یا بوجود آمد بر مبنای آن نیاز می توان دست به جذب کارمندان جدید زد.
▪️در یک دنیای بی نقص کسب و کارها شاید بتوانند دنیا را عوض نمایند، برای هزاران نفر شغل ایجاد کنند و… اما اینها اهداف عالی هستند و دست یافتن به همگی شان به صورت یکجا شاید برای بسیاری از ما امکان پذیر نباشد، در یک تجارت باید اهداف پشت هم و ک
وتاه مدت را دنبال کرد و پله پله پیشرفت نمود.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
گاهی وقتا لازمه ... 🎯🎯
گاهی وقتا لازمه مثل یک رهبر ارکستر رفتار کنیم :
به همه پشت کنیم و مشغول کار خودمون باشیم
چون درست بعد از اینکه کارمون تموم شد ، همه ی اون کسانی که بهشون پشت کرده بودیم
مجبورن بلند بشن و تشویقمون کنن .
#جملات_پر_مفهوم
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
گاهی وقتا لازمه مثل یک رهبر ارکستر رفتار کنیم :
به همه پشت کنیم و مشغول کار خودمون باشیم
چون درست بعد از اینکه کارمون تموم شد ، همه ی اون کسانی که بهشون پشت کرده بودیم
مجبورن بلند بشن و تشویقمون کنن .
#جملات_پر_مفهوم
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
40 شاه کلید TRIZ به زبان ضرب المثلهای ایرانی 🎯🎯
به نظر می آید که مفاهیم
خلاقانه TRIZ که یک تکنیک روسی برای نظام مند کردن اندیشه مخترعین در حل خلاقانه مسائل است، قبلاً در فرهنگ ما ایرانیان وجود داشته که بر سر زبان ها بصورت ضرب المثل نسل به نسل منتقل شده و بر رفتار و کردار ما اثرگذار بوده است، ولی ما به آنها بعنوان یک نظام یکپارچه مانند سیستم نوآوری نظام یافته توجه نداشته ایم.
چینی ها نیز معتقدند که به ٣۶ اصل از این اصول چهل گانه به گونه ای در استراتژی های جنگی خود در گذشته دست یافته اند.. اما هنر آقای گنریش آلتشولر مبتکر TRIZ در نظام مند کردن این اصول بگونه ای خلاقانه بوده است. در ذیل گزیده ای از ضرب المثل های ایرانی بر اساس مفاهیم نوآوری نظام یافته( TRIZ) ارائه می گردد :
اصل 1) تقسیم - قطعه قطعه کردن: " قطره قطره جمع گردد، وآنگهی دریا شود"
اصل 2) جداسازی قسمت مفید: " بنگر که چه میگوید، منگر که میگوید "
اصل 3) تغییر در قسمتی یا کیفیت موضعی: " هر چیز به جای خویش نیکو ست "
اصل 4) عدم تقارن: " در شهر کوران، مرد یک چشم پادشاه است "
اصل 5) ترکیب و ادغام کردن: " آری! به اتفاق، جهان میتوان گرفت "
اصل 6) جامعیت : " با یک تیر دو نشان زدن " ، "هم فاله و هم تماشا ! "
اصل 7) تو در تو: " زیر کاسه نیم کاسهای است "
اصل 8) بالانس کردن: " مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد "
اصل 9) پیشگیری: "علاج واقعه قبل از وقوع باید نمود"
اصل 10) آماده سازی از قبل: " تا تنور گرم است نانت را بزن"
اصل 11) حفاظت پیشاپیش: " چراغ از بهر تاریکی نگه دار"
اصل 12) هم سطح بودن: " هر چقدر پول بدهی آش میخوری "
اصل 13) معکوس بودن: " دیگران کاشتند ما خوردیم، ما میکاریم دیگران بخورند !" یا "گهی پشت به زین و گهی زین به پشت"
اصل 14) کروی ساختن: " هر گردی گردو نیست "
اصل 15) پویایی: " از تو حرکت از خدا برکت "
اصل 16) انجام تقریبی: "تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل "
اصل 17) حرکت به بعدی جدید: " هر سکهای، دو رو دارد "
اصل 18) لرزش و ارتعاش: " قرض، به لرزش نمیارزد "
اصل 19) اقدام تکراری: " نوکه اومد به ببازار کهنه می شه دلازار !"
اصل 20) تداوم کنش مفید:"میاسای ز آموختن یک زمان"
اصل 21) زود انجام دادن: " اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده ! "
اصل 22) تبدیل ضرر به سود: "گر صبر کنی زغوره حلوا سازیم"
اصل 23) بازخورد: " اول بچش، بعد بگو بی نمکه ! "
اصل 24) میانجی: " بیوزیر کار راست نیاید"
اصل 25) خدمت دهی به خود: " کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ! "
اصل 26) کپی کردن: " وقتی مادر نباشه با زن بابا باید ساخت "
اصل 27) جنس ارزان کم دوام: " هیچ گرانی بیحکمت نیست و هیچ ارزانی بیعلت نیست "
اصل 28) تغییر سیستم مکانیکی: " کلاغ برایم خبر آورد "
اصل 29) استفاده از فشار آب و هوا: "آب توی آسیاب کسی ریختن"
اصل 30) پرده نازک و منعطف: " پرده از روی کاری برداشتن"
اصل 31) مواد متخلخل: " گاهی از سوراخ سوزن تو میره گاهی هم از دروازه تو نمیره ! "
اصل 32) تغییر رنگ: " رنگش را ببین حالش را بپرس "
اصل 33) همگن و همجنس بودن: " بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند "
اصل 34) رد کردن و بازسازی:"مرحمی روی زخم کسی گذاشتن"
اصل 35) تغییر پارامتر: "مرغ همسایه غازه !""
اصل 36) تغییر فاز: " هنوز غوره نشده مویز شده !"
اصل 37) انبساط حرارتی: " نفسش از جای گرم در میاد !"
اصل 38) اکسید کننده های قوی: " باد خزان بلا میآورد"
اصل 39) محیط خنثی: " خاموشی گوهر است "
اصل 40) مواد مرکب: " آش شله قلمکار "
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
به نظر می آید که مفاهیم
خلاقانه TRIZ که یک تکنیک روسی برای نظام مند کردن اندیشه مخترعین در حل خلاقانه مسائل است، قبلاً در فرهنگ ما ایرانیان وجود داشته که بر سر زبان ها بصورت ضرب المثل نسل به نسل منتقل شده و بر رفتار و کردار ما اثرگذار بوده است، ولی ما به آنها بعنوان یک نظام یکپارچه مانند سیستم نوآوری نظام یافته توجه نداشته ایم.
چینی ها نیز معتقدند که به ٣۶ اصل از این اصول چهل گانه به گونه ای در استراتژی های جنگی خود در گذشته دست یافته اند.. اما هنر آقای گنریش آلتشولر مبتکر TRIZ در نظام مند کردن این اصول بگونه ای خلاقانه بوده است. در ذیل گزیده ای از ضرب المثل های ایرانی بر اساس مفاهیم نوآوری نظام یافته( TRIZ) ارائه می گردد :
اصل 1) تقسیم - قطعه قطعه کردن: " قطره قطره جمع گردد، وآنگهی دریا شود"
اصل 2) جداسازی قسمت مفید: " بنگر که چه میگوید، منگر که میگوید "
اصل 3) تغییر در قسمتی یا کیفیت موضعی: " هر چیز به جای خویش نیکو ست "
اصل 4) عدم تقارن: " در شهر کوران، مرد یک چشم پادشاه است "
اصل 5) ترکیب و ادغام کردن: " آری! به اتفاق، جهان میتوان گرفت "
اصل 6) جامعیت : " با یک تیر دو نشان زدن " ، "هم فاله و هم تماشا ! "
اصل 7) تو در تو: " زیر کاسه نیم کاسهای است "
اصل 8) بالانس کردن: " مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد "
اصل 9) پیشگیری: "علاج واقعه قبل از وقوع باید نمود"
اصل 10) آماده سازی از قبل: " تا تنور گرم است نانت را بزن"
اصل 11) حفاظت پیشاپیش: " چراغ از بهر تاریکی نگه دار"
اصل 12) هم سطح بودن: " هر چقدر پول بدهی آش میخوری "
اصل 13) معکوس بودن: " دیگران کاشتند ما خوردیم، ما میکاریم دیگران بخورند !" یا "گهی پشت به زین و گهی زین به پشت"
اصل 14) کروی ساختن: " هر گردی گردو نیست "
اصل 15) پویایی: " از تو حرکت از خدا برکت "
اصل 16) انجام تقریبی: "تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل "
اصل 17) حرکت به بعدی جدید: " هر سکهای، دو رو دارد "
اصل 18) لرزش و ارتعاش: " قرض، به لرزش نمیارزد "
اصل 19) اقدام تکراری: " نوکه اومد به ببازار کهنه می شه دلازار !"
اصل 20) تداوم کنش مفید:"میاسای ز آموختن یک زمان"
اصل 21) زود انجام دادن: " اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده ! "
اصل 22) تبدیل ضرر به سود: "گر صبر کنی زغوره حلوا سازیم"
اصل 23) بازخورد: " اول بچش، بعد بگو بی نمکه ! "
اصل 24) میانجی: " بیوزیر کار راست نیاید"
اصل 25) خدمت دهی به خود: " کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ! "
اصل 26) کپی کردن: " وقتی مادر نباشه با زن بابا باید ساخت "
اصل 27) جنس ارزان کم دوام: " هیچ گرانی بیحکمت نیست و هیچ ارزانی بیعلت نیست "
اصل 28) تغییر سیستم مکانیکی: " کلاغ برایم خبر آورد "
اصل 29) استفاده از فشار آب و هوا: "آب توی آسیاب کسی ریختن"
اصل 30) پرده نازک و منعطف: " پرده از روی کاری برداشتن"
اصل 31) مواد متخلخل: " گاهی از سوراخ سوزن تو میره گاهی هم از دروازه تو نمیره ! "
اصل 32) تغییر رنگ: " رنگش را ببین حالش را بپرس "
اصل 33) همگن و همجنس بودن: " بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند "
اصل 34) رد کردن و بازسازی:"مرحمی روی زخم کسی گذاشتن"
اصل 35) تغییر پارامتر: "مرغ همسایه غازه !""
اصل 36) تغییر فاز: " هنوز غوره نشده مویز شده !"
اصل 37) انبساط حرارتی: " نفسش از جای گرم در میاد !"
اصل 38) اکسید کننده های قوی: " باد خزان بلا میآورد"
اصل 39) محیط خنثی: " خاموشی گوهر است "
اصل 40) مواد مرکب: " آش شله قلمکار "
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
پیش بینی های دکتر ایمانی راد در سال 95 🎯🎯
1- در سال 95 شاهد افزایش قیمت نفت حداکثر تا 60 دلار خواهیم بود .
2- درآمد نفت ایران درسال 95 برابر 30 میلیارد دلار است .
3- انضباط مالی و پولی ایران در سال 95 ادامه پیدا می کند .
4- تولید کنندگان در شرایط پساتحریم ریسک زیادی نکنند
5- قیمت ارز برای سال 95 نه تنها کاهش بلکه افزایش می یابد.
6- صادرات ،شاه کلید حل مشکلات بنگاههای اقتصادی ایران است.
7- نرخ تورم سال 95 در حدود 15 درصد است.
8- صنایعی که نیازمند حجم نقدینگی بالا هستند در سال 95 با مشکلات جدی روبرویند .
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
1- در سال 95 شاهد افزایش قیمت نفت حداکثر تا 60 دلار خواهیم بود .
2- درآمد نفت ایران درسال 95 برابر 30 میلیارد دلار است .
3- انضباط مالی و پولی ایران در سال 95 ادامه پیدا می کند .
4- تولید کنندگان در شرایط پساتحریم ریسک زیادی نکنند
5- قیمت ارز برای سال 95 نه تنها کاهش بلکه افزایش می یابد.
6- صادرات ،شاه کلید حل مشکلات بنگاههای اقتصادی ایران است.
7- نرخ تورم سال 95 در حدود 15 درصد است.
8- صنایعی که نیازمند حجم نقدینگی بالا هستند در سال 95 با مشکلات جدی روبرویند .
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
نکات کلیدی حفظ در مورد مشتریان 🎯🎯
1) هزینه جذب یک مشتری جدید، بین پنج تا 11 برابر نگهداری یکمشتری قدیم است.
2) برای افزایش دو درصدی مشتری، باید 10 درصد هزینه کرد.
3) ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری، در حکم فرار 100 مشتری دیگر است.
4) رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیت های بعدی شرکت هاست.
5) رضایت مشتری، مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سودآوری، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و... می باشد.
6) ارزشمندترین دارایی هر سازمان، اعتماد و اطمینان مشتریان است.
7) انتخاب مشتری دایمی و وفادار، تنها شرط بقای دایمی و استمرارفعالیت های کارآمد هر شرکتی است.
8) مدیران ارشد باید شخصا الگوی پایبندی در قبال رضایت مشتریباشند.
9) برای جلب اعتماد مشتریان، کمتر از توان خود قول بدهید و بیشتر از قولی که داده اید، عمل کنید.
10) معادل 98 درصد مشتریان ناراضی، بدون شکایت به سمت رقبا میروند.
11) احتمال این که مشتریان کاملاً راضی (شاد) مجدداً از شرکت شماخرید کنند، شش برابر مشتریان فقط راضی است.
12) گوش دادن به شکایت مشتری 90 درصد کار است و حل کردن آن هفت درصد و پیگیری برای اطلاع از راضی شدن مشتری هم سه درصد دیگر است.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
1) هزینه جذب یک مشتری جدید، بین پنج تا 11 برابر نگهداری یکمشتری قدیم است.
2) برای افزایش دو درصدی مشتری، باید 10 درصد هزینه کرد.
3) ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری، در حکم فرار 100 مشتری دیگر است.
4) رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیت های بعدی شرکت هاست.
5) رضایت مشتری، مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سودآوری، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و... می باشد.
6) ارزشمندترین دارایی هر سازمان، اعتماد و اطمینان مشتریان است.
7) انتخاب مشتری دایمی و وفادار، تنها شرط بقای دایمی و استمرارفعالیت های کارآمد هر شرکتی است.
8) مدیران ارشد باید شخصا الگوی پایبندی در قبال رضایت مشتریباشند.
9) برای جلب اعتماد مشتریان، کمتر از توان خود قول بدهید و بیشتر از قولی که داده اید، عمل کنید.
10) معادل 98 درصد مشتریان ناراضی، بدون شکایت به سمت رقبا میروند.
11) احتمال این که مشتریان کاملاً راضی (شاد) مجدداً از شرکت شماخرید کنند، شش برابر مشتریان فقط راضی است.
12) گوش دادن به شکایت مشتری 90 درصد کار است و حل کردن آن هفت درصد و پیگیری برای اطلاع از راضی شدن مشتری هم سه درصد دیگر است.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
Forwarded from Deleted Account
چرا شخصیت های نه چندان دوست داشتنی به موفقیتهای بزرگ می رسند 🎯🎯
▪️شخصیت های نه چندان دوست داشتنی که دنیا را با هوش سرشار خود متحول کرده اند کم نیستند. شاید برجسته ترین آنها استیو جابز فقید باشد که جدای از بدنامی اش به خاطر داد زدن بر سر کارمندان و ناسزاهایی که به آنها و کارشان می گفته، اپل را به یکی از موفق ترین شرکت های دنیا تبدیل کرد.
▪️شاید شما هم فکر کنید اینگونه افراد با اخلاق و روحیات زننده ای که دارند، به خاطر هوش، خلاقیت، و توانایی شان در رسیدن به ایده های جذاب تر نسبت به اطرافیان خود به موفقیت می رسند. اما پژوهش های تازه حکایت از حقیقت دیگری دارند که در ادامه می توانید آن را از نظر بگذرانید.
▪️به نظر می رسد اینگونه شخصیت ها به جای آنکه از هوش یا خلاقیت بیشتری برخوردار باشند، صرفاً در به کرسی نشاندن ایده های خود و تحمیل آنها به دیگران عملکرد بهتری دارند؛ حتی وقتی نگاه ها به ایده های تازه یا متفاوت آنها با ترس یا تردید همراه باشد.
▪️ساموئل هانتر و لیلی کوشنبری، محققان این پژوهش، برای تحقیق خود روی افرادی متمرکز شدند که در عاملی تحت عنوان «مقبولیت» امتیاز پایینی داشته اند. انسان های نامقبول، آنگونه که تعریف مورد استفاده ی پژوهشگران می گوید، اهل بحث و جدل، از خود راضی، تهاجمی، خودرأی و ناسازگار هستند.
▪️در اولین آزمایش از دو آزمایش انجام شده، از حدود ۲۰۰ دانشجوی دوره ی لیسانس آزمون هایی به عمل آمد که به سنجش شخصیت و توانایی آنها در پیدا کردن کاربردهای جدید برای اشیای معمولی می پرداختند. از آنها درخواست می شد معدل و نمره ی آزمون استعداد تحصیلات تکمیلی خود را نیز ارائه دهند تا پژوهشگران بتوانند توانایی های شناختی و دستاورد های آکادمیک آنها را نیز اندازه گیری کنند.
▪️نحوه ی کار به این ترتیب بود که از همه ی دانشجویان خواسته می شد به تنهایی و ظرف ۱۰ دقیقه راه حلی برای یک مشکل بازاریابی پیدا کنند. سپس پژوهشگران آنها را به گروه های ۳ تایی تقسیم می کردند و از آنها می خواستند این بار به صورت گروهی و ظرف ۲۰ دقیقه یک طرح بازاریابی آماده کنند.
▪️همانگونه که تصور می شد، مقبول یا نامقبول بودن شخصیت دانشجوها هیچ ارتباطی با میزان خلاقیت آنها به صورت انفرادی نداشت. اما وقتی پای کار گروهی به میان می آمد، احتمال اینکه دانشجویان ناسازگار بتوانند ایده های خود را به راه حل نهایی تحمیل کنند به اندازه ی چشمگیری بیشتر بود؛ به ویژه اگر دیگر اعضای گروه نیز ناسازگار محسوب می شدند.
▪️در آزمایش دوم، پژوهشگران قصد داشتند ببینند آیا وضعیت انسان های نامقبول در بافتار گروهی خاصی بدتر می شود یا نه. این بار از ۳۰۰ دانشجو خواسته شد به صورت انفرادی راجع به انتخاب یک هدیه به نتیجه برسند. سپس آنها را روبروی یک رایانه می نشاندند و به آنها گفته می شد قرار است در این مورد با دو شرکت کننده ی دیگر نیز در یک چت روم آنلاین به گفتگو بپردازند.
▪️اما شرکت کنندگان نمی دانستند که طرف های مقابلشان در چت روم، در واقع برای پژوهشگران این تحقیق کار می کنند و به آنها گفته شده به ایده های شرکت کننده ی مورد نظر بازخور مثبت یا منفی بدهند. سپس از شرکت کنندگان خواسته می شد در همان گروه ها، در مورد ویژگی های خوابگاه های دانشجویی آینده به ایده های تازه ای برسند. یک بار دیگر از مشارکت کنندگان قلابی پژوهش خواسته شده بود بازخورهای مثبت یا منفی بدهند و ایده های خلاقانه یا غیرخلاقانه ی خود را نیز ارائه دهند.
▪️این بار نیز ناسازگاری افراد روی توانایی آنها در دستیابی به ایده های تازه تأثیری نداشت. اما دانشجویان ناسازگار، در مواجهه با ایده های خلاقانه و بازخور های منفی از سوی طرف صحبت قلابی خود، بر ایده های خود پافشاری بیشتری می کردند.
▪️به بیان دیگر، شخصیت های نامقبول با این احتمال که کسی ممکن است ایده هایشان را دوست نداشته باشد چندان تحت تأثیر قرار نمی گیرند. جالب اینجاست که این، از طرف دیگر به آن معناست که در محیط های موافق، مقبولیت می تواند مفید باشد چرا که انسان های سازگار بیشتر بازخور های مثبت را پذیرا می شوند.
▪️خیلی وقت ها این بحث در محافل مختلف در می گیرد که شخصیت های منفور در کسب و کار عملکرد بهتری دارند یا شخصیت های دوست داشتنی. این یافته ها نیز عمق بیشتری به این بحث ها می بخشند. طبق نتایج پژوهش یادشده، اینگونه نیست که شخصیت های منفور اما موفق دنیای کسب و کار لزوماً باهوش تر یا خلاق تر از بقیه باشند. مسئله اینجاست که آنها در مواجهه با دیگر همکاران خلاق و سرسخت خود کوتاه نمی آیند.
▪️پژوهشگران این تحقیق در عین حال اذعان می کنند که تحقیقشان محدودیت هایی نیز دارد؛ از جمله اینکه تنها روی دانشجویان جوان متمرکز بوده است. به همین دلیل است که یافته های آنها ممکن است در مورد عموم مردم صدق نکند. همچنین مشخص نیست آیا ناسازگاری در درازمدت مفید واقع می شود یا نه، یا اینکه مث
▪️شخصیت های نه چندان دوست داشتنی که دنیا را با هوش سرشار خود متحول کرده اند کم نیستند. شاید برجسته ترین آنها استیو جابز فقید باشد که جدای از بدنامی اش به خاطر داد زدن بر سر کارمندان و ناسزاهایی که به آنها و کارشان می گفته، اپل را به یکی از موفق ترین شرکت های دنیا تبدیل کرد.
▪️شاید شما هم فکر کنید اینگونه افراد با اخلاق و روحیات زننده ای که دارند، به خاطر هوش، خلاقیت، و توانایی شان در رسیدن به ایده های جذاب تر نسبت به اطرافیان خود به موفقیت می رسند. اما پژوهش های تازه حکایت از حقیقت دیگری دارند که در ادامه می توانید آن را از نظر بگذرانید.
▪️به نظر می رسد اینگونه شخصیت ها به جای آنکه از هوش یا خلاقیت بیشتری برخوردار باشند، صرفاً در به کرسی نشاندن ایده های خود و تحمیل آنها به دیگران عملکرد بهتری دارند؛ حتی وقتی نگاه ها به ایده های تازه یا متفاوت آنها با ترس یا تردید همراه باشد.
▪️ساموئل هانتر و لیلی کوشنبری، محققان این پژوهش، برای تحقیق خود روی افرادی متمرکز شدند که در عاملی تحت عنوان «مقبولیت» امتیاز پایینی داشته اند. انسان های نامقبول، آنگونه که تعریف مورد استفاده ی پژوهشگران می گوید، اهل بحث و جدل، از خود راضی، تهاجمی، خودرأی و ناسازگار هستند.
▪️در اولین آزمایش از دو آزمایش انجام شده، از حدود ۲۰۰ دانشجوی دوره ی لیسانس آزمون هایی به عمل آمد که به سنجش شخصیت و توانایی آنها در پیدا کردن کاربردهای جدید برای اشیای معمولی می پرداختند. از آنها درخواست می شد معدل و نمره ی آزمون استعداد تحصیلات تکمیلی خود را نیز ارائه دهند تا پژوهشگران بتوانند توانایی های شناختی و دستاورد های آکادمیک آنها را نیز اندازه گیری کنند.
▪️نحوه ی کار به این ترتیب بود که از همه ی دانشجویان خواسته می شد به تنهایی و ظرف ۱۰ دقیقه راه حلی برای یک مشکل بازاریابی پیدا کنند. سپس پژوهشگران آنها را به گروه های ۳ تایی تقسیم می کردند و از آنها می خواستند این بار به صورت گروهی و ظرف ۲۰ دقیقه یک طرح بازاریابی آماده کنند.
▪️همانگونه که تصور می شد، مقبول یا نامقبول بودن شخصیت دانشجوها هیچ ارتباطی با میزان خلاقیت آنها به صورت انفرادی نداشت. اما وقتی پای کار گروهی به میان می آمد، احتمال اینکه دانشجویان ناسازگار بتوانند ایده های خود را به راه حل نهایی تحمیل کنند به اندازه ی چشمگیری بیشتر بود؛ به ویژه اگر دیگر اعضای گروه نیز ناسازگار محسوب می شدند.
▪️در آزمایش دوم، پژوهشگران قصد داشتند ببینند آیا وضعیت انسان های نامقبول در بافتار گروهی خاصی بدتر می شود یا نه. این بار از ۳۰۰ دانشجو خواسته شد به صورت انفرادی راجع به انتخاب یک هدیه به نتیجه برسند. سپس آنها را روبروی یک رایانه می نشاندند و به آنها گفته می شد قرار است در این مورد با دو شرکت کننده ی دیگر نیز در یک چت روم آنلاین به گفتگو بپردازند.
▪️اما شرکت کنندگان نمی دانستند که طرف های مقابلشان در چت روم، در واقع برای پژوهشگران این تحقیق کار می کنند و به آنها گفته شده به ایده های شرکت کننده ی مورد نظر بازخور مثبت یا منفی بدهند. سپس از شرکت کنندگان خواسته می شد در همان گروه ها، در مورد ویژگی های خوابگاه های دانشجویی آینده به ایده های تازه ای برسند. یک بار دیگر از مشارکت کنندگان قلابی پژوهش خواسته شده بود بازخورهای مثبت یا منفی بدهند و ایده های خلاقانه یا غیرخلاقانه ی خود را نیز ارائه دهند.
▪️این بار نیز ناسازگاری افراد روی توانایی آنها در دستیابی به ایده های تازه تأثیری نداشت. اما دانشجویان ناسازگار، در مواجهه با ایده های خلاقانه و بازخور های منفی از سوی طرف صحبت قلابی خود، بر ایده های خود پافشاری بیشتری می کردند.
▪️به بیان دیگر، شخصیت های نامقبول با این احتمال که کسی ممکن است ایده هایشان را دوست نداشته باشد چندان تحت تأثیر قرار نمی گیرند. جالب اینجاست که این، از طرف دیگر به آن معناست که در محیط های موافق، مقبولیت می تواند مفید باشد چرا که انسان های سازگار بیشتر بازخور های مثبت را پذیرا می شوند.
▪️خیلی وقت ها این بحث در محافل مختلف در می گیرد که شخصیت های منفور در کسب و کار عملکرد بهتری دارند یا شخصیت های دوست داشتنی. این یافته ها نیز عمق بیشتری به این بحث ها می بخشند. طبق نتایج پژوهش یادشده، اینگونه نیست که شخصیت های منفور اما موفق دنیای کسب و کار لزوماً باهوش تر یا خلاق تر از بقیه باشند. مسئله اینجاست که آنها در مواجهه با دیگر همکاران خلاق و سرسخت خود کوتاه نمی آیند.
▪️پژوهشگران این تحقیق در عین حال اذعان می کنند که تحقیقشان محدودیت هایی نیز دارد؛ از جمله اینکه تنها روی دانشجویان جوان متمرکز بوده است. به همین دلیل است که یافته های آنها ممکن است در مورد عموم مردم صدق نکند. همچنین مشخص نیست آیا ناسازگاری در درازمدت مفید واقع می شود یا نه، یا اینکه مث
Forwarded from Deleted Account
لاً آیا این موضوع در گذر زمان باعث آزردگی اطرافیان می شود و آنها ر
ا نسبت به پذیرش ایده های این افراد مقاوم می کند یا نه.
▪️قطعاً پژوهش های آینده در این زمینه، یافته های مفید بیشتری در بر خواهند داشت. اما تا همینجا هم لا اقل این را می دانیم که شخصیت های اینچنینی لزوماً آن شخصیت های خلاق و نابغه ای نیستند که همه باید در برابرشان زانو بزنند؛ بلکه ممکن است صرفاً در به کرسی نشاندن ایده های خود لجاجت بیشتری به خرج دهند.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
ا نسبت به پذیرش ایده های این افراد مقاوم می کند یا نه.
▪️قطعاً پژوهش های آینده در این زمینه، یافته های مفید بیشتری در بر خواهند داشت. اما تا همینجا هم لا اقل این را می دانیم که شخصیت های اینچنینی لزوماً آن شخصیت های خلاق و نابغه ای نیستند که همه باید در برابرشان زانو بزنند؛ بلکه ممکن است صرفاً در به کرسی نشاندن ایده های خود لجاجت بیشتری به خرج دهند.
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
7 اصل زندگی از زبان بیل گیتس 🎯🎯
بیل گیتس،رئیس شرکت مایکروسافت، یکی از شخصیت های الهام بخش عصر حاضر است
که سخنان و حرف هایش به سادگی بر دل می نشیند, آقای گیتس در یکی از سخنرانی های خود در دبیرستانی در
آمریکا حرف های جالبی زده، حرف هایی که به اعتقاد او در دبیرستان به دانش آموزان یاد
نمی دهد،
در حالیکه باید یکی از پایه های آموزشی باشد.
از نظر بیل گیتس زندگی بر پایه این 7 اصل استوار است:
1. در زندگی همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید
2. دنیا برای عزت نفس شما ارزشی قائل نیست. در این دنیا انتظارها از شما این است که
قبل از اینکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
3. پس از فارغ التحصیلی و استخدام کسی به شما پول زیاد یا رقم نجومی نمی دهد. به
این ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقامی همچون معاون ارشد با خودروی مجهز و تلفن همراه
برسید، باید برای مقام و مزایای آن زحمت بکشید.
4. اگر تصور می کنید معلم سختگیری دارید، سخت در اشتباهید. پس از استخدام در
می یابید که رئیستان خیلی سختگیرتر از معلمتان است، چون امنیت شغلی او را ندارد.
5. آشپزی در رستوران ها با غرور و شان شما در تضاد نیست. نیاکان ما برای این کار از
اصطلاح دیگری استفاده می کردند. از نظر آنها این کار یک فرصت بود.
6. اگر در کار خودتان موفق نیستید، پدر و مادرتان را ملامت نکنید. از نالیدن دست بکشید
و از اشتباهات خود درس بگیرید.
و نکته آخر که شامل حال خیلی ها می شود:
7. قبل از آن که شما متولد بشوید، پدر و مادر شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری
که اکنون به نظر شما می رسد، ملال آور نبودند!
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
بیل گیتس،رئیس شرکت مایکروسافت، یکی از شخصیت های الهام بخش عصر حاضر است
که سخنان و حرف هایش به سادگی بر دل می نشیند, آقای گیتس در یکی از سخنرانی های خود در دبیرستانی در
آمریکا حرف های جالبی زده، حرف هایی که به اعتقاد او در دبیرستان به دانش آموزان یاد
نمی دهد،
در حالیکه باید یکی از پایه های آموزشی باشد.
از نظر بیل گیتس زندگی بر پایه این 7 اصل استوار است:
1. در زندگی همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید
2. دنیا برای عزت نفس شما ارزشی قائل نیست. در این دنیا انتظارها از شما این است که
قبل از اینکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
3. پس از فارغ التحصیلی و استخدام کسی به شما پول زیاد یا رقم نجومی نمی دهد. به
این ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقامی همچون معاون ارشد با خودروی مجهز و تلفن همراه
برسید، باید برای مقام و مزایای آن زحمت بکشید.
4. اگر تصور می کنید معلم سختگیری دارید، سخت در اشتباهید. پس از استخدام در
می یابید که رئیستان خیلی سختگیرتر از معلمتان است، چون امنیت شغلی او را ندارد.
5. آشپزی در رستوران ها با غرور و شان شما در تضاد نیست. نیاکان ما برای این کار از
اصطلاح دیگری استفاده می کردند. از نظر آنها این کار یک فرصت بود.
6. اگر در کار خودتان موفق نیستید، پدر و مادرتان را ملامت نکنید. از نالیدن دست بکشید
و از اشتباهات خود درس بگیرید.
و نکته آخر که شامل حال خیلی ها می شود:
7. قبل از آن که شما متولد بشوید، پدر و مادر شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری
که اکنون به نظر شما می رسد، ملال آور نبودند!
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
Forwarded from Deleted Account
خلاصه کتاب کسب و کار فوق العاده برایان تریسی 🎯🎯
▪️دوران تئوریها تمام شده است. اکنون زمان عمل است. ما در دوران آشفتگی و پریشانی کسبوکارها هستیم که تاکنون نظیر آنرا ندیده بودیم.
▪️طوفانهای اقتصادی مانند همیشه بهپایان میرسند، اما هرگز به روشهای خوب و قدیمیکسبوکار برنمیگردیم. امروزه، رقابت شدیدتر و سختتر از هر زمان دیگری است. چالشها بزرگتر و طاقتفرساتر هستند.
▪️تنها راه بقا و مبارزه، ایجاد کسبوکار فوقالعادهای است که بتواند شوکهای اقتصادی هر بازاری را پشت سر گذاشته و به اوج صنعت خود برسد.
▪️کسبوکارهای خلاق و سودآور حتی در سختترین شرایط نیز رشد میکنند و شما میتوانید یکی از آنها باشید.
▪️کتاب ساخت کسبوکار فوقالعاده! که توسط نویسندگان مطرح کسبوکار یعنی مارک تامپسون و برایان تریسی نگاشته شده است، بسته حیاتی موفقیت و مملو از استراتژیهای شفاف و قدرتمندی است که باعث رشد کسبوکار شما میشود.
▪️این کتاب مشتمل بر دیدگاههای متنوع بزرگترین رهبران کسبوکار دنیا است و ایدهها و روشهای ارزشمندی برای کشف مولفههای اصلی سازمانهای موفق را در اختیار شما قرار میدهد.
♦️به رهبری فوق العاده تبدیل شوید
رهبری مهمترین لازمه موفقیت در کسبوکار است. بهزبان ساده، رهبری تمایل به قبول مسئولیت کارها و انجام مسئولیتها بدون توجه به شرایط و فشارهای خارجی است.
▪️رهبر کسی است که برای بهنتیجه رساندن کارهای بزرگ، حاضر است هرکاری را که لازم است انجام دهد. این نتایج در اولین یا دومین تلاش بدست نمیآیند. رهبران حاضرند بارها شکست بخورند. اگرچه این موضوع را دوست ندارند اما اگر کارها بخوبی پیش نرود، دست از کار نمیکشند.
▪️درحقیقت، در شرایط دشوار اقتصادی و بحرانهای بزرگ است که شخصیت شما بهعنوان رهبر بهخوبی نمایان میشود.
▪️امروز بیش از هر زمان دیگری، رهبری شما لازم است. اکنون زمان آن است که قدم در راه جدیدی بگذارید. حال، زمان حمله متقابل، حرکت به جلو، نوآوری و یافتن راههای بهتر، سریعتر، آسانتر و ارزانتر برای دستیابی به نتایج است.
▪️شاید بزرگترین مانع موفقیت در زندگی، ترس از شکست است. اغلب مردم آنقدر نگران احتمال شکست هستند که محتاطانه رفتار میکنند و خود را از فرصتهای بسیاری محروم میکنند.
▪️رهبر متفاوت از آنها عمل میکند. یکی از ویژگیهای شجاعت، جسور بودن است. جسارت، آمادگی شروع یک فعالیت و رویارویی با عدم قطعیت و احتمال شکست است.
▪️بهعنوان یک رهبر باید آمادگی شروع یک فعالیت - بدون تضمینی برای موفقیت و با وجود احتمال شکست - را داشته باشید. دیدگاه واین گرتسکی را درنظر داشته باشید که: «با هر شلیکی که انجام نشود، یک فرصت از دست میرود.»
♦️طرح کسب وکار فوقالعادههای بسازید
افراد و سازمانهایی که دیدگاهها، ارزشها و برنامههای واضحی دارند، نسبت به رقیبان دستآوردهای بزرگتری دارند و از سرعت بیشتری برخوردار هستند.
▪️وقتی با ارائه یک دیدگاه استراتژیک شفاف از شرایط مطلوب آینده، همه افراد سازمان را با هم متحد میکنید، همافزایی فکری قدرتمندی ایجاد میکنید که شما را بهسوی اهداف و اهداف را بهسوی شما هدایت میکند.
▪️اصلیترین عامل موفقیت در کسبوکار و زندگی، تمرکز و توجه است و اصلیترین دلایل شکست، نداشتن جهت و پراکندگی تلاشها است.
▪️ممکن است شرایط اقتصادی باعث شود نتوانید بر اساس برنامه خود پیشروی کنید، اما فرایند برنامهریزی امری بسیار حیاتی و تنها راه شفافسازی گزینههایتان است. برنامهریزی برای مشخص کردن نکات موثر در بقا، رشد و موفقیت در هر محیط اقتصادی، حیاتی است.
▪️در چرخههای متلاطم اقتصادی، فرآیند برنامهریزی، دیگر فعالیتی تئوری نیست که در دورههای کسبوکار آموزش داده میشود؛ بلکه باید همه گزینهها را درنظر گرفته و بهترین آنها را بهکار گیرید.
▪️در دوران بحران، شرکتهای موفق برنامه مشخصی دارند تا ارزیابی کنند که هر پنی در کجا خرج میشود و آنرا مجددا به خدمات مشتریان، کیفیت، نوآوری و رشد پیوند میزنند.
♦️محصول یا خدمتی فوقالعاده ارائه کنید
ارائه محصول یا خدمتی فوقالعاده، کلید موفقیت در کسبوکار است و بدون آن، هیچ چیز دیگری در طولانیمدت دوام نمیآورد. خوشبختانه، معیاری ساده برای مشخصکردن و پیشبینی سطح فروش و سودآوری شما در حال و آینده وجود دارد.
▪️این معیار میگوید: «به دفعاتی که مشتریانتان میگویند «این محصول فوقالعاده است» یا «این خدمت فوقالعاده است» توجه کنید. هر روز، همه افراد شرکت باید بر ایجاد چنین واکنشی در مشتریان تمرکز کنند.
♦️افراد فوقالعادههای دور خود جمع کنید
عظیمترین و گرانترین منابع بکر و طبیعی هر سازمان، افراد آن هستند. ایجاد انگیزه در افراد برای ارائه حداکثر میزان همکاری در سازمان، سریعترین راه چندین برابر کردن اثربخشی مدیر است. این تنها راه توسعه ی
▪️دوران تئوریها تمام شده است. اکنون زمان عمل است. ما در دوران آشفتگی و پریشانی کسبوکارها هستیم که تاکنون نظیر آنرا ندیده بودیم.
▪️طوفانهای اقتصادی مانند همیشه بهپایان میرسند، اما هرگز به روشهای خوب و قدیمیکسبوکار برنمیگردیم. امروزه، رقابت شدیدتر و سختتر از هر زمان دیگری است. چالشها بزرگتر و طاقتفرساتر هستند.
▪️تنها راه بقا و مبارزه، ایجاد کسبوکار فوقالعادهای است که بتواند شوکهای اقتصادی هر بازاری را پشت سر گذاشته و به اوج صنعت خود برسد.
▪️کسبوکارهای خلاق و سودآور حتی در سختترین شرایط نیز رشد میکنند و شما میتوانید یکی از آنها باشید.
▪️کتاب ساخت کسبوکار فوقالعاده! که توسط نویسندگان مطرح کسبوکار یعنی مارک تامپسون و برایان تریسی نگاشته شده است، بسته حیاتی موفقیت و مملو از استراتژیهای شفاف و قدرتمندی است که باعث رشد کسبوکار شما میشود.
▪️این کتاب مشتمل بر دیدگاههای متنوع بزرگترین رهبران کسبوکار دنیا است و ایدهها و روشهای ارزشمندی برای کشف مولفههای اصلی سازمانهای موفق را در اختیار شما قرار میدهد.
♦️به رهبری فوق العاده تبدیل شوید
رهبری مهمترین لازمه موفقیت در کسبوکار است. بهزبان ساده، رهبری تمایل به قبول مسئولیت کارها و انجام مسئولیتها بدون توجه به شرایط و فشارهای خارجی است.
▪️رهبر کسی است که برای بهنتیجه رساندن کارهای بزرگ، حاضر است هرکاری را که لازم است انجام دهد. این نتایج در اولین یا دومین تلاش بدست نمیآیند. رهبران حاضرند بارها شکست بخورند. اگرچه این موضوع را دوست ندارند اما اگر کارها بخوبی پیش نرود، دست از کار نمیکشند.
▪️درحقیقت، در شرایط دشوار اقتصادی و بحرانهای بزرگ است که شخصیت شما بهعنوان رهبر بهخوبی نمایان میشود.
▪️امروز بیش از هر زمان دیگری، رهبری شما لازم است. اکنون زمان آن است که قدم در راه جدیدی بگذارید. حال، زمان حمله متقابل، حرکت به جلو، نوآوری و یافتن راههای بهتر، سریعتر، آسانتر و ارزانتر برای دستیابی به نتایج است.
▪️شاید بزرگترین مانع موفقیت در زندگی، ترس از شکست است. اغلب مردم آنقدر نگران احتمال شکست هستند که محتاطانه رفتار میکنند و خود را از فرصتهای بسیاری محروم میکنند.
▪️رهبر متفاوت از آنها عمل میکند. یکی از ویژگیهای شجاعت، جسور بودن است. جسارت، آمادگی شروع یک فعالیت و رویارویی با عدم قطعیت و احتمال شکست است.
▪️بهعنوان یک رهبر باید آمادگی شروع یک فعالیت - بدون تضمینی برای موفقیت و با وجود احتمال شکست - را داشته باشید. دیدگاه واین گرتسکی را درنظر داشته باشید که: «با هر شلیکی که انجام نشود، یک فرصت از دست میرود.»
♦️طرح کسب وکار فوقالعادههای بسازید
افراد و سازمانهایی که دیدگاهها، ارزشها و برنامههای واضحی دارند، نسبت به رقیبان دستآوردهای بزرگتری دارند و از سرعت بیشتری برخوردار هستند.
▪️وقتی با ارائه یک دیدگاه استراتژیک شفاف از شرایط مطلوب آینده، همه افراد سازمان را با هم متحد میکنید، همافزایی فکری قدرتمندی ایجاد میکنید که شما را بهسوی اهداف و اهداف را بهسوی شما هدایت میکند.
▪️اصلیترین عامل موفقیت در کسبوکار و زندگی، تمرکز و توجه است و اصلیترین دلایل شکست، نداشتن جهت و پراکندگی تلاشها است.
▪️ممکن است شرایط اقتصادی باعث شود نتوانید بر اساس برنامه خود پیشروی کنید، اما فرایند برنامهریزی امری بسیار حیاتی و تنها راه شفافسازی گزینههایتان است. برنامهریزی برای مشخص کردن نکات موثر در بقا، رشد و موفقیت در هر محیط اقتصادی، حیاتی است.
▪️در چرخههای متلاطم اقتصادی، فرآیند برنامهریزی، دیگر فعالیتی تئوری نیست که در دورههای کسبوکار آموزش داده میشود؛ بلکه باید همه گزینهها را درنظر گرفته و بهترین آنها را بهکار گیرید.
▪️در دوران بحران، شرکتهای موفق برنامه مشخصی دارند تا ارزیابی کنند که هر پنی در کجا خرج میشود و آنرا مجددا به خدمات مشتریان، کیفیت، نوآوری و رشد پیوند میزنند.
♦️محصول یا خدمتی فوقالعاده ارائه کنید
ارائه محصول یا خدمتی فوقالعاده، کلید موفقیت در کسبوکار است و بدون آن، هیچ چیز دیگری در طولانیمدت دوام نمیآورد. خوشبختانه، معیاری ساده برای مشخصکردن و پیشبینی سطح فروش و سودآوری شما در حال و آینده وجود دارد.
▪️این معیار میگوید: «به دفعاتی که مشتریانتان میگویند «این محصول فوقالعاده است» یا «این خدمت فوقالعاده است» توجه کنید. هر روز، همه افراد شرکت باید بر ایجاد چنین واکنشی در مشتریان تمرکز کنند.
♦️افراد فوقالعادههای دور خود جمع کنید
عظیمترین و گرانترین منابع بکر و طبیعی هر سازمان، افراد آن هستند. ایجاد انگیزه در افراد برای ارائه حداکثر میزان همکاری در سازمان، سریعترین راه چندین برابر کردن اثربخشی مدیر است. این تنها راه توسعه ی
Forwarded from Deleted Account
ک شرکت فوقالعاده است.
▪️بدینمعنی که بهبود چشمگیر در عملکرد و نتایج، با آزاد کردن پتانسیل نهفته در افراد عادی، بهوجود میآید.
انتخاب ترکیب درستی از افراد، سختترین کاری است که باید در کسبوکار انجام دهید. وقتی چارلز شوآب راجعبه این موضوع با مارک صحبت میکرد، طوری به او نزدیک شد که گویی میخواهد رازی را با او درمیان بگذارد.
▪️شوآب با صدای آهستهای نجوا کرد: «کار شما بهعنوان رهبر این است که رهبران دیگری را پیدا کرده، جذب کنید و آنها را پرورش دهید. اگر اینکار را انجام دهید، کسبوکارتان رشد میکند. اگر این کار را نکنید، پیشرفت نخواهید کرد. ماجرا بههمین سادگی است.»
▪️چارلز شوآب خیلی سریع فهمید باید افرادی را دور خود جمع کند که نهتنها رویای یکسانی با او داشته باشند، بلکه در بخشهای کلیدی کسبوکار، ماهرتر از او باشند. اگر قصد داشت پیشرفت کند و کارهایش را بهنحواحسن انجام دهد، باید به رهبر تیم تبدیل میشد.
▪️شوآب موضوعی را کشف کرد که اغلب کارآفرینان بسیار دیر متوجه آن میشوند: او در یک حوزه خاص، نبوغ فوقالعادهای داشت، اما در سایر زمینههای شرکت از تخصص کافی برخوردار نبود. تنها راه حفظ موفقیت، یافتن، استخدام و تقویت کسانی بود که نبوغی داشتند که او از آنها بیبهره بود.
▪️این مهارتی است که تعداد اندکی از کارآفرینان آنرا میآموزند، مگر زمانی که با بحرانی مواجه شوند و این موضوع را دریابند.
▪️تا زمانی که به افراد دیگر اعتماد نکنید و مشعل را به آنها نسپارید، کسبوکارتان به اندازه هفتهکاری شما رشد میکند. شوآب گفت: «وقتی افرادی را بیابید که به آنها اعتماد داشته باشید و مسئولیتها را واگذار کنید، از کارآفرین به رهبر تبدیل میشوید.»
♦️سه روش افزایش فروش
▪️اساسا سه روش برای افزایش فروش وجود دارد:
1. افزایش تعداد مبادلات. با بازاریابی و تبلیغات، فروشهای ویژه، تخفیفات و سایر روشها، میتوان حجم مبادلات را افزایش داد و مشتری را وادار به اولین خرید کرد.
2. افزایش حجم هر مبادله. وقتی مشتری احتمالی را جذب کردید، با بیشفروشی، فروشهای جانبی و حتی کمفروشی - در صورتی که مشتری استطاعت خرید محصول یا خدمت اصلی را نداشت - حجم هر مبادله را افزایش دهید.
(کمفروشی تقسیم یک محصول به چند محصول ارزانتر و فروش تدریجی آنها است.)
3. افزایش دفعات خرید. اگر از مشتری بهخوبی مراقبت کنید، بارها و بارها از شما خرید میکند. فروش محصولات و خدمات بیشتر به خریداران فعلی، موثرترین نوع تعامل با مشتریان است.
♦️برنامه بازاریابی فوقالعادههای طراحی کنید
جمله معروف پیتر دراکر چنین است: «هدف کسبوکار، ایجاد و حفظ مشتریان است. بنابراین، نوآوری و بازاریابی اصلیترین عملکردهای مدیریت هستند، زیرا تنها بهکمک آنها میتوانیم فروش، درآمد و جریان پول نقد ایجاد کنیم.»
▪️بازاریابی علم و هنر مشارکت با مشتری است و نیازها، خواستهها، موارد قابلاستفاده و قدرت خرید مشتریان کنونی و آینده شما را مشخص میکند.
▪️سپس با ایجاد و ساختاربندی محصولات و خدماتی که مشتریان را مشعوف سازد و آنها را ترغیب کند که ماموریت شما را ماموریت خودشان بدانند، در دستیابی به این موارد به آنها کمک میکنید.
♦️فرایند فروشی فوق العادههای داشته باشید
▪️حفظ مشتری کلید فروش موفق است. جذب مشتریانی که فقط یکبار خرید میکنند بسیار دشوار و هزینهبر است. بر فروش دوم و سوم تمرکز کنید. هدف شما باید فروشهای مجدد به مشتریان قبلی باشد. همچنین، هدف دیگر، جذب افراد معرفیشده توسط مشتریان راضی است.
▪️مهمترین فروش، فروش اول نیست، بلکه دومین فروش است. اولین فروش به واسطه تعهدات، فروشهای ویژه و تخفیفات صورت میگیرد، اما فروشهای مجدد زمانی حاصل میشود که مشتری احساس کند به تعهدات خود عمل کردهاید. این موضوع باعث میشود آنها خرید مجدد از شما را به خرید از هر شخص دیگری ترجیح دهند.
♦️دومین فروش
دومین فروش نیازمند یکدهم زمان و هزینههای جذب مشتری در فروش اول است و بنابراین بسیار آسانتر و سودآورتر از اولین فروش است. امروزه، ایجاد وفاداری در مشتری از هر زمان دیگری دشوارتر است. برای یافتن مشتریان احتمالی متناسب باید تماسهای تلفنی بیشتری برقرار کنید.
▪️برای انجام فروش فردی، به تماسهای مکرر و ملاقاتهای بیشتری نیاز دارید. به همین دلیل است که اکثر فروشها و بزرگترین خریدها از خردهفروشان و عمدهفروشان موفق، توسط مشتریان تکراری صورت میگیرد نه خریداران جدید.
▪️تنها راه ایجاد مشتریان ثابت، ارائه محصولات با کیفیت و خدمترسانی عالی به آنها است. معیار واقعی موفقیت کسبوکار، درصد معاملاتی است که با فروشهای مجدد و مشتریان معرفیشده ایجاد میشود.
♦️تجربه فوقالعادههای برای مشتریان خلق کنید
راز موفقیت در کسبوکار را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «مشتریان خود را خشنود کنید.»
کلید آینده کسبوک
▪️بدینمعنی که بهبود چشمگیر در عملکرد و نتایج، با آزاد کردن پتانسیل نهفته در افراد عادی، بهوجود میآید.
انتخاب ترکیب درستی از افراد، سختترین کاری است که باید در کسبوکار انجام دهید. وقتی چارلز شوآب راجعبه این موضوع با مارک صحبت میکرد، طوری به او نزدیک شد که گویی میخواهد رازی را با او درمیان بگذارد.
▪️شوآب با صدای آهستهای نجوا کرد: «کار شما بهعنوان رهبر این است که رهبران دیگری را پیدا کرده، جذب کنید و آنها را پرورش دهید. اگر اینکار را انجام دهید، کسبوکارتان رشد میکند. اگر این کار را نکنید، پیشرفت نخواهید کرد. ماجرا بههمین سادگی است.»
▪️چارلز شوآب خیلی سریع فهمید باید افرادی را دور خود جمع کند که نهتنها رویای یکسانی با او داشته باشند، بلکه در بخشهای کلیدی کسبوکار، ماهرتر از او باشند. اگر قصد داشت پیشرفت کند و کارهایش را بهنحواحسن انجام دهد، باید به رهبر تیم تبدیل میشد.
▪️شوآب موضوعی را کشف کرد که اغلب کارآفرینان بسیار دیر متوجه آن میشوند: او در یک حوزه خاص، نبوغ فوقالعادهای داشت، اما در سایر زمینههای شرکت از تخصص کافی برخوردار نبود. تنها راه حفظ موفقیت، یافتن، استخدام و تقویت کسانی بود که نبوغی داشتند که او از آنها بیبهره بود.
▪️این مهارتی است که تعداد اندکی از کارآفرینان آنرا میآموزند، مگر زمانی که با بحرانی مواجه شوند و این موضوع را دریابند.
▪️تا زمانی که به افراد دیگر اعتماد نکنید و مشعل را به آنها نسپارید، کسبوکارتان به اندازه هفتهکاری شما رشد میکند. شوآب گفت: «وقتی افرادی را بیابید که به آنها اعتماد داشته باشید و مسئولیتها را واگذار کنید، از کارآفرین به رهبر تبدیل میشوید.»
♦️سه روش افزایش فروش
▪️اساسا سه روش برای افزایش فروش وجود دارد:
1. افزایش تعداد مبادلات. با بازاریابی و تبلیغات، فروشهای ویژه، تخفیفات و سایر روشها، میتوان حجم مبادلات را افزایش داد و مشتری را وادار به اولین خرید کرد.
2. افزایش حجم هر مبادله. وقتی مشتری احتمالی را جذب کردید، با بیشفروشی، فروشهای جانبی و حتی کمفروشی - در صورتی که مشتری استطاعت خرید محصول یا خدمت اصلی را نداشت - حجم هر مبادله را افزایش دهید.
(کمفروشی تقسیم یک محصول به چند محصول ارزانتر و فروش تدریجی آنها است.)
3. افزایش دفعات خرید. اگر از مشتری بهخوبی مراقبت کنید، بارها و بارها از شما خرید میکند. فروش محصولات و خدمات بیشتر به خریداران فعلی، موثرترین نوع تعامل با مشتریان است.
♦️برنامه بازاریابی فوقالعادههای طراحی کنید
جمله معروف پیتر دراکر چنین است: «هدف کسبوکار، ایجاد و حفظ مشتریان است. بنابراین، نوآوری و بازاریابی اصلیترین عملکردهای مدیریت هستند، زیرا تنها بهکمک آنها میتوانیم فروش، درآمد و جریان پول نقد ایجاد کنیم.»
▪️بازاریابی علم و هنر مشارکت با مشتری است و نیازها، خواستهها، موارد قابلاستفاده و قدرت خرید مشتریان کنونی و آینده شما را مشخص میکند.
▪️سپس با ایجاد و ساختاربندی محصولات و خدماتی که مشتریان را مشعوف سازد و آنها را ترغیب کند که ماموریت شما را ماموریت خودشان بدانند، در دستیابی به این موارد به آنها کمک میکنید.
♦️فرایند فروشی فوق العادههای داشته باشید
▪️حفظ مشتری کلید فروش موفق است. جذب مشتریانی که فقط یکبار خرید میکنند بسیار دشوار و هزینهبر است. بر فروش دوم و سوم تمرکز کنید. هدف شما باید فروشهای مجدد به مشتریان قبلی باشد. همچنین، هدف دیگر، جذب افراد معرفیشده توسط مشتریان راضی است.
▪️مهمترین فروش، فروش اول نیست، بلکه دومین فروش است. اولین فروش به واسطه تعهدات، فروشهای ویژه و تخفیفات صورت میگیرد، اما فروشهای مجدد زمانی حاصل میشود که مشتری احساس کند به تعهدات خود عمل کردهاید. این موضوع باعث میشود آنها خرید مجدد از شما را به خرید از هر شخص دیگری ترجیح دهند.
♦️دومین فروش
دومین فروش نیازمند یکدهم زمان و هزینههای جذب مشتری در فروش اول است و بنابراین بسیار آسانتر و سودآورتر از اولین فروش است. امروزه، ایجاد وفاداری در مشتری از هر زمان دیگری دشوارتر است. برای یافتن مشتریان احتمالی متناسب باید تماسهای تلفنی بیشتری برقرار کنید.
▪️برای انجام فروش فردی، به تماسهای مکرر و ملاقاتهای بیشتری نیاز دارید. به همین دلیل است که اکثر فروشها و بزرگترین خریدها از خردهفروشان و عمدهفروشان موفق، توسط مشتریان تکراری صورت میگیرد نه خریداران جدید.
▪️تنها راه ایجاد مشتریان ثابت، ارائه محصولات با کیفیت و خدمترسانی عالی به آنها است. معیار واقعی موفقیت کسبوکار، درصد معاملاتی است که با فروشهای مجدد و مشتریان معرفیشده ایجاد میشود.
♦️تجربه فوقالعادههای برای مشتریان خلق کنید
راز موفقیت در کسبوکار را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «مشتریان خود را خشنود کنید.»
کلید آینده کسبوک
Forwarded from Deleted Account
ار شما به میزان ایجاد چنین تجربهای برای مشتریان بستگی دارد، یعنی خوشحال کردن دوباره و دوباره مشتریان و مصمم ساختن آنها برای ادامه همکاری با شما.
▪️هیچچیز مانند تعهد کل اعضای شرکت برای خوشنودسازی مشتریان، نمیتواند رضایت و وفاداری آنها را برانگیخته و خریدهای مجدد را بیشتر کند. چنین تعهدی کلید دریافت این عکسالعمل است: «این شرکت فوقالعاده است.»
▪️جذب مشتری جدید، کار پرهزینهای است. وقتی مشتریانی در اختیار دارید، باید نهایت تلاش خود را انجام دهید تا «آنها را با زنجیر فولادین به خود ببندید.» در خدمترسانی به مشتریان وسواس داشته باشید. از مشتریان بهتر از رقیبان مراقبت کنید و همواره در پی راههایی برای بهبود باشید.
#کتاب
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
▪️هیچچیز مانند تعهد کل اعضای شرکت برای خوشنودسازی مشتریان، نمیتواند رضایت و وفاداری آنها را برانگیخته و خریدهای مجدد را بیشتر کند. چنین تعهدی کلید دریافت این عکسالعمل است: «این شرکت فوقالعاده است.»
▪️جذب مشتری جدید، کار پرهزینهای است. وقتی مشتریانی در اختیار دارید، باید نهایت تلاش خود را انجام دهید تا «آنها را با زنجیر فولادین به خود ببندید.» در خدمترسانی به مشتریان وسواس داشته باشید. از مشتریان بهتر از رقیبان مراقبت کنید و همواره در پی راههایی برای بهبود باشید.
#کتاب
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
5 کاری که رهبران موفق در مواقع بحران انجام می دهند 🎯🎯
♦️راهاندازی و مدیریت کسبوکار شخصی میتواند مشکل باشد و ممکن است دیر یا زود ما را دچار چالش کند. در اینجا صفاتی را که در زمان به چالش کشیده شدن لازم دارید تا یک رهبر موفق باقی بمانید باهم مرور میکنیم.
♦️بسیاری از افراد بر این باورند که ظرفیت واقعی افراد برای رهبری در زمان بحران مشخص میشود. عملکرد فرد تحت استرس میتواند نشان دهد که افراد چقدر زیرک و باهوش و یا بر عکس، چقدر ضعیف و سست هستند. به عنوان یک صاحب کسبوکار یا یک کارآفرین، مهم است که همیشه و بخصوص در شرایط دشوار، هوشمندانه و عاقلانه عمل کنید و خونسرد باشید. اینجا پنج کاری را که هر رهبر موفق کسب و کار باید در زمان بحران انجام دهد و صفاتی را که صاحبان کسبوکار باید در خود پرورش دهند را مطالعه میکنیم.
▪️مدیران موفق اجازه نمیدهند که احساساتشان در کارشان اختلال ایجاد کند
مهمترین چیز در زمان بحران این است که با حفظ خونسردی و آرامش خود، برای کارکنانتان یک الگو باشید، این کار به شما اجازه خواهد داد که بتوانید موانع و سنگهایی را که بر سراهتان قرار گرفته است را شناسایی کنید و از سر راه بردارید.
▪️مدیران موفق شجاع هستند
بسیاری از افراد با استرس بسیار زیاد شرایط بحران مواجه میشوند. درست است که در زمان بحران تمام زندگی و کسبکارتان در خطر است و ممکن است به راحتی وحشتزده شوید، اما اگر شجاع و قوی باشید، کارکنانتان نیز مثل شما رفتار خواهند کرد و یک تیم قوی همراه باهم قادر به تغییر هر چیزی خواهند بود.
▪️مدیران موفق خود را مسئول پیروزی و بویژه شکستهای خود میدانند
رهبران شایسته کسب و کار، اشتباهات خود را میپذیرند. همه ما انسان هستیم و اشتباه میکنیم اما کسی که حاضر به اعتراف به اشتباهش نباشد، کسی نیست که افراد بخواهند او را رهبر سازمان خود بدانند و از او پیروی کنند. پذیرفتن مسئولیت هرگونه اقدامی که ممکن بود به بحران منجر شود، راهی خوب برای تحریک کارکنان برای این است که از صمیم قلب به شما در آن کار کمک کنند، به جای اینکه فقط به خاطر اینکه مجبور هستند این کار را انجام دهند.
▪️مدیران موفق شکست را شخصی تلقی نمیکنند
با جدا کردن احساسات شخصی خود از کارهای در دست انجام، قادر خواهید بود تا بهتر بروی آنچه در حال اتفاق افتادن است تمرکز کنید و به شیوهای با آن برخورد کنید که بیشترین موفقیت را برای شما، کارکنانتان و کسبوکارتان به همراه دارد. همچنین بحران میتواند قدرت را در سازمانها پویا سازد که البته یک رهبر موفق اجازه نمی دهد که فرصتطلبان بر سر راه سازمان قرار بگیرند و کسبوکار را در دست بگیرند.
▪️مدیران موفق نگرش مثبت خود را از آغاز تا پایان حفظ میکنند
پایان بحران فقط زمانی نیست که شما خود را از باتلاقی که در آن بودهاید، بیرون بکشید. پایان بحران وقتی است که تیم شروع به بهبود میکند که ممکن است کمی طول بکشد. حفظ نگرش مثبت و تشویق تیم به آنها روحیه خواهد داد، که به سرعت همه چیز را به درستی در مسیر برگشت قرار خواهد داد و همچنین اعتماد و احترام از سوی کارکنان را برای شما به همراه خواهد داشت.
پرویز درگی
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
♦️راهاندازی و مدیریت کسبوکار شخصی میتواند مشکل باشد و ممکن است دیر یا زود ما را دچار چالش کند. در اینجا صفاتی را که در زمان به چالش کشیده شدن لازم دارید تا یک رهبر موفق باقی بمانید باهم مرور میکنیم.
♦️بسیاری از افراد بر این باورند که ظرفیت واقعی افراد برای رهبری در زمان بحران مشخص میشود. عملکرد فرد تحت استرس میتواند نشان دهد که افراد چقدر زیرک و باهوش و یا بر عکس، چقدر ضعیف و سست هستند. به عنوان یک صاحب کسبوکار یا یک کارآفرین، مهم است که همیشه و بخصوص در شرایط دشوار، هوشمندانه و عاقلانه عمل کنید و خونسرد باشید. اینجا پنج کاری را که هر رهبر موفق کسب و کار باید در زمان بحران انجام دهد و صفاتی را که صاحبان کسبوکار باید در خود پرورش دهند را مطالعه میکنیم.
▪️مدیران موفق اجازه نمیدهند که احساساتشان در کارشان اختلال ایجاد کند
مهمترین چیز در زمان بحران این است که با حفظ خونسردی و آرامش خود، برای کارکنانتان یک الگو باشید، این کار به شما اجازه خواهد داد که بتوانید موانع و سنگهایی را که بر سراهتان قرار گرفته است را شناسایی کنید و از سر راه بردارید.
▪️مدیران موفق شجاع هستند
بسیاری از افراد با استرس بسیار زیاد شرایط بحران مواجه میشوند. درست است که در زمان بحران تمام زندگی و کسبکارتان در خطر است و ممکن است به راحتی وحشتزده شوید، اما اگر شجاع و قوی باشید، کارکنانتان نیز مثل شما رفتار خواهند کرد و یک تیم قوی همراه باهم قادر به تغییر هر چیزی خواهند بود.
▪️مدیران موفق خود را مسئول پیروزی و بویژه شکستهای خود میدانند
رهبران شایسته کسب و کار، اشتباهات خود را میپذیرند. همه ما انسان هستیم و اشتباه میکنیم اما کسی که حاضر به اعتراف به اشتباهش نباشد، کسی نیست که افراد بخواهند او را رهبر سازمان خود بدانند و از او پیروی کنند. پذیرفتن مسئولیت هرگونه اقدامی که ممکن بود به بحران منجر شود، راهی خوب برای تحریک کارکنان برای این است که از صمیم قلب به شما در آن کار کمک کنند، به جای اینکه فقط به خاطر اینکه مجبور هستند این کار را انجام دهند.
▪️مدیران موفق شکست را شخصی تلقی نمیکنند
با جدا کردن احساسات شخصی خود از کارهای در دست انجام، قادر خواهید بود تا بهتر بروی آنچه در حال اتفاق افتادن است تمرکز کنید و به شیوهای با آن برخورد کنید که بیشترین موفقیت را برای شما، کارکنانتان و کسبوکارتان به همراه دارد. همچنین بحران میتواند قدرت را در سازمانها پویا سازد که البته یک رهبر موفق اجازه نمی دهد که فرصتطلبان بر سر راه سازمان قرار بگیرند و کسبوکار را در دست بگیرند.
▪️مدیران موفق نگرش مثبت خود را از آغاز تا پایان حفظ میکنند
پایان بحران فقط زمانی نیست که شما خود را از باتلاقی که در آن بودهاید، بیرون بکشید. پایان بحران وقتی است که تیم شروع به بهبود میکند که ممکن است کمی طول بکشد. حفظ نگرش مثبت و تشویق تیم به آنها روحیه خواهد داد، که به سرعت همه چیز را به درستی در مسیر برگشت قرار خواهد داد و همچنین اعتماد و احترام از سوی کارکنان را برای شما به همراه خواهد داشت.
پرویز درگی
#نکات_مدیریتی
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
کمپین جدید بازاریابی مک دونالد با جعبه HAPPY MEAL 🎯🎯
مک دونالد ایده یک نوع استفاده عالی و تمام عیار از Happy Meal Box را مطرح کرده است که در وهله نخست در سوئد، از آن ها هدست های واقعیت مجازی می سازد.
امکان استفاده از "Happy Goggles" در چند روز آینده در رستوران های سوئد به وجود می آید. به این ترتیب با رعایت دستورالعمل های نوشته شده بر روی جعبه، هدست هایی مقوایی ساخته می شوند. مشتریان می توانند از این طریق در یک مسابقه اسکی ۳۶۰ درجه ای به نام "Slope Stars" شرکت کنند. مک دونالد در شرایطی این اقدام را انجام می دهد که سوئدی ها در اوقات فراغت خود به اسکی روی می آورند. هدف از اجرای این ایده کمک به بچه ها برای درک سراشیبی ها و موانع موجود از جمله دیگر اسکی بازان است که البته تیم آلپاین اسکی سوئد نیز به طور رسمی آن را تایید می کند.این کمپین سی امین سالگرد عرضه Happy Meal در سوئد را جشن می گیرد اما مک دونالد کنار توصیف آن به عنوان یک پروژه آزمایشی، به امکان اجرایش در دیگر بازارها نیز اشاره می کند.
این گام احتمالا از دیدگاه بچه ها در مقایسه با بزرگتر ها طبیعی تر به نظر می رسد. در ادامه فرصتی برای یادگیری دانش و تجربه کار با گوشی های هوشمند و تبلت ها برای بزرگتر ها نیز به وجود می آید که البته معلم آن ها در این زمینه بچه ها هستند. بازی کردن می تواند به عنوان یک فعالیت مشترک قرار گرفتن در شرایط مساوی را آسان تر کند.
در حالی که مخاطب این کمپین بچه ها هستند، مک دونالد سوئد به ارزیابی آن توسط دو روانشناس کودک به نام های کارل ادر و فادی لاهدو نیز می پردازد. به گفته آن ها، نسل های جدید در جهانی رشد می کنند که گوشی های هوشمند و تبلت ها به بخشی از زندگی روزمره ما انسان ها تبدیل شده اند. VR goggleها در را به روی دنیاهای مجازی باز می کنند که البته بسیار هیجان انگیز هستند.این گام احتمالا از دیدگاه بچه ها در مقایسه با بزرگتر ها طبیعی تر به نظر می رسد. در ادامه فرصتی برای یادگیری دانش و تجربه کار با گوشی های هوشمند و تبلت ها برای بزرگتر ها نیز به وجود می آید که البته معلم آن ها در این زمینه بچه ها هستند. بازی کردن می تواند به عنوان یک فعالیت مشترک قرار گرفتن در شرایط مساوی را آسان تر کند.
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
مک دونالد ایده یک نوع استفاده عالی و تمام عیار از Happy Meal Box را مطرح کرده است که در وهله نخست در سوئد، از آن ها هدست های واقعیت مجازی می سازد.
امکان استفاده از "Happy Goggles" در چند روز آینده در رستوران های سوئد به وجود می آید. به این ترتیب با رعایت دستورالعمل های نوشته شده بر روی جعبه، هدست هایی مقوایی ساخته می شوند. مشتریان می توانند از این طریق در یک مسابقه اسکی ۳۶۰ درجه ای به نام "Slope Stars" شرکت کنند. مک دونالد در شرایطی این اقدام را انجام می دهد که سوئدی ها در اوقات فراغت خود به اسکی روی می آورند. هدف از اجرای این ایده کمک به بچه ها برای درک سراشیبی ها و موانع موجود از جمله دیگر اسکی بازان است که البته تیم آلپاین اسکی سوئد نیز به طور رسمی آن را تایید می کند.این کمپین سی امین سالگرد عرضه Happy Meal در سوئد را جشن می گیرد اما مک دونالد کنار توصیف آن به عنوان یک پروژه آزمایشی، به امکان اجرایش در دیگر بازارها نیز اشاره می کند.
این گام احتمالا از دیدگاه بچه ها در مقایسه با بزرگتر ها طبیعی تر به نظر می رسد. در ادامه فرصتی برای یادگیری دانش و تجربه کار با گوشی های هوشمند و تبلت ها برای بزرگتر ها نیز به وجود می آید که البته معلم آن ها در این زمینه بچه ها هستند. بازی کردن می تواند به عنوان یک فعالیت مشترک قرار گرفتن در شرایط مساوی را آسان تر کند.
در حالی که مخاطب این کمپین بچه ها هستند، مک دونالد سوئد به ارزیابی آن توسط دو روانشناس کودک به نام های کارل ادر و فادی لاهدو نیز می پردازد. به گفته آن ها، نسل های جدید در جهانی رشد می کنند که گوشی های هوشمند و تبلت ها به بخشی از زندگی روزمره ما انسان ها تبدیل شده اند. VR goggleها در را به روی دنیاهای مجازی باز می کنند که البته بسیار هیجان انگیز هستند.این گام احتمالا از دیدگاه بچه ها در مقایسه با بزرگتر ها طبیعی تر به نظر می رسد. در ادامه فرصتی برای یادگیری دانش و تجربه کار با گوشی های هوشمند و تبلت ها برای بزرگتر ها نیز به وجود می آید که البته معلم آن ها در این زمینه بچه ها هستند. بازی کردن می تواند به عنوان یک فعالیت مشترک قرار گرفتن در شرایط مساوی را آسان تر کند.
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
دلایل اصلی شکست شرکتهای نو پا 🎯🎯
▪️بر اساس آماری که از شرکت های تاسیس شده در ایالات متحده آمریکا وجود دارد، دلایل اصلی شکست شرکت ها در بازار آمریکا و مشکلاتی پیش روی آنها در جدول زیر بطور خلاصه ذکر شده است. اگر چه به دلیل تفاوت هایی که بازار آمریکا و بازار ایران دارند شاید نتوان همه این موارد را به شرایط حاکم در بازار ایران بسط داد اما دانستن آن فاکتورها که موجب شکست شرکت های آمریکایی شده است همچنان حائز اهمیت می باشد.
♦️علت اصلی :
۴۶% 👍
قیمت گذاری احساسی
تصور اشتباه از کسب و کار
عدم پرداخت مالیات
فقدان دانش قیمت گذاری
فقدان برنامه ریزی
فقدان دانش تامین مالی
بی تجربگی در ثبت و نگه داشتن سوابق
تجربه نامتعادل یا عدم تجربه مدیریتی
۳۰% 👍
شیوه های اعطای اعتبار ضعیف
گسترش بیش از حد سریع
شیوه های استقراض ناکارآمد و ناکافی
فقدان تجربه در زمینه کالا و خدمات
۱۱% 👍
موجودی ناکافی
فقدان دانش در مورد تامین کنندگان
بودجه تبلیغاتی تلف شده
غفلت، تقلب، فاجعه
۱% 👍
▪️برخی خطاهای مدیریتی که در آمار ثبت شده اند در جدول زیر آورده شده است:
♦️خطاهای مدیریتی
۱
ورود به کسب و کار به دلایل نادرست
۲
مشاوره گرفتن از خانواده و دوستان
۳
بودن در محل اشتباه و در زمان اشتباه
۴
فرسودگی و خستگی کارآفرین / دست کم گرفتن زمان مورد نیاز
۵
فشار وارده از سوی خانواده بر روی زمان و تعهدات مالی(پول)
۶
غرور و تکبر
۷
فقدان آگاهی از بازار
۸
کارآفرین عاشق محصول، خدمات یا کسب و کار خود می شود
۹
فقدان آگاهی و مسئولیت مالی
۱۰
عدم تمرکز کافی
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
▪️بر اساس آماری که از شرکت های تاسیس شده در ایالات متحده آمریکا وجود دارد، دلایل اصلی شکست شرکت ها در بازار آمریکا و مشکلاتی پیش روی آنها در جدول زیر بطور خلاصه ذکر شده است. اگر چه به دلیل تفاوت هایی که بازار آمریکا و بازار ایران دارند شاید نتوان همه این موارد را به شرایط حاکم در بازار ایران بسط داد اما دانستن آن فاکتورها که موجب شکست شرکت های آمریکایی شده است همچنان حائز اهمیت می باشد.
♦️علت اصلی :
۴۶% 👍
قیمت گذاری احساسی
تصور اشتباه از کسب و کار
عدم پرداخت مالیات
فقدان دانش قیمت گذاری
فقدان برنامه ریزی
فقدان دانش تامین مالی
بی تجربگی در ثبت و نگه داشتن سوابق
تجربه نامتعادل یا عدم تجربه مدیریتی
۳۰% 👍
شیوه های اعطای اعتبار ضعیف
گسترش بیش از حد سریع
شیوه های استقراض ناکارآمد و ناکافی
فقدان تجربه در زمینه کالا و خدمات
۱۱% 👍
موجودی ناکافی
فقدان دانش در مورد تامین کنندگان
بودجه تبلیغاتی تلف شده
غفلت، تقلب، فاجعه
۱% 👍
▪️برخی خطاهای مدیریتی که در آمار ثبت شده اند در جدول زیر آورده شده است:
♦️خطاهای مدیریتی
۱
ورود به کسب و کار به دلایل نادرست
۲
مشاوره گرفتن از خانواده و دوستان
۳
بودن در محل اشتباه و در زمان اشتباه
۴
فرسودگی و خستگی کارآفرین / دست کم گرفتن زمان مورد نیاز
۵
فشار وارده از سوی خانواده بر روی زمان و تعهدات مالی(پول)
۶
غرور و تکبر
۷
فقدان آگاهی از بازار
۸
کارآفرین عاشق محصول، خدمات یا کسب و کار خود می شود
۹
فقدان آگاهی و مسئولیت مالی
۱۰
عدم تمرکز کافی
#فلش_کارت
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
فردا همواره خواهد رسید ... 🎯🎯
فردا همواره خواهد رسيد و هميشه با روزهاي
ديگر متفاوت خواهد بود.
فردا ، حتي بزرگ ترين شركت ها نيز در معرض
خطر هستند ، اگر در مورد آينده شان نينديشيده
باشند .
پيتر دراكر
#جملات_پر_مفهوم
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯
فردا همواره خواهد رسيد و هميشه با روزهاي
ديگر متفاوت خواهد بود.
فردا ، حتي بزرگ ترين شركت ها نيز در معرض
خطر هستند ، اگر در مورد آينده شان نينديشيده
باشند .
پيتر دراكر
#جملات_پر_مفهوم
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🎯