نکات مدیریتی هاروارد: برای خلاقیت بیشتر تیمتان، آنها را (کمی) اذیت کنید Ⓜ️✨
پرورش خلاقیت اولویت بسیاری از شرکتهاست اما اغلب راهبردی برای آن وجود دارد که کمتر دیده میشود: ناراحتی خلاقانه. اندکی روی لبه قرار دادن کارمندانتان با تعیین اهداف بزرگ یا نادیده گرفتن استانداردهای همکاری تیمی میتواند آنها را از الگوهای تفکر عادی دور سازد و به تفکر اصیل وا دارد. اما این نکته مهم است که از حد نگذرید که خیلی احساس ناراحتی کنند یا بترسند. چگونه این تعادل را پیدا میکنید؟ با ارتباطات شروع کنید. مطمئن شوید که کارمندانتان به خوبی میدانند چه چیزی از آنها می خواهید و سهم هر یک را در پروژه های جدید مشخص کنید. همچنین افزایش اشتغال کارکنان اعتماد را افزایش میدهد که باعث قدرتمند شدن آنها در ریسک کردن (استقبال از تجربیات جدید) خواهد شد. بعد از اینکه تیمتان برنامه شما را برای ناراحتی خلاقانه اجرا کرد مطمئن شوید که آن را مورد بازبینی قرار دادهاید. بپرسید که کدام مورد جواب داده است، کدام مورد جواب نداده و کدام مورد باید بهبود یابد و مجدداً اجرا گردد. در نهایت خود نیز خلاق باشید؛ تلاش کنید نقشههای مختلف و متنوعی که برای تیمتان کارساز است طراحی کنید.
برگرفته از “مغفول ترین روش تحریک خلاقیت تیم” از جیک لویرن
Adapted from “The Most Overlooked Way of Stimulating Team Creativity,” by Jake Levirne
ترجمه و تلخیص: محمود موسوی
#نکات_مدیریتی 29
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
پرورش خلاقیت اولویت بسیاری از شرکتهاست اما اغلب راهبردی برای آن وجود دارد که کمتر دیده میشود: ناراحتی خلاقانه. اندکی روی لبه قرار دادن کارمندانتان با تعیین اهداف بزرگ یا نادیده گرفتن استانداردهای همکاری تیمی میتواند آنها را از الگوهای تفکر عادی دور سازد و به تفکر اصیل وا دارد. اما این نکته مهم است که از حد نگذرید که خیلی احساس ناراحتی کنند یا بترسند. چگونه این تعادل را پیدا میکنید؟ با ارتباطات شروع کنید. مطمئن شوید که کارمندانتان به خوبی میدانند چه چیزی از آنها می خواهید و سهم هر یک را در پروژه های جدید مشخص کنید. همچنین افزایش اشتغال کارکنان اعتماد را افزایش میدهد که باعث قدرتمند شدن آنها در ریسک کردن (استقبال از تجربیات جدید) خواهد شد. بعد از اینکه تیمتان برنامه شما را برای ناراحتی خلاقانه اجرا کرد مطمئن شوید که آن را مورد بازبینی قرار دادهاید. بپرسید که کدام مورد جواب داده است، کدام مورد جواب نداده و کدام مورد باید بهبود یابد و مجدداً اجرا گردد. در نهایت خود نیز خلاق باشید؛ تلاش کنید نقشههای مختلف و متنوعی که برای تیمتان کارساز است طراحی کنید.
برگرفته از “مغفول ترین روش تحریک خلاقیت تیم” از جیک لویرن
Adapted from “The Most Overlooked Way of Stimulating Team Creativity,” by Jake Levirne
ترجمه و تلخیص: محمود موسوی
#نکات_مدیریتی 29
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
🔸📝آنچه مدیران منابع انسانی لازم است بدانند:
به گفته سوزان میسینگر، رییس سابق انجمن مدیریت منابع انسانی در کنفرانس سالانه مدیریت استراتژیک منابع انسانی: مدیران منابع انسانی خواستار آنند که فردی مورد اعتماد نزد مدیرعامل خود به حساب آیند، آنها باید از برخی مسائل مربوط به رییس خود حتما آگاه باشند تا فردی موفق در کار خود به حساب آیند.
1⃣ مدیران عامل نسبت به تمام مسائلی که در حیطه کاری آنها رخ میدهد، آگاه نیستند.
هیچ مدیرعاملی زمان کافی برای خواندن همه روزنامهها و نشریات تجاری ندارد. این کمبود زمان به احتمال زیاد منشأ اصلی ناامیدی و درماندگی است؛ زیرا مدیران عامل همیشه تشنه ایدهها و اطلاعات جدید در مورد رقبای خود هستند. چنانچه شما مطلبی را درمورد شرکت دیگر میخوانید که مهم است، تصور نکنید که رییس شما هم آن را خوانده است؛ این خبر را به او منتقل کنید.
همچنین با فرض اینکه مدیرعامل نظرات و اطلاعات شما را تنها در ارتباط با مسائل منابع انسانی میخواهد، خود را دست کم نگیرید. نظرات خود را که کاملا برخاسته از دانش و تجربیاتتان است، پیشنهاد دهید و با او مشورت کنید. به قول میسینگر «شما باید به مدیرعامل خود کمک کنید از افق دید بالاتری به مسائل نگاه کند.»
2⃣ مدیران عامل از جلسات منابع انسانی هراس دارند.
پاداش و مزایا درصد زیادی از بودجه شرکتها را شامل میشود و شما به عنوان مدیر بخش منابع انسانی نماینده همه کارمندان برای گرفتن این مطالبات هستید. باید طرح این جلسات و گفت و گو در مورد آن به دقت و درزمان مناسب انجام شود. همچنین مطرح کردن مسائل دشوار و مشکلات کارکنان مسوولیت شما است. رییس شما ممکن است از بیان این انتقادها در دفترش خوشش نیاید؛ اما شما میتوانید با پیشنهاد شیوههایی برای کاهش هزینهها یا بهبود بهره وری سازمانی، نگرانی او را کاهش دهید.
3⃣ مدیران عامل نمیخواهند برای شما تصمیم بگیرند.
این نگرش که «عذرخواهی آسانتر از اجازه خواستن است» در بسیاری از موقعیتهایی که حساسیت زیادی ندارد، کاربرد دارد. در تصمیم گیری هایتان قرار نیست چشم به مدیرعامل خود داشته باشید، شما میتوانید اعتماد به نفس را در تواناییهای خود نشان دهید.
مدیرعاملها تمایل دارند با افرادی کار کنند که جرات دارند از قضاوتهای خود بهره بگیرند. چنانچه نیاز داشته باشید که مسائل بغرنج را با مدیرعامل خود درمیان بگذارید، ابتدا مسائل را بر حسب ریسکهای موجود و درجه اهمیت چارچوب بندی کنید.
4⃣ مدیران عامل تمایل دارند در مورد فراز و فرودهای سازمان خود بیشتر بدانند.
مدیران عامل بیشتر وقت خود را صرف پرداختن به امور مشتریان میکنند و نتیجه آن میتواند عدم دسترسی به وضعیت کلی سازمان باشد. به گفته میسینگر، «گاهی اوقات، نیروی انسانی باید به مدیرعامل بگویند «کمتر رویاپردازی کند و واقع بین باشد».
این گاهی اوقات به معنی درمیان گذاشتن اطلاعاتی درباره زندگی شخصی کارکنان و اطلاعرسانی به مدیرعامل درباره برنامههای کار متناقض است که ممکن است در درون سازمان شکل گرفته باشد. هنگام مشورت دادن، باید هدفتان بیان واقعیتها و پیشنهادهایی تدبیرگرانه و هوشیارانه باشد.
4⃣ مدیران عامل به شما نخواهند گفت که چه کسانی بیشتر مورد توجه او هستند.
هنگامی که در مورد مدیران دیگر با مدیر عامل بحث و گفت و گو میکنید، به خاطر داشته باشید ممکن است آنگونه که فکر میکنید از همه چیز باخبر نباشید. برای حفاظت از خود، هنگام ارائه اطلاعات درباره مدیران اجرایی تا آنجا که ممکن است صادق و غیراحساسی باشید؛ به خصوص اگر عملکرد آنها تحت ارزیابی شما است.
#فلش_کارت 12
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
به گفته سوزان میسینگر، رییس سابق انجمن مدیریت منابع انسانی در کنفرانس سالانه مدیریت استراتژیک منابع انسانی: مدیران منابع انسانی خواستار آنند که فردی مورد اعتماد نزد مدیرعامل خود به حساب آیند، آنها باید از برخی مسائل مربوط به رییس خود حتما آگاه باشند تا فردی موفق در کار خود به حساب آیند.
1⃣ مدیران عامل نسبت به تمام مسائلی که در حیطه کاری آنها رخ میدهد، آگاه نیستند.
هیچ مدیرعاملی زمان کافی برای خواندن همه روزنامهها و نشریات تجاری ندارد. این کمبود زمان به احتمال زیاد منشأ اصلی ناامیدی و درماندگی است؛ زیرا مدیران عامل همیشه تشنه ایدهها و اطلاعات جدید در مورد رقبای خود هستند. چنانچه شما مطلبی را درمورد شرکت دیگر میخوانید که مهم است، تصور نکنید که رییس شما هم آن را خوانده است؛ این خبر را به او منتقل کنید.
همچنین با فرض اینکه مدیرعامل نظرات و اطلاعات شما را تنها در ارتباط با مسائل منابع انسانی میخواهد، خود را دست کم نگیرید. نظرات خود را که کاملا برخاسته از دانش و تجربیاتتان است، پیشنهاد دهید و با او مشورت کنید. به قول میسینگر «شما باید به مدیرعامل خود کمک کنید از افق دید بالاتری به مسائل نگاه کند.»
2⃣ مدیران عامل از جلسات منابع انسانی هراس دارند.
پاداش و مزایا درصد زیادی از بودجه شرکتها را شامل میشود و شما به عنوان مدیر بخش منابع انسانی نماینده همه کارمندان برای گرفتن این مطالبات هستید. باید طرح این جلسات و گفت و گو در مورد آن به دقت و درزمان مناسب انجام شود. همچنین مطرح کردن مسائل دشوار و مشکلات کارکنان مسوولیت شما است. رییس شما ممکن است از بیان این انتقادها در دفترش خوشش نیاید؛ اما شما میتوانید با پیشنهاد شیوههایی برای کاهش هزینهها یا بهبود بهره وری سازمانی، نگرانی او را کاهش دهید.
3⃣ مدیران عامل نمیخواهند برای شما تصمیم بگیرند.
این نگرش که «عذرخواهی آسانتر از اجازه خواستن است» در بسیاری از موقعیتهایی که حساسیت زیادی ندارد، کاربرد دارد. در تصمیم گیری هایتان قرار نیست چشم به مدیرعامل خود داشته باشید، شما میتوانید اعتماد به نفس را در تواناییهای خود نشان دهید.
مدیرعاملها تمایل دارند با افرادی کار کنند که جرات دارند از قضاوتهای خود بهره بگیرند. چنانچه نیاز داشته باشید که مسائل بغرنج را با مدیرعامل خود درمیان بگذارید، ابتدا مسائل را بر حسب ریسکهای موجود و درجه اهمیت چارچوب بندی کنید.
4⃣ مدیران عامل تمایل دارند در مورد فراز و فرودهای سازمان خود بیشتر بدانند.
مدیران عامل بیشتر وقت خود را صرف پرداختن به امور مشتریان میکنند و نتیجه آن میتواند عدم دسترسی به وضعیت کلی سازمان باشد. به گفته میسینگر، «گاهی اوقات، نیروی انسانی باید به مدیرعامل بگویند «کمتر رویاپردازی کند و واقع بین باشد».
این گاهی اوقات به معنی درمیان گذاشتن اطلاعاتی درباره زندگی شخصی کارکنان و اطلاعرسانی به مدیرعامل درباره برنامههای کار متناقض است که ممکن است در درون سازمان شکل گرفته باشد. هنگام مشورت دادن، باید هدفتان بیان واقعیتها و پیشنهادهایی تدبیرگرانه و هوشیارانه باشد.
4⃣ مدیران عامل به شما نخواهند گفت که چه کسانی بیشتر مورد توجه او هستند.
هنگامی که در مورد مدیران دیگر با مدیر عامل بحث و گفت و گو میکنید، به خاطر داشته باشید ممکن است آنگونه که فکر میکنید از همه چیز باخبر نباشید. برای حفاظت از خود، هنگام ارائه اطلاعات درباره مدیران اجرایی تا آنجا که ممکن است صادق و غیراحساسی باشید؛ به خصوص اگر عملکرد آنها تحت ارزیابی شما است.
#فلش_کارت 12
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
چرا انسانهایی که کمتر میخوابند کارآمدتر هستند؟
درحالیکه میانگین خواب روزانهی هر فرد باید بین ۶ تا ۸ ساعت باشد، افراد موفق بر این باورند که با کمتر خوابیدن میتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.
زمان ضروریترین ابزار برای رسیدن به موفقیت است. بسیاری از مدیران موفق میگویند دلیل پیشرفتشان کم خوابیدن است. پیروی از الگوی افراد موفق گرچه دشوار بنظر میرسد اما دلایلی وجود دارند که نشان میدهد کمخوابیدن چطور میتواند بر میزان بازدهی تاثیرگذار باشد و یا به عبارتی آن را بالا ببرد.
۱.در اختیار داشتن زمان بیشتر
کم خوابیدن زمان بیشتری برای رویارویی با چالشها و حل مشکلات و مسائل به شما میدهد. این زمانِ بیشتر کمک میکند به چیزهای ارزشمندی دست پیدا کنید. از زمانی که معلوم شد افرادی که کمتر میخوابند به چیزهایی دست پیدا میکنند، کم خوابیدن دیگر آنقدرها بد به نظر نمیرسد.
۲.پیدا کردن فعالیتهای جایگزین مناسب
وقتی میگوییم خوابِ کمتر خلاقیت در پی دارد منظور این است که این دست از افراد زمان بیشتری برای کشف فعالیتهای بالقوه و جالب دارند که نه تنها به بیدار ماندشان کمک میکند بلکه جایگزین مناسبی برای خواب نیز میشود. آنها میتوانند چند کار را با هم انجام دهند.
۳.انرژی مضاعف داشتن
بر اساس مقالهای که «وال استریت ژورنال» منتشر کرده، اشخاصی که کمتر میخوابند خصوصیات جالبی دارند و “نه تنها چرخهی شبانه روزیشان با دیگران فرق دارد بلکه حالات روحی و سوخت و ساز بدنشان نیز متفاوت است. مثلاً لاغرتر هستند، علیرغم اینکه کمبود خواب خود میتواند منجر به چاقی شود و مقاومت بیشتری در برابر آسیبهای روحی وجسمی دارند”. کمخوابها انگار روی دور تُند هستند، مثلا تند حرف میزنند و دیدگاه خاصی نسبت به انجام دادن کارها دارند.
۴.هوشیار بودن
آن دست از افرادی که خوابیدن را اتلاف وقت میدانند و کم میخوابند هوشیارتر هستند، قدر جستوجو و رسیدن به پاسخ را میدانند و همواره خصوصیاتی همچون خوشبینی، جاهطلبی و خودآگاهی را با خود یدک میکشند. شاید با خود فکر کنید چنین پدیدهای نادر است اما این هوشیاری به آنها امتیاز انجام کارهای بیشتر و خلاقتر بودن میدهد.
۵.داشتن روحیه اجتماعی
کم خوابی به آنها انگیزه میدهد به اجتماع بروند و از زندگی اجتماعی بهرهمند شوند، با اشخاص جدید ملاقات کنند و به راههای موفقیت بیشتری دست یابند. روابط اجتماعی یکی از عوامل دستیابی به موفقیت بیشتر است. توانایی آنها در بهره گیری از جهان اطراف فرصتی برای انجام کارهای بیشتر و رویارویی بهتر با چالشها را فراهم میکند.
۶.عاشقانه پیش میروند
چنین افرادی تابع احساساتشان هستند و شور و شوق کاری را دارند که میخواهند انجام دهند. آنها وقت و انرژیشان را صرف دستیابی به نتیجه و به اتمام رساندن پروژههاشان میکنند و به کم یا متوسط قانع نمیشوند. در حالیکه برخی کم خوابی را یک عیب و نقص میدانند، این دست از افراد به چشم فرصت و امتیازی جهت انجام آنچه دوست دارند به آن نگاه میکنند.
۷.در مشاغل سخت قدم مینهند
پویایی ناشی از کم خوابی در مشاغلی همچون کارآفرینی، وبلاگنویسی، طراحی بازیهای ویدیویی، رسانههای اجتماعی کارآمد است. بسیاری از افرادی که کم میخوابند فعال هستند و به سمت حرفهای رو میآورند که کیفیت رهبریشان را تضمین کند و به چیزهای بیشتری دست پیدا کنند. احتمال موفقیت آنها در زمینههایی که کم خوابی و بیشکاری منحصر به فرد و متمایزشان را تحسین کند بیشتر است.
خواب برای بسیاری یک سود و منفعت تلقی میشود، افرادی که از امتیاز کمخوابیدن برخوردارند به عنوان اشخاصی سختکوش شناخته میشوند که سریعتر به قلههای موفقیت دست پیدا میکنند. البته نباید کم خوابیدن را با کمتر خوابیدن از زمان مورد نیاز یک انسان اشتباه گرفت. منظور از کم خوابیدن همانطور که مطمئنا پی بردهاید جلوگیری از پرخوابی و علاقه بیحد و حصر به خوابیدن در هر زمان ممکن است.
#نکات_مدیریتی 30
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
درحالیکه میانگین خواب روزانهی هر فرد باید بین ۶ تا ۸ ساعت باشد، افراد موفق بر این باورند که با کمتر خوابیدن میتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.
زمان ضروریترین ابزار برای رسیدن به موفقیت است. بسیاری از مدیران موفق میگویند دلیل پیشرفتشان کم خوابیدن است. پیروی از الگوی افراد موفق گرچه دشوار بنظر میرسد اما دلایلی وجود دارند که نشان میدهد کمخوابیدن چطور میتواند بر میزان بازدهی تاثیرگذار باشد و یا به عبارتی آن را بالا ببرد.
۱.در اختیار داشتن زمان بیشتر
کم خوابیدن زمان بیشتری برای رویارویی با چالشها و حل مشکلات و مسائل به شما میدهد. این زمانِ بیشتر کمک میکند به چیزهای ارزشمندی دست پیدا کنید. از زمانی که معلوم شد افرادی که کمتر میخوابند به چیزهایی دست پیدا میکنند، کم خوابیدن دیگر آنقدرها بد به نظر نمیرسد.
۲.پیدا کردن فعالیتهای جایگزین مناسب
وقتی میگوییم خوابِ کمتر خلاقیت در پی دارد منظور این است که این دست از افراد زمان بیشتری برای کشف فعالیتهای بالقوه و جالب دارند که نه تنها به بیدار ماندشان کمک میکند بلکه جایگزین مناسبی برای خواب نیز میشود. آنها میتوانند چند کار را با هم انجام دهند.
۳.انرژی مضاعف داشتن
بر اساس مقالهای که «وال استریت ژورنال» منتشر کرده، اشخاصی که کمتر میخوابند خصوصیات جالبی دارند و “نه تنها چرخهی شبانه روزیشان با دیگران فرق دارد بلکه حالات روحی و سوخت و ساز بدنشان نیز متفاوت است. مثلاً لاغرتر هستند، علیرغم اینکه کمبود خواب خود میتواند منجر به چاقی شود و مقاومت بیشتری در برابر آسیبهای روحی وجسمی دارند”. کمخوابها انگار روی دور تُند هستند، مثلا تند حرف میزنند و دیدگاه خاصی نسبت به انجام دادن کارها دارند.
۴.هوشیار بودن
آن دست از افرادی که خوابیدن را اتلاف وقت میدانند و کم میخوابند هوشیارتر هستند، قدر جستوجو و رسیدن به پاسخ را میدانند و همواره خصوصیاتی همچون خوشبینی، جاهطلبی و خودآگاهی را با خود یدک میکشند. شاید با خود فکر کنید چنین پدیدهای نادر است اما این هوشیاری به آنها امتیاز انجام کارهای بیشتر و خلاقتر بودن میدهد.
۵.داشتن روحیه اجتماعی
کم خوابی به آنها انگیزه میدهد به اجتماع بروند و از زندگی اجتماعی بهرهمند شوند، با اشخاص جدید ملاقات کنند و به راههای موفقیت بیشتری دست یابند. روابط اجتماعی یکی از عوامل دستیابی به موفقیت بیشتر است. توانایی آنها در بهره گیری از جهان اطراف فرصتی برای انجام کارهای بیشتر و رویارویی بهتر با چالشها را فراهم میکند.
۶.عاشقانه پیش میروند
چنین افرادی تابع احساساتشان هستند و شور و شوق کاری را دارند که میخواهند انجام دهند. آنها وقت و انرژیشان را صرف دستیابی به نتیجه و به اتمام رساندن پروژههاشان میکنند و به کم یا متوسط قانع نمیشوند. در حالیکه برخی کم خوابی را یک عیب و نقص میدانند، این دست از افراد به چشم فرصت و امتیازی جهت انجام آنچه دوست دارند به آن نگاه میکنند.
۷.در مشاغل سخت قدم مینهند
پویایی ناشی از کم خوابی در مشاغلی همچون کارآفرینی، وبلاگنویسی، طراحی بازیهای ویدیویی، رسانههای اجتماعی کارآمد است. بسیاری از افرادی که کم میخوابند فعال هستند و به سمت حرفهای رو میآورند که کیفیت رهبریشان را تضمین کند و به چیزهای بیشتری دست پیدا کنند. احتمال موفقیت آنها در زمینههایی که کم خوابی و بیشکاری منحصر به فرد و متمایزشان را تحسین کند بیشتر است.
خواب برای بسیاری یک سود و منفعت تلقی میشود، افرادی که از امتیاز کمخوابیدن برخوردارند به عنوان اشخاصی سختکوش شناخته میشوند که سریعتر به قلههای موفقیت دست پیدا میکنند. البته نباید کم خوابیدن را با کمتر خوابیدن از زمان مورد نیاز یک انسان اشتباه گرفت. منظور از کم خوابیدن همانطور که مطمئنا پی بردهاید جلوگیری از پرخوابی و علاقه بیحد و حصر به خوابیدن در هر زمان ممکن است.
#نکات_مدیریتی 30
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
جزییاتی از عیدی و پاداش بازنشستگان و تامین اجتماعی Ⓜ️✨
با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، بسیاری از کارمندان، کارگران، بازنشستگان و مستمری بگیران دغدغه دریافت عیدی و پاداش پایان سال را دارند و خبرهای مربوط به افزایش میزان عیدی، نحوه و زمان دریافت آن را با وسواس خاصی دنبال می کنند.
مبلغ عیدی مستمریبگیران و بازنشستگان تامین اجتماعی همه ساله توسط هیات وزیران مشخص و معمولا بهمن ماه اعلام میشود که به محض ابلاغ، سازمان تامین اجتماعی آن را به حساب مستمری بگیران واریز میکند.
سال گذشته سازمان تامین اجتماعی موفق شد با تامین منابع مورد نیاز، عیدی بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی را بهمن ماه پرداخت کند که میزان عیدی آنها همچون کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری، 603 هزار و 500 تومان تعیین شده بود.
در مورد عیدی کارکنان دولت نیز هرچند هنوز رقمی اعلام نشده ولی پیشبینیها حاکی از آن است که میزان عیدی کارمندان در سال جاری 688 هزار تومان باشد که البته مبلغ قطعی آن پس از تصویب هیات وزیران مشخص می شود و به احتمال زیاد در روزهای آینده مصوبه هیأت وزیران در مورد نحوه پرداخت عیدی کارکنان دولت به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ابلاغ خواهد شد.
این در حالی است که دولت برای کارکنان خود در سال 1391 حدود 402 هزار تومان، در سال 1392، 503 هزار تومان و برای سال 1393 نیز 603 هزار تومان عیدی واریز کرد که از افزایش 100 هزار تومانی رقم عیدی طی این سالها حکایت دارد.
آنچه مسلم است تصمیمگیری در خصوص رقم عیدی کارکنان دولت، در مورد بازنشستگان کشوری نیز اعمال خواهد شد.سال گذشته رقم عیدی کارکنان و بازنشستگان کشوری 603 هزار و 500 تومان اعلام شد.
اما کارگران چقدر عیدی میگیرند؟
مبنای تعیین عیدی پایان سال مشمولان قانون کار در طول 15 سال اخیر فرمولی است که از سوی مجلس تصویب و تا به امروز اجرایی شده و نیاز نیست که همه ساله در شورای عالی کار بررسی شود.
به موجب ماده واحده قانون تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاههای مشمول قانون کار مصوب 6/12/70 مجلس شورای اسلامی، کلیه کارفرمایان مکلفند به هر یک از کارگران خود به نسبت یک سال کار، معادل شصت روز آخرین مزد به عنوان عیدی و پاداش بپردازند.
مبلغ پرداختی از این بابت به هر یک از کارگران نباید از معادل 90 روز حداقل مزد روزانه قانونی تجاوز کند. ضمناً به موجب تبصره یک ماده واحده مذکور، مبلغ پرداختی به کارگرانی که کمتر از یک سال در کارگاه کار کردند باید به ماخذ 60 روز مزد و به نسبت ایام کارکرد در سال محاسبه شود.
بر این اساس حداقل عیدی کارگران دو برابر حداقل حقوق پایه و حداکثر عیدی به شرطی که از مصوبه قانون کار بیشتر نشود، سه برابر پایه حقوق خواهد بود که کارفرمایان موظفند بپردازند.
شورای عالی کار در اسفند سال گذشته با افزایش 17 درصدی، حداقل دستمزد کارگران را ۷۱۲ هزار و ۴۲۵ تومان تصویب کرد. بر این اساس حداقل عیدی کارگران مشمول قانون کار با احتساب دو ماه 1,424,850 تومان و حداکثر عیدی 2,137,275 تومان خواهد بود.
... #اخبار_مدیریتی 14
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، بسیاری از کارمندان، کارگران، بازنشستگان و مستمری بگیران دغدغه دریافت عیدی و پاداش پایان سال را دارند و خبرهای مربوط به افزایش میزان عیدی، نحوه و زمان دریافت آن را با وسواس خاصی دنبال می کنند.
مبلغ عیدی مستمریبگیران و بازنشستگان تامین اجتماعی همه ساله توسط هیات وزیران مشخص و معمولا بهمن ماه اعلام میشود که به محض ابلاغ، سازمان تامین اجتماعی آن را به حساب مستمری بگیران واریز میکند.
سال گذشته سازمان تامین اجتماعی موفق شد با تامین منابع مورد نیاز، عیدی بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی را بهمن ماه پرداخت کند که میزان عیدی آنها همچون کارکنان دولت و بازنشستگان کشوری، 603 هزار و 500 تومان تعیین شده بود.
در مورد عیدی کارکنان دولت نیز هرچند هنوز رقمی اعلام نشده ولی پیشبینیها حاکی از آن است که میزان عیدی کارمندان در سال جاری 688 هزار تومان باشد که البته مبلغ قطعی آن پس از تصویب هیات وزیران مشخص می شود و به احتمال زیاد در روزهای آینده مصوبه هیأت وزیران در مورد نحوه پرداخت عیدی کارکنان دولت به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ابلاغ خواهد شد.
این در حالی است که دولت برای کارکنان خود در سال 1391 حدود 402 هزار تومان، در سال 1392، 503 هزار تومان و برای سال 1393 نیز 603 هزار تومان عیدی واریز کرد که از افزایش 100 هزار تومانی رقم عیدی طی این سالها حکایت دارد.
آنچه مسلم است تصمیمگیری در خصوص رقم عیدی کارکنان دولت، در مورد بازنشستگان کشوری نیز اعمال خواهد شد.سال گذشته رقم عیدی کارکنان و بازنشستگان کشوری 603 هزار و 500 تومان اعلام شد.
اما کارگران چقدر عیدی میگیرند؟
مبنای تعیین عیدی پایان سال مشمولان قانون کار در طول 15 سال اخیر فرمولی است که از سوی مجلس تصویب و تا به امروز اجرایی شده و نیاز نیست که همه ساله در شورای عالی کار بررسی شود.
به موجب ماده واحده قانون تعیین عیدی و پاداش سالانه کارگران شاغل در کارگاههای مشمول قانون کار مصوب 6/12/70 مجلس شورای اسلامی، کلیه کارفرمایان مکلفند به هر یک از کارگران خود به نسبت یک سال کار، معادل شصت روز آخرین مزد به عنوان عیدی و پاداش بپردازند.
مبلغ پرداختی از این بابت به هر یک از کارگران نباید از معادل 90 روز حداقل مزد روزانه قانونی تجاوز کند. ضمناً به موجب تبصره یک ماده واحده مذکور، مبلغ پرداختی به کارگرانی که کمتر از یک سال در کارگاه کار کردند باید به ماخذ 60 روز مزد و به نسبت ایام کارکرد در سال محاسبه شود.
بر این اساس حداقل عیدی کارگران دو برابر حداقل حقوق پایه و حداکثر عیدی به شرطی که از مصوبه قانون کار بیشتر نشود، سه برابر پایه حقوق خواهد بود که کارفرمایان موظفند بپردازند.
شورای عالی کار در اسفند سال گذشته با افزایش 17 درصدی، حداقل دستمزد کارگران را ۷۱۲ هزار و ۴۲۵ تومان تصویب کرد. بر این اساس حداقل عیدی کارگران مشمول قانون کار با احتساب دو ماه 1,424,850 تومان و حداکثر عیدی 2,137,275 تومان خواهد بود.
... #اخبار_مدیریتی 14
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
ادامه : Ⓜ️✨
با وجود تاکید فعالان کارگری مبنی بر کاهش قدرت خرید کارگران و عدم تامین نیازهای معیشتی آنها متاسفانه برخی کارفرمایان بدون در نظر گرفتن شرایط سخت و دشوار زندگی خانوارهای کارگری، عیدی و پاداش کارگران را به سال آینده موکول و در خوشبینانهترین حالت نیمی از آن را در انتهای سال و مابقی را سال بعد پرداخت میکنند.
هرچند که کارفرمایان تعمّدی در این زمینه ندارند و تنها به دلیل نبود نقدینگی، بضاعت کم و برخی هزینههای تحمیلی جانبی ناچار به در پیش گرفتن چنین رویهای میشوند اما برخی دیگر نیز به تناسب تمکن مالی خود تمام عیدی و پاداش پایان سال را به حساب کارگران خود واریز میکنند.
هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور در این باره میگوید: عیدی و پاداش کارگران مصوبه مجلس را دارد و بر اساس همان هم باید همه ساله پرداخت شود ولی متاسفانه به بهانه شرایط اقتصادی، رکود و تورم هر سال شاهد هستیم که عیدی کارگران با تاخیر پرداخت میشود در صورتی که کارفرمایان باید بدانند که اگر تورم، گرانی و افزایش قیمت برای آنها هست برای کارگران هم هست و از آن مستثنا نیستند بنابر این انتظار جامعه کارگری این است که نسبت به پرداخت به موقع عیدی و پاداش آخر سال بر اساس قانون اقدام کنند.
وی درباره آن دسته کارفرمایانی که به جای دو ماه، تنها یکماه حقوق را مبنا و ملاک پرداخت عیدی و پاداش قرار می دهند، گفت: چنین کاری خلاف قانون و ظالمانه است و کارگران میتوانند در صورت مشاهده چنین رفتاری به مراجع رسیدگی کننده یا هیاتهای حل اختلاف مراجعه کنند. کارفرمایان به خوبی میدانند که اگر این رویه در پیش گرفته شود به ضرر خود آنها خواهد بود چون جریمه شده و جریمه این مبلغ را باید بپردازند.
مقامات کارگری میگویند با توجه به هزینههای سنگین اجارهبهای مسکن و خوراک، بسیاری از کارگران به عیدی و پاداش پایان سال خود امید بستهاند لذا شایسته است کارفرمایان تا قبل از پایان سال آن را پرداخت و ترتیبی اتخاذ کنند که دستکم بهمن ماه به دست آنها برسد تا هم قدرت خرید آنها در روزهای پایانی سال کاهش نیابد و هم سال نو و ایام عید را با دلگرمی و روحیهای شاد در کنار خانواده سپری کنند.
به گفته آنها رقم عیدی کارگران زیاد نیست و تفاوت بین عیدی کارمند و کارگر محسوب نمیشود؛ شاید عیدی کارمندان یک عیدی رسمی باشد ولی کارمندان به طور جانبی از مزایایی برخوردارند درحالی که عیدی کارگران در مقابل سختیهایی که در طول یکسال به جان میخرند زیاد نیست.
بر اساس اعلام مقامات کارفرمایی در خصوص نحوه پرداخت عیدی آخر سال، آن دسته کارگرانی که به طور کامل یکسال کاری را پشت سر گذاشته و مرخصی بدون حقوق دریافت نکرده باشند عیدی پایان سال را کامل دریافت میکنند. کارگرانی هم که از مرخصی بدون حقوق استفاده کردهاند به نسبت ماههای اشتغال به کار در یکسال عیدی میگیرند؛ اما کارگرانی که از نیمه دوم سال به کار گرفته شدهاند، به تناسب تعداد ماههای اشتغال به کار عیدی دریافت میکنند.
ایسنا
#اخبار_مدیریتی 14
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
با وجود تاکید فعالان کارگری مبنی بر کاهش قدرت خرید کارگران و عدم تامین نیازهای معیشتی آنها متاسفانه برخی کارفرمایان بدون در نظر گرفتن شرایط سخت و دشوار زندگی خانوارهای کارگری، عیدی و پاداش کارگران را به سال آینده موکول و در خوشبینانهترین حالت نیمی از آن را در انتهای سال و مابقی را سال بعد پرداخت میکنند.
هرچند که کارفرمایان تعمّدی در این زمینه ندارند و تنها به دلیل نبود نقدینگی، بضاعت کم و برخی هزینههای تحمیلی جانبی ناچار به در پیش گرفتن چنین رویهای میشوند اما برخی دیگر نیز به تناسب تمکن مالی خود تمام عیدی و پاداش پایان سال را به حساب کارگران خود واریز میکنند.
هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران کشور در این باره میگوید: عیدی و پاداش کارگران مصوبه مجلس را دارد و بر اساس همان هم باید همه ساله پرداخت شود ولی متاسفانه به بهانه شرایط اقتصادی، رکود و تورم هر سال شاهد هستیم که عیدی کارگران با تاخیر پرداخت میشود در صورتی که کارفرمایان باید بدانند که اگر تورم، گرانی و افزایش قیمت برای آنها هست برای کارگران هم هست و از آن مستثنا نیستند بنابر این انتظار جامعه کارگری این است که نسبت به پرداخت به موقع عیدی و پاداش آخر سال بر اساس قانون اقدام کنند.
وی درباره آن دسته کارفرمایانی که به جای دو ماه، تنها یکماه حقوق را مبنا و ملاک پرداخت عیدی و پاداش قرار می دهند، گفت: چنین کاری خلاف قانون و ظالمانه است و کارگران میتوانند در صورت مشاهده چنین رفتاری به مراجع رسیدگی کننده یا هیاتهای حل اختلاف مراجعه کنند. کارفرمایان به خوبی میدانند که اگر این رویه در پیش گرفته شود به ضرر خود آنها خواهد بود چون جریمه شده و جریمه این مبلغ را باید بپردازند.
مقامات کارگری میگویند با توجه به هزینههای سنگین اجارهبهای مسکن و خوراک، بسیاری از کارگران به عیدی و پاداش پایان سال خود امید بستهاند لذا شایسته است کارفرمایان تا قبل از پایان سال آن را پرداخت و ترتیبی اتخاذ کنند که دستکم بهمن ماه به دست آنها برسد تا هم قدرت خرید آنها در روزهای پایانی سال کاهش نیابد و هم سال نو و ایام عید را با دلگرمی و روحیهای شاد در کنار خانواده سپری کنند.
به گفته آنها رقم عیدی کارگران زیاد نیست و تفاوت بین عیدی کارمند و کارگر محسوب نمیشود؛ شاید عیدی کارمندان یک عیدی رسمی باشد ولی کارمندان به طور جانبی از مزایایی برخوردارند درحالی که عیدی کارگران در مقابل سختیهایی که در طول یکسال به جان میخرند زیاد نیست.
بر اساس اعلام مقامات کارفرمایی در خصوص نحوه پرداخت عیدی آخر سال، آن دسته کارگرانی که به طور کامل یکسال کاری را پشت سر گذاشته و مرخصی بدون حقوق دریافت نکرده باشند عیدی پایان سال را کامل دریافت میکنند. کارگرانی هم که از مرخصی بدون حقوق استفاده کردهاند به نسبت ماههای اشتغال به کار در یکسال عیدی میگیرند؛ اما کارگرانی که از نیمه دوم سال به کار گرفته شدهاند، به تناسب تعداد ماههای اشتغال به کار عیدی دریافت میکنند.
ایسنا
#اخبار_مدیریتی 14
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
عتیقه فروش
عتیقهفروشی، در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید كاسهای نفیس و قدیمی دارد كه در گوشهای افتاده و گربه در آن آب میخورد. دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب میشود و قیمت گرانی بر آن مینهد.
لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری! آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند میخری؟ گفت: یك درهم.
رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقهفروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقهفروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممكن است در راه تشنهاش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی.
رعیت گفت: امکان ندارد! من با این کاسه تا به حال پنج گربه فروختهام. كاسه ام فروشی نیست!
"همیشه نباید راه حل خود را بهترین راه حل دانست."
#طنز_مدیریتی 7
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
عتیقهفروشی، در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید كاسهای نفیس و قدیمی دارد كه در گوشهای افتاده و گربه در آن آب میخورد. دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب میشود و قیمت گرانی بر آن مینهد.
لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری! آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند میخری؟ گفت: یك درهم.
رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقهفروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقهفروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممكن است در راه تشنهاش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی.
رعیت گفت: امکان ندارد! من با این کاسه تا به حال پنج گربه فروختهام. كاسه ام فروشی نیست!
"همیشه نباید راه حل خود را بهترین راه حل دانست."
#طنز_مدیریتی 7
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
بیل گیتس
یک میلیارد دلار مساوی است با یک همبرگر
این مرد را الگوی ثروتمندشدن در قرن بیستویکم مینامیدند. او پایهگذار شرکت مایکروسافت است که یکی از بزرگترین سرمایهداران کل تاریخ محسوب میشود. وی در سخنرانی در دانشگاه واشنگتن گفته بود: «واقعا وقتی کارم را شروع کردم به این فکر نمیکردم که روزی ثروتمند شوم، چه برسد به اینکه در میان افراد خیلی ثروتمند قرار بگیرم… خیلی از کسانی که کارشان را خوب انجام میدهند به چیزهایی میرسند که در آغاز حتی تصورش را هم نمیکردند… مطمئن باشید که مهمترین مسئله این است که عاشق کاری که میخواهید انجام دهید باشید و به خودتان ایمان داشته باشید.» در مصاحبهای با مجله پیپل هم بیل گیتس گفته بود: «مهمترین اتفاق زندگی این است که کاری بکنی که عاشق آن باشی، وقتی کاری را بکنی که عاشق آن هستی، لذتی را تجربه میکنی که در ثروتمندشدن بیش از حد هم نمیتوانی آن را تجربه کنی. البته کاملا این را میفهمم که هدف همه انسانها ثروتمند شدن و به دست آوردن میلیونها دلار باشد، قطعا ثروت، آزادی و قدرتی به انسان میبخشد که برای هر کسی لذتبخش است اما خب راستش را بگویم، وقتی به آن رسیدی میبینی که هیچ فرقی با یک همبرگر ندارد.» این ثروتمند افسانهای که البته مبالغ زیادی را هم صرف کارهای خیرخواهانه و نیکوکارانه در جهان کرده بارها گفته بود که ثروت تا قبل از بهدست آوردن آن جالب است اما بعد از آن واقعا لذتبخش نیست.
#نکات_مدیریتی 31
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
یک میلیارد دلار مساوی است با یک همبرگر
این مرد را الگوی ثروتمندشدن در قرن بیستویکم مینامیدند. او پایهگذار شرکت مایکروسافت است که یکی از بزرگترین سرمایهداران کل تاریخ محسوب میشود. وی در سخنرانی در دانشگاه واشنگتن گفته بود: «واقعا وقتی کارم را شروع کردم به این فکر نمیکردم که روزی ثروتمند شوم، چه برسد به اینکه در میان افراد خیلی ثروتمند قرار بگیرم… خیلی از کسانی که کارشان را خوب انجام میدهند به چیزهایی میرسند که در آغاز حتی تصورش را هم نمیکردند… مطمئن باشید که مهمترین مسئله این است که عاشق کاری که میخواهید انجام دهید باشید و به خودتان ایمان داشته باشید.» در مصاحبهای با مجله پیپل هم بیل گیتس گفته بود: «مهمترین اتفاق زندگی این است که کاری بکنی که عاشق آن باشی، وقتی کاری را بکنی که عاشق آن هستی، لذتی را تجربه میکنی که در ثروتمندشدن بیش از حد هم نمیتوانی آن را تجربه کنی. البته کاملا این را میفهمم که هدف همه انسانها ثروتمند شدن و به دست آوردن میلیونها دلار باشد، قطعا ثروت، آزادی و قدرتی به انسان میبخشد که برای هر کسی لذتبخش است اما خب راستش را بگویم، وقتی به آن رسیدی میبینی که هیچ فرقی با یک همبرگر ندارد.» این ثروتمند افسانهای که البته مبالغ زیادی را هم صرف کارهای خیرخواهانه و نیکوکارانه در جهان کرده بارها گفته بود که ثروت تا قبل از بهدست آوردن آن جالب است اما بعد از آن واقعا لذتبخش نیست.
#نکات_مدیریتی 31
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
تام هیکل پول نمیده ⁉️⁉️⁉️⁉️
مايكل، راننده اتوبوس شهري، مثل هميشه اول صبح اتوبوسش را روشن كرد و در مسير هميشگي شروع به كار كرد. در چند ايستگاه اول همه چيز مثل معمول بود و تعدادي مسافر پياده مي شدند و چند نفر هم سوار مي شدند. در ايستگاه بعدي، يك مرد با هيكل بزرگ، قيافه اي خشن و رفتاري عجيب سوار شد..
او در حالي كه به مايكل زل زده بود گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!» و رفت و نشست.
مايكل كه تقريباً ريز جثه بود و اساساً آدم ملايمي بود چيزي نگفت اما راضي هم نبود. روز بعد هم دوباره همين اتفاق افتاد و مرد هيكلي سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روي صندلي نشست و روز بعد و روز بعد...
اين اتفاق كه به كابوسي براي مايكل تبديل شده بود خيلي او را آزار مي داد. بعد از مدتي مايكل ديگر نمي تواست اين موضوع را تحمل كند و بايد با او برخورد مي كرد. اما چطوري از پس آن هيكل بر مي آمد؟ بنابراين در چند كلاس بدنسازي، كاراته و جودو و ... ثبت نام كرد. در پايان تابستان، مايكل به اندازه كافي آماده شده بود و اعتماد به نفس لازم را هم پيدا كرده بود.
بنابراين روز بعدي كه مرد هيكلي سوار اتوبوس شد و گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!»
مايكل ايستاد، به او زل زد و فرياد زد: «براي چي؟»
مرد هيكلي با چهره اي متعجب و ترسان گفت: «تام هيكل كارت استفاده رايگان داره.»
✳️نکته مدیریتی :
پيش از اتخاذ هر اقدام و تلاشي براي حل مسائل، ابتدا مطمئن شويد كه آيا اصلاً مسئله اي وجود دارد يا خير!
#داستان_مدیریتی 19
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
مايكل، راننده اتوبوس شهري، مثل هميشه اول صبح اتوبوسش را روشن كرد و در مسير هميشگي شروع به كار كرد. در چند ايستگاه اول همه چيز مثل معمول بود و تعدادي مسافر پياده مي شدند و چند نفر هم سوار مي شدند. در ايستگاه بعدي، يك مرد با هيكل بزرگ، قيافه اي خشن و رفتاري عجيب سوار شد..
او در حالي كه به مايكل زل زده بود گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!» و رفت و نشست.
مايكل كه تقريباً ريز جثه بود و اساساً آدم ملايمي بود چيزي نگفت اما راضي هم نبود. روز بعد هم دوباره همين اتفاق افتاد و مرد هيكلي سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روي صندلي نشست و روز بعد و روز بعد...
اين اتفاق كه به كابوسي براي مايكل تبديل شده بود خيلي او را آزار مي داد. بعد از مدتي مايكل ديگر نمي تواست اين موضوع را تحمل كند و بايد با او برخورد مي كرد. اما چطوري از پس آن هيكل بر مي آمد؟ بنابراين در چند كلاس بدنسازي، كاراته و جودو و ... ثبت نام كرد. در پايان تابستان، مايكل به اندازه كافي آماده شده بود و اعتماد به نفس لازم را هم پيدا كرده بود.
بنابراين روز بعدي كه مرد هيكلي سوار اتوبوس شد و گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!»
مايكل ايستاد، به او زل زد و فرياد زد: «براي چي؟»
مرد هيكلي با چهره اي متعجب و ترسان گفت: «تام هيكل كارت استفاده رايگان داره.»
✳️نکته مدیریتی :
پيش از اتخاذ هر اقدام و تلاشي براي حل مسائل، ابتدا مطمئن شويد كه آيا اصلاً مسئله اي وجود دارد يا خير!
#داستان_مدیریتی 19
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
روانشناسی رفتار مصرف کننده در دوران رکود ⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️✅✅
شیوه بخش بندی بازار که قبل از رکود اقتصادی به کار می رفت، ناکارآمد است. بیشتر شرکت ها باید دوباره به میان مردم رفته و با صحبت با مشتریان، نگرش بخش بندی را بازسازی کنند. ما شناسایی چهار گروه مصرف کننده در دوران رکود را انجام دادیم.
گروه اول گروهی هستند با نام
1. Slam on the brakes
(گروه متوقف شده)
این گروه، مصرف کنندگانی هستند که حقیقتا زندگیشان در اثر رکود ویران شده است. افرادی که بیکار شده اند و یا کسانی را میشناسند که شغل خود را از دست داده اند. و یا به علت فروپاشی قیمت ها، پول زیادی را از دست داده اند. به طور کلی این گروه در دوران رکود، هیچ کار خاصی به جز تهیه مایحتاج ضروری (غذا، نان، خمیردندان و...) انجام نمی دهند. آنها سایر خریدها را به تعویق می اندازند.
دومین گروه، گروهی هستند با نام
2. Pained but patient
(گروه آسیب دیده ی مقاوم)
آنها هم مشکلاتی دارند. آنها هم مثل دیگران ضرر مالی کرده اند. اما خوش بینی آنها در بلندمدت این است که در انتهای تونل نوری را مشاهده کنند. آنها بزرگترین بخش را تشکیل می دهند و در بلندمدت در اثر فشار اقتصادی به گروه اول ممکن است تبدیل شوند.
سومین گروه، گروهی هستند به نام
3. Live for today
(گروه برای امروز زندگی کن)
این گروه بیشتر شامل جوانان شهرنشین است. آنها پس انداز زیادی نداشته. بنابراین در دوره رکود، ضرر زیادی هم نکرده اند. آنها مجردند و همچنان به همان روش زندگی مال خود را ادامه داده و تا زمانی که بیکار نشوند، همچنان رفتار مصرفی خود را در واکنش به رکود، تعدیل نمی کنند. که در این صورت رفتارشان به صورت ناگهانی تغییر خواهد کرد.
گروه آخر را به این نام خطاب می کنیم
4. Comfortably well-off
(گروه آسوده خاطر)
افرادی هستند که به اندازه کافی پشت گرمی مالی دارند و در دوره رکود، از آن به عنوان جایگزین بهره مند می شوند. ممکن است آنقدر خوش شانس بوده اند که در زمان کم شدن ارزش پول در بازار، سرمایه گذاری کلان انجام نداده اند و در نتیجه رویه عادی زندگی خودشان را ادامه داده اند. ولی در عین حال، تظاهر به آسودگی نیز نمی کنند.
4 گروهی که مرور شدند، بسیار مهم هستند. بازاریاب ها را قادر می سازد تا درک بهتری داشته و بدانند که چگونه می توان در این دوره رکود، در مقابل مصرف کنندگان و روانشناسی آنها واکنش نشان دهند. صرفنظر از اینکه در کدام گروه قرار بگیرید، چهار طبقه کالایی در دوران رکود وجود دارد:
1.Essentials ضروریات
گروه دوم ( گروه آسیب دیده ی مقاوم) به این طبقه ی کالایی بیشتر توجه می کند. کالاهایی مانند مواد خوراکی، خمیر دندان و چیزهایی که مصرف آنها هیچگاه ترک نمی شوند را شامل می شود. همچنین به دنبال صرفه جویی در مصرف و مخارج هستند و ممکن است که به دنبال مصرف کالاهای ارزان تر بروند. بنابراین کالاهای برند ممکن است اینجا به کار نیاید.
2.Treats تغییر رفتاری
برای روشن شدن موضوع، بستنی معروف (هاگنداز) را در نظر بگیرید. گروه آسیب دیده ی مقاوم، تصمیم میگیرد خودش را به مصرف کمتر هاگنداز عادت دهد. بدین گونه که با مقدار کمتری خرید کند و یا تعداد دفعات خرید را کاهش دهد.
3. Postponablesبه تعویق انداختنی ها
شامل کالاهای با دوام مانند خودرو و ماشین لباسشویی می شود. برای مثال، گروه آسیب دیده ی مقاوم ممکن است اینگونه فکر کند که درصورت خراب شدن ماشین لباسشویی، آیا بهتر است ماشین لباسشویی جدید بخرم و یا همین را تعمیر کنم. قبل از دوره رکود، مصرف کنندگان آسیب دیده ی مقاوم ممکن بود بگویند: من یک ماشین لباسشویی جدید میخرم. اما الان دنبال صرفه جویی ببشتر است.
4. Expendables کالاهای گران غیرضروری
برای مثال اگر تصور کنیم گروه آسیب دیده ی مقاوم 2 بار در سال با خانواده به مسافرت میروند، می توان انتظار داشت که یکی از آنها حذف شود و به عبارتی دیگر، آنها به عنوان یک خانواده، توان مالی و نیاز به دو مسافرت خانوادگی در یک سال را ندارند. بنابراین از یکی از آنها چشم پوشی می کنند.
پروفسور جان کوئلچ
استاد رشته مدیریت بازرگانی- مدرسه بازرگانی هاروارد
#مقاله 102
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
شیوه بخش بندی بازار که قبل از رکود اقتصادی به کار می رفت، ناکارآمد است. بیشتر شرکت ها باید دوباره به میان مردم رفته و با صحبت با مشتریان، نگرش بخش بندی را بازسازی کنند. ما شناسایی چهار گروه مصرف کننده در دوران رکود را انجام دادیم.
گروه اول گروهی هستند با نام
1. Slam on the brakes
(گروه متوقف شده)
این گروه، مصرف کنندگانی هستند که حقیقتا زندگیشان در اثر رکود ویران شده است. افرادی که بیکار شده اند و یا کسانی را میشناسند که شغل خود را از دست داده اند. و یا به علت فروپاشی قیمت ها، پول زیادی را از دست داده اند. به طور کلی این گروه در دوران رکود، هیچ کار خاصی به جز تهیه مایحتاج ضروری (غذا، نان، خمیردندان و...) انجام نمی دهند. آنها سایر خریدها را به تعویق می اندازند.
دومین گروه، گروهی هستند با نام
2. Pained but patient
(گروه آسیب دیده ی مقاوم)
آنها هم مشکلاتی دارند. آنها هم مثل دیگران ضرر مالی کرده اند. اما خوش بینی آنها در بلندمدت این است که در انتهای تونل نوری را مشاهده کنند. آنها بزرگترین بخش را تشکیل می دهند و در بلندمدت در اثر فشار اقتصادی به گروه اول ممکن است تبدیل شوند.
سومین گروه، گروهی هستند به نام
3. Live for today
(گروه برای امروز زندگی کن)
این گروه بیشتر شامل جوانان شهرنشین است. آنها پس انداز زیادی نداشته. بنابراین در دوره رکود، ضرر زیادی هم نکرده اند. آنها مجردند و همچنان به همان روش زندگی مال خود را ادامه داده و تا زمانی که بیکار نشوند، همچنان رفتار مصرفی خود را در واکنش به رکود، تعدیل نمی کنند. که در این صورت رفتارشان به صورت ناگهانی تغییر خواهد کرد.
گروه آخر را به این نام خطاب می کنیم
4. Comfortably well-off
(گروه آسوده خاطر)
افرادی هستند که به اندازه کافی پشت گرمی مالی دارند و در دوره رکود، از آن به عنوان جایگزین بهره مند می شوند. ممکن است آنقدر خوش شانس بوده اند که در زمان کم شدن ارزش پول در بازار، سرمایه گذاری کلان انجام نداده اند و در نتیجه رویه عادی زندگی خودشان را ادامه داده اند. ولی در عین حال، تظاهر به آسودگی نیز نمی کنند.
4 گروهی که مرور شدند، بسیار مهم هستند. بازاریاب ها را قادر می سازد تا درک بهتری داشته و بدانند که چگونه می توان در این دوره رکود، در مقابل مصرف کنندگان و روانشناسی آنها واکنش نشان دهند. صرفنظر از اینکه در کدام گروه قرار بگیرید، چهار طبقه کالایی در دوران رکود وجود دارد:
1.Essentials ضروریات
گروه دوم ( گروه آسیب دیده ی مقاوم) به این طبقه ی کالایی بیشتر توجه می کند. کالاهایی مانند مواد خوراکی، خمیر دندان و چیزهایی که مصرف آنها هیچگاه ترک نمی شوند را شامل می شود. همچنین به دنبال صرفه جویی در مصرف و مخارج هستند و ممکن است که به دنبال مصرف کالاهای ارزان تر بروند. بنابراین کالاهای برند ممکن است اینجا به کار نیاید.
2.Treats تغییر رفتاری
برای روشن شدن موضوع، بستنی معروف (هاگنداز) را در نظر بگیرید. گروه آسیب دیده ی مقاوم، تصمیم میگیرد خودش را به مصرف کمتر هاگنداز عادت دهد. بدین گونه که با مقدار کمتری خرید کند و یا تعداد دفعات خرید را کاهش دهد.
3. Postponablesبه تعویق انداختنی ها
شامل کالاهای با دوام مانند خودرو و ماشین لباسشویی می شود. برای مثال، گروه آسیب دیده ی مقاوم ممکن است اینگونه فکر کند که درصورت خراب شدن ماشین لباسشویی، آیا بهتر است ماشین لباسشویی جدید بخرم و یا همین را تعمیر کنم. قبل از دوره رکود، مصرف کنندگان آسیب دیده ی مقاوم ممکن بود بگویند: من یک ماشین لباسشویی جدید میخرم. اما الان دنبال صرفه جویی ببشتر است.
4. Expendables کالاهای گران غیرضروری
برای مثال اگر تصور کنیم گروه آسیب دیده ی مقاوم 2 بار در سال با خانواده به مسافرت میروند، می توان انتظار داشت که یکی از آنها حذف شود و به عبارتی دیگر، آنها به عنوان یک خانواده، توان مالی و نیاز به دو مسافرت خانوادگی در یک سال را ندارند. بنابراین از یکی از آنها چشم پوشی می کنند.
پروفسور جان کوئلچ
استاد رشته مدیریت بازرگانی- مدرسه بازرگانی هاروارد
#مقاله 102
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
صدور دستهچک برای بدهکاران غیرمقصر مجاز شد Ⓜ️✨
بانک مرکزی بهاستناد مصوبه یکهزار و دویست و چهاردهمین جلسه مورخ ۱۳۹۴.۱۱.۱۳ شورای پول و اعتبار بخشنامهای بهمنظور رفع مشکلات مدیران بخش تولید و کاهش محدودیتهای ایجاد شده برای مدیران واحدهای تولیدی با اصلاح برخی از مصوبات شورا صادر کرد.
بانک مرکزی اعلام کرد: از این به بعد اعمال هرنوع محدودیت نسبت به مدیران اشخاص حقوقی دارای چکهای برگشتی، صرفاً در چارچوب قانون صدور چک انجام خواهد شد.
همچنین بر اساس این بخشنامه، ارائه دسته چک و سایر خدمات بانکی به آن دسته از مدیران اشخاص حقوقی که در ایجاد بدهی شخص حقوقی تقصیر نداشته باشند، بلامانع است.
این گزارش میافزاید: از تاریخ ابلاغ بخشنامه بانک مرکزی، درخواست ممنوعیت خروج مدیران اشخاص حقوقی بدهکار، صرفاً پس از تکمیل جداول پیوست بخشنامه توسط مدیران عامل بانکها، مبنی بر خلاصه اقدامات حقوقی صورت گرفته در جهت وصول مطالبات بانکها، امکان پذیر است.
منبع» بانک مرکزی
#اخبار_مدیریتی ۱۵
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
بانک مرکزی بهاستناد مصوبه یکهزار و دویست و چهاردهمین جلسه مورخ ۱۳۹۴.۱۱.۱۳ شورای پول و اعتبار بخشنامهای بهمنظور رفع مشکلات مدیران بخش تولید و کاهش محدودیتهای ایجاد شده برای مدیران واحدهای تولیدی با اصلاح برخی از مصوبات شورا صادر کرد.
بانک مرکزی اعلام کرد: از این به بعد اعمال هرنوع محدودیت نسبت به مدیران اشخاص حقوقی دارای چکهای برگشتی، صرفاً در چارچوب قانون صدور چک انجام خواهد شد.
همچنین بر اساس این بخشنامه، ارائه دسته چک و سایر خدمات بانکی به آن دسته از مدیران اشخاص حقوقی که در ایجاد بدهی شخص حقوقی تقصیر نداشته باشند، بلامانع است.
این گزارش میافزاید: از تاریخ ابلاغ بخشنامه بانک مرکزی، درخواست ممنوعیت خروج مدیران اشخاص حقوقی بدهکار، صرفاً پس از تکمیل جداول پیوست بخشنامه توسط مدیران عامل بانکها، مبنی بر خلاصه اقدامات حقوقی صورت گرفته در جهت وصول مطالبات بانکها، امکان پذیر است.
منبع» بانک مرکزی
#اخبار_مدیریتی ۱۵
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
دشوارترین چیز در دنیا Ⓜ️✨
این است که بپذیري که جاهل هستی.
حتی جاهل ترین فرد نیز آماده پذیرش این نیست.
فقط بزرگترین نابغه ها همچون سقراط قادر بوده اند بپذیرند که هیچ چیز نمیدانند.
مردم معمولی و میانحاله عاشقِ این هستند که باور کنند که میدانند،همه چیز را میدانند.
و هرکسی که پرسشی را ایجاد کند،
تردیدي خلق کند، حال و هوایی از شک ایجاد کند،خطرناك است
زیر او زندگی راحت و جاهلانۀ مردمان بسیاري را آشفته میسازد.
نمیتوان او را تحمل کرد.
این بزرگترین جنایتی است که انسان می شناسد
چیزي را که تو معرفی میکنی
چنان براي آنان جدید،افراطی و توهین آمیز است که در عوض اینکه به تو یاري دهند که کمکشان کنی مایل هستند تو را بکشند و نابود کنند تا هرگونه مقایسه،هر تمایزی که آنان را به یاد این بیندازد که شاید آنان کور باشند،چیزي که آنان را به شک بیندازد
کسی چه می داند ، شاید حق با این مرد باشد...
آنان نمیخواهند چنین تردیدی را به خودشان راه بدهند. آنان مایل نیستند هیچ گونه فکر ناراحت کننده ای داشته باشند.
از میان برداشتن این مرد،مصلوب کردن او، زهر دادنش ، به قتل رساندن او ، بسیار آسان تر است از اینکه میلیون ها نفر این پدیده ناراحت کننده و تحقیر آمیز را بپذیرند که نابینا هستند. اما این واقعیتی است که اکثر مردم نابینا هستند.
"اشو"
#نکات_مدیریتی ۳۲
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
این است که بپذیري که جاهل هستی.
حتی جاهل ترین فرد نیز آماده پذیرش این نیست.
فقط بزرگترین نابغه ها همچون سقراط قادر بوده اند بپذیرند که هیچ چیز نمیدانند.
مردم معمولی و میانحاله عاشقِ این هستند که باور کنند که میدانند،همه چیز را میدانند.
و هرکسی که پرسشی را ایجاد کند،
تردیدي خلق کند، حال و هوایی از شک ایجاد کند،خطرناك است
زیر او زندگی راحت و جاهلانۀ مردمان بسیاري را آشفته میسازد.
نمیتوان او را تحمل کرد.
این بزرگترین جنایتی است که انسان می شناسد
چیزي را که تو معرفی میکنی
چنان براي آنان جدید،افراطی و توهین آمیز است که در عوض اینکه به تو یاري دهند که کمکشان کنی مایل هستند تو را بکشند و نابود کنند تا هرگونه مقایسه،هر تمایزی که آنان را به یاد این بیندازد که شاید آنان کور باشند،چیزي که آنان را به شک بیندازد
کسی چه می داند ، شاید حق با این مرد باشد...
آنان نمیخواهند چنین تردیدی را به خودشان راه بدهند. آنان مایل نیستند هیچ گونه فکر ناراحت کننده ای داشته باشند.
از میان برداشتن این مرد،مصلوب کردن او، زهر دادنش ، به قتل رساندن او ، بسیار آسان تر است از اینکه میلیون ها نفر این پدیده ناراحت کننده و تحقیر آمیز را بپذیرند که نابینا هستند. اما این واقعیتی است که اکثر مردم نابینا هستند.
"اشو"
#نکات_مدیریتی ۳۲
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
معنی و مفهوم حباب در اقتصاد چیست و نحوه شکل گیری حباب؟
داستان حباب:… Ⓜ️✨
یكی بود یكی نبود. یك كشور كوچك بود. این كشور یك جزیره بود. كل پول موجود در این جزیره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاری كه بین مردم در جریان بود. جمعیت این كشور سه نفر بود؛ تام مالك زمین جزیره بود. جان و ژاك هر كدام یك سكه 1 دلاری داشتند.
مرحله نخست: جان زمین را از تام به قیمت 1 دلار خرید. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمین بود كه 1 دلار ارزش داشت.
نتیجه: دارایی خالص كشور 3 دلار شد.
مرحله دوم: ژاك گمان كرد كه تنها یك قطعه زمین در كشور وجود دارد و از آنجایی كه زمین قابل تولید نیست، ارزشش بالا خواهد رفت؛ بنابراین، 1 دلار از تام قرض كرد و با 1 دلار خودش، زمین را از جان به قیمت 2 دلار خرید.
شرایط: تام یك دلار به ژاك قرض داده است؛ بنابراین، دارایی خالص او 1 دلار است. جان زمینش را به قیمت 2 دلار فروخت؛ بنابراین، دارایی خالص او 2 دلار است. ژاك مالك زمینی به قیمت 2 دلار است، اما یك دلار به تام بدهكار است. بنابراین دارایی خالص او 1 دلار است.
نتیجه: دارایی خالص كشور 4 دلار شد.
مرحله سوم: تام دید، ارزش زمینی كه یك وقت مالكش بود افزایش یافته، از فروختن زمین پشیمان شده بود. تام یك دلار به ژاك قرض داده بود. پس 2 دلار از تام قرض كرد و زمین را به قیمت 3 دلار از ژاك خرید. در نتیجه، حالا مالك زمینی به قیمت 3 دلار است. اما از آنجایی كه 2 دلار به جان بدهكار است، دارایی خالص او 1 دلار است.
شرایط: جان 2 دلار به تام قرض داده است؛ بنابراین دارایی خالص او 2 دلار است. ژاك اكنون 2 دلار دارد؛ بنابراین دارایی خالص او 2 دلار است.
نتیجه: دارایی خالص كشور 5 دلار شد. حباب در حال شكلگیری است.
مرحله چهارم: جان دید كه ارزش زمین در حال بالا رفتن است. او هم تمایل داشت مالك زمین شود. 2 دلار داشت و 2 دلار از ژاك قرض كرد و زمین را به قیمت 4 دلار از تام خرید. در نتیجه، تام قرضش را برگرداند و حالا 2 دلار دارد. دارایی خالص او 2 دلار است.
(توجه كنید جان 2 دلار از تام طلب داشت پس با دادن 2 دلاری كه از ژاك قرض كرده بود و بخشیدن 2 دلار طلب خود عملا 4 دلار به تام داد در حالی كه در كشور دو دلار بیشتر وجود ندارد حباب كاملا شكل گرفته)
شرایط: جان مالك زمینی به ارزش 4 دلار است، ولی چون 2 دلار از ژاك قرض كرده، دارایی خالص او 2 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده و بنابراین دارایی خالص او 2 دلار است.
نتیجه: دارایی خالص كشور 6 دلار شد، هرچند كشور همان یك قطعه زمین و 2 سكه 1 دلاری در گردش را دارد.
مرحله پنجم: همه پول بیشتری داشتند و خوشحال و خوشبخت بودند تا اینكه یك روز افكار نگرانكنندهای به ذهن ژاك خطور كرد: «اگر افزایش قیمت زمین متوقف بشه، اونوقت جان چطوری میتونه قرض منو پس بده. فقط 2 دلار تو كشور هست و فكر كنم بعد از این همه معامله، ارزش زمین جان حداكثر 1 دلار باشه، نه بیشتر».
تام هم همین فكر را كرد. دیگر هیچ كس نمیخواست زمین را بخرد.
شرایط: در نهایت، تام 2 دلار دارد و دارایی خالص او 2 دلار است. جان 2 دلار به ژاك بدهكار است و زمینی كه فكر میكرد 4 دلار میارزد حالا 1 دلار ارزش دارد؛ بنابراین، دارایی خالص او 1 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده است، اما چه قرضی! اگر چه دارایی خالص ژاك هنوز 2 دلار است؛ اما قلبش بد جوری میزنه.
نتیجه: دارایی خالص كشور 3 دلار شد!
مرحله ششم: خب چه كسی 3 دلار از كشور دزدیده است؟ البته پیش از اینكه حباب بتركد جان فكر میكرد، زمینش 4 دلار میارزد. در واقع قبل از تركیدن حباب، دارایی خالص كشور روی كاغذ 6 دلار بود.
شرایط: جان چارهای جز اعلام ورشكستگی ندارد. ژاك هم زمین 1 دلاری را به جای قرضش از جان میگیرد. حالا تام 2 دلار دارد. جان ورشكسته شده و دارایی خالص او صفر دلار است (همه چیز را از دست داده است). ژاك هم چارهای ندارد، جز اینكه به زمین 1 دلاری بسنده كند.
نتیجه: پس دارایی خالص كشور 3 دلار است.
خوب، در این اقتصاد كوچك نتیجه حبابی كه ایجاد شد و دوباره فرونشست یا به قولی تركید، چه بود؟
چیزی به دارایی 3 دلار كشور (نقدینگی 2 دلاری و زمین 1 دلاری) افزوده نشده و تنها نحوه توزیع نقدینگی تغییر كرده؛ یك نفر دو دلار و دیگری صفر دلار دارد.
تام برنده است. جان بازنده است. ژاك هم خوششانس است كه دارایی اولیه خود را دارد!
#مقاله 103
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
داستان حباب:… Ⓜ️✨
یكی بود یكی نبود. یك كشور كوچك بود. این كشور یك جزیره بود. كل پول موجود در این جزیره 2 دلار بود؛ 2 سكه 1 دلاری كه بین مردم در جریان بود. جمعیت این كشور سه نفر بود؛ تام مالك زمین جزیره بود. جان و ژاك هر كدام یك سكه 1 دلاری داشتند.
مرحله نخست: جان زمین را از تام به قیمت 1 دلار خرید. حالا تام و ژاك هر كدام 1 دلار داشتند و جان مالك زمین بود كه 1 دلار ارزش داشت.
نتیجه: دارایی خالص كشور 3 دلار شد.
مرحله دوم: ژاك گمان كرد كه تنها یك قطعه زمین در كشور وجود دارد و از آنجایی كه زمین قابل تولید نیست، ارزشش بالا خواهد رفت؛ بنابراین، 1 دلار از تام قرض كرد و با 1 دلار خودش، زمین را از جان به قیمت 2 دلار خرید.
شرایط: تام یك دلار به ژاك قرض داده است؛ بنابراین، دارایی خالص او 1 دلار است. جان زمینش را به قیمت 2 دلار فروخت؛ بنابراین، دارایی خالص او 2 دلار است. ژاك مالك زمینی به قیمت 2 دلار است، اما یك دلار به تام بدهكار است. بنابراین دارایی خالص او 1 دلار است.
نتیجه: دارایی خالص كشور 4 دلار شد.
مرحله سوم: تام دید، ارزش زمینی كه یك وقت مالكش بود افزایش یافته، از فروختن زمین پشیمان شده بود. تام یك دلار به ژاك قرض داده بود. پس 2 دلار از تام قرض كرد و زمین را به قیمت 3 دلار از ژاك خرید. در نتیجه، حالا مالك زمینی به قیمت 3 دلار است. اما از آنجایی كه 2 دلار به جان بدهكار است، دارایی خالص او 1 دلار است.
شرایط: جان 2 دلار به تام قرض داده است؛ بنابراین دارایی خالص او 2 دلار است. ژاك اكنون 2 دلار دارد؛ بنابراین دارایی خالص او 2 دلار است.
نتیجه: دارایی خالص كشور 5 دلار شد. حباب در حال شكلگیری است.
مرحله چهارم: جان دید كه ارزش زمین در حال بالا رفتن است. او هم تمایل داشت مالك زمین شود. 2 دلار داشت و 2 دلار از ژاك قرض كرد و زمین را به قیمت 4 دلار از تام خرید. در نتیجه، تام قرضش را برگرداند و حالا 2 دلار دارد. دارایی خالص او 2 دلار است.
(توجه كنید جان 2 دلار از تام طلب داشت پس با دادن 2 دلاری كه از ژاك قرض كرده بود و بخشیدن 2 دلار طلب خود عملا 4 دلار به تام داد در حالی كه در كشور دو دلار بیشتر وجود ندارد حباب كاملا شكل گرفته)
شرایط: جان مالك زمینی به ارزش 4 دلار است، ولی چون 2 دلار از ژاك قرض كرده، دارایی خالص او 2 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده و بنابراین دارایی خالص او 2 دلار است.
نتیجه: دارایی خالص كشور 6 دلار شد، هرچند كشور همان یك قطعه زمین و 2 سكه 1 دلاری در گردش را دارد.
مرحله پنجم: همه پول بیشتری داشتند و خوشحال و خوشبخت بودند تا اینكه یك روز افكار نگرانكنندهای به ذهن ژاك خطور كرد: «اگر افزایش قیمت زمین متوقف بشه، اونوقت جان چطوری میتونه قرض منو پس بده. فقط 2 دلار تو كشور هست و فكر كنم بعد از این همه معامله، ارزش زمین جان حداكثر 1 دلار باشه، نه بیشتر».
تام هم همین فكر را كرد. دیگر هیچ كس نمیخواست زمین را بخرد.
شرایط: در نهایت، تام 2 دلار دارد و دارایی خالص او 2 دلار است. جان 2 دلار به ژاك بدهكار است و زمینی كه فكر میكرد 4 دلار میارزد حالا 1 دلار ارزش دارد؛ بنابراین، دارایی خالص او 1 دلار است. ژاك 2 دلار به جان قرض داده است، اما چه قرضی! اگر چه دارایی خالص ژاك هنوز 2 دلار است؛ اما قلبش بد جوری میزنه.
نتیجه: دارایی خالص كشور 3 دلار شد!
مرحله ششم: خب چه كسی 3 دلار از كشور دزدیده است؟ البته پیش از اینكه حباب بتركد جان فكر میكرد، زمینش 4 دلار میارزد. در واقع قبل از تركیدن حباب، دارایی خالص كشور روی كاغذ 6 دلار بود.
شرایط: جان چارهای جز اعلام ورشكستگی ندارد. ژاك هم زمین 1 دلاری را به جای قرضش از جان میگیرد. حالا تام 2 دلار دارد. جان ورشكسته شده و دارایی خالص او صفر دلار است (همه چیز را از دست داده است). ژاك هم چارهای ندارد، جز اینكه به زمین 1 دلاری بسنده كند.
نتیجه: پس دارایی خالص كشور 3 دلار است.
خوب، در این اقتصاد كوچك نتیجه حبابی كه ایجاد شد و دوباره فرونشست یا به قولی تركید، چه بود؟
چیزی به دارایی 3 دلار كشور (نقدینگی 2 دلاری و زمین 1 دلاری) افزوده نشده و تنها نحوه توزیع نقدینگی تغییر كرده؛ یك نفر دو دلار و دیگری صفر دلار دارد.
تام برنده است. جان بازنده است. ژاك هم خوششانس است كه دارایی اولیه خود را دارد!
#مقاله 103
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
مطلب فوق ارسالی توسط جناب مهندس طاهرپور از اعضای فعال بزرگان مدیریت می باشد.
انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا با طعم Big Data! Ⓜ️✨
مهم ترین وظیفه داده کاوان و ابزار های داده کاوی، پیش بینی می باشد. با پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی دسترسی مردم به اینترنت آسان تر شده و همین امر نیز باعث شده تا داده کاوان به ارائه خدمات داده کاوی خود در بستر اینترنت بپردازند. در مبحث پیش بینی یکی از بهترین بسترها، انتخابات می باشد که در این مورد آمریکا همیشه پیش قدم بوده و از تیم های داده کاوی خود نهایت استفاده را برده است. یکی از این خدمات اینترنتی، اپلیکیشن تحت وبElectiontracker می باشد که به ارائه خدمات آنالیز و تصویر سازی در حوزه انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا می پردزاد.
اپلیکیشن “The Election Tracker ’16 که تحت وب و آنلاین است توسط OpenText™ ساخته شده است. تکنولوژی استفاده شده در این اپلیکیشن به کابرانش اجازه میدهد تا به صورت تصویری به مانیتور، مقایسه و کشف واقعیت های جذاب درباره انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا بپردازند. متون موجود در هزاران وبسایت خبری آنلاین در ماه های طولانی جمع آوری و دسته بندی شده اند تا در این اپلیکیشن به داشبوردی معنی دار، بصری و بسیار تعاملی تبدیل شوند.
این App را در لینک زیر می توانید مشاهده کنید:
http://www.opentext.com/campaigns/analytics-election-tracker-16
پیش بینی نتایج انتخاب 2016 آمریکا محک خوبی برای Data Mining و Big Data و آنالیزهای اطلاعاتی به شمار می رود.
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
مهم ترین وظیفه داده کاوان و ابزار های داده کاوی، پیش بینی می باشد. با پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی دسترسی مردم به اینترنت آسان تر شده و همین امر نیز باعث شده تا داده کاوان به ارائه خدمات داده کاوی خود در بستر اینترنت بپردازند. در مبحث پیش بینی یکی از بهترین بسترها، انتخابات می باشد که در این مورد آمریکا همیشه پیش قدم بوده و از تیم های داده کاوی خود نهایت استفاده را برده است. یکی از این خدمات اینترنتی، اپلیکیشن تحت وبElectiontracker می باشد که به ارائه خدمات آنالیز و تصویر سازی در حوزه انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا می پردزاد.
اپلیکیشن “The Election Tracker ’16 که تحت وب و آنلاین است توسط OpenText™ ساخته شده است. تکنولوژی استفاده شده در این اپلیکیشن به کابرانش اجازه میدهد تا به صورت تصویری به مانیتور، مقایسه و کشف واقعیت های جذاب درباره انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا بپردازند. متون موجود در هزاران وبسایت خبری آنلاین در ماه های طولانی جمع آوری و دسته بندی شده اند تا در این اپلیکیشن به داشبوردی معنی دار، بصری و بسیار تعاملی تبدیل شوند.
این App را در لینک زیر می توانید مشاهده کنید:
http://www.opentext.com/campaigns/analytics-election-tracker-16
پیش بینی نتایج انتخاب 2016 آمریکا محک خوبی برای Data Mining و Big Data و آنالیزهای اطلاعاتی به شمار می رود.
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
OpenText
OpenText™ Analytics Election Tracker 16
OpenText™ Analytics, in concert with OpenText InfoFusion, is the fastest way to realize the promise of unstructured data analytics by summarizing and visualizing insights from unstructured big data and delivering it securely to millions of users and billions…
چگونه محصول خود را بدون بازاریابی بفروشیم؟ Ⓜ️✨
✳️در درهی سلیکون بازاریابی معمولا واژهی بدی تلقی میشود. برای خیلیها این واژه تداعی کنندهی بودجههای کلان و حقههای روانی برای سرپوش گذاشتن بر این حقیقت است که محصول شما مضخرف است!
✳️ساکنین این دره اعتقاد دارند اگر محصولی خوب باشد باید خودش باعث فروش خودش شود. از طراحی خوب، کدهای تمیز و ایدههای هوشمندانه استقبال میکنند در حالی که با بازاریابی با سودهای کلانش مخالف هستند.
✳️اما حقیقت این است که بسیاری از بهترین محصولات توسط نابغههای بازاریابی تولید شدهاند. چراکه برای ساختن محصولی که خودش باعث فروش خودش شود، باید بازاریابی در عمق وجودش نهادینه شود.
✳️موارد زیر درسهایی است که به ما میگوید چه چیزهایی باعث میشود یک محصول باعث فروش خودش شود.
✳️قبل از ساخت محصول، آن را بفروشید
شما میتوانید حجم زیادی از اطلاعات را در مورد خوب بودن محصولتان داشته باشید حتی قبل از اینکه یک خط دربارهی آن بنویسید. دربارهی محصولتان قبل از ساختنش صحبت کنید. دربارهی خوب بودنش با دوستان، خانواده، خبرنگاران و هرکس که گوشی به شما قرض میدهد، صحبت کنید.
زمانی که دربارهی محصولتان صحبت میکنید، میتوانید نموداری از عکس العملهای مردم را در مورد ایدهتان ببینید. آیا با اولین جملهی شما چشمانشان برق میزند؟ آیا لبخند میزنند؟ آیا هیجان زده میشوند و میگویند مشتاق هستند هرچه سریعتر از این محصول استفاده کنند؟ و حتی بهتر میشود اگر بپرسید میتوانند بر روی این محصول سرمایه گذاری کنند؟
یا با نگاهی بیتفاوت به شما مینگرند، میگویند متوجه ایدهتان نمیشوند، و یا درک نمیکنند ارزش این محصول چه میتواند باشد.
معمولا عکس العملها چیزی بین دو جریان بالا خواهد بود. حتما به این موضوع توجه کنید که مردم در مورد چه چیز ایدهی شما هیجان زده میشوند و محصولتان را بر اساس آن بسازید.
✳️کاربر را در ۱۰ ثانیه به دام بیاندازید
اینکه مردم اپلیکیشن شما را دانلود کنند تنها نیمی از راه است. مرحلهی بعدی زمانی است که آنها شروع به فروش اپلیکیشن شما کنند.
✳️پس چگونه کاربران را وادار به فروش محصولتان کنید؟
باید در ۱۰ ثاینهی اول آنها را جذب کنید. اغلب کاربران بیشتر از این، زمان برای محصول شما نمیگذارند تا در مورد آن قضاوت کنند. اگر محصول شما در ۱۰ ثانیهی اول بتواند کاربر را به دام بیاندازد، باعث خندهی آنها شود، آنها را مجذوب خود کند، کاربرد کافی را داشته باشد و یا فقط آنها را معتاد خود کند، کافی خواهد بود تا همین کاربر به فروشندهی وفادار شما تبدیل شود.
✳️بهترینها در نوع خود باشید
بهترین محصولات فقط یک ویژگی خیلی خوب دارند که میتوانند به بهترین شکل انجامش دهند. در زمان تولید محصولتان وسوسه نشوید که میلیونها ویژگی مختلف را به آن اضافه کنید.یک ویژگی از محصولتان را که از دیگر رقبایش بهتر انجام میدهد، مشخص کنید و بر روی آن تمرکز کنید.
اگر تمرکزی شفاف بر روی محصولتان داشته باشید، فروش آن را راحتر خواهید کرد؛ چراکه میتوانید خیلی راحت توضیح دهید محصولتان چه کار میکند، چرا خیلی فوق العاده است و چرا در بازار موفقتر خواهد بود. این باعث میشود که محصول شما در اپ استورها موفقترعمل کند و در روابط عمومی مردم را بیشتر جذب کند و در بازاریابان وفادار شما موثرتر باشد.
تمام محصولات موفق Smule مثل Magic Piano ،Sing! Karaoke ،AutoRap ،Guitar همه جزو بهترینها در ژانر خود هستند. این تمرکز بر روی یک ویژگی خاص باعث شده رشد این محصولات در یک بازهی زمانی پایدار بالا باشد.
اگر محصولتان را بر اساس این دستورالعملها تولید کنید بازاریابی برای شما راحتر و مقرون به صرفهتر خواهد بود.
فرناز بهنام نیا-پارسیش
#مقاله 104
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
✳️در درهی سلیکون بازاریابی معمولا واژهی بدی تلقی میشود. برای خیلیها این واژه تداعی کنندهی بودجههای کلان و حقههای روانی برای سرپوش گذاشتن بر این حقیقت است که محصول شما مضخرف است!
✳️ساکنین این دره اعتقاد دارند اگر محصولی خوب باشد باید خودش باعث فروش خودش شود. از طراحی خوب، کدهای تمیز و ایدههای هوشمندانه استقبال میکنند در حالی که با بازاریابی با سودهای کلانش مخالف هستند.
✳️اما حقیقت این است که بسیاری از بهترین محصولات توسط نابغههای بازاریابی تولید شدهاند. چراکه برای ساختن محصولی که خودش باعث فروش خودش شود، باید بازاریابی در عمق وجودش نهادینه شود.
✳️موارد زیر درسهایی است که به ما میگوید چه چیزهایی باعث میشود یک محصول باعث فروش خودش شود.
✳️قبل از ساخت محصول، آن را بفروشید
شما میتوانید حجم زیادی از اطلاعات را در مورد خوب بودن محصولتان داشته باشید حتی قبل از اینکه یک خط دربارهی آن بنویسید. دربارهی محصولتان قبل از ساختنش صحبت کنید. دربارهی خوب بودنش با دوستان، خانواده، خبرنگاران و هرکس که گوشی به شما قرض میدهد، صحبت کنید.
زمانی که دربارهی محصولتان صحبت میکنید، میتوانید نموداری از عکس العملهای مردم را در مورد ایدهتان ببینید. آیا با اولین جملهی شما چشمانشان برق میزند؟ آیا لبخند میزنند؟ آیا هیجان زده میشوند و میگویند مشتاق هستند هرچه سریعتر از این محصول استفاده کنند؟ و حتی بهتر میشود اگر بپرسید میتوانند بر روی این محصول سرمایه گذاری کنند؟
یا با نگاهی بیتفاوت به شما مینگرند، میگویند متوجه ایدهتان نمیشوند، و یا درک نمیکنند ارزش این محصول چه میتواند باشد.
معمولا عکس العملها چیزی بین دو جریان بالا خواهد بود. حتما به این موضوع توجه کنید که مردم در مورد چه چیز ایدهی شما هیجان زده میشوند و محصولتان را بر اساس آن بسازید.
✳️کاربر را در ۱۰ ثانیه به دام بیاندازید
اینکه مردم اپلیکیشن شما را دانلود کنند تنها نیمی از راه است. مرحلهی بعدی زمانی است که آنها شروع به فروش اپلیکیشن شما کنند.
✳️پس چگونه کاربران را وادار به فروش محصولتان کنید؟
باید در ۱۰ ثاینهی اول آنها را جذب کنید. اغلب کاربران بیشتر از این، زمان برای محصول شما نمیگذارند تا در مورد آن قضاوت کنند. اگر محصول شما در ۱۰ ثانیهی اول بتواند کاربر را به دام بیاندازد، باعث خندهی آنها شود، آنها را مجذوب خود کند، کاربرد کافی را داشته باشد و یا فقط آنها را معتاد خود کند، کافی خواهد بود تا همین کاربر به فروشندهی وفادار شما تبدیل شود.
✳️بهترینها در نوع خود باشید
بهترین محصولات فقط یک ویژگی خیلی خوب دارند که میتوانند به بهترین شکل انجامش دهند. در زمان تولید محصولتان وسوسه نشوید که میلیونها ویژگی مختلف را به آن اضافه کنید.یک ویژگی از محصولتان را که از دیگر رقبایش بهتر انجام میدهد، مشخص کنید و بر روی آن تمرکز کنید.
اگر تمرکزی شفاف بر روی محصولتان داشته باشید، فروش آن را راحتر خواهید کرد؛ چراکه میتوانید خیلی راحت توضیح دهید محصولتان چه کار میکند، چرا خیلی فوق العاده است و چرا در بازار موفقتر خواهد بود. این باعث میشود که محصول شما در اپ استورها موفقترعمل کند و در روابط عمومی مردم را بیشتر جذب کند و در بازاریابان وفادار شما موثرتر باشد.
تمام محصولات موفق Smule مثل Magic Piano ،Sing! Karaoke ،AutoRap ،Guitar همه جزو بهترینها در ژانر خود هستند. این تمرکز بر روی یک ویژگی خاص باعث شده رشد این محصولات در یک بازهی زمانی پایدار بالا باشد.
اگر محصولتان را بر اساس این دستورالعملها تولید کنید بازاریابی برای شما راحتر و مقرون به صرفهتر خواهد بود.
فرناز بهنام نیا-پارسیش
#مقاله 104
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️🌺
💠5 گام بی نظیر برای ایجاد انگیزه در کارکنان💠
۱.با نگرش مثبت زندگی کنید. ✅
بدانید که از کل زندگی فقط ۱۰ درصدش آن چیزی است که اتفاق میافتد و ۹۰ درصد بقیهی آن، چگونگی واکنش ما است. ما مسئول اعمال و نگرش خود هستیم، و آنها در زمان مناسب تغییر میکنند. هنگامی که شما با افراد یا اشیایی که نشاطبخش و مثبت هستند در تعامل هستید، احساس میکنید که راه درست را یافتهاید. اعتماد به نفس بیشتری در خود مییابید، و میدانید که میتوانید هر آنچه را نیاز به تغییر دارد، تغییر دهید. آن سان که میتوانید محل کارتان را به محیطی تبدیل کنید که کارکنان شادتر و مولدتری دارد و حتی ممکن است کارکنانی را بیابید که یک نگاه رو به پیشرفت و تکامل خوبی در کارشان دارند.
۲.گرفتاریهای شخصی خانه را کنار بگذارید. ✅
همهی آدمها مشکل دارند، اما این مشکلات به محل کار تعلق ندارد. توجه و انرژیتان را به طور کامل روی وظایف شغلیتان متمرکز کنید. این واقعا برای شما مفید خواهد بود زیرا با تمرکز بر کار میتوانید یک گریز ذهنی از مشکلاتتان داشته باشید.
۳.تاییدیهی اثباتی ایجاد کنید. ✅
دلیل نوشتن اهداف کسب و کارتان این است که یک تاییدیهی اثباتی روی کاغذ ایجاد کنید. هرآنچه را چشمتان میبیند و گوشتان میشنود، ذهنتان باور میکند. یک بار امتحان کنید! بعد از اینکه شما اهدافتان را نوشتید با صدای بلند بخوانید و این کار را هر روز صبح که عازم محل کارتان هستید، انجام دهید. شما از اتفاقی که میافتد شگفت زده خواهید شد. مجموعهای از اهداف جدید در هر ماه به ذهن شما میرسد. جملههایی مثل "من یک فرد مهم و با ارزش هستم" یا "من میدانم که امروز از وقتم استفادهی مناسبی میکنم." را به کار بندید. تکرار هر روز آنها با صدای بلند به شما در تقویت اقدامات مثبت کمک میکند.
۴.مطمئن شوید که زمان استراحت دقیقا سروقت خودش است.✅
این موضوعی است که بیشتر کارفرمایان و کارآفرینان به خاطر سهلانگاری در آن شکست میخورند. شما آنچنان غرق در پروژه و کارتان میشوید که حتی از جایتان تکان هم نمیخورید. به این بیندیشید که در چند ثانیهی بعدی به ادامهی کارتان بپردازید و سپس یک فنجان قهوه میتواند به شما کمک کند. سعی کنید یک برنامهی منظم برای استراحت بین کارتان داشته باشید مخصوصا اگر یک کارفرما هستید این باعث میشود که تنش شما کمتر شود. اگر شما برای ساعتهای متمادی پشت رایانهتان مشغول کار هستید میتوانید با تنظیم یک هشداردهنده مثلا هر دو ساعت یکبار از جایتان تکانی بخورید و استراحت کوتاهی بکنید و دوباره به کارتان ادامه دهید.
۵.ورزش، ورزش، ورزش. ✅
به نظر میرسد ورزش درمان بسیاری از بیماریهای جسمی یا حتی مشکلات عاطفی زندگی ما است. اما با این وجود همچنان از آن دوری میکنیم. منظور من از ورزش کردن این نیست که بیرون از محل کارتان بروید یا هفتهای سه بار در یک باشگاه ورزشی به تمرین و ورزش بپردازید. آنچه واقعا میتواند برای شما مفید باشد این است که به هشدارها گوش دهید و از پشت رایانهتان برخیزید و اطراف میزتان قدم بزنید یا از اتاقتان خارج شوید و از نور خورشید لذت ببرید یا حتی میتوانید فقط از جایتان بلند شوید و به بدنتان کش و قوسی بدهید. تمرکز زیاد، تفکر پرتنش، حروفنگاری، نوشتن طرح و برنامه، و تمام کارهایی که شما انجام میدهید باعث گرفتگی عضلاتتان میشود و در نتیجه وقتی خودتان را تکان میدهید از این گرفتگی آه از نهادتان برمیخیزد زیرا شما از خودتان یک کلاف پیچیدهی تحت فشار ساختهاید. انجام حرکات کششی متناوب، حتی زمانی که ما پشت میز کارمان هستیم، یا فقط بلند شدن و راه رفتن و گشودن پنجره و دیدن منظرهی جدید میتواند کمک زیادی بکند. یکی از بزرگترین آسیبهایی که دکوراسیون محیط کار در دنیای نوین به ما وارد کرده است، ساخت دفترکارهای بسیار جمع و جور و صیقلخورده است.
هیچچیز آرامشبخشتر از بلند شدن از پشت میز کار و قدم زدن در یک فضای آرام و زیبا که با چند نقاشی د
ورنمای منظرهی دریا یا هر من
ظرهی طبیعی و زیبا مزین شده است، وجود ندارد. نصب چند تابلوی نقاشی زیبا و بدون زرق و برق میتواند در محل کارتان بسیار مفید باشد.
اندکی تلاش برای تمرکز روی حفظ انگیزه و قوای سازندهتان منجر به موفقیتهای چشمگیری در شما میشود.
در پایان یک جملهی زیبا میآورم که بیان کنندهی این است که از هر فرصتی در زندگیتان برای ایجاد انگیزه و خلق فرصت و دستیابی به امکانات جدید استفاده کنید:
"وقتی زندگی یک لیمو به شما میدهد شما از آن یک لیموناد تهیه کنید".
#نکات_مدیریتی ۳۳
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️ ✔️🌹
۱.با نگرش مثبت زندگی کنید. ✅
بدانید که از کل زندگی فقط ۱۰ درصدش آن چیزی است که اتفاق میافتد و ۹۰ درصد بقیهی آن، چگونگی واکنش ما است. ما مسئول اعمال و نگرش خود هستیم، و آنها در زمان مناسب تغییر میکنند. هنگامی که شما با افراد یا اشیایی که نشاطبخش و مثبت هستند در تعامل هستید، احساس میکنید که راه درست را یافتهاید. اعتماد به نفس بیشتری در خود مییابید، و میدانید که میتوانید هر آنچه را نیاز به تغییر دارد، تغییر دهید. آن سان که میتوانید محل کارتان را به محیطی تبدیل کنید که کارکنان شادتر و مولدتری دارد و حتی ممکن است کارکنانی را بیابید که یک نگاه رو به پیشرفت و تکامل خوبی در کارشان دارند.
۲.گرفتاریهای شخصی خانه را کنار بگذارید. ✅
همهی آدمها مشکل دارند، اما این مشکلات به محل کار تعلق ندارد. توجه و انرژیتان را به طور کامل روی وظایف شغلیتان متمرکز کنید. این واقعا برای شما مفید خواهد بود زیرا با تمرکز بر کار میتوانید یک گریز ذهنی از مشکلاتتان داشته باشید.
۳.تاییدیهی اثباتی ایجاد کنید. ✅
دلیل نوشتن اهداف کسب و کارتان این است که یک تاییدیهی اثباتی روی کاغذ ایجاد کنید. هرآنچه را چشمتان میبیند و گوشتان میشنود، ذهنتان باور میکند. یک بار امتحان کنید! بعد از اینکه شما اهدافتان را نوشتید با صدای بلند بخوانید و این کار را هر روز صبح که عازم محل کارتان هستید، انجام دهید. شما از اتفاقی که میافتد شگفت زده خواهید شد. مجموعهای از اهداف جدید در هر ماه به ذهن شما میرسد. جملههایی مثل "من یک فرد مهم و با ارزش هستم" یا "من میدانم که امروز از وقتم استفادهی مناسبی میکنم." را به کار بندید. تکرار هر روز آنها با صدای بلند به شما در تقویت اقدامات مثبت کمک میکند.
۴.مطمئن شوید که زمان استراحت دقیقا سروقت خودش است.✅
این موضوعی است که بیشتر کارفرمایان و کارآفرینان به خاطر سهلانگاری در آن شکست میخورند. شما آنچنان غرق در پروژه و کارتان میشوید که حتی از جایتان تکان هم نمیخورید. به این بیندیشید که در چند ثانیهی بعدی به ادامهی کارتان بپردازید و سپس یک فنجان قهوه میتواند به شما کمک کند. سعی کنید یک برنامهی منظم برای استراحت بین کارتان داشته باشید مخصوصا اگر یک کارفرما هستید این باعث میشود که تنش شما کمتر شود. اگر شما برای ساعتهای متمادی پشت رایانهتان مشغول کار هستید میتوانید با تنظیم یک هشداردهنده مثلا هر دو ساعت یکبار از جایتان تکانی بخورید و استراحت کوتاهی بکنید و دوباره به کارتان ادامه دهید.
۵.ورزش، ورزش، ورزش. ✅
به نظر میرسد ورزش درمان بسیاری از بیماریهای جسمی یا حتی مشکلات عاطفی زندگی ما است. اما با این وجود همچنان از آن دوری میکنیم. منظور من از ورزش کردن این نیست که بیرون از محل کارتان بروید یا هفتهای سه بار در یک باشگاه ورزشی به تمرین و ورزش بپردازید. آنچه واقعا میتواند برای شما مفید باشد این است که به هشدارها گوش دهید و از پشت رایانهتان برخیزید و اطراف میزتان قدم بزنید یا از اتاقتان خارج شوید و از نور خورشید لذت ببرید یا حتی میتوانید فقط از جایتان بلند شوید و به بدنتان کش و قوسی بدهید. تمرکز زیاد، تفکر پرتنش، حروفنگاری، نوشتن طرح و برنامه، و تمام کارهایی که شما انجام میدهید باعث گرفتگی عضلاتتان میشود و در نتیجه وقتی خودتان را تکان میدهید از این گرفتگی آه از نهادتان برمیخیزد زیرا شما از خودتان یک کلاف پیچیدهی تحت فشار ساختهاید. انجام حرکات کششی متناوب، حتی زمانی که ما پشت میز کارمان هستیم، یا فقط بلند شدن و راه رفتن و گشودن پنجره و دیدن منظرهی جدید میتواند کمک زیادی بکند. یکی از بزرگترین آسیبهایی که دکوراسیون محیط کار در دنیای نوین به ما وارد کرده است، ساخت دفترکارهای بسیار جمع و جور و صیقلخورده است.
هیچچیز آرامشبخشتر از بلند شدن از پشت میز کار و قدم زدن در یک فضای آرام و زیبا که با چند نقاشی د
ورنمای منظرهی دریا یا هر من
ظرهی طبیعی و زیبا مزین شده است، وجود ندارد. نصب چند تابلوی نقاشی زیبا و بدون زرق و برق میتواند در محل کارتان بسیار مفید باشد.
اندکی تلاش برای تمرکز روی حفظ انگیزه و قوای سازندهتان منجر به موفقیتهای چشمگیری در شما میشود.
در پایان یک جملهی زیبا میآورم که بیان کنندهی این است که از هر فرصتی در زندگیتان برای ایجاد انگیزه و خلق فرصت و دستیابی به امکانات جدید استفاده کنید:
"وقتی زندگی یک لیمو به شما میدهد شما از آن یک لیموناد تهیه کنید".
#نکات_مدیریتی ۳۳
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️ ✔️🌹
💠10 روش برگزیده از پیتر دراکر برای تکنیک های مذاکره💠
پیتر دراکر اندیشمند و صاحبنظر بزرگ آمریکایی در عرصه مدیریت معتقد است ، هنر متقاعد کردن راز موفقیت انسانها و یا شرکتهای تجاری موفق است.امروزه بسیاری از شرکتها جهت برنده شدن در مناقصات و مزایده ها در عرصه تجارت ، از متخصصین زبده در امر مذاکرات تجاری بهره می گیرند.در اینجا برای شما چند راهکار در مذاکرات تجاری را ذکر می کنیم.که حاصل تجربیات این مشاوران حرفه ای می باشد :
1- هیچگاه اولین پیشنهاد را شما ندهید :✅
بسیار ساده است، اینطور نیست؟ تا آنجا که می توانید، در هر موقعیتی هم که برای مذاکره قرار دارید، اولین پیشنهاد را شما ندهید. اگر طرف شما با یک پیشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان می دهد که ممکن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بکشند و بروند چون سنگ بزرگ همیشه نشانه نزدن است. با رعایت این نکته می توانید از قصد و نیت طرفتان مطلع شوید.
2- همیشه دو خریدار را در کنار هم قرار دهید✅
کاری که به شما خیلی قدرت عمل می دهد این است که همیشه برای یک جنس مشخص دو خریدار را کنار هم قرار دهید. چه در کار باشد و چه در تجارت، اینکه دو نفر خواستار شما باشند همیشه باعث افزایش قدرت شما می شود.
3- همیشه قیمت بالاتری بدهید✅
همیشه قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خودتان اعلام کنید، اما نه اینقدر بالا که کسی حتی برای نگاه کردن هم جلو نیاید چون با اینکار فقط یک طمعکار جلوه خواهید کرد.
4- هیچگاه خود را مشتاق نشان ندهید✅
هر چقدر هم که به نظرتان معامله عالی باشد و کلی با آن سود کرده باشید و بسیار خوشحال باشید، هیچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهید. چون با اینکار درونتان را به آنها نشان خواهید داد و این اصلاً خوب نیست. همیشه خونسرد و آرام باشید.
5- همیشه برای ترک مذاکره آماده باشید✅
اصلاً مهم نیست که چقدر دوست دارید آن معامله انجام شود، باید همیشه خود را برای سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهید. ممکن است این سخت ترین کار در طی یک مذاکره باشد، اما گاهی بسیار به نفع شما خواهد بود. اگر می بینید که مذاکره ای درست نیست و ممکن است سرتان کلاه گذاشته شود، می توانید سریعاً کناره گیری کنید.
6. فکر کنید که طرف معامله به شما نیاز دارد✅
یکی از سخت ترین قسمت های معامله این است که شما فکر کنید طرف شدیداً به شما نیاز دارد. اگر اینطور فکر نکنید، اعتمد به نفستان پایین خواهد آمد. همیشه در ذهنتان مجسم کنید که طرف معامله عمیقاً خواستار کالای شماست.
7- یاد بگیرید که ساکت بمانید✅
گاهی اوقات وقتی پیشنهادی به شما ارائه می شود، خیلی مهم است که جوابی نداده و چیزی نگویید. برای 30 دقیقه، 90 دقیقه، یک ساعت، برای هر چقدر که شده دهانتان را باز نکنید.
سکوتی ناراحت کننده ایجاد کنید و طرف مقابل برای شکتن این سکوت جزئیات بیشتری بیان خواهد کرد. شما ساکت بمانید، کناره گیری نکنید اما فقط به آنچه که طرف مقابل بازگو می کند گوش فرا دهید.
8- در مورد همه چیز تحقیق کنید.✅
چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتی که در جریان مذاکره می افتد یا تحقیق در مورد کالای مورد نظر باشد، همیشه بدانید که در چه مورد می خواهید صحبت کنید.
9- هیچگاه در وسط کار مذاکره را بر هم نزنید✅
در معاملات همیشه تخفیف و امتیاز دهی صورت می گیرد. مهم نیست که از چقدر می گذرید تا مذاکره را تمام کنید، اما مهم این است که مذاکره نباید بر هم بخورد. هر چند که ممکن است آخر کار اصلاً رضایت زیادی از آن مذاکره نداشته باشید.
10- همیشه مودب باشید✅
مهم نیست که طرف مقابلتان با شما بد حرف می زند یا کالایتان را تحقیر می کند، شما هیچگاه خونسردی خود را از دست ندهید.
#فلش_کارت ۱۳
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️✔️🌹
پیتر دراکر اندیشمند و صاحبنظر بزرگ آمریکایی در عرصه مدیریت معتقد است ، هنر متقاعد کردن راز موفقیت انسانها و یا شرکتهای تجاری موفق است.امروزه بسیاری از شرکتها جهت برنده شدن در مناقصات و مزایده ها در عرصه تجارت ، از متخصصین زبده در امر مذاکرات تجاری بهره می گیرند.در اینجا برای شما چند راهکار در مذاکرات تجاری را ذکر می کنیم.که حاصل تجربیات این مشاوران حرفه ای می باشد :
1- هیچگاه اولین پیشنهاد را شما ندهید :✅
بسیار ساده است، اینطور نیست؟ تا آنجا که می توانید، در هر موقعیتی هم که برای مذاکره قرار دارید، اولین پیشنهاد را شما ندهید. اگر طرف شما با یک پیشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان می دهد که ممکن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بکشند و بروند چون سنگ بزرگ همیشه نشانه نزدن است. با رعایت این نکته می توانید از قصد و نیت طرفتان مطلع شوید.
2- همیشه دو خریدار را در کنار هم قرار دهید✅
کاری که به شما خیلی قدرت عمل می دهد این است که همیشه برای یک جنس مشخص دو خریدار را کنار هم قرار دهید. چه در کار باشد و چه در تجارت، اینکه دو نفر خواستار شما باشند همیشه باعث افزایش قدرت شما می شود.
3- همیشه قیمت بالاتری بدهید✅
همیشه قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خودتان اعلام کنید، اما نه اینقدر بالا که کسی حتی برای نگاه کردن هم جلو نیاید چون با اینکار فقط یک طمعکار جلوه خواهید کرد.
4- هیچگاه خود را مشتاق نشان ندهید✅
هر چقدر هم که به نظرتان معامله عالی باشد و کلی با آن سود کرده باشید و بسیار خوشحال باشید، هیچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهید. چون با اینکار درونتان را به آنها نشان خواهید داد و این اصلاً خوب نیست. همیشه خونسرد و آرام باشید.
5- همیشه برای ترک مذاکره آماده باشید✅
اصلاً مهم نیست که چقدر دوست دارید آن معامله انجام شود، باید همیشه خود را برای سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهید. ممکن است این سخت ترین کار در طی یک مذاکره باشد، اما گاهی بسیار به نفع شما خواهد بود. اگر می بینید که مذاکره ای درست نیست و ممکن است سرتان کلاه گذاشته شود، می توانید سریعاً کناره گیری کنید.
6. فکر کنید که طرف معامله به شما نیاز دارد✅
یکی از سخت ترین قسمت های معامله این است که شما فکر کنید طرف شدیداً به شما نیاز دارد. اگر اینطور فکر نکنید، اعتمد به نفستان پایین خواهد آمد. همیشه در ذهنتان مجسم کنید که طرف معامله عمیقاً خواستار کالای شماست.
7- یاد بگیرید که ساکت بمانید✅
گاهی اوقات وقتی پیشنهادی به شما ارائه می شود، خیلی مهم است که جوابی نداده و چیزی نگویید. برای 30 دقیقه، 90 دقیقه، یک ساعت، برای هر چقدر که شده دهانتان را باز نکنید.
سکوتی ناراحت کننده ایجاد کنید و طرف مقابل برای شکتن این سکوت جزئیات بیشتری بیان خواهد کرد. شما ساکت بمانید، کناره گیری نکنید اما فقط به آنچه که طرف مقابل بازگو می کند گوش فرا دهید.
8- در مورد همه چیز تحقیق کنید.✅
چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتی که در جریان مذاکره می افتد یا تحقیق در مورد کالای مورد نظر باشد، همیشه بدانید که در چه مورد می خواهید صحبت کنید.
9- هیچگاه در وسط کار مذاکره را بر هم نزنید✅
در معاملات همیشه تخفیف و امتیاز دهی صورت می گیرد. مهم نیست که از چقدر می گذرید تا مذاکره را تمام کنید، اما مهم این است که مذاکره نباید بر هم بخورد. هر چند که ممکن است آخر کار اصلاً رضایت زیادی از آن مذاکره نداشته باشید.
10- همیشه مودب باشید✅
مهم نیست که طرف مقابلتان با شما بد حرف می زند یا کالایتان را تحقیر می کند، شما هیچگاه خونسردی خود را از دست ندهید.
#فلش_کارت ۱۳
@BOZORGANEMODIRIAT Ⓜ️✔️🌹
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینو حتما ببینید آدم لذت میبره از ایرانی بودنش
@spermfun
@spermfun