البته روشن است که این جمله همانند موارد بیشمار دیگر به صورت #تحریف شده مانند اینکه: «من هیچ گاه به نبوت محمد جز در حدیبیه شک نکردم» در بسیاری از منابع درج شود (۱۰ : ر.ک تصویر الحاقی) و یا اصلا اشاره نگردد (۱۱)
در اینجا یادآوری این نکته ضروری است منافقانی که با اطلاع رسانی به قریش از مزایا و موهبات مشرکان قریش برخوردار بودند، از حسن روابط پیامبر با مشرکان بیشترین آسیب را دیده و از آن مزایا محروم میشدند ، در نتیجه کاملا طبیعی است که سیاست آنان ایجاد تنش هر چه بیشتر باشد!!
🟨 ابوبکر بن ابیقحافه
بنابر قول کتب تاریخی ، ابوبکر نیز از جمله مخالفان نوشتن صلحنامه بود و از جمله کسانی بود که در هنگام حملهٔ مشرکان فرار نمود(۱۲)
🟨 عثمان بن عفان
در صلح حدیبیه نام عثمان بار دیگر در تاریخ آمده است ؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله ، او را به عنوان نماینده به سوی مشرکان میفرستند ؛
شواهد نشان میدهد که او از ترس جنگ و کشته شدن مسلمانان ، از بازگشت خودداری کرده و در مکه و در نزد اقوام خود می ماند و به اردوگاه مسلمانان بر نمیگردد!!
تاخیر در مراجعت عثمان ، شایعهٔ کشته شدن وی را در میان مسلمانان تقویت میکند؛ در نتیجه او در بیعت شجره شرکت نداشته و از سوی دوستان (۱۳) و مخالفانش به عدم حضور در بیعت متهم است ؛ زیرا از فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله تخلف کرده و علی رغم توانایی بر حضور و بیعت در حدیبیه ، در مکه مانده است .
➖➖➖➖➖
مدارک ↓↓↓
۱- این مطلب در منابع اهل تسنن به فراوانی وجود دارد در شیعه ر.ک : کافی کلینی و به نقل از آن بحارالانوار ۳۶۷/۲۰
۲- صحیح ابن حبان ۲۲۴/۱۱ ؛ تاریخ الاسلام ذهبی ۳۷۱/۲ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۲۲۹/۵۷ ؛ تفسیر البغوی ۲۰۲/۴ ؛ المعجم الکبیر ۱۴/۲۰ ؛ المصنف ۳۳/۵
۳- صحیح بخاری کتاب الشروط باب شروط فی الجهاد
۴- البرهان ۱۹۲/۴
۵- منابع فراوانی از اهل تسنن از جمله مغازی ۶۱۳/۲ - امتاع الاسماع ۲۹۷/۱ و از شیعه بحارالانوار ۳۵۳/۲۰
۶- این جمله عین ترجمهٔ متن تاریخ از منابع اهل تسنن در این ماجرا است.«جعل بعضهم یحلق بعضاً حتی کاد بعضهم یقتل بعضاً غما» از جمله تاریخ ۶۳۷/۲ و ....
۷- الدر المنثور ۷۳/۶ ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۲۲/۳ ، سیرهء عمر ، ابن الجوزي ص۱۰۷ ؛ سیره الحلبیه ۲۹/۳ ؛ فتح الباری ۳۶۱/۷ ، ارشادالساری ۳۳۷/۶ ، شرح المواهب ۲۰۷/۲ ، عمده القاری ۲۸۴/۸
۸- ترجمهٔ مغازی واقدی ص۴۶۹ - النهایة ابن كثير ۲۳۸/۶
۹-مسند احمد حنبل ۳۳۰/۴
۱۰- بحارالانوار ۳۳۵/۲۰ به نقل از مدارک عامه
۱۱- برای مثال سیره ابن هشام علی رغم ذکر داستان مخالفت ها دربارهٔ نام مخالفت کننده ها ، مطلبی نمینویسد. هم چنین بخاری و مسلم روایت را نقل میکنند اما قسمتی را که خلیفهٔ دوم نسبت به نبوت پیامبر اعتراف به شک دارد حذف میکنند : صحیح بخاری ج۳ ص۱۹۳ : فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ: فَأَتَيْتُ نَبِيَّ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقُلْتُ: أَلَسْتَ نَبِيَّ اللَّهِ حَقًّا، قَالَ: «بَلَى»، قُلْتُ: أَلَسْنَا عَلَى الحَقِّ، وَعَدُوُّنَا عَلَى البَاطِلِ، قَالَ: «بَلَى»، قُلْتُ: فَلِمَ نُعْطِي الدَّنِيَّةَ فِي دِينِنَا إِذًا؟ قَالَ: «إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ، وَلَسْتُ أَعْصِيهِ، وَهُوَ نَاصِرِي»، قُلْتُ: أَوَلَيْسَ كُنْتَ تُحَدِّثُنَا أَنَّا سَنَأْتِي البَيْتَ فَنَطُوفُ بِهِ؟ قَالَ: «بَلَى، فَأَخْبَرْتُكَ أَنَّا نَأْتِيهِ العَامَ»، قَالَ: قُلْتُ: لاَ، قَالَ: «فَإِنَّكَ آتِيهِ وَمُطَّوِّفٌ بِهِ» ؛ #ترجمه : عمر میگوید: به نزد پیامبر رفتم و گفتم مگر تو نگفتی که ما به حج میرویم و دور خانهٔ خدا طواف میکنیم ؟ پیامبر فرمود: آری ، اما آیا گفتم که امسال به حج خواهیم رفت؟ عمر میگوید: نه ؛ پیامبر میفرمایند: پس به تحقیق تو به حج میروی و دور خانهٔ خدا طواف میکنی» ( #نقد_بخاری - #نقد_مسلم )
پیشنهاد مطالعه : مقاله مجمع جهانی شیعه شناسی
۱۲- بحارالانوار ۳۵۱/۲۰
۱۳- عبدالرحمان بن عوف که دوست صمیمی و عامل اصلی به خلافت رسیدن عثمان محسوب میشود او را به این مهم متهم میکند : تاریخ المدینہ المنوره ۱۰۳۱/۳ ؛ مستدرک حاکم نیشابوری ۴۴/۴
🔻➕ به روز رسانی مطالب مرتبط با صلح حدیبیه در آرشیو برهان ← اینجا →
➖➖➖➖➖
@borrhan
در اینجا یادآوری این نکته ضروری است منافقانی که با اطلاع رسانی به قریش از مزایا و موهبات مشرکان قریش برخوردار بودند، از حسن روابط پیامبر با مشرکان بیشترین آسیب را دیده و از آن مزایا محروم میشدند ، در نتیجه کاملا طبیعی است که سیاست آنان ایجاد تنش هر چه بیشتر باشد!!
🟨 ابوبکر بن ابیقحافه
بنابر قول کتب تاریخی ، ابوبکر نیز از جمله مخالفان نوشتن صلحنامه بود و از جمله کسانی بود که در هنگام حملهٔ مشرکان فرار نمود(۱۲)
🟨 عثمان بن عفان
در صلح حدیبیه نام عثمان بار دیگر در تاریخ آمده است ؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله ، او را به عنوان نماینده به سوی مشرکان میفرستند ؛
شواهد نشان میدهد که او از ترس جنگ و کشته شدن مسلمانان ، از بازگشت خودداری کرده و در مکه و در نزد اقوام خود می ماند و به اردوگاه مسلمانان بر نمیگردد!!
تاخیر در مراجعت عثمان ، شایعهٔ کشته شدن وی را در میان مسلمانان تقویت میکند؛ در نتیجه او در بیعت شجره شرکت نداشته و از سوی دوستان (۱۳) و مخالفانش به عدم حضور در بیعت متهم است ؛ زیرا از فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله تخلف کرده و علی رغم توانایی بر حضور و بیعت در حدیبیه ، در مکه مانده است .
➖➖➖➖➖
مدارک ↓↓↓
۱- این مطلب در منابع اهل تسنن به فراوانی وجود دارد در شیعه ر.ک : کافی کلینی و به نقل از آن بحارالانوار ۳۶۷/۲۰
۲- صحیح ابن حبان ۲۲۴/۱۱ ؛ تاریخ الاسلام ذهبی ۳۷۱/۲ ؛ تاریخ مدینه دمشق ۲۲۹/۵۷ ؛ تفسیر البغوی ۲۰۲/۴ ؛ المعجم الکبیر ۱۴/۲۰ ؛ المصنف ۳۳/۵
۳- صحیح بخاری کتاب الشروط باب شروط فی الجهاد
۴- البرهان ۱۹۲/۴
۵- منابع فراوانی از اهل تسنن از جمله مغازی ۶۱۳/۲ - امتاع الاسماع ۲۹۷/۱ و از شیعه بحارالانوار ۳۵۳/۲۰
۶- این جمله عین ترجمهٔ متن تاریخ از منابع اهل تسنن در این ماجرا است.«جعل بعضهم یحلق بعضاً حتی کاد بعضهم یقتل بعضاً غما» از جمله تاریخ ۶۳۷/۲ و ....
۷- الدر المنثور ۷۳/۶ ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۲۲/۳ ، سیرهء عمر ، ابن الجوزي ص۱۰۷ ؛ سیره الحلبیه ۲۹/۳ ؛ فتح الباری ۳۶۱/۷ ، ارشادالساری ۳۳۷/۶ ، شرح المواهب ۲۰۷/۲ ، عمده القاری ۲۸۴/۸
۸- ترجمهٔ مغازی واقدی ص۴۶۹ - النهایة ابن كثير ۲۳۸/۶
۹-مسند احمد حنبل ۳۳۰/۴
۱۰- بحارالانوار ۳۳۵/۲۰ به نقل از مدارک عامه
۱۱- برای مثال سیره ابن هشام علی رغم ذکر داستان مخالفت ها دربارهٔ نام مخالفت کننده ها ، مطلبی نمینویسد. هم چنین بخاری و مسلم روایت را نقل میکنند اما قسمتی را که خلیفهٔ دوم نسبت به نبوت پیامبر اعتراف به شک دارد حذف میکنند : صحیح بخاری ج۳ ص۱۹۳ : فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الخَطَّابِ: فَأَتَيْتُ نَبِيَّ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقُلْتُ: أَلَسْتَ نَبِيَّ اللَّهِ حَقًّا، قَالَ: «بَلَى»، قُلْتُ: أَلَسْنَا عَلَى الحَقِّ، وَعَدُوُّنَا عَلَى البَاطِلِ، قَالَ: «بَلَى»، قُلْتُ: فَلِمَ نُعْطِي الدَّنِيَّةَ فِي دِينِنَا إِذًا؟ قَالَ: «إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ، وَلَسْتُ أَعْصِيهِ، وَهُوَ نَاصِرِي»، قُلْتُ: أَوَلَيْسَ كُنْتَ تُحَدِّثُنَا أَنَّا سَنَأْتِي البَيْتَ فَنَطُوفُ بِهِ؟ قَالَ: «بَلَى، فَأَخْبَرْتُكَ أَنَّا نَأْتِيهِ العَامَ»، قَالَ: قُلْتُ: لاَ، قَالَ: «فَإِنَّكَ آتِيهِ وَمُطَّوِّفٌ بِهِ» ؛ #ترجمه : عمر میگوید: به نزد پیامبر رفتم و گفتم مگر تو نگفتی که ما به حج میرویم و دور خانهٔ خدا طواف میکنیم ؟ پیامبر فرمود: آری ، اما آیا گفتم که امسال به حج خواهیم رفت؟ عمر میگوید: نه ؛ پیامبر میفرمایند: پس به تحقیق تو به حج میروی و دور خانهٔ خدا طواف میکنی» ( #نقد_بخاری - #نقد_مسلم )
پیشنهاد مطالعه : مقاله مجمع جهانی شیعه شناسی
۱۲- بحارالانوار ۳۵۱/۲۰
۱۳- عبدالرحمان بن عوف که دوست صمیمی و عامل اصلی به خلافت رسیدن عثمان محسوب میشود او را به این مهم متهم میکند : تاریخ المدینہ المنوره ۱۰۳۱/۳ ؛ مستدرک حاکم نیشابوری ۴۴/۴
🔻➕ به روز رسانی مطالب مرتبط با صلح حدیبیه در آرشیو برهان ← اینجا →
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#حج (۱۵۸) #روابط (۹۹)
#نقد_بخاری (۴۸)
#نقد_مسلم (۱۳)
✅ بدعتگذاری عثمان در حج و مخالفت امیرالمومنین علیهالسلام و جسارت و بیادبی عثمان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍️یکی از مطاعن عثمان خلیفه غاصب این است که در ایام حج ، از #متعه نهی میکرد و امیرالمومنین علیه السلام بدان امر و دستور میدادند. در این میان که عثمان دید نظر امیرالمومنین علیه السلام با نظر وی مخالف است شروع کرد به توهین به امیرالمومنین علیه السلام.!!
گروهی از علمای مخالفین زمانی که میخواستند این روایت را بیان کنند – به صورت کاملاً طبیعی و غریزی – اقدام به #تحریف روایت کردند؛ از قضا یکی از همین محرّفین کسی نیست جز : بخاری و مسلم!!
➖قبلتر بیان شد(←اینجا→) که بنا بر منابع خود مخالفین عثمان مخالفت آشکاری با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) داشته و در دین بدعت ایجاد نمود و زمانی که امیرالمؤمنین سلام الله علیه خواستند با عمل عثمان مقابله کنند، عثمان به حضرت سخنی گفت که مسلم از نقل آن خودداری کرده است!
📌احمد بن حنبل کمی این جریان را بهتر شرح میدهد:
✍️عبدالله بن شقیق گفت: عثمان از متعه منع میکرد و علی-علیه السلام- به انجام آن امر میکرد. عثمان به علی گفت: تو چنین و چنان هستی. پس علی -علیه السلام- فرمود: تو خوب میدانی که ما در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه ایشان متعه مینمودیم. عثمان پاسخ داد: بله، ولی ما در آن زمان میترسیدیم!!
📘مسند أحمد، ج۲ ، ص۱۵۱، ح۷۵۶
✍️در این روایت احمد بن حنبل بیان میکند که سخن عثمان خطاب به امیرالمومنین علیهالسلام بوده و او گفته: ( انک کذا و کذا ! تو چنین و چنان هستی ! )
✍️در مکتب راویان اهل خلاف ، زمانی که سخنی رکیک از دهان یکی از افرادی که نباید آبرویش برود بیرون میآید ، برای مخفی کردن و سانسور نمودن آن از الفاظ « کذا و کذا » استفاده میکنند ! آنچنان که برای مخفی کردن نام صحابهای که مثلا یک غلطی را انجام دادند از لفظ « فلان » استفاده میکنند !
👌از قضا «اسحاق بن راهویه» پرده از این سخن عثمان بر میدارد و فاش میکند که مولایش به امیرالمومنین علیه السلام فحاشی و توهین کرده است!!
🔥فحاشی و توهین عثمان لعنت الله علیه به امیرالمومنین علیه السلام!
✍️مالک بن ربیعه گفت: عثمان بن عفان از تمتع در حج عمره نهی کرد ولی علی -علیه السلام- چنین نکرد. پس عثمان از منبر پایین آمد و چیزی برداشت (!!) و به سمت علی (علیه السلام) رفت ! طلحه و زبیر برخاستند و آن چیز را از او گرفتند. پس عثمان به سمت علی (علیه السلام) رفت و نزدیک بود که انگشتانش را داخل چشمان علی -علیه السلام- کند و دائماً به او میگفت : تو ضال مضل ( گمراهِ گمراه کننده ) هستی! ولی علی -علیه السلام- حرفی به او نمیزد.
📘المطالب العالية، ج۱۰، ص۴۴
(در اسکن الحاقی دقت کنید: باب کتاب ابن حجر شایان تأمل است. باب صبر بر تأدیب امام. یعنی مخالفان ، عثمان علیه اللعنة را امام می دانند؛ که خواسته حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را تادیب کند؛ و امام ع صبر فرموده و پاسخ او را نداده اند!!)
✍️در این روایت مشخص است که ابتدا عثمان برای حمله کردن به امیرالمومنین علیه السلام ، چیزی را برداشت !
حال آن «چیز» چه بوده است ، معلوم نیست! ولی از واکنش طلحه و زبیر که سریعا برخاستهاند و آن « چیز » را از عثمان گرفتند مشخص میگردد که قطعاً « چیزی » خطرناک بوده است همانند شمشیر و یا چوب !
ادامه روایت هم نشان میدهد که عثمان به صورت وحشیانه به امیرالمومنین علیه السلام حمله کرده بود و تا جایی که میخواست با انگشتانش ، چشمان امیرالمومنین علیه السلام را در بیاورد !
تنها طرح یک سؤال: آیا شخصی که سنت نبوی را تغییر میدهد و در هنگامی که با مخالفت مواجه میشود ، چنین واکنشی نشان میدهد لیاقت جانشینی خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله را دارد؟!!
🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_بخاری (۴۸)
#نقد_مسلم (۱۳)
✅ بدعتگذاری عثمان در حج و مخالفت امیرالمومنین علیهالسلام و جسارت و بیادبی عثمان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍️یکی از مطاعن عثمان خلیفه غاصب این است که در ایام حج ، از #متعه نهی میکرد و امیرالمومنین علیه السلام بدان امر و دستور میدادند. در این میان که عثمان دید نظر امیرالمومنین علیه السلام با نظر وی مخالف است شروع کرد به توهین به امیرالمومنین علیه السلام.!!
گروهی از علمای مخالفین زمانی که میخواستند این روایت را بیان کنند – به صورت کاملاً طبیعی و غریزی – اقدام به #تحریف روایت کردند؛ از قضا یکی از همین محرّفین کسی نیست جز : بخاری و مسلم!!
➖قبلتر بیان شد(←اینجا→) که بنا بر منابع خود مخالفین عثمان مخالفت آشکاری با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) داشته و در دین بدعت ایجاد نمود و زمانی که امیرالمؤمنین سلام الله علیه خواستند با عمل عثمان مقابله کنند، عثمان به حضرت سخنی گفت که مسلم از نقل آن خودداری کرده است!
📌احمد بن حنبل کمی این جریان را بهتر شرح میدهد:
✍️عبدالله بن شقیق گفت: عثمان از متعه منع میکرد و علی-علیه السلام- به انجام آن امر میکرد. عثمان به علی گفت: تو چنین و چنان هستی. پس علی -علیه السلام- فرمود: تو خوب میدانی که ما در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به همراه ایشان متعه مینمودیم. عثمان پاسخ داد: بله، ولی ما در آن زمان میترسیدیم!!
📘مسند أحمد، ج۲ ، ص۱۵۱، ح۷۵۶
✍️در این روایت احمد بن حنبل بیان میکند که سخن عثمان خطاب به امیرالمومنین علیهالسلام بوده و او گفته: ( انک کذا و کذا ! تو چنین و چنان هستی ! )
✍️در مکتب راویان اهل خلاف ، زمانی که سخنی رکیک از دهان یکی از افرادی که نباید آبرویش برود بیرون میآید ، برای مخفی کردن و سانسور نمودن آن از الفاظ « کذا و کذا » استفاده میکنند ! آنچنان که برای مخفی کردن نام صحابهای که مثلا یک غلطی را انجام دادند از لفظ « فلان » استفاده میکنند !
👌از قضا «اسحاق بن راهویه» پرده از این سخن عثمان بر میدارد و فاش میکند که مولایش به امیرالمومنین علیه السلام فحاشی و توهین کرده است!!
🔥فحاشی و توهین عثمان لعنت الله علیه به امیرالمومنین علیه السلام!
✍️مالک بن ربیعه گفت: عثمان بن عفان از تمتع در حج عمره نهی کرد ولی علی -علیه السلام- چنین نکرد. پس عثمان از منبر پایین آمد و چیزی برداشت (!!) و به سمت علی (علیه السلام) رفت ! طلحه و زبیر برخاستند و آن چیز را از او گرفتند. پس عثمان به سمت علی (علیه السلام) رفت و نزدیک بود که انگشتانش را داخل چشمان علی -علیه السلام- کند و دائماً به او میگفت : تو ضال مضل ( گمراهِ گمراه کننده ) هستی! ولی علی -علیه السلام- حرفی به او نمیزد.
📘المطالب العالية، ج۱۰، ص۴۴
(در اسکن الحاقی دقت کنید: باب کتاب ابن حجر شایان تأمل است. باب صبر بر تأدیب امام. یعنی مخالفان ، عثمان علیه اللعنة را امام می دانند؛ که خواسته حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را تادیب کند؛ و امام ع صبر فرموده و پاسخ او را نداده اند!!)
✍️در این روایت مشخص است که ابتدا عثمان برای حمله کردن به امیرالمومنین علیه السلام ، چیزی را برداشت !
حال آن «چیز» چه بوده است ، معلوم نیست! ولی از واکنش طلحه و زبیر که سریعا برخاستهاند و آن « چیز » را از عثمان گرفتند مشخص میگردد که قطعاً « چیزی » خطرناک بوده است همانند شمشیر و یا چوب !
ادامه روایت هم نشان میدهد که عثمان به صورت وحشیانه به امیرالمومنین علیه السلام حمله کرده بود و تا جایی که میخواست با انگشتانش ، چشمان امیرالمومنین علیه السلام را در بیاورد !
تنها طرح یک سؤال: آیا شخصی که سنت نبوی را تغییر میدهد و در هنگامی که با مخالفت مواجه میشود ، چنین واکنشی نشان میدهد لیاقت جانشینی خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله را دارد؟!!
🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
❗️اتهامات عهد عتیق به حضرت داود ع و خاندان ایشان 💠 حضرت داود در کتاب مقدس جایگاه والایی دارند اما از سوی دیگر هم مورد اتهاماتی جدی قرار گرفتهاند! میدانیم که داود برای شایستگی های خود ، پس از آنکه جوانی گمنام بود در مدتی کوتاه به ریاست مادی و معنوی رسید…
✅ جسارت به ساحت قدسی حجج الهی علیهمالسلام یکی از شاخصهای اصلی و مشترک تمام فرق انحرافی است!
در 📔صحيح البخاري » كتاب التعبير » باب أول ما بدئ به رسول الله صلى الله عليه وسلم من الوحي الرؤيا الصالحة ح 6581 ص 2562 آمده است:
✖️وَفَتَرَ الْوَحْيُ فَتْرَةً حَتَّى حَزِنَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيمَا بَلَغَنَا حُزْنًا غَدَا مِنْهُ مِرَارًا كَيْ يَتَرَدَّى مِنْ رُءُوسِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ فَكُلَّمَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ لِكَيْ يُلْقِيَ مِنْهُ نَفْسَهُ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ حَقًّا فَيَسْكُنُ لِذَلِكَ جَأْشُهُ وَتَقِرُّ نَفْسُهُ فَيَرْجِعُ فَإِذَا طَالَتْ عَلَيْهِ فَتْرَةُ الْوَحْيِ
خلاصهای از ترجمه ←وقتی به رسول اکرم وحی نمیرسید، تصمیم به خود کشی میگرفت؛ میرفت بالای کوه و میخواست خودش را از بالای کوه به پایین پرتاب کند! میگوید سه بار رسول اکرم تصمیم به خودکشی گرفت؛ وقتی جبرئیل این وضعیت را دید، دلش به حال رسول اکرم سوخت و برایش وحی فرستاد!!
(العیاذبالله)
#پیامبر_اهل_تسنن (۶۱)
#نقد_بخاری (۴۹)
@borrhan
در 📔صحيح البخاري » كتاب التعبير » باب أول ما بدئ به رسول الله صلى الله عليه وسلم من الوحي الرؤيا الصالحة ح 6581 ص 2562 آمده است:
✖️وَفَتَرَ الْوَحْيُ فَتْرَةً حَتَّى حَزِنَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيمَا بَلَغَنَا حُزْنًا غَدَا مِنْهُ مِرَارًا كَيْ يَتَرَدَّى مِنْ رُءُوسِ شَوَاهِقِ الْجِبَالِ فَكُلَّمَا أَوْفَى بِذِرْوَةِ جَبَلٍ لِكَيْ يُلْقِيَ مِنْهُ نَفْسَهُ تَبَدَّى لَهُ جِبْرِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ حَقًّا فَيَسْكُنُ لِذَلِكَ جَأْشُهُ وَتَقِرُّ نَفْسُهُ فَيَرْجِعُ فَإِذَا طَالَتْ عَلَيْهِ فَتْرَةُ الْوَحْيِ
خلاصهای از ترجمه ←وقتی به رسول اکرم وحی نمیرسید، تصمیم به خود کشی میگرفت؛ میرفت بالای کوه و میخواست خودش را از بالای کوه به پایین پرتاب کند! میگوید سه بار رسول اکرم تصمیم به خودکشی گرفت؛ وقتی جبرئیل این وضعیت را دید، دلش به حال رسول اکرم سوخت و برایش وحی فرستاد!!
(العیاذبالله)
#پیامبر_اهل_تسنن (۶۱)
#نقد_بخاری (۴۹)
@borrhan