[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
[ کانال برهان ]
‍ #تواتر_حدیث_غدیر (۱۸) #غدیر در منابع مخالفین (۱۲۵) 🔻دیدگاه علمای بزرگ مخالفین درباره صحت و تواتر حدیث غدیر ۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄• ❶دیدگاه طبری﴿۳۱۰هـ.ق﴾ - ابن کثیر دمشقی می‌گوید: «کتابی از طبری دیدم که در آن احادیث غدیر خم را در دو جلد جمع کرده بود.» 📓البدایة…
❗️بازی با سنت پیامبر !!

📝 ابو عبد الله محمد بن قاسم الرضاع، عالم تونسی قرن نهم (۸۹۴ ه. ق) تصنیفی با عنوان «تذكرة المحبين في أسماء سید المرسلین» دارد. تصنيف مذكور درباره شرح اسامی رسول خدا صلی الله عليه وآله و سیرهٔ ایشان است. یکی از اسامی رسولخدا که مؤلف به شرحش می پردازد نام «ولی و مولی» است. مؤلف در اقدامی عجیب و غریب حدیث متواتر لفظی «من کنت مولاه فعلي مولاه» را به ❗️«من كنت ناصره فعلي ناصرہ» تغيير داده است ❗️ سپس میگوید:

🔹لان علیاً رضی الله عنه تابع لرسول الله فی نصره فکل من کان تابعاً لرسول الله فیجبُ نصرُه و إکرامه.

🔸این فضيلت به جهت این بود که علی تابع رسول خدا در نصرت بود و هر کسی که تابع رسول خدا باشد باید یاری و اکرامش کرد !

✔️محقق بیچاره در پاورقی میگوید : چنین حدیثی نیافتیم !!

📚تذكرة المحبين في اسماء سيد المرسلين، ابو عبدالله محمد بن قاسم الرصاع ؛تحقيق محمد رضوان الداية، ص720

پ.ن : انقدر تو مخ این نویسنده کوبیدن که مولا در #حدیث_غدیر به #معنای ناصر است که لفظ حدیث رو با این وقاحت تغییر داده و مجبورشده برای توجیه این حرف بی ریشه چرت و پرتهایی را سرهم بکند!

#غدیر_هراسی ۳۴ #تحریف
@borrhan
#شبهات_غدیر ۶۵

❗️مولوی‌ها می‌گویند:
رسولخدا #حدیث_غدیر را در استراحتگاه خم بیان میکند که اغلب حجاج دیگر حضور نداشتند و به بلاد خود برگشته بودند و عمدتا اهل مدینه همراه پیامبر بودند، چرا که اهالی طائف و یمن و نجران و غیره ، همگی از همان مکه به سمت بلاد خود می‌روند و طبیعتاً به غدیر خم نمی‌آیند. اگر مقصود تعیین خلیفه بود ، باید در مکه و عرفات که تمام حاجیان از بلاد گوناگون حضور دارند بیان میشد و‌ گر نه به خود مدینه موکول می‌کرد.

۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•

1️⃣ کسی که می‌گوید غدیر خم استراحتگاه بوده از گفتۀ خود هیچ سودی نمی برد. خوب فرض کند که بوده. بلاخره، حضرت ص وصیت فرمودند یا نه؟

2⃣ این که مردم مناطق جنوبی از همان مکه عازم می‌شدند و به منطقۀ جحفه نمی‌آمدند، هم نشانۀ فقدان دانش تاریخی گوینده است. راه همۀ کاروان ها در همین منطقه منشعب می‌شده است. راه اصلی در حاشیۀ دریا بوده؛ نه در کویر و بیابانهای برهوت!

3⃣ رسول الله پیرو وحی بودند شما کی هستید که بخواهید برای الله و رسولش تعیین تکلیف کنید؟!

4⃣ خب طبق حرف شما مگه حدیث غدیر محبت و دوستی نبود ؛ چرا رسول الله در مکه یا عرفات که تعداد زیادی آنجا بودند حدیث را نفرمودند؟! چه اشکالی داشت؟

5⃣ و اما بزرگانتان علت این مسأله را گفته‌اند :

🔸عن ابن عباس: كنتُ أُقْرِئُ رِجالا من المهاجرين، منهم عبدالرحمن بن عوف، فبَيْنَمَا أَنا فی مَنْزِلِهِ بِمِنًى، وهو عند عمربن‌الخطابِ، في آخِرِ حَجةٍ حَجَّهَا، إِذْ رجع إِلَيَّ عبدالرحمن فقال: لَوْ رَأَيتَ رَجلًا أَتَى أَميرالمومنینَ اليومَ، فقال: يَا أَمِيرالمُؤْمِنِينَ، هلْ لك في فلان؟: لو قد ماتَ عُمَرُ لقد بَايَعْتُ فُلاَنًا، فوالله ما كانت بَيعَةُ أَبِي بكْرٍ إِلَّا فَلْتَةً فَتَمَّتْ، فَغَضِبَ عُمرُ، ثم قال: إِني إِنْ شاء الله لَقَائِمٌ العَشيَةَ في الناسِ، فمُحَذِّرُهم هؤُلاَء الذين يرِيدونَ أَنْ يَغصِبوهم أُمورَهم. قال عبدالرحمنِ: فقلتُ: يا أَميرالمؤمنين لاتفعلْ، فإِنَّ المَوْسِمَ يَجمعُ رَعَاعَ الناسِ وغَوْغَاءَهمْ، فإِنهم هم الذين يَغلبونَ عَلى قُربِكَ حين تَقومُ في الناسِ، وأنا أَخْشَى أَنْ تَقُومَ فتقولَ مَقالَةً يُطَيِّرُهَا عنكَ كلُ مُطَيِّرٍ، وأَنْ لاَ يَعُوهَا، وأَنْ لاَ يَضَعُوهَا على مَواضعهَا، فَأَمْهِلْ حتى تَقْدَمَ المدينةَ، فإِنها دارُ الهِجرَةِ والسُّنةِ، فتَخْلُصَ بِأَهل الفقهِ وأَشرافِ الناسِ، فتقول مَا قُلْتَ مُتَمَكِّنًا، فَيَعِي أَهْلُ العِلْمِ مَقَالَتَكَ، ويَضَعُونَهَا عَلى مواضعها

ابن عباس گفت : من بر بعضی از مهاجرین قرآن را درس میدادم که از آن جمله ،است عبدالرحمن بن عوف. من در منزل وی در منی بودم و او نزد عمر بن خطاب که آخرین #حج خود را می‌گزارد، حاضر بود، آنگاه که عبدالرحمن از نزد (عمر) برگشت به من گفت : کاش مردی را که امروز نزد عمر بن خطاب آمده بود میدیدی ؛ آن مرد گفت ای عمر بن خطاب درباره فلان کس نظر تو چیست که میگوید اگر عمر بمیرد، من به فلان کس #بیعت میکنم به خدا سوگند بیعت به ابوبکر بجز از روی شتابزدگی نبوده که سپس استقرار یافت؟ عمر خشمگین شد. پس گفت: همانا امشب در میان مردم (به خطبه) می ایستم و آنها را از قصد کسانی که میخواهند امور زعامت مردم را غصب نمایند، بر حذر خواهم ساخت. عبدالرحمن گفت : گفتم:👈ای عمر ، این کار را مکن ، همانا حالا موسم (حج) است که مردم فرومایه و آشوب طلب را (نیز) در خود جمع می‌کند و آنگاه که در میان مردم به خطبه بایستی ایشان غلبه کنان به نزدیک تو گرد می‌آیند و من از آن میترسم که زمانی که به خطبه بایستی و سخنی بگویی، هر پراننده سخن تو را نظر به خواهش خود بپراند و آن را چنانکه گفتی نگاه ندارند و آن را در موضع آن ننهند. در آن تغییر پس انتظار بکش تا به مدینه برسی و آنجا دار هجرت و سنت است و با علماء و بزرگان مردم صحبت میداری و در حالیکه در آنجا پا بر جا هستی هر آنچه میخواهی میگویی و علماء سخن تو را درک میکنند و آن را در موضع آن به کار میگیرند.

📕 صحيح البخاري ۱۶۸/۸ (تصویر الحاقی)

• علاوه بر مکه، مدینه هم جایی مناسبی نبوده؛ طبق حدیث صحيح البخاري ۱۹۸/۴ فتنه ها در مدینه همچون باران می‌بارد :

🔸عَنْ أُسَامَةَ قَالَ أَشْرَفَ النَّبِيُّ عَلَي أُطُم مِنَ الآطَامِ، فَقَالَ هَلْ تَرَوْنَ مَا أَرَي إِنِّي أَرَي الْفِتَنَ تَقَعُ خِلاَلَ بُيُوتِكُمْ مَوَاقِعَ الْقَطْرِ

❖ چرا وقتی عمر بن خطاب میخواهد سخنان خود را در مکه بگوید مکه میشود جایی ناامن و نامناسب ولی وقتی به رسول الله و امیرالمومنین می‌رسد مکه می‌شود جایی امن و باید اونجا حدیث غدیر را میفرمودند؟ نکند سخن رسول بی ارزش تر از سخن عمر بن خطاب است ؟ البته طبق مبانی شما ها خداوند قرآن را طبق نظر عمر نازل میکرده نه رسول الله !

پس مکه و مدینه جایی نا امن بوده و امکان بیان همچین خطبه ای نبوده است.

+ پاسخ به شبهه‌ای مشابه در خصوص عرفات

@borrhan
⑬حبشي بن جنادة السلولي:
سمعت حبشي بن جنادة، يقول: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول يوم غدير خم: «اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره، وأعن من أعانه»
📓المعجم الكبير الطبراني، ج۴، ص۱۶، ح۳۵۱۴

⑭جرير بن عبد الله البجلي
عن جرير، قال: شهدنا الموسم في حجة مع رسول الله صلى الله عليه وسلم وهي حجة الوداع فبلغنا مكانا يقال له غدير خم ... فقال: «من يكن الله ورسوله مولياه، فإن هذا مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه..»
📓المعجم الكبير الطبراني، ج۲، ص۳۵۷، ح۲۵۰۵


✍🏻 حال بد نیست مراجعه‌ای به کتب اهل خلاف داشته باشیم و ببینیم که تواتر روایات را بر اساس صدور آنها از چند صحابی، ثابت دانسته‌اند!😊

۴ صحابی:
- ابن حزم در مورد روايتی كه از ۴ تن از صحابه نقل شده می‌گويد:
فَهَؤُلاَءِ أَرْبَعَةٌ من الصَّحَابَةِ فَهُوَ نَقْلُ تَوَاتُرٍ لاَ تَحِلُّ مُخَالَفَتُهُ.
📓المحلى، ج۱، ص۳۶۰

- سیوطی هم در کتاب قطف الأزهار المتناثرة، ص۲۴۶، ح۸۹ تصریح کرده ۴طریق متواتر است.
و حدیثی را که 4 صحابی انرا نقل کرده آنرا به عنوان حدیث متواتر برشمرده و در کتاب خود ذکر نموده.
(ر.ک : تصویر الحاقی)

۵ صحابی:
- ابن حزم در مورد روایتی که ۵ تن از صحابه نقل شده می‌گوید:
فَهَذَا نَقْلُ خَمْسَةٍ من الصَّحَابَةِ بِالطُّرُقِ الثَّابِتَةِ فَهُوَ نَقْلُ تَوَاتُرٍ.
📓المحلى، ج۷، ص۳۸۱

- البانی در خصوص روایتی که از ابوهریره (یک صحابی) پنج طریق دارد چنین می‌گوید:
فإن الحدیث متواتر عن أبی هریره: رواه مسلم (۲ / ۶۴) وحده من خمسه طرق عنه.
📓سلسه الاحادیث الضعیفه، ج۱۲، ص۸۹۲

۶ صحابی:
- طحاوی در مورد روایتی که از ۶ تن از صحابه آمده می‌گوید:
فَهَذِهِ الآثَارُ قد تَوَاتَرَتْ عن رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم بِالسُّجُودِ في الْمُفَصَّلِ فيها.
📓شرح معاني الآثار، ج۱، ص۳۵۸

۷ صحابی:
- کتانی در مورد روایتی از ۷ تن از صحابه نقل شده میگویند:
( قلت ) نص على تواتره أيضا الشيخ عبد الرءوف المناوي في التيسير نقلا عن السيوطي.
📓نظم المتناثر من الحديث المتواتر، ص۱۳۴، رقم۱۲۷

۸ صحابی:
- ابن حجر مکی در ذیل روایتی میگوید:
اعلم أن هذا الحديث متواتر فإنه ورد من حديث عائشة وابن مسعود وابن عباس وابن عمر وعبد الله بن زمعة وأبي سعيد وعلي بن أبي طالب وحفصة.
📓الصواعق المحرقة، ج۱، ص۵۹-۶۰

۹ صحابی:
- کتابی در ذیل روایتی در مورد سفر در فجر ( ابتدای روز ) که از ۹ تن از صحابه آمده می‌گوید:
وممن صرح بتواتره تبعا للسيوطي الشيخ عبد الرءوف المناوي في فيض القدير.
📓نظم المتناثر من الحديث المتواتر، ص۸۱، رقم۶۱

۱۰ صحابی:
- وقد قال الحافظ السيوطي في الأزهار المتناثرة في الأخبار المتواترة أن كل حديث رواه عشرة من الصحابة فهو متواتر عندنا معشر أهل الحديث.
📓نظم المتناثر من الحديث المتواتر، ص۱۶

۱۱ صحابی:
- وهو الحق أحد عشر نفسا
( قلت ) صرح أيضا المناوي في الفيض وفي التيسير نقلا عن الجلال السيوطي بأنه متواتر.
📓نظم المتناثر من الحديث المتواتر، ص۴۳، رقم۱۴

۱۳ صحابی:
- ابن عبدالبر در مورد روایتی که به نقل از ۱۳ صحابی آمده می‌گوید:
وقد روى عن أبي هريرة من طرق ثابتة صحاح متواترة.
📓التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد، ج۶، ص۱۷

۱۴ صحابی:
- سخاوی در مورد روایتی که به ۱۴ تن از اصحاب آمده می‌گوید:
( قلت ) في المقاصد الحسنة ما نصه حديث المسلم من سلم المسلمون من لسانه ويده والمهاجر من هجر ما حرم الله متفق عليه.
📓نظم المتناثر من الحديث المتواتر، ص۴۱، رقم۱۰


🔚پس #حدیث_غدیر و عبارت دعائی آن بنا بر مبانی مخالفین بالاتر از متواتر است!
← قـــــــــــــــضاوت دربارهٔ علت این دروغ آشکار ابن تیمیه باشـــــــــــــــــما


@borrhan
معنای #مولا (۱۴۰)

دلالت #حدیث_غدیر بر امامت و خلافت حضرت امیرالمومنین صلی الله علیه
    ↲ قرینه ألست أولی بالمؤمنین من انفسهم

۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•

🔙 ابوبکر بزار عالم بزرگ اهل سنت با سند صحیح نقل می کند :

🔺 786 - حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى، قَالَ: نا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ عَمْرٍو ذِي مَرَّ وَعَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، وَعَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، قَالُوا سَمِعْنا عَلِيًّا، يَقُولُ: نَشَدْتُ اللَّهَ رَجُلًا سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لَمَّا قَامَ فَقَامَ إِلَيْهِ ‌ثَلَاثَةُ ‌عَشَرَ ‌رَجُلًا، فَشَهِدُوا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَأَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ، وَأَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»

🔻#ترجمه : رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : آیا من از خود شما به سزاوارتر نیستم ؟ مردم حرف پیامبر را تصدیق کردند در این هنگام حضرت دست امیرالمومنین را گرفتند و فرمودند : من کنت مولاه فهذا مولاه ...

📘 مسند البزار = البحر الزخار 3/ 34

🔸 هیثمی نیز درباره سند آن می‌گوید: رَوَاهُ الْبَزَّارُ، وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِيحِ غَيْرَ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، وَهُوَ ثِقَةٌ

📕 مجمع الزوائد ومنبع الفوائد 9/ 105

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

⚠️ سوال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم از مردم با این جمله: ألست إولی .... اشاره به آیه ۶ سوره احزاب دارد که خداوند سبحان می فرماید :
📖النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِم‏ ؛ پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است‏.
←که این آیه شریف صاحب اختیاری رسول الله نسبت به مردم را می‌رساند.


🔰 عبد الرحمن بن جوزی در تفسیر این آیه می‌نویسد :

🔺 قوله تعالى « النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم»أي احق فله أن يحكم فيهم بما يشاء قال ابن عباس إذا دعاهم إلى شئ ودعتهم أنفسهم إلى شئ كانت طاعته أولى من طاعة أنفسهم وهذا صحيح فان أنفسهم تدعوهم إلى ما فيه هلاكهم والرسول يدعوهم إلى ما فيه نجاتهم .

🔻 اين سخن خداوند كه فرموده است: النبی اولی بالمؤمنين من انفسهم، به معنای سزاوارتر است،←يعنی رسول خدا هرگونه كه بخواهد می‌تواند در باره آنان فرمان دهد، 👈ابن عباس گفته است:←اگر رسول خدا مردم را به چيزی و نفس آنان به چيزی ديگر فرمان داد پيروی رسول مقدم و اولی است، سپس می‌گويد: اين سخنی است صحيح، چرا كه نفس مردم آنان را به چيزی می‌خواند كه هلاكت و نابودی در آن است ولی رسول خدا به آنچه در آن نجات است دعوت می‌كند.

📗 زاد المسير في علم التفسير (المکتب الإسلامی) ۳۵۲/۶
https://lib.eshia.ir/41773/3/448


🔚در نتیجه طبق قرینه الست أولی بالمؤمنین من انفسهم که در اول حدیث آمده است منظور از من کنت مولاه ... سرپرستی و ولایت و صاحب اختیار حضرت امیرالمومنین نسبت به مردم است‌.


@borrhan