Forwarded from اتچ بات
#فدک
#اسناد_غضب
❗️توجیه با هدف کتمان حقایق
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
برخی حقایق که قابل انکار و کتمان نیستند، دستخوش چنان توجیهها و تفسیرهایی میشوند که روح هر انسان #آزادهای را جریحهدار میسازد!
توجیهگرانی که به جاي نقد ظلم حاکمان ظالم، بر اعمال زشت آنان سرپوش مینهند و سعی در درست جلوه دادن اعمال ناپسند ستمگران مینمایند؛ همچون کسانیاند که قرآن کریم خطاب به آنها میفرماید:
📖 یا أهلَ الْکتابِ لم تَلْبِسونَ الْحقَّ بِالْباطلِ و تَکْتُمونَ الْحقَّ و أنْتُم تَعلَمونَ {آلعمران / 71}
ای اهل کتاب! چرا حق را به وسیله باطل میپوشانید و حق را کتمان میکنید در حالی که [به حقّانیت آن] آگاهید؟
به این نمونه در توجیه مصائب فاطمی دقت کنید:
❌ تلاش #ابن_ابی_الحدید برای تبرئه خلفا
ابنابیالحدید معتزلی (متوفّاي 656) پس از اشاره به ماجرای #هجوم به خانه صدیقه طاهره علیهاالسلام و همچنین غصب اموال آن حضرت علیه االسلام توسط خلیفه وقت،
در مقام نتیجه گیري مینویسد:
✖️ و الصحیح عنْدي أنـَّها ماتَت و هی واجِدةٌ علی أبِیبکْرٍ و عمرَ، و أنـَّها أوصت ألّا یصلِّیا علَیها.
و ذلک عنْد أصحابِنا منْ الْاُمورِ الْمغْفُورةِ لَهما. و کانَ الْأولی بِهِما إکْرامها و احترام منْزِلها، لکنَّهما خافا الْفُرْقَۀَ و أشْفَقا منْ الْفتْنَۀِ، فَفَعلا ما
هو الْأصلَح بِحسبِ ظَنِّهِما...
فَلا یجوز الْعدولُ عنْ حسنِ الْإعتقاد فیهِما بِما جري و اللهُ ولی الْمغْفرَةِ و الْعفْوِ؛ فَإنَّ هذا لَو ثَبت أنـَّه خَطَاٌ، لَم یکُنْ کَبِیرَةً، بلْ کانَ منْ بابِ
الصغائرِ.
#ترجمه :
✖️«آنچه نزد من درست میباشد، این است که:
او (حضرت زهراعلیهاالسلام ) وفات یافت در حالی که از ابوبکر و عمر ناراحت و غضبناك بود و وصیت کرد که آن دو بر جنازه او نماز نخوانند. و [البتّه] این از اموری است که نزد اطرافیان ما [و همکیشان و هماعتقادان ما] برای آن دو بخشیده شده میباشد.
و بهتر بود که آن دو، او (حضرت زهراعلیهاالسلام ) را تکریم میکردند و احترام خانه وی را نگه میداشتند؛ اما نگران تفرقه بودند و از فتنه میترسیدند. در نتیجه، آنچه را که گمان میکردند بهتر است، انجام دادند...
پس جایز نیست که در این ماجرا، به آن دو نگاه بدبینانه داشته باشیم؛ و خداوند بخشنده و عفو کننده است و بر فرض، اگر ثابت شود که خطا و اشتباهی بوده است؛ گناه کبیره نبوده و [فقط] از جمله گناهان صغیره محسوب میشود.»!!!❗️
گرایش بزرگان اهل سنّت در پاکسازي چهره ابوبکر و عمر، تا آنجا پیش رفته است که امام محمد غزالی (متوفّاي 505)در کتاب
«إحیاء علوم الدین» که در زمینه اخلاق [!!] است، از «منع لعن فرستادن بر یزید» سخن میراند!
دلیل چنین توجیهی را میتوان در منابع اهل تسنّن جستجو کرد. هدف امثال غزالی از «منع لعن فرستادن بر یزید»، توجیه جنایات ابوبکر
و عمر و جلوگیری از شیوع لعن آنهاست.
🔸سعدالدین تفتازانی (متوفّاي 793)در کتاب «شرح المقاصد» در همین زمینه مینویسد:
فَإنْ قیلَ: فَمنْ علَماء الْمذْهبِ منْ لَم یجوز اللَعنَ علی یزِید مع علْمهِم بِأنـَّه یستَحقُّ ما یرْ بو علی ذلک و یزِید؟
قُلْنا: تَحامیاً عنْ أنْ یرْتَقی إلی الْأعلی فَالْأعلی.
اگر گفته شود: برخی از علماي مذهب با اینکه میدانند یزید مستحقّ لعن و بیش از آن است، چرا لعن او را جایز نمیشمارند؟
در پاسخ میگوییم:
به خاطر اینکه از لعن افراد بالاتر از یزید جلوگیری کرده باشند و لعن کردن به آنها کشیده نشود.
______________
۱ـ شرح نهجالبلاغه، ابنابی الحدید ج 6 ،ص50
۳ـ شرح المقاصد، تفتازانی (متوفّاي 793) ج 5 ،ص 311.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#اسناد_غضب
❗️توجیه با هدف کتمان حقایق
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
برخی حقایق که قابل انکار و کتمان نیستند، دستخوش چنان توجیهها و تفسیرهایی میشوند که روح هر انسان #آزادهای را جریحهدار میسازد!
توجیهگرانی که به جاي نقد ظلم حاکمان ظالم، بر اعمال زشت آنان سرپوش مینهند و سعی در درست جلوه دادن اعمال ناپسند ستمگران مینمایند؛ همچون کسانیاند که قرآن کریم خطاب به آنها میفرماید:
📖 یا أهلَ الْکتابِ لم تَلْبِسونَ الْحقَّ بِالْباطلِ و تَکْتُمونَ الْحقَّ و أنْتُم تَعلَمونَ {آلعمران / 71}
ای اهل کتاب! چرا حق را به وسیله باطل میپوشانید و حق را کتمان میکنید در حالی که [به حقّانیت آن] آگاهید؟
به این نمونه در توجیه مصائب فاطمی دقت کنید:
❌ تلاش #ابن_ابی_الحدید برای تبرئه خلفا
ابنابیالحدید معتزلی (متوفّاي 656) پس از اشاره به ماجرای #هجوم به خانه صدیقه طاهره علیهاالسلام و همچنین غصب اموال آن حضرت علیه االسلام توسط خلیفه وقت،
در مقام نتیجه گیري مینویسد:
✖️ و الصحیح عنْدي أنـَّها ماتَت و هی واجِدةٌ علی أبِیبکْرٍ و عمرَ، و أنـَّها أوصت ألّا یصلِّیا علَیها.
و ذلک عنْد أصحابِنا منْ الْاُمورِ الْمغْفُورةِ لَهما. و کانَ الْأولی بِهِما إکْرامها و احترام منْزِلها، لکنَّهما خافا الْفُرْقَۀَ و أشْفَقا منْ الْفتْنَۀِ، فَفَعلا ما
هو الْأصلَح بِحسبِ ظَنِّهِما...
فَلا یجوز الْعدولُ عنْ حسنِ الْإعتقاد فیهِما بِما جري و اللهُ ولی الْمغْفرَةِ و الْعفْوِ؛ فَإنَّ هذا لَو ثَبت أنـَّه خَطَاٌ، لَم یکُنْ کَبِیرَةً، بلْ کانَ منْ بابِ
الصغائرِ.
#ترجمه :
✖️«آنچه نزد من درست میباشد، این است که:
او (حضرت زهراعلیهاالسلام ) وفات یافت در حالی که از ابوبکر و عمر ناراحت و غضبناك بود و وصیت کرد که آن دو بر جنازه او نماز نخوانند. و [البتّه] این از اموری است که نزد اطرافیان ما [و همکیشان و هماعتقادان ما] برای آن دو بخشیده شده میباشد.
و بهتر بود که آن دو، او (حضرت زهراعلیهاالسلام ) را تکریم میکردند و احترام خانه وی را نگه میداشتند؛ اما نگران تفرقه بودند و از فتنه میترسیدند. در نتیجه، آنچه را که گمان میکردند بهتر است، انجام دادند...
پس جایز نیست که در این ماجرا، به آن دو نگاه بدبینانه داشته باشیم؛ و خداوند بخشنده و عفو کننده است و بر فرض، اگر ثابت شود که خطا و اشتباهی بوده است؛ گناه کبیره نبوده و [فقط] از جمله گناهان صغیره محسوب میشود.»!!!❗️
گرایش بزرگان اهل سنّت در پاکسازي چهره ابوبکر و عمر، تا آنجا پیش رفته است که امام محمد غزالی (متوفّاي 505)در کتاب
«إحیاء علوم الدین» که در زمینه اخلاق [!!] است، از «منع لعن فرستادن بر یزید» سخن میراند!
دلیل چنین توجیهی را میتوان در منابع اهل تسنّن جستجو کرد. هدف امثال غزالی از «منع لعن فرستادن بر یزید»، توجیه جنایات ابوبکر
و عمر و جلوگیری از شیوع لعن آنهاست.
🔸سعدالدین تفتازانی (متوفّاي 793)در کتاب «شرح المقاصد» در همین زمینه مینویسد:
فَإنْ قیلَ: فَمنْ علَماء الْمذْهبِ منْ لَم یجوز اللَعنَ علی یزِید مع علْمهِم بِأنـَّه یستَحقُّ ما یرْ بو علی ذلک و یزِید؟
قُلْنا: تَحامیاً عنْ أنْ یرْتَقی إلی الْأعلی فَالْأعلی.
اگر گفته شود: برخی از علماي مذهب با اینکه میدانند یزید مستحقّ لعن و بیش از آن است، چرا لعن او را جایز نمیشمارند؟
در پاسخ میگوییم:
به خاطر اینکه از لعن افراد بالاتر از یزید جلوگیری کرده باشند و لعن کردن به آنها کشیده نشود.
______________
۱ـ شرح نهجالبلاغه، ابنابی الحدید ج 6 ،ص50
۳ـ شرح المقاصد، تفتازانی (متوفّاي 793) ج 5 ،ص 311.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#مکارم_اخلاق
#فرقه_ناجیه
#صفات_الشیعه
#ابن_ابی_الحدید پاسخ میدهد::
⁉️❔ریشه نرمخویی شیعیان حیدرکرار و تندخویی پیروان مکتب خلفا چیست؟
┄┅━🟡𖣐﴾﷽﴿𖣐🟡━┅┄
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه جلد۱ صفحه۱۶ مینویسد:
🔻اما نرمخویی و گشاده رویی و خوشرویی و تبسم در حضرت امیر علیهالسلام چنان بود که مَثل میزدند به خوش اخلاقی آن حضرت مَثل میزدند؛ تا جایی که دشمنان حضرت به همین خاطر از ایشان عیبجویی میکردند.
🔻#عمروعاص برای مردم شام اینگونه میگفت : امام علی علیهالسلام بسیار اهل شوخی و مزاح هستند ؛ و درباره این مسأله خود حضرت امیر علیه السلام چنین فرمودند: من درشگفتم از فرزند نابغه! برای اهل شام چنین ادعا میکند که من اهل شوخی و مزاح هستم در عین حال اینگونه وانمود میکند که من مردی هستم که بسیار اهل بازیگری و سختگیر هستم و اهل تفتیش هستم ، عمروعاص این تهمت را از عمر بن خطاب یاد گرفته است ؛ وقتی که میخواست امر خلافت را برای ابوبکر محکم کند ؛ عمر به من گفت: «آفرین بر پدرت که تو فرزند آن پدر هستی و این لطف خدا به پدر توست فقط ای کاش تو حالت شوخ طبعی و مزاح را نداشتی!» عمر همین را گفت و این عمرو بر آن حرف اضافه کرد و سعی کرد آن را زشت تر کند.
🔻صعصعة بن صوحان از اصحاب خاص حضرت و بقیه اصحاب و یاران امیرالمومنین علیه السلام گفته اند: امام در میان ما مانند یکی از ما بودند و نرمخو بودند و با تواضع بسیار و آسانگیر بودند با این وجود ما از هیبت امام علیه السلام بسیار حساب میبردیم مانند اسیری که بالا سر او شمشیر زنی ایستاده است ؛
🔻و #معاویه به قیس بن سعد بن عباده خزرجی گفت : خدا رحمت کند ابوالحسن را چقدر اهل بگو بخند بودند.
قیس جواب داد : بله پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هم به یاران خود لبخند میزدند و اهل مزاح بودند اما من میبینم تو میخواهی از این زمینه برای خود استفاده کنی و زخم زبان بزنی ، اما بدان که قسم به خدا با همه آن خندهرویی از شیر گرسنه با هیبتتر بود و این هیبت تقواست و این هیبتی نیست که تو داری و افراد فرومایه و پست مردم شام از تو حساب میبرند؛
🔰(آنگاه ابن ابی الحدید در مقام جمعبندی گوید):
🔚🔚 البته این اخلاق به صورت ارثی و نسل به نسل در پیروان و شیعیان و دوستداران آن حضرت تا الان هست همانگونه که جفا پیشگی و خشونت و بداخلاقی در پیروان طرف دیگر هست و کسی که کوچکترین شناختی به اخلاق مردم و عادات آنها داشته باشد این را میداند!
➖➖➖➖
@borrhan
#فرقه_ناجیه
#صفات_الشیعه
#ابن_ابی_الحدید پاسخ میدهد::
⁉️❔ریشه نرمخویی شیعیان حیدرکرار و تندخویی پیروان مکتب خلفا چیست؟
┄┅━🟡𖣐﴾﷽﴿𖣐🟡━┅┄
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه جلد۱ صفحه۱۶ مینویسد:
🔻اما نرمخویی و گشاده رویی و خوشرویی و تبسم در حضرت امیر علیهالسلام چنان بود که مَثل میزدند به خوش اخلاقی آن حضرت مَثل میزدند؛ تا جایی که دشمنان حضرت به همین خاطر از ایشان عیبجویی میکردند.
🔻#عمروعاص برای مردم شام اینگونه میگفت : امام علی علیهالسلام بسیار اهل شوخی و مزاح هستند ؛ و درباره این مسأله خود حضرت امیر علیه السلام چنین فرمودند: من درشگفتم از فرزند نابغه! برای اهل شام چنین ادعا میکند که من اهل شوخی و مزاح هستم در عین حال اینگونه وانمود میکند که من مردی هستم که بسیار اهل بازیگری و سختگیر هستم و اهل تفتیش هستم ، عمروعاص این تهمت را از عمر بن خطاب یاد گرفته است ؛ وقتی که میخواست امر خلافت را برای ابوبکر محکم کند ؛ عمر به من گفت: «آفرین بر پدرت که تو فرزند آن پدر هستی و این لطف خدا به پدر توست فقط ای کاش تو حالت شوخ طبعی و مزاح را نداشتی!» عمر همین را گفت و این عمرو بر آن حرف اضافه کرد و سعی کرد آن را زشت تر کند.
🔻صعصعة بن صوحان از اصحاب خاص حضرت و بقیه اصحاب و یاران امیرالمومنین علیه السلام گفته اند: امام در میان ما مانند یکی از ما بودند و نرمخو بودند و با تواضع بسیار و آسانگیر بودند با این وجود ما از هیبت امام علیه السلام بسیار حساب میبردیم مانند اسیری که بالا سر او شمشیر زنی ایستاده است ؛
🔻و #معاویه به قیس بن سعد بن عباده خزرجی گفت : خدا رحمت کند ابوالحسن را چقدر اهل بگو بخند بودند.
قیس جواب داد : بله پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هم به یاران خود لبخند میزدند و اهل مزاح بودند اما من میبینم تو میخواهی از این زمینه برای خود استفاده کنی و زخم زبان بزنی ، اما بدان که قسم به خدا با همه آن خندهرویی از شیر گرسنه با هیبتتر بود و این هیبت تقواست و این هیبتی نیست که تو داری و افراد فرومایه و پست مردم شام از تو حساب میبرند؛
🔰(آنگاه ابن ابی الحدید در مقام جمعبندی گوید):
🔚🔚 البته این اخلاق به صورت ارثی و نسل به نسل در پیروان و شیعیان و دوستداران آن حضرت تا الان هست همانگونه که جفا پیشگی و خشونت و بداخلاقی در پیروان طرف دیگر هست و کسی که کوچکترین شناختی به اخلاق مردم و عادات آنها داشته باشد این را میداند!
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#خیبر
🔻در روز ۲۲ #رجب سال ۷ھ۔ق در ایام جنگ خیبر عَلَم به ابوبکر داده شد و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖 از آن جا که ماجرای خیبر نقطهای بسیار حساس در سیر پیشرفت اسلام محسوب میشد ، فرار (از سوی دو خلیفه) و آن افتخار (برای امیرالمومنین علیه السلام) در تاریخ ، توجه نکته سنجان را به خود جلب کرده است.
هستند عالمان اهل سنت ، که به طعنه در این باب شعرها در مذمت فراریان سرودهاند،
#ابن_ابی_الحدید معتزلی در «علویات سبع» خویش که هفت چکامهٔ زیبا در مدح امیرالمومنین علیه السلام است ، به این فراز مهم تاریخ اشاره میکند و در این باره میسراید که ترجمه آن چنین است :
(متن عربی ر.ک : تصویر الحاقی)
🔸واگر هر چه را به فراموشی بسپارم، فرار کردن این دو تن را هرگز فراموش نمیکنم که با وجود علم به گناه بودن فرار از میدان نبرد با گریختند؛
🔸پرچم بزرگ و باافتخار پیغمبر را با خود بردند ولی[در اثر گریختن] لباس ذلت و خواری بدان پوشاندند!
🔸قهرمان قویدلی از آل موسی[مرحب] آن دو را رانده ، در حالی که او تیغی تیز و بلند در دست داشت و بر اسبی چالاک سوار بود؛
🔸از شمشیر و نیزه او مرگ میریخت و از غلاف تیغش آتش زبانه میکشید[و آن دو چون او را چنین دیدند فرار کردند] من عذر شما دو تن را میپذیرم زیرا هر کسی مرگ را دشمن داشته و دوستدار زندگی است؛
🔸با اینکه هر وقت مرگ به سراغ شما میآید، آن را دوست ندارید پس چگونه ممکن است خود به سراغ مرگ روید و از آن لذت ببرید؟
🔸شما [دو تن مرد این میدان نیستید بهتر که] آن را ترک گویید و بگذارید رادمردی[علی علیهالسلام] آن را مالک شود که هرگز ننگ و مذلت بر دامن مردانگیاش ننشسته است.
🔸او چنان کسی است که طول جنگ و سختی را راحتی میداند و دوام مسالمت و گوشهنشینی را رنج و عذاب میشمارد.
🔸خوشا به حال کسی که او را در حال جنگ و مبارزه ببیند با اینکه در جنگ کاسه مرگ لبریز است؛
🔸این بخشندهء قویدلی که بر اسب تیز تک نشسته و به هنگام جنگ ، کوهها [از ترس او] به لرزه درمیآیند؛
🔸و مرحب در آن جنگ شمشیر برندهای را کشیده بود که ریسمان آرزوها [ی کشته شدگان] به وسیلهء آن قطع میشد.
🔸پس دلاور بیباکی [علی علیهالسلام] کاسه مرگ را به او نوشانید ، دلاوری که در جنگ ها [برای احیای حق] بسیار رزمنده و بسی کُشنده بود.
➖➖➖➖
@borrhan
🔻در روز ۲۲ #رجب سال ۷ھ۔ق در ایام جنگ خیبر عَلَم به ابوبکر داده شد و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖 از آن جا که ماجرای خیبر نقطهای بسیار حساس در سیر پیشرفت اسلام محسوب میشد ، فرار (از سوی دو خلیفه) و آن افتخار (برای امیرالمومنین علیه السلام) در تاریخ ، توجه نکته سنجان را به خود جلب کرده است.
هستند عالمان اهل سنت ، که به طعنه در این باب شعرها در مذمت فراریان سرودهاند،
#ابن_ابی_الحدید معتزلی در «علویات سبع» خویش که هفت چکامهٔ زیبا در مدح امیرالمومنین علیه السلام است ، به این فراز مهم تاریخ اشاره میکند و در این باره میسراید که ترجمه آن چنین است :
(متن عربی ر.ک : تصویر الحاقی)
🔸واگر هر چه را به فراموشی بسپارم، فرار کردن این دو تن را هرگز فراموش نمیکنم که با وجود علم به گناه بودن فرار از میدان نبرد با گریختند؛
🔸پرچم بزرگ و باافتخار پیغمبر را با خود بردند ولی[در اثر گریختن] لباس ذلت و خواری بدان پوشاندند!
🔸قهرمان قویدلی از آل موسی[مرحب] آن دو را رانده ، در حالی که او تیغی تیز و بلند در دست داشت و بر اسبی چالاک سوار بود؛
🔸از شمشیر و نیزه او مرگ میریخت و از غلاف تیغش آتش زبانه میکشید[و آن دو چون او را چنین دیدند فرار کردند] من عذر شما دو تن را میپذیرم زیرا هر کسی مرگ را دشمن داشته و دوستدار زندگی است؛
🔸با اینکه هر وقت مرگ به سراغ شما میآید، آن را دوست ندارید پس چگونه ممکن است خود به سراغ مرگ روید و از آن لذت ببرید؟
🔸شما [دو تن مرد این میدان نیستید بهتر که] آن را ترک گویید و بگذارید رادمردی[علی علیهالسلام] آن را مالک شود که هرگز ننگ و مذلت بر دامن مردانگیاش ننشسته است.
🔸او چنان کسی است که طول جنگ و سختی را راحتی میداند و دوام مسالمت و گوشهنشینی را رنج و عذاب میشمارد.
🔸خوشا به حال کسی که او را در حال جنگ و مبارزه ببیند با اینکه در جنگ کاسه مرگ لبریز است؛
🔸این بخشندهء قویدلی که بر اسب تیز تک نشسته و به هنگام جنگ ، کوهها [از ترس او] به لرزه درمیآیند؛
🔸و مرحب در آن جنگ شمشیر برندهای را کشیده بود که ریسمان آرزوها [ی کشته شدگان] به وسیلهء آن قطع میشد.
🔸پس دلاور بیباکی [علی علیهالسلام] کاسه مرگ را به او نوشانید ، دلاوری که در جنگ ها [برای احیای حق] بسیار رزمنده و بسی کُشنده بود.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎