Forwarded from اتچ بات
#حدیث_مناشده (40)
✅ مناشده امیرالمومنین علیهالسلام در روز شوری به سال 23 و یا آغاز سال 24 از هجرت
~~~~💠🔅~~~~~
👈 نشدتكم بالله هل فيكم أحد قتل من بني عبد الدار تسعة مبارزة غيري، كلهم يأخذ اللواء ثم جاء صؤاب الحبشي مولاهم، وهو يقول: والله لا أقتل بسادتي إلا محمدا قد أزبد شدقاه واحمرتا عيناه فاتقيتموه وحدتم عنه وخرجت إليه فلما أقبل كأنه قبة مبنية، فاختلفت أنا وهو ضربتين فقطعته بنصفين وبقيت رجلاه وعجزه و فخذه قائمة على الأرض ينظر إليه المسلمون ويضحكون منه. غيري قالوا: اللهم لا،
👈 شما را به خدا #سوگند می دهم آیا به جز من بین شما کسی هست كه به رسم مبارزه، 9 تن از درفش داران بنى عبد الدار را كشته باشد، پس از كشته شدن ايشان، (صواب حبشى) بنده ی آنان به ميدان آمده، بانگ بر آورد كه به خدا سوگند به خون سرور خود، جز محمد صلی الله علیه و آله كسى را نخواهم كشت. مانند اشتر كف به لب آورده دو ديده وى به سان دو جام از خون سرخ شده بود. همگان از وى ترسيدند. من پيش راندم. مانند كاخ بلندى بود. دو ضربت ميان من و او رد و بدل شد، من او را از كمر دو نيم كردم. نيمى از وى به سر دو پاى مانده بود. چنان كه مسلمانان به وى همى می نگريستند و مىخنديدند؟
گفتند: به خدا #سوگند نه!
📚 الخصال الشيخ محمد بن علي بن الحسين الصدوق ص 553 - 560
http://l1l.ir/31cn
〰〰〰〰〰〰〰〰
#افضلیت
#جنگ_احد
©کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
✅ مناشده امیرالمومنین علیهالسلام در روز شوری به سال 23 و یا آغاز سال 24 از هجرت
~~~~💠🔅~~~~~
👈 نشدتكم بالله هل فيكم أحد قتل من بني عبد الدار تسعة مبارزة غيري، كلهم يأخذ اللواء ثم جاء صؤاب الحبشي مولاهم، وهو يقول: والله لا أقتل بسادتي إلا محمدا قد أزبد شدقاه واحمرتا عيناه فاتقيتموه وحدتم عنه وخرجت إليه فلما أقبل كأنه قبة مبنية، فاختلفت أنا وهو ضربتين فقطعته بنصفين وبقيت رجلاه وعجزه و فخذه قائمة على الأرض ينظر إليه المسلمون ويضحكون منه. غيري قالوا: اللهم لا،
👈 شما را به خدا #سوگند می دهم آیا به جز من بین شما کسی هست كه به رسم مبارزه، 9 تن از درفش داران بنى عبد الدار را كشته باشد، پس از كشته شدن ايشان، (صواب حبشى) بنده ی آنان به ميدان آمده، بانگ بر آورد كه به خدا سوگند به خون سرور خود، جز محمد صلی الله علیه و آله كسى را نخواهم كشت. مانند اشتر كف به لب آورده دو ديده وى به سان دو جام از خون سرخ شده بود. همگان از وى ترسيدند. من پيش راندم. مانند كاخ بلندى بود. دو ضربت ميان من و او رد و بدل شد، من او را از كمر دو نيم كردم. نيمى از وى به سر دو پاى مانده بود. چنان كه مسلمانان به وى همى می نگريستند و مىخنديدند؟
گفتند: به خدا #سوگند نه!
📚 الخصال الشيخ محمد بن علي بن الحسين الصدوق ص 553 - 560
http://l1l.ir/31cn
〰〰〰〰〰〰〰〰
#افضلیت
#جنگ_احد
©کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
Telegram
attach 📎