#خطبه_فدکیه (۱۵۵)
#پیدایش_شیعه (۷۳)
✅ اهتمام علمای تراز اول شیعه به ماجرای فدک و خطبه فدکیه
- آثار اعتقاد شیعی در بحرین قرن هفتم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (درگذشته به سال 689 هجری) از عالمان مشهور امامیه اهل بحرین بود.
چندین تن از مشهورترین فقهای شیعه، از جمله علامه حلی، شاگرد ابن میثم بودهاند. بخش عمدهای از تألیفات او پیرامون کتاب شریف #نهج_البلاغه است. بحرانی سه شرح بر این کتاب نوشت: شرح صغیر نهج البلاغه، شرح کبیر نهج البلاغه با عنوان مصباح السالکین و گزیدهای از مصباح السالکین با عنوان اختیار مصباح السالکین.
←مصباح السالکین را میتوان بزرگترین اثر ابن میثم دانست که آن را برای عطاملک جوینی از رجال سیاسی دوران ایلخانان، نوشته است. وی در این شرح بیشتر به مباحث کلامی و ادبی توجه داشته است.
مؤلف پیش از شرح نهج البلاغه مقدمهای نسبتاً طولانی و سودمند در سه قاعده نوشته است:
۱- قاعدۀ اول: مباحث الفاظ، شامل عمدۀ مباحث معانی و بیان؛
۲- قاعدۀ دوم: در خطابه؛
۳- قاعدۀ سوم: در اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامع همۀ فضائل انسانی است. هر یک از این قواعد دربردارندۀ مباحث و فصول متعدد است.
بحرانی در شرحِ نامۀ چهل و پنجم نهج البلاغه (نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عثمان بن حُنَیف) و به مناسبت اشارۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به #فدک ، به مسألۀ فدک پرداخته و بخشی از خطبۀ فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه شامل جزء پنجم مصباح السالکین است و شرح نامۀ سی و یکم تا انتهای نهج البلاغه را در خود جای داده است. این نسخه در ماه صفر سال 679 هجری کتابت شده و امروزه به شماره 3970 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. بخشی از خطبۀ فدکیه در این نسخه در برگههای 47 پشت تا 48 پشت قرار دارد.
شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگه 47 پشت، آغاز خطبه فدکیه(ر.ک: تصویر الحاقی)
تصویر دوم: برگه 48رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر سوم: برکه 48پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگه 205 پشت، پایان نسخه و متن، شامل انجام مؤلف و انجامه کاتب
(اسکنها در ادامه خواهد آمد)
🔗 پاسخ به دروغ پردازی مخالفین درباره رضایت صدیقه کبری سلام الله علیها از ابوبکر با استناد به قول ابن میثم بحرانی
➖➖➖➖➖
@borrhan
#پیدایش_شیعه (۷۳)
✅ اهتمام علمای تراز اول شیعه به ماجرای فدک و خطبه فدکیه
- آثار اعتقاد شیعی در بحرین قرن هفتم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (درگذشته به سال 689 هجری) از عالمان مشهور امامیه اهل بحرین بود.
چندین تن از مشهورترین فقهای شیعه، از جمله علامه حلی، شاگرد ابن میثم بودهاند. بخش عمدهای از تألیفات او پیرامون کتاب شریف #نهج_البلاغه است. بحرانی سه شرح بر این کتاب نوشت: شرح صغیر نهج البلاغه، شرح کبیر نهج البلاغه با عنوان مصباح السالکین و گزیدهای از مصباح السالکین با عنوان اختیار مصباح السالکین.
←مصباح السالکین را میتوان بزرگترین اثر ابن میثم دانست که آن را برای عطاملک جوینی از رجال سیاسی دوران ایلخانان، نوشته است. وی در این شرح بیشتر به مباحث کلامی و ادبی توجه داشته است.
مؤلف پیش از شرح نهج البلاغه مقدمهای نسبتاً طولانی و سودمند در سه قاعده نوشته است:
۱- قاعدۀ اول: مباحث الفاظ، شامل عمدۀ مباحث معانی و بیان؛
۲- قاعدۀ دوم: در خطابه؛
۳- قاعدۀ سوم: در اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامع همۀ فضائل انسانی است. هر یک از این قواعد دربردارندۀ مباحث و فصول متعدد است.
بحرانی در شرحِ نامۀ چهل و پنجم نهج البلاغه (نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عثمان بن حُنَیف) و به مناسبت اشارۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به #فدک ، به مسألۀ فدک پرداخته و بخشی از خطبۀ فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه شامل جزء پنجم مصباح السالکین است و شرح نامۀ سی و یکم تا انتهای نهج البلاغه را در خود جای داده است. این نسخه در ماه صفر سال 679 هجری کتابت شده و امروزه به شماره 3970 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. بخشی از خطبۀ فدکیه در این نسخه در برگههای 47 پشت تا 48 پشت قرار دارد.
شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگه 47 پشت، آغاز خطبه فدکیه(ر.ک: تصویر الحاقی)
تصویر دوم: برگه 48رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر سوم: برکه 48پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگه 205 پشت، پایان نسخه و متن، شامل انجام مؤلف و انجامه کاتب
(اسکنها در ادامه خواهد آمد)
🔗 پاسخ به دروغ پردازی مخالفین درباره رضایت صدیقه کبری سلام الله علیها از ابوبکر با استناد به قول ابن میثم بحرانی
➖➖➖➖➖
@borrhan
#ابوبکر_شناسی (۵۶)
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
🔻در ادامه در دوران خلافت ابوبکر ، او به ظاهر به خلیفه دوم پر و بال میداد و کارها را به او میسپرد اما در عمل با سخنرانیها و گریان شدنهایش بر روی منبر ، به دل مردم رسوخ کرده بود بدین ترتیب زمینه برای برنامه دیگری را جهت جانشینی خویش دنبال میکرد...
عمر هم که گمان میکرد برای ریاست تنها خشونت لازم است با عکسالعملهای خشن خودنمایی میکرد ، برای مثال بارها نامهها و دستورات ابوبکر را پاره کرد یا به نوشتهها آب دهان میانداخت و دستور خلیفه را نقض مینمود کار به بدانجا میرسید که مردم از ابوبکر میپرسیدند : «والله ما ندری أنت الخلیفة ام عمر»«:به خدا نمیدانیم تو خلیفهای یا عمر» و پاسخ میشنیدند که : «بل هو لو شاء»«:بلکه او خلیفه است هرگاه بخواهد!»(۱ - ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻در یک مورد او حتی زمینی که ابوبکر به طلحه صحابی معروف و از خاندان ابوبکر بخشیده بود را پس گرفت؛ طلحه به اعتراض همین عبارت را که تو خلیفهای یا او بر زبان راند و همان قِسم پاسخها را شنید؛ (۲)
استدلال عمر این بود که این زمینها برای مسلمانان است و نباید به کس دیگری برسد از شواهد این چنین برمیآید که عمر نمیخواست این بذل و بخششها به حساب ابوبکر ریخته شود و او با این اموال تالیف قلوب بکند ، چرا که خود او در زمان خلافتش زمینهایی را به این و آن میبخشید(۳)؛ و آنجا که خودش بود فراموش میکرد که اینها هم از اموال عموم مسلمانان است!!
همین رفتار با نامه ابوبکر برای بخشیدن #فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها صورت گرفت او به تصریح منابع اهل تسنن نامه ابوبکر را گرفت و پاره کرد.(۴)
اما ابوبکر با استقامت مثال زدنی در جنگ با کسانی که به او زکات پرداخت نمیکردند روی دیگر رهبری خود را به نمایش گذاشت ( ر.ک : اینجا و اینجا ) ؛ موارد دیگری هم از مخالفت ابوبکر وجود دارد که نشان میدهد او به هیچ روی فرد دست و پا بسته و دست نشانده و «بله قربان گو» در برابر عمر نبوده است؛ اصرار او بر امارت #خالد_بن_ولید بر فرماندهی سپاه #فتوحات از همین جمله است.
🔻حتی در یک مورد او در زندگی شخصی خلیفه دوم با او به مخالفت پرداخت ؛ عمر یکی از زنانش به نام جمیله مادر عاصم بن عمر را طلاق داد ؛ روزی عمر در مسجد قبا عاصم را در حال بازی دید دست بچه را گرفت و با خود برد ؛ بستگان جمیله شکایت پیش ابوبکر بردند و خلیفه به نفع مادر عاصم رای داد ؛ خلیفه رو به عمر کرد و گفت : «این پسر به محبت مادرش بیشتر نیاز دارد و پس از آنکه بزرگ شد خود تصمیم خواهد گرفت کجا باشد. » عمر علی رغم میل خود تن به این حکم تن در داد.(۵)
←این رفتارها باعث شد که شخص عمر از ادامه خلافت ابوبکر نگران شود و سختگیریهایش بیشتر گردد تا حرکات ابوبکر را تحت الشعاع قرار دهد...
-----------
۱- مدارک بیشماری از اهل تسنن از جمله کتاب المعرفة و التاريخ ج٣ صص٢٩٤ - ٢٩٥ که در آن به دو مورد اشاره شده است.
۲- الاموال ابن زنجویه ۶۲۳/۲
۳- منابع فراوانی از جمله مدرک قبل و در صفحه بعد ، همو همان بذل و بخششها را میکرد! : الاموال ابن زنجویه ۶۲۴/۲
۴- سیرهالحلبیه ۵۱۲/۳
۵- منابع بیشماری از اهل تسنن از جمله کنرالعمال ۶۷۶/۵ ح۱۴۰۲۰ ، مصنف ابن ابی شیبه ۱۸۰/۴ ح۱۹۱۲۴
«2⃣»
عمر هم که گمان میکرد برای ریاست تنها خشونت لازم است با عکسالعملهای خشن خودنمایی میکرد ، برای مثال بارها نامهها و دستورات ابوبکر را پاره کرد یا به نوشتهها آب دهان میانداخت و دستور خلیفه را نقض مینمود کار به بدانجا میرسید که مردم از ابوبکر میپرسیدند : «والله ما ندری أنت الخلیفة ام عمر»«:به خدا نمیدانیم تو خلیفهای یا عمر» و پاسخ میشنیدند که : «بل هو لو شاء»«:بلکه او خلیفه است هرگاه بخواهد!»(۱ - ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻در یک مورد او حتی زمینی که ابوبکر به طلحه صحابی معروف و از خاندان ابوبکر بخشیده بود را پس گرفت؛ طلحه به اعتراض همین عبارت را که تو خلیفهای یا او بر زبان راند و همان قِسم پاسخها را شنید؛ (۲)
استدلال عمر این بود که این زمینها برای مسلمانان است و نباید به کس دیگری برسد از شواهد این چنین برمیآید که عمر نمیخواست این بذل و بخششها به حساب ابوبکر ریخته شود و او با این اموال تالیف قلوب بکند ، چرا که خود او در زمان خلافتش زمینهایی را به این و آن میبخشید(۳)؛ و آنجا که خودش بود فراموش میکرد که اینها هم از اموال عموم مسلمانان است!!
همین رفتار با نامه ابوبکر برای بخشیدن #فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها صورت گرفت او به تصریح منابع اهل تسنن نامه ابوبکر را گرفت و پاره کرد.(۴)
اما ابوبکر با استقامت مثال زدنی در جنگ با کسانی که به او زکات پرداخت نمیکردند روی دیگر رهبری خود را به نمایش گذاشت ( ر.ک : اینجا و اینجا ) ؛ موارد دیگری هم از مخالفت ابوبکر وجود دارد که نشان میدهد او به هیچ روی فرد دست و پا بسته و دست نشانده و «بله قربان گو» در برابر عمر نبوده است؛ اصرار او بر امارت #خالد_بن_ولید بر فرماندهی سپاه #فتوحات از همین جمله است.
🔻حتی در یک مورد او در زندگی شخصی خلیفه دوم با او به مخالفت پرداخت ؛ عمر یکی از زنانش به نام جمیله مادر عاصم بن عمر را طلاق داد ؛ روزی عمر در مسجد قبا عاصم را در حال بازی دید دست بچه را گرفت و با خود برد ؛ بستگان جمیله شکایت پیش ابوبکر بردند و خلیفه به نفع مادر عاصم رای داد ؛ خلیفه رو به عمر کرد و گفت : «این پسر به محبت مادرش بیشتر نیاز دارد و پس از آنکه بزرگ شد خود تصمیم خواهد گرفت کجا باشد. » عمر علی رغم میل خود تن به این حکم تن در داد.(۵)
←این رفتارها باعث شد که شخص عمر از ادامه خلافت ابوبکر نگران شود و سختگیریهایش بیشتر گردد تا حرکات ابوبکر را تحت الشعاع قرار دهد...
-----------
۱- مدارک بیشماری از اهل تسنن از جمله کتاب المعرفة و التاريخ ج٣ صص٢٩٤ - ٢٩٥ که در آن به دو مورد اشاره شده است.
۲- الاموال ابن زنجویه ۶۲۳/۲
۳- منابع فراوانی از جمله مدرک قبل و در صفحه بعد ، همو همان بذل و بخششها را میکرد! : الاموال ابن زنجویه ۶۲۴/۲
۴- سیرهالحلبیه ۵۱۲/۳
۵- منابع بیشماری از اهل تسنن از جمله کنرالعمال ۶۷۶/۵ ح۱۴۰۲۰ ، مصنف ابن ابی شیبه ۱۸۰/۴ ح۱۹۱۲۴
«2⃣»
فایل pdf کتاب ما شجر بين أزواج النبي وأثره في إظهار إرث فاطمة سلام الله علیها
مؤلف : السيد نبيل الحسني در کتابخانه برهان بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8933
- اشاره به
#فدک (۲۳۳) #امهات_المومنین (۱۹)
#ابوبکر_شناسی (۶۰)
مؤلف : السيد نبيل الحسني در کتابخانه برهان بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8933
- اشاره به
اختلاف بین همسران پیامبر و تأثیر آن در آشکار شدن میراث حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
و اثبات جعلی بودن حدیث ادعایی ابوبکر در «لانورث ما ترکنا صدقه»#فدک (۲۳۳) #امهات_المومنین (۱۹)
#ابوبکر_شناسی (۶۰)
[ کانال برهان ]
✔️شهادت دروغ #عایشه و #حفصه بر علیه حضرت صدیقۀ طاهره (﮼سلاماللهعلیها)+ [سند صحیح] ✍️ازحنان نقل شده كه نزد امام صادق (﮼عليهالسلام) بودم و صدقةبن مسلم از وی پرسید: چه کسی علیه فاطمه (﮼سلاماللهعلیها) شهادت داد که از پدرش ارث نمیبرد؟ فرمود: عایشه و حفصه…
🔻مفتضح شدن عایشه و حفصه توسط عثمان! آنهم در حضور امیر المؤمنین (﮼عليهالسلام) بخاطر شهادت دروغی که بر علیه حضرت صدیقۀ طاهره(﮼سلاماللهعلیها) دادند! و آشنایی با مالک بن اوس حدثان یکی دیگر از شهادت دهندگان ، همه در اسکن بالا
B2n.ir/f55770
📕نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد1 صفحه 354
https://lib.eshia.ir/12539/1/354
+ شهادت دروغ عایشه و حفصه و مالک بن اوس حدثان
#عایشه #حفصه (۹۱)
#فدک (۲۳۴) #روابط (۱۹۷)
@borrhan
B2n.ir/f55770
📕نام کتاب : أسرار آل محمد عليهم السلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي جلد1 صفحه 354
https://lib.eshia.ir/12539/1/354
+ شهادت دروغ عایشه و حفصه و مالک بن اوس حدثان
#عایشه #حفصه (۹۱)
#فدک (۲۳۴) #روابط (۱۹۷)
@borrhan
[ کانال برهان ]
#روز_شمار_فاطمیه [6] 🌑 وقایع روز شنبه و یکشنبه ۴ ، ۵ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۱۶ و ۱۷ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲ و ۳ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی ➖➖➖➖🔶 صبح شنبه , حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها برای باز پس گیری اموال خویش , به سراغ ابوبکر که در مسجد نشسته…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
#روز_شمار_فاطمیه [14] 🌑 وقایع روز ۱۸ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۳۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱۷ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی ➖➖➖➖🔶 پس از مصادرهء #فدک و اخراج عاملان صدیقه کبری سلام الله علیها از فدک ، حضرت زهرا سلام الله علیها مراجعه های مکرری برای بازپس گیری…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM