#شهادت حضرت زهرا (۲۹۸)
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه
❗️پاسخ به شبههپراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه :
يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!
✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏لیهمالسلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]
🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯
📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.
این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}
🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯
1⃣ میپرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعتگذار شدند یا خیر؟
❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹
❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏لیهالسلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود
❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏لیهالسلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:
❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]
❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!
❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیهالسلام تصمیم میگرفتند؟!
❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهلسنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟
➸━━━➵━━━➵━━━➸
4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟
❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهلسنت اهل بیت علیهمالسلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!
❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[①]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾ است.
در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه
❗️پاسخ به شبههپراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه :
يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!
✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏لیهمالسلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]
🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯
📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.
این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}
🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯
1⃣ میپرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعتگذار شدند یا خیر؟
❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹
❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏لیهالسلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود
❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏لیهالسلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:
❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]
❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!
❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیهالسلام تصمیم میگرفتند؟!
❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهلسنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟
➸━━━➵━━━➵━━━➸
4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟
❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهلسنت اهل بیت علیهمالسلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!
❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[①]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾ است.
در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#تبری (۴۴۸)
#شبهات_فاطمیه (۱۴)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۳)
✅ پاسخ به اکاذیب کانالهای وهابی برای فرار از جنایات خلفا و نقش آنان در شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
❗️شبهه ارسالی یکی از کاربران برهان👇👇
❌ اثبات افسانه بودن شهادت حضرت زهرا
تناقض : دوستی امام صادق با قاتلان دختر پیامبر 😱😱😱
امام جعفر صادق {رَضِيَ اللهُ عَنْه} :
👈🏻 ولایتِ ابوبڪر و عمر را داشته باشید و آن دو را دوست بدارید، و در قیامت در محضر پروردگار بگويید که امام صادق دستور داد 👉🏻
در «رجال كشي» با سند کاملاً معتبر آمده :
🏮 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ الله.. فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطنفسة، ثُمَّ دَخَلَتْ [أُمُّ خَالِدٍ] فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا : تُوَلِّيهِمَا. قَالَتْ : فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ : نَعَمْ.
محمد بن مسعود از علي بن فضال از عباس بن عامر و جعفر بن محمد از ابان بن عثمان از ابوبصير روایت میکند که گفت :
✍🏻 من نزد امام صادق نشسته بودم كه ناگاه «اُمّخالد» اجازهی ورود خواست... و از امام صادق دربارهی آندو [ابوبڪر و عمر] سؤال كرد. امام صادق به او فرمود : هردو را دوست بدار.«اُمّخالد» گفت : آنگاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود : آرى.
📚 رجال الكشي ٢٤١/١
✍🏻 نکته : در ادامهی این حدیث، چند مطلب مهم نهفته است :
قالَت: فَإِن هذا الذي معك على الطنفسة يَأْمُرُنِي بالبراءة منهما، وكثير النواء يأمرني بوَلايتهما فأَيهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قال هذا والله وَأَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلي مِنْ كثير النواء وأصحابه. إِنَّ هذا يخاصم فَيَقولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ... فلما خَرَجَتْ، قَالَ : إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ من كثير بَرِيءٌ في الدنيا والآخرة.
1⃣ نکتهی نخست :
این روایت قطعاً از روی تقیه نیست و حقیقتاً موضِع و نظر امام جعفر صادق است. زیرا در انتهای روایت، [که آن زن از نزد امام میرَوَد] امام میفرماید :
👈🏻 خوف آن را دارم که این زن، سخنان من [درباره ابوبکر و عمر] را به کثیرالنوا بگوید و او در کوفه [که شیعهاند و بعضاً رافضی]، مرا شُهره سازد.
صراحتاً این را میرسانَد که امام، به تقیه عمل نکرده و لذا امام، همچنان خوف تندروهای شیعه در کوفه را دارد.
2⃣ نکتهی دوم :
غلو و تندروی در حق اهلبیت، بدتر از «رفض و نصب» است. یعنی کسیکه مقام آن بزرگواران را بهقدری بالا میبَرَد و صفات الهی را به ایشان نسبت میدهد، مرتکب شرکاکبر شده و بسیار خبیثتر و منفور تر از رافضی و ناصبی [دشمن اهلبیت و صحابه] میباشد.
لذا آن زن از امام صادق دربارهی ابوبصیر [که رافضی بود، ولی قرآن را قبول داشت] و دربارهی کثیرالنوا [که دشمن خلفا نبود، اما در حق ائمه غلوّ میکرد] سؤال پرسید؛ امام فرمود که ابوبصیر بهتر است.
گرچه هردو، مخالف صریح با موضِع امام صادق بودند. اما در نگاه امام، دشمنی با بعضی از آل و اصحاب، بهتر از غلو و شرکاکبر در حق خداست.
نتیجه آنکه : شهادت حضرت زهرا به دست ابوبکر و عمر افسانه است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ در ابتدای ردیه بر این مطلب با تمام وجود میگوییم لعنت خدا بر دروغگویان اهل تدلیس!
ناصبی روایتی را از شیعه آورده است که امام صادق ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته بوده است! ولی چون متن روایت نشان دهنده دشمنی امام صادق با ابوبکر و عمر بوده است ناصبی متن و سخن امام علیهالسلام را تحریف و تقطیع کرده تا بتواند ادعای خودش را با دروغ و کذب ثابت کند!
در انتهای پاسخ اذعان خواهید کرد همین یک روایت برای اثبات کفر دو خلیفهٔ خودخوانده کفایت میکند! و این جماعت بهتر است به جای تمسک به این همه لاطائلات برای تبرئه غاصبین قدری به آخرت خود بیندیشند و دست از دروغگویی بردارند! و حداقل به روایات مکتب خود ملتزم باشند که
⇜قال : لا یؤمن بالله ولا بالیوم الآخر من إذا حدث کذب
⇜ رسول الله فرمودند: به خدا و قیامت ایمان ندارد کسی که سخن دروغ میگوید. { مانند اهل سنت و جماعت }
الدر المنثور ج 5، ص 118، باب النحل: (103 - 105) ولقد نعلم أنهم...(ر.ک: تصویر الحاقی)
حال با این مقدمه به اصل پاسخ میپردازیم:
ادامه👇👇
#شبهات_فاطمیه (۱۴)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۳)
✅ پاسخ به اکاذیب کانالهای وهابی برای فرار از جنایات خلفا و نقش آنان در شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
❗️شبهه ارسالی یکی از کاربران برهان👇👇
❌ اثبات افسانه بودن شهادت حضرت زهرا
تناقض : دوستی امام صادق با قاتلان دختر پیامبر 😱😱😱
امام جعفر صادق {رَضِيَ اللهُ عَنْه} :
👈🏻 ولایتِ ابوبڪر و عمر را داشته باشید و آن دو را دوست بدارید، و در قیامت در محضر پروردگار بگويید که امام صادق دستور داد 👉🏻
در «رجال كشي» با سند کاملاً معتبر آمده :
🏮 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ الله.. فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطنفسة، ثُمَّ دَخَلَتْ [أُمُّ خَالِدٍ] فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا : تُوَلِّيهِمَا. قَالَتْ : فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ : نَعَمْ.
محمد بن مسعود از علي بن فضال از عباس بن عامر و جعفر بن محمد از ابان بن عثمان از ابوبصير روایت میکند که گفت :
✍🏻 من نزد امام صادق نشسته بودم كه ناگاه «اُمّخالد» اجازهی ورود خواست... و از امام صادق دربارهی آندو [ابوبڪر و عمر] سؤال كرد. امام صادق به او فرمود : هردو را دوست بدار.«اُمّخالد» گفت : آنگاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود : آرى.
📚 رجال الكشي ٢٤١/١
✍🏻 نکته : در ادامهی این حدیث، چند مطلب مهم نهفته است :
قالَت: فَإِن هذا الذي معك على الطنفسة يَأْمُرُنِي بالبراءة منهما، وكثير النواء يأمرني بوَلايتهما فأَيهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قال هذا والله وَأَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلي مِنْ كثير النواء وأصحابه. إِنَّ هذا يخاصم فَيَقولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ... فلما خَرَجَتْ، قَالَ : إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ من كثير بَرِيءٌ في الدنيا والآخرة.
1⃣ نکتهی نخست :
این روایت قطعاً از روی تقیه نیست و حقیقتاً موضِع و نظر امام جعفر صادق است. زیرا در انتهای روایت، [که آن زن از نزد امام میرَوَد] امام میفرماید :
👈🏻 خوف آن را دارم که این زن، سخنان من [درباره ابوبکر و عمر] را به کثیرالنوا بگوید و او در کوفه [که شیعهاند و بعضاً رافضی]، مرا شُهره سازد.
صراحتاً این را میرسانَد که امام، به تقیه عمل نکرده و لذا امام، همچنان خوف تندروهای شیعه در کوفه را دارد.
2⃣ نکتهی دوم :
غلو و تندروی در حق اهلبیت، بدتر از «رفض و نصب» است. یعنی کسیکه مقام آن بزرگواران را بهقدری بالا میبَرَد و صفات الهی را به ایشان نسبت میدهد، مرتکب شرکاکبر شده و بسیار خبیثتر و منفور تر از رافضی و ناصبی [دشمن اهلبیت و صحابه] میباشد.
لذا آن زن از امام صادق دربارهی ابوبصیر [که رافضی بود، ولی قرآن را قبول داشت] و دربارهی کثیرالنوا [که دشمن خلفا نبود، اما در حق ائمه غلوّ میکرد] سؤال پرسید؛ امام فرمود که ابوبصیر بهتر است.
گرچه هردو، مخالف صریح با موضِع امام صادق بودند. اما در نگاه امام، دشمنی با بعضی از آل و اصحاب، بهتر از غلو و شرکاکبر در حق خداست.
نتیجه آنکه : شهادت حضرت زهرا به دست ابوبکر و عمر افسانه است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ در ابتدای ردیه بر این مطلب با تمام وجود میگوییم لعنت خدا بر دروغگویان اهل تدلیس!
ناصبی روایتی را از شیعه آورده است که امام صادق ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته بوده است! ولی چون متن روایت نشان دهنده دشمنی امام صادق با ابوبکر و عمر بوده است ناصبی متن و سخن امام علیهالسلام را تحریف و تقطیع کرده تا بتواند ادعای خودش را با دروغ و کذب ثابت کند!
در انتهای پاسخ اذعان خواهید کرد همین یک روایت برای اثبات کفر دو خلیفهٔ خودخوانده کفایت میکند! و این جماعت بهتر است به جای تمسک به این همه لاطائلات برای تبرئه غاصبین قدری به آخرت خود بیندیشند و دست از دروغگویی بردارند! و حداقل به روایات مکتب خود ملتزم باشند که
⇜قال : لا یؤمن بالله ولا بالیوم الآخر من إذا حدث کذب
⇜ رسول الله فرمودند: به خدا و قیامت ایمان ندارد کسی که سخن دروغ میگوید. { مانند اهل سنت و جماعت }
الدر المنثور ج 5، ص 118، باب النحل: (103 - 105) ولقد نعلم أنهم...(ر.ک: تصویر الحاقی)
حال با این مقدمه به اصل پاسخ میپردازیم:
ادامه👇👇