#شهادت حضرت زهرا #اسناد_غضب
#قدمت_فاطمیه #پیشگویی
#حضرت_محسن #مقتل_مادر
⁉️❔چرا شیعه میگوید :
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؟؟
#قسمت_دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻منطق شیعیان در به کارگیري واژه «شهادت» برای اشاره به درگذشت حضرت زهراعلیهالسلام، بر چهار دیدگاه تاریخی به هم پیوسته استوار میباشد.
در قسمت اول اولین باور تاریخی با عنوان «حضرت زهرا علیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شدهاند.» بررسی شد؛
┏━━━━━━
🔸🔸باور تاریخی دوم
←«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است»→
1⃣ برخی نمونه ها:
➖سند شماره 1
قاضی نعمان مغربی (متوفّاي 363)
در کتاب «دعائم الإسلام» (ج1 ص232 چاپ: مؤسسۀ آلالبیت علیهم السلام، قم ) از امام صادق علیه السلام روایتی نقل میکند که از تأمل در مضامین آن میتوان به شدت جراحتهاي وارد شده به حضرت زهراعلیهالسلام پی برد:
عنْ أبِی عبداللهِ جعفَرِبنِ محمد الصادقِ علیهالسلام عنْ أبِیه علیهالسلام: قال: إنَّ رسولَ اللهِ صلّی الله علیه وآله أسرَّ إلی فاطمۀَ علیهالسلام أنَّها أولی (أولُ) منْ یلْحقُ بِه منْ أهلِ گبـیته فَلَما قُبِض و نالَها منْ الْقَومِ ما نالَها لَزِمت الْفراش و نَحلَ جِسمها و ذاب لَحمها و صارت کَالْخَیال.ِ
#ترجمه : از امام صادق از پدرش علیهمالسلام که فرمود:
رسول خدا صلّی الله علیه وآله به فاطمه علیهالسلام محرمانه فرمود که وي نخستین شخص از اهل بیت اوست که به ایشان میپیوندد. بعد، وقتی آن حضرت صلّی الله علیه وآله رحلت فرمود و از طرف جماعت به آن بانو آن آسیبها رسید، در بستر افتاد و جسمش ضعیف گشت و گوشت [بدن] وي آب شد (به تدریج لاغر شد) و مانند شَبحی گردید.
➖سند شماره 2
در کتاب «دلائل الإمامه» (طبع قدیم: ص 45 / طبع جدید: ص ،134 چاپ: مؤسسه بعثت، قم ) نوشته محمد بن جریر طبري [سوم] (۱)
امامی صغیر (۲) متوفّاي بعد از390 (۳) ؛ از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
أنَّ قُنْفُذاً مولی عمرَ لَکَزَها بِنَعلِ السیف بِأمرِه، فَأسقَطَت محسناً و مرِضَت منْ و کانَ سبب وفاتها ذلک مرَضاً شَدیداً...
#ترجمه : و دلیل وفات آن بانو این بود که #قنفذ ـ غلام عمر ـ به دستور او با نعل شمشیر (آهنی که انتهاي غلاف شمشیر است) بر آن بانو به شدت ضربهاي زد؛ لذا محسن را سقط نمود و از این جهت، به سختی بیمار شد...
➖سند شماره 3
عماد الدین طبري (زنده در سال 697) در کتاب «کامل السقیفه» مشهور به: «کامل بهائی»(۴) ج1 ص312 چاپ المکتبۀ المرتضویه تهران نقل میکند:
عقیل در فرداي تدفین شبانه و مخفیانه حضرت زهراعلیهالسلام، خطاب به عمر بن خطّاب چنین گفت:
و أنْتُم و اللهِ لَأشَد الناسِ حسداً و أقْدم عداوةً لرَسولِ اللهِ و أهلِ بیته، ضَرَبتُموها بِالْأمسِ و خَرَجت منْ الدنْیا و ظَهرُها بِدمٍ و هی غَیرُ راضیۀٍ عنْکُما.
#ترجمه : سوگند به خدا! رشک شما به پیامبرخدا و خاندانش از همه بیشتر و دشمنی شما با او از همه پیشتر است. دیروز او (=حضرت زهراعلیهالسلام) را زدید و در حالی از دنیا رفت که خون از پشت [و پهلوي] او میرفت و او از شما دو نفر ناراضی بود.
✍ پینوشت:
۱- ر. ك: تنقیح المقال ج2؛ معجم رجال الحدیث ج15؛ الذریعه ج8
۲ـ رجالی نام آور، مرحوم آیۀ الله مامقانی، در کتاب «تنقیح المقال» (ج2 ص91) وي را توثیق نموده است.
۳ـ با بررسی اَسناد کتاب «دلائل الإمامه» با نام هایی همچون:
القاضی ابوإسحاق إبراهیم بن أحمد بن محمد بن أحمد بن عبدالله الطبري (متوفّاي373)؛
أبوالْمفضّل محمد بن عبدالله بن محمد بن عبیدالله الشیبانی (متوفّاي387)؛
أبوالْحسن أحمد بن الْفرج بن منصور بن محمد بن الْحجاج الْفارسی (متوفّاي392)
مواجه میشویم که همگی، از مشایخ بیواسطه مؤلّف «دلائل الإمامه» به شمار میروند.
همچنین، ذیل عنوان «دلائلُ الْإمامِ صاحبِ الزَمانِ علیهالسلام»، حدیث92 با این عبارت مواجه میشویم: حدثَنا أبوالْمفَضَّلِ
محمد بنُ عبداللهِ بنِ الْمطَّلبِ الشَیبانی سنَۀَ خَمسٍ و ثَمانینَ و ثَلاثمئَه...
بنابراین، تألیف و نگارش کتاب «دلائل الإمامه» به نیمه دوم قرن 4 (و به احتمال زیاد، به سالهاي 370 تا 390 ھ۔ق) باز میگردد.
ظاهراً تألیف کتاب تا پس از سال 411 ھ، به طول انجامیده؛ زیرا مؤلّف هنگام یاد کردن از جناب حسین بن عبیدالله غَضائري (متوفّاي 411)، براي وي طلب رحمت کرده است (صفحه300 چاپ جدید).
و نسخه کامل این کتاب نزد سید بن طاووس (متوفّاي 664) موجود بوده است.
سید بن طاووس در تعداد قابل توجهی از تألیفات گران بهایش (الإقبال، الأمان، الطرائف، الیقین، الُلُهوف، کشف المحجه) از کتاب «دلائل الإمامه» حدیث نقل کرده و آن را تألیف« محمد بن جرِیر» برشمرده است.
۴-این کتاب به نامِ بهاء الدین محمد جوینی حاکم اصفهان در دوران هلاکوخان به رشته تحریر درآمده است.
➖➖➖➖
@borrhan
#قدمت_فاطمیه #پیشگویی
#حضرت_محسن #مقتل_مادر
⁉️❔چرا شیعه میگوید :
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؟؟
#قسمت_دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻منطق شیعیان در به کارگیري واژه «شهادت» برای اشاره به درگذشت حضرت زهراعلیهالسلام، بر چهار دیدگاه تاریخی به هم پیوسته استوار میباشد.
در قسمت اول اولین باور تاریخی با عنوان «حضرت زهرا علیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شدهاند.» بررسی شد؛
┏━━━━━━
🔸🔸باور تاریخی دوم
←«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است»→
1⃣ برخی نمونه ها:
➖سند شماره 1
قاضی نعمان مغربی (متوفّاي 363)
در کتاب «دعائم الإسلام» (ج1 ص232 چاپ: مؤسسۀ آلالبیت علیهم السلام، قم ) از امام صادق علیه السلام روایتی نقل میکند که از تأمل در مضامین آن میتوان به شدت جراحتهاي وارد شده به حضرت زهراعلیهالسلام پی برد:
عنْ أبِی عبداللهِ جعفَرِبنِ محمد الصادقِ علیهالسلام عنْ أبِیه علیهالسلام: قال: إنَّ رسولَ اللهِ صلّی الله علیه وآله أسرَّ إلی فاطمۀَ علیهالسلام أنَّها أولی (أولُ) منْ یلْحقُ بِه منْ أهلِ گبـیته فَلَما قُبِض و نالَها منْ الْقَومِ ما نالَها لَزِمت الْفراش و نَحلَ جِسمها و ذاب لَحمها و صارت کَالْخَیال.ِ
#ترجمه : از امام صادق از پدرش علیهمالسلام که فرمود:
رسول خدا صلّی الله علیه وآله به فاطمه علیهالسلام محرمانه فرمود که وي نخستین شخص از اهل بیت اوست که به ایشان میپیوندد. بعد، وقتی آن حضرت صلّی الله علیه وآله رحلت فرمود و از طرف جماعت به آن بانو آن آسیبها رسید، در بستر افتاد و جسمش ضعیف گشت و گوشت [بدن] وي آب شد (به تدریج لاغر شد) و مانند شَبحی گردید.
➖سند شماره 2
در کتاب «دلائل الإمامه» (طبع قدیم: ص 45 / طبع جدید: ص ،134 چاپ: مؤسسه بعثت، قم ) نوشته محمد بن جریر طبري [سوم] (۱)
امامی صغیر (۲) متوفّاي بعد از390 (۳) ؛ از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
أنَّ قُنْفُذاً مولی عمرَ لَکَزَها بِنَعلِ السیف بِأمرِه، فَأسقَطَت محسناً و مرِضَت منْ و کانَ سبب وفاتها ذلک مرَضاً شَدیداً...
#ترجمه : و دلیل وفات آن بانو این بود که #قنفذ ـ غلام عمر ـ به دستور او با نعل شمشیر (آهنی که انتهاي غلاف شمشیر است) بر آن بانو به شدت ضربهاي زد؛ لذا محسن را سقط نمود و از این جهت، به سختی بیمار شد...
➖سند شماره 3
عماد الدین طبري (زنده در سال 697) در کتاب «کامل السقیفه» مشهور به: «کامل بهائی»(۴) ج1 ص312 چاپ المکتبۀ المرتضویه تهران نقل میکند:
عقیل در فرداي تدفین شبانه و مخفیانه حضرت زهراعلیهالسلام، خطاب به عمر بن خطّاب چنین گفت:
و أنْتُم و اللهِ لَأشَد الناسِ حسداً و أقْدم عداوةً لرَسولِ اللهِ و أهلِ بیته، ضَرَبتُموها بِالْأمسِ و خَرَجت منْ الدنْیا و ظَهرُها بِدمٍ و هی غَیرُ راضیۀٍ عنْکُما.
#ترجمه : سوگند به خدا! رشک شما به پیامبرخدا و خاندانش از همه بیشتر و دشمنی شما با او از همه پیشتر است. دیروز او (=حضرت زهراعلیهالسلام) را زدید و در حالی از دنیا رفت که خون از پشت [و پهلوي] او میرفت و او از شما دو نفر ناراضی بود.
✍ پینوشت:
۱- ر. ك: تنقیح المقال ج2؛ معجم رجال الحدیث ج15؛ الذریعه ج8
۲ـ رجالی نام آور، مرحوم آیۀ الله مامقانی، در کتاب «تنقیح المقال» (ج2 ص91) وي را توثیق نموده است.
۳ـ با بررسی اَسناد کتاب «دلائل الإمامه» با نام هایی همچون:
القاضی ابوإسحاق إبراهیم بن أحمد بن محمد بن أحمد بن عبدالله الطبري (متوفّاي373)؛
أبوالْمفضّل محمد بن عبدالله بن محمد بن عبیدالله الشیبانی (متوفّاي387)؛
أبوالْحسن أحمد بن الْفرج بن منصور بن محمد بن الْحجاج الْفارسی (متوفّاي392)
مواجه میشویم که همگی، از مشایخ بیواسطه مؤلّف «دلائل الإمامه» به شمار میروند.
همچنین، ذیل عنوان «دلائلُ الْإمامِ صاحبِ الزَمانِ علیهالسلام»، حدیث92 با این عبارت مواجه میشویم: حدثَنا أبوالْمفَضَّلِ
محمد بنُ عبداللهِ بنِ الْمطَّلبِ الشَیبانی سنَۀَ خَمسٍ و ثَمانینَ و ثَلاثمئَه...
بنابراین، تألیف و نگارش کتاب «دلائل الإمامه» به نیمه دوم قرن 4 (و به احتمال زیاد، به سالهاي 370 تا 390 ھ۔ق) باز میگردد.
ظاهراً تألیف کتاب تا پس از سال 411 ھ، به طول انجامیده؛ زیرا مؤلّف هنگام یاد کردن از جناب حسین بن عبیدالله غَضائري (متوفّاي 411)، براي وي طلب رحمت کرده است (صفحه300 چاپ جدید).
و نسخه کامل این کتاب نزد سید بن طاووس (متوفّاي 664) موجود بوده است.
سید بن طاووس در تعداد قابل توجهی از تألیفات گران بهایش (الإقبال، الأمان، الطرائف، الیقین، الُلُهوف، کشف المحجه) از کتاب «دلائل الإمامه» حدیث نقل کرده و آن را تألیف« محمد بن جرِیر» برشمرده است.
۴-این کتاب به نامِ بهاء الدین محمد جوینی حاکم اصفهان در دوران هلاکوخان به رشته تحریر درآمده است.
➖➖➖➖
@borrhan