#ضرورت_معرفت_امام (۳۳)
✅ باب خدا بودن ائمه علیهم السلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سی_و_سوم
همانگونه که در قسمت سی و دوم بیان شد ، برای آشنایی با راههای هدایت الهی ، چارهای جز تبعیت از کسانی که از طریق وحی علم به این راه ها یافتهاند نداریم ، «باب الله» بودن ائمه علیهم السلام به همین جهت است. اگر کسـی میخواهد به سر منزل مقصود برسد، باید از این راه برود و از غیر این طریق، راه به جایی نمیتوان برد. درست مانند اینکه اگر کسـی بیمار شود، به حکم عقل باید به طبیب مراجعه کند.
اگر بیماري بگوید من ازخود خدا شـفا میخواهم و بنابراین سـراغ پزشک نمیروم، در خانه مینشینم و دعا میکنم تا خدا مرا شـفا بخشـد، همه عقلا او را مذمت میکنند. چون کسـی که از خدا شـفا میخواهد، باید از همان طریقی که خدا شـفا را قرار داده، برود و فرض این است که مراجعه به پزشک هم آن طریق مذکور است.
ّالبته در این مثال هیـچ پزشـکی منصوب و منصوص ازطرف خـدا نیست، ولی در بحث امامت همه تأکیـد بر مراجعه به کسانی است که منصوب ازطرف خـدای متعـال هسـتند و خود ایشـان را «ابواب الله» نامیـده است.
←پس لزوم پیروي از اهـلبیت علیهم السلام برای آنانکه تا حدی به فضایل و کمالات ایشان پی برده اند، یک حکم عقلی است نه یک دستور تعبدی محض.
در احادیث ، مقایسه ای میان واجبات اصلی در اسلام و امر ولایت صورت گرفته است که نمونه ای از آن چنین است:
🔸 بُنِيَ الاِسلامُ عَلي خَمسَةِ اَشياءَ:عَلَي الصَّلاةِ و الزَّكاةِ و الحَجِّ و الصّومِ و الوِلايَةِ .قال زُرارةُ : قُلتُ : وَ اَيُّ شَيءٍ مِن ذلكَ اَفضَلُ ؟قالَ : اَلوِلايَةُ اَفضَلُ ، لِاَنَّها مِفتاحُهُنَّ و الوالي هُو الدّليلُ عَلَيهِنَّ .
#ترجمه : «زراره از امام باقر علیه السلام نقل میکند که اسلام بر پنج چیز بنا شده است:
نماز و زکات و حج و روزه و ولایت. زراره میگوید: عرض کردم :کدام یک از اینها برتر هستند؟ فرمود: ولایت برتر است. زیرا ولایت کلید آنها و صاحب ولایت راهنما و نشاندهندهٔ آنهاست.»
✅←اگر آشـنایی با پیامبر صـلی الله علیه و آله و سـلم و اهل بیت ایشان علیهم السلام نبود، نه #نماز ، نه #روزه ، نه #حج و نه زکات و نه هیچ حکم دیگری در دین برای ما روشن نبود. در مورد اعتقادات هم همینطور است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
🔸اِنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالي لَو شاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَه ، ولكن جَعَلَنا اَبوابَه و صِراطَه و سَبيلَهُ و الوَجهَ الّذي يُؤتي مِنهُ ، فَمَن عَدَلَ عَن وِلايَتِنا ، اَو فَضَّلَ عَلينا غَيرَنا فَاِنَّهُم عَنِ الصِّراطِ لَناكِبونَ . فَلا سَواءٌ مَنِ اعتَصَمَ النّاسُ بِهِ ، و لا سِواءٌ حيثُ ذَهَبَ النّاسُ اِلي عُيونٍ كَدِرَةٍ يَفرَغُ بَعضُها في بَعضٍ و ذَهَبَ مَن ذَهَبَ اِلَينا اِلي عُيونٍ صافِيةٍ تَجري بِاَمرِ رَبِّها لا نَفادَ لَها و لَانقِطاعَ .
#ترجمه : «خدای متعال اگر می خواست خودش را - مستقیماً و بیواسطه - به بندگان میشناساند ؛ ولی ما را در و راه و طریق خود و آن جهت و سویی که باید از آن داخل شوند ، قرار داده است ؛ بنابراین هر کس از ولایت ما روی گردانَد و یا دیگری را بر ما ترجیح دهد , از صراط میلغزد ؛ آنها که مردم به سوی ایشان چنگ زده اند (با ما) مساوی نیستند؛ زیرا مردم به سوی چشمه های آب تیره رنگی که بعضی از آنها به بعضی دیگر میریزد ، روی آورده اند؛ و آنها که به سوی ما آمدند به سوی چشمه های زلالی روی آورده اند که به فرمان پروردگارشان جاری بوده و آب آنها تمام نمیشود و هیچگاه خشک نمیگردند.»
(ر.ک: تصویر الحاقی)
«1⃣»
✅ باب خدا بودن ائمه علیهم السلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سی_و_سوم
همانگونه که در قسمت سی و دوم بیان شد ، برای آشنایی با راههای هدایت الهی ، چارهای جز تبعیت از کسانی که از طریق وحی علم به این راه ها یافتهاند نداریم ، «باب الله» بودن ائمه علیهم السلام به همین جهت است. اگر کسـی میخواهد به سر منزل مقصود برسد، باید از این راه برود و از غیر این طریق، راه به جایی نمیتوان برد. درست مانند اینکه اگر کسـی بیمار شود، به حکم عقل باید به طبیب مراجعه کند.
اگر بیماري بگوید من ازخود خدا شـفا میخواهم و بنابراین سـراغ پزشک نمیروم، در خانه مینشینم و دعا میکنم تا خدا مرا شـفا بخشـد، همه عقلا او را مذمت میکنند. چون کسـی که از خدا شـفا میخواهد، باید از همان طریقی که خدا شـفا را قرار داده، برود و فرض این است که مراجعه به پزشک هم آن طریق مذکور است.
ّالبته در این مثال هیـچ پزشـکی منصوب و منصوص ازطرف خـدا نیست، ولی در بحث امامت همه تأکیـد بر مراجعه به کسانی است که منصوب ازطرف خـدای متعـال هسـتند و خود ایشـان را «ابواب الله» نامیـده است.
←پس لزوم پیروي از اهـلبیت علیهم السلام برای آنانکه تا حدی به فضایل و کمالات ایشان پی برده اند، یک حکم عقلی است نه یک دستور تعبدی محض.
در احادیث ، مقایسه ای میان واجبات اصلی در اسلام و امر ولایت صورت گرفته است که نمونه ای از آن چنین است:
🔸 بُنِيَ الاِسلامُ عَلي خَمسَةِ اَشياءَ:عَلَي الصَّلاةِ و الزَّكاةِ و الحَجِّ و الصّومِ و الوِلايَةِ .قال زُرارةُ : قُلتُ : وَ اَيُّ شَيءٍ مِن ذلكَ اَفضَلُ ؟قالَ : اَلوِلايَةُ اَفضَلُ ، لِاَنَّها مِفتاحُهُنَّ و الوالي هُو الدّليلُ عَلَيهِنَّ .
#ترجمه : «زراره از امام باقر علیه السلام نقل میکند که اسلام بر پنج چیز بنا شده است:
نماز و زکات و حج و روزه و ولایت. زراره میگوید: عرض کردم :کدام یک از اینها برتر هستند؟ فرمود: ولایت برتر است. زیرا ولایت کلید آنها و صاحب ولایت راهنما و نشاندهندهٔ آنهاست.»
✅←اگر آشـنایی با پیامبر صـلی الله علیه و آله و سـلم و اهل بیت ایشان علیهم السلام نبود، نه #نماز ، نه #روزه ، نه #حج و نه زکات و نه هیچ حکم دیگری در دین برای ما روشن نبود. در مورد اعتقادات هم همینطور است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
🔸اِنَّ اللّهَ تَبارَكَ و تَعالي لَو شاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَه ، ولكن جَعَلَنا اَبوابَه و صِراطَه و سَبيلَهُ و الوَجهَ الّذي يُؤتي مِنهُ ، فَمَن عَدَلَ عَن وِلايَتِنا ، اَو فَضَّلَ عَلينا غَيرَنا فَاِنَّهُم عَنِ الصِّراطِ لَناكِبونَ . فَلا سَواءٌ مَنِ اعتَصَمَ النّاسُ بِهِ ، و لا سِواءٌ حيثُ ذَهَبَ النّاسُ اِلي عُيونٍ كَدِرَةٍ يَفرَغُ بَعضُها في بَعضٍ و ذَهَبَ مَن ذَهَبَ اِلَينا اِلي عُيونٍ صافِيةٍ تَجري بِاَمرِ رَبِّها لا نَفادَ لَها و لَانقِطاعَ .
#ترجمه : «خدای متعال اگر می خواست خودش را - مستقیماً و بیواسطه - به بندگان میشناساند ؛ ولی ما را در و راه و طریق خود و آن جهت و سویی که باید از آن داخل شوند ، قرار داده است ؛ بنابراین هر کس از ولایت ما روی گردانَد و یا دیگری را بر ما ترجیح دهد , از صراط میلغزد ؛ آنها که مردم به سوی ایشان چنگ زده اند (با ما) مساوی نیستند؛ زیرا مردم به سوی چشمه های آب تیره رنگی که بعضی از آنها به بعضی دیگر میریزد ، روی آورده اند؛ و آنها که به سوی ما آمدند به سوی چشمه های زلالی روی آورده اند که به فرمان پروردگارشان جاری بوده و آب آنها تمام نمیشود و هیچگاه خشک نمیگردند.»
(ر.ک: تصویر الحاقی)
«1⃣»
Telegram
attach 📎
✅←خداونـد اهل بیت علیهم السلام را واسطه تقرب به سوی خودش قرار داده است. در هر چیزی حتی در توحید و معرفت خدای یکتا، ایشان واسطه فیض الهی هستند.
کسـی به ایشـان رجـوع نکنـد، به توحیـد حقیقی و معرفت راسـتین خداونـد نائـل نمیشـود و آنچه به دست آورده است از او دسـتگیری نمیکند. کسانیکه به سراغ غیر ایشان رفته اند، به چشمه زلال علم و معرفت روی نیاورده اند. غیر اهل بیت علیهم السلام هـم اگر بهره ای از آب معرفت برده باشـند، آنرا بـا گـل و لای و آلودگیهـای دیگر مخلـوط کردهانـد، و از معرفت خالص الهی بی بهره مانـده انـد و بنابراین از صـراط مسـتقیم خداونـد دور افتادهانـد.
آن چشـمه معرفتی که ناخالصـی ندارد و چیزی آب زلال آنرا آلوده نکرده، تنهـا از سـینه و دهـان اهـل بیت علیهم السلام جـاری است و تشـنگان معرفت را تنها این چشـمه میتوانـد سـیراب نماید. علم ایشان تمامی ندارد و هیچ کس از سر چشـمه ایشان تشـنه باز نمیگردد. پس چرا انسان عاقل که چنین افرادي را شـناخته است، سراغ دیگران برود یا در سرسپردگی به اهلبیت علیهم السلام تردید داشته باشد؟!
اگر کسـی همه چیز خود را از ائمه علیهم السلام بگیرد، محتـاج هیـچ کس نمیشود و همه خیرات را میتوانـد بـا قبول ولایت و سرپرستی ایشان بر خود، کسب کند.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
🔸 نَحنُ اَصلُ كُلِّ خَيرٍ و مِن فُروعِنا كُلُّ بِرٍّ ، فَمِنَ البِرِّ التَّوحيدُ و الصَّلاةُ و الصّيامُ و كَظمُ الغَيظِ و العَفوُ عَنِ المُسيءِ و رَحمَةُ الفَقيرِ و تَعَهُّدُ الجارِ و الاِقرارُ بِالفَضلِ لِاَهلِهِ.
#ترجمه : «ما ریشه هرخوبی هستیم. و هر نیکی از شاخه های ماست. و از جمله نیکیهاست: توحید، نماز، روزه، فرو بردن خشم، گذشـت از خطاکار، ترحم به فقیر، احساس مسؤولیت نسبت به همسایه و اعتراف به برتری آنکه شایستگی آنرا دارد.»
(ر.ک: تصویر الحاقی)
✅←اهل بیت علیهم السلام چون ساخته دست عنایت و لطف خدا هستند، ریشه و منشأ هر خوبی میباشند و همه نیکیها از شاخهها و ثمرات وجودی درخت اهلبیت علیهم السلام است. درصدر همه نیکیها اعتقاد به توحید خداي متعال است - که اصل دین میباشد - و سپس بقیه خوبیها که فروع دین هستند. اصل و فرع دین ازطریق معرفت و ولایت اهل بیت علیهمالسلام به دست میآید.
-------------------------
۱- اصول کافی ج2ص18، کتاب الایمان و الکفر، باب دعائم الاسلام،ح5.
۲- اصول کافی کتاب الحجه ، باب معرفه الامام و الرد الیه ج1ص184،ح9
۳- . روضه کافی ج 242 ح336
➖➖➖➖
➪ @borrhan
کسـی به ایشـان رجـوع نکنـد، به توحیـد حقیقی و معرفت راسـتین خداونـد نائـل نمیشـود و آنچه به دست آورده است از او دسـتگیری نمیکند. کسانیکه به سراغ غیر ایشان رفته اند، به چشمه زلال علم و معرفت روی نیاورده اند. غیر اهل بیت علیهم السلام هـم اگر بهره ای از آب معرفت برده باشـند، آنرا بـا گـل و لای و آلودگیهـای دیگر مخلـوط کردهانـد، و از معرفت خالص الهی بی بهره مانـده انـد و بنابراین از صـراط مسـتقیم خداونـد دور افتادهانـد.
آن چشـمه معرفتی که ناخالصـی ندارد و چیزی آب زلال آنرا آلوده نکرده، تنهـا از سـینه و دهـان اهـل بیت علیهم السلام جـاری است و تشـنگان معرفت را تنها این چشـمه میتوانـد سـیراب نماید. علم ایشان تمامی ندارد و هیچ کس از سر چشـمه ایشان تشـنه باز نمیگردد. پس چرا انسان عاقل که چنین افرادي را شـناخته است، سراغ دیگران برود یا در سرسپردگی به اهلبیت علیهم السلام تردید داشته باشد؟!
اگر کسـی همه چیز خود را از ائمه علیهم السلام بگیرد، محتـاج هیـچ کس نمیشود و همه خیرات را میتوانـد بـا قبول ولایت و سرپرستی ایشان بر خود، کسب کند.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
🔸 نَحنُ اَصلُ كُلِّ خَيرٍ و مِن فُروعِنا كُلُّ بِرٍّ ، فَمِنَ البِرِّ التَّوحيدُ و الصَّلاةُ و الصّيامُ و كَظمُ الغَيظِ و العَفوُ عَنِ المُسيءِ و رَحمَةُ الفَقيرِ و تَعَهُّدُ الجارِ و الاِقرارُ بِالفَضلِ لِاَهلِهِ.
#ترجمه : «ما ریشه هرخوبی هستیم. و هر نیکی از شاخه های ماست. و از جمله نیکیهاست: توحید، نماز، روزه، فرو بردن خشم، گذشـت از خطاکار، ترحم به فقیر، احساس مسؤولیت نسبت به همسایه و اعتراف به برتری آنکه شایستگی آنرا دارد.»
(ر.ک: تصویر الحاقی)
✅←اهل بیت علیهم السلام چون ساخته دست عنایت و لطف خدا هستند، ریشه و منشأ هر خوبی میباشند و همه نیکیها از شاخهها و ثمرات وجودی درخت اهلبیت علیهم السلام است. درصدر همه نیکیها اعتقاد به توحید خداي متعال است - که اصل دین میباشد - و سپس بقیه خوبیها که فروع دین هستند. اصل و فرع دین ازطریق معرفت و ولایت اهل بیت علیهمالسلام به دست میآید.
-------------------------
۱- اصول کافی ج2ص18، کتاب الایمان و الکفر، باب دعائم الاسلام،ح5.
۲- اصول کافی کتاب الحجه ، باب معرفه الامام و الرد الیه ج1ص184،ح9
۳- . روضه کافی ج 242 ح336
➖➖➖➖
➪ @borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
<unknown> – الصحیح من سیره النبی ص جلسه 159
الصحیح من سیره النبی ص جلسه 160
<unknown>
#صوت
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_شصتم
#جلسه_۱۶۰
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
#سلمان
💡موضوع : ادامه بحث تحریر جناب سلمان/جناب سلمان آزاد شدهٔ خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله
⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی
🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی
➖➖➖➖
📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:
دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_شصتم
#جلسه_۱۶۰
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
#سلمان
💡موضوع : ادامه بحث تحریر جناب سلمان/جناب سلمان آزاد شدهٔ خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله
⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی
🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی
➖➖➖➖
📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:
دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#تلنگر #حکومت_علوی #دولت_حق
❗️از اجارهٔ قاطر تا خشکسالی
⚠️ هشدار دربارهٔ قضاوتهای ناحق
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
أبوولّاد نقل میکند:
در کوفه از شخصی قاطرش را اجاره کردم تا با آن به جایی روم و طلبم را از شخصی که به من بدهکار بود ستانده و بازگردم. چون به پل کوفه رسیدم با خبر شدم که بدهکارم به سوی نیل (جایی در عراق) رفته، و چون به سوی نیل رفتم خبردار شدم که به بغداد رفته است. در بغداد او را یافتم و طلبم را از او ستانده و به کوفه بازگشتم.
رفت و برگشت من مجموعاً ١۵ روز شد. به صاحب قاطر گفتم و از او حلالیّت طلبیدم و برای اینکه راضیاش کنم به او ١۵ درهم (به ازای پانزده روز) دادم ولی قبول نکرد (و بیشتر خواست).
هر دو رضایت دادیم که #ابوحنیفه میان ما حکم کند. (نزد او رفته و) داستان را برای او بازگفتیم.
ابوحنیفه به من گفت: با قاطر چه کردی؟ گفتم: صحیح و سالم به او بازگرداندم. صاحب قاطر گفت: بله، ولی پس از ١۵ روز. ابوحنیفه گفت: از او چه میخواهی؟ گفت: کرایۀ قاطر را، چون ١۵ روز بیقاطر ماندم.
✖️ابوحنیفه گفت: برای تو حقّینمیبینم (و همان ١۵ درهم نیز به تو نمیرسد)؛ چون او قاطر را برای رفتن به جایی اجاره کرده بود ولی بدانجا نرفته است و به جای دیگری رفته، پس (چون قاطر را در راهی که اجاره کرده، استفاده نکرده) اجاره بهای قاطر از ذمّهاش ساقط شده و ضامن قیمت آن است (اگر قاطر تلف میشد، میباید قیمت قاطر را به تو میداد). حال که قاطر را صحیح و سالم بازگردانده، قیمت قاطر هم بر عهدۀ او نیست، (پس نه مبلغ اجاره به تو تعلّق میگیرد و نه قیمت قاطر).
از نزد ابوحنیفه خارج شدیم. صاحب قاطر با خود میگفت: «إنا لله و إنا إلیه راجعون». من نیز به خاطر فتوا (و قضاوت) ابوحنیفه دلم به حال او سوخت. از این روی مبلغی (بیش از پیش) به او داده و از او حلالیت طلبیدم.
✅←همان سال به #حج رفتم و برای امام صادق علیهالسلام (داستان، قضاوت و) فتوای ابوحنیفه را بازگو کردم.
امام فرمودند: در این قضاوت و قضاوتهایی اینچنین است که آسمان بارانش و زمین برکاتش را حبس کرده (و نازل نمیکند).
🔚🔚آن گاه امام حکم مسأله را بهنحو کامل برای من بیان کردند. عرض کردم: به او چند درهم (بیشتر) دادم و او نیز راضی شد و مرا حلال کرد. امام فرمودند: چون قضاوت ابوحنیفه را دید به این مقدار رضایت داد. به نزد او برو و سخن من را برایش بازگو کن. اگر حلال کرد چیزی بر ذمّۀ تو نیست.
چون (به کوفه) بازگشتم به نزد صاحب قاطر رفته و نظر امام (علیهالسلام) را برای او نقل کردم. آن گاه گفتم: هر مقدار خواستی بگو تا به تو بدهم (و مرا حلال کن). او نیز گفت: با این سخنت، جعفر بن محمد را نزد من محبوب ساختی، و در قلب❤️م (بر دیگران) برتری یافت. تو را حلال کردم و اگر خواستی همان مقداری که پرداخت کردهای را نیز به تو باز میگردانم.
📙الکافی ۵: ٢٩٠-٢٩١، ح ۶
📘تهذیب الأحکام ٧: ٢١۵-٢١۶، ح ٢۵
📗الاستبصار ٣: ١٣۴-١٣۵، ح ٢
پینوشت: از داستان چنین برمیآید که صاحب قاطر، شیعه نبوده است چون هم به قضاوت ابوحنیفه رضایت داده (و ابوولاد نیز ناچار شده به نزد ابوحنیفه برود) و هم در آخر داستان گفته است جعفر بن محمد را نزد من محبوب ساختی.
همچنین جهل قاضی به حکم، از بار معصیت او نمیکاهد؛ بلکه برعکس، جسارت وی را آشکار میکند که با وجود جهل و بدون آگاهی از حکم الهی، به خود اجازۀ داوری میدهد ، لذا جهل او از عواقب حکم باطل نمیکاهد؛
مطابق با این حدیث، امام صادق علیهالسلام میفرمایند که قضاوت نابهجا که منجر به از بین رفتن حق یک فرد (ولو غیر شیعه) شود نیز باعث خشکسالی میشود، هر چند این جور در حد چند درهم اجارهبهای یک قاطر باشد!
زین پس برای یافتن علل خشکسالی، راه دور نرویم، عامل آن همین نزدیکیهاست، عامل آن خود ما مردم هستیم!
➖➖➖➖➖
➪ @borrhan
❗️از اجارهٔ قاطر تا خشکسالی
⚠️ هشدار دربارهٔ قضاوتهای ناحق
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
أبوولّاد نقل میکند:
در کوفه از شخصی قاطرش را اجاره کردم تا با آن به جایی روم و طلبم را از شخصی که به من بدهکار بود ستانده و بازگردم. چون به پل کوفه رسیدم با خبر شدم که بدهکارم به سوی نیل (جایی در عراق) رفته، و چون به سوی نیل رفتم خبردار شدم که به بغداد رفته است. در بغداد او را یافتم و طلبم را از او ستانده و به کوفه بازگشتم.
رفت و برگشت من مجموعاً ١۵ روز شد. به صاحب قاطر گفتم و از او حلالیّت طلبیدم و برای اینکه راضیاش کنم به او ١۵ درهم (به ازای پانزده روز) دادم ولی قبول نکرد (و بیشتر خواست).
هر دو رضایت دادیم که #ابوحنیفه میان ما حکم کند. (نزد او رفته و) داستان را برای او بازگفتیم.
ابوحنیفه به من گفت: با قاطر چه کردی؟ گفتم: صحیح و سالم به او بازگرداندم. صاحب قاطر گفت: بله، ولی پس از ١۵ روز. ابوحنیفه گفت: از او چه میخواهی؟ گفت: کرایۀ قاطر را، چون ١۵ روز بیقاطر ماندم.
✖️ابوحنیفه گفت: برای تو حقّینمیبینم (و همان ١۵ درهم نیز به تو نمیرسد)؛ چون او قاطر را برای رفتن به جایی اجاره کرده بود ولی بدانجا نرفته است و به جای دیگری رفته، پس (چون قاطر را در راهی که اجاره کرده، استفاده نکرده) اجاره بهای قاطر از ذمّهاش ساقط شده و ضامن قیمت آن است (اگر قاطر تلف میشد، میباید قیمت قاطر را به تو میداد). حال که قاطر را صحیح و سالم بازگردانده، قیمت قاطر هم بر عهدۀ او نیست، (پس نه مبلغ اجاره به تو تعلّق میگیرد و نه قیمت قاطر).
از نزد ابوحنیفه خارج شدیم. صاحب قاطر با خود میگفت: «إنا لله و إنا إلیه راجعون». من نیز به خاطر فتوا (و قضاوت) ابوحنیفه دلم به حال او سوخت. از این روی مبلغی (بیش از پیش) به او داده و از او حلالیت طلبیدم.
✅←همان سال به #حج رفتم و برای امام صادق علیهالسلام (داستان، قضاوت و) فتوای ابوحنیفه را بازگو کردم.
امام فرمودند: در این قضاوت و قضاوتهایی اینچنین است که آسمان بارانش و زمین برکاتش را حبس کرده (و نازل نمیکند).
🔚🔚آن گاه امام حکم مسأله را بهنحو کامل برای من بیان کردند. عرض کردم: به او چند درهم (بیشتر) دادم و او نیز راضی شد و مرا حلال کرد. امام فرمودند: چون قضاوت ابوحنیفه را دید به این مقدار رضایت داد. به نزد او برو و سخن من را برایش بازگو کن. اگر حلال کرد چیزی بر ذمّۀ تو نیست.
چون (به کوفه) بازگشتم به نزد صاحب قاطر رفته و نظر امام (علیهالسلام) را برای او نقل کردم. آن گاه گفتم: هر مقدار خواستی بگو تا به تو بدهم (و مرا حلال کن). او نیز گفت: با این سخنت، جعفر بن محمد را نزد من محبوب ساختی، و در قلب❤️م (بر دیگران) برتری یافت. تو را حلال کردم و اگر خواستی همان مقداری که پرداخت کردهای را نیز به تو باز میگردانم.
📙الکافی ۵: ٢٩٠-٢٩١، ح ۶
📘تهذیب الأحکام ٧: ٢١۵-٢١۶، ح ٢۵
📗الاستبصار ٣: ١٣۴-١٣۵، ح ٢
پینوشت: از داستان چنین برمیآید که صاحب قاطر، شیعه نبوده است چون هم به قضاوت ابوحنیفه رضایت داده (و ابوولاد نیز ناچار شده به نزد ابوحنیفه برود) و هم در آخر داستان گفته است جعفر بن محمد را نزد من محبوب ساختی.
همچنین جهل قاضی به حکم، از بار معصیت او نمیکاهد؛ بلکه برعکس، جسارت وی را آشکار میکند که با وجود جهل و بدون آگاهی از حکم الهی، به خود اجازۀ داوری میدهد ، لذا جهل او از عواقب حکم باطل نمیکاهد؛
مطابق با این حدیث، امام صادق علیهالسلام میفرمایند که قضاوت نابهجا که منجر به از بین رفتن حق یک فرد (ولو غیر شیعه) شود نیز باعث خشکسالی میشود، هر چند این جور در حد چند درهم اجارهبهای یک قاطر باشد!
زین پس برای یافتن علل خشکسالی، راه دور نرویم، عامل آن همین نزدیکیهاست، عامل آن خود ما مردم هستیم!
➖➖➖➖➖
➪ @borrhan
Telegram
attach 📎
#منجی (۲۹۴)
✅ بشارت انجیل یوحنا به ظهور خاتم الانبیاء
#قسمت_سوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
- در قسمت اول به این سوال پاسخ دادیم که با آنکه کتب مقدس را تحریفی میدانیم پس چرا به بشارات آن استناد میکنیم ؟
- در قسمت دوم به عنوان مهم این بشارت اشاره کردیم و به تحلیل معنای «روح راستی» یا «فاراقلیط» پرداختیم.
❓❔حال بررسی میکنیم که آیا مصداق این بشارت درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است یا روح القدس؟
(مطابق تفسیر مسیحی در مقابل مسلمین)
در ابتدا باید بدانیم مسیحیان روح القدس را موجودی فرا طبیعی میدانند که اقنوم (=اصل) سوم تثلیث را تشکیل میدهد (پدر-پسر-روح القُدُس) که از جمله به صورت کبوتری بر شانه حضرت مسیح نشست و پس از ایشان هم به هدایت امت ایشان میپردازد و قبل از آن هم انبیا و حواریون و ... به وسیله او تقویت میشدند.
حال با این مقدمه عبارات این بشارت را بخش بخش طرح کرده و تحلیل میکنیم :
🟨 ابتدا مقدمه کلام ایشان برای بشارت به ظهور حضرت محمد صلیالله علیه و آله↓↓
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۱۸ _ ۲۵
«اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت داشته است. اگر به دنیا تعلق داشتید، دنیا شما را چون کسان خود دوست میداشت. اما چون به دنیا تعلّق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیدهام، دنیا از شما نفرت دارد. کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: «بنده از ارباب خود بزرگتر نیست.» اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد؛ و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. اما این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستندۀ مرا نمیشناسند. اگر نیامده و با ایشان سخن نگفته بودم، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون دیگر عذری برای گناهشان ندارند. کسی که از من نفرت داشته باشد، از پدر من نیز نفرت دارد. اگر در میان آنان کارهایی نکرده بودم که جز من هیچکس نکرده است، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون، با اینکه آن کارها را دیدهاند، هم از من و هم از پدرم نفرت دارند. اینگونه، کلامی که در تورات خودشان آمده است به حقیقت میپیوندد که: «بیسبب از من نفرت داشتند.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.18-25.NMV
(👇تصویر الحاقی)
↩️←پیشگویی درباره این است که زمانی شدت و انکار بر مومنان مسیحی افزوده خواهد شد. رفتار هایی که در اثر جهل و عناد است. اما وضعیت در اینجا متوقف نمیشود. یک مدافع بزرگ در راه است.
اما ادامه متن :
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۲۶ و ۲۷
ِ «اما چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما میفرستم بیاید، یعنی روح راستی که از پدر صادر میشود، او خوْد دربارۀ من شهادت خواهد داد، و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بودهاید.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.26-27.NMV
↩️←مسیح بنابر انجیل یوحنا به پیروانش خبر میدهند که مردمِ دنیا زده ، همان طور که کلام مرا نگه نداشتند و مرا اذیت کردند ، با شما نیز این گونه خواهند بود. و شکنجه پیروان حقیقی اش را پیشگویی میکند. تا اینکه میفرماید : اما آن شخصیت موعود با آمدنش به نفع من گواهی خواهد داد همان طور که شما گواهی میدهد
🔸پیداست که این گواهی در مقابل منکران و دشمنان مسیح است و حواریون نیازی به گواهی بر حقانیت استادشان نداشتند!←روح القدس هیچ گاه در روز پنطیکاست که مسیحیان مدعی هستند بر حواریون ظاهر شد، درمقابل منکران گواهی نداد.
قطعا سخن از پیامبری است که از چهره مسیح و حقانیت او دفاع میکند. که این با رسول الله صلیالله علیه و آله تطبیق کامل دارد.
🔻متن انجیل یوحنا در باب ۱۶ : بند ۷ و ۸ میگوید :
«با این حال، من به شما راست میگویم که رفتنم به سود شماست. زیرا اگر نروم، آن مدافع نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.7.NMV
↩️←پس چنین میفهمیم که آن موعود از مسیح مفیدتر و برتر است. آیا روح القدس
را میتوانند از عیسی بالاتر بدانند؟ آیا این خبر از پیامبر بزرگتری نیست؟
🔸همچنین تصریح شده که آن شخصیت موعود ، در دوران بعد از حضرت عیسی میآید. در حالی که عیسی علیهالسلام در دوران خودش روح القدس را به حواریون داد.
↩️ انجیل یوحنا ، باب ۲۰ : بند ۲۱ و ۲۲
https://bible.com/bible/118/jhn.20.21-22.NMV
↓بلکه بنابر اناجیل : روح القدس در دوران مسیح و قبل از ایشان نیز در بین مردم ، وجود و نقش داشته است. به عنوان نمونه :
انجیل لوقا ، باب ۳ : بند ۲۱ و ۲۲ و
باب ۴ : بند ۱ و باب ۱ : بند ۱۵ و بند ۴۱ و بند ۶۷ و باب ۲ : بند ۲۵ و ۲۶
https://bible.com/bible/118/luk.3.21-22.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.4.1.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.15.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.41.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.67.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.2.25-26.NMV
«1⃣»
✅ بشارت انجیل یوحنا به ظهور خاتم الانبیاء
#قسمت_سوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
- در قسمت اول به این سوال پاسخ دادیم که با آنکه کتب مقدس را تحریفی میدانیم پس چرا به بشارات آن استناد میکنیم ؟
- در قسمت دوم به عنوان مهم این بشارت اشاره کردیم و به تحلیل معنای «روح راستی» یا «فاراقلیط» پرداختیم.
❓❔حال بررسی میکنیم که آیا مصداق این بشارت درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است یا روح القدس؟
(مطابق تفسیر مسیحی در مقابل مسلمین)
در ابتدا باید بدانیم مسیحیان روح القدس را موجودی فرا طبیعی میدانند که اقنوم (=اصل) سوم تثلیث را تشکیل میدهد (پدر-پسر-روح القُدُس) که از جمله به صورت کبوتری بر شانه حضرت مسیح نشست و پس از ایشان هم به هدایت امت ایشان میپردازد و قبل از آن هم انبیا و حواریون و ... به وسیله او تقویت میشدند.
حال با این مقدمه عبارات این بشارت را بخش بخش طرح کرده و تحلیل میکنیم :
🟨 ابتدا مقدمه کلام ایشان برای بشارت به ظهور حضرت محمد صلیالله علیه و آله↓↓
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۱۸ _ ۲۵
«اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت داشته است. اگر به دنیا تعلق داشتید، دنیا شما را چون کسان خود دوست میداشت. اما چون به دنیا تعلّق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیدهام، دنیا از شما نفرت دارد. کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: «بنده از ارباب خود بزرگتر نیست.» اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد؛ و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. اما این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستندۀ مرا نمیشناسند. اگر نیامده و با ایشان سخن نگفته بودم، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون دیگر عذری برای گناهشان ندارند. کسی که از من نفرت داشته باشد، از پدر من نیز نفرت دارد. اگر در میان آنان کارهایی نکرده بودم که جز من هیچکس نکرده است، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون، با اینکه آن کارها را دیدهاند، هم از من و هم از پدرم نفرت دارند. اینگونه، کلامی که در تورات خودشان آمده است به حقیقت میپیوندد که: «بیسبب از من نفرت داشتند.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.18-25.NMV
(👇تصویر الحاقی)
↩️←پیشگویی درباره این است که زمانی شدت و انکار بر مومنان مسیحی افزوده خواهد شد. رفتار هایی که در اثر جهل و عناد است. اما وضعیت در اینجا متوقف نمیشود. یک مدافع بزرگ در راه است.
اما ادامه متن :
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۲۶ و ۲۷
ِ «اما چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما میفرستم بیاید، یعنی روح راستی که از پدر صادر میشود، او خوْد دربارۀ من شهادت خواهد داد، و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بودهاید.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.26-27.NMV
↩️←مسیح بنابر انجیل یوحنا به پیروانش خبر میدهند که مردمِ دنیا زده ، همان طور که کلام مرا نگه نداشتند و مرا اذیت کردند ، با شما نیز این گونه خواهند بود. و شکنجه پیروان حقیقی اش را پیشگویی میکند. تا اینکه میفرماید : اما آن شخصیت موعود با آمدنش به نفع من گواهی خواهد داد همان طور که شما گواهی میدهد
🔸پیداست که این گواهی در مقابل منکران و دشمنان مسیح است و حواریون نیازی به گواهی بر حقانیت استادشان نداشتند!←روح القدس هیچ گاه در روز پنطیکاست که مسیحیان مدعی هستند بر حواریون ظاهر شد، درمقابل منکران گواهی نداد.
قطعا سخن از پیامبری است که از چهره مسیح و حقانیت او دفاع میکند. که این با رسول الله صلیالله علیه و آله تطبیق کامل دارد.
🔻متن انجیل یوحنا در باب ۱۶ : بند ۷ و ۸ میگوید :
«با این حال، من به شما راست میگویم که رفتنم به سود شماست. زیرا اگر نروم، آن مدافع نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.7.NMV
↩️←پس چنین میفهمیم که آن موعود از مسیح مفیدتر و برتر است. آیا روح القدس
را میتوانند از عیسی بالاتر بدانند؟ آیا این خبر از پیامبر بزرگتری نیست؟
🔸همچنین تصریح شده که آن شخصیت موعود ، در دوران بعد از حضرت عیسی میآید. در حالی که عیسی علیهالسلام در دوران خودش روح القدس را به حواریون داد.
↩️ انجیل یوحنا ، باب ۲۰ : بند ۲۱ و ۲۲
https://bible.com/bible/118/jhn.20.21-22.NMV
↓بلکه بنابر اناجیل : روح القدس در دوران مسیح و قبل از ایشان نیز در بین مردم ، وجود و نقش داشته است. به عنوان نمونه :
انجیل لوقا ، باب ۳ : بند ۲۱ و ۲۲ و
باب ۴ : بند ۱ و باب ۱ : بند ۱۵ و بند ۴۱ و بند ۶۷ و باب ۲ : بند ۲۵ و ۲۶
https://bible.com/bible/118/luk.3.21-22.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.4.1.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.15.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.41.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.67.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.2.25-26.NMV
«1⃣»
Telegram
attach 📎
🔻 انجیل یوحنا ، باب ۱۶ : بند ۸ _ ۱۱
«چون او آید، جهان را مجاب خواهد کرد که به لحاظ گناه و عدالت و داوری، تقصیرکار است. به لحاظ گناه، زیرا به من ایمان نمیآورند. به لحاظ عدالت، زیرا نزد پدر میروم و دیگر مرا نخواهید دید. و به لحاظ داوری، زیرا رئیس این جهان محکوم شده است.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.8-11.NMV
↩️← از این متن آشکار می شود که این شخصیت موعود ، جهان را مورد خطاب قرار داده و مجاب خواهد کرد و منکران مسیح را مورد سرزنش و محکومیت قرار میدهد ؛پیداست که این مورد هم سخن از پیامبری با خطاب جهانی است و نه روح القدس که گفتگویی با مردم جهان نداشته و ایشان را درباره تقصیر و بی ایمانیشان مجاب نکرده است.
🔻 انجیل یوحنا ، باب ۱۶ : بند ۱۲ و ۱۳
«بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم،اما اکنون یارای شنیدنش را ندارید. اما چون روح راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را میشنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.12-13.NMV
↩️←حضرت عیسی علیهالسلام با اتمام رسالتش ، خبر میدهد که پس از او روح راستی یا فاراقلیط (تسلی دهنده ، مدافع و ...) خواهد آمد. کسی که تمام حقیقت دینی را بیان خواهد کرد (آیین خاتم و کامل) و آن چه او نتوانسته است بیان کند را آموزش خواهد داد. (همان طور به در بشارت ظهور اسلام از فاران هم درباره کمال نور وحی سخن گفته شده است که در ادامه مجموعه #منجی به آن هم خواهیم پرداخت.)
↩️ کسی که خصوصیت انسانی دارد ، پیام را می شنود و بیان میکند. برخلاف روح القدس در دیدگاه مسیحی که موجودی روحانی است.
↩️←پیشتر گفته بودیم که در بشارت حضرت موسی علیهالسلام درباره ظهور پیامبر ، پیشگویی و خبر از آینده به عنوان نشانه نبی راستین بیان شده است کتاب تثنیه ، باب ۱۸ : بند ۲۲ _ ۱۸
https://t.me/borrhan/51979
در اینجا هم آن شخصیت موعود ما را به تمام حقیقت دینی رهبری خواهد کرد! دلیل هم این است که از پیش خود سخن نمیگوید و از آینده خبر میدهد. یعنی اخبار غیبی دارد که نوعی معجزه است. و در کتاب مقدس موارد متعددی پیشگویی از انبیا نقل شده است ... دقیقا با خصوصیت یک پیامبر رو به رو هستیم؛ اما مسیحیان این موعود (فاراقلیط) را همان روح القدس میدانند. اما روح القدس در نگاه رسمی مسیحی ، الوهیت دارد.←پس تعالیمش را از دیگری نگرفته است. در
حالی که همه سخنان و تعالیم فاراقلیط از خداست. از خود چیزی ندارد. و برای اثبات صدق سخنش هم معجزه ارائه میدهد.
🟡 نشانه مهم دیگر اینکه :
زبان حضرت عیسی آرامی و تا حدی عبری بوده است. و متن رایج انجیلی نیز یونانی میباشد که در این زبان ها بین ضمیر مذکر و مونث تفاوت گذاشته میشود! اما ترجمه فارسی انجیل ، چون ضمیر مذکر و مونث تفکیک نشده است. نمیتوانیم متوجه یک واقعیت اساسی بشویم.
واقعیت این است که در نسخه های آرامی و عبری و یونانی برای فاراقلیط موعود از ضمیر مذکر استفاده میشود یعنی به یک مرد اشاره میشود!
اما در آرامی و عبری ، روح القدس حکم و ضمیر مونث دارد! در یونانی نیز از ضمیر خنثی برای این مورد استفاده شده است!
🔚← پس فاراقلیط موعود به هیچ وجه نمیتواند همان روح القدس باشد! چون یکی مذکر است و دیگری با ضمیر غیر مذکر مورد اشاره واقع میشود!
در ادامه به بررسی و اثبات این مدعا از کتاب انیس الاعلام ، نوشته مرحوم محمدصادق فخرالاسلام که مدت ها یک روحانی مسیحی بود و به تشیع گروید خواهیم پرداخت.
➖➖➖➖
@borrhan
«چون او آید، جهان را مجاب خواهد کرد که به لحاظ گناه و عدالت و داوری، تقصیرکار است. به لحاظ گناه، زیرا به من ایمان نمیآورند. به لحاظ عدالت، زیرا نزد پدر میروم و دیگر مرا نخواهید دید. و به لحاظ داوری، زیرا رئیس این جهان محکوم شده است.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.8-11.NMV
↩️← از این متن آشکار می شود که این شخصیت موعود ، جهان را مورد خطاب قرار داده و مجاب خواهد کرد و منکران مسیح را مورد سرزنش و محکومیت قرار میدهد ؛پیداست که این مورد هم سخن از پیامبری با خطاب جهانی است و نه روح القدس که گفتگویی با مردم جهان نداشته و ایشان را درباره تقصیر و بی ایمانیشان مجاب نکرده است.
🔻 انجیل یوحنا ، باب ۱۶ : بند ۱۲ و ۱۳
«بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم،اما اکنون یارای شنیدنش را ندارید. اما چون روح راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را میشنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.12-13.NMV
↩️←حضرت عیسی علیهالسلام با اتمام رسالتش ، خبر میدهد که پس از او روح راستی یا فاراقلیط (تسلی دهنده ، مدافع و ...) خواهد آمد. کسی که تمام حقیقت دینی را بیان خواهد کرد (آیین خاتم و کامل) و آن چه او نتوانسته است بیان کند را آموزش خواهد داد. (همان طور به در بشارت ظهور اسلام از فاران هم درباره کمال نور وحی سخن گفته شده است که در ادامه مجموعه #منجی به آن هم خواهیم پرداخت.)
↩️ کسی که خصوصیت انسانی دارد ، پیام را می شنود و بیان میکند. برخلاف روح القدس در دیدگاه مسیحی که موجودی روحانی است.
↩️←پیشتر گفته بودیم که در بشارت حضرت موسی علیهالسلام درباره ظهور پیامبر ، پیشگویی و خبر از آینده به عنوان نشانه نبی راستین بیان شده است کتاب تثنیه ، باب ۱۸ : بند ۲۲ _ ۱۸
https://t.me/borrhan/51979
در اینجا هم آن شخصیت موعود ما را به تمام حقیقت دینی رهبری خواهد کرد! دلیل هم این است که از پیش خود سخن نمیگوید و از آینده خبر میدهد. یعنی اخبار غیبی دارد که نوعی معجزه است. و در کتاب مقدس موارد متعددی پیشگویی از انبیا نقل شده است ... دقیقا با خصوصیت یک پیامبر رو به رو هستیم؛ اما مسیحیان این موعود (فاراقلیط) را همان روح القدس میدانند. اما روح القدس در نگاه رسمی مسیحی ، الوهیت دارد.←پس تعالیمش را از دیگری نگرفته است. در
حالی که همه سخنان و تعالیم فاراقلیط از خداست. از خود چیزی ندارد. و برای اثبات صدق سخنش هم معجزه ارائه میدهد.
🟡 نشانه مهم دیگر اینکه :
زبان حضرت عیسی آرامی و تا حدی عبری بوده است. و متن رایج انجیلی نیز یونانی میباشد که در این زبان ها بین ضمیر مذکر و مونث تفاوت گذاشته میشود! اما ترجمه فارسی انجیل ، چون ضمیر مذکر و مونث تفکیک نشده است. نمیتوانیم متوجه یک واقعیت اساسی بشویم.
واقعیت این است که در نسخه های آرامی و عبری و یونانی برای فاراقلیط موعود از ضمیر مذکر استفاده میشود یعنی به یک مرد اشاره میشود!
اما در آرامی و عبری ، روح القدس حکم و ضمیر مونث دارد! در یونانی نیز از ضمیر خنثی برای این مورد استفاده شده است!
🔚← پس فاراقلیط موعود به هیچ وجه نمیتواند همان روح القدس باشد! چون یکی مذکر است و دیگری با ضمیر غیر مذکر مورد اشاره واقع میشود!
در ادامه به بررسی و اثبات این مدعا از کتاب انیس الاعلام ، نوشته مرحوم محمدصادق فخرالاسلام که مدت ها یک روحانی مسیحی بود و به تشیع گروید خواهیم پرداخت.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#منجی (۲۹۴) ✅ بشارت انجیل یوحنا به ظهور خاتم الانبیاء #قسمت_سوم ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ - در قسمت اول به این سوال پاسخ دادیم که با آنکه کتب مقدس را تحریفی میدانیم پس چرا به بشارات آن استناد میکنیم ؟ - در قسمت دوم به عنوان مهم این بشارت اشاره کردیم و به تحلیل…
🔻ادامه بررسی بشارت حضرت عیسی علیهالسلام به خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله در انجیل یوحنا ، با پاسخ به این سوال که آیا فاراقلیط(مدافع - تسلی دهنده) یا روح راستی، مطابق با تفسیر مسیحیان همان روح القدس است؟؟!!
توضیحات↓↓↓
https://t.me/borrhan/53887
توضیحات↓↓↓
https://t.me/borrhan/53887
[ کانال برهان ]
🔻ادامه بررسی بشارت حضرت عیسی علیهالسلام به خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله در انجیل یوحنا ، با پاسخ به این سوال که آیا فاراقلیط(مدافع - تسلی دهنده) یا روح راستی، مطابق با تفسیر مسیحیان همان روح القدس است؟؟!! توضیحات↓↓↓ https://t.me/borrhan/53887
فایل pdf کتاب العلم و حقائقه بین سلامه القرآن الکریم و اخطاء التوراه و الانجیل ؛ اثر دکتر سامی عامری/عربی - ۶۵۸صفحه برای استفاده پژوهشگران در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/6329
آنچه در این کتاب میخوانید:
💠اعجاز قرآن در علوم طبیعی و تجربی تا چه اندازه قابل اثبات است؟ نویسنده ابتدا به بیان معیار در این زمینه پرداخته و به برخی اشکالات پاسخ داده است
✍✍سپس در زمینه پدیده های طبیعی و کیهانی ، نظریات رایج در فضای نزول قرآن را توضیح میدهد. یعنی دیدگاه اساطیر مشرکین ، کتاب مقدس ، تلمود ، پدران کلیسا ، فلاسفه و ...
✍✍صد ها آیه قرآنی به پدیده های طبیعی و کیهانی پرداخته اند. و فضای ظهور اسلام هم دچار خرافات فراوانی در این زمینه بود اما با بررسی در همین موارد متوجه میشویم که این کتاب الهی دچار خطای علمی نشده بلکه بسیاری خطاهای مشرکین و اهل کتاب را تصحیح کرده است
✍✍گاه به نکاتی اشاره شده که بشر بعدا به آن رسید ، یا در فضای ظهور اسلام در دسترس نبود یا اقلا محل اختلاف جدی بود اما قرآن راه صحیح را پیموده است.
#اعجاز_علمی_قرآن
https://t.me/borrhanlibrary/6329
آنچه در این کتاب میخوانید:
💠اعجاز قرآن در علوم طبیعی و تجربی تا چه اندازه قابل اثبات است؟ نویسنده ابتدا به بیان معیار در این زمینه پرداخته و به برخی اشکالات پاسخ داده است
✍✍سپس در زمینه پدیده های طبیعی و کیهانی ، نظریات رایج در فضای نزول قرآن را توضیح میدهد. یعنی دیدگاه اساطیر مشرکین ، کتاب مقدس ، تلمود ، پدران کلیسا ، فلاسفه و ...
✍✍صد ها آیه قرآنی به پدیده های طبیعی و کیهانی پرداخته اند. و فضای ظهور اسلام هم دچار خرافات فراوانی در این زمینه بود اما با بررسی در همین موارد متوجه میشویم که این کتاب الهی دچار خطای علمی نشده بلکه بسیاری خطاهای مشرکین و اهل کتاب را تصحیح کرده است
✍✍گاه به نکاتی اشاره شده که بشر بعدا به آن رسید ، یا در فضای ظهور اسلام در دسترس نبود یا اقلا محل اختلاف جدی بود اما قرآن راه صحیح را پیموده است.
#اعجاز_علمی_قرآن
[ کانال برهان ]
🔻 آسانگیری در اَخذ مالیات از مردمِ کم توان مسلمان و غیر مسلمان در حکومت عدل علوی در نامههای حضرت امیر به کارگزاران خود به نام خداوند بخشنده مهربان. از بنده خدا على، اميرمؤمنان به متوليان مالیات: 🔖 مهربانى كنيد تا با شما مهربانى شود، بندگان خدا را شكنجه…
🔻 تقسیم برابر ثروت و باج ندادن به اشراف، در حکومت عدل علوی علیهالسلام
✍ راوی نقل میکند که گروهى از شيعيان، نزد امام على (عليه السلام) رفتند و گفتند: اى اميرمومنان! كاش اين اموال را ميان اشراف و بزرگان تقسيم كنى و آنان را بر ما (طبقه متوسط) برترى دهى تا هنگامى كه كارها سامان يابد. آن گاه به بهترين خصلت هايى كه خداوند تو را بدان عادت داد، بازگردى؛ يعنى تقسيم برابر و عدالت در ميان شهروندان.
🔸 اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمودند:
«واى بر شما! مرا وا مى داريد كه پيروزى را با ستم و جور بر مسلمانانى كه بر آنها حكومت يافتم، طلب كنم؟! نه؛ به خدا سوگند، چنين نخواهد شد تا روزگار باقى است و تا زمانى كه در آسمان، ستاره ببينم. به خدا سوگند، اگر اينها ثروت هاى شخصى ام بود، به برابرى ميان آنها رفتار مى كردم، چه رسد كه اينها اموال خودشان است.»
📓کتاب الكافی جلد 4 صفحه 31 شماره ۳
🏷 lib.eshia.ir/11005/4/31
#حکومت_علوی (۱۸۱)
@borrhan
✍ راوی نقل میکند که گروهى از شيعيان، نزد امام على (عليه السلام) رفتند و گفتند: اى اميرمومنان! كاش اين اموال را ميان اشراف و بزرگان تقسيم كنى و آنان را بر ما (طبقه متوسط) برترى دهى تا هنگامى كه كارها سامان يابد. آن گاه به بهترين خصلت هايى كه خداوند تو را بدان عادت داد، بازگردى؛ يعنى تقسيم برابر و عدالت در ميان شهروندان.
🔸 اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمودند:
«واى بر شما! مرا وا مى داريد كه پيروزى را با ستم و جور بر مسلمانانى كه بر آنها حكومت يافتم، طلب كنم؟! نه؛ به خدا سوگند، چنين نخواهد شد تا روزگار باقى است و تا زمانى كه در آسمان، ستاره ببينم. به خدا سوگند، اگر اينها ثروت هاى شخصى ام بود، به برابرى ميان آنها رفتار مى كردم، چه رسد كه اينها اموال خودشان است.»
📓کتاب الكافی جلد 4 صفحه 31 شماره ۳
🏷 lib.eshia.ir/11005/4/31
#حکومت_علوی (۱۸۱)
@borrhan
[ کانال برهان ]
💠 ظلمی که تا به امروز ادامه دارد... 🔹عبدالرحمن گوید: به امام صادق علیه السلام گفتم: خداوند به ما با شناساندن یگانگی خود لطف نمود. سپس با اقرار ما به رسالت حضرت محمد، به ما لطف نمود. سپس ما را به دوست داشتنِ شما اهلبیت اختصاص داد؛ ما شما را دوست داریم و از…
➊ منظور از مفسدين في الأرض و فاجرين در سورهٔ مباركه ص به نقل از تفسیر قمی
📕نام کتاب : تفسير القمي نویسنده : القمي، علي بن ابراهيم جلد2 صفحه234
https://lib.eshia.ir/12015/2/234
➋ بيان مرحوم علامه مجلسى پس از نقل روايت :
✍️ «حبتر» روباه است و منظور از «روباه» ابوبکر است آن هم به خاطر کثرت مکر و نیرنگش.
و زریق «کبود» کنایه از «عمر» است یا به سبب کبودی چشمان وی است یا به سبب این است که عرب کبود را کنایه از نحوست به کار میبرند. دلام «سیه چرده» نیز کنایه از اوست.
فیروز آبادی گوید: الدَلام بر وزن سَحاب: سیاهی، سیاه. جزری در این مورد گوید: «أمیرکم رجل طوال أدلم» الأدلم: سیاه بلند قامت و در این حدیث: «فجاء رجل أدلم فاستأذن علی النبیّ صَلی الله علیهِ و آله» گویند که: منظور از «رجل أدلم» عمربن خطاب بوده است.
📕نام کتاب : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث العلامة المجلسي جلد35 صفحه336
https://lib.eshia.ir/71860/35/336
#تبری (۴۰۹) #حبتر (۶)
@borrhan
📕نام کتاب : تفسير القمي نویسنده : القمي، علي بن ابراهيم جلد2 صفحه234
https://lib.eshia.ir/12015/2/234
➋ بيان مرحوم علامه مجلسى پس از نقل روايت :
✍️ «حبتر» روباه است و منظور از «روباه» ابوبکر است آن هم به خاطر کثرت مکر و نیرنگش.
و زریق «کبود» کنایه از «عمر» است یا به سبب کبودی چشمان وی است یا به سبب این است که عرب کبود را کنایه از نحوست به کار میبرند. دلام «سیه چرده» نیز کنایه از اوست.
فیروز آبادی گوید: الدَلام بر وزن سَحاب: سیاهی، سیاه. جزری در این مورد گوید: «أمیرکم رجل طوال أدلم» الأدلم: سیاه بلند قامت و در این حدیث: «فجاء رجل أدلم فاستأذن علی النبیّ صَلی الله علیهِ و آله» گویند که: منظور از «رجل أدلم» عمربن خطاب بوده است.
📕نام کتاب : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث العلامة المجلسي جلد35 صفحه336
https://lib.eshia.ir/71860/35/336
#تبری (۴۰۹) #حبتر (۶)
@borrhan
[ کانال برهان ]
❗️سلطان اباطیل و اراجیف نامنظم! اگر مدتهاست نخندیدهاید مصاحبه اخیر برنامه پرگار بیبیسی فارسی با طاهری ، بنیانگذار عرفان حلقه را مشاهده کنید! جماعت رمال همیشه بامزه هستند! فقط باید بگذاری حرف بزنند تا هم بشناسیدشان و هم به بهره هوشی دنبال کنندگان شان پی…
🔻پیرو مصاحبه اخیر بیبیسی فارسی با طاهری بنیانگذار عرفان حلقه
عنوان مقاله « فرادرمانی یا حلقهٔ شبهعلم و خرافات بر گردن عرفان»
←دکتر کیارش آرامش
این نوشتار بر آن است که نشان دهد که ادعاهای مکتب «عرفان حلقه» در زمینههای علمی و پزشکی، در زمرهٔ شبهعلم اند و بهرهای از اعتبار علمی ندارند.
🔖 https://telegra.ph/فرادرمانی-یا-حلقه%E2%80%8Cی-شبه%E2%80%8Cعلم-و-خرافات-بر-گردن-عرفان-01-05
#نقد_عرفان_حلقه (۳۶)
➖➖➖➖
@borrhan
عنوان مقاله « فرادرمانی یا حلقهٔ شبهعلم و خرافات بر گردن عرفان»
←دکتر کیارش آرامش
این نوشتار بر آن است که نشان دهد که ادعاهای مکتب «عرفان حلقه» در زمینههای علمی و پزشکی، در زمرهٔ شبهعلم اند و بهرهای از اعتبار علمی ندارند.
🔖 https://telegra.ph/فرادرمانی-یا-حلقه%E2%80%8Cی-شبه%E2%80%8Cعلم-و-خرافات-بر-گردن-عرفان-01-05
#نقد_عرفان_حلقه (۳۶)
➖➖➖➖
@borrhan
Telegraph
فرادرمانی یا حلقهی شبهعلم و خرافات بر گردن عرفان
پیشگفتار این نوشتار برآن است که نشان دهد که ادعاهای مکتب «عرفان حلقه» در زمینههای علمی و پزشکی، در زمرهی شبهعلم اند. یعنی به نادرست ادعا میکنند که علمیاند ولی در واقع بهرهای از اعتبارعلمی ندارند. البته مکتب «عرفان حلقه» خود در حیطهی خرافات جای میگیرد.…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فاطمیه_خط_مقدم_شیعه
#فاطمیه_۱۴۰۱
#گزارش_خدمات
💫تشکر ویژه از شیعیان کانال های معظم💫
بابت همیاری ارزنده
آنچه تماشا می فرمایید بخش سخنرانی این مراسم می باشد
با تشکر ویژه از اعضای کانالهای
👈 برهان
👈 شاگردان دکتر فریدونی
👈دینکلاس
گزیده ای از مراسم احیای شعائر ایام فاطمیه در کرج سال ۱۴۰۱ با سخنرانی دانشمند محترم آقای #دکتر_فریدونی
✅ #موضوع:
فضائل و مدح صدیقه کبری سلام الله علیها در قرآن
@dinclass
@shobahatadyan
@borrhan
#فاطمیه_۱۴۰۱
#گزارش_خدمات
💫تشکر ویژه از شیعیان کانال های معظم💫
بابت همیاری ارزنده
آنچه تماشا می فرمایید بخش سخنرانی این مراسم می باشد
با تشکر ویژه از اعضای کانالهای
👈 برهان
👈 شاگردان دکتر فریدونی
👈دینکلاس
گزیده ای از مراسم احیای شعائر ایام فاطمیه در کرج سال ۱۴۰۱ با سخنرانی دانشمند محترم آقای #دکتر_فریدونی
✅ #موضوع:
فضائل و مدح صدیقه کبری سلام الله علیها در قرآن
@dinclass
@shobahatadyan
@borrhan
#فتوحات (۴۳)
#روابط (۹۲)
🔻 مناسبات امیرالمومنین علیهالسلام با خلفا و موضع آن حضرت در قبال فتوحات
←پاسخ به یکی از متداولترین سوالات ارسالی کاربران برای تیم برهان
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
همان طور که می دانید یکی از وقایع تاریخی که در ابعاد گوناگون مورد توجه برخی از افراد از جمله نظریه پردازان #وحدت_اسلامی قرار دارد ، فتوحات اسلامی در عصر خلفا (به ویژه خلافت عمر بن خطاب) است ، و عدهای با ادعای حمایت حضرت امیر علیه السلام از فتوحات در صدد یکی ساختن اهداف و انگیزههای طرفین این مناسبات دارند!
🔚 بنا بر دیدگاه شیعه ، پیشوایان حق ، ←شرکت در این فتوحات(سرچ #جهاد_ابتدائی) را جایز نمیدانستند و حتی ←خود فتوحات را به مصلحت اسلام و مسلمانان نمیدیدند...
و از طرفی پرواضح است که وقتی اهل بیت علیهمالسلام ←اصل مسالهٔ خلافت خلفا را قبول نداشته باشند، به طریق اولی، سیاست و حکومت و جنگهای آنان را هم قبول نخواهند داشت.
لذا هر چند خلفا به دلایل مختلف میخواستند که امیرالمؤمنین علیهالسلام با آنان همراه باشد ، اما خود آن حضرت از آن امتناع میورزیدند.
لذاست که امیرالمؤمنین علیه السلام هیچ پُستی را از هیچ یک از خلفا نمیپذیرند ، نه فرماندهی جنگ و نه حکومت یک استان و نه امارة الحاج و نه ....
زیرا قبول یکی از این پست ها به معنی صرفنظر کردن ایشان از حق مسلّم خویش است.
به عنوان نمونه :
در جریان جنگ قادسیه که مبارزین مسلمان از عمَر طلب کمک نمودند... خلیفه از امام علیهالسلام خواست که به عنوان فرماندهٔ جنگ به سوی جبهه جنگ با ایرانیان حرکت کند ولی امام نپذیرفتند؛ (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۷۸-۷۹ ؛ فتوح البلدان ص۲۶۴)
از این رو خلیفه سعد بن ابی وقاص را اعزام کرد (مروج الذهب ج۲ ص۳۰۹)
#باید_بدانیم : مشاورههای نظامی آن حضرت به خلفا ، تنها محدود به 3 مورد بوده و از دقت در محتوای آن ، علت ارائه این مشورت ها به خوبی آشکار میگردد و ثابت میشود که هیچ ربطی به شخص «خلیفه» یا «اصل فتوحات» نداشته است.
آنچه در این موارد برای امیرالمؤمنین علیهالسلام مهم بوده است ، ←جلوگیری از وقوع اشتباهاتی در این جنگهاست که میتوانسته به محو و نابودی کامل اسلام و در نتیجه غلبه کفار بر مسلمین و یا به هم خوردن امنیت مدینه و بروز هرج و مرج و قتل مردمان و به قهقرا رفتن جامعه اسلامی منتهی گردد.
🔚 بنا بر متون عامه در ۲۵ سال خلافتِ سه غاصب اول ، تنها در ۳ مورد نظامی به حضرت امیر علیهالسلام مراجعه گردید ؛ که در هیچ کدام از این سه موردِ منحصر به فرد نیز ، از امیرالمؤمنین علیهالسلام قبل از نظر خواهی عمومی یا خصوصیِ خلیفه با دیگران ، مراجعه انجام نشد!
- آنچه در منابع مخالفین آمده آنست که در زمان ابوبکر تنها یک مورد با حضرت امیر علیهالسلام در مسایل نظامی مشورت شد ، و پس از مشاوره با صحابه از ایشان نیز نظر خواهی شد! که آنهم مربوط میشود به مشاوره ابوبکر در سال اول خلافت خود با امیرالمؤمنین درباره جنگ با مردم کِنده، که آن حضرت فرمودند که بهتر است دیگران را بفرستند و خود در مدینه بماند!
- در زمان عمر نیز تنها دو مورد مراجعه خلیفه دوم به امیرالمؤمنین علیهالسلام در امور نظامی گزارش شده است؛ که در این مورد نیز سندها حاکی از استنکاف خلیفه دوم از مشاورههای امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
←امیرالمومنین به او فرمودند : شخصا به بیت المقدس نرود ولی عمر نپذیرفت!
←همچنین درباره عایدیِ عراق و سایر دیارِ فتوحات ، نظر امیرالمومنین علیه السلام بر تقسیم این غنایم در بین مقاتلین و مجاهدین همان دیار بود اما عمر نپذیرفت و عایدی را خزانه کرد و حقوق سالیانه و ماهیانه مقرر کرد! (تاریخ طبری ۶۰۸/۳ - ۲۰۹/۴)
✅🔚✅ تذکری مهم :
در شرایطی که حفظ امنیت مدینه و جلوگیری از نابودی ظاهری و کامل اسلام توسط کفار ، با موضعگیری و عملکرد خلیفه در جنگ ها ارتباط مستقیم و ناگسستنی پیدا میکند، حضرت علی علیهالسلام در این امور مداخله خواهند فرمود؛ اما از یاد نبریم که امیرالمؤمنین در شرایطی به ارائه گفتار خوب و سازنده درباره فتوحات میپردازند که خلیفه، مصمم به لشکرکشی گردیده و در واقع ، بدون مشورت و خودسرانه ، به اقدام نظامی دست زده است!
بدیهی است در چنین شرایطی که امکان جلوگیری از لشکرکشی وجود ندارد ، حکیمانه است که در برخی اقدامات ، اصلاحاتی صورت پذیرد ، تا آنچه قرار است اتفاق افتد و گریزی از آن نیست ، در نهایت به یک خطر و ضرر عظیم و بنیان افکن برای امنیت جامعه و مسلمین تبدیل نشود.
دلواپسی های حضرت امیر علیهالسلام تنها به همین معناست و هرگز دلیلی بر تأیید فتوحات محسوب نمیگردد.
در این مورد و برای درک بهتر چرایی مشاورههایی که حضرت امیر علیهالسلام به خلفا دادهاند ؛ کلیپ الحاقی استاد محمد دولتی را حتماً مشاهده فرمایید؛
▼↓▼↓ادامه↓▼↓▼
#روابط (۹۲)
🔻 مناسبات امیرالمومنین علیهالسلام با خلفا و موضع آن حضرت در قبال فتوحات
←پاسخ به یکی از متداولترین سوالات ارسالی کاربران برای تیم برهان
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
همان طور که می دانید یکی از وقایع تاریخی که در ابعاد گوناگون مورد توجه برخی از افراد از جمله نظریه پردازان #وحدت_اسلامی قرار دارد ، فتوحات اسلامی در عصر خلفا (به ویژه خلافت عمر بن خطاب) است ، و عدهای با ادعای حمایت حضرت امیر علیه السلام از فتوحات در صدد یکی ساختن اهداف و انگیزههای طرفین این مناسبات دارند!
🔚 بنا بر دیدگاه شیعه ، پیشوایان حق ، ←شرکت در این فتوحات(سرچ #جهاد_ابتدائی) را جایز نمیدانستند و حتی ←خود فتوحات را به مصلحت اسلام و مسلمانان نمیدیدند...
و از طرفی پرواضح است که وقتی اهل بیت علیهمالسلام ←اصل مسالهٔ خلافت خلفا را قبول نداشته باشند، به طریق اولی، سیاست و حکومت و جنگهای آنان را هم قبول نخواهند داشت.
لذا هر چند خلفا به دلایل مختلف میخواستند که امیرالمؤمنین علیهالسلام با آنان همراه باشد ، اما خود آن حضرت از آن امتناع میورزیدند.
لذاست که امیرالمؤمنین علیه السلام هیچ پُستی را از هیچ یک از خلفا نمیپذیرند ، نه فرماندهی جنگ و نه حکومت یک استان و نه امارة الحاج و نه ....
زیرا قبول یکی از این پست ها به معنی صرفنظر کردن ایشان از حق مسلّم خویش است.
به عنوان نمونه :
در جریان جنگ قادسیه که مبارزین مسلمان از عمَر طلب کمک نمودند... خلیفه از امام علیهالسلام خواست که به عنوان فرماندهٔ جنگ به سوی جبهه جنگ با ایرانیان حرکت کند ولی امام نپذیرفتند؛ (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۷۸-۷۹ ؛ فتوح البلدان ص۲۶۴)
از این رو خلیفه سعد بن ابی وقاص را اعزام کرد (مروج الذهب ج۲ ص۳۰۹)
#باید_بدانیم : مشاورههای نظامی آن حضرت به خلفا ، تنها محدود به 3 مورد بوده و از دقت در محتوای آن ، علت ارائه این مشورت ها به خوبی آشکار میگردد و ثابت میشود که هیچ ربطی به شخص «خلیفه» یا «اصل فتوحات» نداشته است.
آنچه در این موارد برای امیرالمؤمنین علیهالسلام مهم بوده است ، ←جلوگیری از وقوع اشتباهاتی در این جنگهاست که میتوانسته به محو و نابودی کامل اسلام و در نتیجه غلبه کفار بر مسلمین و یا به هم خوردن امنیت مدینه و بروز هرج و مرج و قتل مردمان و به قهقرا رفتن جامعه اسلامی منتهی گردد.
🔚 بنا بر متون عامه در ۲۵ سال خلافتِ سه غاصب اول ، تنها در ۳ مورد نظامی به حضرت امیر علیهالسلام مراجعه گردید ؛ که در هیچ کدام از این سه موردِ منحصر به فرد نیز ، از امیرالمؤمنین علیهالسلام قبل از نظر خواهی عمومی یا خصوصیِ خلیفه با دیگران ، مراجعه انجام نشد!
- آنچه در منابع مخالفین آمده آنست که در زمان ابوبکر تنها یک مورد با حضرت امیر علیهالسلام در مسایل نظامی مشورت شد ، و پس از مشاوره با صحابه از ایشان نیز نظر خواهی شد! که آنهم مربوط میشود به مشاوره ابوبکر در سال اول خلافت خود با امیرالمؤمنین درباره جنگ با مردم کِنده، که آن حضرت فرمودند که بهتر است دیگران را بفرستند و خود در مدینه بماند!
- در زمان عمر نیز تنها دو مورد مراجعه خلیفه دوم به امیرالمؤمنین علیهالسلام در امور نظامی گزارش شده است؛ که در این مورد نیز سندها حاکی از استنکاف خلیفه دوم از مشاورههای امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
←امیرالمومنین به او فرمودند : شخصا به بیت المقدس نرود ولی عمر نپذیرفت!
←همچنین درباره عایدیِ عراق و سایر دیارِ فتوحات ، نظر امیرالمومنین علیه السلام بر تقسیم این غنایم در بین مقاتلین و مجاهدین همان دیار بود اما عمر نپذیرفت و عایدی را خزانه کرد و حقوق سالیانه و ماهیانه مقرر کرد! (تاریخ طبری ۶۰۸/۳ - ۲۰۹/۴)
✅🔚✅ تذکری مهم :
در شرایطی که حفظ امنیت مدینه و جلوگیری از نابودی ظاهری و کامل اسلام توسط کفار ، با موضعگیری و عملکرد خلیفه در جنگ ها ارتباط مستقیم و ناگسستنی پیدا میکند، حضرت علی علیهالسلام در این امور مداخله خواهند فرمود؛ اما از یاد نبریم که امیرالمؤمنین در شرایطی به ارائه گفتار خوب و سازنده درباره فتوحات میپردازند که خلیفه، مصمم به لشکرکشی گردیده و در واقع ، بدون مشورت و خودسرانه ، به اقدام نظامی دست زده است!
بدیهی است در چنین شرایطی که امکان جلوگیری از لشکرکشی وجود ندارد ، حکیمانه است که در برخی اقدامات ، اصلاحاتی صورت پذیرد ، تا آنچه قرار است اتفاق افتد و گریزی از آن نیست ، در نهایت به یک خطر و ضرر عظیم و بنیان افکن برای امنیت جامعه و مسلمین تبدیل نشود.
دلواپسی های حضرت امیر علیهالسلام تنها به همین معناست و هرگز دلیلی بر تأیید فتوحات محسوب نمیگردد.
در این مورد و برای درک بهتر چرایی مشاورههایی که حضرت امیر علیهالسلام به خلفا دادهاند ؛ کلیپ الحاقی استاد محمد دولتی را حتماً مشاهده فرمایید؛
▼↓▼↓ادامه↓▼↓▼
Telegram
attach 📎
🔻به عبارت دیگر، تنها زمانی که خلفا آغاز به کشورگشایی کرده بودند و در ضمن این لشکر کشی ها ، حوادثی پیش آمد که دخالت امیرالمؤمنین علیه السلام - آن هم تنها در حد مشاوره - مانع قتل و غارت بیشتر و یا حافظ اساس اسلام و مسلمین بود شاهد اقداماتی از جانب آن حضرت میباشیم ، در حالی که انگیزه خلفا از این فتوحات و تلاش آنها برای جلب نظر امام علیهالسلام ، با انگیزههای آن حضرت کاملا متفاوت میباشد؛
←←نتیجه آنکه اگر امیرالمؤمنین علیهالسلام به خلیفه غاصب پیشنهاد میدهند که خود شخصاً در لشکر کشی شرکت نکند به خاطر تصمیمات نابخردانهٔ خلفا در مسائل مختلف از جمله مسائل نظامی است که موجب میشده تا جان خلیفه با حفظ ظاهری اسلام گره بخورد، و حضرت جهت مصون نگه داشتن اسلام از خطر محو و نابودی توسط کفار، چارهای جز ارائه رهنمودهای سودبخش و سرنوشتساز به خلیفه در این موضوع نداشتهاند.
←←در مقابل آن جا هم که بقای خلیفه و حیات او با بازگشت امت اسلام به دوران شرک و بت پرستی عجین گشته ، امیرالمؤمنین علیهالسلام هیچ ارزشی برای جان خلیفه قائل نبودهاند؛ چنانکه اسناد تاریخی نشان میدهد:
🔸«روزی عمر بن خطاب در میان جمع چنین گفت: اگر شما را به سوی آنچه آن را انکار میکنید (دوره جاهلیت و بت پرستی) بازگشت دهم ، چه خواهید کرد ؟
راوی میگوید: همگان ساکت بودند و خلیفه این جمله را سه بار تکرار کرد، در این شرایط امیرالمؤمنین به پاخاسته و فرمودند: ای عمر! در این صورت تو را توبه میدهیم و اگر توبه کردی ، از تو قبول میکنیم.
خلیفه گفت: و چنانچه توبه نکردم؟؟!!
امام علیهالسلام فرمودند: «در این صورت گردنت را خواهم زد»
(مناقب خوارزمی ح۱۰۰؛ ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻نتیجه آنکه↓↓↓↓↓
جمع میان این دو برخورد و موضع گیری های متفاوت امیرالمؤمنین علیهالسلام در این دو مورد ، نشان میدهد که در شرایط عادی ، جان خلیفه ، به تنهایی و تا آن زمان که با حفظ اسلام و امنیت مردمان گره نخورده باشد نه تنها هیچ اهمیتی برای آن حضرت ندارد ، بلکه بر عکس ، اگر موجبات ایجاد شرک و بت پرستی ، یعنی نابودی اسلام در جامعه را فراهم آورد، بیارزش و ستادنی نیز خواهد شد.
لذا رایزنیهای امام ، از جمله رایزنیهای نظامی آن حضرت علیهالسلام در دوران خلفا، که همانگونه که ذکر شد در هیچ کدام از این ۳ مورد نظر امیرالمؤمنین علیهالسلام اجرایی نشد ؛ نه دلیلی بر حسن روابط متقابل بوده و نه تأییدی بر عملکردهای نظامی آنان به شمار میآید؛ چه رسد به آن که بخواهیم آن را کوششی جهت تحکیم مبانی قدرت و حکومت غاصبین تلقی کنیم!
🔖 حتما مطالعه بفرمایید:
نگاهی آماری به مراجعات خلفا به امیرالمؤمنین علیهالسلام در طول ۲۵ سال
➖➖➖➖➖
@borrhan
←←نتیجه آنکه اگر امیرالمؤمنین علیهالسلام به خلیفه غاصب پیشنهاد میدهند که خود شخصاً در لشکر کشی شرکت نکند به خاطر تصمیمات نابخردانهٔ خلفا در مسائل مختلف از جمله مسائل نظامی است که موجب میشده تا جان خلیفه با حفظ ظاهری اسلام گره بخورد، و حضرت جهت مصون نگه داشتن اسلام از خطر محو و نابودی توسط کفار، چارهای جز ارائه رهنمودهای سودبخش و سرنوشتساز به خلیفه در این موضوع نداشتهاند.
←←در مقابل آن جا هم که بقای خلیفه و حیات او با بازگشت امت اسلام به دوران شرک و بت پرستی عجین گشته ، امیرالمؤمنین علیهالسلام هیچ ارزشی برای جان خلیفه قائل نبودهاند؛ چنانکه اسناد تاریخی نشان میدهد:
🔸«روزی عمر بن خطاب در میان جمع چنین گفت: اگر شما را به سوی آنچه آن را انکار میکنید (دوره جاهلیت و بت پرستی) بازگشت دهم ، چه خواهید کرد ؟
راوی میگوید: همگان ساکت بودند و خلیفه این جمله را سه بار تکرار کرد، در این شرایط امیرالمؤمنین به پاخاسته و فرمودند: ای عمر! در این صورت تو را توبه میدهیم و اگر توبه کردی ، از تو قبول میکنیم.
خلیفه گفت: و چنانچه توبه نکردم؟؟!!
امام علیهالسلام فرمودند: «در این صورت گردنت را خواهم زد»
(مناقب خوارزمی ح۱۰۰؛ ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻نتیجه آنکه↓↓↓↓↓
جمع میان این دو برخورد و موضع گیری های متفاوت امیرالمؤمنین علیهالسلام در این دو مورد ، نشان میدهد که در شرایط عادی ، جان خلیفه ، به تنهایی و تا آن زمان که با حفظ اسلام و امنیت مردمان گره نخورده باشد نه تنها هیچ اهمیتی برای آن حضرت ندارد ، بلکه بر عکس ، اگر موجبات ایجاد شرک و بت پرستی ، یعنی نابودی اسلام در جامعه را فراهم آورد، بیارزش و ستادنی نیز خواهد شد.
لذا رایزنیهای امام ، از جمله رایزنیهای نظامی آن حضرت علیهالسلام در دوران خلفا، که همانگونه که ذکر شد در هیچ کدام از این ۳ مورد نظر امیرالمؤمنین علیهالسلام اجرایی نشد ؛ نه دلیلی بر حسن روابط متقابل بوده و نه تأییدی بر عملکردهای نظامی آنان به شمار میآید؛ چه رسد به آن که بخواهیم آن را کوششی جهت تحکیم مبانی قدرت و حکومت غاصبین تلقی کنیم!
🔖 حتما مطالعه بفرمایید:
نگاهی آماری به مراجعات خلفا به امیرالمؤمنین علیهالسلام در طول ۲۵ سال
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فاطمیه_۱۴۰۱
#کرج
#گزارش_خدمات
⚜ و بکُم اخرَجنا اللّهُ من الذُلّ و فرّج عنا غمرات الکُروب ⚜
خدا ما را به وسیله شما از خواری در آورد و غم های غرق کننده را از ما زدود.
زیارت #جامعه_کبیره
ماجرای تیمسار ارتش در زمان جنگ تحمیلی ایران - عراق و #توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
#دکتر_حسین_فریدونی
@dinclass
@borrhan
#کرج
#گزارش_خدمات
⚜ و بکُم اخرَجنا اللّهُ من الذُلّ و فرّج عنا غمرات الکُروب ⚜
خدا ما را به وسیله شما از خواری در آورد و غم های غرق کننده را از ما زدود.
زیارت #جامعه_کبیره
ماجرای تیمسار ارتش در زمان جنگ تحمیلی ایران - عراق و #توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
#دکتر_حسین_فریدونی
@dinclass
@borrhan