[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف #نقد_شمس_تبریزی (۳۶) #نقد_عرفان_حلقه (۱۷) ❗️آثار تبعیت از شیخ در تصوف و عرفان های نوظهور ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ⁉️❔تا به حال فکر کرده اید که چرا مشایخ صوفیه و عرفان های نوظهور تاکید و اصرار شدیدی دارند که شخص حتما باید مرید و تسلیم آنها شود و تبعیت…
⚠️ انحرافات اخلاقی بزرگان تصوف
🔹صوفی مشهور عبد الرحمن جامی در کتاب «نفحات الانس» نقل میکند:
روزى خدمت مولانا شمس الدّين از مولانا شاهدى التماس كرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در ميان آورد. و فرمود كه: «او خواهر جانى مناست. (شمس) گفت: نازنين پسرى مىخواهم، فى الحال(مولوی) فرزند خود سلطان ولد را پيش آورد فرمود كه: «وى فرزند مناست. حاليا اگر قدرى شراب دست مىداد ذوقى مىكردم!
📔نفحات الانس جامی، ص۴۶۶ با تصحیح مهدی توحیدی پور
✍🏻مرحوم محمدطاهر قمی پس از بیان این ماجرا مینویسد: (در اسکن بخوانید)
پی نوشت: ۷/مهر روز بزرگداشت شمس تبریزی ؛ متأسفانه در کشور ما علاوه بر تبلیغات وسیع برای اقطاب صوفیه، برایشان آرامگاه نیز میسازند!! خداوند نگذرد از مسئولینی که این افراد را برای مردم بزک میکنند!!
🔗 در رابطه با شاهد بازی در تصوف چیزی شنیدهاید؟! کتاب (شاهد بازی در ادبیات فارسی) را حتما بخوانید تا با انحرافات بیشتر صوفیه در این زمینه آشنا شوید. کتاب معتبر و کم یابی است.
#نقد_شمس_تبریزی (۳۷)
@borrhan
🔹صوفی مشهور عبد الرحمن جامی در کتاب «نفحات الانس» نقل میکند:
روزى خدمت مولانا شمس الدّين از مولانا شاهدى التماس كرد. مولانا حرم خود را دست گرفته در ميان آورد. و فرمود كه: «او خواهر جانى مناست. (شمس) گفت: نازنين پسرى مىخواهم، فى الحال(مولوی) فرزند خود سلطان ولد را پيش آورد فرمود كه: «وى فرزند مناست. حاليا اگر قدرى شراب دست مىداد ذوقى مىكردم!
📔نفحات الانس جامی، ص۴۶۶ با تصحیح مهدی توحیدی پور
✍🏻مرحوم محمدطاهر قمی پس از بیان این ماجرا مینویسد: (در اسکن بخوانید)
پی نوشت: ۷/مهر روز بزرگداشت شمس تبریزی ؛ متأسفانه در کشور ما علاوه بر تبلیغات وسیع برای اقطاب صوفیه، برایشان آرامگاه نیز میسازند!! خداوند نگذرد از مسئولینی که این افراد را برای مردم بزک میکنند!!
🔗 در رابطه با شاهد بازی در تصوف چیزی شنیدهاید؟! کتاب (شاهد بازی در ادبیات فارسی) را حتما بخوانید تا با انحرافات بیشتر صوفیه در این زمینه آشنا شوید. کتاب معتبر و کم یابی است.
#نقد_شمس_تبریزی (۳۷)
@borrhan
🔻مذهب شمس
❗️شمس تبريزى و توسل به احاديث جعلى اهل سنت و فضيلت سازى براى خلفای سقیفه
شمس تبريزى میگوید: خداوند متعال با زبان عمر بن خطاب خلائق را مورد خطاب قرار میدهد: الحق ینطق علی لسان عمر!!
📕كتاب : مقالات شمس تبريزى
تأليف : شمس الدين محمد تبريزى
تصحيح و تعليق : محمد على موحد
صفحه : 148
📕كتاب : مناقب العارفين
تأليف : شمس الدين احمد الافلاكى العارفى
تصحيح و تعليق : تحسين يازيچى
جلد : 2 صفحه : 649
✅🔚احمد خوشنويس يكى از تصحيح كنندگان مقالات شمس ذيل اين روايت جعلى در پاورقى مينويسد:
2-از احاديث موضوعه(جعلی)است.
📔كتاب : مقالات شمس تبريزى
تأليف : شمس الدين محمد تبريزى
تصحيح و تعليق : احمد خوشنويس
صفحه : 67
#نقد_شمس_تبریزی (۳۸)
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۸۶)
@borrhan
❗️شمس تبريزى و توسل به احاديث جعلى اهل سنت و فضيلت سازى براى خلفای سقیفه
شمس تبريزى میگوید: خداوند متعال با زبان عمر بن خطاب خلائق را مورد خطاب قرار میدهد: الحق ینطق علی لسان عمر!!
📕كتاب : مقالات شمس تبريزى
تأليف : شمس الدين محمد تبريزى
تصحيح و تعليق : محمد على موحد
صفحه : 148
📕كتاب : مناقب العارفين
تأليف : شمس الدين احمد الافلاكى العارفى
تصحيح و تعليق : تحسين يازيچى
جلد : 2 صفحه : 649
✅🔚احمد خوشنويس يكى از تصحيح كنندگان مقالات شمس ذيل اين روايت جعلى در پاورقى مينويسد:
2-از احاديث موضوعه(جعلی)است.
📔كتاب : مقالات شمس تبريزى
تأليف : شمس الدين محمد تبريزى
تصحيح و تعليق : احمد خوشنويس
صفحه : 67
#نقد_شمس_تبریزی (۳۸)
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۸۶)
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔻مذهب شمس ❗️شمس تبريزى و توسل به احاديث جعلى اهل سنت و فضيلت سازى براى خلفای سقیفه شمس تبريزى میگوید: خداوند متعال با زبان عمر بن خطاب خلائق را مورد خطاب قرار میدهد: الحق ینطق علی لسان عمر!! 📕كتاب : مقالات شمس تبريزى تأليف : شمس الدين محمد تبريزى تصحيح…
به مناسب هفتم مهرماه/ روز بزرگداشت شمس تبریزی
❗️خداى شمس و مولوى همون خداى عمريه از آب در اومد! خدای شاب امرد (نوجوانی که هنوز موی صورتش در نیامده!!)
https://b2n.ir/95915
#نقد_شمس_تبریزی (۳۹)
#نقد_مولوی (۲۱۰) #تجسیم (۱۸۶)
#نقد_تصوف (۵۹۱)
@borrhan
❗️خداى شمس و مولوى همون خداى عمريه از آب در اومد! خدای شاب امرد (نوجوانی که هنوز موی صورتش در نیامده!!)
https://b2n.ir/95915
#نقد_شمس_تبریزی (۳۹)
#نقد_مولوی (۲۱۰) #تجسیم (۱۸۶)
#نقد_تصوف (۵۹۱)
@borrhan
#نقد_تصوف (۶۱۷)
#خواب (۱۱۸) #نقد_مولوی (۲۱۰)
#نقد_شمس_تبریزی (۴۰)
#علم_دین
✅ تصوف، مَلجأ سرخوردگان
←گزارشاتی جالب توجه و البته اسفبار از علمستیزی صوفیه!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍🏻 دکتر زرینکوب مینویسد:
«تصوف در واقع مَلجأ سرخوردگان بود. سرخوردگان از دنیا و سرخوردگان از علم. يوسف بن حسین رازی میگفت هم دنیا طغیان دارد و هم علم!!! نجات از طغيانِ علم به عبادت است و نجات از طغیان مال به زهد؛ در بین صوفیه کسانی بودند که در واقع از دنیا - از دنیای بی بند و بار خویش - به تصوف میگریختند. ابراهیم ادهم و ابوبکرشبلى امارت و حكومت را رها کردند و پناه به تصوف بردند. (البته فيه نظر) شقیق بلخی از مشغله تجارت و قيل و قال بازار به خانقاه صوفیه روی آورد. ابومحمد سنبکی از راهزنی توبه کرد و در زی صوفیه در آمد.* شیخ احمد ژنده پیل ( احمد جام ) از شرابخواری و تبهکاری خویش به تصوف گریخت. بعضی هم از علم و بحث و قیل و قال مدرسه سر میخوردهاند و پناه به خانقاه میآوردهاند. در واقع عدهای از صوفیه در آغاز کار اشتغال به علم و حدیث میداشتهاند و سپس از آن ملول میشدهاند و به ترك آن میپرداختهاند. یوسف بن ایوب همدانی در فقه و حدیث و خلاف و اصول در عصر خویش مُبَرز بود اما آنهمه را ترک کرد و دست به مجاهده و ریاضت زد. مجلس او در نظاميه مشحون بود از وعظ و زهد؛ ابو عبدالله ترمذی در حدیث تصنيفات داشت، با این حال اوقات خود را بیشتر مصروف احوال قلبی میکرد؛ ابوحمزه بغدادی فقیه بود و در بغداد و مدینه منبر میرفت. مع هذا غالبا در سیاحت بود و به شهرت و قبول فقیهان اعتنایی نداشت. ابوعلی ثقفی فقیه ومحدث بود و بعد از تمام مقامات و معارف دست شست و به تصوف گرائید. #ابوسعید_ابوالخیر هم نخست به درس و بحث علاقه تمام نشان داد، اما آخر از آن منصرف شد و گویند کتابهای خود را دفن کرد!!! غزالی در فقه و حدیث و کلام و فلسفه سرآمد بود، با این حال از آنهمه سرخورده شد و آرامش قلبی را در تصوف جست. در بین صوفیه کسانی از مشایخ بودند که حتی سواد نداشتند و این را هم عیب نمیشمردند!!! ابوعلی سیاه از مشایخ قدیم، اُمیّ بود، نه چیزی میتوانست نوشت نه چیزی میتوانست خواند!!! شمس تبریزی و صلاح الدین زرکوب از مشایخ مولویه هم هر دو بیسواد بودند، و صلاح الدين حتى به لفظ درست سخن نمیگفت!!! شیخ داود کبیر از مشایخ شاذلیه نوشتن و خواندن نمیدانست. نزد بعضی از صوفیه اشتغال به علم حجاب راه بود، در احوال عدهای از مشایخ هست که دفاتر و أمالی حدیث را شستهاند و در خاك کردهاند!!! در گفت و شنودی که گویند بین شمس تبريزی و مولوی در آغاز آشنایی روی داد، مشهور است که شمس هم به این نکته اشارت داشت.ابوبکر شبلی علم خِرق را در مقابل علم وَرق عرضه میکرد! و از ابن مسروق نقل است که خواب دید کثرت اشتغال او به حدیث سبب محروم ماندنش از مائدهای شده که پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در روز قیامت برای صوفیه ترتیب داده بود. طعنی هم که صوفیه در باب عبدالرزاق صنعانی - محدث نام آور قدیم - دارند از این باب است. و از همین روست که بعضی از صوفیه وقتی در مجلسی سخن از "حدثنا واخبرنا" که شیوه اهل حدیث بود میشنیدند، بر میآشفتند و فریاد میزدند که "تا چند از ین حدثنا و أخبرنا؟! يك تن نیست که سخن از حدثنی قلبي عن ربی بگوید؟" و آنجا که صوفیه علم خویش را ورای علم اهل مدرسه میدیدهاند و دفتر خویش را از سواد و حرف عاری میشمردهاند اینجاست، و اینهمه از اسرار صوفیه به شمار میآید.»
📙 ارزش میراث صوفیه، ص ٢٠۶ _ ٢٠٨
(*) : وی از راهزنی چیزی عایدش نشده، به راهزنی دین و ایمان روی آورده، که اگر اموال مردم را میربود امید توبه داشت، اما بدعت نهادن و نشر آن، توبه ندارد.
✅ خلاصهٔ کلام دکتر زرینکوب بدون تعارف این است که: هرکس در زندگیاش چیزی نشده و به جایی نرسیده و هنری نداشته، آمده در خانقاه و بعد دُکانی گشوده که متاعش دروغ و تزویر و کفر و شرک بوده و عدهای لامذهب و بیعقل نیز مشتری این دُکانها شدهاند. آیا دانش آموز دورههای ابتدایی میپذیرد که معلمش خواندن و نوشتن نداند؟! آیا چنین شخصی را به معلمی میپذیرد و باز به کلاسش میرود؟! آیا کتابهای خود را میسوزانَد یا دفن کند؟!
حال چه بگوئیم وقتی صوفیه از مُشتی بیسواد و بیعقل و بیهنر که تنها هنرشان بیسوادی و تَوهُم و دروغ و نقل خواب و مکاشفه و بَردگی شیطان بوده، تجلیلها به عمل آوردهاند و مقاماتی برایشان تراشیدهاند و بلکه مطیع محضشان شدهاند!!! باید گریست به حال جماعتی که این طایفه را مؤمن و مسلمان میدانند! کسانی که نوشتن و خواندن و حتی مکالمه عادی و متعارف نمیدانستند، ادعای "حدثنی قلبي عن ربي" داشتهاند و بیپرده میگفتهاند بر ما وحی میشود!!! آری وحی بوده، اما از نوعِ "إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِم."
➖➖➖➖
@borrhan
#خواب (۱۱۸) #نقد_مولوی (۲۱۰)
#نقد_شمس_تبریزی (۴۰)
#علم_دین
✅ تصوف، مَلجأ سرخوردگان
←گزارشاتی جالب توجه و البته اسفبار از علمستیزی صوفیه!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍🏻 دکتر زرینکوب مینویسد:
«تصوف در واقع مَلجأ سرخوردگان بود. سرخوردگان از دنیا و سرخوردگان از علم. يوسف بن حسین رازی میگفت هم دنیا طغیان دارد و هم علم!!! نجات از طغيانِ علم به عبادت است و نجات از طغیان مال به زهد؛ در بین صوفیه کسانی بودند که در واقع از دنیا - از دنیای بی بند و بار خویش - به تصوف میگریختند. ابراهیم ادهم و ابوبکرشبلى امارت و حكومت را رها کردند و پناه به تصوف بردند. (البته فيه نظر) شقیق بلخی از مشغله تجارت و قيل و قال بازار به خانقاه صوفیه روی آورد. ابومحمد سنبکی از راهزنی توبه کرد و در زی صوفیه در آمد.* شیخ احمد ژنده پیل ( احمد جام ) از شرابخواری و تبهکاری خویش به تصوف گریخت. بعضی هم از علم و بحث و قیل و قال مدرسه سر میخوردهاند و پناه به خانقاه میآوردهاند. در واقع عدهای از صوفیه در آغاز کار اشتغال به علم و حدیث میداشتهاند و سپس از آن ملول میشدهاند و به ترك آن میپرداختهاند. یوسف بن ایوب همدانی در فقه و حدیث و خلاف و اصول در عصر خویش مُبَرز بود اما آنهمه را ترک کرد و دست به مجاهده و ریاضت زد. مجلس او در نظاميه مشحون بود از وعظ و زهد؛ ابو عبدالله ترمذی در حدیث تصنيفات داشت، با این حال اوقات خود را بیشتر مصروف احوال قلبی میکرد؛ ابوحمزه بغدادی فقیه بود و در بغداد و مدینه منبر میرفت. مع هذا غالبا در سیاحت بود و به شهرت و قبول فقیهان اعتنایی نداشت. ابوعلی ثقفی فقیه ومحدث بود و بعد از تمام مقامات و معارف دست شست و به تصوف گرائید. #ابوسعید_ابوالخیر هم نخست به درس و بحث علاقه تمام نشان داد، اما آخر از آن منصرف شد و گویند کتابهای خود را دفن کرد!!! غزالی در فقه و حدیث و کلام و فلسفه سرآمد بود، با این حال از آنهمه سرخورده شد و آرامش قلبی را در تصوف جست. در بین صوفیه کسانی از مشایخ بودند که حتی سواد نداشتند و این را هم عیب نمیشمردند!!! ابوعلی سیاه از مشایخ قدیم، اُمیّ بود، نه چیزی میتوانست نوشت نه چیزی میتوانست خواند!!! شمس تبریزی و صلاح الدین زرکوب از مشایخ مولویه هم هر دو بیسواد بودند، و صلاح الدين حتى به لفظ درست سخن نمیگفت!!! شیخ داود کبیر از مشایخ شاذلیه نوشتن و خواندن نمیدانست. نزد بعضی از صوفیه اشتغال به علم حجاب راه بود، در احوال عدهای از مشایخ هست که دفاتر و أمالی حدیث را شستهاند و در خاك کردهاند!!! در گفت و شنودی که گویند بین شمس تبريزی و مولوی در آغاز آشنایی روی داد، مشهور است که شمس هم به این نکته اشارت داشت.ابوبکر شبلی علم خِرق را در مقابل علم وَرق عرضه میکرد! و از ابن مسروق نقل است که خواب دید کثرت اشتغال او به حدیث سبب محروم ماندنش از مائدهای شده که پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در روز قیامت برای صوفیه ترتیب داده بود. طعنی هم که صوفیه در باب عبدالرزاق صنعانی - محدث نام آور قدیم - دارند از این باب است. و از همین روست که بعضی از صوفیه وقتی در مجلسی سخن از "حدثنا واخبرنا" که شیوه اهل حدیث بود میشنیدند، بر میآشفتند و فریاد میزدند که "تا چند از ین حدثنا و أخبرنا؟! يك تن نیست که سخن از حدثنی قلبي عن ربی بگوید؟" و آنجا که صوفیه علم خویش را ورای علم اهل مدرسه میدیدهاند و دفتر خویش را از سواد و حرف عاری میشمردهاند اینجاست، و اینهمه از اسرار صوفیه به شمار میآید.»
📙 ارزش میراث صوفیه، ص ٢٠۶ _ ٢٠٨
(*) : وی از راهزنی چیزی عایدش نشده، به راهزنی دین و ایمان روی آورده، که اگر اموال مردم را میربود امید توبه داشت، اما بدعت نهادن و نشر آن، توبه ندارد.
✅ خلاصهٔ کلام دکتر زرینکوب بدون تعارف این است که: هرکس در زندگیاش چیزی نشده و به جایی نرسیده و هنری نداشته، آمده در خانقاه و بعد دُکانی گشوده که متاعش دروغ و تزویر و کفر و شرک بوده و عدهای لامذهب و بیعقل نیز مشتری این دُکانها شدهاند. آیا دانش آموز دورههای ابتدایی میپذیرد که معلمش خواندن و نوشتن نداند؟! آیا چنین شخصی را به معلمی میپذیرد و باز به کلاسش میرود؟! آیا کتابهای خود را میسوزانَد یا دفن کند؟!
حال چه بگوئیم وقتی صوفیه از مُشتی بیسواد و بیعقل و بیهنر که تنها هنرشان بیسوادی و تَوهُم و دروغ و نقل خواب و مکاشفه و بَردگی شیطان بوده، تجلیلها به عمل آوردهاند و مقاماتی برایشان تراشیدهاند و بلکه مطیع محضشان شدهاند!!! باید گریست به حال جماعتی که این طایفه را مؤمن و مسلمان میدانند! کسانی که نوشتن و خواندن و حتی مکالمه عادی و متعارف نمیدانستند، ادعای "حدثنی قلبي عن ربي" داشتهاند و بیپرده میگفتهاند بر ما وحی میشود!!! آری وحی بوده، اما از نوعِ "إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِم."
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM