[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
⁉️در روز جمعه سوم ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۱۵ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

امروز سومین و آخرین روزی است که امیرمؤمنان علیه السلام به جمع آوری قرآن 📖 مشغول‌اند ؛

آن حضرت قرآن را به ترتیب نزول ، همراه با مطالبی حاوی شأن نزول ، تفسیر و تأویل ، زمان نزول ، ناسخ و منسوخ ، محکم و متشابه و... تدوین می‌نمایند ؛

در پایان این روز پر ماجرا , این گردآوری نیز به اتمام خواهد رسید ؛ اکنون این یادگار نبوت ، از گزند تغییر ، تحریف و نسیان در امان است؛

❗️ اینک , اولین نمازجمعه , با امامت ابوبکر صورت می‌گیرد ؛

آن گروهی که به نشانه اعتراض در خانه مولا تحصن کرده بودند , امروز نیز به خانه آن حضرت علیه السلام می آیند و از شرکت در نمازی که در مسجدالنبی تشکیل شده است , امتناع می‌کنند؛
بار دیگر #قنفذ , با گروهی راهی می‌شود تا متخلفان را برای بیعت با ابوبکر فراخواند ؛ ولی آنان از خروج امتناع می‌کنند ؛
قنفذ خود در کنار خانه می‌ایستد و فردی را به سوی خلیفه روانه می‌کند تا کسب تکلیف نماید .
این بار عمر ، به همراه گروه زیادی از انصار و عده ی کمی از مهاجران به سوی خانه امیرالمومنین علیه السلام حرکت می‌کنند ؛
خالد بن ولید از مهاجران و اُسَید بن حُضَیر (نقیب قبیله اوس) ، محمد بن مَسلَمَه و....از انصار ، عمَر را همراهی می‌کنند؛
آنان پس از رسیدن به خانهٔ امیرمومنان علیه السلام ، با فریاد و سروصدا تهدید را آغاز می‌کنند و از متحصنان می‌خواهند که خارج شده و بیعت کنند.
در این میان چند نفری از جمله «زید بن أسلم»هیزم می آورند و تهدید به آت‍🔥‍ش زدن خانه , جدی تر می‌شود!

از میان تحصن کنندگان , زبیر با شمشیر خارج می‌شود , عده ای بر سر او می‌ریزند و دستش را می‌گیرند و شمشیر وی را با کوبیدن به سنگ می‌شکنند .(۱) … مهاجمان به خانه وارد می‌شوند و تمامی تحصن کنندگان را به زور تا مسجد می‌کشانند و از آنان بیعت می‌گیرند!!!

🔰 در این میان امیرمؤمنان که قسم یاد کرده اند تا قرآن 📖 را جمع نکنند , از خانه خارج نشوند , هم چنان در منزل باقی می‌مانند و مهاجمان نیز با توجه به تهدید صدیقه کبری سلام الله علیها به انجام نفرین , اقدام بیشتری برای گرفتن بیعت از مولا انجام نمی‌دهند (۲) ؛

اهل سقیفه به سخن می آیند:
✖️علی یک نفر است , به بیعت او احتیاجی نیست !

…اما در این هجوم , به شدت حرمت بیت علوی می‌شکند و بیت فاطمی تا مرز سوختن در آتش جلو می‌رود...(۳)

🟩▫️ در پایان روز , پس از اتمام جمع آوری قرآن , امیرمؤمنان علیه السلام به جهت اتمام حجت , به خانهٔ تک تک مهاجران و انصار می‌روند و خاندان وحی علیهم السلام نیز همگی , ایشان را همراهی می‌کنند؛

حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها سوار بر مَركَب و حسنین علیهما السلام , دست در دستان امیرالمؤمنین علیه السلام .

عده ای بهانه می آورند , برخی سکوت اختیار می‌کنند و دسته ای بیشرمانه می‌گویند:
✖️اگر این سخنان را زودتر می‌شنیدیم , با شما بیعت می‌کردیم!

دروغ پردازیهای سقیفه گران و تهدیدات آنان  , در بی اثر کردنِ یاری طلبی شبانه اهل بیت علیهم‌السلام نقش مهمی ایفا کرده است.(۴)

--------------------

1⃣ تاریخ طبری , ۲۰۳/۳(ر.ک: تصویر الحاقی)
2⃣ السقیفه و الفدک , جوهری و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۵۷/۲ و بحارالانوار ۳۲۲/۲۸
3⃣ این هجوم نیز ، با هجومی که منتهی به آتش زدن خانهٔ حضرت زهرا سلام الله علیها و لطمه به ایشان شد ، فرق دارد.
4⃣اسرار آل محمد ص۶۳۰ ؛ بحارالانوار ۲۱۲،۲۱۳/۲۷

@borrhan
عمر بن خطاب و استاندارانش

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه‌، در آغاز افرادی مانند #ابوهریره ، #قنفذ ، #مغیرة بن شعبه ، #ابوعبیده جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره می‌گماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱)

البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون #عمروعاص ، یزید بن ابوسفیان و برادرش #معاویه که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد می‌کردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت می‌کرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان می‌خرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲)

از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونه‌ای بی‌سابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرط‌های خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانه‌ای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب می‌خوردند.(۴)

قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیت‌المال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت می‌گرفتند به سرعت عوض می‌شدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد.

برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیه‌السلام را داشتند‌ ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده می‌شدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچ‌گاه مناصب دولتی نمی‌رسیدند.
برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمی‌نهد. او گفته است که نمی‌خواهد او‌ و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶)
علت این قبیل توجیهات آن بود که ابی‌بن‌کعب از هواداران امیرمؤمنان علیه‌السلام بود و عمر نیز نمی‌خواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابی‌بن‌کعب که زبان نترسی داشت و #تقیه را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیه‌السلام از دست داد.

رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکس‌العمل متقابل می‌شد. برای مثال #عمروعاص که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمن‌گاه‌شان را نمی‌پوشانید، در مکه می‌گشتند و بر گردن‌شان کیسه‌ای از خرما بود که می‌فروختند، پاسخ شنید:
اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و‌ پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» می‌خواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد.

خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع می‌گرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفت‌های ضمنی همین عمروعاص در نامه‌ای چنین نوشت:
« از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کرده‌ای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی‌!....»(۹)

❗️به نظر می‌رسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲)
عمر به شخص #معاویه توجه ویژه‌ای داشت.
عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب می‌نامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام می‌دید ، هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌داد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمی‌کرد.(۱۴)



۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی)
۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و ....
۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴
۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴
۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود #معاویه و #قنفذ بودند!
۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳
۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴
۸- انساب الاشراف ۳۷۰/۱۰
۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲

* «زاده حنتمه»

[1⃣]
[ کانال برهان ]
◼️ سیّد حمیری متوفای ۱۷۳ هجری قمری، از شُعَرای بزرگ شیعه و معاصر امام صادق عليه السّلام، در مصيبت حضرت زهرا سلام الله علیها، سروده: ضُرِبَتْ وَ اهْتُضِمَتْ مِنْ حَقِّهَا وَ أُذِيقَتْ بَعْدَهُ طَعْمَ السّلعِ قَطَعَ اللهُ يَدَيْ ضَارِبِهَا وَ يَدَ الرَّاضِي…
🔻سخن از فضای شعر و انشاد یک نظم حماسی بسیار است لکن مختصرا به عنوان مقدمه عرض می‌شود:

• شکل گیری یک فضای شعری که تبیین کننده یک موضوع خاص واقعی و تاریخیست وابسته به تحقق و شهرت و اعلان عمومی آن موضوع واقعیست. تا وقتی آن مسئله خارجیه به شهرت و اطلاع عمومی نرسد به صورت گسترده و وسیع به آئینه شعر در نمی‌آید لذا قالب شعری بیان کننده یک فضای فکری ثابت است که مطابقت دارد با یک موضوع واقعی مانند قضیه #شهادت حضرت زهرا علیها السلام و فائده مستندات این چنینی مانند الغدیر بر عالمان و اهل فنّ پوشیده نیست، قرب عهد شعراء به عصر معصومین بیانگر شهرت قضیه خارجیه است.

🔴 ابومحمد طلحة بن عبید الله العونی الغسّانی م ۳۵۰ ق از جمله شعرایی است که در وصف مظلومیت صدیقه کبری علیها السلام اشعار بسیار سروده مانند:

°ضرباها فاثّر السوط منها...
°انتم قتلتم جنین فاطمة...
°و قنّعها بالسوط مولاه
قنفذ
°لیحرق بیتا بناه الاله...
°قتلوا فی بطنها خیر مامول...
°و اتوا بالنار کیما یحرقوا...


📔مثالب النواصب مخطوط | ناصریه

• و اشعار دیگری که علی الاختصار فقط به بعضی مصرع ها اشاره شد.

#قدمت_فاطمیه (۲۳)
#احراق (۵۱) #قنفذ
#حضرت_محسن (۱۲۰)
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔻سخن از فضای شعر و انشاد یک نظم حماسی بسیار است لکن مختصرا به عنوان مقدمه عرض می‌شود: • شکل گیری یک فضای شعری که تبیین کننده یک موضوع خاص واقعی و تاریخیست وابسته به تحقق و شهرت و اعلان عمومی آن موضوع واقعیست. تا وقتی آن مسئله خارجیه به شهرت و اطلاع عمومی…
ارائة نقلی کهن مبنی بر قدمت اعتقاد به ماجرای #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و مظلومیت ایشان در باور شیعی

در کتاب المقالات منسوب به "ابوعلی الجبائی" از عالمان اهل سنت خلفاء در قرن سوم چنین آمده است:

«شیعیان بر اساس گزارشاتی که توسط افراد مورد اعتماد به ایشان رسیده اینگونه روایت کرده‌اند: ابوبکر [آن خلیفه غاصب]، #فدک را از حضرت گرفت و پس از غصب فدک حضرت فاطمه سلام الله علیها خارج شدند و در مسجد میان مهاجرین و انصار به ایراد خطبه پرداختند و ایشان به حال حضرت گریستند لکن حضرت را در بازستاندن حق خود یاری نکردند.
و ایضا به این اعتقاد شیعیان اشاره کرده است که
#قنفذ [لعنه الله] از ماموران ابوبکر هنگام خروج آن حضرت از مسجد به ایشان لگد زد و حضرت را میان در و دیوار منزل قرار داد که در نتیجه منجر به سقط جنین حضرت یعنی حضرت محسن سلام الله علیهما شد‌.»


📖 كتاب المقالات، المنسوب إلى أبي علي الجبّائي (ت ۳۰۳ ق)، ص۱۵۰، طبعة تركيا.


#قدمت_فاطمیه (۲۴)
#حضرت_محسن (۱۲۲)
#خطبه_فدکیه (۵۰)
@borrhan
#شهادت حضرت زهرا (۳۰۳)
#حضرت_محسن (۱۲۹) #اسناد_غضب (۸۰)
#عیادت_شیخین (۱۵) #قدمت_فاطمیه (۴۰)

روايات دال بر شهادت حضرت صديقه طاهره(﮼سلام‌الله‌علیها) در كتب شيعه [با سند صحيح]

- روایت صحیحهٔ ابوبصیر

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

محمد بن جریر بن رستم طبری متوفای بعد از ۳۹۰ هجری نقل میکند:

✍️ خبر وفاتها و دفنها و ما جرى لأمير المؤمنين (صلوات اللّه عليه) مع القوم‌

43/ 43- حَدَّثَنِي أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، قَالَ: حَدَّثَنِي‌[2] أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامِ بْنِ سُهَيْلٍ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: رَوَى أَحْمَدُ ابْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْبَرْقِيِّ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ الْقُمِّيِّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نَجْرَانَ‌[3]، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ، عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ:

وَلَدَتْ فَاطِمَةُ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) فِي جُمَادَى الْآخِرَةِ، يَوْمَ الْعِشْرِينَ مِنْهُ، سَنَةَ خَمْسٍ وَ أَرْبَعِينَ مِنْ مَوْلِدِ[4] النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ).
وَ أَقَامَتْ بِمَكَّةَ ثَمَانَ سِنِينَ، وَ بِالْمَدِينَةِ عَشْرَ سِنِينَ، وَ بَعْدَ وَفَاةِ أَبِيهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً.
وَ قُبِضَتْ فِي جُمَادَى الْآخِرَةِ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِثَلَاثٍ خَلَوْنَ مِنْهُ، سَنَةَ إِحْدَى عَشْرَةَ مِنَ الْهِجْرَةِ.
وَ كَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ‌[5] بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذَلِكَ مَرَضاً شَدِيداً، وَ لَمْ تَدَعْ أَحَداً مِمَّنْ آذَاهَا يَدْخُلُ عَلَيْهَا.
وَ كَانَ الرَّجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) سَأَلَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَشْفَعَ لَهُمَا إِلَيْهَا[6]، فَسَأَلَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)فَأَجَابَتْ، فَلَمَّا دَخَلَا عَلَيْهَا قَالا لَهَا: كَيْفَ أَنْتِ يَابِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ؟
قَالَتْ: بِخَيْرٍ بِحَمْدِ اللَّهِ.
ثُمَّ قَالَتْ لَهُمَا: مَا سَمِعْتُمَا النَّبِيَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ»؟ قَالا: بَلَى.
قَالَتْ: فَوَ اللَّهِ، لَقَدْ آذَيْتُمَانِي.
قَالَ: فَخَرَجَا مِنْ عِنْدِهَا وَ هِيَ سَاخِطَةٌ عَلَيْهِمَا
[1].


امام صادق (﮼عليه‌السلام)فرمودند: فاطمه(﮼سلام‌الله‌علیها) در روز بیستم جمادی الآخرة (جمادى الثانية)، چهل و پنج سال بعد از ولادت پیامبر﴿ ﮼صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ﴾ متولد شد. و هشت سال در مکه و ده سال در مدینه اقامت فرمود و بعد از وفات پدرش رسول خدا﴿ ﮼صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ﴾ هفتاد و پنج روز زنده ماند.
در روز سه شنبه سوم جمادى الآخرة (جمادى الثانية) سال یازده هجری از دنیا مفارقت کرد
و سبب وفات ایشان این بود که #قنفذ غلام عمر ایشان را به دستور عُمَربن الخطاب با غلاف شمشیر زد به خاطر آن ضربه حضرت محسن(﮼عليه‌السلام)سقط شد و ایشان نیز به شدت مریض شدند
و به هیچ یک از آنان که ایشان را اذیت کردند اجازه عیادت ندادند و دو مرد از صحابه﴿ابوبکر و عمر﴾ از امیرالمؤمنین(﮼عليه‌السلام) درخواست
کردند که پیش فاطمه زهرا (﮼سلام‌الله‌علیها) بروند و برای آن دو از حضرت زهرا(﮼سلام‌الله‌علیها) اذن ورود بگیرد. امیر المؤمنین(﮼عليه‌السلام) از حضرت زهرا (﮼سلام‌الله‌علیها) برای آن دو نفر اذن ورود خواستند و ایشان جواب مثبت دادند به احترام امیر المؤمنین(﮼عليه‌السلام). زمانی که پیش آن بانو آمدند به ایشان عرض کردند : حالت چطور است ای دختر رسول خدا ؟
آن حضرت فرمود: الحمد الله خوب است؛ سپس به آن دو فرمود: آیا نشنیدید ﴿ ﮼صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ﴾ فرمودند: فاطمه پاره ی وجود من است و کسی که او را اذیت کند مرا آزرده و کسی که مرا اذیت کند خدا را آزرده است؟
آن دو مرد گفتند ،بله سپس آن بانو فرمودند: به خدا قسم قطعا شما دو نفر مرا اذیت کردید
امام صادق(﮼عليه‌السلام) فرمودند: آن دو مرد از نزد فاطمه زهرا(﮼سلام‌الله‌علیها) خارج شدند در حالیکه فاطمه زهرا(﮼سلام‌الله‌علیها) از دست آن دو غضب آلود بوده.


📕نام کتاب : دلائل الإمامة - ط مؤسسة البعثة نویسنده : الطبري‌ الصغير، محمد بن جرير  جلد : 1  صفحه : 134

اسکن کتاب:B2n.ir/z06594

http://lib.eshia.ir/15165/1/134

📜اسکن نسخه خطی [صفحه 20 از نسخه]دلائل الإمامة↓

اسکن صفحه:B2n.ir/h85243

+ تصحیح علما بر روایت

@borrhan
#شهادت حضرت زهرا #اسناد_غضب
#قدمت_فاطمیه #پیشگویی
#حضرت_محسن #مقتل_مادر

⁉️چرا شیعه می‌گوید :
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؟؟


#قسمت_دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔻منطق شیعیان در به کارگیري واژه «شهادت» برای اشاره به درگذشت حضرت زهراعلیه‌السلام، بر چهار دیدگاه تاریخی به هم پیوسته استوار میباشد.

در قسمت اول اولین باور تاریخی با عنوان «حضرت زهرا علیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شده‌اند.» بررسی شد؛

     ┏━━━━━━
🔸🔸باور تاریخی دوم 

←«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است»→ 


1⃣ برخی نمونه ها: 

سند شماره 1 

قاضی نعمان مغربی (متوفّاي 363) 
در کتاب «دعائم الإسلام» (ج1 ص232 چاپ: مؤسسۀ آل‌البیت علیهم السلام، قم ) از امام صادق علیه السلام روایتی نقل میکند که از تأمل در مضامین آن میتوان به شدت جراحتهاي وارد شده به حضرت زهراعلیهالسلام پی برد: 

عنْ أبِی عبداللهِ جعفَرِبنِ محمد الصادقِ علیه‌السلام عنْ أبِیه علیه‌السلام: قال: إنَّ رسولَ اللهِ صلّی الله علیه وآله أسرَّ إلی فاطمۀَ علیهالسلام أنَّها أولی (أولُ) منْ یلْحقُ بِه منْ أهلِ  گبـیته فَلَما قُبِض و نالَها منْ الْقَومِ ما نالَها لَزِمت الْفراش و نَحلَ جِسمها و ذاب لَحمها و صارت کَالْخَیال.ِ 

#ترجمه : از امام صادق از پدرش علیهمالسلام که فرمود:
رسول خدا صلّی الله علیه وآله به فاطمه علیهالسلام محرمانه فرمود که وي نخستین شخص از اهل بیت اوست که به ایشان میپیوندد. بعد، وقتی آن حضرت صلّی الله علیه وآله رحلت فرمود و از طرف جماعت به آن بانو آن آسیبها رسید، در بستر افتاد و جسمش ضعیف گشت و گوشت [بدن] وي آب شد (به تدریج لاغر شد) و مانند شَبحی گردید. 

سند شماره 2 

در کتاب «دلائل الإمامه» (طبع قدیم: ص 45 / طبع جدید: ص ،134 چاپ: مؤسسه بعثت، قم ) نوشته محمد بن جریر طبري [سوم] (۱)
امامی صغیر (۲) متوفّاي بعد از390 (۳) ؛ از امام صادق علیه‌السلام نقل میکند که آن حضرت‌ فرمودند:
 
أنَّ قُنْفُذاً مولی عمرَ لَکَزَها بِنَعلِ السیف بِأمرِه، فَأسقَطَت محسناً و مرِضَت منْ و کانَ سبب وفاتها ذلک مرَضاً شَدیداً...

#ترجمه : و دلیل وفات آن بانو این بود که #قنفذ ـ غلام عمر ـ به دستور او با نعل شمشیر (آهنی که انتهاي غلاف شمشیر است) بر آن بانو به شدت ضربه‌اي زد؛ لذا محسن را سقط نمود و از این جهت، به سختی بیمار شد..

سند شماره 3 

عماد الدین طبري (زنده در سال 697)  در کتاب «کامل السقیفه» مشهور به: «کامل بهائی»(۴) ج1 ص312 چاپ المکتبۀ المرتضویه تهران نقل میکند: 

عقیل در فرداي تدفین شبانه و مخفیانه حضرت زهراعلیهالسلام، خطاب به عمر بن خطّاب چنین گفت: 

و أنْتُم و اللهِ لَأشَد الناسِ حسداً و أقْدم عداوةً لرَسولِ اللهِ و أهلِ بیته، ضَرَبتُموها بِالْأمسِ و خَرَجت منْ الدنْیا و ظَهرُها بِدمٍ و هی غَیرُ راضیۀٍ عنْکُما. 

#ترجمه : سوگند به خدا! رشک شما به پیامبرخدا و خاندانش از همه بیشتر و دشمنی شما با او از همه پیشتر است. دیروز او (=حضرت زهراعلیهالسلام) را زدید و در حالی از دنیا رفت که خون از پشت [و پهلوي] او میرفت و او از شما دو نفر ناراضی بود. 

پی‌نوشت:
۱- ر. ك: تنقیح المقال ج2؛ معجم رجال الحدیث ج15؛ الذریعه ج8
۲ـ رجالی نام آور، مرحوم آیۀ الله مامقانی، در کتاب «تنقیح المقال» (ج2 ص91) وي را توثیق نموده است.
۳ـ با بررسی اَسناد کتاب «دلائل الإمامه» با نام هایی همچون
القاضی ابوإسحاق إبراهیم بن أحمد بن محمد بن أحمد بن عبدالله الطبري (متوفّاي373)؛ 
أبوالْمفضّل محمد بن عبدالله بن محمد بن عبیدالله الشیبانی (متوفّاي387)؛ 
أبوالْحسن أحمد بن الْفرج بن منصور بن محمد بن الْحجاج الْفارسی (متوفّاي392)
مواجه میشویم که همگی، از مشایخ بیواسطه مؤلّف «دلائل الإمامه» به شمار میروند. 
همچنین، ذیل عنوان «دلائلُ الْإمامِ صاحبِ الزَمانِ علیه‌السلام»، حدیث92 با این عبارت مواجه میشویم: حدثَنا أبوالْمفَضَّلِ
محمد بنُ عبداللهِ بنِ الْمطَّلبِ الشَیبانی سنَۀَ خَمسٍ و ثَمانینَ و ثَلاثمئَه... 
بنابراین، تألیف و نگارش کتاب «دلائل الإمامه» به نیمه دوم قرن 4 (و به احتمال زیاد، به سالهاي 370 تا 390 ھ۔ق) باز میگردد. 
ظاهراً تألیف کتاب تا پس از سال 411 ھ، به طول انجامیده؛ زیرا مؤلّف هنگام یاد کردن از جناب حسین بن عبیدالله غَضائري (متوفّاي 411)، براي وي طلب رحمت کرده است
(صفحه300 چاپ جدید).
و نسخه کامل این کتاب نزد سید بن طاووس (متوفّاي 664) موجود بوده است. 
سید بن طاووس در تعداد قابل توجهی از تألیفات گران بهایش (الإقبال، الأمان، الطرائف، الیقین، الُلُهوف، کشف المحجه) از کتاب «دلائل الإمامه» حدیث نقل کرده و آن را تألیف« محمد بن جرِیر» برشمرده است. 
۴-این کتاب به نامِ بهاء الدین محمد جوینی حاکم اصفهان در دوران هلاکوخان به رشته تحریر درآمده است.


@borrhan
#شهادت حضرت زهرا #اسناد_غضب
#قدمت_فاطمیه #پیشگویی
#حضرت_محسن #مقتل_مادر

⁉️چرا شیعه می‌گوید :
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؟؟


#قسمت_چهارم / #قسمت_پایانی

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔻منطق شیعیان در به کارگیري واژه «شهادت» برای اشاره به درگذشت حضرت زهراعلیه‌السلام، بر چهار دیدگاه تاریخی به هم پیوسته استوار میباشد.

در←اینجا→اولین باور تاریخی با عنوان «حضرت زهرا علیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شده‌اند.»

و در قسمت دوم مجموعه مطالب با موضوع «جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است» بررسی شد

باور تاریخی سوم نیز با عنوان
«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام به درگذشت ایشان منجر شده است» ارائه شد
 
🔖و‌ حال باور تاریخی چهارم
«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام در راه دفاع از حضرت علی علیه السلام رخ داده است.» 
 
برخی نمونه ها: 

🔻سند شماره 1 

یحیی بن الحسین زیدي یمنی (متوفّاي 298) 
در کتاب «تثبیت الإمامه» (ص ،16 چاپ: دارالإمام السجادعلیه‌السلام، بیروت _ اسکن الحاقی) نقل میکند: 
فَقالَ أبوبکْرٍ لعمر:َ إنْهض فی جماعۀٍ و کَسرْ باب هذا الرَجلِ و جِئْنا بِه[کی] یدخُلَ فی ما دخَلَ فیه الناس فَنَهض عمرُ و منْ معه إلی بابِ علی فَدقُّوا الْباب فَدافَعتْه فاطمۀُ ـ صلَوات اللهِ علَیها ـ  فَدفَعها و طَرَحها... 

#ترجمه : پس ابوبکر به عمر گفت: با گروهی برخیز و درب خانه این مرد را بشکن و او را نزد ما بیاور تا در آنچه مردم در آن وارد شده‌اند (= #بیعت با ابوبکر ) وارد شود. پس عمر و کسانی که با او بودند برخاستند و نزد درب خانه علی رفتند و به درب کوبیدند. اما فاطمه ـ که درود خدا بر او باد ـ جلوي عمر را گرفت، پس او فاطمه را هل داد و [به سویی] پرت کرد... 

🔻سند شماره 2 

محمد بن مسعود عیاشی (متوفّاي 320) 
در کتاب «تفسیر العیاشی» (ج ،2 ص ،307 چاپ: العلمیۀ الإسلامیه، تهران ) روایت میکند

فَقامت فاطمۀُ بِنْت رسولِ اللهِ ـ صلَوات اللهِ علَیها ـ تَحولُ بـینَه و بـینَ علی فَضَرَبها...

#ترجمه : پس فاطمه دختر رسول خدا ـ که درود خدا بر او باد ـ برخاست که بین او و علی حائل شود [و مانع دست یافتن او به حضرت علی علیه‌السلام شود]؛ پس او را زد... 

🔻سند شماره 3 

محمد بن جریر طبري امامی صغیر (متوفّاي بعد از 390)  در کتاب «نوادر المعجزات» (طبع جدید: ص 97 – ،98 چاپ: مؤسسۀ الإمام المهدي علیه السلام، قم) نقل میکند:

فَلَما قُبِض رسولُ اللهِ صلّی الله علیه وآله و جري ما جري فی یومِ دخُولِ الْقَومِ علَیها دارها و إخْراجِ ابنِ عمها أمیرِالْمؤْمنینَ علیه‌السلام و ما لَحقَها منْ الرَجلِ أسقَطَت بِه ولَداً تَماماً و کانَ ذلک أصلَ  به مرَضها و وفاتها. 

#ترجمه : وقتی رسول خداصلّی‌الله علیه وآله جان سپرد و آن ماجراها در روز وارد شدنِ جماعت به خانه آن بانو و بیرون کشاندن پسرعمویش امیرالمؤمنین علیه‌السلام و آن بلایی که از ناحیه آن مرد به او رسید، اتّفاق افتاد؛ فرزند کاملی را سقط کرد و این مسأله، ریشه بیماري و وفات آن بانو بود. 
 
🔚جمع‌بندي و نتیجه‌گیری
 
تا اینجا دانستیم که ما شیعیان از همان قرون نخستین هجری بر این باور استوار بوده‌ایم که: 
1 ـ حضرت زهراعلیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شده اند.

2 ـ جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است.

3ـ جراحت حضرت زهراعلیهالسلام به درگذشت ایشان منجر شده است. 

4 ـ جراحت حضرت زهراعلیهالسلام در راه دفاع از حضرت علی علیه‌السلام رخ داده است. 

 
حال میگوییم: 
🔰ما شیعیان در فرهنگ مذهبی خود، اینگونه از دنیا رفتن (یعنی: مرگ در راه دفاع از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ) را «شهادت»
می‌نامیم. 

 
شیخ احمد طبرسی (متوفّاي قرن 6) 
در کتاب «الإحتجاج» (ص ،83 چاپ: أعلمی، بیروت) از #سلمان فارسی نقل میکند که فرمود: 
و حالَت فاطمۀُ علیهالسلام بـینَ زوجِها و بـینَهم عنْد بابِ الْبیت فَضَرَبها قُنْفُذٌ بِالسوط علی عضُدها، فَبـقی أثَرُه فی عضُدها منْ ذلک مثْلَ الدملُوجِ منْ ضَرْبِ قُنْفُذ إیاها فَأرسلَ أبوبکْرٍ إلی قُنْفُذ إضْرِبها، فَألْجأها إلی عضادةِ بـیتها، فَدفَعها فَکَسرَ ضلْعاً منْ جنْبِها و ألْقَت جنیناً منْ بطْنها، فَلَم تَزَلْ صاحبۀَ فراشٍ حتّی ماتَت منْ ذلک شَهِیده ..

#ترجمه : فاطمه علیهاالسلام در آستانه در، بین همسرش و آنان (مهاجمان) مانع شد و قُنْفُذ با شلّاق بر بازوی آن بانو کوبید و اثر آن، بر بازوي وي مثل بازوبند باقی ماند.و ابوبکر، سراغ #قنفذ فرستاد که او را بزن!  لذا آن بانو را به سمتی از خانه‌اش پرت کرد و استخوان دنده‌ای از پهلویش را شکست و آن بانو جنینی را از بطنش فرو انداخت. سپس پیوسته در بستر افتاده بود تا بر اثر آن [لطمات]، شهید از دنیا رفت... 

(اسکنها در ادامه خواهد آمد)

 
🔻🔻در پست بعد سندی مهم از شیوه اهل سنت در انتخاب واژه «شهادت» به عنوان شاهدی بر صحت بینش شیعیان و به #قاعده_الزام ارائه خواهد شد👇

«1⃣»