[ کانال برهان ]
11.2K subscribers
23.4K photos
1.91K videos
743 files
13.4K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#نقد_تصوف
#سیدمحمدحسین_طهرانی (۲۰)
#نقد_هاشم_حداد (۱۱)
#ولایت_در_تصوف (۹)


❗️امكان رسیدن به مقام امیرالمؤمنین علیه‌السلام!!!!

🔻

در کتاب 📔اسرار ملکوت به قلم سید محسن طهرانی از قول پدرش سید محمد حسین طهرانی چنین نقل میکند:

✖️«آیا أمیرالمؤمنین علیه‌السلام می تواند با دستگیری و تربیت نفوس افراد، آنان را به همان مرتبه و منزلتی که خود در آن مرتبه قرار دارد برساند یا خیر؟»
ایشان می فرمودند: أمیر المؤمنین علیه السلام امام است به نحو اطلاق، نه امام به نحو تقید و تحدد و محدودیت خاص. او امام است تا بی نهایت، نه امام تا یك درجه و رتبه مخصوص. و اگر او نتواند انسان را به همان مرتبه و منزله ای که خود در آن و منزلهاى که خود در آن متمتّع از همه مواهب الهیّه بطور غیر محدود در همه مراتب و شؤون اسماء و صفات بىانتهاء حضرت حقّ است برساند او دیگر امام ما در این مرتبه نخواهد بود، بلکه امام در مراتب پائینتر خواهد بود، و این با امامت غیرمحدوده و غیرمحصوره او منافات دارد. على امام است تا ذات پروردگار، و پیشواست تا مرتبه تجرّد تامّ و حریم حضرت حقّ. و على امام است تا همان نقطه اى که خود در آن است، زیرا امامت او مطلقه است نه مقیّده. و چنانچه نتواند به آن مرتبه که ظهور کلّیه اسماء و صفات الهى بر آینه مَظهر است برساند و ذات انسان را از هستى تعیّنى و استقلالى به نیستى فناء و محو که عین هستى اطلاقى است انتقال ندهد ولایت او دیگر مطلقه نخواهد بود.» (۱)

در 📔نور مجرد نیز مینویسد:

✖️« در آنجا هر كس به مقام فنای مطلق برسد و در حرم خدا فانی گردد و وجود مستعار و إنیت مجازی و عاریتی او مضمحل گردد، طبعا و قهرا دارای این ولایت است و اختصاصی به ائمه ندارد. در هر زمان و مکان افرادی می‌توانند خود را بدین مقام برسانند


۱- اسرار ملکوت، ج2 ،ص131
(ر.ک: تصاویر الحاقی)

۲- نور مجرد، ج1 ،ص266


🔖پی‌نوشت:::

این پندار باطل است و لابد در مورد خداوند هم باید گفت چون ولی مطلق است باید بتواند عبدش را به درجه خدایی برساند و وی را از عبودیت و بندگی برهاند!!❗️
معنای امام در فرهنگ شیعی بدان معناست که امام به عنوان حجت الهی حافظ دین خاتم و مانع از دس و تحریف جاعلان و منحرفان است و هرگز وظیفه امام این نیست که ماموم را با تصرف ولایی و مانند آن بسان خود به درجه #عصمت و ...برساند بلکه بناست خود انسانها با تلاش و مجاهدت در مسیر عبودیت و بندگی حق باشند و با پذیرش ولایت امام بر خود راه استجلاب رحمت الهی بر خود را هموار سازند؛ و چون خداوند میدانست کسی جز معصومان این مسیر را بکماله طی نخواهد کرد آنها را به چنین جایگاهی رساند و به دیگران اعلام نمود که احدی جایگاه امام را نخواهد یافت و«لا یقاس بهم احد»

عجیب است خود ایشان( مرحوم لاله زاری) اصرار اکید دارند که احدی را ملقب به لقب امام نکنیم و این لقب را منحصر در #دوازده امام همام میدانند و بعد در جای دیگر ادعا میکنند میتوان به مقام امام رسید! و بلکه حتما عده ای هم به این مقام نائل شده اند مثل سید هاشم حداد و احتمالا خودشان که صفات امیرالمومنین را در خود مشاهده میفرمودند!!!

🔻البته واضح است که نیل به مقام معصومان محال عقلی نیست ولی عادتاً انسانها جویای بندگی حقیقی حق نیستند و از سوی دیگر همانگونه که گذشت خداوند و خود اولیای دین هم خبر داده اند که احدی بدان بارگاه منیع بار نخواهد یافت.
الله اعلم حیث یجعل رسالته.
لا ینال عهدی الظالمین.


🔚 البته بهترین راه برای بندگی حق توجه به فرامین الهی منعکس در قرآن و عترت و پرهیز از خرافات صوفیه و امثال ذلک است که در این صورت بر اساس وعده الهی میتوان در بهشت الی الأبد هم نفس و هم سفره با اولیای خدا بود و از معیت با آنها حظ بی کران برد.


▫️@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#نقد_هاشم_حداد (۱۳)
#سیدمحمدحسین_طهرانی (۲۲)
#ولایت_در_تصوف (۱۰)

❗️ادعای مقامات معصومین علیهم السلام برای مشایخ عرفان!



⛔️) در نور مجرد محمد صادق طهرانی از قول پدر خود میگوید: «ولایت آقای حداد عین ولایت أئمه طاهرین است و هیچ فرقی نمی کند.» (۱)

⛔️) در همان کتاب آمده : « یکی از آقایانی که دست تولی به حضرت آقای حداد نداده بود، در اواخر عمر که در بستر بیماری افتاده بود، بنده به عیادتش رفتم و گفتم: دیگر آفتاب شما به لب بام رسیده، شما ولایت آقای حداد را قبول کنید! علامه والد می‌فرمودند: من می خواستم ایشان مؤمن (صاحب کتاب نور مجرد داخل پرانتز تفسیر میکند: کامل الایمان) از دنیا برود. ... ولی به آن مقامی که مختص اولیای خداست و ما در نظر داشتیم ایشان بدان جایگاه برسند نرسیدند.»

⛔️) در نفحات انس درباره یکی از کسانی که با آقای حداد مخالف بود مینویسد: «مرحوم آقا به او گفتند: شما که این حقیقت در آقای حداد را قبول نداری، باید بدانی جای خطرناکی دست گذاشتی! واقعیت یک ولیّ الهی متحد با واقعیت امام ع و سیدالشهدا است. روزی نرسد که همان کسی که برای او سی سال به گریه و زاری می پرداختی، خصم تو و در مقابل تو در روز محشر بایستد و از تو بازخواست کند که برای چه مقابله کردی؟! برای چه در مقابل آقای حداد ایستادی؟! برای چه مخالفت کرده‌ای؟!» (۲)

⛔️) آقای طهرانی در وصف حداد میگوید: «همان حالت و حیثیتی که ما در روایات نسبت به ائمه می دیدیم، احساس می‌کردیم که ایشان در تحت همان حالات قرار گرفته و دارد این عبارت ها را با همان زبان و با همان حال می‌گوید... وقتی که ایشان کلامی میگفت به آن فکر نمی کرد، کلامی که ایشان می‌گفت همان معنای نازله از حق بود که از زبان در می آمد ... اصلاً وقتی با شما صحبت میکرد انگار همان آن، آن معنی نازل شده و از جانب حضرت حق و اراده حق آمده است و از این زبان بیرون می آید. لذا ایشان در کلماتش فکر نمیکرد. و این همان معنایی است که مرحوم والد نسبت به ایشان میگفتند که: کلام حداد با خودش حق را به وجود می آورد، نه اینکه کلامش مطابق با حق است.» (۳)

⛔️) در نور مجرد از آقای طهرانی چنین نقل میکند که: «عقول مردم خیلی کوچک است ... ولی عقل امام ع بر همه تسلط دارد و در هنگام گفتن این جمله هر دو دست خود را بالا برده و به حالت سیطره و تسلط آن اشاره کردند و سپس فرمودند: تسلط من بر نفوس مثل تسلط امیرالمؤمنین است و از خیر و شر نفوس مطلع و آگاهم.» (۴)

⛔️) به همین منوال یکبار می فرمودند:
« من در خودم صفات امیرالمؤمنین را به نحو اضعف می‌بینم» (۵) ... #باید_بدانید که قید به نحو اضعف در چاپ اول کتاب وجود ندارد و در چاپ بعد افزوده شده است.

⛔️) آقای طهرانی همچنین میگوید: «یک شب در عالم رؤیا دیدم گوینده ای را که از جانب
پروردگار مرا مورد خطاب قرار می داد و میفرمود : آقا سید محمدحسین! ما این لقب علامه آیت الله را برای تو مقرر نمودیم، و فقط تو مستحق این لقب و اتصاف میباشی» (۶)

⛔️) از قول آقای حداد چنین نقل میکند: «بعد از اهل بیت علیهم‌السلام مثل مرحوم قاضی و بعد از آقای قاضی همانند آقای آقا سید محمدحسین ندیدم» (۷)

⛔️) سید محسن طهرانی مدعی است که آقای حداد از جیرئیل گذشته است و جبرئیل باید پیش او تعلم کند. (۸)

⛔️) آنها معتقدند که از آقای حداد نمی‌شود چیزی را مخفی کرد! «من در اینجا نیستم اوست که دارد حقایق را نازل می کند.. میخواهی از خدا مخفی کنی؟!» (۹)

⛔️) سید محسن طهرانی مینویسد: «در سفرى که خدمت ایشان از #حج به عتبات عالیات تشرّف پیدا نمودیم، روزى در منزل حضرت حدّاد در حضور ما رو به ایشان کردند و اظهار داشتند: اگر در این لیوان پر از خون باشد و شما به من امر کنید که آنرا تناول کنم بلا تأمّل انجام خواهم داد.» (۱۰)

⛔️) طهرانی در روح مجرد میگوید: «حضرت آقاى حاج سیّد هاشم در افق دیگرى زندگى مىنمود؛ و اگر بخواهیم تعبیر صحیحى را ادا کنیم در لا افُق زندگى میکرد. آنجا که از تعیّن برون جسته، و از اسم و صفت گذشته، و جامع جمیع اسماء و صفات حضرت حقّ متعال به نحو اتمّ و اکمل، و مورد تجلّیات ذاتیّه وَحدانیّه قهّاریّه، أسفار أربعه را تماماً طىّ نموده، و به مقام انسان کامل رسیده بود؛ هیچ یك از قوا و استعدادات در جمیع منازل و مراحل سلوکى از ملکوت أسفل و ملکوت أعلى، و پیمودن و گردش کردن در أدوار عالم لاهوت نبود، مگر آنکه در وجود گرانقدرش به فعلیّت رسیده بود.حاج سیّد هاشم انسانى بود با فعلیّت تامّه در تمام زوایا و نواحى حیات معنوى» (۱۱)


۱-نور مجرد ۲۵۹
۲-نفحات الانس ۶۷
۳-همان ۷۷
۴-نور مجرد ۳۲۹
۵-همان ۳۲۹
۶-مهر فروزان ۱۰۴
۷-نور مجرد ۲۹۹
۸-نفحات الانس ۱۵۹
۹-همان ۱۶۰
۱۰-اسرار ملکوت ج۲ ص۴۳
۱۱-روح مجرد ۱۳۴-۱۳۵

(باقی اسکنها در ادامه)
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#نقد_تصوف
#وحدت_وجود
#ولایت_در_تصوف (۱۱)

❗️برخی از عقايد مدعيان عرفان

🔻🔻

آقای حسن زاده در برخی آثارشان در تبیین مباحث توحیدی مطالبی فرموده اند که به نظر میرسد از جهت محتوا به هیچ روی قابل دفاع نباشد↓↓↓↓↓↓


اصلا ما ممکن الوجودی نداریم!

«چون به دقت بنگری آن تر از‎‌چه در دار وجود است وجوب است و بحث در امکان برای سرگرمی است!»
📒ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ص ١٠٧



موج غير از آب نيست و مخلوق غير خالق نيست!

«تمثیلی که به عنوان تقریب در تشکیک اهل تحقیق توان گفت آب دریا و شکن‏های اوست که شکن‏ها [امواج] مظاهر آبند و جز آب نیستند و تفاوت در عظم و صغر امواج است.»
📒رساله انه الحق ص ٥٠



#ابلیس مظهر اسمِ یا مضل است!

«هر یک از ممکنات، مظهر یک اسم از اسمای حقند، هر چند گفتن و شنیدن این سخن دشوار است ولی حقیقت این است که شیطان هم مظهر اسم “یا مضلّ” است!»
📒 رساله انه الحق ص ٦٨



هرچه دیده می‌شود خداست و مخلوقات همه وهم و خيال است!

«آن چه دیده می‏شود همان حق است؛ و خلق، وهم و خیال می‏باشد.»
📒ممد الهمم ص ٧١٥



عالم همه خيال است!

«خلاصه غرض این که نسبت خلق به حق از نسبت ظِل به شخص لطیف‏تر و عالى‏تر و دقیق‏تر است زیرا که ظِل چیزى است و شخص چیز دیگر، اما موج که خلق است عین همان حقیقت دریاست. زیرا حقیقت دریا آب است.
مقصود اثبات این نکته است که عالَم همه خیال است. پس ما سوى الله ظِل اللّه‏ اند.»
📒ممدالهمم ص۲۳۷



هر کسی می تواند نبی بشود ولی شریعت ندارد!

«در “نبوت عامه” انباء و اخبار معارف الهیه است، یعنی ولی در مقام فنای فی اللّه‏ بر حقائق و معارف الهیه اطلاع می‏یابد، و چون از آن گلشن راز باز آمد، از آن حقائق انباء یعنی اخبار می‏کند و اطلاع می‏دهد. چون این معنی برای اولیاء است و اختصاص به نبی و رسول تشریعی ندارد، در لسان اهل ولایت به “نبوت عامه” و دیگر اسمای یاد شده تعبیر می‏گردد.»
📒نور علي نور ص ٩٦



تمام افعال در عالم را خدا انجام میدهد!

«جهان هستی نیز مستقل از ذات حق نیست، و اصولا اثنینیّت و دوگانگی در این جا بیجاست، هر فعلی در عالَم صورت می گیرد فاعلش اوست».
📒در محضر استاد ص ٨ تاليف محسن غرويان



رسیدن انسان به ولایت اللهی وخلیه اللهی تام(امام معصوم)!

«شأن همه موجودات این است که معلوم نفس انسانی گردند… و آمادگی برای انتقالات بیشتر و قوی تر و شدیدتر و سیر علمی بهتر پیدا می‌کند تا کم کم مفاتیح حقایق را به دست می‌آورد… پس چنین کسی خزانه علوم الهی و مظهر تام و کامل علم آدم الاسماء کلها می‌گردد و به مقام شامخ ولایت تکوینیه و خلیفه اللهی می‌رسد… این سخنان برای کسانی که از حضیض طبع و حس بدر نرفتند، و از مرتبه وهم و مقام خیال قدم فراتر ننهاده اند، افسانه می نماید.»
📒 رساله انه الحق ص ١٠١



عقل اول چیزی جز ذات خدا نیست!

«در تعلیقات کشف المراد نیز وجود عقلی که در پندار فیلسوفان صادرشده و پدیدآمده از ذات احدیّت است، چیزی غیر از وجود خداوند دانسته نشده و در این باره آمده است:

وما قالوه من أنّ العقل یعقل ذاته… فلیس عقلا مبائناً وموجوداً متمایزاً عن فاعله سبحانه.»
📒تعليقات كشف المراد ص ٥٠٧


🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما

@borrhan
#ولایت_در_تصوف (۱۲)

تصوف و مساله ولایت امامان

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔻در دیدگاه ما پذیرش ولایت #دوازده معصوم علیهم‌السلام در میان صوفیان، به تدریج منجر به استحاله هویت تشیع خواهد شد و نه تقویت آن!

🔚شاید در وهله اول از جمله فوق تعجب کنید و با خود بگویید که چطور ممکن است پذیرش ولایت معصومین و ترویج آنها توسط صوفیان، به نابودی و زوال مذهب تشیع بی‌انجامد؟!

این مطلب نیاز به توضیح مفصل دارد اما مختصر آنکه :
شیعیان، تنها دوازده نفر را ولی و امام و معصوم و حجت خدا و انسان کامل می‌دانند اما صوفیان با بحث ولایت نوعیه اکتسابیه، هزاران قطب دیگر را در کنار دوازده معصوم، ولیّ و امام لقب داده اند. تبعاً تمام این هزاران نفر نیز ولایت تشریعی و تکوینی داشته و می‌توانند در جایگاه شارع، حکم دهند و با این احکام، تعریف جدید و حدود و ثغور بدیعی به مکتب خویش بدهند.

🔚هویت مذهب تشیع، با ولایت دوازده نفر گره خورده است و نه اصل بحث ولایت. ولایت هم دو بال دارد : تولی و #تبری یا نفی و اثبات. (اثبات امامان اثنی عشر و نفی امامت غیر آنها)←پس از نظر شیعیان، خلفای ثلاثه مشروعیت ندارند و غاصب هستند و هکذا اقطاب صوفیه هم شأنیت امامت را ندارند.

حال اگر دایره و دامنه ولایت را باز کنیم و هر کس و ناکس را بدان داخل کنیم، ملغمه ای می‌شود که محمد تقی دانش پژوه نامش را #تسنن_دوازده_امامی گذاشته و کمی قبل تر، شاه نعمت الله ولی آن را #مذهب_جامع عنوان داده است. یعنی از یک طرف وام دار مذهب اهل سنت است ؛ زیرا خلفای اهل سنت را پذیرفته و مشروع می‌داند و از طرف دیگر دوازده امامی است چون ولایت دوازده امام را هم قبول دارد. (اما تشیع اصیل را هم نفی کرده و آن را رفض و خروج از دین می‌داند.)

صوفیان خود صاحب مذهب و مکتب جدیدی هستند که نه تشیع است و نه تسنن بلکه مخلوطی از این دو می‌باشد (به اضافه چاشنی هایی از ادیان و مکاتب دیگر) حال تصور کنید شیعه ای را که امام زمانش نور علی تابنده یا فلان عارف حوزوی است و در حال مدح ابوبکر و عمر و #متوکل می‌باشد!

ممکن است بگویید اگر صوفیان ولایت معصومین را نمی‌پذیرفتند امکان تغییر مذهب مردم ایران از تسنن به تشیع نبود. به فرض که چنین باشد، سخن در اتفاقات گذشته نیست. به هر صورت ایرانیان مذهب تشیع را پذیرفتند( چه با مقدمات صحیح و یا غیر صحیح) سخن در این است که امروز چه باید کرد و اکنون چه تفکراتی منجر به حفظ این حقیقت خواهد شد و چه اندیشه هایی آن را نابود خواهد کرد؟

پی‌نوشت:
❶⇜علت اینکه صوفیان ولایت اهل بیت علیهم‌السلام را پذیرفتند و سلسله خویش را بدان ها رساندند، سرقت این عنوان از آنها بود.
❷⇜ما عنوان ولایت در تصوف و تشیع را مشترک لفظی می‌دانیم اما در نوشته فوق مسامحتاً این ولایت را به یک معنا گرفتیم.


@borrhan
[ کانال برهان ]
#نقد_مدعی_یمانی #نقد_تصوف ⚠️ تصوف و مدعیان دروغین! ❗️احمد اسماعیل همبوشی که خود را امام معصوم میپندارد، مردم را با یک خواب و مکاشفه جذب میکند ؛ و خواب را از راههای شناخت حجت خدا معرفی می‌کند!!! لذا با تسامح، می‌توان این فرقه را در زمره فرق صوفیه یا متاثر…
اشتراک مبانی فرقه ضالهٔ یمانی با اهل تصوف وعرفان

احمداسماعیل الگاطع عمده مبانی خود را از مکاتب بشریة و فرق ضاله‌ای چون تصوف‌ و عرفان اخذ نموده است.

⚠️ وی همچون صوفیان برای اینکه خود را حجّت الهی معرفی نماید، مسئله ختم نبوّت را از متشابهاتی اعلام میکند که با تفسیر این مقام به اقسام مختلفه (جهت رهزنی و گمراهی عوام) اِحکام می‌یابد.

احمدالحسن ، همچون صوفیان ، مقام نبوت را یک مقام نوعی و قابل انطباق بر مصادیق مختلف میداند و از آن جهت که مسلمین نسبت به این نظریه گارد دارند و استمرار نبوت را برنمی‌تابند، تئوری استمرار نبوت و ولایت نوعیه را همچون صوفیان و عرفاء لفظاً مبدل به اصطلاحاتی همچون نبوت انبائیة و... میکند تا خطر تقابل اکثریت تا حدی تقلیل یابد!

◾️توضیحات احمدبصری و صوفیان حوزوی (حسن زاده آملی) به ضمیمه ترجمه عباراتشان را در تصاویر مشاهده فرمایید!

🔰علت پیوند کِلاب استعمار با تصوف ، در این است که فرق ضاله همگی از یک آبشخور مسموم می‌نوشند! ویژگی اهل ضلال ولیّ تراشی‌ است!

حالا معلوم می‌شود که چرا این جماعت مارق بجای اخذ ادله قطعیه ،سراغ کشف و شهود و #خواب وخیال رفتند؟

#نقد_مدعی_یمانی (۹۹۰)
#ولایت_در_تصوف
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM