#معجزات_الائمه (۲۱۸)
#گسترش_تشیع (۹۶)
#توسل (۳۰۴)
✅ عنایت حضرت جوادالائمه علیه السلام به یکی از شیعیان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مرحوم سیدمحمدضیاءآبادی مینویسد:
این قصه را مرحوم علامه مجلسی (رضواناللهتعالیعلیه) نقل کردهاند که:
➖ مردی به نام علی بن خالد که زیدی مذهب بود و پس از امامت امام سجاد (علیهالسلام) به امامت #زید_بن_علی ، فرزند آن حضرت معتقد شد و به امامت امام باقر (علیهالسلام) و امامان پس از آن حضرت اعتقاد نداشت گفته است : روزی شنیدم مردی را از شام دستگیر کرده و بر گردنش زنجیر نهاده، به عراق آورده و زندانش کردهاند (به اتهام اینکه ادعای نبوت کرده است) من تعجب کردم و خواستم او را از نزدیک ببینم که چگونه آدمی است.
➖ رفتم با زندانبانها رابطهای برقرار کردم تا ترتیب ملاقاتم را با او دادند.
وقتی رفتم و او را دیدم و صحبت کردم، او را آدم عاقل و فهمیدهای یافتم و دیدم معقول نیست او ادعای نبوت کرده باشد. پرسیدم: مطلب چه بوده که شما را متهم کردهاند؟ گفت: اصل جریان این است که من در شام، در جایی معروف به رأس الحسین، مدتها مشغول عبادت بودم تا یک روز دیدم مرد بزرگواری نزد من آمد و گفت: برخیز و همراه من بیا، من نیز مانند کسی که مجذوب شده باشد از جا برخاستم و همراهش شدم.
چند قدمی که رفتیم با کمال تعجب دیدم در مسجد کوفه هستم ! از من پرسید: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ؛ اینجا مسجد کوفه است. او مشغول نماز شد و من هم نماز خواندم.
بعد حرکت کرد و من هم دنبالش رفتم، چند قدم که رفتیم؛ دیدم در مسجد مدینه هستم، فرمود: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ، اینجا مسجد مدینه است.
آنجا هم مشغول نماز و زیارت شد ، من هم نماز خواندم و زیارت کردم.بعد از چند قدمی که رفتیم، دیدم در مکه و مسجد الحرام هستم، طواف بیت کردیم و نماز خواندیم.
بعد از چند لحظه دیدم در جای اول خودم؛ یعنی در شام و رأس الحسین (علیهالسلام) هستم.
➖ خیلی تعجب کردم که این چه سِیری بود! ناگهان او هم از چشم من غایب شد.
تا یک سال از این جریان گذشت و سال دیگر باز در همان مکان، همان شخص نزد من آمد و به من گفت: برخیز و با من باید؛ باز همان برنامهی سال قبل تکرار شد.
➖ وقتی که به موضع خود در شام برگشتم. و او خواست از من جدا شود ، قسمش دادم که تو را به حق آن کسی که این قدرت را به تو داده است، خود را معرفی کن.
تأملی کرد و فرمود:
من محمد بن علی بن موسی الرضا هستم.
فهمیدم که حضرت امام جواد (علیهالسلام) است. این مطلب گذشت و مردم با خبر شدند و در مجالس نقل شد تا به گوش وزیر رسید.
محمد بن عبدالملک زیات، وزیر خلیفهی عباسی، آدم جباری بود و با آل علی (علیهالسلام) هم دشمنی داشت.
او دستور داد مرا بردند و بدون مقدمه زنجیر بر گردنم نهادند و متهمم کردند که ادعای نبوت کردهام، تا اینکه مرا اینجا آورده و زندانم کردهاند.
➖ علی بن خالد گوید: من خیلی دلم به حال او سوخت که چنین مرد بزرگوار و محترمی را اینگونه گرفتارش کردهاند.
گفتم: مایل هستید گزارش حال شما را به وزیر بدهم؟ شاید برای او اشتباه شده باشد.
گفت: مانعی نیست. من برای وزیر نامهای نوشتم که حال او چنین است و ادعای نبوت نکرده و متهمش کردهاند؛ و امیدوار بودم که آزادش کنند ولی پس از مدتی جواب آمد، دیدم زیر آن نامه نوشته است:
به او بگو همان کسی که تو را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او بیاید و تو را از زندان بیرون بیاورد!
دیدم مطلب را به مسخره گرفته و کینهتوزانه برخورد کرده است.
➖ خیلی متأسف شدم و تصمیم گرفتم بروم و دوباره او را ببینم و دلداریش بدهم و بگویم فعلاً چارهای نیست، صبر کن تا شاید فرجی حاصل شود.
وقتی که به زندان رفتم دیدم غوغا و ازدحام عجیبی در اطراف زندان برپاست. پاسبانها و زندانبانها شدیداً مضطربند و این سمت و آن سمت میروند و سخت ناراحتند.
پرسیدم: چه شده است؟!
گفتند: آن مرد شامی که ادعای نبوت کرده و محبوس بود مفقود شده است.
با اینکه درهای زندان بسته بوده هیچ معلوم نیست چه شده؟ آیا به زمین فرو رفته یا به آسمان صعود کرده؟! نفهمیدیم
➖ من با خود گفتم: بله، همان کسی که او را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او را نجاتش داده است.
➖ همین علی بن خالد، راوی جریان؛ گفته است: من اول زیدی مذهب بودم ؛ آن روز مستبصر (آگاه به حقیقت شدن) شدم و حقیقت را فهمیدم و به امامت امام جواد (علیهالسلام) و دیگر امامان (علیهمالسلام) معتقد شدم.
📚 منابع:
۱. بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۸
۲. امام جواد (علیهالسلام) دردانه هدایت، آیتالله ضیاءآبادی، ص۱۷
➖➖➖➖
@borrhan
#گسترش_تشیع (۹۶)
#توسل (۳۰۴)
✅ عنایت حضرت جوادالائمه علیه السلام به یکی از شیعیان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مرحوم سیدمحمدضیاءآبادی مینویسد:
این قصه را مرحوم علامه مجلسی (رضواناللهتعالیعلیه) نقل کردهاند که:
➖ مردی به نام علی بن خالد که زیدی مذهب بود و پس از امامت امام سجاد (علیهالسلام) به امامت #زید_بن_علی ، فرزند آن حضرت معتقد شد و به امامت امام باقر (علیهالسلام) و امامان پس از آن حضرت اعتقاد نداشت گفته است : روزی شنیدم مردی را از شام دستگیر کرده و بر گردنش زنجیر نهاده، به عراق آورده و زندانش کردهاند (به اتهام اینکه ادعای نبوت کرده است) من تعجب کردم و خواستم او را از نزدیک ببینم که چگونه آدمی است.
➖ رفتم با زندانبانها رابطهای برقرار کردم تا ترتیب ملاقاتم را با او دادند.
وقتی رفتم و او را دیدم و صحبت کردم، او را آدم عاقل و فهمیدهای یافتم و دیدم معقول نیست او ادعای نبوت کرده باشد. پرسیدم: مطلب چه بوده که شما را متهم کردهاند؟ گفت: اصل جریان این است که من در شام، در جایی معروف به رأس الحسین، مدتها مشغول عبادت بودم تا یک روز دیدم مرد بزرگواری نزد من آمد و گفت: برخیز و همراه من بیا، من نیز مانند کسی که مجذوب شده باشد از جا برخاستم و همراهش شدم.
چند قدمی که رفتیم با کمال تعجب دیدم در مسجد کوفه هستم ! از من پرسید: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ؛ اینجا مسجد کوفه است. او مشغول نماز شد و من هم نماز خواندم.
بعد حرکت کرد و من هم دنبالش رفتم، چند قدم که رفتیم؛ دیدم در مسجد مدینه هستم، فرمود: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ، اینجا مسجد مدینه است.
آنجا هم مشغول نماز و زیارت شد ، من هم نماز خواندم و زیارت کردم.بعد از چند قدمی که رفتیم، دیدم در مکه و مسجد الحرام هستم، طواف بیت کردیم و نماز خواندیم.
بعد از چند لحظه دیدم در جای اول خودم؛ یعنی در شام و رأس الحسین (علیهالسلام) هستم.
➖ خیلی تعجب کردم که این چه سِیری بود! ناگهان او هم از چشم من غایب شد.
تا یک سال از این جریان گذشت و سال دیگر باز در همان مکان، همان شخص نزد من آمد و به من گفت: برخیز و با من باید؛ باز همان برنامهی سال قبل تکرار شد.
➖ وقتی که به موضع خود در شام برگشتم. و او خواست از من جدا شود ، قسمش دادم که تو را به حق آن کسی که این قدرت را به تو داده است، خود را معرفی کن.
تأملی کرد و فرمود:
من محمد بن علی بن موسی الرضا هستم.
فهمیدم که حضرت امام جواد (علیهالسلام) است. این مطلب گذشت و مردم با خبر شدند و در مجالس نقل شد تا به گوش وزیر رسید.
محمد بن عبدالملک زیات، وزیر خلیفهی عباسی، آدم جباری بود و با آل علی (علیهالسلام) هم دشمنی داشت.
او دستور داد مرا بردند و بدون مقدمه زنجیر بر گردنم نهادند و متهمم کردند که ادعای نبوت کردهام، تا اینکه مرا اینجا آورده و زندانم کردهاند.
➖ علی بن خالد گوید: من خیلی دلم به حال او سوخت که چنین مرد بزرگوار و محترمی را اینگونه گرفتارش کردهاند.
گفتم: مایل هستید گزارش حال شما را به وزیر بدهم؟ شاید برای او اشتباه شده باشد.
گفت: مانعی نیست. من برای وزیر نامهای نوشتم که حال او چنین است و ادعای نبوت نکرده و متهمش کردهاند؛ و امیدوار بودم که آزادش کنند ولی پس از مدتی جواب آمد، دیدم زیر آن نامه نوشته است:
به او بگو همان کسی که تو را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او بیاید و تو را از زندان بیرون بیاورد!
دیدم مطلب را به مسخره گرفته و کینهتوزانه برخورد کرده است.
➖ خیلی متأسف شدم و تصمیم گرفتم بروم و دوباره او را ببینم و دلداریش بدهم و بگویم فعلاً چارهای نیست، صبر کن تا شاید فرجی حاصل شود.
وقتی که به زندان رفتم دیدم غوغا و ازدحام عجیبی در اطراف زندان برپاست. پاسبانها و زندانبانها شدیداً مضطربند و این سمت و آن سمت میروند و سخت ناراحتند.
پرسیدم: چه شده است؟!
گفتند: آن مرد شامی که ادعای نبوت کرده و محبوس بود مفقود شده است.
با اینکه درهای زندان بسته بوده هیچ معلوم نیست چه شده؟ آیا به زمین فرو رفته یا به آسمان صعود کرده؟! نفهمیدیم
➖ من با خود گفتم: بله، همان کسی که او را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او را نجاتش داده است.
➖ همین علی بن خالد، راوی جریان؛ گفته است: من اول زیدی مذهب بودم ؛ آن روز مستبصر (آگاه به حقیقت شدن) شدم و حقیقت را فهمیدم و به امامت امام جواد (علیهالسلام) و دیگر امامان (علیهمالسلام) معتقد شدم.
📚 منابع:
۱. بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۸
۲. امام جواد (علیهالسلام) دردانه هدایت، آیتالله ضیاءآبادی، ص۱۷
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
#معجزات_الائمه (۲۱۸) #گسترش_تشیع (۹۶) #توسل (۳۰۴) ✅ عنایت حضرت جوادالائمه علیه السلام به یکی از شیعیان ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ مرحوم سیدمحمدضیاءآبادی مینویسد: این قصه را مرحوم علامه مجلسی (رضواناللهتعالیعلیه) نقل کردهاند که: ➖ مردی به نام علی بن خالد که…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌿مهربانی جوادالائمه علیهالسلام
نامه خواندنی امام جواد علیهالسلام به یکی از محبین خود ؛ جناب علی بن مهزیار
- فرارسیدن سالروز میلاد با برکت ترین مولود عالم و روشنی چشم حضرت رضا سلام الله علیه ، امام بزرگواری که در کلام امام عسکری علیهالسلام «معدن وفا» نامیده شدهاند بر امام عصر ارواحنا فداه و همه شیعیان و محبین آل الله مبارکباد!
@borrhan
نامه خواندنی امام جواد علیهالسلام به یکی از محبین خود ؛ جناب علی بن مهزیار
- فرارسیدن سالروز میلاد با برکت ترین مولود عالم و روشنی چشم حضرت رضا سلام الله علیه ، امام بزرگواری که در کلام امام عسکری علیهالسلام «معدن وفا» نامیده شدهاند بر امام عصر ارواحنا فداه و همه شیعیان و محبین آل الله مبارکباد!
@borrhan
🔅به مناسبت فرارسیدن دهم رجب سالروز میلاد حضرت ابن الرضا جوادالائمه علیهالسلام فایل pdf ترجمه ج۵۰ بحارالانوار مربوط به زندگانی امام جواد و امام هادی علیهماالسلام در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8637
مطالب «آرشیو برهان» نیز به همین مناسبت روز رسانی شد↓↓
https://t.me/borrhan2/496
https://t.me/borrhanlibrary/8637
مطالب «آرشیو برهان» نیز به همین مناسبت روز رسانی شد↓↓
https://t.me/borrhan2/496
[ کانال برهان ]
#قرآن_و_اهل_بیت #پاسخ_به_شبهات ✅ علم امام جواد الائمه علیه السلام در سن ده سالگی ➖▪️〰〰〰◽️◽️ شیخ کلینی رضوان الله علیه در کتاب شریف کافی روایتی را با سند صحیح در فضل امام جواد الائمه علیه السلام نقل کرده است که به وضوح علم امام را به عالمیان نشان می…
✅ امام و حجت خدا کودک و بزرگ ندارد همانطوری که عیسی علیه السلام در طفولیت به پیامبری مبعوث شد!
🔹ابراهیم بن ابی محمود میگوید: من کنار امام رضا علیه السلام در طوس ایستاده بودم که بعضی از اطرافیان به ایشان عرض کردند: اگر حادثهای (شهادت شما) اتفاق افتد ، امام بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم محمد.
🔸گویا سائل پیش خود سن آن حضرت را برای تصدی امامت کم شمرد! پس امام رضا علیه السلام فرمود: خدا عیسی بن مریم علیه السلام را به پیامبری مبعوث نمود که دین او را به پا دارد، در سنی کمتر از سنی که اباجعفر( جوادالائمه علیه السلام) برای اقامه شریعت خدا به امامت نائل شد!
📚 کفایة الاثر، ص۳۹۱
#معرفت_امام (۲۴۰)
@borrhan
🔹ابراهیم بن ابی محمود میگوید: من کنار امام رضا علیه السلام در طوس ایستاده بودم که بعضی از اطرافیان به ایشان عرض کردند: اگر حادثهای (شهادت شما) اتفاق افتد ، امام بعد از شما کیست؟ فرمود: پسرم محمد.
🔸گویا سائل پیش خود سن آن حضرت را برای تصدی امامت کم شمرد! پس امام رضا علیه السلام فرمود: خدا عیسی بن مریم علیه السلام را به پیامبری مبعوث نمود که دین او را به پا دارد، در سنی کمتر از سنی که اباجعفر( جوادالائمه علیه السلام) برای اقامه شریعت خدا به امامت نائل شد!
📚 کفایة الاثر، ص۳۹۱
#معرفت_امام (۲۴۰)
@borrhan
[ کانال برهان ]
✅ امام و حجت خدا کودک و بزرگ ندارد همانطوری که عیسی علیه السلام در طفولیت به پیامبری مبعوث شد! 🔹ابراهیم بن ابی محمود میگوید: من کنار امام رضا علیه السلام در طوس ایستاده بودم که بعضی از اطرافیان به ایشان عرض کردند: اگر حادثهای (شهادت شما) اتفاق افتد ، امام…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻اعجاز امامت جوادالائمه علیهالسلام
🔚وجود مقدس امام جواد علیهالسلام اثبات کرد، امامت آن گونه است که شیعه میگوید.
مرحوم علامه شیخ محمدرضا جعفری(ره)
#معرفت_امام (۲۴۱)
#فرقه_ناجیه
@borrhan
🔚وجود مقدس امام جواد علیهالسلام اثبات کرد، امامت آن گونه است که شیعه میگوید.
مرحوم علامه شیخ محمدرضا جعفری(ره)
#معرفت_امام (۲۴۱)
#فرقه_ناجیه
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔻اعجاز امامت جوادالائمه علیهالسلام 🔚وجود مقدس امام جواد علیهالسلام اثبات کرد، امامت آن گونه است که شیعه میگوید. مرحوم علامه شیخ محمدرضا جعفری(ره) #معرفت_امام (۲۴۱) #فرقه_ناجیه @borrhan
🔸در زیارت حضرت جوادالائمه صلوات الله و سلامه علیه میخوانیم:
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلِيُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصافِ
سلام بر تو ای برتر از نقص اوصاف
📔مصباح الزائر(سید بن طاووس) ص۴۵۷
✍ پینوشت: باید توجه داشت که حضرت امام محمد تقی علیه السلام در سن هفت سالگی جانشین پدر بزرگوار خود امام رضا علیه السلام شدند. به همین سبب دستگاه عباسی تمام سعی و تلاش خود را کرد تا ایشان را ضعیف و فاقد صلاحیت در تصدی امر امامت، جلوه دهد.
جلسات پرسش و پاسخی که مامون ملعون ترتیب داد؛ و یحیی بن اکثم خبیث را واداشت تا هر سؤال سختی که به ذهن شیطانی او میرسد، بر امام ع عرضه کند، به همین منظور بود.
←نهایتاً سر افکنده و شکست خورده، به قدرت علمی و دقت نظر امام ع اعتراف کردند؛ در عین حال توان کتمان خشم خود را هم نداشتند.
←این فراز از زیارت امام جواد ع به همان پیروزی های امام ع و شکست دشمنان اشاره دارد.
علاقمندان مناظرات امام جواد ع با «یحیی بن اکثم» و «ابن ابی دؤاد» لعنهما الله را ملاحظه بفرمایند.
@borrhan
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلِيُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصافِ
سلام بر تو ای برتر از نقص اوصاف
📔مصباح الزائر(سید بن طاووس) ص۴۵۷
✍ پینوشت: باید توجه داشت که حضرت امام محمد تقی علیه السلام در سن هفت سالگی جانشین پدر بزرگوار خود امام رضا علیه السلام شدند. به همین سبب دستگاه عباسی تمام سعی و تلاش خود را کرد تا ایشان را ضعیف و فاقد صلاحیت در تصدی امر امامت، جلوه دهد.
جلسات پرسش و پاسخی که مامون ملعون ترتیب داد؛ و یحیی بن اکثم خبیث را واداشت تا هر سؤال سختی که به ذهن شیطانی او میرسد، بر امام ع عرضه کند، به همین منظور بود.
←نهایتاً سر افکنده و شکست خورده، به قدرت علمی و دقت نظر امام ع اعتراف کردند؛ در عین حال توان کتمان خشم خود را هم نداشتند.
←این فراز از زیارت امام جواد ع به همان پیروزی های امام ع و شکست دشمنان اشاره دارد.
علاقمندان مناظرات امام جواد ع با «یحیی بن اکثم» و «ابن ابی دؤاد» لعنهما الله را ملاحظه بفرمایند.
@borrhan
#حدیث_منزلت #منجی
#دوازده #اهلسنت_و_مهدویت
#حدیث_ثقلین #تواتر
#فرقه_ناجیه
🔻 از شگفتیهای حدیث منزلت
🔻وجوه مشترک امیرالمومنین علیهالسلام علی علیهالسلام و هارون نبی با استناد به منابع مخالفین ما:
اهل سنت و کتب مقدس یهودیت و مسیحیت
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸شئون حضرت هارون نسبت به موسی علیهماالسلام بنا بر قرآن کریم عبارتند از :
📍ِ وزارت : وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي ﴿طه/۲۹﴾
َ📍خلافت : ... هارون اخلفنی ...﴿اعراف/۱۴۲﴾
📍اخوت : ...هَارُونَ أَخِي ﴿طه/۳۰﴾
📍نبوت : وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا ﴿مریم/۵۳﴾
در حدیث شریف منزلت فقط نبوت را استثناء فرمودهاند و بقیه شئون برای امیرالمومنین علی علیه السلام ثابت هستند.
🔸 تداوم ریاست دینی در ذریه امیرالمومنین علیهالسلام علی علیهالسلام و در هارون و ذریه هارون
🟨 ابتدا منابع عامه 🟨
- رسول الله صلیالله علیه و آله به دوازده خلیفه پس از خود بشارت دادند؛
از جمله بنابر صحیح بخاری و صحیح مسلم
«وَيَكُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِيرًا، فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا، فَقَالَ أَبِي: إِنَّهُ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»
صحیح بخاری ، ج۹ ، ص۸۱ (تصویر الحاقی)
«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمِ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً»، قَالَ: ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَامٍ خَفِيَ عَلَيَّ، قَالَ: فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قَالَ؟ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»
صحیح مسلم ، ج۳ ، ص۱۴۵۲
َّ
- از سوی دیگر نیز کتاب خدا و اهل بیت علیهمالسلام را به عنوان خلیفه خود معرفی فرمودند!
سند این خبر، از جمله به تصریح هیثمی و البانی، معتبر است.
«عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ - عَزَّ وَجَلَّ - حَبْلٌ مَمْدُودٌ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ - أَوْ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ - وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَإِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ».
رَوَاهُ أَحْمَدُ، وَإِسْنَادُهُ جَيِّدٌ.
هیثمی در مجمع الزوائد ، ج۹ ، صص۱۶۲ و ۱۶۳
2457 - «إني تارك فيكم خليفتين: كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء والأرض وعترتي أهل بيتي و إنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض.»
(صحيح) ... [حم طب]عن زيد بن ثابت.الروض النضير ،977، 978
صحیح الجامع الصغیر و زیادته از البانی ، ج۱ ، ص۴۸۲
←بلکه اصل حدیث ثقلین که عترت را همراه با کتاب خدا معرفی میکند متواتر میباشد.
لكن كلّ من روى حديث الثقلين رواه بلفظ: «كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي» بل هو متواتر بهذا- اللفظ، و إليك بعضا من مصادر الحديث، و كلّها بلفظ «كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي ما إن تمسّكتم بهما لن تضّلوا بعدي»
الانوار الباهره تلیدی ، ص۴۸
←و از بیست و چند صحابی نقل شده است
چنانکه ابن حجر هیتمی میگوید:
وَفِي رِوَايَة صَحِيحَة (كَأَنِّي قد دعيت فأجبت إِنِّي قد تركت فِيكُم الثقلَيْن أَحدهمَا آكِد من الآخر كتاب الله عز وَجل وعترتي أَي بِالْمُثَنَّاةِ فانظروا كَيفَ تخلفوني فيهمَا فَإِنَّهُمَا لن يَتَفَرَّقَا حَتَّى يردا عَليّ حَوْضِي) وَفِي رِوَايَة (وإنهما لن يَتَفَرَّقَا حَتَّى يردا عَليّ الْحَوْض سَأَلت رَبِّي ذَلِك لَهما فَلَا تتقدموهما فَتَهْلكُوا وَلَا تقصرُوا عَنْهُمَا فَتَهْلكُوا وَلَا تعلموهم فَإِنَّهُم أعلم مِنْكُم) وَلِهَذَا الحَدِيث طرق كَثِيرَة عَن بضع وَعشْرين صحابيا الْحَاجة لنا إِلَى بسطها وَفِي رِوَايَة آخر مَا تكلم بِهِ النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم (اخلفوني فِي أَهلِي) وسماهما ثقلين إعظاما لقدرهما إِذْ يُقَال لكل خطير شرِيف ثقلا أَو لِأَن الْعَمَل بِمَا أوجب الله من حقوقهما ثقيل جدا
الصواعق المحرقه ج۲ ، ص۶۵۳
✅🔚پس پیامبر صلیالله علیه و آله تا روز قیامت، دوازده خلیفه از عترت خود خواهند داشت!
✅🔚و مهدی موعود نیز بنابر اخبار متواتر از عترت بوده و از خلفای رسول الله صلیالله علیه و آله میباشند.
بسیاری از علمای سنی و سلفی هم خبر آمدن مهدی موعود از عترت پیامبر و تحقق حاکمیت الهی او را متواتر میدانند. به گونه ای که عقیده
مهدویت به حد ضرورت دینی رسیده است؛
🔻تصریحاتی از برخی علمای غیر شیعه درباره سطح اعتبار و قطعیت احادیث مهدویت::
تفسیر قرطبی ، ج۸ ص۱۲۱
لوامع الانوار البهیه ، اثر سفارینی ج۲ ص۷۰
مناقب الشافعی ، اآلبری ، ص۹۵
نظم المتناثر من الحدیث المتواتر ، اثر کتانی ، ص۲۲۷
عون المعبود ، اثر عظیم آبادی ، ج۱۱ ص۳۰۸
سخن بن باز
سخن شیخ احمد کبیسی
«1⃣»
#دوازده #اهلسنت_و_مهدویت
#حدیث_ثقلین #تواتر
#فرقه_ناجیه
🔻 از شگفتیهای حدیث منزلت
🔻وجوه مشترک امیرالمومنین علیهالسلام علی علیهالسلام و هارون نبی با استناد به منابع مخالفین ما:
اهل سنت و کتب مقدس یهودیت و مسیحیت
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸شئون حضرت هارون نسبت به موسی علیهماالسلام بنا بر قرآن کریم عبارتند از :
📍ِ وزارت : وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي ﴿طه/۲۹﴾
َ📍خلافت : ... هارون اخلفنی ...﴿اعراف/۱۴۲﴾
📍اخوت : ...هَارُونَ أَخِي ﴿طه/۳۰﴾
📍نبوت : وَوَهَبْنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا ﴿مریم/۵۳﴾
در حدیث شریف منزلت فقط نبوت را استثناء فرمودهاند و بقیه شئون برای امیرالمومنین علی علیه السلام ثابت هستند.
🔸 تداوم ریاست دینی در ذریه امیرالمومنین علیهالسلام علی علیهالسلام و در هارون و ذریه هارون
🟨 ابتدا منابع عامه 🟨
- رسول الله صلیالله علیه و آله به دوازده خلیفه پس از خود بشارت دادند؛
از جمله بنابر صحیح بخاری و صحیح مسلم
«وَيَكُونُ اثْنَا عَشَرَ أَمِيرًا، فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا، فَقَالَ أَبِي: إِنَّهُ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»
صحیح بخاری ، ج۹ ، ص۸۱ (تصویر الحاقی)
«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمِ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً»، قَالَ: ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَامٍ خَفِيَ عَلَيَّ، قَالَ: فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قَالَ؟ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»
صحیح مسلم ، ج۳ ، ص۱۴۵۲
َّ
- از سوی دیگر نیز کتاب خدا و اهل بیت علیهمالسلام را به عنوان خلیفه خود معرفی فرمودند!
سند این خبر، از جمله به تصریح هیثمی و البانی، معتبر است.
«عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ - عَزَّ وَجَلَّ - حَبْلٌ مَمْدُودٌ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ - أَوْ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ - وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَإِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ».
رَوَاهُ أَحْمَدُ، وَإِسْنَادُهُ جَيِّدٌ.
هیثمی در مجمع الزوائد ، ج۹ ، صص۱۶۲ و ۱۶۳
2457 - «إني تارك فيكم خليفتين: كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء والأرض وعترتي أهل بيتي و إنهما لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض.»
(صحيح) ... [حم طب]عن زيد بن ثابت.الروض النضير ،977، 978
صحیح الجامع الصغیر و زیادته از البانی ، ج۱ ، ص۴۸۲
←بلکه اصل حدیث ثقلین که عترت را همراه با کتاب خدا معرفی میکند متواتر میباشد.
لكن كلّ من روى حديث الثقلين رواه بلفظ: «كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي» بل هو متواتر بهذا- اللفظ، و إليك بعضا من مصادر الحديث، و كلّها بلفظ «كتاب اللّه و عترتي أهل بيتي ما إن تمسّكتم بهما لن تضّلوا بعدي»
الانوار الباهره تلیدی ، ص۴۸
←و از بیست و چند صحابی نقل شده است
چنانکه ابن حجر هیتمی میگوید:
وَفِي رِوَايَة صَحِيحَة (كَأَنِّي قد دعيت فأجبت إِنِّي قد تركت فِيكُم الثقلَيْن أَحدهمَا آكِد من الآخر كتاب الله عز وَجل وعترتي أَي بِالْمُثَنَّاةِ فانظروا كَيفَ تخلفوني فيهمَا فَإِنَّهُمَا لن يَتَفَرَّقَا حَتَّى يردا عَليّ حَوْضِي) وَفِي رِوَايَة (وإنهما لن يَتَفَرَّقَا حَتَّى يردا عَليّ الْحَوْض سَأَلت رَبِّي ذَلِك لَهما فَلَا تتقدموهما فَتَهْلكُوا وَلَا تقصرُوا عَنْهُمَا فَتَهْلكُوا وَلَا تعلموهم فَإِنَّهُم أعلم مِنْكُم) وَلِهَذَا الحَدِيث طرق كَثِيرَة عَن بضع وَعشْرين صحابيا الْحَاجة لنا إِلَى بسطها وَفِي رِوَايَة آخر مَا تكلم بِهِ النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم (اخلفوني فِي أَهلِي) وسماهما ثقلين إعظاما لقدرهما إِذْ يُقَال لكل خطير شرِيف ثقلا أَو لِأَن الْعَمَل بِمَا أوجب الله من حقوقهما ثقيل جدا
الصواعق المحرقه ج۲ ، ص۶۵۳
✅🔚پس پیامبر صلیالله علیه و آله تا روز قیامت، دوازده خلیفه از عترت خود خواهند داشت!
✅🔚و مهدی موعود نیز بنابر اخبار متواتر از عترت بوده و از خلفای رسول الله صلیالله علیه و آله میباشند.
بسیاری از علمای سنی و سلفی هم خبر آمدن مهدی موعود از عترت پیامبر و تحقق حاکمیت الهی او را متواتر میدانند. به گونه ای که عقیده
مهدویت به حد ضرورت دینی رسیده است؛
🔻تصریحاتی از برخی علمای غیر شیعه درباره سطح اعتبار و قطعیت احادیث مهدویت::
تفسیر قرطبی ، ج۸ ص۱۲۱
لوامع الانوار البهیه ، اثر سفارینی ج۲ ص۷۰
مناقب الشافعی ، اآلبری ، ص۹۵
نظم المتناثر من الحدیث المتواتر ، اثر کتانی ، ص۲۲۷
عون المعبود ، اثر عظیم آبادی ، ج۱۱ ص۳۰۸
سخن بن باز
سخن شیخ احمد کبیسی
«1⃣»
🟨 اثبات زعامت دینی هارون و آل هارون علیهمالسلام در تورات🟨
▫️کتاب خروج ، باب ۲۹ : بند ۶ _ ۹ :
«دستار هارون را بر سرش بگذار و نیم تاج مقدس را بر دستار بگذار. آنگاه روغن مسح را آورده، بر سرش بریز و او را مسح کن. سپس پسران هارون را بیاور و ایشان را به پیراهنها بپوشان. آنگاه بر ایشان، یعنی هارون و پسرانش شال کمر بربند و کلاه بر سرشان بگذار. کهانت بنا به فریضۀ ابدی از آن ایشان خواهد بود. بدینگونه هارون و پسرانش را منصوب نما.»
https://bible.com/bible/118/exo.29.6-9.NMV (ر.ک: تصویر الحاقی)
◽️کتاب تثنیه ، باب ۱۰ : بند ۶ :
«بنی اسرائیل از بِئیروت بنی یَعَقان به موسیرَه کوچ کردند. در آنجا هارون درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد؛ و پسرش اِلعازار به جای وی کهانت میکرد.»
https://bible.com/bible/118/deu.10.6.NMV
◽️کتاب اعداد ، باب ۲۵ : بند ۱۰ _ ۱۳:
«خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: «فیِنحاس پسر اِلعازار، پسر هارون کاهن، غضب مرا از بنی اسرائیل برگردانید، زیرا با غیرت من در میان ایشان به غیرت آمد، تا بنی اسرائیل را در غیرت خود هلاک نسازم. پس بگو "اینک من عهد سلامتی خود را به وی میبخشم، که برای او و برای نسل او، پس از او، عهِد کهانت جاودان خواهد بود، زیرا که برای خدای خود غیور بود و برای بنی اسرائیل کفاره کرد".»
https://bible.com/bible/118/num.25.10-13.NMV
🔻از جمله عِزرای کاهن (حضرت عُزیر) احیاگر شریعت موسی علیهالسلام ، از نسل فینحاس است
◽️کتاب عزرا ، باب ۷ : بند ۱ _ ۶ :
«بعد از این امور، در دوران سلطنت اردشیر پادشاه پارس، عِزرا پسر سِرایا، پسر عَزَریا، پسر حِلقیا، پسر شلّوم، پسر صادوق، پسر اَخیطوب، پسر اَمَریا،پسر عَزَریا، پسر ِمرایوت، پسر زِرِحیا، پسر عُزی، پسر بُقی، پسر اَبیشوَع، پسر فینحاس، پسر ِالعازار، پسر هارون کاهن اعظم، آری، همین عِزرا از بابِل برآمد. او در شریعت موسی که یهوه، خدای اسرائیل داده بود، کاتبی ماهر بود. پادشاه هرآنچه را که عِزرا طلب میکرد، به او میبخشید، زیرا دست یهوه خدایش بر او بود.»
https://bible.com/bible/118/ezr.7.1-6.NMV
در ادامه به برخی دیگر از شباهتهایی حضرت امیر علیهالسلام و هارون نبی خواهیم پرداخت.
✅ تنها مکتبی که اینگونه تنها با استناد به کتب مورد قبول مخالفین خود ، میتواند مبانی خود را به #قاعده_الزام و اسکات خصم اثبات کند مذهب حقه جعفری است.
➖➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi
▫️کتاب خروج ، باب ۲۹ : بند ۶ _ ۹ :
«دستار هارون را بر سرش بگذار و نیم تاج مقدس را بر دستار بگذار. آنگاه روغن مسح را آورده، بر سرش بریز و او را مسح کن. سپس پسران هارون را بیاور و ایشان را به پیراهنها بپوشان. آنگاه بر ایشان، یعنی هارون و پسرانش شال کمر بربند و کلاه بر سرشان بگذار. کهانت بنا به فریضۀ ابدی از آن ایشان خواهد بود. بدینگونه هارون و پسرانش را منصوب نما.»
https://bible.com/bible/118/exo.29.6-9.NMV (ر.ک: تصویر الحاقی)
◽️کتاب تثنیه ، باب ۱۰ : بند ۶ :
«بنی اسرائیل از بِئیروت بنی یَعَقان به موسیرَه کوچ کردند. در آنجا هارون درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد؛ و پسرش اِلعازار به جای وی کهانت میکرد.»
https://bible.com/bible/118/deu.10.6.NMV
◽️کتاب اعداد ، باب ۲۵ : بند ۱۰ _ ۱۳:
«خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: «فیِنحاس پسر اِلعازار، پسر هارون کاهن، غضب مرا از بنی اسرائیل برگردانید، زیرا با غیرت من در میان ایشان به غیرت آمد، تا بنی اسرائیل را در غیرت خود هلاک نسازم. پس بگو "اینک من عهد سلامتی خود را به وی میبخشم، که برای او و برای نسل او، پس از او، عهِد کهانت جاودان خواهد بود، زیرا که برای خدای خود غیور بود و برای بنی اسرائیل کفاره کرد".»
https://bible.com/bible/118/num.25.10-13.NMV
🔻از جمله عِزرای کاهن (حضرت عُزیر) احیاگر شریعت موسی علیهالسلام ، از نسل فینحاس است
◽️کتاب عزرا ، باب ۷ : بند ۱ _ ۶ :
«بعد از این امور، در دوران سلطنت اردشیر پادشاه پارس، عِزرا پسر سِرایا، پسر عَزَریا، پسر حِلقیا، پسر شلّوم، پسر صادوق، پسر اَخیطوب، پسر اَمَریا،پسر عَزَریا، پسر ِمرایوت، پسر زِرِحیا، پسر عُزی، پسر بُقی، پسر اَبیشوَع، پسر فینحاس، پسر ِالعازار، پسر هارون کاهن اعظم، آری، همین عِزرا از بابِل برآمد. او در شریعت موسی که یهوه، خدای اسرائیل داده بود، کاتبی ماهر بود. پادشاه هرآنچه را که عِزرا طلب میکرد، به او میبخشید، زیرا دست یهوه خدایش بر او بود.»
https://bible.com/bible/118/ezr.7.1-6.NMV
در ادامه به برخی دیگر از شباهتهایی حضرت امیر علیهالسلام و هارون نبی خواهیم پرداخت.
✅ تنها مکتبی که اینگونه تنها با استناد به کتب مورد قبول مخالفین خود ، میتواند مبانی خود را به #قاعده_الزام و اسکات خصم اثبات کند مذهب حقه جعفری است.
➖➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi
فایل pdf شش کتاب از مرحوم عبدالعلی گویا در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد:
-علی علیهالسلام و سالکین راه شیطان
-علی علیهالسلام و المناقب
-علی علیهالسلام و العوالم
-علی علیهالسلام و زیارت #جامعه_کبیره
-علی علیهالسلام و فوج فائزین
-علی علیهالسلام و خطبه تطنجیه
از لینک ذیل به پایین↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8642
-علی علیهالسلام و سالکین راه شیطان
-علی علیهالسلام و المناقب
-علی علیهالسلام و العوالم
-علی علیهالسلام و زیارت #جامعه_کبیره
-علی علیهالسلام و فوج فائزین
-علی علیهالسلام و خطبه تطنجیه
از لینک ذیل به پایین↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8642
[ کانال برهان ]
🔻دست فاطمه (سلام الله علیها) چه کسی میتواند کلید بهشت را در تلویزیون کره در دست داشته باشد؟! کسی که دست او ایمنی از آتش دو دنیا را برایشان به ارمغان میآورد... ←یکی از پربینندهترین ساختههای کرهجنوبی -سریال الحمراء- از باور همه گیر مسلمانان مغرب زمین…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- جورج قرداحی (George Kurdahi) مجری، فعال رسانهای و خبرنگار مشهور لبنانی و وزیر اطلاع رسانی در دولت نجیب میقاتی , از محبت خود به امیرالمومنین علیهالسلام میگوید!
«من هم مانند بسیاری از ادیبان، شاعران و متفکرین مسیحی، عاشق حضرت علی علیه السلام، این بزرگمرد تاریخ هستم. ایشان فقط متعلق به شیعیان نیست و ...»
🔻فیلم کامل این مصاحبه و شعرخوانی او در مدح حضرت امیر علیهالسلام در:
https://www.aparat.com/v/9sXYa
#فراسوی_ادیان (۶۴)
@borrhan
«من هم مانند بسیاری از ادیبان، شاعران و متفکرین مسیحی، عاشق حضرت علی علیه السلام، این بزرگمرد تاریخ هستم. ایشان فقط متعلق به شیعیان نیست و ...»
🔻فیلم کامل این مصاحبه و شعرخوانی او در مدح حضرت امیر علیهالسلام در:
https://www.aparat.com/v/9sXYa
#فراسوی_ادیان (۶۴)
@borrhan
[ کانال برهان ]
- شاه کلی🔑د 🔻 چقدر این روایت ناب، باطن افراد مدّعی کذاب را نشان میدهد، که در پی مراد و مریدبازی هستند! 🔸 جناب محمّد بن مسلم گوید: از حضرت صادق علیهالسلام شنیدم که فرمودند: «آیا گمان میکنید که من خوبان و بَدان شما را نمیشناسم؟ چرا بخدا سوگند تشخیص…
⚠️از هر کسی و هر دهانی کلام را نشنویم!
جوادالائمه فرمودند:
«مَن أصغى إلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ فَإن كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَد عَبَدَ الله وإن كانَ النّاطِقُ يَنطِقُ عَن لِسانِ إبليسَ فَقَد عَبَدَ إبليسَ».
«هركه گوش به گفته سخنگويى دهد، در واقع او را پرستيده است.اگر [آن سخنگو] از خدا بگويد، خدا را پرستيده و اگر از شيطان بگويد، شيطان را پرستيده است.»
📚 گزیده تحف العقول ص۶۳ و ....
✍ پینوشت:از این حدیث شریف که کاملا موافق با اصول کلی قرآنیست پیداست که شخص مؤمن میبایست نهایت حزم و احتیاط را به کار بسته از هر منبع و مأخذی کسب مبنا و معرفت ننماید و الا این خطر در پیش است که ناخواسته در مسیر اطاعت شیطان قرار گیرد که نتیجهای جز ذلت و ضلالت نخواهد داشت.
خداوند در سوره یس میفرماید:
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴿۶۰﴾وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ﴿۶۱﴾
کجا شنیده شده که قاطبۀ مردم پرستش شیطان را تبلیغ کنند و آن را رویۀ خود اعلان نمایند؟منظور همانست که امام جواد علیه الصلوة فرموده اند.
+ بخوان
#علم_دین (۱۰۲)
@borrhan
جوادالائمه فرمودند:
«مَن أصغى إلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ فَإن كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَد عَبَدَ الله وإن كانَ النّاطِقُ يَنطِقُ عَن لِسانِ إبليسَ فَقَد عَبَدَ إبليسَ».
«هركه گوش به گفته سخنگويى دهد، در واقع او را پرستيده است.اگر [آن سخنگو] از خدا بگويد، خدا را پرستيده و اگر از شيطان بگويد، شيطان را پرستيده است.»
📚 گزیده تحف العقول ص۶۳ و ....
✍ پینوشت:از این حدیث شریف که کاملا موافق با اصول کلی قرآنیست پیداست که شخص مؤمن میبایست نهایت حزم و احتیاط را به کار بسته از هر منبع و مأخذی کسب مبنا و معرفت ننماید و الا این خطر در پیش است که ناخواسته در مسیر اطاعت شیطان قرار گیرد که نتیجهای جز ذلت و ضلالت نخواهد داشت.
خداوند در سوره یس میفرماید:
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ﴿۶۰﴾وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ﴿۶۱﴾
کجا شنیده شده که قاطبۀ مردم پرستش شیطان را تبلیغ کنند و آن را رویۀ خود اعلان نمایند؟منظور همانست که امام جواد علیه الصلوة فرموده اند.
+ بخوان
#علم_دین (۱۰۲)
@borrhan
#معاویه (۳۷۶)
#نقد_مولوی (۲۱۲)
🔻مولوی و مدح معاویه
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸یکی از چهره های منفور نزد ما، معاویه (لعنة الله عليه) است. او بود که لعن بر امیرالمؤمین علیه السلام را سنت نمود و بسیار بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دروغ میبست و حدیث جعل میکرد تا مقاصد شوم خود را رواج دهد؛ او بود که دربارهٔ مادرش نوشته اند: «کان أحب الرجال الیها السودان» یعنی هند مادر معاویه به مردان سیاه پوست بسیار علاقه داشت!
📚بحارالأنوار، ۳۳/۱۹۸، به نقل از «الزام النواصب و کشف الحق»
←←#ابن_ابی_الحدید معتزلی به این نکته تصریح دارد و میگوید:
«حق این است که معاویه در داشتن دین مورد شک و تردید و دچار طعن و عیبجویی بوده است و در زمان حکمرانی خود چه اعمالی را مرتکب نگردید، و از طرف دیگر شیوخ معتزله در کتب خود معاویه را زندیق و کافر معرفی کردند به خاطر اعمال ننگینش، چرا که معاویه از طعن و مسخره کردن و گفتار زشت و ناهنجار درباره رسول خدا و دین او پروا نداشت و گاه و بیگاه از خلال اظهارات او تراوش میکرد. مثلاً روزی مؤذن اذان میگفت، وقتی بعد از شهادت به توحید، شهادت به رسالت پیامبر را شنید، معاویه سر برداشت و گفت ای محمد! روح پدرت شاد ای پسر عبدالله، چقدر بلند همت بودی تو که به کمتر از این قانع نشدی و رضایت ندادی تا سرانجام نام خود را در کنار نام پروردگار عالم قرار دادی!» (معاذالله)
←←باز ابن ابی الحدید و مسعودی نقل میکنند:
«زبیر بن بکار در کتاب خود -الموفقیات- از قول مطرف فرزند #مغیرة مینویسد: به همراه پدرم به سفر شام رفتیم و پدرم بر معاویه وارد شد و بعد از مراجعت از هوش و کیاست معاویه تعریف میکرد، اما یک شب دیگر وقتی از نزد معاویه برگشت خیلی ناراحت بود... بعد از سؤال از اینکه چرا ناراحتی؟ در جوابم گفت: فرزندم من از نزد خبیثترین و کافر ترین مردم بازگشته ام، گفتم برای چه؟ گفت: مجلس معاویه وقتی خالی از اغیار شد به او گفتم یا امیر، علی (علیه السلام) که از دنیا رفت و شما به خواستههای خود رسیدهای، لذا به ظلمهای خود پایان بده تا نام نیکی از خود به یادگار بگذاری. اما معاویه پاسخ داد: دور است، دور است آنچه میگویی، ابوبکر و عمر و عثمان آمدند و حکومت کردند، اما نام آنها باقی نمانْد. در حالی که این مرد هاشمی (پیامبر) را هر روز پنج مرتبه در سراسر جهان اسلام فریاد برمیدارند و به بزرگی یادش میکنند. ای بیمادر به خدا سوگند، آرام نخواهم نشست، مگر اینکه این نام را دفن کنم و این اسم را مدفون سازم. مأمون (لعنة الله علیه) پس از شنیدن این خبر دستور داد تا معاویه را همه جا لعن کنند، اما به دلایلی موقت بود و پایدار نماند.»
📚شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، چاپ اول مشهد، ۵/۱۲۹ (تصویر الحاقی)
📚مروج الذهب، ۲/۳۴۱
اینها قطره ای از دریای رذائل و خباثت معاویه بود. حال جالب است که مولوی در مدح معاویه شعری سروده است:
«در خبر آمد که خال مؤمنان
خفته بد در قصر بر بستر ستان
قصر را از اندرون در بسته بود
کز زیارتهای مردم خسته بود
ناگهان مردی ورا بیدار کرد
چشم چون بگشاد پنهان گشت مرد
گفت اندر قصر کس را ره نبود
کیست کین گستاخی و جرات نمود
گرد برگشت و طلب کرد آن زمان
تا بیاید زان نهان گشته نشان
او پس در مدبری را دید کو
در پس پرده نهان میکرد رو
گفت هی تو کیستی نام تو چیست
گفت نامم فاش ابلیس شقیست
گفت بیدارم چرا کردی بجد
راست گو با من مگو بر عکس و ضد.»
❗️مولوی چنین داستان سازی می کند که معاویه، دایی مؤمنان! در قصرش خفته بود و در حالی که درهای قصر به روی همه بسته بود، شخصی او را بیدار می کند. معاویه متعجب از این که چه کسی توانسته وارد قصر و اتاق خواب او شود، می گوید: تو که هستی و چگونه جرأت کردی وارد قصر شوی؟! در این هنگام #ابلیس خود را معرفی میکند و میگوید او بوده است که معاویه را بیدار کرده است. معاویه از او می پرسد چرا مرا بیدار کردی؟ راستش را بگو!(تصویر در پست بعد)
«1⃣»
#نقد_مولوی (۲۱۲)
🔻مولوی و مدح معاویه
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸یکی از چهره های منفور نزد ما، معاویه (لعنة الله عليه) است. او بود که لعن بر امیرالمؤمین علیه السلام را سنت نمود و بسیار بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) دروغ میبست و حدیث جعل میکرد تا مقاصد شوم خود را رواج دهد؛ او بود که دربارهٔ مادرش نوشته اند: «کان أحب الرجال الیها السودان» یعنی هند مادر معاویه به مردان سیاه پوست بسیار علاقه داشت!
📚بحارالأنوار، ۳۳/۱۹۸، به نقل از «الزام النواصب و کشف الحق»
←←#ابن_ابی_الحدید معتزلی به این نکته تصریح دارد و میگوید:
«حق این است که معاویه در داشتن دین مورد شک و تردید و دچار طعن و عیبجویی بوده است و در زمان حکمرانی خود چه اعمالی را مرتکب نگردید، و از طرف دیگر شیوخ معتزله در کتب خود معاویه را زندیق و کافر معرفی کردند به خاطر اعمال ننگینش، چرا که معاویه از طعن و مسخره کردن و گفتار زشت و ناهنجار درباره رسول خدا و دین او پروا نداشت و گاه و بیگاه از خلال اظهارات او تراوش میکرد. مثلاً روزی مؤذن اذان میگفت، وقتی بعد از شهادت به توحید، شهادت به رسالت پیامبر را شنید، معاویه سر برداشت و گفت ای محمد! روح پدرت شاد ای پسر عبدالله، چقدر بلند همت بودی تو که به کمتر از این قانع نشدی و رضایت ندادی تا سرانجام نام خود را در کنار نام پروردگار عالم قرار دادی!» (معاذالله)
←←باز ابن ابی الحدید و مسعودی نقل میکنند:
«زبیر بن بکار در کتاب خود -الموفقیات- از قول مطرف فرزند #مغیرة مینویسد: به همراه پدرم به سفر شام رفتیم و پدرم بر معاویه وارد شد و بعد از مراجعت از هوش و کیاست معاویه تعریف میکرد، اما یک شب دیگر وقتی از نزد معاویه برگشت خیلی ناراحت بود... بعد از سؤال از اینکه چرا ناراحتی؟ در جوابم گفت: فرزندم من از نزد خبیثترین و کافر ترین مردم بازگشته ام، گفتم برای چه؟ گفت: مجلس معاویه وقتی خالی از اغیار شد به او گفتم یا امیر، علی (علیه السلام) که از دنیا رفت و شما به خواستههای خود رسیدهای، لذا به ظلمهای خود پایان بده تا نام نیکی از خود به یادگار بگذاری. اما معاویه پاسخ داد: دور است، دور است آنچه میگویی، ابوبکر و عمر و عثمان آمدند و حکومت کردند، اما نام آنها باقی نمانْد. در حالی که این مرد هاشمی (پیامبر) را هر روز پنج مرتبه در سراسر جهان اسلام فریاد برمیدارند و به بزرگی یادش میکنند. ای بیمادر به خدا سوگند، آرام نخواهم نشست، مگر اینکه این نام را دفن کنم و این اسم را مدفون سازم. مأمون (لعنة الله علیه) پس از شنیدن این خبر دستور داد تا معاویه را همه جا لعن کنند، اما به دلایلی موقت بود و پایدار نماند.»
📚شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، چاپ اول مشهد، ۵/۱۲۹ (تصویر الحاقی)
📚مروج الذهب، ۲/۳۴۱
اینها قطره ای از دریای رذائل و خباثت معاویه بود. حال جالب است که مولوی در مدح معاویه شعری سروده است:
«در خبر آمد که خال مؤمنان
خفته بد در قصر بر بستر ستان
قصر را از اندرون در بسته بود
کز زیارتهای مردم خسته بود
ناگهان مردی ورا بیدار کرد
چشم چون بگشاد پنهان گشت مرد
گفت اندر قصر کس را ره نبود
کیست کین گستاخی و جرات نمود
گرد برگشت و طلب کرد آن زمان
تا بیاید زان نهان گشته نشان
او پس در مدبری را دید کو
در پس پرده نهان میکرد رو
گفت هی تو کیستی نام تو چیست
گفت نامم فاش ابلیس شقیست
گفت بیدارم چرا کردی بجد
راست گو با من مگو بر عکس و ضد.»
❗️مولوی چنین داستان سازی می کند که معاویه، دایی مؤمنان! در قصرش خفته بود و در حالی که درهای قصر به روی همه بسته بود، شخصی او را بیدار می کند. معاویه متعجب از این که چه کسی توانسته وارد قصر و اتاق خواب او شود، می گوید: تو که هستی و چگونه جرأت کردی وارد قصر شوی؟! در این هنگام #ابلیس خود را معرفی میکند و میگوید او بوده است که معاویه را بیدار کرده است. معاویه از او می پرسد چرا مرا بیدار کردی؟ راستش را بگو!(تصویر در پست بعد)
«1⃣»