[ کانال برهان ]
#تبعیض_نژادی 🟥 عمر بن خطاب و بیت المال 💡آنچه کمتر شنیدهاید! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ با اشاره به این مطلب مهم که «اصولاً بیت المال در زمان رسول خدا به تساوی بین عموم مردم و کنیزان و بردگان تقسیم میشد و این روش در #حکومت_علوی هم پیگیری شد. » وارد به مقوله آشنایی…
🔹سیره حکومتی امیرالمؤمنین علیه السلام
✍️جابر عبدى گويد: امير المؤمنين (علیه السلام) فرمود: خدا مرا پيشواى خلقش كرده و بر من لازم كرده كه بر خود تنگ بگيرم و در خوردن و نوشيدن و لباس مانند مستمندان باشم تا فقيران به فقر من اقتداء كنند و تسلى يابند و توانگران با ثروت خود سركشى نكنند.
📘ترجمه اصول کافي، ج۳، ص۱۵۹
🔸جابِرٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) إِنَّ اللَّهَ جَعَلَنِي إِمَاماً لِخَلْقِهِ فَفَرَضَ عَلَيَّ التَّقْدِيرَ فِي نَفْسِي وَ مَطْعَمِي وَ مَشْرَبِي وَ مَلْبَسِي كَضُعَفَاءِ النَّاسِ كَيْ يَقْتَدِيَ الْفَقِيرُ بِفَقْرِي وَ لَا يُطْغِيَ الْغَنِيَّ غِنَاهُ.
📓الكافي، ج۱، ص ۴۱۰، باب سيرة الإمام في نفسه و في المطعم و الملبس إذا ولي الأمر، ح۱
#حکومت_علوی (۱۵۴)
@borrhan
✍️جابر عبدى گويد: امير المؤمنين (علیه السلام) فرمود: خدا مرا پيشواى خلقش كرده و بر من لازم كرده كه بر خود تنگ بگيرم و در خوردن و نوشيدن و لباس مانند مستمندان باشم تا فقيران به فقر من اقتداء كنند و تسلى يابند و توانگران با ثروت خود سركشى نكنند.
📘ترجمه اصول کافي، ج۳، ص۱۵۹
🔸جابِرٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) إِنَّ اللَّهَ جَعَلَنِي إِمَاماً لِخَلْقِهِ فَفَرَضَ عَلَيَّ التَّقْدِيرَ فِي نَفْسِي وَ مَطْعَمِي وَ مَشْرَبِي وَ مَلْبَسِي كَضُعَفَاءِ النَّاسِ كَيْ يَقْتَدِيَ الْفَقِيرُ بِفَقْرِي وَ لَا يُطْغِيَ الْغَنِيَّ غِنَاهُ.
📓الكافي، ج۱، ص ۴۱۰، باب سيرة الإمام في نفسه و في المطعم و الملبس إذا ولي الأمر، ح۱
#حکومت_علوی (۱۵۴)
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔹سیره حکومتی امیرالمؤمنین علیه السلام ✍️جابر عبدى گويد: امير المؤمنين (علیه السلام) فرمود: خدا مرا پيشواى خلقش كرده و بر من لازم كرده كه بر خود تنگ بگيرم و در خوردن و نوشيدن و لباس مانند مستمندان باشم تا فقيران به فقر من اقتداء كنند و تسلى يابند و توانگران…
فایل pdf کتاب راه علی (علیه السلام) ؛ تالیف مرحوم سید رضا صدر در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/5856
🔸این کتاب به زبانی شیوا، ساده و به اختصار یک توصیف کلی از روش زندگانی امیرالمؤمنین علیه السلام و سیرهٔ اخلاقی و حکومتی ایشان ترسیم میکند.
#حکومت_علوی
https://t.me/borrhanlibrary/5856
🔸این کتاب به زبانی شیوا، ساده و به اختصار یک توصیف کلی از روش زندگانی امیرالمؤمنین علیه السلام و سیرهٔ اخلاقی و حکومتی ایشان ترسیم میکند.
#حکومت_علوی
[ کانال برهان ]
گروه مباحث فرق و ادیان دینکلاس تقدیم میدارد : عنوان اثر : بررسی و #نقد_عرفان_حلقه (کیهانی) #قسمت_۲۱ قسمت بیست و یکم 🔻ادامه آشنایی با عقاید موسس فرقه عرفان حلقه 👤 سخنران : استاد دکتر حسین فریدونی نشر : آزاد با ذکر نام کانال دینکلاس ♒️ پخش اختصاصی در…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گروه مباحث فرق و ادیان دینکلاس تقدیم میدارد :
عنوان اثر :
بررسی و #نقد_عرفان_حلقه (کیهانی)
#قسمت_۲۲
قسمت بیست و دوم
🔻ادامه آشنایی با عقاید موسس فرقه عرفان حلقه
👤 سخنران : استاد دکتر حسین فریدونی
نشر : آزاد با ذکر نام کانال دینکلاس
♒️ پخش اختصاصی در کانالهای دینکلاس و برهان برای اولین بار
📺 مجموعه دینکلاس : برگزاری کلاسهای مدون اعتقادی برای شیعیان فارسی زبان جهان
@dinclass
@borrhan
www.dinclass.ir
عنوان اثر :
بررسی و #نقد_عرفان_حلقه (کیهانی)
#قسمت_۲۲
قسمت بیست و دوم
🔻ادامه آشنایی با عقاید موسس فرقه عرفان حلقه
👤 سخنران : استاد دکتر حسین فریدونی
نشر : آزاد با ذکر نام کانال دینکلاس
♒️ پخش اختصاصی در کانالهای دینکلاس و برهان برای اولین بار
📺 مجموعه دینکلاس : برگزاری کلاسهای مدون اعتقادی برای شیعیان فارسی زبان جهان
@dinclass
@borrhan
www.dinclass.ir
#نقد_عرفان_حلقه (۳۲)
🔻به تصویر الحاقی دقت کنید!
این نماد و آرم مخصوص عرفان حلقه است!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
محمد علی طاهری میگوید:
«بحث آرم، که من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را هم عینا انتقال دادم، در این آرم یک سمت سفید است و حالت لبخند دارد، یک سمتش سیاه و حالت اخم دارد، این البته مفاهیم مختلفی دارد، یکی اینکه بطور کلی عالم دوقطبی را میرساند، عالم تضاد را میرساند، بطور کلی حالت شارژ و دشارژ را میرساند، بطور کلی حالت متصل به شبکه مثبت و متصل به شبکه منفی را میرساند، اما در مورد شارژ و دشارژ میبینید که در واقع وارونه و ساقط است.»
📋جزوه دوره پنجم، از سری جزوههای تشعشع دفاعی، فراپزشکی، دوره مربیگری (مستر)، ص ٢١۱
👈🏻 طبق تصریح طاهری، نه تنها تمام مبانی عرفانی وی، بلکه حتی آرم و نماد آن و ترهات در شرح آن هم! از طریق کشف و الهام صورت گرفته است!
⚠️ به خاطر داشته باشید که
انسان ها #سه راه برای معرفت حقایق اشیا و رسیدن به کمال طی کرده اند:
❌1_حکما یا #فلاسفه که طریق عقل و استقلال ذاتی آن در فهم معارف را پیموده اند.
❌2_عرفا یا #صوفیه که طریق کشف و شهود را در رسیدن به معارف پیموده اند.
✔️3_وحی و نبوت : خداوند پیغمبرانی برای تربیت و هدایت و تذکر انسان ها ارسال مینماید و مردم با تبعیت مطلق از آنها به سعادت دنیوی و اخروی میرسند.
در طول تاریخ این سه گروه، همواره یکدیگر را تکفیر و تفسیق مینمودند و هیچ گاه سر سازش با هم نداشتند.
🔖به مناسبت بحث بطلان طریق دوم را مختصراً توضیح میدهیم:
شهود به معنای دیدن حقایق و بطون عالم هستی است و در آیات و روایات اصل امکان حصول شهود و مکاشفه ممکن دانسته شده است اما به هیچ وجه حجت شرعی ندارد.
چرا که شیعه ای که اهل کشف و شهود است امیرالمومنین علیه السلام را در صدر اولياي خدا میبیند. فرد سنی مانند ابن عربی و غزالی، ابوبکر و عمر بن خطاب را در صدر صديقين مشاهده و #مکاشفه میکند. فرد مسيحي مانند اکهارت، حضرت عیسی علیهالسلام را در بالاترین جایگاه انسان ها و اولیاء خدا شهود می کند. فرد یهودی (مانند عرفای مکتب کابالا یا قبالا) حضرت موسی علیهالسلام و فرد بودایی، بودا و تناسخ را شهود می نماید!
به عبارت دیگر :
انسان ها ممکن است افکار و اعتقادات شخصی خود و یا تلقينات و القائات اساتید و یا جنیان را در کشف و شهود خود مشاهده کنند و این اعتقادات افراد است که در کشفیاتشان منعکس مي شود.
بنابراین کشف متاثر از وهميات و وساوس #ابلیس است؛ همچنانکه قرآن ميفرمايد :
وَإِنَّ الشَّياطِينَ لَيوحُونَ إِلَى أَوْلِيآئِهِمْ لِيجَادِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ .
أنعام : ۱۲۱
پس به علت اینکه انسان های غیر معصوم، نمیتوانند سخن فرشته را از سخن شیاطین و جنیان تشخیص دهند، کشف و شهود آنها حجت شرعی نمیباشد.
لذاست کشف و شهود غیر معصوم قابل اعتماد نيست و کشف را باید با کتاب و سنت سنجید و اگر ناسازگار بود به بطلان و فساد و شیطانی بودن آن حکم کرد چرا که امکان ورود وساوس شيطان وجود دارد.
✅🔚✅ مکتب حقه تشیع آموزه های خود را با کشف و شهود بزرگان و علما و عرفا ثابت نمی کند! بلکه تمام اصول دین تشیع با دلایل و براهین عقلی و قطعی و منطقی اثبات میشود.
➖➖➖➖
@borrhan
🔻به تصویر الحاقی دقت کنید!
این نماد و آرم مخصوص عرفان حلقه است!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
محمد علی طاهری میگوید:
«بحث آرم، که من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را هم عینا انتقال دادم، در این آرم یک سمت سفید است و حالت لبخند دارد، یک سمتش سیاه و حالت اخم دارد، این البته مفاهیم مختلفی دارد، یکی اینکه بطور کلی عالم دوقطبی را میرساند، عالم تضاد را میرساند، بطور کلی حالت شارژ و دشارژ را میرساند، بطور کلی حالت متصل به شبکه مثبت و متصل به شبکه منفی را میرساند، اما در مورد شارژ و دشارژ میبینید که در واقع وارونه و ساقط است.»
📋جزوه دوره پنجم، از سری جزوههای تشعشع دفاعی، فراپزشکی، دوره مربیگری (مستر)، ص ٢١۱
👈🏻 طبق تصریح طاهری، نه تنها تمام مبانی عرفانی وی، بلکه حتی آرم و نماد آن و ترهات در شرح آن هم! از طریق کشف و الهام صورت گرفته است!
⚠️ به خاطر داشته باشید که
انسان ها #سه راه برای معرفت حقایق اشیا و رسیدن به کمال طی کرده اند:
❌1_حکما یا #فلاسفه که طریق عقل و استقلال ذاتی آن در فهم معارف را پیموده اند.
❌2_عرفا یا #صوفیه که طریق کشف و شهود را در رسیدن به معارف پیموده اند.
✔️3_وحی و نبوت : خداوند پیغمبرانی برای تربیت و هدایت و تذکر انسان ها ارسال مینماید و مردم با تبعیت مطلق از آنها به سعادت دنیوی و اخروی میرسند.
در طول تاریخ این سه گروه، همواره یکدیگر را تکفیر و تفسیق مینمودند و هیچ گاه سر سازش با هم نداشتند.
🔖به مناسبت بحث بطلان طریق دوم را مختصراً توضیح میدهیم:
شهود به معنای دیدن حقایق و بطون عالم هستی است و در آیات و روایات اصل امکان حصول شهود و مکاشفه ممکن دانسته شده است اما به هیچ وجه حجت شرعی ندارد.
چرا که شیعه ای که اهل کشف و شهود است امیرالمومنین علیه السلام را در صدر اولياي خدا میبیند. فرد سنی مانند ابن عربی و غزالی، ابوبکر و عمر بن خطاب را در صدر صديقين مشاهده و #مکاشفه میکند. فرد مسيحي مانند اکهارت، حضرت عیسی علیهالسلام را در بالاترین جایگاه انسان ها و اولیاء خدا شهود می کند. فرد یهودی (مانند عرفای مکتب کابالا یا قبالا) حضرت موسی علیهالسلام و فرد بودایی، بودا و تناسخ را شهود می نماید!
به عبارت دیگر :
انسان ها ممکن است افکار و اعتقادات شخصی خود و یا تلقينات و القائات اساتید و یا جنیان را در کشف و شهود خود مشاهده کنند و این اعتقادات افراد است که در کشفیاتشان منعکس مي شود.
بنابراین کشف متاثر از وهميات و وساوس #ابلیس است؛ همچنانکه قرآن ميفرمايد :
وَإِنَّ الشَّياطِينَ لَيوحُونَ إِلَى أَوْلِيآئِهِمْ لِيجَادِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ .
أنعام : ۱۲۱
پس به علت اینکه انسان های غیر معصوم، نمیتوانند سخن فرشته را از سخن شیاطین و جنیان تشخیص دهند، کشف و شهود آنها حجت شرعی نمیباشد.
لذاست کشف و شهود غیر معصوم قابل اعتماد نيست و کشف را باید با کتاب و سنت سنجید و اگر ناسازگار بود به بطلان و فساد و شیطانی بودن آن حکم کرد چرا که امکان ورود وساوس شيطان وجود دارد.
✅🔚✅ مکتب حقه تشیع آموزه های خود را با کشف و شهود بزرگان و علما و عرفا ثابت نمی کند! بلکه تمام اصول دین تشیع با دلایل و براهین عقلی و قطعی و منطقی اثبات میشود.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_عرفان_حلقه (۳۲) 🔻به تصویر الحاقی دقت کنید! این نماد و آرم مخصوص عرفان حلقه است! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ محمد علی طاهری میگوید: «بحث آرم، که من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را هم عینا انتقال دادم، در این آرم یک سمت سفید است و حالت لبخند دارد، یک سمتش سیاه…
فایل pdf مقاله «نقد و بررسی حجیت مکاشفات» در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شدد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/5859
https://t.me/borrhanlibrary/5859
#افضلیت
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى اکرم صلیالله علیه و آله روزى به کاخ حکومتى #حجاج_بن_یوسف ثقفى وارد شد. حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بىاعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست.
بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد:
تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟
گفت: بلى
حجاج گفت: مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔپیامبر [صلیالله علیه و آله] میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مىدهى؟
حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم !
حجاج گفت: مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟
حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ...
حجّاج ناراحت شده و گفت:
واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على [علیهالسلام] را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت.
🔻حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج قرآن درباره حضرت آدم میفرماید:
📖وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى ،آدم عصیان کرد
ولى درباره حضرت على علیهالسلام و خانوادهاش میفرماید :
📖وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً
سعى و کار شما مورد تقدیر و ستایش است.
بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود:
📖وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه
نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند.
امّا على عليهالسلام در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد.
🔻حجاج با صداى بلند گفت:
اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ ؛ بعد از او تقاضا کرد که برترى حضرت امیر عليهالسلام را بر نوح و لوط بیان کند.
حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث رفع عذاب آنها نخواهد شد. روز قیامت به هر دو خطاب میشود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتشاند
امّا حضرت على عليهالسلام را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست و خشم او خشم خداست.
🔻حجاج گفت: اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على عليهالسلام را بر ابراهیم بیان کن
حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن میفرماید:
📖 وَ اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى
خدایا به من بنمایان که چگونه مردگان را زنده مى کنى خطاب رسید: مگر تو ایمان نیاورده اى؟ عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى میخواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند.
امّا على علیهالسلام جملهاى را فرمود که دوست و دشمن آنرا نقل کردهاند
حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید:
یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟
فرمود: ابراهیم علیهالسلام براى اطمینان قلبى خودش به خداوند عرضه داشت: «رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى» امّا من آنچنان اطمینان دارم
که اگر پردههاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد.
🔻حجاج گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على بر موسى(علیهالسلام) چیست؟
حرّه گفت: حضرت موسى(ع) وقتیکه در دفاع از مظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند.
📖فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ
او در حالیکه میترسید، از مصرخارج شد
و به سوى مدین رفت.
امّا حضرت امیر علیهالسلام در #لیلة_المبیت
بهجاى پیامبر[ صلیالله علیه و آله] خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرمایند:
📖 وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه
بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مىفروشند.
🔻حجاج گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت على علیهالسلام نسبت به حضرت سلیمان (علیهالسلام) بیان نما
حرّه گفت:
حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت :
📖رَبِّ اغْفِرْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى
پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد.
امّا على علیهالسلام درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود:
💠 هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ
اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نمودهام و رجوعى در آن نیست.
📗بحار الانوار.ج۴۶. ص ۱۳۴ ۱۳۵ ۱۳۶
➖➖➖➖
@borrhan
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى اکرم صلیالله علیه و آله روزى به کاخ حکومتى #حجاج_بن_یوسف ثقفى وارد شد. حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بىاعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست.
بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال کرد:
تو حُرّه دختر حلیمه سعدیه اى؟
گفت: بلى
حجاج گفت: مدتى در انتظار دیدار تو بودم زیرا به من خبر رسیده که تو على را برتر از صحابه ٔپیامبر [صلیالله علیه و آله] میدانى و او را بر ابوبکر ، عمر ، عثمان ، ترجیح مىدهى؟
حرّه گفت: نه تنها از صحابه، بلکه از تمام افرادى که از صحابه بهترند ، بالاتر و بهتر میدانم !
حجاج گفت: مقصود خویش را روشنتر بیان کن. کیست که بالاتر از اصحاب پیغمبر باشد؟
حرّه گفت: بهتر از اصحاب پیغمبر بسیارند از جمله آدم ، نوح ، لوط ، ابراهیم ، موسى ، سلیمان و ...
حجّاج ناراحت شده و گفت:
واى برتو ، چقدر ادّعاى بزرگى کردى که على [علیهالسلام] را از بعضى انبیاء بالاتر و برتر شمردى اگر در این باره دلیل و برهانِ قوى اقامه نکنى تو را خواهم کشت.
🔻حرّه با کمال شهامت، به قرآن شریف تمسک کرد و براى هر یک از ادّعاهاى خود دلیل قاطع از کلام خدا ، اقامه کرد و چنین گفت: اى حجّاج قرآن درباره حضرت آدم میفرماید:
📖وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى ،آدم عصیان کرد
ولى درباره حضرت على علیهالسلام و خانوادهاش میفرماید :
📖وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً
سعى و کار شما مورد تقدیر و ستایش است.
بعلاوه، خداوند متعال حضرت آدم را در بهشت آزاد گذاشت و فقط او را از گندم ممنوع کرد و فرمود:
📖وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَه
نزدیک این درخت نروید ولى او با همسرش، به نزدیک آن درخت رفتند و از آن خوردند.
امّا على عليهالسلام در عین حالیکه تمام نعمتها بر او حلال بود اما از نان گندم هم نخورد.
🔻حجاج با صداى بلند گفت:
اَحْسَنْتِ... اَحْسَنْتِ ؛ بعد از او تقاضا کرد که برترى حضرت امیر عليهالسلام را بر نوح و لوط بیان کند.
حرّه گفت: خداوند به عنوان مثال براى کافران زنهاى لوط و نوح پیامبر را نامبرده که به آن دو بزرگوار، خیانت کردند گر چه همسر دو پیغمبرند، امّا این باعث رفع عذاب آنها نخواهد شد. روز قیامت به هر دو خطاب میشود: داخل شوید، به همراهى آنانکه داخل آتشاند
امّا حضرت على عليهالسلام را همسرى است که خشنودى او خشنودى خداست و خشم او خشم خداست.
🔻حجاج گفت: اَحْسنتِ یا حرّه! قبول کردم امّا دلیل برترى على عليهالسلام را بر ابراهیم بیان کن
حُرّه گفت: خداوند درباره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن میفرماید:
📖 وَ اِذْقالَ اِبْراهیمُ رَبِّ اَرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوْتى قالَ اَوَلَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبى
خدایا به من بنمایان که چگونه مردگان را زنده مى کنى خطاب رسید: مگر تو ایمان نیاورده اى؟ عرض کرد، بلى ایمان آورده ام ولى میخواهم که مطمئن شوم خدا هم به او نمایاند.
امّا على علیهالسلام جملهاى را فرمود که دوست و دشمن آنرا نقل کردهاند
حضرت در جواب صعصعة بن صوحان که وقتى پرسید:
یا امیرالمؤمنین تو بالاترى یا حضرت ابراهیم؟
فرمود: ابراهیم علیهالسلام براى اطمینان قلبى خودش به خداوند عرضه داشت: «رَبِّ أرِنى کَیْفَ تُحْىِ الْمُوتى» امّا من آنچنان اطمینان دارم
که اگر پردههاى غیبى از مقابل من برداشته شود بر یقین من افزوده نخواهد شد.
🔻حجاج گفت: آفرین بر تو اى حرّه، استدلال بسیار خوبى کردى، حالا بگو برترى على بر موسى(علیهالسلام) چیست؟
حرّه گفت: حضرت موسى(ع) وقتیکه در دفاع از مظلوم یکى از یاران فرعون را کشت و به او خبردادند که طرفداران فرعون میخواهند تو را به قتل برسانند.
📖فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ
او در حالیکه میترسید، از مصرخارج شد
و به سوى مدین رفت.
امّا حضرت امیر علیهالسلام در #لیلة_المبیت
بهجاى پیامبر[ صلیالله علیه و آله] خوابید و جان خود را بدون واهمه فداى پیامبر کرد، این درحالى بود که خطر قتل او حتمى بود این عمل آن حضرت مورد تقدیر خداوندى قرار گرفت که میفرمایند:
📖 وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّه
بعضى از مردم جان خود را براى رضاى خدا مىفروشند.
🔻حجاج گفت: احسنتِ، حالا دلیل خویش را بر فضلیت على علیهالسلام نسبت به حضرت سلیمان (علیهالسلام) بیان نما
حرّه گفت:
حضرت سلیمان به خداوند عرضه داشت :
📖رَبِّ اغْفِرْلى و هَبْ لى مُلْکاً لایَنْبَغىِ لاَِحَدٍ مِنْ بَعْدى
پروردگارا! مرا ببخش و ملک و سلطنتى به من کرامت فرما که سزاوار احدى بعد از من نباشد.
امّا على علیهالسلام درباره دنیا و بیزارى از ریاست آن فرمود:
💠 هَیْهاتَ ! غُرّى غَیْرى لاحاجَةَ لى فیک قَدْ طَلَّقْتُک ثَلاثاً لارَجْعَةَ
اى دنیا ! از من دور شو و غیر مرا فریب ده من نیازى به تو ندارم من تو را سه طلاقه نمودهام و رجوعى در آن نیست.
📗بحار الانوار.ج۴۶. ص ۱۳۴ ۱۳۵ ۱۳۶
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#افضلیت ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔖حُرِّه دختر حلیمه سعدیه، خواهر رضاعى نبى اکرم صلیالله علیه و آله روزى به کاخ حکومتى #حجاج_بن_یوسف ثقفى وارد شد. حجاج از طرز برخورد او که خیلى وزین و بىاعتنا بود فهمید که یک زن معمولى نیست. بعد از اینکه او را شناخت از او سؤال…
مناوی در فیض القدیر خود کلام «ابوالحسن الحرالی» [از عالمان قرن ۷ مغرب] حول علم امیرالمومنین علیه السلام به کتاب الله تعالی را چنین نقل میکند :
🔸قال الحرالی: قد علم الأولون والآخرون أن فهم کتاب الله منحصر إلى علم علی ومن جهل ذلک فقد ضل عن الباب الذی من ورائه یرفع الله عنه القلوب الحجاب حتى یتحقق الیقین الذی لا یتغیر بکشف الغطاء
#ترجمه :حرالی گفته است : اولین و آخرین دانسته اند که فهم قرآن منحصر در علم علی بن ابی طالب علیهما السلام است ؛و هرکس نسبت به این موضوع جهل داشته باشد از بابی که خداوند از آن حجاب را از قلوب کنار می زند تا یقینی محقق شود که با کنار رفتن پرده ها تغییری در آن ایجاد نمی شود گمراه گشته است.
📘 فیض القدیر للمناوی ج۳ ص۴۷
#افضلیت #قاعده_الزام
🔸قال الحرالی: قد علم الأولون والآخرون أن فهم کتاب الله منحصر إلى علم علی ومن جهل ذلک فقد ضل عن الباب الذی من ورائه یرفع الله عنه القلوب الحجاب حتى یتحقق الیقین الذی لا یتغیر بکشف الغطاء
#ترجمه :حرالی گفته است : اولین و آخرین دانسته اند که فهم قرآن منحصر در علم علی بن ابی طالب علیهما السلام است ؛و هرکس نسبت به این موضوع جهل داشته باشد از بابی که خداوند از آن حجاب را از قلوب کنار می زند تا یقینی محقق شود که با کنار رفتن پرده ها تغییری در آن ایجاد نمی شود گمراه گشته است.
📘 فیض القدیر للمناوی ج۳ ص۴۷
#افضلیت #قاعده_الزام
✅ عمر بن خطاب و استاندارانش
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه، در آغاز افرادی مانند #ابوهریره ، #قنفذ ، #مغیرة بن شعبه ، #ابوعبیده جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره میگماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱)
البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون #عمروعاص ، یزید بن ابوسفیان و برادرش #معاویه که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد میکردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت میکرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان میخرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲)
از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونهای بیسابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرطهای خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانهای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب میخوردند.(۴)
قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیتالمال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت میگرفتند به سرعت عوض میشدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد.
برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیهالسلام را داشتند ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده میشدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچگاه مناصب دولتی نمیرسیدند.
برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمینهد. او گفته است که نمیخواهد او و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶)
علت این قبیل توجیهات آن بود که ابیبنکعب از هواداران امیرمؤمنان علیهالسلام بود و عمر نیز نمیخواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابیبنکعب که زبان نترسی داشت و #تقیه را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیهالسلام از دست داد.
رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکسالعمل متقابل میشد. برای مثال #عمروعاص که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمنگاهشان را نمیپوشانید، در مکه میگشتند و بر گردنشان کیسهای از خرما بود که میفروختند، پاسخ شنید:
اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» میخواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد.
خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع میگرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفتهای ضمنی همین عمروعاص در نامهای چنین نوشت:
« از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کردهای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی!....»(۹)
❗️به نظر میرسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲)
عمر به شخص #معاویه توجه ویژهای داشت.
عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب مینامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام میدید ، هیچ عکسالعملی نشان نمیداد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمیکرد.(۱۴)
➖➖➖➖➖
۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی)
۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و ....
۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴
۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴
۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود #معاویه و #قنفذ بودند!
۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳
۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴
۸- انساب الاشراف ۳۷۰/۱۰
۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲
* «زاده حنتمه»
[1⃣]
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه، در آغاز افرادی مانند #ابوهریره ، #قنفذ ، #مغیرة بن شعبه ، #ابوعبیده جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره میگماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱)
البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون #عمروعاص ، یزید بن ابوسفیان و برادرش #معاویه که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد میکردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت میکرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان میخرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲)
از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونهای بیسابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرطهای خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانهای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب میخوردند.(۴)
قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیتالمال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت میگرفتند به سرعت عوض میشدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد.
برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیهالسلام را داشتند ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده میشدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچگاه مناصب دولتی نمیرسیدند.
برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمینهد. او گفته است که نمیخواهد او و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶)
علت این قبیل توجیهات آن بود که ابیبنکعب از هواداران امیرمؤمنان علیهالسلام بود و عمر نیز نمیخواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابیبنکعب که زبان نترسی داشت و #تقیه را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیهالسلام از دست داد.
رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکسالعمل متقابل میشد. برای مثال #عمروعاص که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمنگاهشان را نمیپوشانید، در مکه میگشتند و بر گردنشان کیسهای از خرما بود که میفروختند، پاسخ شنید:
اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» میخواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد.
خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع میگرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفتهای ضمنی همین عمروعاص در نامهای چنین نوشت:
« از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کردهای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی!....»(۹)
❗️به نظر میرسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲)
عمر به شخص #معاویه توجه ویژهای داشت.
عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب مینامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام میدید ، هیچ عکسالعملی نشان نمیداد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمیکرد.(۱۴)
➖➖➖➖➖
۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی)
۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و ....
۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴
۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴
۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود #معاویه و #قنفذ بودند!
۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳
۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴
۸- انساب الاشراف ۳۷۰/۱۰
۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲
* «زاده حنتمه»
[1⃣]
Telegram
attach 📎
دو توجیه را برای این مسأله ذکر کردهاند،
🔚اول آن که معاویه از #بنی_امیه بود و عمر نمیخواست با حذف وی و یا سختگیری بر او ، بنی امیه را - که حزب و طایفهای قدرتمند بودند - در زمره مخالفان خود قرار دهد.
🔚دوم آنکه عمر ، #معاویه را فرزند خود میدانست و او را حاصل رابطهٔ نامشروع خود با هند همسر ابوسفیان میانگاشت و یا حداقل چنین وانمود میکرد تا روابط عاطفی با معاویه و به تبع آن با بنی امیه ایجاد کند.
به هر روی معاویه ۲۰ سال با عنوان امیر و والی در شام حکومت کرد که عمر او را در ابتداء منصوب کرد و عثمان ابقایش نمود. سپس ۲۰ سال دیگر نیز به عنوان خلیفه در همان سامان باقی ماند.(۱۵)
🔖استقراض هند، مادر معاویه از بیت المال به دستور خلیفه (۱۶) و جاری نکردن حد شرعی بر مغیرة بن شعبه را - که به جرم زنا باید حد میخورد - از دیگر الطاف او به بنی امیه و هم پیمانان آنان میدانند.(۱۷) علاوه بر این برادر معاویه ، عتبة بن ابوسفیان به دستور خلیفه والی شهر پر زرق و برق و ییلاقی طائف و مسئول جمع صدقات آن شد.(۱۸) این نیز لطف دیگری به خاندان امیه از سوی خلیفه بود.
به همین طریق عمر دیگر بزرگان بنی امیه را اکرام میکرد تا در بازی سیاست برای خویش بیش از حد دشمن تراشی نکرده باشد. میگویند عمر در منزلش زیراندازی داشت که فقط ابوسفیان و عباس بن عبدالمطلب بر آن میتوانستند در کنار خلیفه بنشینند. علت را که جویا شدند خلیفه چنین گفت: « هذا عم رسول... و هذا شیخ قریش»(۱۹) «عباس عموی پیامبر است... و ابوسفیان بزرگ قریش است.»
نکته مهم این مدرک آن است که محققین کانال برهان این مدرک بالا را در هیچ کتاب تاریخی ندیدهاند و فقط در یک کتاب قدیمی و متقدم لغوی مطلب به یادگار مانده است.
❗️این را باید از الطاف مورخینِ با چراغ و سانسورچیانی دانست که نمیخواستند در تاریخ هیچ رد پایی از توجه خلیفه دوم به بنی امیه و به خصوص شخص ابوسفیان بماند. صد البته کتاب لغت از چشمان عیب پوششان دور مانده است. همان خلفای بنیامیهای که حتی در تاریخ تسنن نیز بدنام هستند. خلیفه دوم باید به زهد و تقدس آراسته باشد و پاک و منزه باقی بماند تا نظام سقیفه ابهت خود را از دست ندهد!
همگی این الطاف بیپایان خلیفه به بنی امیه در حالی صورت میگرفت که او به خوبی میدانست که معاویه و در پی آن #بنی_امیه لیاقت اخلاقی برای کسب این گونه مناصب را ندارند! عمر بن خطاب پس از ضربت خوردن و آگاهی از مرگ قریب الوقوعش به اعضای شورای شش نفره چنین اخطار داد:
🔸و يقال: إن عمر قال لأهل الشّورى: لا تختلفوا، فإنكم إن اختلفتم جاءكم معاوية من الشام، و عبد اللَّه بن أبي ربيعة من اليمن، فلا يريان لكم فضلا لسابقتكم، و إن هذا الأمر لا يصلح للطلقاء ، و لا لأبناء الطلقاء [
#ترجمه : «اختلاف نکنید که در این صورت معاویه از شام میآید(= ادعای خلافت میکند) و میدانید که این مقام برای طلقاء(*=آزاد شدگان) و فرزندان ایشان نیست»(۲۰)
با تمام این اوصاف سیاست که پدر و مادر نمیشناسد برای خلیفه دوم بر پاشنهای که میخواست نچرخید و همین بنی امیه با فراهم آوردن زمینههای لازم، خلیفه را #ترور کردند و خود به جای او بر مسند نشستند و تا یک قرن با عنوان سلاطین «اموی» بر مسلمانان خلافت کردند.
-------------------
۱۰- امتاع الاسماع ۱۵۱/۶
۱۱- اسدالغابة ۲۶/۳
۱۲- تاریخ نامه طبری، بلعمی ۴۷۸/۳
۱۳- ر.ک: عقدالفرید ۳۶۵/۳
۱۴- ر.ک: دلائل الصدق ۲۱۲/۳
۱۵- تحفه ذوی الالباب ص۶۸
۱۶- کامل ۶۲/۳
۱۷- مستدرک حاکم ۴۴۹/۳ و...
۱۸- امتاع الاسماع ۲۶۱/۶
۱۹- الکامل فی اللغه والادب ، محمد بن یزید مبرد نحوی(م۲۸۵) ج۱ ص۲۵۲
۲۰- منابعی چند از اهل تسنن از جمله: اصابه ۷۰/۴(تصویر الحاقی)
* پس از #فتح_مکه پیامبر تمام مخالفان و کسانی را که در جنگ ها علیه ایشان دست به شمشیر بردند را بخشیدند و آزاد کردند؛ در تاریخ ایشان را «طُلَقاء» نام بردهاند که بنی امیه در رأس ایشان هستند.
➖➖➖➖➖
🟥 @borrhan
🔚اول آن که معاویه از #بنی_امیه بود و عمر نمیخواست با حذف وی و یا سختگیری بر او ، بنی امیه را - که حزب و طایفهای قدرتمند بودند - در زمره مخالفان خود قرار دهد.
🔚دوم آنکه عمر ، #معاویه را فرزند خود میدانست و او را حاصل رابطهٔ نامشروع خود با هند همسر ابوسفیان میانگاشت و یا حداقل چنین وانمود میکرد تا روابط عاطفی با معاویه و به تبع آن با بنی امیه ایجاد کند.
به هر روی معاویه ۲۰ سال با عنوان امیر و والی در شام حکومت کرد که عمر او را در ابتداء منصوب کرد و عثمان ابقایش نمود. سپس ۲۰ سال دیگر نیز به عنوان خلیفه در همان سامان باقی ماند.(۱۵)
🔖استقراض هند، مادر معاویه از بیت المال به دستور خلیفه (۱۶) و جاری نکردن حد شرعی بر مغیرة بن شعبه را - که به جرم زنا باید حد میخورد - از دیگر الطاف او به بنی امیه و هم پیمانان آنان میدانند.(۱۷) علاوه بر این برادر معاویه ، عتبة بن ابوسفیان به دستور خلیفه والی شهر پر زرق و برق و ییلاقی طائف و مسئول جمع صدقات آن شد.(۱۸) این نیز لطف دیگری به خاندان امیه از سوی خلیفه بود.
به همین طریق عمر دیگر بزرگان بنی امیه را اکرام میکرد تا در بازی سیاست برای خویش بیش از حد دشمن تراشی نکرده باشد. میگویند عمر در منزلش زیراندازی داشت که فقط ابوسفیان و عباس بن عبدالمطلب بر آن میتوانستند در کنار خلیفه بنشینند. علت را که جویا شدند خلیفه چنین گفت: « هذا عم رسول... و هذا شیخ قریش»(۱۹) «عباس عموی پیامبر است... و ابوسفیان بزرگ قریش است.»
نکته مهم این مدرک آن است که محققین کانال برهان این مدرک بالا را در هیچ کتاب تاریخی ندیدهاند و فقط در یک کتاب قدیمی و متقدم لغوی مطلب به یادگار مانده است.
❗️این را باید از الطاف مورخینِ با چراغ و سانسورچیانی دانست که نمیخواستند در تاریخ هیچ رد پایی از توجه خلیفه دوم به بنی امیه و به خصوص شخص ابوسفیان بماند. صد البته کتاب لغت از چشمان عیب پوششان دور مانده است. همان خلفای بنیامیهای که حتی در تاریخ تسنن نیز بدنام هستند. خلیفه دوم باید به زهد و تقدس آراسته باشد و پاک و منزه باقی بماند تا نظام سقیفه ابهت خود را از دست ندهد!
همگی این الطاف بیپایان خلیفه به بنی امیه در حالی صورت میگرفت که او به خوبی میدانست که معاویه و در پی آن #بنی_امیه لیاقت اخلاقی برای کسب این گونه مناصب را ندارند! عمر بن خطاب پس از ضربت خوردن و آگاهی از مرگ قریب الوقوعش به اعضای شورای شش نفره چنین اخطار داد:
🔸و يقال: إن عمر قال لأهل الشّورى: لا تختلفوا، فإنكم إن اختلفتم جاءكم معاوية من الشام، و عبد اللَّه بن أبي ربيعة من اليمن، فلا يريان لكم فضلا لسابقتكم، و إن هذا الأمر لا يصلح للطلقاء ، و لا لأبناء الطلقاء [
#ترجمه : «اختلاف نکنید که در این صورت معاویه از شام میآید(= ادعای خلافت میکند) و میدانید که این مقام برای طلقاء(*=آزاد شدگان) و فرزندان ایشان نیست»(۲۰)
با تمام این اوصاف سیاست که پدر و مادر نمیشناسد برای خلیفه دوم بر پاشنهای که میخواست نچرخید و همین بنی امیه با فراهم آوردن زمینههای لازم، خلیفه را #ترور کردند و خود به جای او بر مسند نشستند و تا یک قرن با عنوان سلاطین «اموی» بر مسلمانان خلافت کردند.
-------------------
۱۰- امتاع الاسماع ۱۵۱/۶
۱۱- اسدالغابة ۲۶/۳
۱۲- تاریخ نامه طبری، بلعمی ۴۷۸/۳
۱۳- ر.ک: عقدالفرید ۳۶۵/۳
۱۴- ر.ک: دلائل الصدق ۲۱۲/۳
۱۵- تحفه ذوی الالباب ص۶۸
۱۶- کامل ۶۲/۳
۱۷- مستدرک حاکم ۴۴۹/۳ و...
۱۸- امتاع الاسماع ۲۶۱/۶
۱۹- الکامل فی اللغه والادب ، محمد بن یزید مبرد نحوی(م۲۸۵) ج۱ ص۲۵۲
۲۰- منابعی چند از اهل تسنن از جمله: اصابه ۷۰/۴(تصویر الحاقی)
* پس از #فتح_مکه پیامبر تمام مخالفان و کسانی را که در جنگ ها علیه ایشان دست به شمشیر بردند را بخشیدند و آزاد کردند؛ در تاریخ ایشان را «طُلَقاء» نام بردهاند که بنی امیه در رأس ایشان هستند.
➖➖➖➖➖
🟥 @borrhan
Telegram
attach 📎
فایل pdf کتاب عمدة المقال في كفر أهل الضلال تألیف مرحوم شیخ حسن بن علی کرکی عاملی/عربی در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/5862
🔻نقد افکار تکفیری مخالفان شیعه و عدم اقرار آنان به امامت #دوازده گانه است.
در این پژوهش سعی شده است ادله منکران شیعه امامیه و امامان معصوم در مسأله امامت و خلافت نقل و مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. و همچنین دیدگاههای متعصبانه برخی از علمای افراطی اهلسنت در #تکفیر شیعیان تنها به خاطر اعتقاد به امامت امامان معصوم نقد گردد ؛ از نظر نگارنده کسانی که منکر امامت امامان شیعه هستند در واقع منکر ضروریترین حکم قرآن هستند. زیرا قرآن کریم صراحت بر #عصمت اهلبیت پیامبر صلیالله علیه و آله و به تبع آن امامان دارد.
https://t.me/borrhanlibrary/5862
🔻نقد افکار تکفیری مخالفان شیعه و عدم اقرار آنان به امامت #دوازده گانه است.
در این پژوهش سعی شده است ادله منکران شیعه امامیه و امامان معصوم در مسأله امامت و خلافت نقل و مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد. و همچنین دیدگاههای متعصبانه برخی از علمای افراطی اهلسنت در #تکفیر شیعیان تنها به خاطر اعتقاد به امامت امامان معصوم نقد گردد ؛ از نظر نگارنده کسانی که منکر امامت امامان شیعه هستند در واقع منکر ضروریترین حکم قرآن هستند. زیرا قرآن کریم صراحت بر #عصمت اهلبیت پیامبر صلیالله علیه و آله و به تبع آن امامان دارد.
[ کانال برهان ]
🔹سیره حکومتی امیرالمؤمنین علیه السلام ✍️جابر عبدى گويد: امير المؤمنين (علیه السلام) فرمود: خدا مرا پيشواى خلقش كرده و بر من لازم كرده كه بر خود تنگ بگيرم و در خوردن و نوشيدن و لباس مانند مستمندان باشم تا فقيران به فقر من اقتداء كنند و تسلى يابند و توانگران…
✅ سیره و شیوه امیرالمؤمنین علیهالسلام
قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام :
و اللّٰهِ لَو وَجَدتُهُ قَد تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ و مُلِکَ به الإماءُ لردَدتُهُ فَإنَّ فی العَدلِ سَعَةً و مَن ضاقَ عَلَیهِ العَدلُ فالجورُ عَلَیهِ أضیَقُ.
#ترجمه : به خدا سوگند! بیتالمال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز میگردانم گرچه با آن ازدواج کرده یا کنیزی خریده باشند زیرا در عدالت گشایشی برای عموم است و آن کسی که عدالت بر او گران آید تحمل ستم برای او سختتر است.
📔نهج البلاغه خطبه ۱۵
#حکومت_علوی (۱۵۵)
@borrhan
قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام :
و اللّٰهِ لَو وَجَدتُهُ قَد تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ و مُلِکَ به الإماءُ لردَدتُهُ فَإنَّ فی العَدلِ سَعَةً و مَن ضاقَ عَلَیهِ العَدلُ فالجورُ عَلَیهِ أضیَقُ.
#ترجمه : به خدا سوگند! بیتالمال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز میگردانم گرچه با آن ازدواج کرده یا کنیزی خریده باشند زیرا در عدالت گشایشی برای عموم است و آن کسی که عدالت بر او گران آید تحمل ستم برای او سختتر است.
📔نهج البلاغه خطبه ۱۵
#حکومت_علوی (۱۵۵)
@borrhan
#منجی (۲۷۲)
✅ بشارت کتاب دانیال نبی به ظهور اسلام
💡قسمت دوم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖 در قسمت اول خواب بختنصر بیان شد::
بنابر باب دوم از کتاب دانیال :
بختنصر پادشاه بابل رویایی میبیند:
اومجسمه ای پر شکوه و ترس آور که از چهار فلز مختلف تشکیل شده است را مشاهده میکند. تکه سنگی به شکل معجزه آسا از کوه کنده میشود و به پاهای مجسمه میخورد. در اثر این برخورد است که مجسمه متلاشی شده و آن تکه سنگ بزرگ میشود و مانند کوهی تمام جهان را فرا میگیرد ...
🔻تعبیر خوابی که حضرت دانیال نبی علیهالسلام از خواب بختنصر نمودند(ر.ک: اسکن قسمت اول) این چنین است که:
«چهار پادشاهی یکی پس از دیگری در منطقه
مسلط می شوند. اولین آن ها حکومت بابِل است.(همان مملکتی که بختنصر در رأس آن قرار داشت.) اما پس از حکومت بابل ، حکومت های دیگری پیدا میشوند. تا اینکه در عصر حکومت چهارم : خداوند ، پادشاهی الهی و آسمانی ای را شکل میدهد و آن جنبش جدید سبب از بین رفتن امپراتوری چهارم میشود.»
✍✍ بنابر باب هفتم کتاب : خود حضرت دانیال نیز یک رویا را درباره همین حقیقت مشاهده میکند. اما به شکل متفاوتی(ر.ک: تصویر الحاقی)
یعنی چهار حیوان - شیر بالدار ، خرس ، پلنگ چهار سر ، اژدهای ترسناک - پی در پی سلطه پیدا میکنند. اما در دوران سلطه اژدها که نماد امپراتوری چهارم است.خداوند پادشاهی آسمان را روی زمین ایجاد میکند!
🔸شخصیت فرستاده موعود با عنوان پسر انسان وارد صحنه میشود و خدا آن امپراتوری چهارم را که عامل کفرگویی و مقابله با دین حق بوده است را به نابودی میسپارد.
[که پیشتر در ( اینجا ) به اختصار اثبات کرده بودیم که این بشارت بر وجود مقدس خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و حضرت مهدی موعود علیهالسلام تطبیق دارد.]
🔻 در آینده با تفصیل اصل تعبیر رؤیای بختنصر توسط دانیال نبی را توضیح خواهیم داد و مشخص خواهد شد که بشارتی مربوط به اسلام است.
اما در ابتدا اصل ادعا را تبیبن میکنیم :
این چهار امپراتوری که یکی پس از دیگری در جهان باستان ظاهر شده اند به ترتیب بر حکومت بابل ، ایران ، یونان ، روم تطبیق دارد.
⃣1- امپراتوری بابل که از زمان حمورابی قلمرو قابل توجهی پیدا کرد. و هنگام سقوط نهایی بابل هم منطقه وسیعی را تحت کنترل داشت. و بر فلسطین و یهودیه نیز سلطه پیدا کرد؛
⃣2 - در زمان هخامنشیان ، منطقه به دست ایرانیان افتاد. و بر قلمرو بابل و فلسطین و ... مسلط شدند؛
⃣3 - سپس به حکومت اسکندر و جانشینان او میرسیم که از تمدن یونانی آمده بودند.
سپس دولت روم ظهور کرد و قلمرو خود را در اروپا و آفریقا و آسیا از جمله سرزمین بنی اسرائیلگسترش داد. و بقایای تمدن یونانی و قلمرو آن را در خود حل کرد ؛ در زمان امپراتوری روم ستمگریهای بسیاری انجام شد. همچنین هجمه های خطرناکی بر ضد یکتاپرستان انجام گرفت.
✅🔚✅ اما پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در زمان همین امپراتوری ، امت و دولت خود را تشکیل دادند. با ظهور و گسترش اسلام ، قدرت امپراتوری روم به سوی فرسایش رفته و نهایتاً محو شد. و اسلام نهایتاً بر همه ادیان و قدرت های زمینی پیروز خواهد شد.
🔖در قسمت سوم این مجموعه سابقه و شواهد این تفسیر در تفاسیر و متون خود اهل کتاب و اشاره به آن در نصوص قرآن و حدیث را ارائه خواهیم داد!
➖➖➖➖
@borrhan
✅ بشارت کتاب دانیال نبی به ظهور اسلام
💡قسمت دوم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖 در قسمت اول خواب بختنصر بیان شد::
بنابر باب دوم از کتاب دانیال :
بختنصر پادشاه بابل رویایی میبیند:
اومجسمه ای پر شکوه و ترس آور که از چهار فلز مختلف تشکیل شده است را مشاهده میکند. تکه سنگی به شکل معجزه آسا از کوه کنده میشود و به پاهای مجسمه میخورد. در اثر این برخورد است که مجسمه متلاشی شده و آن تکه سنگ بزرگ میشود و مانند کوهی تمام جهان را فرا میگیرد ...
🔻تعبیر خوابی که حضرت دانیال نبی علیهالسلام از خواب بختنصر نمودند(ر.ک: اسکن قسمت اول) این چنین است که:
«چهار پادشاهی یکی پس از دیگری در منطقه
مسلط می شوند. اولین آن ها حکومت بابِل است.(همان مملکتی که بختنصر در رأس آن قرار داشت.) اما پس از حکومت بابل ، حکومت های دیگری پیدا میشوند. تا اینکه در عصر حکومت چهارم : خداوند ، پادشاهی الهی و آسمانی ای را شکل میدهد و آن جنبش جدید سبب از بین رفتن امپراتوری چهارم میشود.»
✍✍ بنابر باب هفتم کتاب : خود حضرت دانیال نیز یک رویا را درباره همین حقیقت مشاهده میکند. اما به شکل متفاوتی(ر.ک: تصویر الحاقی)
یعنی چهار حیوان - شیر بالدار ، خرس ، پلنگ چهار سر ، اژدهای ترسناک - پی در پی سلطه پیدا میکنند. اما در دوران سلطه اژدها که نماد امپراتوری چهارم است.خداوند پادشاهی آسمان را روی زمین ایجاد میکند!
🔸شخصیت فرستاده موعود با عنوان پسر انسان وارد صحنه میشود و خدا آن امپراتوری چهارم را که عامل کفرگویی و مقابله با دین حق بوده است را به نابودی میسپارد.
[که پیشتر در ( اینجا ) به اختصار اثبات کرده بودیم که این بشارت بر وجود مقدس خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و حضرت مهدی موعود علیهالسلام تطبیق دارد.]
🔻 در آینده با تفصیل اصل تعبیر رؤیای بختنصر توسط دانیال نبی را توضیح خواهیم داد و مشخص خواهد شد که بشارتی مربوط به اسلام است.
اما در ابتدا اصل ادعا را تبیبن میکنیم :
این چهار امپراتوری که یکی پس از دیگری در جهان باستان ظاهر شده اند به ترتیب بر حکومت بابل ، ایران ، یونان ، روم تطبیق دارد.
⃣1- امپراتوری بابل که از زمان حمورابی قلمرو قابل توجهی پیدا کرد. و هنگام سقوط نهایی بابل هم منطقه وسیعی را تحت کنترل داشت. و بر فلسطین و یهودیه نیز سلطه پیدا کرد؛
⃣2 - در زمان هخامنشیان ، منطقه به دست ایرانیان افتاد. و بر قلمرو بابل و فلسطین و ... مسلط شدند؛
⃣3 - سپس به حکومت اسکندر و جانشینان او میرسیم که از تمدن یونانی آمده بودند.
سپس دولت روم ظهور کرد و قلمرو خود را در اروپا و آفریقا و آسیا از جمله سرزمین بنی اسرائیلگسترش داد. و بقایای تمدن یونانی و قلمرو آن را در خود حل کرد ؛ در زمان امپراتوری روم ستمگریهای بسیاری انجام شد. همچنین هجمه های خطرناکی بر ضد یکتاپرستان انجام گرفت.
✅🔚✅ اما پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در زمان همین امپراتوری ، امت و دولت خود را تشکیل دادند. با ظهور و گسترش اسلام ، قدرت امپراتوری روم به سوی فرسایش رفته و نهایتاً محو شد. و اسلام نهایتاً بر همه ادیان و قدرت های زمینی پیروز خواهد شد.
🔖در قسمت سوم این مجموعه سابقه و شواهد این تفسیر در تفاسیر و متون خود اهل کتاب و اشاره به آن در نصوص قرآن و حدیث را ارائه خواهیم داد!
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
فایل pdf انجیل برنابا (مقدمه ، ترجمه و تحقیق) در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/5867
🔻بَرنابا از مبشران سدهٔ اول میلادی و از اشخاص مورد اعتماد حواریان است. نام اصلی وی یوسف و از پدر و مادری یهودی است که به دلیل کوشش بسیاری که در راه ترویج مسیحیت کرد، رسولان او را بَرنابا، یعنی مبلّغ توانا لقب دادند.
🔶 این انجیل برای بشارت های صریحش درباره حضرت محمد صلیالله علیه و آله شهرت پیدا کرده و محل آرای مختلف قرار گرفته است. اما باید دانست که این کتاب در هیچکدام از منابع اسلام مورد اشاره و ارجاع قرار نگرفته و در جنبه های مختلف با عقیده مسلمین در تضاد است. و نمیتوان آن را به دلیل پیشگویی هایش از اسلام ، حاصل جعل مسلمین معرفی کرد.
https://t.me/borrhanlibrary/5867
🔻بَرنابا از مبشران سدهٔ اول میلادی و از اشخاص مورد اعتماد حواریان است. نام اصلی وی یوسف و از پدر و مادری یهودی است که به دلیل کوشش بسیاری که در راه ترویج مسیحیت کرد، رسولان او را بَرنابا، یعنی مبلّغ توانا لقب دادند.
🔶 این انجیل برای بشارت های صریحش درباره حضرت محمد صلیالله علیه و آله شهرت پیدا کرده و محل آرای مختلف قرار گرفته است. اما باید دانست که این کتاب در هیچکدام از منابع اسلام مورد اشاره و ارجاع قرار نگرفته و در جنبه های مختلف با عقیده مسلمین در تضاد است. و نمیتوان آن را به دلیل پیشگویی هایش از اسلام ، حاصل جعل مسلمین معرفی کرد.
🔷 ۵ جلسه سخنرانی از دکتر علیرضا هزار با عنوان «پیامبر خورشید» ، شرح روایت امام حسین علیهالسلام منقول از حضرت رضا سلام الله علیه در بیان احوالات خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله در کانال «برهان مدیا» بارگذاری شد↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanmedia/1706
#بسیار_شنیدنی
https://t.me/borrhanmedia/1706
#بسیار_شنیدنی
#پیامبر_اهل_تسنن (۵۲)
❗️پیامبر اهلسنت، پیامبری لاابالی! با روحیاتی به شدت سخیف و زننده! پیامبری که ابوبکر بیش از او خداترس است!
🔚 سرآمد جاعلان و واضعان حدیث را بشناسید!
کسی که در خبث طینت و دروغ و تزویر، میتواند پا به پای شیطان رجیم بدَود! زنی که دروغ های بسیار شنیع و زشتی را به رسول الله صلی اللهعلیهوآله نسبت داده است.
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄
🔻به این روایات از صحیحترین کتب اهل سنت (بخاری و مسلم) توجه کنید!
✖️حدثنا أَحْمَدُ قال حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرنا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بن عبد الرحمن الْأَسَدِي حدثه عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت دخل عَلَي رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَعِنْدِي جَارِيتَانِ تُغَنِّيانِ بِغِنَاءِ بُعَاثَ فَاضْطَجَعَ على الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ وَدَخَلَ أبو بَكْرٍ فَانْتَهَرَنِي وقال مِزْمَارَةُ الشَّيطَانِ عِنْدَ النبي صلي الله عليه و آله فَأَقْبَلَ عليه رسول اللَّهِ عليه السَّلَام فقال دَعْهُمَا فلما غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا وكان يوم عِيدٍ يلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ النبي صلي الله عليه و آله وَإِمَّا قال تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ فقلت نعم فَأَقَامَنِي وَرَاءَهُ خَدِّي على خَدِّهِ وهو يقول دُونَكُمْ يا بَنِي أَرْفِدَةَ حتى إذا مَلِلْتُ قال حَسْبُكِ قلت نعم قال فَاذْهَبِي .
#ترجمه :
#عايشه ميگويد: پيامبر صلي الله عليه و آله بر من وارد شد، دو کنيز نزد من اشعاری را که در روز جنگ بعاث با غنا خوانده ميشد به صورت غنا برايم ميخواندند، رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم در جاي خود دراز کشيد و صورتش را برگرداند، ابوبکر وارد شد و به من نهيب زد و گفت: نزد پيامبر موسيقی شيطانی مينوازيد، رسول خدا صلي الله عليه و آله رو به ابوبکر کرد و فرمود: رهايشان کن!
زماني که ابوبکر لحظه اي غافل شد (حواسش پرت شد)، آن دو کنيز را نيشگون گرفتم آنان نيز از اتاق خارج شدند!!
روز عيدي بود، سودانيها با سپر و ابزار آهنی جنگی خود (همانند دشنه) ميرقصيدند، از پيامبر درخواست کردم مرا به تماشای آنان ببرد و يا اينکه پیامبر به من فرمود دوست داری آنها را تماشا کنی؟ ❗️گفتم: آری، پس ايشان مرا بر پشت خود گذاشت در حالی که گونهام بر گونهٔ او بود❗️و ميگفت: اي بني ارفده ادامه دهيد و آن حضرت همينطور ادامه داد تا اينکه من خسته شدم، ايشان فرمود: کافی است، گفتم بله، فرمود: پس برو.!!!!!❗️
📕مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، ج2، ص609، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب صلاة العيدين، بَاب الرُّخْصَةِ في اللَّعِبِ الذي لَا مَعْصِيةَ فيه في أَيامِ الْعِيدِ، ح892.
📕محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، ج1، ص323، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، صحیح البخاری المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر الناشر: دار طوق النجاة ج2 ص16 - کتاب العيدين، بَاب الْحِرَابِ وَالدَّرَقِ يوم الْعِيدِ، ح907، و ج3، ص1064، کتاب الجهاد و السير، بَاب الدَّرَقِ، ح2750.
⁉️❔آیا امتی دیده بودید که اینقدر به پیامبرش توهین کرده باشد؟ آیا امتی دیده بودید که پیامبرش را اینقدر منحط بشمارد؟ همهٔ رذائل را به رسول الله روحۍ له الفداء نسبت میدهـند ...از شرک گرفته تا سحر و هذیان گویی و زن خود را بر دوش گرفتن و در بین مردم آمدن و ..!
شرمنـدهایم ای رسول الله!
سنّت سقیفه این است.....
➖➖➖➖➖
@borrhan
❗️پیامبر اهلسنت، پیامبری لاابالی! با روحیاتی به شدت سخیف و زننده! پیامبری که ابوبکر بیش از او خداترس است!
🔚 سرآمد جاعلان و واضعان حدیث را بشناسید!
کسی که در خبث طینت و دروغ و تزویر، میتواند پا به پای شیطان رجیم بدَود! زنی که دروغ های بسیار شنیع و زشتی را به رسول الله صلی اللهعلیهوآله نسبت داده است.
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄
🔻به این روایات از صحیحترین کتب اهل سنت (بخاری و مسلم) توجه کنید!
✖️حدثنا أَحْمَدُ قال حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرنا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بن عبد الرحمن الْأَسَدِي حدثه عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ قالت دخل عَلَي رسول اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَعِنْدِي جَارِيتَانِ تُغَنِّيانِ بِغِنَاءِ بُعَاثَ فَاضْطَجَعَ على الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ وَدَخَلَ أبو بَكْرٍ فَانْتَهَرَنِي وقال مِزْمَارَةُ الشَّيطَانِ عِنْدَ النبي صلي الله عليه و آله فَأَقْبَلَ عليه رسول اللَّهِ عليه السَّلَام فقال دَعْهُمَا فلما غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا وكان يوم عِيدٍ يلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ النبي صلي الله عليه و آله وَإِمَّا قال تَشْتَهِينَ تَنْظُرِينَ فقلت نعم فَأَقَامَنِي وَرَاءَهُ خَدِّي على خَدِّهِ وهو يقول دُونَكُمْ يا بَنِي أَرْفِدَةَ حتى إذا مَلِلْتُ قال حَسْبُكِ قلت نعم قال فَاذْهَبِي .
#ترجمه :
#عايشه ميگويد: پيامبر صلي الله عليه و آله بر من وارد شد، دو کنيز نزد من اشعاری را که در روز جنگ بعاث با غنا خوانده ميشد به صورت غنا برايم ميخواندند، رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم در جاي خود دراز کشيد و صورتش را برگرداند، ابوبکر وارد شد و به من نهيب زد و گفت: نزد پيامبر موسيقی شيطانی مينوازيد، رسول خدا صلي الله عليه و آله رو به ابوبکر کرد و فرمود: رهايشان کن!
زماني که ابوبکر لحظه اي غافل شد (حواسش پرت شد)، آن دو کنيز را نيشگون گرفتم آنان نيز از اتاق خارج شدند!!
روز عيدي بود، سودانيها با سپر و ابزار آهنی جنگی خود (همانند دشنه) ميرقصيدند، از پيامبر درخواست کردم مرا به تماشای آنان ببرد و يا اينکه پیامبر به من فرمود دوست داری آنها را تماشا کنی؟ ❗️گفتم: آری، پس ايشان مرا بر پشت خود گذاشت در حالی که گونهام بر گونهٔ او بود❗️و ميگفت: اي بني ارفده ادامه دهيد و آن حضرت همينطور ادامه داد تا اينکه من خسته شدم، ايشان فرمود: کافی است، گفتم بله، فرمود: پس برو.!!!!!❗️
📕مسلم بن حجاج نيشابوري، صحيح مسلم، ج2، ص609، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، کتاب صلاة العيدين، بَاب الرُّخْصَةِ في اللَّعِبِ الذي لَا مَعْصِيةَ فيه في أَيامِ الْعِيدِ، ح892.
📕محمد بن اسماعيل البخاري، صحيح البخاري، ج1، ص323، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، صحیح البخاری المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر الناشر: دار طوق النجاة ج2 ص16 - کتاب العيدين، بَاب الْحِرَابِ وَالدَّرَقِ يوم الْعِيدِ، ح907، و ج3، ص1064، کتاب الجهاد و السير، بَاب الدَّرَقِ، ح2750.
⁉️❔آیا امتی دیده بودید که اینقدر به پیامبرش توهین کرده باشد؟ آیا امتی دیده بودید که پیامبرش را اینقدر منحط بشمارد؟ همهٔ رذائل را به رسول الله روحۍ له الفداء نسبت میدهـند ...از شرک گرفته تا سحر و هذیان گویی و زن خود را بر دوش گرفتن و در بین مردم آمدن و ..!
شرمنـدهایم ای رسول الله!
سنّت سقیفه این است.....
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎