🔻چرا #تقیه واجب است؟!
←خداوند میخواهد تا هنگام ظهور به صورت پنهانی عبادت شود.
🔹 امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند میخواهد تا وقتی که زمان اظهار دین فرا میرسد، در نهان پرستش شود. همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با #خدیجه (علیها السلام) پنهانی عبادت میکردند، تا وقتی که دستور رسید که آشکار کنند. راوی پرسید: آیا رواست که صاحب این دین پنهان باشد؟ فرمود: مگر امیرالمومنین علیه السلام روزی را که همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله اسلام آورد، تا زمان علنی نمودن امرش، پنهان نکرد؟ عرض کرد: بله. حضرت فرمود: وضع ما نیز چنین است تا زمانی که وقتش فرا رسد.
📗الکافی، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰
✍️ پینوشت:
کسانی که تا پیش از ظهور میخواهند، احکام ظاهری را به صورت فراگیر و با قوه قاهره در جامعه نهادینه کنند، خلاف این احادیث عمل میکنند.
#دولت_حق
@borrhan
←خداوند میخواهد تا هنگام ظهور به صورت پنهانی عبادت شود.
🔹 امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند میخواهد تا وقتی که زمان اظهار دین فرا میرسد، در نهان پرستش شود. همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با #خدیجه (علیها السلام) پنهانی عبادت میکردند، تا وقتی که دستور رسید که آشکار کنند. راوی پرسید: آیا رواست که صاحب این دین پنهان باشد؟ فرمود: مگر امیرالمومنین علیه السلام روزی را که همراه رسول خدا صلی الله علیه وآله اسلام آورد، تا زمان علنی نمودن امرش، پنهان نکرد؟ عرض کرد: بله. حضرت فرمود: وضع ما نیز چنین است تا زمانی که وقتش فرا رسد.
📗الکافی، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰
✍️ پینوشت:
کسانی که تا پیش از ظهور میخواهند، احکام ظاهری را به صورت فراگیر و با قوه قاهره در جامعه نهادینه کنند، خلاف این احادیث عمل میکنند.
#دولت_حق
@borrhan
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب بنی امیه، برگرفته از کتاب الغدیر علامه امینی در ۱۲۸ صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/7175 #بنی_امیه
🔥بنی امیه را بهتر بشناسیم!
#مقدمه : تا زمان عمربن عبدالعزیز ، امویان بصورت علنی امیرالمومنین را لعن میکردند تا اینکه عمربن عبدالعزیز از لعن علنی اهلبیت ع جلوگیری کرد.حتی نقل روایت از مولاعلی هم منجر به قتل راویان میشد، معاویه چنان بر شیعیان سخت گرفته بود که نه تنها از بردن نام و القاب آن حضرت مىترسیدند، بلکه از کنیه معروف آن حضرت نیز استفاده نمىکردند! وقتی روایتی میخواندند اگر مولاعلی در سند آن بود از کنیه غیر معروف (ابوزینب) بهره مىگرفتند!
🔹قال و قد صح أن بني أمية منعوا من إظهار فضائل علي ع و عاقبوا على ذلك الراوي له حتى أن الرجل إذا روى عنه حديثا لا يتعلق بفضله بل بشرائع الدين لا يتجاسر على ذكر اسمه فيقول عن أبي زينب .
#ترجمه : #بنى_امیه از آشکار شدن فضایل على(ع) جلوگیرى کردند، و هر کس روایتى را دراین باره نقل مى کرد، مجازات مىکردند؛ تا آنجا که اگر کسى مىخواست روایتى را از آن حضرت حتى روایتى که مربوط به فضیلت وى نبود، بلکه درباره احکام دینى بود نقل کند، جرأت نداشت نام آن حضرت را ببرد،بلکه مىگفت:«عن ابى زینب» یعنى #ابوزینب چنین گفته است!
📚شرح نهج ابن ابى الحدید، ج4 ص73
#تقیه
@borrhan
#مقدمه : تا زمان عمربن عبدالعزیز ، امویان بصورت علنی امیرالمومنین را لعن میکردند تا اینکه عمربن عبدالعزیز از لعن علنی اهلبیت ع جلوگیری کرد.حتی نقل روایت از مولاعلی هم منجر به قتل راویان میشد، معاویه چنان بر شیعیان سخت گرفته بود که نه تنها از بردن نام و القاب آن حضرت مىترسیدند، بلکه از کنیه معروف آن حضرت نیز استفاده نمىکردند! وقتی روایتی میخواندند اگر مولاعلی در سند آن بود از کنیه غیر معروف (ابوزینب) بهره مىگرفتند!
🔹قال و قد صح أن بني أمية منعوا من إظهار فضائل علي ع و عاقبوا على ذلك الراوي له حتى أن الرجل إذا روى عنه حديثا لا يتعلق بفضله بل بشرائع الدين لا يتجاسر على ذكر اسمه فيقول عن أبي زينب .
#ترجمه : #بنى_امیه از آشکار شدن فضایل على(ع) جلوگیرى کردند، و هر کس روایتى را دراین باره نقل مى کرد، مجازات مىکردند؛ تا آنجا که اگر کسى مىخواست روایتى را از آن حضرت حتى روایتى که مربوط به فضیلت وى نبود، بلکه درباره احکام دینى بود نقل کند، جرأت نداشت نام آن حضرت را ببرد،بلکه مىگفت:«عن ابى زینب» یعنى #ابوزینب چنین گفته است!
📚شرح نهج ابن ابى الحدید، ج4 ص73
#تقیه
@borrhan
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب مَنْهَجُ الیَقین نوشته سید علاءالدین محمد گلستانه ۵۳۲صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/7226 🔻شرح نامه امام صادق علیهالسلام به شیعیان کتابی به زبان فارسی نوشته سید علاءالدین محمد گلستانه در شرح نامه امام جعفر…
▪️۵۲ جلسه سخنرانی از دکتر علیرضا هَزار در شرح نامه امام صادق علیهالسلام به شیعیان «در برهان مدیا» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanmedia/2055
🔚سرفصل مباحث ارائه شده↓↓
- اهمیت پژوهش در حدیث
- منابع شناخت
- شرح روایت حضرت امیر علیهالسلام به کمیل : الناس ثلاثة...
- یوم الفرح غدیر و یوم الحزن عاشورا
- فقه الحدیث
- عافیت ، سکینه و وقار
- علیکم بالحیاء
- تنزه الصالحون من قبلکم
- مجامله و #تقیه و مدیریت زبان
- نکاتی از #خطبه_فدکیه
- ابتلايات صالحین
- فهم قرآن
- و احسنوا انفسکم
- توجه به مساکین
- پرهیز از کبر
- حسد
- معونت و اعسار مومنین
- حبس حقوق الله
- لینت عریکه ، حسن خلق
- شرح وقار
- معونت
- علیکم بآثار الرسول
#علم_زندگی (۸۲) #افضل_الاعیاد
#مکارم_اخلاق
https://t.me/borrhanmedia/2055
🔚سرفصل مباحث ارائه شده↓↓
- اهمیت پژوهش در حدیث
- منابع شناخت
- شرح روایت حضرت امیر علیهالسلام به کمیل : الناس ثلاثة...
- یوم الفرح غدیر و یوم الحزن عاشورا
- فقه الحدیث
- عافیت ، سکینه و وقار
- علیکم بالحیاء
- تنزه الصالحون من قبلکم
- مجامله و #تقیه و مدیریت زبان
- نکاتی از #خطبه_فدکیه
- ابتلايات صالحین
- فهم قرآن
- و احسنوا انفسکم
- توجه به مساکین
- پرهیز از کبر
- حسد
- معونت و اعسار مومنین
- حبس حقوق الله
- لینت عریکه ، حسن خلق
- شرح وقار
- معونت
- علیکم بآثار الرسول
#علم_زندگی (۸۲) #افضل_الاعیاد
#مکارم_اخلاق
#دولت_حق
#حج (۱۵۵)
#تقیه
✅ دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر
(🔻۶ذیحجه/سالمرگ منصور دوانیقی در سال ۱۵۸هجری قمری)
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#مقدمه : بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهمالسلام، بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه میکنند.
یک نمونهٔ جالب از این توصیه ها را میتوان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست میکنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند.
صد البتّه این توصیه به ثمر مینشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا میرسد!
💢این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصههای مختلف است با هم مرور کنیم:
🔸ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.
حضرت فرمودند: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور میگرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».
ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛←پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.
ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛
حضرت فرمودند: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام میکند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز میدارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن!»
📔 بحار الانوار ۹۲/۲۹۸
➖➖➖➖➖
@borrhan
#حج (۱۵۵)
#تقیه
✅ دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر
(🔻۶ذیحجه/سالمرگ منصور دوانیقی در سال ۱۵۸هجری قمری)
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#مقدمه : بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهمالسلام، بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه میکنند.
یک نمونهٔ جالب از این توصیه ها را میتوان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست میکنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند.
صد البتّه این توصیه به ثمر مینشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا میرسد!
💢این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصههای مختلف است با هم مرور کنیم:
🔸ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.
حضرت فرمودند: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور میگرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».
ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛←پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.
ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛
حضرت فرمودند: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام میکند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل میشود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز میدارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن!»
📔 بحار الانوار ۹۲/۲۹۸
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#شعائر_مقدسه_ی_حسینیه (۲۵۵)
#شبهات_محرم (۱۵۸)
✅ تصریحِ #علامه_مجلسی رضوان الله علیه، به وجوب زیارت امام حسین علیه السلام با استناد به روایات
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
✍علامه مجلسی رضوان الله علیه، تصریح به وجوب زیارت امام حسین علیه السلام دارد. لذا عنوان باب زیارت آنحضرت را چنین آورده است:
«ان زيارته صلوات الله عليه واجبة مفترضة مأمور بها و ما ورد من الذم والتأنيب والتوعد على تركها و أنها لا تترك للخوف»
#ترجمه : یعنی این باب، مربوط است به وجوب و تأکید بسیار به زیارت امام حسین علیه السلام و روایاتی که در مذمت و تأدیب و عقوبت ترک زیارت ایشان است. حتی با خوف نیز نباید آن را ترک نمود.(*)
✅ سپس پس از نقل روایات بسیار در باب مذکور مینویسند:
«أن ظاهر أكثر أخبار هذا الباب و كثير من أخبار الأبواب الآتية وجوب زيارته صلوات الله عليه بل كونها من أعظم الفرايض وآكدها و لا يبعد القول بوجوبها في العمر مرة مع القدرة، و إليه كان يميل الوالد العلامة نور الله ضريحه، وسيأتي التفصيل في حدها للقريب و البعيد و لا يبعد القول به أيضا والله يعلم.»
#ترجمه : اخباری که در باب وجوب زیارت آن حضرت آمده است، دلالت بر وجوب زیارت امام حسین علیه السلام دارد. بلکه مشخص است که زیارت ایشان از بزرگترین عبادات و مؤکدات است و حداقل یکبار در کل عمر واجب است. همچنین پدرم نیز قائل بوجوب زیارت است.
📚 بحارالانوار ج ١٠۱ ص ١ و ١٠
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
*✍ پینوشت : اینکه در روایات فرمودند: "زیارت را حتی با خوف و ترس ترک مکنید" منظور چیست؟!
🔸در کتاب شریف «کامل الزیارات» روایاتی نقل شده که زيارت با خوف و ترس را نیز امر فرمودهاند. بعنوان نمونه، به سندهای متعدد:
💠 أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ جَمِیعاً عَنِ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ حَسَّانَ الْبَصْرِیِّ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِی یَا مُعَاوِیَةُ لَا تَدَعْ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام لِخَوْفٍ فَإِنَّ مَنْ تَرَکَهُ رَأَی مِنَ الْحَسْرَةِ مَا یَتَمَنَّی أَنَّ قَبْرَهُ کَانَ عِنْدَهُ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَی اللَّهُ شَخْصَکَ وَ سَوَادَکَ فِیمَنْ یَدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام.
📔 بحارالانوار، ج ۱۰۱ ص ٩، به نقل از کامل الزیارات
✅🔚 سپس علامه مجلسی رحمه الله مینویسد:
«لعل هذا الخبر بتلک الأسانید الجمة محمول علی خوف ضعیف یکون مع ظن السلامة أو علی خوف فوات العزة و الجاه و ذهاب المال لا تلف النفس و العرض لعمومات التقیة و النهی عن إلقاء النفس إلی التهلکة. و الله یعلم.»
#ترجمه : شاید این روایت با آن سندهای فراوان، حمل بر ترس و خوفِ اندک باشد که همراه با گمان سلامتی، و یا حمل بر ترسِ از دست دادن عزت و مقام، و یا ترسِ از دست دادن اموال باشد، و نه به هلاکت رسیدن یا بیآبرو شدن، و این به دلیل روایاتِ مطلقِ #تقیه و نهی از به معرضِ هلاکت انداختن خود است. والله یعلم.
📔بحارالانوار، ج ۱۰۱ ص ١٠
همچنین در تحفة الزائر، ص ٢٢١ نیز شبیه به این بیان را دارند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#شبهات_محرم (۱۵۸)
✅ تصریحِ #علامه_مجلسی رضوان الله علیه، به وجوب زیارت امام حسین علیه السلام با استناد به روایات
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
✍علامه مجلسی رضوان الله علیه، تصریح به وجوب زیارت امام حسین علیه السلام دارد. لذا عنوان باب زیارت آنحضرت را چنین آورده است:
«ان زيارته صلوات الله عليه واجبة مفترضة مأمور بها و ما ورد من الذم والتأنيب والتوعد على تركها و أنها لا تترك للخوف»
#ترجمه : یعنی این باب، مربوط است به وجوب و تأکید بسیار به زیارت امام حسین علیه السلام و روایاتی که در مذمت و تأدیب و عقوبت ترک زیارت ایشان است. حتی با خوف نیز نباید آن را ترک نمود.(*)
✅ سپس پس از نقل روایات بسیار در باب مذکور مینویسند:
«أن ظاهر أكثر أخبار هذا الباب و كثير من أخبار الأبواب الآتية وجوب زيارته صلوات الله عليه بل كونها من أعظم الفرايض وآكدها و لا يبعد القول بوجوبها في العمر مرة مع القدرة، و إليه كان يميل الوالد العلامة نور الله ضريحه، وسيأتي التفصيل في حدها للقريب و البعيد و لا يبعد القول به أيضا والله يعلم.»
#ترجمه : اخباری که در باب وجوب زیارت آن حضرت آمده است، دلالت بر وجوب زیارت امام حسین علیه السلام دارد. بلکه مشخص است که زیارت ایشان از بزرگترین عبادات و مؤکدات است و حداقل یکبار در کل عمر واجب است. همچنین پدرم نیز قائل بوجوب زیارت است.
📚 بحارالانوار ج ١٠۱ ص ١ و ١٠
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
*✍ پینوشت : اینکه در روایات فرمودند: "زیارت را حتی با خوف و ترس ترک مکنید" منظور چیست؟!
🔸در کتاب شریف «کامل الزیارات» روایاتی نقل شده که زيارت با خوف و ترس را نیز امر فرمودهاند. بعنوان نمونه، به سندهای متعدد:
💠 أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ جَمِیعاً عَنِ الْحِمْیَرِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ حَسَّانَ الْبَصْرِیِّ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِی یَا مُعَاوِیَةُ لَا تَدَعْ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام لِخَوْفٍ فَإِنَّ مَنْ تَرَکَهُ رَأَی مِنَ الْحَسْرَةِ مَا یَتَمَنَّی أَنَّ قَبْرَهُ کَانَ عِنْدَهُ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَی اللَّهُ شَخْصَکَ وَ سَوَادَکَ فِیمَنْ یَدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام.
📔 بحارالانوار، ج ۱۰۱ ص ٩، به نقل از کامل الزیارات
✅🔚 سپس علامه مجلسی رحمه الله مینویسد:
«لعل هذا الخبر بتلک الأسانید الجمة محمول علی خوف ضعیف یکون مع ظن السلامة أو علی خوف فوات العزة و الجاه و ذهاب المال لا تلف النفس و العرض لعمومات التقیة و النهی عن إلقاء النفس إلی التهلکة. و الله یعلم.»
#ترجمه : شاید این روایت با آن سندهای فراوان، حمل بر ترس و خوفِ اندک باشد که همراه با گمان سلامتی، و یا حمل بر ترسِ از دست دادن عزت و مقام، و یا ترسِ از دست دادن اموال باشد، و نه به هلاکت رسیدن یا بیآبرو شدن، و این به دلیل روایاتِ مطلقِ #تقیه و نهی از به معرضِ هلاکت انداختن خود است. والله یعلم.
📔بحارالانوار، ج ۱۰۱ ص ١٠
همچنین در تحفة الزائر، ص ٢٢١ نیز شبیه به این بیان را دارند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#علمای_صالح (۹۶)
⚫️ طاقت شنیدن مصائب جدّش را نداشت
💎میرحامد حسین/صاحب عبقات الانوار
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻 میرزا محمد طهرانی عسکری - که از دانشمندان بزرگ است - از سید حسن یزدی که از خطبای کربلاست نقل میکند:
من میدانستم جناب میرحامد حسین ( رحمه الله _ مؤلف کتاب نفیس عبقات الأنوار ) طاقت شنیدن مصائب ناگوار جدش سید الشهداء و اهل بیت آن حضرت علیهم السلام را ندارد، روزی ایشان در اثناء منبرِ من وارد حسینیه لکهنو شد و من متوجه نشدم، مشغول خواندن مصیبت بودم که ناگهان دیدم از هر طرف صدا بلند شد و همه به من میگویند: دیگر روضه نخوان! سپس متوجه شدم که ایشان غش کرده و تاب شنیدن مصیبت را نداشته!
📚 تشييد المطاعن، ج ١، مقدمه، ص۴۰_ به نقل از: نقباء البشر، آقا بزرگ طهرانی، ص ۵۲
✍... و کجا میتوان زحمات و خدمات این عالِم بزرگ و کمنظیر و خوش عقیده، و پدر بزرگوارش را توصیف کرد؟! همانها که قلمشان چنان شمشیر بُران بر قامت شبهاتِ مخالفین فرود آمد و پایه و اساس آنان را در هم شکست و عجز و زبونی را بر آنان مسلط نمود و آبرویی برایشان باقی نگذاشت.
با علامه میرحامد حسین بیشتر آشنا شویم:
🔹 میرزا محمد مهدی لکهنوی کشمیری، درباره جناب میرحامد حسین رحمه الله مینویسد:
«در عهد طفولیت آثار فرزانگی از ناصیه اش ظاهر بود، هر شب بی آنکه اخوانش از کتاب "حمله حیدری" میرزا رفیع باذل، یکی دو صفحه نخوانند به خواب نمیرفت، چنان ذکاوت طبع از آن جناب ظاهر میشد که مردم تعجب مینمودند، و رسیدن او را به مدارج عالیه علم و عمل حدس میزدند. در سال هفتم از عمرش شروع به تعلم کرد. بعد از انقضاء مدت یسیره تعلیم آن جناب را جناب والد ماجدش - طاب ثراه - خود متکفل شدند، و تا سال چهاردهم عمر کتب متداوله ابتدائیه را به انجام رسانیدند، سال پانزدهم عمر مبارک بود که والد ماجد آن جناب در لکهنو تشریف آورده به رحمت حق پیوستند، لاجرم برای تکمیل تحصیل رجوع به دیگران لازم افتاد.
بالجمله: در عرض چند سال تحصیل علوم را به انجام رسانیده، اشتغال به خدمت تصانیف والد ما جده خود - طیّب الله رمسه - فرموده، اول "فتوحات حیدریه" را تصحیح و تنقید نمود، و در آخرش عبارتی تحریر فرمود که دلالت بر کمال آن جناب در علم ادب دارد. بعد "رساله #تقیه" را - که آن هم از تصانیف منیفه والد ماجدش طاب رمسه بود - تصحیح و تهذیب نمود. پس از آن به تصحیح و اشاعه کتاب مستطاب "تشیید المطاعن" که از جمله نوادر عصر و افراد دهر است اشتغال فرموده، سالها سال در تبییض و تصحیح و مقابله عبارات آن با اصول کتب مصروف ماند، و الحق احسانی عظیم بر مذهب اهل حق به این خدمت گرانبها بگذاشت.
👈🏻 هنوز از این کار فارغ نشده بود که از جانب مخالفین "منتهی الکلام" شایع شد که عرصه را بر اهل حق تنگ تصور نموده و به این کتاب افتخار میکردند، مؤلفِ "منتهی الکلام" احدی از اهل حق را قادر بر جواب آن نمیدانست، و میگفت: اگر اولین وآخرین شیعه جمع شوند کتاب مرا جواب نتوانند نوشت! میر حامد حسین این مهم را در عرض شش ماه انجام داد و کتاب "استقصاء الافحام فی نقض منتهی الکلام" را تصنیف فرمود، که باعث تعجب علمای عصر گردید و به نحوی کسر شوکت مخالفین شد که مخالفان با تمام قوا کوشیدند ولی از عهده جواب آن بر نیامدند. الحاصل، تصنیف "استقصاء الافحام" را در مغازی علمیه، مثل غزوه احزاب تصور باید کرد، و آیه: (کَفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ) را شاهد حال باید دانست. بعد از تصنیف "استقصاء الافحام" به سوی تکمیل "شوارق النصوص" توجه نمودند، و در مدت یسیره مجلدات عدیده آن را جمع فرمودند. این کتاب هم از آیات باهره و بینات زاهره فضل و کمال آن جناب است، من بعد به تصنیف و اشاعه کتاب "عبقات الانوار" - که اعظم ادله حقیقت مذهب اهل حق، و اکبر حجج صدق دین اهل تشیع است - عطف عنان فرمودند و تا آخر عمر در تصنیف و اشاعه آن اشتغال داشتند، و مجلدات عدیده آن را ظاهر ساختند. در تصنیف و مجاهده دینی به حدی انهماک داشتند که هرگاه به دلیل درد سینه، دست راست از کار افتاده، به دست چپ تحریر مینمود، و هرگاه دست چپ هم کار نمیکرد، به زبان املاء میفرمود، و هیچ مانعی را در این باب مانع نمیانگاشتند و همیشه عَلم نصرت دین مبین در دست داشتند، تا آنکه در هیجدهم ماه صفر سنه یک هزار و سی صد و شش (۱۳۰۶) داعی اجل را لبیک اجابت فرمودند، و در حسینیه جناب غفران مآب - طاب ثراه - مدفون شدند.»
📚 تشييد المطاعن، ج ١، مقدمه، ص ٣۴
#یادآوری:
کتاب تشیید المطاعن در کتابخانه برهان
➖➖➖➖➖
@borrhan
⚫️ طاقت شنیدن مصائب جدّش را نداشت
💎میرحامد حسین/صاحب عبقات الانوار
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻 میرزا محمد طهرانی عسکری - که از دانشمندان بزرگ است - از سید حسن یزدی که از خطبای کربلاست نقل میکند:
من میدانستم جناب میرحامد حسین ( رحمه الله _ مؤلف کتاب نفیس عبقات الأنوار ) طاقت شنیدن مصائب ناگوار جدش سید الشهداء و اهل بیت آن حضرت علیهم السلام را ندارد، روزی ایشان در اثناء منبرِ من وارد حسینیه لکهنو شد و من متوجه نشدم، مشغول خواندن مصیبت بودم که ناگهان دیدم از هر طرف صدا بلند شد و همه به من میگویند: دیگر روضه نخوان! سپس متوجه شدم که ایشان غش کرده و تاب شنیدن مصیبت را نداشته!
📚 تشييد المطاعن، ج ١، مقدمه، ص۴۰_ به نقل از: نقباء البشر، آقا بزرگ طهرانی، ص ۵۲
✍... و کجا میتوان زحمات و خدمات این عالِم بزرگ و کمنظیر و خوش عقیده، و پدر بزرگوارش را توصیف کرد؟! همانها که قلمشان چنان شمشیر بُران بر قامت شبهاتِ مخالفین فرود آمد و پایه و اساس آنان را در هم شکست و عجز و زبونی را بر آنان مسلط نمود و آبرویی برایشان باقی نگذاشت.
با علامه میرحامد حسین بیشتر آشنا شویم:
🔹 میرزا محمد مهدی لکهنوی کشمیری، درباره جناب میرحامد حسین رحمه الله مینویسد:
«در عهد طفولیت آثار فرزانگی از ناصیه اش ظاهر بود، هر شب بی آنکه اخوانش از کتاب "حمله حیدری" میرزا رفیع باذل، یکی دو صفحه نخوانند به خواب نمیرفت، چنان ذکاوت طبع از آن جناب ظاهر میشد که مردم تعجب مینمودند، و رسیدن او را به مدارج عالیه علم و عمل حدس میزدند. در سال هفتم از عمرش شروع به تعلم کرد. بعد از انقضاء مدت یسیره تعلیم آن جناب را جناب والد ماجدش - طاب ثراه - خود متکفل شدند، و تا سال چهاردهم عمر کتب متداوله ابتدائیه را به انجام رسانیدند، سال پانزدهم عمر مبارک بود که والد ماجد آن جناب در لکهنو تشریف آورده به رحمت حق پیوستند، لاجرم برای تکمیل تحصیل رجوع به دیگران لازم افتاد.
بالجمله: در عرض چند سال تحصیل علوم را به انجام رسانیده، اشتغال به خدمت تصانیف والد ما جده خود - طیّب الله رمسه - فرموده، اول "فتوحات حیدریه" را تصحیح و تنقید نمود، و در آخرش عبارتی تحریر فرمود که دلالت بر کمال آن جناب در علم ادب دارد. بعد "رساله #تقیه" را - که آن هم از تصانیف منیفه والد ماجدش طاب رمسه بود - تصحیح و تهذیب نمود. پس از آن به تصحیح و اشاعه کتاب مستطاب "تشیید المطاعن" که از جمله نوادر عصر و افراد دهر است اشتغال فرموده، سالها سال در تبییض و تصحیح و مقابله عبارات آن با اصول کتب مصروف ماند، و الحق احسانی عظیم بر مذهب اهل حق به این خدمت گرانبها بگذاشت.
👈🏻 هنوز از این کار فارغ نشده بود که از جانب مخالفین "منتهی الکلام" شایع شد که عرصه را بر اهل حق تنگ تصور نموده و به این کتاب افتخار میکردند، مؤلفِ "منتهی الکلام" احدی از اهل حق را قادر بر جواب آن نمیدانست، و میگفت: اگر اولین وآخرین شیعه جمع شوند کتاب مرا جواب نتوانند نوشت! میر حامد حسین این مهم را در عرض شش ماه انجام داد و کتاب "استقصاء الافحام فی نقض منتهی الکلام" را تصنیف فرمود، که باعث تعجب علمای عصر گردید و به نحوی کسر شوکت مخالفین شد که مخالفان با تمام قوا کوشیدند ولی از عهده جواب آن بر نیامدند. الحاصل، تصنیف "استقصاء الافحام" را در مغازی علمیه، مثل غزوه احزاب تصور باید کرد، و آیه: (کَفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ) را شاهد حال باید دانست. بعد از تصنیف "استقصاء الافحام" به سوی تکمیل "شوارق النصوص" توجه نمودند، و در مدت یسیره مجلدات عدیده آن را جمع فرمودند. این کتاب هم از آیات باهره و بینات زاهره فضل و کمال آن جناب است، من بعد به تصنیف و اشاعه کتاب "عبقات الانوار" - که اعظم ادله حقیقت مذهب اهل حق، و اکبر حجج صدق دین اهل تشیع است - عطف عنان فرمودند و تا آخر عمر در تصنیف و اشاعه آن اشتغال داشتند، و مجلدات عدیده آن را ظاهر ساختند. در تصنیف و مجاهده دینی به حدی انهماک داشتند که هرگاه به دلیل درد سینه، دست راست از کار افتاده، به دست چپ تحریر مینمود، و هرگاه دست چپ هم کار نمیکرد، به زبان املاء میفرمود، و هیچ مانعی را در این باب مانع نمیانگاشتند و همیشه عَلم نصرت دین مبین در دست داشتند، تا آنکه در هیجدهم ماه صفر سنه یک هزار و سی صد و شش (۱۳۰۶) داعی اجل را لبیک اجابت فرمودند، و در حسینیه جناب غفران مآب - طاب ثراه - مدفون شدند.»
📚 تشييد المطاعن، ج ١، مقدمه، ص ٣۴
#یادآوری:
کتاب تشیید المطاعن در کتابخانه برهان
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#شهادت_ثالثه (۸۴)
#اذان #علمای_صالح
🟥 #بسیار_مهم
❗️میگویند شهادت ثالثه در اذان سندیت ندارد و این ذکر برای آن تشریع نشده است! و از قرن هشتم هجری به بعد در کتاب «السلافة في أمر الخلافة»، تألیف عبدالله مراغی مورد توجه قرار گرفته است!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✔️طرح چنین اشکالی نشانۀ عدم درک درست معالم دین است.
و اما پاسخ :
✅ 1⃣ باید بدانیم اذان و اقامه هر دو مستحبند. بعضی روایات در وجوب اقامه وارد شده؛ که در مقابل روایات دیگر ضعیف هستند. به طور خلاصه میتوان گفت که ذکر اذان و اقامه «سنت» میباشد. به عبارت دیگر، کل اذان یک امر مستحب است. در این امر مستحب، هر فرد مؤمن گواهی هایی میدهد.
- در اول اذان که شهادت ها اعلان میشود. در آخر اذان ذکر های توحیدی تکرار میشود، بدون گواهی - «تشریع» برای امور واجب است؛ که زیادت و نقصان مبطل آن عمل خواهد شد. ضمن آن که در شرایط زمان اهل بیت علیهم السلام بسیاری از حقایق قابل بیان نبود؛ و تقیه از طرف امامان در این موضوع بسیار محتمل میباشد.
برای درک شرایط اهل بیت علیهم السلام به روایت ذیل توجه کنید:
وقتی از امام کاظم علیهالسلام در بارۀ بدعت تغییر متن اذان توسط عمر بن خطاب و جایگزینی عبارت «الصلوة خیر من النوم» سؤال شد؛ حضرت پاسخ بسیار ملایمی داده اند:
🔸«الصلوة خير من النوم بدعة بنى امية و ليس ذلك من اصل الاذان و لا باس اذا اراد الرجل ان ينبه الناس للصلوة ان ينادى بذلك و لا تجعله من اصل الاذان فانا لا نراه اذانا.»
ما این پاسخ را #تقیه مینامیم؛ و از آن به عنوان مستمسکی برای اسکات خصم، بهره برداری نمیکنیم. در غیر این صورت میگفتیم بنا به فرمایش امام ع، اشکالی ندارد!
✅ 2⃣ مرحوم شیخ صدوق در من لا یحضر، میفرماید که روایاتی نقل شده که «ِ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّه» را دوبار، و روایاتی نقل شده که «َ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً» را دوبار، و در روایات دیگری «مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» را دوبار در اذان بگویند. ایشان این روایات را از جعلیات «مفوضه» دانسته است.
←همین مدعای شیخ صدوق ره، در من لا یحضر نشان میدهد که شهادت ثالثة از سیزده قرن قبل محل بحث و مناقشه بوده است؛ و تنها ساخته و پرداختۀ «مراغی مصری» و امثال وی در قرن هشتم نمیباشد.
و همین جناب شیخ صدوق ره، در «الهدایة» میفرماید:
🔸قال الصادق (عليه السلام): «الأذان و الإقامة مثنى مثنى ، و هما اثنان و أربعون حرفا، الأذان عشرون حرفا، و الإقامة اثنان و عشرون حرفا»
البته در کافی، تهذیب، استبصار، علل الشرایع و مصادر دیگر هم این روایت هست. حالا بفرمایند این چهل و دو عبارت چیست؟
با لحاظ کردن شهادت به ولایت امیرالمومنین علیهالسلام «چهل و دو» عبارت مجموع اذان و اقامه محقق میشود.
✅ 3⃣ در روایت متعددی پس از شهادت و اقرار به توحید و رسالت رسول اکرم صلیالله علیه و آله شهادت به ولایت حضرت امیر علیهالسلام مطرح میشود که در کانال برهان ذیل هشتک #شهادت_ثالثه بالغ بر هشتاد سندتاریخی و مدرک روایی تاکنون جمع آوری شده است. این عبارات به چه معناست؟
←بدین معنی است که اگر کسی مؤمن به رسول الله ص است بلافاصله، نام وصی ایشان ع را میبرد؛ و بر مقام و جایگاه ایشان اعتراف میکند ، دیگر چه حرفی برای عدم نقل این عبارت در اذان باقی میماند؟
همانگونه که بیان شد هم ما و حتی مخالفین ما، روایات عدیدۀ صحیحی داریم که مؤمنین باید پس از ذکر نام رسول الله صلیالله علیه و آله بر ایشان و بر اهل بیت عصمت علیهمالسلام، درود و #صلوات بفرستند. این شعر معروف را #محمد_بن_ادریس_شافعی رئیس فرقۀ شافعیة، در سیزده قرن قبل گفته است:
یا آل بیت رسول الله حبکم
فرض من الله فی القرآن انزله
یکفیکم من عظیم الفخر انکم
من لم یصل علیکم لا صلاة له
وقتی در اذان و اقامه که هر دو مستحب هستند، گواهی به نبوت رسول الله صلیالله علیه و آله میدهیم طبیعی است که بلافاصله گواهی به ولایت حضرت امیر علیهالسلام هم بدهیم؛ تا خداوند اعتنائی به عبادت اصلی ما که نماز است بفرماید.
✅ 4⃣ رسول الله ص در روز غدیر فرمودند: «فلیبلغ الشاهد الغائب . . » گفتن شهادت ثالثة در اذان و اقامه، یکی از مصادیق تبلیغ شاهد است به غایب.
باید بدانیم که نزول اولین آیات سوره مائده به حداکثر 4 ماه قبل از رحلت خاتم پیامبران ارتباط مییابد و نزول سایر آیات این سوره، پس از آن ، به تدریج و در طی این 4 ماه اخیر به وقوع پیوسته است.
و در مصادر عامه هم به آخرین سوره بودنِ سوره مائده تصریح شده است.
در این آخرین سوره، به صورتی ویژه به امر ولایت بر مومنان و امامت امت خاتم پیامبران، پرداخته شده، مانند #آیه_اکمال و #آیه_تبلیغ ؛ آیه میثاق غدیر یکی از آیات همین سوره است که کمتر از آن شنیدهاید!
در این آیه خدای جهانیان تمام مومنان را موظف ساخته تا آنکه پیوسته به ذکر 2 چیز اقدام کنند↓↓
«1⃣»
#اذان #علمای_صالح
🟥 #بسیار_مهم
❗️میگویند شهادت ثالثه در اذان سندیت ندارد و این ذکر برای آن تشریع نشده است! و از قرن هشتم هجری به بعد در کتاب «السلافة في أمر الخلافة»، تألیف عبدالله مراغی مورد توجه قرار گرفته است!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✔️طرح چنین اشکالی نشانۀ عدم درک درست معالم دین است.
و اما پاسخ :
✅ 1⃣ باید بدانیم اذان و اقامه هر دو مستحبند. بعضی روایات در وجوب اقامه وارد شده؛ که در مقابل روایات دیگر ضعیف هستند. به طور خلاصه میتوان گفت که ذکر اذان و اقامه «سنت» میباشد. به عبارت دیگر، کل اذان یک امر مستحب است. در این امر مستحب، هر فرد مؤمن گواهی هایی میدهد.
- در اول اذان که شهادت ها اعلان میشود. در آخر اذان ذکر های توحیدی تکرار میشود، بدون گواهی - «تشریع» برای امور واجب است؛ که زیادت و نقصان مبطل آن عمل خواهد شد. ضمن آن که در شرایط زمان اهل بیت علیهم السلام بسیاری از حقایق قابل بیان نبود؛ و تقیه از طرف امامان در این موضوع بسیار محتمل میباشد.
برای درک شرایط اهل بیت علیهم السلام به روایت ذیل توجه کنید:
وقتی از امام کاظم علیهالسلام در بارۀ بدعت تغییر متن اذان توسط عمر بن خطاب و جایگزینی عبارت «الصلوة خیر من النوم» سؤال شد؛ حضرت پاسخ بسیار ملایمی داده اند:
🔸«الصلوة خير من النوم بدعة بنى امية و ليس ذلك من اصل الاذان و لا باس اذا اراد الرجل ان ينبه الناس للصلوة ان ينادى بذلك و لا تجعله من اصل الاذان فانا لا نراه اذانا.»
ما این پاسخ را #تقیه مینامیم؛ و از آن به عنوان مستمسکی برای اسکات خصم، بهره برداری نمیکنیم. در غیر این صورت میگفتیم بنا به فرمایش امام ع، اشکالی ندارد!
✅ 2⃣ مرحوم شیخ صدوق در من لا یحضر، میفرماید که روایاتی نقل شده که «ِ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّه» را دوبار، و روایاتی نقل شده که «َ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً» را دوبار، و در روایات دیگری «مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» را دوبار در اذان بگویند. ایشان این روایات را از جعلیات «مفوضه» دانسته است.
←همین مدعای شیخ صدوق ره، در من لا یحضر نشان میدهد که شهادت ثالثة از سیزده قرن قبل محل بحث و مناقشه بوده است؛ و تنها ساخته و پرداختۀ «مراغی مصری» و امثال وی در قرن هشتم نمیباشد.
و همین جناب شیخ صدوق ره، در «الهدایة» میفرماید:
🔸قال الصادق (عليه السلام): «الأذان و الإقامة مثنى مثنى ، و هما اثنان و أربعون حرفا، الأذان عشرون حرفا، و الإقامة اثنان و عشرون حرفا»
البته در کافی، تهذیب، استبصار، علل الشرایع و مصادر دیگر هم این روایت هست. حالا بفرمایند این چهل و دو عبارت چیست؟
با لحاظ کردن شهادت به ولایت امیرالمومنین علیهالسلام «چهل و دو» عبارت مجموع اذان و اقامه محقق میشود.
✅ 3⃣ در روایت متعددی پس از شهادت و اقرار به توحید و رسالت رسول اکرم صلیالله علیه و آله شهادت به ولایت حضرت امیر علیهالسلام مطرح میشود که در کانال برهان ذیل هشتک #شهادت_ثالثه بالغ بر هشتاد سندتاریخی و مدرک روایی تاکنون جمع آوری شده است. این عبارات به چه معناست؟
←بدین معنی است که اگر کسی مؤمن به رسول الله ص است بلافاصله، نام وصی ایشان ع را میبرد؛ و بر مقام و جایگاه ایشان اعتراف میکند ، دیگر چه حرفی برای عدم نقل این عبارت در اذان باقی میماند؟
همانگونه که بیان شد هم ما و حتی مخالفین ما، روایات عدیدۀ صحیحی داریم که مؤمنین باید پس از ذکر نام رسول الله صلیالله علیه و آله بر ایشان و بر اهل بیت عصمت علیهمالسلام، درود و #صلوات بفرستند. این شعر معروف را #محمد_بن_ادریس_شافعی رئیس فرقۀ شافعیة، در سیزده قرن قبل گفته است:
یا آل بیت رسول الله حبکم
فرض من الله فی القرآن انزله
یکفیکم من عظیم الفخر انکم
من لم یصل علیکم لا صلاة له
وقتی در اذان و اقامه که هر دو مستحب هستند، گواهی به نبوت رسول الله صلیالله علیه و آله میدهیم طبیعی است که بلافاصله گواهی به ولایت حضرت امیر علیهالسلام هم بدهیم؛ تا خداوند اعتنائی به عبادت اصلی ما که نماز است بفرماید.
✅ 4⃣ رسول الله ص در روز غدیر فرمودند: «فلیبلغ الشاهد الغائب . . » گفتن شهادت ثالثة در اذان و اقامه، یکی از مصادیق تبلیغ شاهد است به غایب.
باید بدانیم که نزول اولین آیات سوره مائده به حداکثر 4 ماه قبل از رحلت خاتم پیامبران ارتباط مییابد و نزول سایر آیات این سوره، پس از آن ، به تدریج و در طی این 4 ماه اخیر به وقوع پیوسته است.
و در مصادر عامه هم به آخرین سوره بودنِ سوره مائده تصریح شده است.
در این آخرین سوره، به صورتی ویژه به امر ولایت بر مومنان و امامت امت خاتم پیامبران، پرداخته شده، مانند #آیه_اکمال و #آیه_تبلیغ ؛ آیه میثاق غدیر یکی از آیات همین سوره است که کمتر از آن شنیدهاید!
در این آیه خدای جهانیان تمام مومنان را موظف ساخته تا آنکه پیوسته به ذکر 2 چیز اقدام کنند↓↓
«1⃣»
🔻اهمیت #تقیه در کلام امام حسن عسکری علیهالسلام
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ... خداوند بر مومنین از شیعیان آل محمد رحمت داشته؛ تقیه را برایشان جایز نموده بدین گونه که اگر قدرت داشتند، دوستی با اولیاء خدا و دشمنی با دشمنان خدا را آشکار میکنند و اگر عاجز شدند آن را پنهان میکنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر خدا میخواست، تقیه را بر شما حرام میکرد و شما را نسبت به آنچه که از دشمنانتان در هنگام اظهار حق میرسید امر به صبر میکرد. آگاه باشید که بزرگترین واجب خدا بر شما پس از دوست داشتن ما و دشمنی با دشمنان ما، به کار بستن تقیه برای خود، برادران خود و آشنایان خود است، و همچنین پرداخت حقوق برادران دینی خود
📗منابع:
- تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص۵۰۵
- وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۲۳-۲۲۴
#خانه_نشینی
@borrhan
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ... خداوند بر مومنین از شیعیان آل محمد رحمت داشته؛ تقیه را برایشان جایز نموده بدین گونه که اگر قدرت داشتند، دوستی با اولیاء خدا و دشمنی با دشمنان خدا را آشکار میکنند و اگر عاجز شدند آن را پنهان میکنند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر خدا میخواست، تقیه را بر شما حرام میکرد و شما را نسبت به آنچه که از دشمنانتان در هنگام اظهار حق میرسید امر به صبر میکرد. آگاه باشید که بزرگترین واجب خدا بر شما پس از دوست داشتن ما و دشمنی با دشمنان ما، به کار بستن تقیه برای خود، برادران خود و آشنایان خود است، و همچنین پرداخت حقوق برادران دینی خود
📗منابع:
- تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص۵۰۵
- وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۲۳-۲۲۴
#خانه_نشینی
@borrhan
این حدیث شریف که ابان بن تغلب به نقل از جناب ابوبصیر نقل میکند ، همانگونه که در اسکن الحاقی مطالعه میفرمایید این گونه شروع میشود:
(💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید)
➖ابتدای روایت ::
💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ ⬅️ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ ➡️ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، 👈 فَقَالَ أما لا 👉 فأدن...
🔸🔚 #شرح : تا اینجای روایت که ناصبی مفلوک آن را سانسور ✂️ کرده ، میگوید ام خالد که «یوسف بن عمر الثقفی» دستش را قطع کرده بود....این یعنی ←ام خالد زیدی بوده؛ و پسر عموی #حجاج_بن_یوسف دست وی را پس از شکست قیام جناب #زید_بن_علی رض، به عنوان انتقام، قطع کرده بود. پس اولا معلوم شد که این خانم زیدی است.
🔸🔚 در ادامه امام ع از ابو بصیر پرسیدند آیا خوشحال میشوی که شاهد سخن گفتن او باشی؟ ابو بصیر میگوید بله؛ ولی امام ع میفرمایند: «اما من، نه.» یعنی امام ع نمیخواستند آن زن را ببینند. چون او زیدی بود؛ و زیدیه اولی و دومی را دوست دارند.
➖حال ادامه روایت که ناصبی باز هم قسمت انتهایی آن را تقطیع نموده! و در شرح همان قسمتی هم که آورده تدلیس میکند :
💠 قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا![ قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ 👈هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ،👉إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، 👈فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِيءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.👉
#ترجمه : امام اجازۀ ورود به او داد و مرا(=ابوبصیر) با خودش روى تشكى نشانيد. او مىگويد: سپس آن بانو وارد شد و كلام را آغاز کرد ،بانويى بود بليغ و سخنران و از امام در بارۀ آن دو تا[ابو بكر و عمر]پرسش كرد و امام صادق عليه السّلام به او فرمود: تو ولایت آن دو را داشته باش [يا دوست بدار]. آن خانم گفت:هر گاه پروردگارم را ملاقات كردم به او مىگويم شما به من فرمودى آنان را والى شناسم؟امام عليه السّلام فرمود:آرى. 👈 آن خانم عرض كرد: اين مردى كه نزديك شما روى تشك نشسته به من مىگويد از آنها بيزارى جويم و كثير النوا به من مىگويد با آنها بپيوندم پس كدام يك براى تو بهتر است و آن را بيشتر دوست مىدارى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: بخدا سوگند اين نزد من از كثير النوا و اطرافيانش محبوبتر است و سپس امام آیهای در وصف جناب ابوبصیر فرمودند. وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر فرمودند : که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم و این مطلب در کوفه مشهور شود؛ خدایا من از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم👉
🔸🔚 #شرح : وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر میفرمایند که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم. یعنی امام علیهالسلام از آن زن #تقیه فرمودند. اگر تقیه نکرده بودند دلیلی نداشت که برای ابیبصیر توضیح بدهند که به چه دلیل چنین حرفی را به آن زن زدند.
←کثیر النواء زیدی بتری و نتیجتاً، مخالف امام باقر علیهالسلام بود. بتریه مخالف امام باقر علیهالسلام بودند. حالا این نابغهٔ ناصبی میگوید او شیعی غالی بوده! البته این دروغ ها ساخته و پرداختۀ پیشینیان اینهاست. و باید بدانیم بنا بر بعضی روایات ما، کثیر النواء ناپاک زاده است.
✅🔚 نتیجه آنکه : دروغگویی این جماعت شیاد و قیچی کردن کلام حجت خدا علیهالسلام و بیزاری امام صادق علیهالسلام از غاصبین حق امیرالمؤمنین و قاتلین صدیقه کبری سلام الله علیهما اثبات شد.
👊 لعنت بر دروغگویان و بر این بازیگران خبیث که به هر حشیشی متشبث میشوند.
🔗 پیشنهاد مطالعه:
بُتریه چه کسانی هستند ؟
➖➖➖➖
@borrhan
(💡به روایت و قسمتهایی که مجزا کردهایم دقت کنید)
➖ابتدای روایت ::
💠 عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ:، كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذْ جَاءَتْ ⬅️ أُمُّ خَالِدٍ الَّتِي كَانَ قَطَعَهَا يُوسُفُ ➡️ تَسْتَأْذِنُ عَلَيْهِ، قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، 👈 فَقَالَ أما لا 👉 فأدن...
🔸🔚 #شرح : تا اینجای روایت که ناصبی مفلوک آن را سانسور ✂️ کرده ، میگوید ام خالد که «یوسف بن عمر الثقفی» دستش را قطع کرده بود....این یعنی ←ام خالد زیدی بوده؛ و پسر عموی #حجاج_بن_یوسف دست وی را پس از شکست قیام جناب #زید_بن_علی رض، به عنوان انتقام، قطع کرده بود. پس اولا معلوم شد که این خانم زیدی است.
🔸🔚 در ادامه امام ع از ابو بصیر پرسیدند آیا خوشحال میشوی که شاهد سخن گفتن او باشی؟ ابو بصیر میگوید بله؛ ولی امام ع میفرمایند: «اما من، نه.» یعنی امام ع نمیخواستند آن زن را ببینند. چون او زیدی بود؛ و زیدیه اولی و دومی را دوست دارند.
➖حال ادامه روایت که ناصبی باز هم قسمت انتهایی آن را تقطیع نموده! و در شرح همان قسمتی هم که آورده تدلیس میکند :
💠 قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا![ قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ 👈هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ،👉إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ، 👈فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِيءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.👉
#ترجمه : امام اجازۀ ورود به او داد و مرا(=ابوبصیر) با خودش روى تشكى نشانيد. او مىگويد: سپس آن بانو وارد شد و كلام را آغاز کرد ،بانويى بود بليغ و سخنران و از امام در بارۀ آن دو تا[ابو بكر و عمر]پرسش كرد و امام صادق عليه السّلام به او فرمود: تو ولایت آن دو را داشته باش [يا دوست بدار]. آن خانم گفت:هر گاه پروردگارم را ملاقات كردم به او مىگويم شما به من فرمودى آنان را والى شناسم؟امام عليه السّلام فرمود:آرى. 👈 آن خانم عرض كرد: اين مردى كه نزديك شما روى تشك نشسته به من مىگويد از آنها بيزارى جويم و كثير النوا به من مىگويد با آنها بپيوندم پس كدام يك براى تو بهتر است و آن را بيشتر دوست مىدارى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: بخدا سوگند اين نزد من از كثير النوا و اطرافيانش محبوبتر است و سپس امام آیهای در وصف جناب ابوبصیر فرمودند. وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر فرمودند : که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم و این مطلب در کوفه مشهور شود؛ خدایا من از کثیر النواء در دنیا و آخرت بیزاری میجویم👉
🔸🔚 #شرح : وقتی آن زن رفت، حضرت به ابو بصیر میفرمایند که نگران بودم که برود نزد کثیر النواء و بگوید که من از آن دو بیزارم. یعنی امام علیهالسلام از آن زن #تقیه فرمودند. اگر تقیه نکرده بودند دلیلی نداشت که برای ابیبصیر توضیح بدهند که به چه دلیل چنین حرفی را به آن زن زدند.
←کثیر النواء زیدی بتری و نتیجتاً، مخالف امام باقر علیهالسلام بود. بتریه مخالف امام باقر علیهالسلام بودند. حالا این نابغهٔ ناصبی میگوید او شیعی غالی بوده! البته این دروغ ها ساخته و پرداختۀ پیشینیان اینهاست. و باید بدانیم بنا بر بعضی روایات ما، کثیر النواء ناپاک زاده است.
✅🔚 نتیجه آنکه : دروغگویی این جماعت شیاد و قیچی کردن کلام حجت خدا علیهالسلام و بیزاری امام صادق علیهالسلام از غاصبین حق امیرالمؤمنین و قاتلین صدیقه کبری سلام الله علیهما اثبات شد.
👊 لعنت بر دروغگویان و بر این بازیگران خبیث که به هر حشیشی متشبث میشوند.
🔗 پیشنهاد مطالعه:
بُتریه چه کسانی هستند ؟
➖➖➖➖
@borrhan
#معجزات_الائمه (۲۱۵)
#نقد_مدعی_یمانی (۱۰۰۷)
#شبهات_مهدوی #زبان (۵۷)
🔶 وقتی وکیل امام عصر عج میدانند که باید با لهجه فارسی دَری صحبت کنند
✧❁﷽❁✧
🔻 میدانیم که در هر دوره، هر امامی وُکلائی داشته تا شیعیان بتوانند از طریق آنان با امام خود مرتبط شوند. زیرا حصر و زندان و خفقان و #تقیه مانع از ارتباط بیدغدغه بین شیعیان و امام بوده، لذا نحوه مدیریت ارتباطیِ اهل بیت علیهم السلام، به اصطلاح شبکهای بوده که در هر منطقهای که لازم دیدهاند، افرادی را به عنوان پُل ارتباطی با امام گماشته بودند تا هم شیعیان در معرض خطر واقع نشوند، هم ارتباط با امام، محصور در دیدار حضوری نبوده باشد. روی این روش ارتباطی اهل بیت علیهم السلام و قابلیتها و استفاده آن برای این دوره، سخن بسیار است که باید بگذریم تا به مطلب مورد نظر پرداخته شود.
در بین وُکلای اهل بیت علیهمالسلام ،جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح (ره) وکیل سوم حضرت مهدی عج، جایگاه ویژهای دارد ایشان اصالتا اهل قم بودند. پیشتر گزارش جالب توجهی از ايشان ارائه شد. ایشان در بغداد، در موقعیت و شرایط بسیار حساسی واسطه رابطه شیعیان با امام بود. شیخ طوسی در کتاب نفیس "الغیبة" گزارش جالبی از کیفیت #تقیه او با سران بغداد نقل کرده؛ و طبق گزارش دیگری، آنقدر شرایط ایشان حساس بود که دربان خود را به دلیل لعن بر #معاویه لعنه الله در عموم، اخراج کرد.
✅ در آن شرایط، شیعیان نیز اموالی را که باید به امام میرساندند نزد وکیل ایشان آورده، و از روی دقت و حس مسئولیت درباره اموال امام، یا گاهی به دلیل بُعد مسافت و تبعا عدم شناخت کافی، وی را میآزمائیدند تا ببینند از عنایات خاص امام به او، چیزی میبینند یا نه؛←زیرا کم نبودند مدعیانی که جامعه شیعه از آنان ضربات سنگینی خورده بود. یکی از گزارشات جالب پیرامون تحویل اموال به جناب حسین بن روح، این گزارشی است که شیخ الطائفة از شیخ صدوق _ در کمال الدین _نقل کرده:
🔸أخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَتِّيلٍ قَالَ: كَانَتِ امْرَأَةٌ يُقَالُ لَهَا زَيْنَبُ مِنْ أَهْلِ آبَةَ وَ كَانَتِ امْرَأَةَ مُحَمَّدِ بْنِ عِبْدِيلٍ الْآبِيِّ مَعَهَا ثَلَاثُمِائَةِ دِينَارٍ فَصَارَتْ إِلَى عَمِّي جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مَتِّيلٍ وَ قَالَتْ أُحِبُّ أَنْ يُسَلَّمَ هَذَا الْمَالُ مِنْ يَدِي إِلَى يَدِ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ. فَأَنْفَذَنِي مَعَهَا أُتَرْجِمُ عَنْهَا فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَقْبَلَ عَلَيْهَا بِلِسَانٍ آبِيٍّ فَصِيحٍ فَقَالَ لَهَا زَيْنَبُ "چونه چون بدا كوليه جونسته" وَ مَعْنَاهُ كَيْفَ أَنْتِ وَ كَيْفَ كُنْتِ وَ مَا خَبَرُ صِبْيَانِكِ فَاسْتَغْنَتْ مِنَ التَّرْجُمَةِ وَ سَلَّمَتِ الْمَالَ وَ رَجَعَتْ. (الغيبة ٣٢١)
✍🏻 حاصل آنکه زنی از شیعیانِ منطقه آبه یا آوه (منطقه ای در ساوه که آن زمان به تشیع معروف بوده) نزد یکی از شیعیان شناخته شده در بغداد میرود و میگوید میخواهم این سیصد دینار را به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بدهم تا به امام تحویل دهد. وی برادرزاده خود را با این زن همراه میکند تا مُترجم او باشد. وقتی نزد جناب حسین بن روح میرسند، ایشان بی مقدمه با لهجه فصیحِ آوی به آن زن میگوید: "زینب چونه چون بدا كوليه جونسته." یعنی: چطوری؟ حالت چگونه است؟ فرزندانت و خانوادهات چطورند؟ آن زن متوجه میشود که ایشان مُترجم نمیخواهد و با عنایت امام، از لهجه و اوضاع او آگاه است. سپس اموال را تقدیم میکند و میرود.
➖ قابل ذکر است که جناب مجتبی عزیزی، محقق و مترجم کتاب الغیبة نشر جمکران ص ۵۶۲ ذیل این گزارش نوشته:
در حاشیه نسخه منتشره توسط مؤسسه معارف اسلامیه که حقاً تحقیق جامعی بوده و اختلاف نسخ به شکل خوبی در آن درج شده، آمده است: در دو نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه مدرسه فیضیه قم، عبارت فوق به این شکل است: «چونی چون بدی» که نسبت به نسخ دیگر، واضحتر و فصیحتر و صحیحتر است. در بحارالانوار که این گزارش را از کمال الدین نقل کرده، آمده است: «چونا چویدا کواید چون ایقنه» به نظر میرسد از مجموع نسخ عبارت صحیح این باشد که "چونی" یعنی چگونه هستی، چطوری - حال شما چطور است؛ "چون بدی" [یا چون بدا] یعنی چگونه بودی - قبلاً در چه حالی بودی؛ "کوبیه" [یا کواند یا کوالید] یعنی فرزندان - بچهها - خانواده؛ "چونسته" [یا چون استه] یعنی چطورند - چطور هستند.این عبارت فارسی دَری است که اساس زبان ایران زمین بوده و از غنای خاص خودش برخوردار است و تا قرن هفتم هجرت گویش غالب مردم ایران به همین صورت فارسی دری بوده است و بعد دچار تحول شده و پس از تغییرات بسیار به حالت امروزی در آمده است.
@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی (۱۰۰۷)
#شبهات_مهدوی #زبان (۵۷)
🔶 وقتی وکیل امام عصر عج میدانند که باید با لهجه فارسی دَری صحبت کنند
✧❁﷽❁✧
🔻 میدانیم که در هر دوره، هر امامی وُکلائی داشته تا شیعیان بتوانند از طریق آنان با امام خود مرتبط شوند. زیرا حصر و زندان و خفقان و #تقیه مانع از ارتباط بیدغدغه بین شیعیان و امام بوده، لذا نحوه مدیریت ارتباطیِ اهل بیت علیهم السلام، به اصطلاح شبکهای بوده که در هر منطقهای که لازم دیدهاند، افرادی را به عنوان پُل ارتباطی با امام گماشته بودند تا هم شیعیان در معرض خطر واقع نشوند، هم ارتباط با امام، محصور در دیدار حضوری نبوده باشد. روی این روش ارتباطی اهل بیت علیهم السلام و قابلیتها و استفاده آن برای این دوره، سخن بسیار است که باید بگذریم تا به مطلب مورد نظر پرداخته شود.
در بین وُکلای اهل بیت علیهمالسلام ،جناب شیخ ابوالقاسم حسین بن روح (ره) وکیل سوم حضرت مهدی عج، جایگاه ویژهای دارد ایشان اصالتا اهل قم بودند. پیشتر گزارش جالب توجهی از ايشان ارائه شد. ایشان در بغداد، در موقعیت و شرایط بسیار حساسی واسطه رابطه شیعیان با امام بود. شیخ طوسی در کتاب نفیس "الغیبة" گزارش جالبی از کیفیت #تقیه او با سران بغداد نقل کرده؛ و طبق گزارش دیگری، آنقدر شرایط ایشان حساس بود که دربان خود را به دلیل لعن بر #معاویه لعنه الله در عموم، اخراج کرد.
✅ در آن شرایط، شیعیان نیز اموالی را که باید به امام میرساندند نزد وکیل ایشان آورده، و از روی دقت و حس مسئولیت درباره اموال امام، یا گاهی به دلیل بُعد مسافت و تبعا عدم شناخت کافی، وی را میآزمائیدند تا ببینند از عنایات خاص امام به او، چیزی میبینند یا نه؛←زیرا کم نبودند مدعیانی که جامعه شیعه از آنان ضربات سنگینی خورده بود. یکی از گزارشات جالب پیرامون تحویل اموال به جناب حسین بن روح، این گزارشی است که شیخ الطائفة از شیخ صدوق _ در کمال الدین _نقل کرده:
🔸أخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَتِّيلٍ قَالَ: كَانَتِ امْرَأَةٌ يُقَالُ لَهَا زَيْنَبُ مِنْ أَهْلِ آبَةَ وَ كَانَتِ امْرَأَةَ مُحَمَّدِ بْنِ عِبْدِيلٍ الْآبِيِّ مَعَهَا ثَلَاثُمِائَةِ دِينَارٍ فَصَارَتْ إِلَى عَمِّي جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مَتِّيلٍ وَ قَالَتْ أُحِبُّ أَنْ يُسَلَّمَ هَذَا الْمَالُ مِنْ يَدِي إِلَى يَدِ أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ. فَأَنْفَذَنِي مَعَهَا أُتَرْجِمُ عَنْهَا فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْقَاسِمِ بْنِ رَوْحٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَقْبَلَ عَلَيْهَا بِلِسَانٍ آبِيٍّ فَصِيحٍ فَقَالَ لَهَا زَيْنَبُ "چونه چون بدا كوليه جونسته" وَ مَعْنَاهُ كَيْفَ أَنْتِ وَ كَيْفَ كُنْتِ وَ مَا خَبَرُ صِبْيَانِكِ فَاسْتَغْنَتْ مِنَ التَّرْجُمَةِ وَ سَلَّمَتِ الْمَالَ وَ رَجَعَتْ. (الغيبة ٣٢١)
✍🏻 حاصل آنکه زنی از شیعیانِ منطقه آبه یا آوه (منطقه ای در ساوه که آن زمان به تشیع معروف بوده) نزد یکی از شیعیان شناخته شده در بغداد میرود و میگوید میخواهم این سیصد دینار را به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بدهم تا به امام تحویل دهد. وی برادرزاده خود را با این زن همراه میکند تا مُترجم او باشد. وقتی نزد جناب حسین بن روح میرسند، ایشان بی مقدمه با لهجه فصیحِ آوی به آن زن میگوید: "زینب چونه چون بدا كوليه جونسته." یعنی: چطوری؟ حالت چگونه است؟ فرزندانت و خانوادهات چطورند؟ آن زن متوجه میشود که ایشان مُترجم نمیخواهد و با عنایت امام، از لهجه و اوضاع او آگاه است. سپس اموال را تقدیم میکند و میرود.
➖ قابل ذکر است که جناب مجتبی عزیزی، محقق و مترجم کتاب الغیبة نشر جمکران ص ۵۶۲ ذیل این گزارش نوشته:
در حاشیه نسخه منتشره توسط مؤسسه معارف اسلامیه که حقاً تحقیق جامعی بوده و اختلاف نسخ به شکل خوبی در آن درج شده، آمده است: در دو نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه مدرسه فیضیه قم، عبارت فوق به این شکل است: «چونی چون بدی» که نسبت به نسخ دیگر، واضحتر و فصیحتر و صحیحتر است. در بحارالانوار که این گزارش را از کمال الدین نقل کرده، آمده است: «چونا چویدا کواید چون ایقنه» به نظر میرسد از مجموع نسخ عبارت صحیح این باشد که "چونی" یعنی چگونه هستی، چطوری - حال شما چطور است؛ "چون بدی" [یا چون بدا] یعنی چگونه بودی - قبلاً در چه حالی بودی؛ "کوبیه" [یا کواند یا کوالید] یعنی فرزندان - بچهها - خانواده؛ "چونسته" [یا چون استه] یعنی چطورند - چطور هستند.این عبارت فارسی دَری است که اساس زبان ایران زمین بوده و از غنای خاص خودش برخوردار است و تا قرن هفتم هجرت گویش غالب مردم ایران به همین صورت فارسی دری بوده است و بعد دچار تحول شده و پس از تغییرات بسیار به حالت امروزی در آمده است.
@borrhan