Forwarded from دینکلاس
🎁به پیج اینستاگرام دینکلاس بپیوندید:
💡به زودی با برنامه های لایو اعتقادی اخلاقی در سال ۱۴۰۰ در خدمت شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام خواهیم بود ان شا الله
https://www.instagram.com/dinclass.ir
💡به زودی با برنامه های لایو اعتقادی اخلاقی در سال ۱۴۰۰ در خدمت شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام خواهیم بود ان شا الله
https://www.instagram.com/dinclass.ir
[ کانال برهان ]
- اعتقاد به جسمانیت خداوند ریشه در بت پرستیهای روم و یونان و مصر و هند باستان دارد. یهودیان با تحریف تورات این اعتقاد انحرافی را وارد تورات نمودند. آنها خداوند را موجودی جسمانی میدانند که با یعقوب کشتی میگیرد(تورات، سِفر پیدایش، فصل 32، آیات 25 تا 33) …
⁉️❔معنای الله اکبر
🔸جمیع بن عمرو گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: معنای «الله اکبر» یعنی چه؟! گفتم: «خداوند از هر چیزی بزرگتر است.» فرمود: «آیا در آنجا چیزی بود که خداوند از آن بزرگتر باشد؟» گفتم: «پس معنای صحیح آن چیست؟» فرمود: «خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید.»
📗التوحيد (للصدوق)، باب۴۶ معنى الله أكبر، ص۳۱۳، حدیث ۲
📓الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، باب معاني الأسماء و اشتقاقها، ص۱۱۸، حدیث ۹
📙المحاسن، ج۱، باب۲۴ جوامع من التوحيد، ص۲۴۱، حدیث ۲۲۵
📗معاني الأخبار، ص۱۱، باب معنى الله أكبر، حدیث ۱
📕بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۰، ص۲۱۸، باب۹ التكبير و فضله و معناه، حدیث ۱
#درس_های_توحید
@borrhan
🔸جمیع بن عمرو گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: معنای «الله اکبر» یعنی چه؟! گفتم: «خداوند از هر چیزی بزرگتر است.» فرمود: «آیا در آنجا چیزی بود که خداوند از آن بزرگتر باشد؟» گفتم: «پس معنای صحیح آن چیست؟» فرمود: «خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید.»
📗التوحيد (للصدوق)، باب۴۶ معنى الله أكبر، ص۳۱۳، حدیث ۲
📓الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، باب معاني الأسماء و اشتقاقها، ص۱۱۸، حدیث ۹
📙المحاسن، ج۱، باب۲۴ جوامع من التوحيد، ص۲۴۱، حدیث ۲۲۵
📗معاني الأخبار، ص۱۱، باب معنى الله أكبر، حدیث ۱
📕بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۰، ص۲۱۸، باب۹ التكبير و فضله و معناه، حدیث ۱
#درس_های_توحید
@borrhan
[ کانال برهان ]
#نقد_مدعی_یمانی این روزها برای کاربران بسیاری در فضای تلگرام و اینستاگرام این پیام آمده است:: ❌ ✖️بشارت باد بر شما به ظهور یمانی موعود و وصی امام مهدی❗️❗️ #اخطار #به_هوش_باشید ✡✡ جریان استعمار در طول تاریخ و به خصوص در سال های اخیر به منظور ضربه زدن…
🅾 آیا میدانستید با بررسیهای انجام شده توسط اساتید نقد جریان انحرافی یمانی کذاب ،
افراد و مناطق و مراکزی که
نسبت به مزخرفات این فرقه #زودتر از اینکه تبلیغ شوند ، #واکسینه میشوند احتمال انحراف آنها تقریبا به صفر میرسد؟؟
👈 پس برای نجات دین و آخرتِ مستضعفین شیعه و در مقابله با فتنه اخیر این ایادی ابلیس، نسبت به نشر گسترده پیام پین (pin) شده در کانال ، بیش از پیش همت کنید!
الهی که مشمول عنایات و شفاعت بابالحوائج موسی بن جعفر علیهما السلام قرار گیرید!
بسم الله....
افراد و مناطق و مراکزی که
نسبت به مزخرفات این فرقه #زودتر از اینکه تبلیغ شوند ، #واکسینه میشوند احتمال انحراف آنها تقریبا به صفر میرسد؟؟
👈 پس برای نجات دین و آخرتِ مستضعفین شیعه و در مقابله با فتنه اخیر این ایادی ابلیس، نسبت به نشر گسترده پیام پین (pin) شده در کانال ، بیش از پیش همت کنید!
الهی که مشمول عنایات و شفاعت بابالحوائج موسی بن جعفر علیهما السلام قرار گیرید!
بسم الله....
#معجزات_الائمه
#قاعده_الزام
✅ گوشه هایی از عظمت و جلالت و منزلت امام کاظم ، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام به اعتراف مخالفین
➖➖▪️▪️➖➖➖➖➖
✍ أخبرنا أبو محمد البزاز أنبأنا أبو الفضل بن ناصر أنبأنا محمد بن عبد الملك و المبارك ابن عبد الجبار الصيرفي قالا أنبأنا عبد اللّه بن احمد بن عثمان أنبأنا محمد بن عبد الرحمن الشيباني ان علي بن محمد بن الزبير البجلي حدثهم قال حدثنا هشام بن حاتم الاصم عن ابيه قال حدثني شقيق البلخي قال خرجت حاجا في سنة تسع و اربعين و مائة فنزلت القادسية و اذا بشاب حسن الوجه شديد السمرة عليه ثوب صوف مشتمل بشملة في رجليه نعلان و قد جلس منفردا عن الناس فقلت في نفسي هذا الفتى من الصوفية يريد ان يكون كلا على الناس و اللّه لأمضين اليه و لأوبخنه فدنوت منه فلما رآني مقبلا قال يا شقيق اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِ الآية فقلت في نفسي هذا عبدصالح قد نطق على ما في خاطري لألحقنه و لأسألنه ان يحالني فغاب عن عيني فلما نزلنا واقصة اذا به يصلي و اعضاؤه تضطرب و دموعه تتحادر فقلت أمضي اليه و اعتذر فاوجز في صلاته و قال يا شقيق (وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى) فقلت هذا من الابدال قد تكلم على سري مرتين فلما نزلنا زبالا اذا به قائم على البئر و بيده ركوة يريد ان يستقي الماء فسقطت الركوة في البئر فرفع طرفه الى السماء و قال:
أنت ربي اذا ظمئت الى الماء* * * و قوتي اذا أردت الطعاما يا سيدي مالي سواها
قال فو اللّه لقد رأيت البئر قد ارتفع ماؤها فاخذ الركوة و ملأها و توضأ و صلى أربع ركعات ثم مال الى كثيب رمل هناك فجعل يقبض بيده و يطرحه في الركوة و يشرب فقلت اطعمني من فضل ما رزقك اللّه و ما انعم اللّه عليك؛ فقال يا شقيق لم تزل نعم اللّه علينا ظاهرة و باطنة فاحسن ظنك بربك ثم ناولني الركوة فشربت منها فاذا سويق و سكر ما شربت و اللّه ألذ منه و لا أطيب ريحا فشبعت و رويت و أقمت أياما لا اشتهي طعاما و لا شرابا ثم لم أره حتى دخلت مكة فرأيته ليلة الى جانب قبة الشراب نصف الليل يصلي بخشوع و انين و بكاء فلم يزل كذلك حتى ذهب الليل فلما طلع الفجر جلس في مصلاه يسبح ثم قام الى صلاة الفجر و طاف بالبيت اسبوعا و خرج فتبعته و اذا له غاشية و اموال و غلمان و هو على خلاف ما رأيته في الطريق و دار به الناس يسلمون عليه و يتبركون به فقلت لبعضهم من هذا فقال موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب (ع) فقلت قد عجبت ان تكون هذه العجائب إلا لمثل هذا السيد.
قال أهل السير: كان مقام موسى بالمدينة لأنه ولد بها فاقدمه محمد المهدي بغداد فحبسه بها ثم رده الى المدينة لمنام رآه.
《1》
#قاعده_الزام
✅ گوشه هایی از عظمت و جلالت و منزلت امام کاظم ، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام به اعتراف مخالفین
➖➖▪️▪️➖➖➖➖➖
✍ أخبرنا أبو محمد البزاز أنبأنا أبو الفضل بن ناصر أنبأنا محمد بن عبد الملك و المبارك ابن عبد الجبار الصيرفي قالا أنبأنا عبد اللّه بن احمد بن عثمان أنبأنا محمد بن عبد الرحمن الشيباني ان علي بن محمد بن الزبير البجلي حدثهم قال حدثنا هشام بن حاتم الاصم عن ابيه قال حدثني شقيق البلخي قال خرجت حاجا في سنة تسع و اربعين و مائة فنزلت القادسية و اذا بشاب حسن الوجه شديد السمرة عليه ثوب صوف مشتمل بشملة في رجليه نعلان و قد جلس منفردا عن الناس فقلت في نفسي هذا الفتى من الصوفية يريد ان يكون كلا على الناس و اللّه لأمضين اليه و لأوبخنه فدنوت منه فلما رآني مقبلا قال يا شقيق اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِ الآية فقلت في نفسي هذا عبدصالح قد نطق على ما في خاطري لألحقنه و لأسألنه ان يحالني فغاب عن عيني فلما نزلنا واقصة اذا به يصلي و اعضاؤه تضطرب و دموعه تتحادر فقلت أمضي اليه و اعتذر فاوجز في صلاته و قال يا شقيق (وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى) فقلت هذا من الابدال قد تكلم على سري مرتين فلما نزلنا زبالا اذا به قائم على البئر و بيده ركوة يريد ان يستقي الماء فسقطت الركوة في البئر فرفع طرفه الى السماء و قال:
أنت ربي اذا ظمئت الى الماء* * * و قوتي اذا أردت الطعاما يا سيدي مالي سواها
قال فو اللّه لقد رأيت البئر قد ارتفع ماؤها فاخذ الركوة و ملأها و توضأ و صلى أربع ركعات ثم مال الى كثيب رمل هناك فجعل يقبض بيده و يطرحه في الركوة و يشرب فقلت اطعمني من فضل ما رزقك اللّه و ما انعم اللّه عليك؛ فقال يا شقيق لم تزل نعم اللّه علينا ظاهرة و باطنة فاحسن ظنك بربك ثم ناولني الركوة فشربت منها فاذا سويق و سكر ما شربت و اللّه ألذ منه و لا أطيب ريحا فشبعت و رويت و أقمت أياما لا اشتهي طعاما و لا شرابا ثم لم أره حتى دخلت مكة فرأيته ليلة الى جانب قبة الشراب نصف الليل يصلي بخشوع و انين و بكاء فلم يزل كذلك حتى ذهب الليل فلما طلع الفجر جلس في مصلاه يسبح ثم قام الى صلاة الفجر و طاف بالبيت اسبوعا و خرج فتبعته و اذا له غاشية و اموال و غلمان و هو على خلاف ما رأيته في الطريق و دار به الناس يسلمون عليه و يتبركون به فقلت لبعضهم من هذا فقال موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب (ع) فقلت قد عجبت ان تكون هذه العجائب إلا لمثل هذا السيد.
قال أهل السير: كان مقام موسى بالمدينة لأنه ولد بها فاقدمه محمد المهدي بغداد فحبسه بها ثم رده الى المدينة لمنام رآه.
《1》
Forwarded from اتچ بات
🔸ترجمه :
از شقيق بلخى میگويد: در سال صد و چهل و نه به سفر حج مشرف شدم در منزگاه قاسيه براي استراحت توقف كردم، ناگهان جوانى خوشسيماى گندمگون را ديدم كه جامهاى پشمينه بر تن و ردايى بر دوش و نعلينى بر پا تنها دور از مردم نشسته است،
با خود گفتم: لا بد اين جوان از صوفيان است میخواهد سربار مردم نباشد به خدا سوگند نزد او میروم و او را سرزنش میكنم! نزديك او رفتم وقتى ديد من به طرف او میروم، خطاب به من اين آيه را قرائت فرمود : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در كار ديگران) تجسّس نكنيد و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است!».
با خود گفتم: اين بنده صالح خداست كه آنچه در خاطر من گذشته بود به زبان آورد بايد نزد او بروم و از او سؤالاتى بكنم تا در من تحولي ايجاد كند! ناگهان ديدم ناپديد شد. وقتى كه در منزلگاه واقصه توقف كرديم آن جوان را ديدم كه نماز مىخواند در حالى كه بدنش میلرزد و اشك از چشمانش جارى است با خود گفتم نزد او میروم و از او عذر خواهى مىكنم، نمازش را مختصر كرد و بعد از نماز خطاب به من اين آيه را تلاوت نمود : «و من هر كه را توبه كند، و ايمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدايت شود، میآمرزم!»
با خود گفتم: اين فرد از ابدال است كه دو بار از راز دل من سخن گفت، وقتى كه به منزل زباله رسيديم ناگاه ديدم كنار چاه آبى ايستاده و در دستش مشك كوچكى است میخواهد آب بكشد و بياشامد، مشك از دستش به ميان چاه افتاد،
چشم به طرف آسمان گشود و عرضه داشت : «تو پروردگار من هستي زماني كه تشنه مي شوم [مايه سيرابي من تو هستي] و مايه قوت من هستي زماني كه اراده مي كنم غذا بخورم؛ خداوندا غير از مشك چيزي ندارم».
شقيق مىگويد: به خدا سوگند كه ديدم آب چاه بالا آمد و آن حضرت مشك آب را برداشت و پر از آب كرد، #وضو گرفت و چهار ركعت #نماز خواند سپس به سمت تودهاى از شنهاى بيابان رفت و مشت مشت آنها را برمىداشت و ميان آن مشك میريخت و مینوشيد، عرض كردم: از آنچه خداوند به تو مرحمت كرده است به من بخوران و از نعمتى كه خدا داده مرا برخوردار نما!
فرمود: اى شقيق! نعمتهاى ظاهرى و باطنى خدا همواره به ما میرسد، پس به پروردگارت حسن ظن داشته باش! سپس مشك را به من داد و من هم از آن آشاميدم، ناگهان ديدم آرد نرم آميخته با شكر است و به خدا سوگند هرگز چيزى لذيذتر از آن و خوشبوتر از آن نياشاميده بودم، سير و سيراب شدم و چند روزى كه بودم به هيچ خوردنى و آشاميدنى ميل نداشتم، سپس او را نديدم تا اين كه وارد مكه شدم شبى او را كنار «قبّة الشّراب» ديدم در نيمه شب مشغول نماز بود با خشوع و گريه و زارى نماز مىخواند و همچنان با آن حال بود تا سفيدى صبح برآمد و همين كه فجر صادق طلوع كرد [وقت نماز صبح شد] در محل نمازش [سجاده] نشست ، تسبيح مىگفت و بعد براى نماز صبح بپاخاست و هفت بار در اطراف كعبه طواف كرد و بيرون رفت، به دنبالش رفتم ناگهان ديدم اطرافيان و اموال و غلامانى دارد و او بر خلاف آنچه در بين راه ديده بودم (تنها نيست) مردم اطرافش را گرفتند و به او سلام میدهند و #تبرک میجويند، از يكى از آنها پرسيدم: اين آقا كيست؟ گفت: موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب (عليهم السلام)، با خود گفتم: اگر چنين عجايبى جز از مثل چنين آقايى سر بزند، تعجّب مي كنم.
تاريخ نويسان میگويند: موسى [عليه السلام] در مدينه اقامت داشت، چون در مدينه به دنيا آمده بود ولى محمد مهدى (عبّاسى) او را به بغداد برد و در آنجا زندانى كرد سپس به دليل خوابى كه ديده بود او را به مدينه بازگرداند.
📗📔نام کتاب : تذكرة الخواص نویسنده : سبط بن الجوزي جلد : 1 صفحه : 313
▫️اسکن روایت:
https://bit.ly/2Hii1pI
🔻ابن حجر نيز همين جريان را نقل کرده و در ابتداء گويد:
✍ ومن بديع كراماته ما حكاه ابن الجوزي والرامهرمزي وغيرهما عن شقيق البلخي أنه خرج حاجا سنة تسع وأربعين ومائة فرآه بالقادسية
🔸 از کرامات بديعي است که ابن جوزي و رامهرمزي و ديگران نقل کردهاند اين است...
📗📔الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2، ص 591 ، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
▫️اسکن روایت:
🌐 https://bit.ly/2ZiSDX5
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
از شقيق بلخى میگويد: در سال صد و چهل و نه به سفر حج مشرف شدم در منزگاه قاسيه براي استراحت توقف كردم، ناگهان جوانى خوشسيماى گندمگون را ديدم كه جامهاى پشمينه بر تن و ردايى بر دوش و نعلينى بر پا تنها دور از مردم نشسته است،
با خود گفتم: لا بد اين جوان از صوفيان است میخواهد سربار مردم نباشد به خدا سوگند نزد او میروم و او را سرزنش میكنم! نزديك او رفتم وقتى ديد من به طرف او میروم، خطاب به من اين آيه را قرائت فرمود : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در كار ديگران) تجسّس نكنيد و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است!».
با خود گفتم: اين بنده صالح خداست كه آنچه در خاطر من گذشته بود به زبان آورد بايد نزد او بروم و از او سؤالاتى بكنم تا در من تحولي ايجاد كند! ناگهان ديدم ناپديد شد. وقتى كه در منزلگاه واقصه توقف كرديم آن جوان را ديدم كه نماز مىخواند در حالى كه بدنش میلرزد و اشك از چشمانش جارى است با خود گفتم نزد او میروم و از او عذر خواهى مىكنم، نمازش را مختصر كرد و بعد از نماز خطاب به من اين آيه را تلاوت نمود : «و من هر كه را توبه كند، و ايمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدايت شود، میآمرزم!»
با خود گفتم: اين فرد از ابدال است كه دو بار از راز دل من سخن گفت، وقتى كه به منزل زباله رسيديم ناگاه ديدم كنار چاه آبى ايستاده و در دستش مشك كوچكى است میخواهد آب بكشد و بياشامد، مشك از دستش به ميان چاه افتاد،
چشم به طرف آسمان گشود و عرضه داشت : «تو پروردگار من هستي زماني كه تشنه مي شوم [مايه سيرابي من تو هستي] و مايه قوت من هستي زماني كه اراده مي كنم غذا بخورم؛ خداوندا غير از مشك چيزي ندارم».
شقيق مىگويد: به خدا سوگند كه ديدم آب چاه بالا آمد و آن حضرت مشك آب را برداشت و پر از آب كرد، #وضو گرفت و چهار ركعت #نماز خواند سپس به سمت تودهاى از شنهاى بيابان رفت و مشت مشت آنها را برمىداشت و ميان آن مشك میريخت و مینوشيد، عرض كردم: از آنچه خداوند به تو مرحمت كرده است به من بخوران و از نعمتى كه خدا داده مرا برخوردار نما!
فرمود: اى شقيق! نعمتهاى ظاهرى و باطنى خدا همواره به ما میرسد، پس به پروردگارت حسن ظن داشته باش! سپس مشك را به من داد و من هم از آن آشاميدم، ناگهان ديدم آرد نرم آميخته با شكر است و به خدا سوگند هرگز چيزى لذيذتر از آن و خوشبوتر از آن نياشاميده بودم، سير و سيراب شدم و چند روزى كه بودم به هيچ خوردنى و آشاميدنى ميل نداشتم، سپس او را نديدم تا اين كه وارد مكه شدم شبى او را كنار «قبّة الشّراب» ديدم در نيمه شب مشغول نماز بود با خشوع و گريه و زارى نماز مىخواند و همچنان با آن حال بود تا سفيدى صبح برآمد و همين كه فجر صادق طلوع كرد [وقت نماز صبح شد] در محل نمازش [سجاده] نشست ، تسبيح مىگفت و بعد براى نماز صبح بپاخاست و هفت بار در اطراف كعبه طواف كرد و بيرون رفت، به دنبالش رفتم ناگهان ديدم اطرافيان و اموال و غلامانى دارد و او بر خلاف آنچه در بين راه ديده بودم (تنها نيست) مردم اطرافش را گرفتند و به او سلام میدهند و #تبرک میجويند، از يكى از آنها پرسيدم: اين آقا كيست؟ گفت: موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب (عليهم السلام)، با خود گفتم: اگر چنين عجايبى جز از مثل چنين آقايى سر بزند، تعجّب مي كنم.
تاريخ نويسان میگويند: موسى [عليه السلام] در مدينه اقامت داشت، چون در مدينه به دنيا آمده بود ولى محمد مهدى (عبّاسى) او را به بغداد برد و در آنجا زندانى كرد سپس به دليل خوابى كه ديده بود او را به مدينه بازگرداند.
📗📔نام کتاب : تذكرة الخواص نویسنده : سبط بن الجوزي جلد : 1 صفحه : 313
▫️اسکن روایت:
https://bit.ly/2Hii1pI
🔻ابن حجر نيز همين جريان را نقل کرده و در ابتداء گويد:
✍ ومن بديع كراماته ما حكاه ابن الجوزي والرامهرمزي وغيرهما عن شقيق البلخي أنه خرج حاجا سنة تسع وأربعين ومائة فرآه بالقادسية
🔸 از کرامات بديعي است که ابن جوزي و رامهرمزي و ديگران نقل کردهاند اين است...
📗📔الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2، ص 591 ، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
▫️اسکن روایت:
🌐 https://bit.ly/2ZiSDX5
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#معجزات_الائمه #قاعده_الزام ✅ گوشه هایی از عظمت و جلالت و منزلت امام کاظم ، حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام به اعتراف مخالفین ➖➖▪️▪️➖➖➖➖➖ ✍ أخبرنا أبو محمد البزاز أنبأنا أبو الفضل بن ناصر أنبأنا محمد بن عبد الملك و المبارك ابن عبد الجبار الصيرفي قالا…
☑️ گوشههایی از عظمت امام کاظم علیه السلام به اعتراف مخالفین : علم غیب و بالا آمدن آب چاه به دعای حضرت و .....
توضیحات↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/47114
توضیحات↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/47114
فایل pdf مقاله بررسی سیره امام هفتم امام کاظم (علیهالسلام) در منابع رجالی اهل سنت
شامل چهار بخش:
- نسب شریف و ولادت آن حضرت
- سیره آن حضرت(عبادات ؛ اخلاق)
- معجزات آن حضرت
- مدت امامت و شهادت آن حضرت
در کانال <کتابخانه برهان> بارگذاری شد↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/2996
شامل چهار بخش:
- نسب شریف و ولادت آن حضرت
- سیره آن حضرت(عبادات ؛ اخلاق)
- معجزات آن حضرت
- مدت امامت و شهادت آن حضرت
در کانال <کتابخانه برهان> بارگذاری شد↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/2996
گلچینی از مطالب کانال برهان در واکاوی و شناخت وجود نورانی امام کاظم علیه السلام امروز در کانال <آرشیو برهان> بارگذاری شد.(بالغ بر 45 عنوان)↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan2/477
https://t.me/borrhan2/477
✅ امام کاظم علیه السلام: یکی از راههای شناخت حجت خدا علم به #زبان تمام مخلوقات اعم از انسان و حیوان و پرندگان است و هر کس چنین علم و صفتی نداشت #امام_نیست بلکه مدعی کذاب است.
❎ احمد بصری: ائمه هیچ وقت نگفته اند که امام باید به زبان دیگران علم داشته باشد و این صفت امام و راه شناخت حجت خدا نیست!
⁉️به نظر شما دلیل انکار روایات ائمه توسط احمد بصری چیست؟ جهالت یا شیادی؟
کسی هست پاسخ ما را بدهد؟؟؟
#نقد_مدعی_یمانی [865]
@borrhan
❎ احمد بصری: ائمه هیچ وقت نگفته اند که امام باید به زبان دیگران علم داشته باشد و این صفت امام و راه شناخت حجت خدا نیست!
⁉️به نظر شما دلیل انکار روایات ائمه توسط احمد بصری چیست؟ جهالت یا شیادی؟
کسی هست پاسخ ما را بدهد؟؟؟
#نقد_مدعی_یمانی [865]
@borrhan
نور دیده
گروه همخوانی ندبه
▪️ألسّلامُ عَلي وارثِ السَّكينَةِ وَ الوَقارِ وَ الحِكَمِ وَ الآثارِ...السّلامُ عَلي المُعَذَّبِ في قَعرِ السُّجونِ
🔹 «نور دیده»
🔸 به مناسبت شهادت #امام_کاظم سلاماللهعلیه
@borrhan
🔹 «نور دیده»
🔸 به مناسبت شهادت #امام_کاظم سلاماللهعلیه
@borrhan
[ کانال برهان ]
#تبری_نشانه_ی_کمال_دین #حدیث_منزلت ✅ امام کاظم علیه السلام و اشاره به جایگاه اولی و دومی در دوزخ ➖▪️🔴🔵¤🔴¤¤¤ إسحاق بن عمار برای فراگیری حدیث نزد امام کاظم علیه السلام رفت. حضرت فرمود: ای اسحاق ! اولی به منزله ی گوساله و دومی به منزله سامری است. -…
🔚 امام کاظم علیه السلام و اشاره به جایگاه غاصبین حق امیرالمومنین علی علیه السلام در دوزخ
ترجمه ↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/28039
#تبری_نشانه_ی_کمال_دین
ترجمه ↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/28039
#تبری_نشانه_ی_کمال_دین