[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#تبری_نشانه_ی_کمال_دین


🔴 لعن پيامبر خدا صلی الله علیه و آله‌بر كسانيكه سفارش ايشان را در مورد اميرالمؤمنين علی علیه السلام به فراموشى بسپارند.

~~~~▪️~~~~~~~~~~~

١٠١ / ١٠ ـ أخبرني محمد بن محمد ، قال : أخبرني أبو علي الحسن بن عبد الله القطان ، قال : حدثنا أبو عمرو عثمان بن أحمد ابن السماك ، قال : حدثنا أحمد بن الحسين ، قال : حدثنا إبراهيم بن محمد بن بسام ، عن علي بن الحكم ، عن ليث بن سعد ، عن أبي سعيد الخدري ، قال : قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله : أحبوا عليا ، فإن لحمه لحمي ودمه دمي ، لعن الله أقواما من أمتي ضيعوا فيه عهدي ، ونسوا فيه وصيتي ، ما لهم عند الله من خلاق.

◽️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى گروه مردم! على را دوست بداريد؛ زيرا گوشت او ، گوشتِ من و خون او ، خونِ من است. خدا لعنت كند آن گروه هايى از امّت مرا كه سفارش مرا درباره او زير پا نهند و سفارشم را درباره ایشان از ياد ببرند! آنان را نزد خداوند ، بهره اى نخواهد بود .

--------------------------

📚📕نام کتاب : الأمالي نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 294
http://lib.eshia.ir/15035/1/294

اسكن كتاب:
http://yon.ir/X5RGc

📚📕نام کتاب : الأمالي - ط دار الثقافة نویسنده : الشيخ الطوسي جلد : 1 صفحه : 69
http://lib.eshia.ir/27725/1/69

اسكن كتاب:
http://yon.ir/bq5JX

📚📕الكتاب: بحار الأنوار
المؤلف: العلامة المجلسي
الوفاة: ١١١١ تحقيق: السيد إبراهيم الميانجي ، محمد الباقر البهبودي
سنة الطبع: ١٤٠٣ - ١٩٨٣ م
جلد : 39 صفحه : 265
http://lib.eshia.ir/71860/39/265

📚📕نام کتاب : بشارة المصطفى صلّى الله عليه وآله لشيعة المرتضى عليه السلام
تألیف : عماد الدين أبي جعفر محمد بن أبي القاسم الطبري
المحقق:جواد القيّومي الاصفهاني جلد : 1 صفحه : 148
http://lib.eshia.ir/27197/1/148


© @borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑️ پاسخ دندان‌شکن به تحدیِ مضحک و ابلهانه مجری هتاک وهابی در موضوع #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

#شبهات_فاطمیه
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
🔖 فاطمیه در کلیسا بررسی یک سند 400 ساله ناشناخته در کتابخانه ملی پاریس رافائل دومان کشیش کاتولیک درباره سفرش به ایران کتابی را نگارش و به دولت لویی چهاردهم اهدا میکند.... این مستند هم اکنون در یوتیوب قابل مشاهده است کلیک کنید و این مستند را تماشا کنید:…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه کامل مستند
فاطمیه در کلیسا

داستان یک زن...
زنی که به حاشیه کشانده شد اما توانست مرزهای فرهنگی را گذر کند...


🔺بررسی یک سند ۴۰۰ ساله ناشناخته در کتابخانه ملی پاریس

رافائل دومان کشیش کاتولیک درباره سفرش به ایران کتابی را نگارش و به دولت لویی چهاردهم اهدا میکند....

#با‌دوستانتان‌_به_اشتراک‌بگذارید
__

#شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#فدک #حضرت_محسن #قنفذ
#فاطمیه_و_مستشرقین #قدمت_فاطمیه

@borrhan
[ کانال برهان ]
<unknown> – BANOOYE-ASEMANI 047
BANOOYE-ASEMANI 048
<unknown>
#بانوی_آسمانی 48

تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها

قسمت 48
مدافع ولایت معصوم


مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉

#معجزات_الائمه
از مجموعه #دین_زیباست

لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه
در کانال خودتان منتشر کنید
بدون ذکر منبع
@borrhan
BANOOYE-ASEMANI 049
<unknown>
#بانوی_آسمانی 49

تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها

قسمت 49
بیعتی که هرگز انجام نشد.

#بیعت_اجباری
#بلال_حبشی [9]

مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉

مخاطب اصلی مجموعه #دین_زیباست نوجوانان هستند، مقید باشید این فایلها را حداقل به #یک نوجوان شیعه برسانید!
@borrhan
#باید_بدانیم

#بلال_حبشی هیچگاه برای خلفای سقیفه #اذان نگفت؛ رضوان الله علیه

صنعاني در کتاب المصنف خود می‌نویسد:

1829 - عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ قَالَ: أَخْبَرَنِي عُمَرُ بْنُ حَفْصٍ، أَنَّ سَعْدًا أَوَّلُ مَنْ قَالَ: الصَّلَاةُ خَيْرٌ مِنَ النَّوْمِ فِي خِلَافَةِ عُمَرَ، فَقَالَ: بِدْعَةٌ ، ثُمَّ تَرَكَهُ، وَإِنَّ بِلَالًا لَمْ يُؤَذِّنْ لِعُمَرَ

👈🏾عمر بن حفص گفت: سعد (ابن ابي وقاص) اولين کسي بود که در زمان عمر «الصلاه خير من النوم» گفت و سپس چون آن را #بدعت مي‌دانست آن را ترک کرد و بلال برای عمر اذان نمی‌گفت

📔📗المصنف ج1 ص474 المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام بن نافع الحميري اليماني الصنعاني (المتوفى: 211هـ)، المحقق: حبيب الرحمن الأعظمي، الناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403، عدد الأجزاء: 11 .

🔗 عدم #بیعت جناب بلال با ابوبکر و توهین عمر به او
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#روز_شمار_فاطمیه [25]
#دفن_شبانه
#دستور_به_صبر

🌑 وقایع روز ۴جمادی الثانی سال ۱۱ هجری قمری ، ۷مهر سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲سپتامبر سال ۶۳۲ میلادی

🔶

مردمان از خبر دفن شبانهء دخت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهت زده می‌شوند؛

تلخ تر آنکه می شنوند وصیت فرزند پیامبرشان ، آن است که اهل مدینه حتی از محل قبر ایشان نیز آگاه نباشند؛

آری ! …… امیرمؤمنان شب گذشته , قبر اصلی را با زمین صاف کردند (۱) ؛
و نزدیک به چهل نقطه را در بقیع به صورت قبر ساخته اند تا محل قبر اصلی بانوی دو عالم - بنا به وصیت خود ایشان - مشخص نباشد...

👥👥مردمان گفتند :

[ ای وای بر ما ! ] پیامبرمان جز یک دختر در میان ما نداشت ؛
که وفات یافت و دفن شد و ما در هنگام وفات ، غسل و نمازش حضور نداشتیم ! الآن نیز از محل قبرش آگاهی نداریم تا حتی آن را زیارت کنیم .…(۲)

دستگاه سقیفه نیز از ماجرا آگاه می‌شود

عمر رو به ابوبکر کرده , می‌گوید:

❗️به تو نگفتم آنان مراسم را شبانه انجام خواهند داد [ و ما را برای نماز خبر نخواهند کرد ]

عمر در تصمیمی عجولانه و برای ترمیم چهرهء خلیفه و دستگاه خلافت ، تصمیم به نبش قبرهای ساخته شده در بقیع می‌گیرد ؛
تا با بیرون آوردن پیکر حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ، ابوبکر به عنوان خلیفه در مراسمی با شکوه بر آن حضرت نماز گزارد!

👈👈 به همین منظور , ابوبکر دستور میدهد که زنانی از مسلمانان را جمع کنند و همراه با گروهی به بقیع رفته , شروع به نبش قبرها نمایند .

عمر سرپرستی این کار را به عهده می‌گیرد؛

خبر به امیرمؤمنان علیه السلام میرسد؛

👈👈 آن حضرت از شدت خشم ، چشمانشان سرخ شده است ،
شمشیر #ذوالفقار را از نیام می‌کشند ، عبایی زرد رنگ - که در جنگ های سخت می پوشیدند - بر دوش می‌افکنند و می‌فرمایند:

💠 دستی که به قبرها برسد , به صاحبش برنخواهد گشت.

و آنگاه راهی بقیع می‌شوند؛

فردی که این سخن را شنیده و خروج امیرالمؤمنین را مشاهده کرده بود , به شتاب خبر را به بقیع می‌رساند ،
و مردمان مانند گلهء بُزان که از شیری می گریزند ، فرار می.کنند ؛

امیرمؤمنان به بقیع می‌رسند ، بر ذوالفقار تکیه کرده ، تهدید علنی نسبت به هر گونه اقدامی می‌نمایند..
☝️اهل سقیفه در می یابند که امیرالمؤمنین علیه السلام در این قضیه , همانند ماجراهای قبل , مأمور به صبر نیستند؛

عمر شروع به هتاکی می‌کند❗️….حضرت امير لباسهاى وى را گرفته و او را از جاى بر كَند و بر زمين زدند و فرمودند:

💠 یابن السوداء (ای سیاه زاده)! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند.
اما در باره قبر فاطمه: به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد.
عمر! از اين خيال در گذر!
ابوبكر می‌گوید : اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند می‌دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمی‌پسندى خوددارى می‌كنيم.
راوى می‌گويد: على عليه السّلام عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند؛

اینگونه عمر کاری از پیش نمی‌برد و قضیه فیصله می‌یابد؛(۳)

🔰🔰اینک دختر پیامبر خاتم صلی الله و آله و پاره تن رسول خدا در کنار آن حضرت آرمیده است، تا از رنج های بی‌پایانش برای پدر حکایت کند.(۴)


أللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الفَرَج



🔗 ابن ابی الحدید معتزلی
🔗 دلائل الامامه طبری شیعی
🔗 کامل شیخ بهائی

1️⃣ بحارالانوار ۱۸۳/۴۳
2️⃣ بحارالانوار ۱۷۱/۴۳
3️⃣ بحارالانوار ۱۹۹/۴۳
4️⃣ بحارالانوار ۱۸۸/۴۳

🔝کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان

@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #روز_شمار_فاطمیه [25] #دفن_شبانه #دستور_به_صبر 🌑 وقایع روز ۴جمادی الثانی سال ۱۱ هجری قمری ، ۷مهر سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲سپتامبر سال ۶۳۲ میلادی 🔶 مردمان از خبر دفن شبانهء دخت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهت زده می‌شوند؛ تلخ تر آنکه می شنوند وصیت…
🔰گوشه‌هایی از وقایع روز ۴ جمادی الثانی و جلوه‌هایی از مظلومیت امیرالمومنین علی علیه السلام

فقال عمر:
دع عنک هذه الهمهمة اذا امضی الی المقابر فانبشها حتی اصلی علیها...

عمر به علی گفت:
این سر و صداها را کنار بگذار من می‌روم به سوی مقابر پس قبر او(حضرت فاطمه سلام الله علیها) نبش می کنم تا بر او نماز بخوانم ❗️

📙بحارالانوار جلد ۴۳ صفحه ۲٠۵

توضیحات↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/46224

#دفن_شبانه

https://t.me/borrhan/53778
https://t.me/borrhan/57121
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتچ بات
#باید_بدانیم

منزلتِ فضه کنیز حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها

💢🔆💢

✍🏻 محدث قمی رحمه الله می‌نویسد:

قشیری نقل کرده:
عبدالله بن مبارک که سالی از كاروان حج عقب مانده بود مى‌گويد: بانویی را در بيابان تنها ديدم، سوار بر شتر بودم و نزد او رفتم و هرچه از او پرسيدم، با آيه قرآن بمن جواب داد، به اين ترتيب که: به او گفتم : تو كيستي؟
گفت: "وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ:
و بگو سلام بر شما، امّا خواهند دانست." (زخرف- ۸۹) عبدالله گوید: بر او سلام كردم و گفتم: تو در اينجا چه می‌کنی؟
گفت: "وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمالَهُ مِنْ مُضِلٍ: هر كس را خدا هدايت كند هيچ گمراه كننده‌ای نخواهد داشت." (زمر- ۳۷) فهميدم كه راه را گم كرده است.
به او گفتم: آيا از جن هستى يا از انس؟ گفت‌: "يا بَني آدَمَ حُذُوا زينَتَكُمْ _ اى فرزندان آدم، زينت خود را برداريد. (اعراف- ۳۱) فهميدم كه از انس است. به او گفتم: از كجا می‌آئی؟
گفت: "يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعيدٍ: آنها از مكان دور، صدا زده مى‌شوند." (فصّلت- ۴۴) فهميدم كه از راه دور مي‌آيد. گفتم: كجا می‌روی؟ گفت: "وَلِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ: «خداوند بر مردم مستطيع، حجّ كعبه را واجب كرده است» (آل عمران- ۹۷) فهميدم كه عازم مكّه است.
گفتم: چه وقت از كاروان جدا شدی؟ گفت: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ فِي سِتَّةِ اَيّامٍ: ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست، در شش روز آفريديم» (ق- ۳۸) فهمیدم شش روز است از كاروان جدا شده است.
گفتم: آيا به غذا ميل دارى؟ گفت: "وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يأْكُلُونَ الطَّعامَ: ما آنها را پيكرهائی كه غذا نخوردند قرار نداديم." (انبياء- ۸)
فهميدم كه به غذا ميل دارد. گفتم شتاب كن و تندتر بيا. گفت: "لا يُكَلِفُ اللَّهُ نَفْساً اِلّا وُسْعَها: خداوند هيچكس را جز به اندازه توانائيش تكليف نمی‌كند." (بقره- ۲۸۶) فهميدم كه خسته شده و قدرت راهرَوی ندارد.
گفتم: بر شتر در رديف من سوار شو. گفت: "لَوْ كانَ فِيهما آلِهَةٌ اِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا: اگر در زمين و آسمان خداياني جز خداى يكتا باشد، بهم مى‌خورند." (انبياء- ۲۲) - فهميدم كه از سوار شدن به پشت سر من، حيا مى‌كند. پياده شدم و او را تنها سوار بر شتر كردم،
وقتى سوار بر شتر شد گفت:"سُبْحانَ الَّذي سَخَّرَ لَنا هذا: «پاك و منزّه است خدائی كه اين را مُسَخر ما ساخت." (زخرف- ۱۳) وقتى كه با كاروان رسيديم،
به او گفتم: آيا از بستگان تو كسى در ميان كاروان هست؟ گفت: "يا داوُدُ اِنّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْاَرْضِ: اى داود ما تو را نماينده خود در زمين قرار داديم. وَ ما مُحَمَّدٌ اِلّا رَسُولٌ: و نيست محمّد، جز رسول. يا يَحْيي خُذِاْ الكِتّابَ بِقُوَّةٍ: اي يحيى، كتاب را با قوّت بگير. يا موسي اِنّي اَنَا اللَّهَ: «اي موسي، منم خداوند." دريافتم كه افرادى بنام‌های داود، محمّد، يحيی و موسى، داخل كاروان هستند و با او خويشاوندی دارند، آنها را با نام صدا زدم، ناگهان چهار نفر جوان بسوى آن زن آمدند، به او گفتم: اين افراد با تو چه نسبتی دارند؟
گفت:" اَلْمالُ وَ الْبَنُونُ زِينَةُ الْحياةِ الدُّنْيا: و فرزندان زينت حيات دنيا هستند» (كهف- ۴۶) فهميدم كه آنها فرزندان او هستند. وقتى كه آنها نزد زن آمدند،
زن گفت: " يا اَبَتِ اسْتَأجِرْهُ اِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأجَرْتَ الْقَوِيُّ الْاَمينُ: پدرم، او را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى را كه استخدام مى‌توانی كنى، آن كس است كه نيرومند و امين است." (قصص- ۲۶) فهميدم كه به آنها مى‌گويد مزدی بمن بدهند، آنها مقداری پول بمن پاداش دادند. سپس گفت: "وَاللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ: خداوند آن پاداش را براى هركس بخواهد، چند برابر مي‌كند." (بقره- ۲۶۱) فهميدم به آنها مى‌گويد: زيادتر بدهيد، آنها بر پاداش من افزودند.
از آنان پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: اين زن، مادر ما «فضّه» است كه كنيز حضرت زهرا سلام الله علیها بود، و بيست سال است به غير از قرآن، سخني نگفته است.

📔 بیت الاحزان، ص ۴۲

پ.ن:
مقبره فضه کنیز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در قبرستان باب الصغیر سوریه از قدیمی‌ترین قبرستان‌های جهان اسلام است و این قبرستان به علت دفن تعداد زیادی از صحابه معروف است.

@borrhan
[ کانال برهان ]
<unknown> – BANOOYE-ASEMANI 049
BANOOYE-ASEMANI 050
<unknown>
#بانوی_آسمانی 50

تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها

قسمت 50
گریه ممنوع
اهمیّت فاطمیه
اهمیّت
#عزاداری بر اهل بیت

#بیت_الاحزان
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉

#دین_زیباست
لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه
در کانال خودتان منتشر کنید
بدون ذکر منبع
@borrhan
[ کانال برهان ]
<unknown> – BANOOYE-ASEMANI 050
#بیت_الاحزان

وَ اجْتَمَعَ شُیُوخُ أَهْلِ الْمَدِینَةِ وَ أَقْبَلُوا إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقَالُوا لَهُ یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ فَاطِمَةَ علیها السلام تَبْکِی اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ فَلَا أَحَدٌ مِنَّا یَتَهَنَّأُ بِالنَّوْمِ فِی اللَّیْلِ عَلَی فُرُشِنَا وَ لَا بِالنَّهَارِ لَنَا قَرَارٌ عَلَی أَشْغَالِنَا وَ طَلَبِ مَعَایِشِنَا وَ إِنَّا نُخْبِرُکَ أَنْ تَسْأَلَهَا إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ لَیْلًا أَوْ نَهَاراً فَقَالَ علیه السلام حُبّاً وَ کَرَامَةً فَأَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام حَتَّی دَخَلَ عَلَی فَاطِمَةَ علیها السلام وَ هِیَ لَا تُفِیقُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ لَا یَنْفَعُ فِیهَا الْعَزَاءُ فَلَمَّا رَأَتْهُ سَکَنَتْ هُنَیْئَةً لَهُ فَقَالَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ شُیُوخَ الْمَدِینَةِ یَسْأَلُونِّی أَنْ أَسْأَلَکِ إِمَّا أَنْ تَبْکِینَ أَبَاکِ لَیْلًا وَ إِمَّا نَهَاراً فَقَالَتْ یَا أَبَا الْحَسَنِ مَا أَقَلَّ مَکْثِی بَیْنَهُمْ وَ مَا أَقْرَبَ مَغِیبِی مِنْ بَیْنِ أَظْهُرِهِمْ فَوَ اللَّهِ لَا أَسْکُتُ لَیْلًا وَ لَا نَهَاراً أَوْ أَلْحَقَ بِأَبِی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَقَالَ لَهَا عَلِیٌّ علیه السلام افْعَلِی یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ مَا بَدَا لَکِ ثُمَّ إِنَّهُ بَنَی لَهَا بَیْتاً فِی الْبَقِیعِ نَازِحاً عَنِ الْمَدِینَةِ یُسَمَّی بَیْتَ الْأَحْزَانِ وَ کَانَتْ إِذَا أَصْبَحَتْ قَدَّمَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ علیهما السلام أَمَامَهَا وَ خَرَجَتْ إِلَی الْبَقِیعِ بَاکِیَةً فَلَا تَزَالُ بَیْنَ الْقُبُورِ بَاکِیَةً فَإِذَا جَاءَ اللَّیْلُ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِلَیْهَا وَ سَاقَهَا بَیْنَ یَدَیْهِ إِلَی مَنْزِلِهَا

🔖 بزرگان مدینه گرد هم آمدند، به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مشرف شدند و گفتند: «یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می‌کند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم. روزها هم بر مشغله و کسب معاش آرام و قرار نداریم. ما از تو تقاضا می‌کنیم که فاطمه یا شب‌ها گریه کند یا روزها. » حضرت امیر فرمود: «اشکالی ندارد. » وقتی علی علیه السّلام به سراغ فاطمه اطهر رفت، دید که گریه آن بانوی معظمه دمی آرام نمی گیرد و تسلیت گویی به او ثمری ندارد. هنگامی که چشم آن بانو به حضرت امیر افتاد، لحظه ای ساکت شدند. علی علیه السّلام به وی فرمود: «ای دختر پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم! بزرگان مدینه از من خواسته اند که از تو بخواهم یا شب برای پدر بزرگوارت گریه کنی یا روز. » فاطمه اطهر علیها السّلام گفت: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم. یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم. » حضرت امیر فرمود: «باشد، هر چه می‌خواهی همان بکن. »
علی علیه السّلام بعد از این ماجرا، اتاقی خارج از شهر مدینه برای حضرت زهرای اطهر ساخت که آن را بیت الاحزان می‌گفتند. موقعی که صبح می‌شد، فاطمه اطهر حضرت حسن و حسین علیهما السّلام را برمی داشتند، از مدینه خارج می‌شدند، به قبرستان بقیع می‌رفتند و همچنان تا شب گریه می‌کردند. وقتی شب فرا می‌رسید، حضرت امیر می‌آمدند و فاطمه اطهر را به منزل خود باز می‌گرداندند.

📒بحارالانوار جلد 43 صفحه 177

@borrhan