‍ ‍ #آخر_الزمان

🔰وضعیت تهران در آخرالزمان

〰〰〰▪️〰〰〰〰〰

امام صادق علیه السلام به جناب مفضل بن عمر رضوان الله علیه فرمودند:

يا مفضل أتدري أينما وقعت الزوراء ؟ قال: قلت: الله وحجته أعلم. فقال: إعلم يا مفضل ان فى حوالى الرى جبلا اسود يبتنى فى ذيله بلدة تسمى بالطهران و هى دار الزوراء التى تكون قصورها كقصور الجنة و نسوانها كالاحور العين، و اعلم يا مفضل انهن يتلبسن بلباس الكافر و يتزيين بزى الجبابره و يركبن السروج و لا يتمكن لازواجهن و لا تكفى مكاسب الازواج لهن، فيطلبن الطلاق منهم و يكتفى الرجال بالرجال و النساء بالنساء و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال فانك ان تريد حفظ دينك فلاتسكن فى هذه البلدة و لا تتخذها مسكنا لانها محل الفتنة و فرّ منها الى قلة الجبال و من الحجر الى حجر كالثعلب باشباله.

امام صادق علیه السلام فرمودند: ای مفضل آیا می‌دانی زوراء کجا واقع شده است؟ عرض کردم خدا و حجتش داناترند. فرمود: بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی است که در دامن آن شهری بنا می‌شود که آن را طهران می‌نامند و آن است زوراء که قصرهایش مثل قصرهای بهشت و زن‌هایش مثل حور العین است. بدان ای مفضل آن زن‌ها متلبس به لباس کفار می‌شوند و در هیئت ظالمان می‌باشند و به محل سکونت شوهرها کفایت نمی‌کنند و از ایشان درخواست طلاق می‌کنند و مردها به مردها و زن‌ها به زن‌ها اکتفا می‌کنند و مردها شبیه به زن‌ها و زن‌ها شبیه به مردها می‌شوند؛ پس اگر تو بخواهی دینت را حفظ کنی پس در این شهر سکونت مکن و مسکن برای خود قرار مده چون محل فتنه است پس از آنجا به قله کوه‌ها و از سوراخی به سوراخی مثل روباه و بچه‌اش فرار کن.

📗مستدرك سفينة البحار، تالیف مرحوم آیت الله نمازی شاهرودی، جلد ۴، صفحه ۲۷۰
http://bit.ly/2kvQ16v
http://bit.ly/2p6xaUv


📍پ.ن:
اساساً «زوراء» یعنی کج و معوج، مایل؛ لذا بغداد را از آغاز زوراء نامیده اند بدان سبب که دروازه های آن نابجا بوده است.

و درست است که در غالب روایات، معمولاً بغداد را «الزوراء» نامیده اند؛ اما در معدودی از روایات تهران هم به عنوان «الزورا» نامیده شده است.

⬇️ به این نمونه هم توجه کنید:

معاویه بن وهب گوید که امام صادق علیه السلام به من فرمودند:

💠 تعرف الزوراء؟ قلت: جعلت فداك يقولون: إنها بغداد قال: لا، ثم قال (عليه السلام): دخلت الري؟ قلت: نعم، قال: أتيت سوق الدواب؟ قلت: نعم، قال: رأيت الجبل الأسود عن يمين الطريق؟ تلك الزوراء.

زوراء را می‌شناسى؟ من عرض كردم: جانم به قربانت! می‌گویند: زوراء همان بغداد است! فرمود: نه، سپس فرمود: آيا به «ری» رفته‌ای؟ عرض كردم: آری. فرمود: بازار چهارپایان رفته‏‌اى؟ عرض كردم: آری. فرمود: آن كوه سیاه را كه در طرف راست جاده است دیده‌اى؟ همان زوراء است.

📗الکافی، تالیف مرحوم ثقة الاسلام کلینی، جلد ۸، حدیث ۱۹۸، صفحه ۱۰۱-۱۰۲
http://bit.ly/2CNUt7s
http://bit.ly/2BJFFr6

________

متاسفانه ویژگی هایی که امام صادق علیه السلام فرمودند در عصر ما در تهران مشهود است و این روایت اعجاز علم امام علیه‌السلام است؛ که 1400 سال قبل هم از بنای شهری بزرگ به نام تهران خبر داده اند و هم از احوالات این شهر.

#پیشگویی
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan

↩️ پیرو مطلب قبل
زوراء کجاست؟ آیا فقط بغداد است؟ پاسخ امام صادق علیه السلام به این سوال
http://bit.ly/2BJFFr6

🔸هم چنین در روایت دیگر امام صادق علیه السلام به مفضل بن عمر رضوان الله علیه فرمودند: «ای مفضل آیا می‌دانی زوراء کجا واقع شده است؟ عرض کردم خدا و حجتش داناترند. فرمود: بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی است که در دامن آن شهری بنا می‌شود که آن را طهران می‌نامند و آنجا زوراء است.»
📘مستدرك سفينة البحار، ج۴، ص۲۷۰


✍🏻پ.ن: زوراء در احادیث متقدم و لسان پیامبر و امیر المومنین سلام الله علیهما و آلهما غالباً اشاره شهری میان دجله و دجیل و فرات است که (احتمالاً) همان بغداد است مانند (اینجا) و‌ (اینجا) ؛ اما در احادیث متأخر و به ویژه در لسان امام صادق علیه السلام زوراء به ری و تهران اطلاق می‌شود.

توضیحات↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/45595

#بانوی_آسمانی 15

تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها

قسمت 15
شخصیّت فاطمی قسمت 1

مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉

از مجموعه #دین_زیباست

✅ لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه
در کانال خودتان منتشر کنید
بدون ذکر منبع
@borrhan

🔹 به روایت مرحوم سید رضی در کتاب نهج البلاغة، امیر المومنین علیه السلام در جمع مردم پس از واقعه‌ای، سخن حکیمانه‌ای گفتند، ناگهانی شخصی از خوارج فریاد کشید و گفت: «خدا این کافر را بکشد، چقدر فقیه و دانشمند است!» مردم برای کشتن او به پا خاستند، اما امیر المومنین علیه السلام فرمودند: «آرام باشید که پاسخ دشنام، یا دشنام است یا از گذشت از گناه!».

👈 به گواه تاریخ، حتی مخالفین پست‌فطرت و خبیثی مانند خوارج ملعون، تا زمانی که دست به سلاح نبردند، در بیان عقاید آزاد بودند و امیرالمومنین علی روحی‌له‌الفداء برخوردی با اهانت‌های آنان نمی‌کردند.

📌 مطلب مرتبط

#حکومت_علوی [72]
@borrhan

#وحدت_اسلامی
#شهادت_رسولخدا

✅ مباهات رسولخدا در بستر شهادت به جناب جعفر طیار

💡با دقت بخوانید! حاوی نکات بسیار ناب

~~▪️•▪️~~~

١٠ ـ حدّثنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي‌الله‌عنه قال : حدّثنا محمّد ابن الحسن الصفّار ، عن يعقوب بن يزيد ، عن حمّاد بن عيسى ، عن عمر بن أذنية ، عن أبان بن أبي عيّاش ، عن أبراهيم بن عمر اليمانيِّ ، عن سليم بن قيس الهلاليِّ قال : سمعت سلمان الفارسيِّ رضي‌الله‌عنه يقول : كنت جالساً بين يدي رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله في مرضته الّتي قبض فيها فدخلت فاطمة عليها‌السلام فلمّا رأت ما بأبيها من الضعف بكت حتّى جرت دموعها على خدّيها فقال لها رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله : ما يبكيك يا فاطمة؟ قالت : يا رسول الله أخشى على نفسي وولدي الضيعة بعدك ، فاغرورقت عينا رسول الله بالبكاء ، ثمّ قال : يا فاطمة أمّا علمت أنّا أهل بيت اختار الله عزَّ وجلَّ لنا الاخرة على الدُّنيا وأنّه حتم الفناء على جميع خلقه ، وأن الله تبارك وتعالى أطلع إلى الأرض إطلاعة فاختارني من خلقه فجعلني نبيّاً ثمّ أطلع إلى الأرض إطلاعةً ثانية فاختار منها زوجك وأوحى إليَّ أن أزوِّجك إيّاه واتّخذه ولياً ووزيراً وأن أجعله خليفتي في أمّتي فأبوك خير أنبياء الله ورسله ، وبعلك خير الاوصياء ، وأنت أوَّل من يلحق بي من أهلي ، ثمّ أطلع إلى الأرض إطلاعة ثالثة فاختارك وولديك ؛ فأنت سيّدة نساء أهل الجنّة ، وابناك حسن وحسين سيّدا شباب أهل الجنّة وأبناء بعلك أوصيائي إلى يوم القيامة ، كلّهم هادون مهديّون ، وأوَّل الاوصياء بعدي أخي عليٌّ ، ثمّ حسن ، ثمّ حسين ، ثمّ تسعة من ولد الحسين في درجتي ، وليس في الجنّة درجة أقرب إلى الله من درجتي ودرجة أبي إبراهيم ، أما تعلمين يا بنيّة أنَّ من كرامة الله إيّاك أن زوَّجك خير أمّتي ، وخير أهل بيتي ، أقدمهم سلماً ، وأعظمهم حلماً ، وأكثرهم علماً. فاستبشرت فاطمة عليهما‌السلام وفرحت بما قال لها رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله ، ثمّ قال : يا بنيّة أنَّ لبعلك مناقب : إيمانه بالله ورسوله قبل كلِّ أحد ، فلم يسبقه إلى ذلك أحد من أمّتي ، وعلمه بكتاب الله عزَّ وجلَّ وسنّتي وليس أحدٌ من أمتي يعلم جميع علمي غير عليٍّ عليه‌السلام وإنَّ الله عزَّ وجلَّ علّمني علماً لا يعلّمه غيري وعلّم ملائكته ورسله علماً فكلّما علّمه ملائكته ورسله فأنا أعلمه وأمرني الله أن اعلّمه إيّاه ففعلت فليس أحدٌ من امّتي يعلم جميع علمي وفهمي وحكمتي غيره ، وإنّك با بنيّة زوجته ، وابناه سبطاي حسن وحسين وهما سبطا أمّتي ، وأمره بالمعروف ونهيه عن المنكر ، فإنَّ الله جلَّ وعزَّ آتاه الحكمة وفصل الخطاب ، وبا بنيّة إنّا أهل بيت أعطانا الله عزَّ وجلَّ ستَّ خصال لم يعطها أحداً من الاوَّلين كان قبلكم ، ولم يعطها أحداً من الاخرين غيرنا ، نبيّنا سيّد الأنبياء والمرسلين ، وهو أبوك ، ووصيّنا سيّد الاوصياء وهو بعلك وشهيدنا سيّد الشهداء وهو حمزة بن عبد المطلّب عم أبيك ، قالت : يا رسول الله هو سيّد الشهداء الّذين قتلوا معه؟ قال : لا بل سيّد شهداء الأوَّلين والاخرين ما خلا الأنبياء والأوصياء ، وجعفر بن أبي طالب ذو الجناحين الطيّار في الجنّة مع الملائكة وإبناك حسن وحسين سبطا أمّتي وسيّدا شباب أهل الجنّة ، ومنّا والّذي نفسي بيده مهدي هذه الاُمّة الّذي يملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلما ، قالت وأيُّ هؤلاء الّذين سمّيتهم أفضل؟
قال : عليٌّ بعدي أفضل أمّتي ، وحمزة وجعفر أفضل أهل بيتي بعد عليٍّ ، وبعدك وبعد ابنيَّ وسبطي حسن وحسين ، وبعد الاوصياء من ولد ابني هذا ـ وأشار إلى الحسين ـ منهم المهديُّ ، إنّا أهل بيت اختار الله لنا الاخرة على الدُّنيا ، ثمّ نظر رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله إليها وإلى بعلها وإلى ابنيها فقال : يا سلمان اُشهد الله أنّي سلم لمن سالمهم ، وحرب لمن حاربهم ، أمّا إنهم معي في الجنة. ثمّ أقبل على عليٍّ عليه‌السلام فقال : يا أخي أنت ستبقى بعدي وستلقى من قريش شدَّة من تظاهر هم عليك وظلمهم لك ، فإن وجدت عليهم أعواناً فجاهدهم وقائل من خالفك بمن وافقك وان لم تجد أعوانا فاصبر ، وكفَّ يدك ولا تلق بها إلى التهلكة ، فانّك منّي بمنزلة هارون من موسى ولك بهارون اُسوة حسنة إذا استضعفه قومه وكادوا يقتلونه ، فاصبر لظلم قريش إيّاك وتظاهرهم عليك فانّك بمنزلة هارون ومن تبعه وهم بمنزلة العجل ومن تبعه. يا عليّ أنَّ الله تبارك وتعالى قد قضي الفرقة والاختلاف على هذه الاُمّة ، ولو شاء الله لجمعهم على الهدى حتّى لا يختلف اثنان من هذه الاُمّة ولا ينازع في شيء من أمره ولا يجحد المفضول لذي الفضل فضله ، ولو شاء لعجّل النقمة وكان منه التغيير حتّى يكذب الظالم ويعلم الحقُّ اين مصيره ، ولكنّه جعل الدُّنيا دار الاعمال وجعل الاخرة دار القرار ليجزي الّذين اساؤوا بما عملوا ويجزي الّذين أحسنوا بالحسنى ، فقال عليٌّ عليه‌السلام الحمد لله شكرا على نعمائه وصبراً على بلائه.

《1》

‍ ‍ سلمان فارسیّ گوید:

من هنگام بیماری فوت رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در مقابل آن حضرت نشسته بودم که فاطمه علیها السّلام وارد شدند و چون ضعف پدر را دیدند گریستند و اشک بر گونه‌هایشان جاری شد، رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
ای فاطمه! برای چه گریه می‌کنی؟
فرمود: ای رسول خدا بر خود و فرزندانم نگرانم که پس از شما تباه شویم،
آنگاه دو چشم رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم غرق اشک شد،

سپس فرمودند:
ای فاطمه! آیا نمی‌دانی که ما اهل بیتی هستیم که خدای تعالی آخرت را برای ما بر دنیا برگزیده است و اینکه او نیستی را برای همه خلقش حتم کرده است،
و اینکه خدای تعالی بر زمین نظری افکند و مرا از میان خلقش برگزید و مرا پیامبر ساخت، سپس دوباره بر زمین نظری افکند و از میان آنها شوهر تو را برگزید و به من وحی کرد که تو را به تزویج او در آورم و او را ولیّ و وزیر خود ساخته و خلیفه خود در امّتم قرار دهم،
پس پدر تو بهترین انبیاء خدا و رسولان اوست و همسر تو بهترین اوصیاء است و تو از میان اهل من اوّل کسی هستی که به من ملحق می‌شوی،
سپس سوم بار بر زمین نظری افکند و تو و دو فرزندت را برگزید و تو سرور زنان بهشتی و دو فرزندت حسن و حسین سرور جوانان بهشت اند و فرزندان شوهر تو تا روز قیامت اوصیای من هستند و همه آنها هادی و مهدی هستند و
اوّلین وصیّ پس از من برادرم علی است و بعد از او حسن و سپس حسین، آنگاه نه تن از فرزندان حسین در درجه من هستند، و در بهشت درجه‌ای نزدیکتر به خدا از درجه من و جدّم ابراهیم نیست. ای دخترم! آیا نمی‌دانی که این از کرامت خدا بر توست که شوهرت بهترین امّتم و اهل بیتم و اقدم مسلمانان و حلیم‌ترین و دانشمندترین ایشان است.

به دنبال این سخنان، فاطمه علیها السّلام شاد شد و به واسطه سخنان رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم خرسند گردید.
سپس فرمود: ای دخترم! برای شوهر تو مناقبی است: ایمان او به خدا و رسولش مقدّم بر ایمان دیگران است و هیچ کس از امّتم در این منقبت بر او پیشی ندارد. و دیگر علم او به کتاب خدای تعالی و سنّتم است، و در میان امّتم هیچ کس غیر او نیست که همه علوم مرا بداند و خدای تعالی علمی به من آموخته که به دیگری تعلیم نداده است و به ملائکه و رسولانش علمی آموخته که من آن را می‌دانم و خداوند فرمان داده است که آن را به علیّ بیاموزم و من چنین کرده‌ام و در میان امّتم هیچ کس نیست که جمیع علم و فهم و حکمتم را بداند جز علی، و تو ای دخترم! همسر اویی و دو فرزند او حسن و حسین دو سبط منند و آن دو، دو سبط امّتم می‌باشند. و دیگر امر به معروف و نهی از منکر اوست و خدای تعالی به او حکمت و فصل الخطاب ارزانی فرموده است.
ای دخترم! ما اهل بیتی هستیم که خدای تعالی به ما شش خصلت عطا فرموده است که به هیچ کس از اوّلین و آخرین ارزانی نفرموده است:
پیامبر ما سرور انبیا و مرسلین است و او پدر توست، وصیّ ما سرور اوصیاست و او شوهر توست و شهید ما سرور شهداست و او حمزة بن عبد المطّلب عموی پدر توست،
فاطمه علیها السّلام گفت: ای رسول خدا! آیا او سیّد شهدایی است که همراه او کشته شدند؟ فرمود: خیر، بلکه او سرور شهیدان اوّلین و آخرین به غیر از انبیا و اوصیاست،
و جعفر بن أبی طالب که دارای دو بال است و در بهشت همراه ملائکه پرواز می‌کند و دو فرزند تو حسن و حسین که دو سبط امّتم و سرور جوانان اهل بهشتند و قسم به خدایی که جانم در دست اوست مهدیّ این امّت از ماست، کسی که زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.

《2》

‍ 👇👇👇ادامه:

‍ فاطمه علیها السّلام فرمودند : از اینان که نام بردید کدامشان افضل است؟
فرمودند: علیّ پس از من افضل امّتم می‌باشد و پس از علیّ و تو و دو فرزند و سبطم حسن و حسین و اوصیای از اولاد این فرزندم- و به حسین اشاره کرده و فرمودند مهدی از آنهاست- افضل اهل بیتم #حمزه و #جعفر هستند،
ما اهل بیتی هستیم که خداوند آخرت را بر دنیا برای ما اختیار کرده است،

سپس رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم بر فاطمه و شوهر و فرزندانش نگریستند و فرمودند:
ای سلمان! خدا را گواه می‌گیرم که من با کسی که با اینان در آشتی باشد آشتی و با کسی که با آنان در جنگ باشد در جنگم، آنان در بهشت هم درجه منند.

سپس به علی علیه السّلام رو کرده و فرمودند:
برادرم! تو بعد از من میمانی و از قریش سختی خواهی دید، آنها علیه تو متّحد شده و بر تو ستم روا می‌دارند، اگر یارانی یافتی با آنها جهاد کن و به همراهی موافقان با مخالفان خود کارزار کن، و اگر یارانی نیافتی صبر پیشه ساز و دست نگهدار و خود را به هلاکت مینداز که نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسی است و برای تو در هارون اسوه نیکویی است، زیرا قومش او را ضعیف شمردند و نزدیک بود که او را بکشند، پس بر ستم قریش و همدستی آنها علیه خودت صبر پیشه ساز که تو به منزله هارون و پیروان اویی و آنها به منزله گوساله و پیروان آنند.

ای علیّ! خدای تعالی به فرقت و اختلاف در این امّت حکم کرده است و اگر می‌خواست همه را هدایت می‌کرد تا به غایتی که حتّی دو نفر از این امّت مختلف نشوند و در هیچ امر او منازعه نکنند و مفضول منکر فضل فاضل نشود و اگر می‌خواست در فرستادن عذاب تعجیل می‌فرمود و وضع را تغییر می‌داد تا ظالم تکذیب شود و معلوم گردد که گردش حقّ به کجاست ; و لیکن خداوند دنیا را سرای اعمال قرار داده است و آخرت را دار القرار تا آنان که بد کردند کیفر کار خود بینند و آنان که نیکی کردند پاداش خوب بیابند،

سپس علیّ علیه السّلام فرمودند:
الحمد للَّه شکرا علی نعمائه و صبرا علی بلائه.


📚📕نام کتاب : كمال الدين وتمام النعمة نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 262-263-264
https://plink.ir/YsZyB

http://lib.eshia.ir/27045/1/262
http://lib.eshia.ir/27045/1/263
http://lib.eshia.ir/27045/1/264


تصريح شيخ هادى نجفى بر معتبر بودن سند روايت👇

[الرواية معتبرة الإسناد]

📚📕نام کتاب : موسوعة أحاديث أهل البيت، عليهم السلام نویسنده : الشيخ هادي النجفي جلد : 11 صفحه : 82

https://plink.ir/Ze2az


#پیشگویی #افضلیت #دستور_به_صبر
#شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#وحدت #حدیث_منزلت
#حدیث_اختیار #امام_زمان علیه‌السلام
#منجی #تبری
-----------------------------

🆔 کانال برهان و نقل روایات ناب

@borrhan

‍ ‍#پیشگویی


☑️ أَحْقاداً بَدْرِیَّهً وَ خَیْبَرِیَّهً وَ حُنَیْنِیَّة(*)

~~~~🔰~~~~~~~~~

1️⃣ یکی از اساسی ترین عوامل شکل گیری و رشد اسلام، مجاهدت های امیرالمومنین (علیه‌السلام) است. حضرت امیر (علیه‌السلام) در جنگ های #بدر، #احد، #خیبر، #حنین و ... ضربات سختی به جبهه کفر و شرک وارد نمودند.

2️⃣ بسیاری از مشرکین از روی ناچاری تن به اسلام ظاهری دادند. آنها کینه های عمیقی از امیرالمومنین (علیه‌السلام) در دل داشتند. بر همین اساس، در روایت های متواتر، بغض امیر المومنین (علیه‌السلام) نشانه نفاق دانسته شده است.

3️⃣ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از این کینه های منافقانه آگاهی داشتند. ایشان بارها وعده نعمات بهشتی را به مولا می دهند و سپس:

♦️ «... اعتنقني ثم أجهش باكيا ، قال : قلت : يا رسول الله ما يبكيك ؟ قال : « ضغائن في صدور أقوام ، لا يبدونها لك إلا من بعدي » ، قال : قلت : يا رسول الله في سلامة من ديني ؟ ، قال : « في سلامة من دينك »
🔸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا در آغوش گرفت. سپس اشک در چشمان‌شان حلقه زد. گفتم یا رسول الله چرا گریه می کنید؟ فرمودند: #کینه هایی در قلب های اقوامی است که آن را بعد از مرگ من آشکار می کنند. گفتم: یا رسول الله؛ آیا من در دین خود به سلامت خواهم بود؟ فرمود: آری! تو در دین خود به سلامت خواهی بود.
(ر.ک تصویر پایین)


⁉️❔ این کینه ها در چه برهه های آشکار شد؟
با حمله به خانه حضرت و آتش زدن آن؟ #شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)؟ غصب خلافت و #فدک؟
جنگ #جمل، #صفین و ...؟


(*) فرازی از دعای ندبه
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan

#بانوی_آسمانی 16

تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها

قسمت 16

شخصیّت فاطمی قسمت 2

مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉

از مجموعه #دین_زیباست

✅ این فایلها را به نوجوانان شیعه - این قشر فراموش شده - برسانید و آنان را در مقابل هجمه‌های اعتقادی واکسینه کنید!

در کانال خودتان منتشر کنید
بدون ذکر منبع
@borrhan

فایل pdf کتاب: فاطمة الزهراء افضل اسوة النساء
تأليف: سيدمحمدحسينى شيرازي
موضوع:سیرة و فضائل اهل بیت علیهم السلام / زبان: عربی ، در کانال <کتابخانه برهان> بارگذاری شد↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/2723

‍ ‍ #شیعه_کشی

❗️شهادت علماى شيعه فقط به جرم تشيع‌شان !

~~~~▪️~~~~~~~~

✅ به شهادت رساندن شهيد اول توسط علماى مخالفین

👤 علامه ميرزا محمد باقر موسوى خوانسارى(صاحب روضات) در مورد شهيد اول مينويسد:

✍️ و نقل عن خطّ ولد الشّهيد رحمه اللّه على ورقة اجازته المتقدّم إليها الإشارة لابن الخازن الحائرى ما صورته: استشهد والدى الإمام العلّامة كاتب الخطّ الشّريف شمس الدّين أبو عبد اللّه محمّد بن مكّى بن محمّد بن حامد شهيدا حريقا بالنّار يوم الخميس تاسع جمادى الأولى سنة ستّ و ثمانين و سبعمأة، و كلّ ذلك فعل برحبة قلعة دمشق‌[1].

[1] لؤلؤة البحرين 143

ترجمه:
پسرِ « شهید» بر اجازه نامه ای « شهید» برای ابن خازن نوشته به خط خود چنین نوشته است: پدرم، امام علامه که این خط مبارک وی است، شمس الدین ابو عبدالله محمد بن مکی روز پنجشنبه نهم جمادی الاول سال 786ه در داخل قلعه ی دمشق(1) اعدام و سپس همان جا آتش زده شد.


1-اول بازار «حمیدیه» دست چپ واقع است و اکنون زندان شهربانی و پاره ای دوائرش در آن قرار دارد.


📚📕نام کتاب : روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات نویسنده : الموسوي الخوانساري، محمد باقر جلد : 7 صفحه : 13

https://plink.ir/JF84V
http://lib.eshia.ir/10983/7/13

#علمای_صالح
《1》

‍ اما در مورد چگونگى شهادتِ ايشان مرحوم علامه امينى صاحب موسوعه الغدير مينويسد:


✍️وفي ( اللؤلؤة) انه قتل بالسيف ثم صلب ثم رجم ثم احرق بالنار ببلدة دمشق في سلطنة ( برقوق ) (1) 👈بفتوی برهان الدين المالكي 👈وعباد بن جماعة الشافعي و تعصب جماعة كثيرة بعد ان حبس في القلعة الدمشقية سنة كاملة وكان سبب حبسه ان وشی عليه تقي الدين الجبلى ويوسف بن يحيى وكتب يوسف محضراً يشنع فيه على الشيخ المترجم باقاویل شنيعة وعقاید غير مرضية عزاها اليه وشهد فيه سبعون من اهل الجبل من اقوام حناق على المترجم وكتب في هذا ما ينيف على الألف من اهل السواحل من رعرعة الناس واثبتوا ذلك عند قاضي بيروت وقاضي صيدا واتوا بالمحضر الى القاضي عباد بن جماعة بدمشق فانفذه إلى القاضي المالكي فقال له تحكم فيه بمذهبك وألاعزلتك فجمع الملك بيد مرو الأمراء والقضاة والشيوخ واحضروا شيخنا المترجم وقرى عليه المحضر فانكر ذلك فلم يقبل وقبل له قد ثبت ذلك عندنا ولا ينتقض
(1) هو سيف الدين المقتول سنة ۸۰۱ واشهر ( ببرقوق ) لجحوظ في عينيه وهو اول ملوك الجراكسة بمصر والشام وكان ابتداء دولتهم سنة ۷۸٤ را نقراضم في سنة ۹۲۲ وعدتهم ۲۳ ملكا حكم القاضي فقال الشيخ الغائب على حجته فان اتي بما يناقض الحكم جاز نقضه والا فلا وها انا ابطل شهادات من شهد بالجرح ولي على كل واحد حجة بينة فلم يسمع ذلك منه ولم يقبل فعاد الحكم إلى المالكي فقام وتوضا وصلى ركعتين ثم قال قد حكمت باهراق دمه فا كسوه اللباس وفعل به ماقدمناه من القتل والصلب والرجم والاحراق وممن تعصب وساعد في احراقه رجل يقال له محمد الترمذي و كان رجلا تاجراً بحقد شيخنا الشهيد اھ ملخصاً


ترجمه:

در دوره ی سلطنت برقوق(1) 👈به فتوای برهان الدین مالکی 👈و عباد بن جماعه ی شافعی و تعصب ورزیدن جمعیت کثیری نخست یک سال در قلعه ی دمشق زندانی شد. سپس او را به ضرب شمشیر اعدام کردند آنگاه به دار آویختند و بعد سنگسار کردند و بالاخره آتش زدند. علت زندانی شدنش این بود که تقی الدین جبلی و یوسف بن یحیی گزارشاتی علیه او دادند و یوسف بن یحیی صورت جلسه ای تهیه کرد که در آن تهمت های ناروایی دائر بر داشتن عقاید ناپسند و سخن های زشت به این دانشمند عالی مقام زده شده بود و هفتاد نفر از اهالی کوهستان از طوائفی که نسبت به وی کینه داشتند در آن جلسه علیه وی شهادت دادند، و در همین زمینه حدود هزار نفر از اهالی سواحل از عوام و عناصر چیز نفهم مطالبی نوشته و در محضر قاضی بیروت و قاضی صیدا به شهادت گذراندند ؛ و آن صورت جلسه و شهادت نامه را به دمشق پیش قاضی عباد ابن جماعه بردند. او آن را نزد قاضی مالکی فرستاده گفت: در این قضیه به موجب مذهبت حکم بده و گرنه تو را بر کنار خواهم کرد. شاه از فرماندهان و والیان و قضات و مشایخ انجمنی تشکیل داده و پیشوایمان را احضار کرد تا آن صورت جلسه و شهادت نامه را برایش خواندند. آن را تکذیب کرد. تکذیبش را نپذیرفت و گفت: این برای ما ثابت شده و حکم قاضی را نمی توان نقض کرد. پیشوا گفت: شخصی که در غیابش علیه وی شهادتی دهند هرگاه دلایلی بیاورد که مستوجب نقض حکم باشد حکم را باید نقض کرد، و در صورتی که نتوانست چنان دلایلی ارائه دهد نه. و اینک من با دلایل ردی و خدشه وارد آوردن بر شهادت شهود آنها را ابطال می نمایم و علیه هر یک از آنها برهانی قاطع دارم. شاه سخنش را نشنید و دلایلش را نپذیرفت و حکم را به قاضی مالکی ارجاع کرد، و او برخاسته وضو ساخت و دو رکعت نماز خواند و بعد گفت: حکم من این است که خونش باید ریخته شود. او را لباس اعدام بپوشانید. آنگاه او را چنانکه گفتیم کشتند و بدار آویختند و سنگسار کردند و آتش زدند. از جمله کسانی که برای آتش زدنش تعصب نشان داده و تلاش کردند تاجری به نام محمد ترمذی که به پیشوای شهیدمان خیلی کینه داشت.

1- سیف الدین برقوق که در 801 ه به قتل رسید . سر سلسله پادشاهان چر کسی است که بر مصر و شام فرمان رانده اند. تأسیس دولتشان در 784ه و انقراضش در 922ه است و شماره ی پادشاهانش 23.


📚📕كتاب:شهداءالفضيلة
تأليف : علامه امينى(ره)
ط-مؤسسة الوفاء/بيروت-لبنان
صفحه : 89-90
https://plink.ir/iqzBn

منقول از 👇

📚📕كتاب : لؤلؤة البحرين في الإجازات و تراجم رجال الحديث
تأليف : العلّامة المحدّث الشهير الشيخ يوسف بن احمدالبحراني (صاحب الحدائق)[المتوفّي سنة 1186هـ]
ط-مكتبة فخراوي
صفحة : 141-142-143
https://plink.ir/DlLBQ

➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan

🔴 شهادت علماى شيعه فقط به جرم تشيع

به شهادت رساندن (شهيد اول) توسط علماى مخالفین
https://plink.ir/DlLBQ

توضیحات↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/45624

۲۹ آذر
چهاردهمین سالگرد شهید ناصرعبداللهی

🔺اگر می‌خواهید یک‌بار برای همیشه ماجرای مرگ ناگهانی ناصر عبداللهی را در چنین روزهایی در جوانی بدانید این کلیپ مستند را ببینید.

#حضرت_فاطمه سلام‌الله‌علیها
#گسترش_تشیع
#شیعه_کشی
@borrhan

ابو اسحاق سبیعی گوید:
روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام خطبه میخواندند و با آستین‌شان خود را باد می زدند.
گفتم: ای پدر! امیرالمومنین گرمشان شده است؟
در جوابم گفت: ایشان گرمی و سردی را احساس نمی‌کنند(*) بلکه پیراهن‌ خویش را شسته و چون جز آن پیراهنی نداشته آن را مرطوب به تن کرده است و چنین می‌کند تا خشک شود.

📙الغارات صفحه ۹۹

(*) یعنی ایشان از گرمی و سردی اذیت نمیشوند؛ در واقع مولا به دعای پیامبر در جنگ #خیبر اینگونه شده اند که این خود از فضایل دیگر امیرالمومنین است و خود داستانی دارد...

#حکومت_علوی [73]
 @borrhan