[ کانال برهان ]
11.2K subscribers
23.1K photos
1.84K videos
742 files
13.1K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
AUD-20200722-WA0046
<unknown>
❤️ #دین_زیباست
#تاریخ_اسلام

تاریخ اسلام برای نوجوانان

تاریخ دشمنان خدا 14

جلسه 118

نوادگان حاتم‌ طائی از شهدای جنگ صفین

#عدی_بن_حاتم‌طائی کسی که 3 فرزندش در روز صفین در رکاب امیرمومنان علی علیه السلام به شهادت رسیدند را بشناسید!

#صفین
#معاویه

@borrhan
AUD-20200725-WA0064
<unknown>
❤️ #دین_زیباست
#تاریخ_اسلام

تاریخ اسلام برای نوجوانان
تاریخ دشمنان خدا 13

جلسه 119

❗️#خوارج ، فریب خوردگانِ سیاستِ قرآن بر نیزه را بشناسید!


#عبدالله_بن_خباب
#صفین
#معاویه
#شیعه_کشی
#پیدایش_شیعه

@borrhan
#شیعه_کشی

رسواسازی ابن زیاد لعنه الله توسط عبد الله بن عفیف قدس الله روحه الشریف از جانبازان رکاب امیر المومنین در #صفین و #جمل
و
شهادت او در راه دفاع از اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله

🔹🔹

سید بن طاووس رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه و ابن اعثم کوفی از علمای اهل تسنن روایت کرده‌اند:

ابن زیاد لعنه الله، پس از آن که بر بالای منبر رفت، حمد و ستایش خداوند را به جای آورد و در قسمتی از سخنان خود چنین گفت:
حمد و ستایش خداوندی را که حق و طرفداران خود را آشکار کرد و یار و یاور امیر مومنان ( #یزید لعنه الله) و یارانش بود و سبب کشته شدن دروغگو و دروغگوزاده شد.❗️

پیش از آن که ابن زیاد به سخنان خود ادامه دهد، عبد الله بن عفیف، یکی از مردان نیک و پارسای شیعه که نابینا بود و یکی از چشمان خود را در جنگ #جمل و دیگری را در جنگ #صفین از دست داده بود و تمام طول روز را از صبح تا شب در مسجد کوفه نماز می‌خواند از جای خود برخاست و بدون هیچ مقدمه‌ای گفت:

💠 ای پسر مرجانه، کسی جز تو و پدرت و یزید و پدرش، دروغگو و دروغگوزاده نیست. ای دشمن خدا، تو فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را به قتل می‌رسانی و سپس بر بالای منبر می‌روی و این حرف‌های بیهوده را تحویل مسلمانان می‌دهی؟

ابن زیاد، پس از شنیدن این سخنان خشمگین شد و فریاد زد: آن کسی که این سخنان را به زبان آورد کیست؟

عبد الله پاسخ داد: ای دشمن خدا، من هستم عبد الله بن عفيف. تو فرزند پاکی را که آنان توسط خداوند از هر نوع پلیدی دور مانده‌اند به قتل می رسانی و نام خود را هم مسلمان می‌گذاری؟ وای از این مصیبت! کجا هستند فرزندان مهاجران و انصار که انتقام اهل بیت پیامبر را از تو و یزید ناپاک و سرکش و و لعین فرزند لعین ( #معاویه ) که به زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله لعن و نفرین شده‌اید را بگیرد؟

این سخنان، ابن زیاد را بسیار خشمگین کرد؛ در حالی که رگ‌های گردنش بیرون زده بود دستور داد: او را پیش من بیاورید. محافظان و ماموران از هر طرف به او حمله کردند تا دستگیرش کنند. اما او توانست به کمک بزرگان طایفه ازد و پسرعموهای خود از دست ماموران نجات یابد و به منزلش پناه برد. ابن زیاد لعنه الله دستور داد:
به خانه این نابینای ازدی که خداوند، قلب او را هم مانند چشمش نابینا کرده است بروید و پس از دستگیری، نزد من بیاورید. گروهی برای دستگیری او به طرف منزل عبد الله روانه شدند.

این دستور، برای قبيله ازد سنگین و گران آمد و به همراه چند قبيله يمنی از عبد الله دفاع کردند و اجازه ندادند که او را با خود ببرند. ابن زیاد لعنه الله، پس از آگاهی از این مسئله، قبایل مضر را جمع کرد و آنان را به فرماندهی محمد بن اشعث لعنهما الله برای نبرد با آنان فرستاد. جنگ بسیار سختی میان آنان رخ داد و گروهی از هر دو طرف کشته شدند.
آنگاه سربازان ابن زیاد لعنه الله، وارد خانه عبد الله بن عفيف شدند و پس از آن که درب منزل او را شکستند به طرف او حمله‌ور شدند.
دختر عبد الله فریاد زد: پدر جان، همان افرادی که از آنان برحذر بودی، وارد خانه‌مان شده‌اند.
عبد الله گفت: نترس دخترم، تو فقط شمشیر مرا به دستم بده. دختر، شمشیر را به پدرش داد و او در همان لحظه‌ای که این شعر را می‌خواند از خود دفاع می‌کرد: «من پسر عفیف بافضیلت و طاهر و پرهیزگار هستم و نام مادر من ام عامر است. به فراوان مردان زره‌دار و بی‌زره و افراد شجاع و دلیر شما را مورد حمله قرار داده‌ام و آنان را شکست داده‌ام.»
راوی می‌گوید: دخترش می‌گفت: پدر جان، ای کاش من هم مرد بودم و همراه تو، با این قوم فاسق و تبهکار و قاتلان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله می‌جنگیدم. با آن که سربازان ابن زیاد از هر طرف او را مورد حمله قرار داده بودند، اما او در برابر آنان مقاومت کرد و بدون هیچ ترسی از خود دفاع می‌کرد و کسی توانایی دستگیری او را نداشت و از هر طرف که به او حمله می‌کردند، دخترش می‌گفت: پدر جان از آن طرف آمدند. در نهایت، پس از آن که ماموران ابن مرجانه لعنه الله، او را به طور کامل به محاصره وردند،
دخترش گفت: بیچاره شدم، پدرم محاصره شد و کسی نیست که به یاری او برود.
ولی عبد الله، همان طور که شمشیر خود را می‌چرخاند، می‌گفت: به خدا قسم، اگر چشمانم بینا بود، کاری می‌کردم که راه ورود و خروج بر شما تنگ گردد. سپس او را دستگیر کردند و نزد ابن مرجانه لعنه الله بردند.

#آیه_تطهیر
《1》
ابن مرجانه لعنه الله تا او را دید گفت: خدا را سپاس که تو را رسوا و خوار کرد.

عبد الله گفت: ای دشمن خدا، برای چه خداوند مرا خوار کرد؟ به خدا قسم اگر چشمانم بینا بود عرصه را بر تو تنگ می‌کردم و هیچ کاری از دستت بر نمی‌آمد.
ابن زیاد گفت: ای عبد الله، چه نظری در باره عثمان بن عفان داری؟
عبد الله پاسخ داد: ای برده بنی علاج و ای پسر مرجانه - دشنامش داد - تو را با عثمان چکار؟ چه بد کرد یا نیک و چه صلاح یا فساد هیچ ربطی به تو ندارد. خداوند، خودش امور بندگان خود را به دست گرفته است و میان عثمان و مردم به عدالت داوری می‌کند. تو از من در باره خودت و پدرت و يزيد و پدرش سوال کن.

ابن مرجانه گفت: به خدا سوگند تنها هدف من از پرسیدن این سوال این بود که تو طعم مرگ را بچشی.

عبد الله بن عفیف گفت: حمد و سپاس مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است. پیش از متولد شدن تو از مادرت، من خواستار دو چیز از پروردگار بودمم، نخست آنکه شهادت را نصیب من کند، دوم آنکه خداوند، مرا به دست پست‌ترین و منفورترین انسان‌ها به شهادت برساند. ولی پس از نابینا شدن از برآورده شدن آرزویم ناامید شده بودم. خدا را سپاس که اکنون پس از یاس و ناامیدی، خداوند لطف خود را شامل حال من کرده است و دعای دیرینه مرا اجابت نموده و شهادت را نصیبم کرده است.

ابن مرجانه لعین، دستور داد گردن او را بزنند. پس گردنش را زدند و پیکر او را در منطقه‌ای متروک که نامش سبخه بود آویزان کردند.



📗الملهوف علی قتلی الطفوف (لهوف)، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۲۰۳-۲۰۷، چاپ دار الاسوة

اسکن کتاب:
https://bit.ly/2R4YwoZ

📗بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، ج‏لد‌ ۴۵، صفحه ۱۱۹-۱۲۱، چاپ دار احیاء التراث العربی

اسکن کتاب:
https://bit.ly/2F7Yave

📕الفتوح، تالیف ابن اعثم، از منابع مخالفین، جلد ۵، صفحه ۱۲۳-۱۲۶، چاپ دار الاضواء/ منابع مخالفین/ #قاعده_الزام

اسکن کتاب:
https://bit.ly/35ePb6r

+ آشنایی با یکی دیگر از اصحاب شهید حضرت امیر علیه‌السلام
https://t.me/borrhan/46991


©کانال برهان و نقل فرازهای مهم تاریخ

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #عاشورا در منابع مخالفین [63]

خبر شهادت سیدالشهداء سلام الله علیه در هنگام عزیمت امیرالمومنین علی علیه السلام به سوی #صفین (4)

~~~~~~

حَدَّثَنَا أَبُو خَیْثَمَةَ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیْدٍ، أَخْبَرَنَا شُرَحْبِیلُ بْنُ مُدْرِکٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُجَیٍّ، عَنْ أَبِیهِ، أَنَّهُ سَارَ مَعَ عَلِیٍّ، وَکَانَ صَاحِبَ مِطْهَرَتِهِ، فَلَمَّا حَاذَى نِینَوَى وَهُوَ مُنْطَلِقٌ إِلَى صِفِّینَ، فَنَادَى عَلِیٌّ: اصْبِرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، اصْبِرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ بِشَطِّ الْفُرَاتِ، قُلْتُ: وَمَاذَا یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؟ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ وَعَیْنَاهُ تَفِیضَانِ، قَالَ: قُلْتُ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ، أَغْضَبَکَ أَحَدٌ؟ مَا شَأْنُ عَیْنَیْکَ تَفِیضَانِ؟ قَالَ: بَلْ قَامَ مِنْ عِنْدِی جِبْرِیلُ قَبْلُ، فَحَدَّثَنِی أَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ بِشَطِّ الْفُرَاتِ. قَالَ: فَقَالَ: هَلْ لَکَ أَنْ أُشِمَّکَ مِنْ تُرْبَتِهِ. قَالَ: قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: فَمَدَّ یَدَهُ فَقَبَضَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابٍ فَأَعْطَانِیهَا، فَلَمْ أَمْلِکْ عَیْنَیَّ أَنْ فَاضَتَا.

♦️عبد الله بن نجی از پدرش نقل می کند که با علی بود و به سمت صفین در حرکت بود و هنگامی که به نینوا رسید، علی بن ابی طالب[علیهما‌السلام] فرمودند : صبر کن ،کنار رود فرات صبر کن. گفتم چرا ؟ علی بن ابی طالب [علیهما‌السلام] فرمودند : روزی بر پیامبر وارد شدم و چشمان‌ ایشان پر از اشک بود.گفتم ای پیامبر خدا،آیا کسی شما را عصبانی کرده است؟ چرا چشمانتان پر از اشک است؟ پیامبر[صلی الله علیه و آله]فرمودند : قبل از این که تو بیایی جبرئیل پیش من بود و به من گفت که حسین[علیه السلام] نزدیک رود فرات به شهادت خواهد رسید.سپس پیامبر به من گفت : آیا می خواهی از #تربت آن جا ببویی؟ گفتم بله. پیامبر دست خویش را دراز نمودند و مقداری از خاکی را برداشتند و آن را به من دادند و من نتوانستم جلوی پر اشک شدن چشمانم را بگیرم.
 
📗📙مسند ابی یعلی، ج1،ص298، ح363 ط دار المامون للتراث

#پیشگویی


🔅کانال برهان و نقل حقایق مکتب تشیع از کتب مخالفین به #قاعده_الزام

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در چنین روزی در 2صفر سال 61ھ۔ق بنا بر نقلی اسرای آل رسول علیهم السلام را وارد مجلس یزید لعین کردند ؛
(قلائد النحور، ج محرم و صفر ص۳۵۳)

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#عاشورا در منابع مخالفین [64]
#یزید در منابع مخالفین [32]

تصریح ابن حبان (عالم مشهور اهل سنت) به اسارت اهل بیت امام حسین (علیه‌السلام) و جسارت یزید بن معاویه به امام حسین (علیه‌السلام)

~~~~▪️~~~~~

▪️ثم أنفذ عبید الله بن زیاد رأس الحسین بن علی إلى الشام مع أسارى النساء والصبیان من أهل بیت رسول الله صلى الله علیه وسلم على أقتاب مکشفات الوجوه والشعور ...


📗التمیمی البستی، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (المتوفی 354 هـ)، السیرة النبویة وأخبار الخلفاء، ص330، تحقیق: سعد کریم الفقی، الناشر: دار ابن خلدون.


🔖سپس عبیدالله بن زیاد سر حسین بن علی را همراه با زنان و کودکان اسیرِ اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حالی که صورت و سرشان پیدا و مکشوف بود، سوار بر شتر به شام فرستاد ...


▪️ثم أرکب الأسارى من أهل بیت رسول الله صلى الله علیه وسلم من النساء والصبیان أقتابا یابسة مکشفات الشعور، وأدخلوا دمشق کذلک، فلما وضع الرأس بین یدی یزید بن معاویة جعل ینقر ثنیته بقضیب کان فی یده ویقول: ما أحسن ثنایاه!


📗التمیمی البستی، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (المتوفی 354 هـ)، السیرة النبویة وأخبار الخلفاء، ص331، تحقیق: سعد کریم الفقی، الناشر: دار ابن خلدون.


🔖سپس اسیرانِ زن و کودک اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در حالی که موی سرشان مکشوف بود سوار بر شترهای بدون محمل کرد و همانطور وارد دمشق شدند و هنگامی که سر حسین بن علی در مقابل یزید بن معاویه قرار داده شد، او با چوبی که در دست داشت به دندان های او می زد در حالی که می گفت: چه دندان های زیبایی!



پ.ن:: دقت بفرمایید آنچه که با دقت در کتب تاریخی به دست می‌آید آن است که از سر بانوان آل الله <ملاحفهن> را برداشته اند و این به معنای چادر و لباس رو است و به هیچ عنوان به معنای بی‌حجابی نیست.

💔الا لعنة الله علي القوم الظالمين وسيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون

@borrhan
اظهار تعجب اهل کتاب 🕎 حاضر در مجلس یزید به جسارت آن خبیث به راس مطهر سبط النبی ، سیدالشهداء سلام الله علیه و توبیخ یزید

حتما بخوانید!
@borrhan
☑️ شهاب الدین آلوسی (عالم مشهور اهل سنت): رضایت و شادی یزید در شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و هتاکی و بی احترامی وی در حق اهل بیت ایشان از مسائل قطعی است!


▪️والطامة الکبرى ما فعله بأهل البیت ورضاه بقتل الحسین على جده وعلیه الصلاة والسلام واستبشاره بذلک وإهانته لأهل بیته مما تواتر معناه وإن کانت تفاصیله آحادا.


📔 الآلوسی البغدادی الحنفی، أبو الفضل شهاب الدین السید محمود بن عبد الله (المتوفى1270هـ)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج25، ص198، المحقق: ماهر حبوش، الناشر: مؤسسة الرسالة – بیروت، الطبعة: الأولى، 1431 هـ - 2010 م.


مصیبت بزرگ، رضایت یزید به شهادت حسین و شادمانی وی از این واقعه و رفتارش با اهل بیت و هتاکی و بی احترامی وی در قبال ایشان می باشد که این امر از جهت معنوی متواتر است اگر چه تفاصیل و جزئیاتش از اخبار آحاد است.

#یزید در منابع مخالفین [33]
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#یزید در منابع مخالفین[34]

💔 گوشه‌هایی از مظلومیت اهل بیت علیهم السلام در شام و در مجلس یزید

👈 عوامفریبی یزید!

◼️▪️~~~~~~~~~~


در روايت صحيحى كه طبرانى نقل كرده است آمده است كه آن ملعون بر سر مبارك آنحضرت جسارت و روى دندانهاى مبارك سيدالشهداء(عليه‌السلام) ميزند جلوى چشم اهل‌بيت علیهم‌السلام :


⚫️ 2806 - حَدَّثَنَا أَبُو الزِّنْبَاعِ رَوْحُ بْنُ الْفَرَجِ الْمِصْرِيُّ، ثنا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، حَدَّثَنِي اللَّيْثُ، قَالَ: أَبَى الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا أَنْ يُسْتَأْسَرَ، فَقاتَلُوهُ فَقَتَلُوهُ، وَقَتَلُوا ابْنَيْهِ وَأَصْحَابَهُ الَّذِينَ قَاتَلُوا مِنْهُ بِمَكَانٍ يُقَالُ لَهُ الطَّفُّ، وَانْطُلِقَ بِعَلِيِّ بْنِ حُسَيْنٍ، وَفَاطِمَةَ بِنْتِ حُسَيْنٍ، وَسُكَيْنَةَ بِنْتِ حُسَيْنٍ إِلَى عُبَيْدِ اللهِ بْنِ زِيَادٍ، وَعَلِيٌّ يَوْمَئِذٍ غُلَامٌ قَدْ بَلَغَ، فَبَعَثَ بِهِمْ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ، فَأَمَرَ بِسُكَيْنَةَ فَجَعَلَهَا خَلْفَ سَرِيرِهِ لِئَلَّا تَرَى رَأْسَ أَبِيهَا وَذَوِي قَرابَتِهَا، وَعَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُمَا فِي غُلٍّ، فَوَضَعَ رَأْسَهُ، فَضَرَبَ عَلَى ثَنِيَّتَيِ الْحُسَيْنِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ، فَقَالَ:
[البحر الطويل]

نُفَلِّقُ هَامًا مِنْ رِجَالٍ أَحِبَّةٍ ... إِلَيْنَا وَهُمْ كَانُوا أَعَقَّ وَأَظْلَمَا
فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ: {مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللهِ يَسِيرٌ} [الحديد: 22] . فَثَقُلَ عَلَى يَزِيدَ أَنْ يَتَمَثَّلَ بِبَيْتِ شِعْرٍ، وَتَلَا عَلِيٌّ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَقَالَ يَزِيدُ: بَلْ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ ويَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ. فَقَالَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ: «أَمَا وَاللهِ لَوْ رَآنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَغْلُولِينَ لَأَحَبَّ أَنْ يُخَلِّيَنَا مِنَ الْغُلِّ» . قَالَ: صَدَقْتَ، فَخَلُّوهُمْ مِنَ الْغُلِّ. قَالَ: «وَلَوْ وَقَفْنَا بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَى بُعْدٍ لَأَحَبَّ أَنْ يُقَرِّبَنَا» . قَالَ: صَدَقْتَ، فَقَرِّبُوهُمْ. فَجَعَلَتْ فَاطِمَةُ وَسُكَيْنَةُ يَتَطَاوَلَانِ لِتَرَيَا رَأْسَ أَبِيهِمَا، وَجَعَلَ يَزِيدُ يَتَطَاوَلُ فِي مَجْلِسِهِ لِيَسْتُرَ عَنْهُمَا رَأْسَ أَبِيهِمَا، ثُمَّ أَمَرَ بِهِمْ فَجُهِّزُوا، فَأَصْلَحَ إِلَيْهِمْ، وَأُخْرِجُوا إِلَى الْمَدِينَةِ.

(📸اسکن کتاب طبرانی پیوست خواهد شد.)

《1》
Forwarded from اتچ بات
ترجمه:::

🔖 حسين بن على(عليه‌السلام) از اسير شدن ، خوددارى ورزيد و آنان هم با او جنگيدند و او را كُشتند و پسران و يارانش را كه همراه او جنگيدند ، در جايى به نام طَف كُشتند و على بن الحسين (زين العابدين)(عليه‌السلام) ، فاطمه(سلام‌الله‌علیها) دختر حسين و سكينه(سلام‌الله‌علیها) دختر حسين را به سوى عبيد اللّه بن زياد بردند . على بن الحسين (عليه‌السلام)در آن روزگار ، جوانى بالغ بود و عبيد اللّه(لعنةالله‌علیه) ، آنان را به سوى يزيد بن معاويه(لعنةالله‌علیه) فرستاد .

يزيد(لعنةالله‌علیه) ، فرمان داد تا سَكينه(سلام‌الله‌علیها) را در پشتِ تخت او بگذارند تا سرِ پدر و خويشانش را نبيند . على بن الحسين (عليه‌السلام)در غل و زنجير بود .
يزيد(لعنةالله‌علیه) ، سر حسين(عليه‌السلام) را پايين گذاشت و بر دندان هاى پيشينِ حسين(عليه‌السلام) زد💔 و گفت : سرِ مردانى را مى شكافيم كه دوستشان داريم . ولى آنان ، نافرمان ترين و ستمكارترين بودند . على بن الحسين (عليه‌السلام) گفت : مصيبتى در زمين و يا در خودتان به شما نمى رسد ، جز آن كه پيش از آن كه ايجادش كنيم ، ثبت شده است ؛ و اين ، براى خدا آسان است. بر يزيد(لعنةالله‌علیه) ، گران آمد كه او به شعرى استشهاد كند و على بن الحسين (﮼عليه‌السلام) ، آيه اى از كتاب خداى عزوجل تلاوت كند . پس يزيد(لعنةالله‌علیه) گفت : بلكه به سبب دستاورد خودتان است ؛ و خدا از بسيارى هم مى گذرد. على بن الحسين (عليه‌السلام)فرمود : هان ! به خدا سوگند ، اگر پيامبر خدا (﮼صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ما را در بند مى‌ديد ، دوست مى داشت كه بند را از ما بگشايد!. يزيد(لعنةالله‌علیه) گفت : راست گفتى . بند را از آنان بگشاييد . على بن الحسين(عليه‌السلام) فرمود : «و اگر ما در پيشِ روى پيامبر(صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) خدا دور مى ايستاديم ، دوست مى داشت كه ما را نزديك نمايد. يزيد(لعنةالله‌علیه) گفت : راست گفتى . آنان را نزديك بياوريد . فاطمه (سلام‌الله‌علیها)و سَكينه(سلام‌الله‌علیها) ، گردن مى‌كشيدند تا سرِ پدرشان را ببينند💔 و يزيد(لعنةالله‌علیه) هم آن جا كه نشسته بود ، گردن مى‌كشيد تا سرِ پدرشان را از آن دو ، پنهان بدارد . آن گاه يزيد(لعنةالله‌علیه) فرمان داد كه آنان را آماده كنند و ايشان را سامان داد و آنان را به سوى مدينه بردند .


📕نام کتاب : المعجم الكبير نویسنده : الطبراني جلد : 3 صفحه : 104

اسكن كتاب:
https://plink.ir/C8tgr
http://lib.efatwa.ir/42124/3/104

🌐اسلام ويب:
https://islamweb.com/ar/library/index.php?page=bookcontents&ID=2782&bk_no=84&flag=1


📕نام کتاب : تاريخ دمشق نویسنده : ابن عساكر، أبو القاسم  جلد : 70  صفحه : 14

اسكن كتاب:
https://plink.ir/zeMfX
http://lib.efatwa.ir/40314/70/14

هيثمى پس از نقل روايت از طبرانى مينويسد:طبرانى روايت كرده است و رجال روايت همگى ثقه هستند
رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَرِجَالُهُ ثِقَاتٌ.

(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد)


📕نام کتاب : مجمع الزوائد ومنبع الفوائد نویسنده : الهيثمي، نور الدين جلد : 9 صفحه : 195

اسكن كتاب:
https://plink.ir/QErzB
http://lib.efatwa.ir/43322/9/195

🌐اسلام ويب:
https://islamweb.org/ar/library/index.php?page=bookcontents&ID=15257&bk_no=87&flag=1

(📸 اسکن در پست بعد)
__

در پاسخ به ادعای سخیف کسانی که می‌گویند یزید پشیمان شد! باید گفت::

اولا نكته عجيب روايت اين است كه يزيد هم (مثل عمر در قضيه ى #هجوم) مدعى حب بوده نُفَلِّقُ هاماً مِن رِجالٍ أحِبَّةٍ إلَينا وهُم كانوا أعَقَّ وأظلَما

هم دوستتون داريم هم ميكشيمتون! (منطق سلف بعضیا!)

در ثانی عبیدالله و یزید ، با توجه به جو ایجاد شده در جامعه و روشنگری‌های حضرت زینب کبری سلام الله علیها امکان جنایت بیشتر را نداشتند!

ثالثا باید گفت تو چرا قبل از ارتکاب جنایت به عواقب آن نیندیشیدی که بعد از ارتکاب پشیمان شوی؟! هر جنایت کار و مجرمی پس از انجام جرم پشیمان می‌شود. قابیل هم نادم شد. اگر ابراز ندامت یزید ظاهر سازی و نمایشی نباشد، باید این را به آن ملعون گفت.

و در نهایت آنکه قبل و بعد از این جنایات وحشتناک، اعمالی از یزید سر زده و سخنانی ضبط شده که نشان می‌دهد مانند #معاویه علیه اللعنه، با اصل و اساس اسلام دشمن بوده است. از قبیل بی حرمتی به حرم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و وقعۀ حره و اشعاری که در بارۀ اسلام از وی ثبت شده است.

#شبهات_محرم

🔰 @borrhan
[ کانال برهان ]
😳 مجوز دزدی از شیعیان در فتوایی دیگر از احمد ، دلقک بصراوی! که ادعا میکنه اومده دنیا را از ظلم و جور پاک کنه! مطالب #نقد_مدعی_یمانی را در کانال برهان پیگیری کنید و با داعشیان جدید و فرقه همبوشی آشنا شوید! @borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🧨 گروهکهای مسلح عراقی
یکی از عوامل ناامنی


🤔 در حالی که یکی از آخرین دستورات دولت عراق جمع‌آوری سلاحهای بدون مجوز است، و پلیس عراق مشغول اجرای این فرمان است، گروهکهای منحرف همچون جریان انحرافی یمانی ، مردم را به نگهداری اسلحه تشویق می‌کنند!!

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

#نقد_مدعی_یمانی
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حرکت_حسینی [21]

⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

آثار بسیاری دلالت دارد که جماعتی از معاصرین حضرت ، اعم از آشنا و بیگانه، دوست و دشمن، زن و مرد ، از شروع حرکت از مدینه تا هنگامی که کاروان با #لشکر جناب #حر #ملاقات نمود،
همه نتیجه این حرکت به سمت عراق را کشته شدن حضرت می‌دانستند.


⁉️‼️حال یک سوال از کسانی که به گزاف ادعا می‌کنند: امام برنامه تشکیل حکومت در سر داشتند ولی موفق نشدند و اتفافات‌ آنگونه که حضرت تصور می‌کرد پیش نرفت!!

👈 آیا امکان دارد عاقبت اندیشی حجت خدا از افراد عادی کمتر باشد و حدس آنها مطابق واقع باشد اما حضرت نداند که سرانجام این حرکت چیست؟؟!

___________

⚠️⚠️ در پی انتشار خبر امتناع حضرت از بیعت با #یزید و سفر ایشان، دیگر عذری باقی نمی‌ماند و باید همه به سرعت نزد حضرت شتافته و برای یاری ایشان اعلام آمادگی می‌نمودند؛
ولی با تأسف دیده می‌شود که حتی کسانی که به آن حضرت علاقه داشتند و حضرت آنها را خیرخواه و دلسوز می‌دانست به جای تسلیم بودن در برابر حجت خدا و پرسیدن نظر ایشان و اطاعت، شروع به پیشنهاد دادن کردند و بعضی دیگر- العیاذ بالله- روش حضرت را تخطئه کردند،
امثال #عبدالله_بن_عمر که شدیدترین و اهانت‌بارترین صحبت از او گزارش شده است؛
این افراد باید جایگاه خویش را نسبت به حجت خدا درک می‌کردند و از امام می‌پرسیدند که ما چه کنیم؟
نه اینکه نظر خویش را قابل عرضه بر امام دانسته و بگویند: چه کار کن!


اینان فراموش کردند که پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله فرمودند:

💠 نمی‌خواهد به اهل بیت چیزی تعلیم دهید که آنها از شما داناترند.
(قسمتی از #حدیث_ثقلین در اسناد فراوان شیعه و سنی برای نمونه بحارالانوار۸۴/۱۱)

👈👈 به هر رو ، پاسخهای گوناگون حضرت به اقتضای کسانی که با ایشان مخالفت می‌کردند، در مواردی که حضرت پاسخ فرمودند،
استنادی قاطع است در یافتن انگیزه #خروج آن حضرت از وطن و اثبات مدعای مطروحه ما در انگیزه‌های #باطنی و #ظاهری حرکت ایشان؛


⬇️ این پاسخها به شرح زیر است:

-پیامبر به من دستوری داده که باید اجرا کنم.
-در رویا پیامبر را دیدم و فرمان آن حضرت را امتثال می‌کنم.
-من بهتر می‌دانم کجا کشته می‌شوم.
-هر جا باشم بنی‌امیه مرا می‌کشند، عراق هم نروم آنان مرا خواهند کشت.
-از خدا طلب خیر می‌کنم تا چه پیش آید.
-آنها مرا رها نمی‌کنند تا به زور از من بیعت گیرند و مرا بکشند.
-من تصمیم خویش را گرفته‌ام.

-اگر در کربلا کشته شوم بهتر است که حرمت خانه خدا شکسته شود.
-از پستی دنیاست که سر حضرت یحیی نزد زن بدکاره‌ای هدیه برده شد.
-کوفیان نامه نوشتند تا نزد آنان بروم.
-آنها امیدوارند که حق زنده و بدعت‌ها نابود شود‌‌.
-حضرت مسلم نوشته که اهل کوفه بر یاری من اجتماع و به واسطهء او با من بیعت کرده‌اند.

-برای #اتمام_حجت باید نزد کوفیان بروم.
-جز آنچه خدا برای ما نوشته پیش نمی‌آید و آنچه قضای الهی است واقع خواهد شد.
-من برنمی‌گردم.
-شما از رفتار من بیزارید و من از رفتار شما.
-مرا از مرگ می‌ترسانی؟مرگ عار نیست.

- ما با کوفیان پیمان و قرار داریم، نمی‌خواهیم پیمان شکنی کنیم.
-تقوا داشته باش و از یاری من دست برندار.
-می‌دانم شما از روی خیرخواهی و دلسوزی صحبت می‌کنید.
-اگر پیامبر خبر از کشتن من در عراق داده، پس چاره‌ای نیست و من حتما آنجا کشته می‌شوم.
-رأی صحیح بر من مخفی نیست، کسی نمی‌تواند بر امر الهی غالب شود.
-من می‌توانم با یاری فرشتگان با آنها بجنگم(آنها را نابودشان کنم) ولی محلّ شهادت من آنجاست.
-اگر من سر جایم قرار بگیرم خدا مردم را به چه امتحان کند؟(یعنی حرکت من امتحان الهی است)

_____________

🔚 بزرگوارانی که خواهان مصادر و متون عربی پاسخهای حضرت هستند به مدیر کانال پیام دهند!

✔️ادامه دارد...
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#حرکت_حسینی

اعمال و رفتار حجج الهی صلوات الله علیهم اجمعین، به امر خاص الهی است.

🔹🔸~~~~~~~~~

3- مـُحـَمَّدُ بـْنُ يـَحـْيـَي عـَنْ أَحـْمـَدَ بـْنِ مـُحـَمَّدٍ عـَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ ضُرَيْسٍ الْكـُنَاسِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیه السلام) قَالَ قَالَ لَهُ حُمْرَانُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ مَا كَانَ مِنْ أَمْرِ عَلِيٍّ وَ الْحـَسـَنِ وَ الْحـُسـَيـْنِ(علیه السلام) وَ خـُرُوجـِهـِمْ وَ قـِيـَامِهِمْ بِدِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَا أُصِيبُوا مِنْ قَتْلِ الطَّوَاغـِيـتِ إِيَّاهـُمْ وَ الظَّفـَرِ بـِهِمْ حَتَّي قُتِلُوا وَ غُلِبُوا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(علیه السلام) يَا حُمْرَانُ إِنَّ اللَّهَ تـَبـَارَكَ وَ تـَعـَالَي قـَدْ كـَانَ قـَدَّرَ ذَلِكَ عـَلَيـْهـِمْ وَ قـَضـَاهُ وَ أَمـْضَاهُ وَ حَتَمَهُ ثُمَّ أَجْرَاهُ فـَبـِتَقَدُّمِ عِلْمِ ذَلِكَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ قَامَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ بِعِلْمٍ صَمَتَ مَنْ صَمَتَ مِنَّا.

حمران به امام باقر(علیه السلام) عرض کرد: قربانت گردم به من خبر دهید که موضوع امر علی و حسن و حسین و خروج و قیام ایشان برای دین خدای(عز و جل) و مصیبت هایی که دیدند، از کشته شدن به دست طغیان گران و پیروزی آنها بر ایشان تا آنجا که کشته شدند و مغلوب گشتند چگونه بود؟
امام باقر(علیه السلام) فرمود: ای حمران: خدای تبارک و تعالی آن مصیبات را بر ایشان مقدر کرد و حکم فرمود و امضاء نمود و حتمی ساخت، و سپس اجرا کرد (پس همه آن مصیبات با علم و اجازه خدا بوده) و علی و حسن و حسین از روی بصیرت و دانشی که قبلا از رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) دریافته بودند قیام کردند، و هرکس از ما خانواده هم که خاموشی گزیند از روی علم است.

📗📔 نام‌کتاب:اصول الکافی _ کتاب الحجه_ باب أن الأئمة عليهم‌السلام لم يفعلوا شيئا ولا يفعلون إلا بعهد من الله_ ش3

سند روایت نیز صحیح است .

👈الحديث الثالث صحيح👉


📗📔نام کتاب : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي  جلد : 3  صفحه : 192

---------------------------

نکته 1⃣ : عده‌ای سوال می‌کنند ائمه اطهار علیهم السلام با علم به مصائب خویش ، چرا از وقوع آن جلوگیری نمی‌کردند؟

پاسخ اجمالی: معصومین ظرف علم الهی هستند. دانستن آنها، قرار نیست آنان را متزلزل کند. ما مردم عادی به دنبال خیر دنیا هستیم. «و انه لحب الخیر لشدید» اما معصومین علیهم السلام طالب آن چیزی هستند که مرضی حضرت حق جل و علا است. لذا دانستن حوادث سخت آینده تغییری در رویکرد و عملکرد آنان علیهم السلام ایجاد نمی‌کند.

و نکتۀ بسیار مهم در بارۀ اولیاء الله علیهم السلام اینست که مشتاق لقاء پروردگار و نیل به مدارج عالیۀ خود هستند. لذا با بی میلی در دنیا زندگی می کنند. در واقع زندگی دنیوی آنان علیهم السلام عمل به تکلیف است.با این مقدمات، هضم عدم فرار ایشان از قدر و اجل محتوم، آسان تر خواهد بود.


نکته 2⃣ : این روایت نورانی بیان می‌دارد که هر امامی برنامۀ خاص خود را دارند ؛ و طبق همان عمل می‌فرمایند و این مطلب از اصول مسلمه اعتقادی شیعه است ، یکی قیام بالسیف می‌فرماید و یکی فقط تبلیغ دین.
سلام الله علیهم اجمعین!

👈👈 دقت بفرمایید که ᐸقیام> در عربی به معنای همت گماشتن و اقدام به کار مهمی است.

اگر در روایات عبارت ᐸقیام بامر> به کار رود یعنی اقدام به هر نوع کار مهمی؛
اما ᐸقیام بالسیف> تنها به معنای اقدام قهرآمیز برای از بین بردن دشمنان خدا و استقرار دولت الهی است؛ که به طور مطلق نمی‌توان از آن استنباط خروج بر ضد حکومت غاصبان را نمود.

اگر فقط لفظ قیام ، بدون کلمه‌ای پس از آن به کار رود ، باید از سیاق عبارات و جملات قبل و بعد آن، منظور حدیث شریف را دریافت.

لذا قیام در مقابل خانه نشینی و سکوت ، یا قیام بالسیف به معنای اباء از بیعت با ظالمان تا سرحد شهادت است.

نکته 3⃣ : جان کلام در این روایت اینست که هر امامی علیه‌السلام بر طبق عهد و برنامهٔ إلهی عمل می کنند. مقتضیات زمان و از این قبیل مطالب هیچ نقشی در عمل حجت خدا علیه‌السلام ندارد.



©کانال برهان و نقل روایات ناب #معرفت_امام

@borrhan
EMAM SHENASI 016
<unknown>
❤️ #دین_زیباست

#امام_شناسی
جلسه 16

مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین مدارس 👉
ابتدایی و متوسطه 1 و 2 👉
مسئولین پرورشی مدارس 👉

تبیین عقلانی امامت برای نوجوانان
بر پایه معارف قرآنی و روایی


#جلسات_امام_شناسی_نوجوان
#معرفت_امام
#خلقت_نوری

🔗 پیشنهاد مطالعه

👈 مجموعه مهم #امام_شناسی را به گوش نوجوانان اطرافتان برسانید و به سوالات کلیدی آنان پاسخ دهید!

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#فرازی_از_تاریخ
#معجزات_الائمه

💔 قصه #نذر زن شامی و دیدارش با حضرت زینب کبری سلام الله علیها در خرابه شام

~~~~▪️~~~~~~~~~


و نيز در بحر المصائب آورده است كه يك روز زنى طبقى از طعام آورد و در نزد عليا مخدره گذارد؛ آن مخدره فرمود: اين چه طعامى است مگر نمى دانى صدقه بر ما حرام است ؟
عرض كرد : ای زن اسير بخدا قسم صدقه نيست بلكه نذرى است كه بر من لازم است و براى هرغريب و اسير می‌برم؛ حضرت زينب سلام الله علیها فرمودند: اين عهد و نذر چيست ؟
عرض كرد :من در ايام كودكى در مدينۀ رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلّم بودم و به مرضى دچار شدم كه اطباء از معالجۀ آن عاجز آمدند چون پدر و مادرم از دوستان اهل‌بيت بودند براى استشفا مرا به دار الشفاى اميرالمؤمنين عليه‌السّلام بردند و از بتول عذرا فاطمه زهرا سلام الله علیها طلب شفا نمودند؛
در آن حال حضرت حسين نمودار شد؛ امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند:
اى فرزند دست بر سر اين دختر بگذار و از خداوند شفاى اين دختر را بخواه پس دست بر سر من گذاشت من در حال شفا يافتم و از بركت مولايم حسين تاكنون مرضي در خود نيافتم؛ و از آن پس گردش ليل و نهار مرا به اين ديار افكند و از ملاقات مواليان خود محروم ساخت من بر خود لازم كردم و #نذر نمودم كه هرگاه اسير و غريبى ببينم چندانكه مرا ممكن ميشود احسان كنم براى سلامتى آقايم حسين عليه السّلام و اينكه شايد يك مرتبه ديگر به زيارت ايشان نائل بشوم و جمال ايشان را ديدار كنم ؛
آن زن چون سخن بدينجا رسانيد عليا مخدره سلام الله علیها صيحه از دل بركشيد و فرمودند: يا امة الله همين قدر بدان كه نذرت تمام و كارت بانجام رسيد و از حالت انتظار رستگار شدى همانا منم زينب بنت اميرالمؤمنين و اين اسيرانند اهل بيت رسول خداوند مبين و اين سر حسين است كه بر در خانه #يزيد منصوب است؛💔💔 آن زن صالحه از شنيدن اين كلام جان‌سوز فرياد و نفير برآورد مدتى از خود بى خود بود و چون به هوش آمد خود را بدست و پاى ايشان انداخت و همى بوسيد و می‌خروشيد و ناله <وا سيداه وا اماماه وا غريباه> به گنبد دوار رسانيد و چنان شور و آشوب برآورد كه گفتی واقعه كربلا نمودار گرديد؛
آن زن بقيه عمر خود را از ناله و گريه بر حضرت سيد الشهدا سلام الله علیه ساكت نگرديد تا بجوار حق پيوست.

📗📔 ریاحین الشریعه جلد 3 صفحه 186
https://plink.ir/8ceXB


Ⓜ️ borrhan‌‌