[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.92K videos
744 files
13.4K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#نقل_فضائل_از_کتب_مخالفین

اعتراف ابن اثیر جزری عالم و مورخ بزرگ اهل تسنن ، به فضل و عظمت حضرت زینب علیها السلام

♦️

۶۹۷۲- زینب بنت علی بن أبی طالب واسمه عبد مناف بن عبد المطلب بن هاشم القرشیة الهاشمیة.
وأمها فاطمة بنت رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ النبی صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وولدت فی حیاته، ولم تلد فاطمة بنت رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بعد وفاته شیئا.
وکانت زینب امرأة عاقلة لبیبة جزلة زوجها أبوها علی رضی الله عنهما من عبد الله بن أخیه جعفر، فولدت له علیا، وعونا الأکبر، وعباسا، ومحمدا، وأم کلثوم.
وکانت مع أخیها الحسین رضی الله عنه لما قتل، وحملت إلى دمشق، وحضرت عند یزید بن معاویة، وکلامها لیزید حین طلب الشامی أختها فاطمة بنت علی من یزید مشهور مذکور فی التواریخ، وهو یدل على عقل وقوة جنان.

🔹«زینب دختر علی بن ابی طالب (علیهما السلام)، مادرش فاطمه (علیها السلام) دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود. او در زمان پیامبر خدا به دنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها زن متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبد الله بن جعفر درآورد و از او عون اکبر، عباس، محمد و ام کلثوم متولد شدند. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی (علیهما السلام) بود. بعد از شهادتش به همراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبه‌ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتاب‌های تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می‌رساند.»

📚اسد الغابة فی معرفة الصحابة، تالیف ابن اثیر جزری، صفحه ۱۵۲۶-۱۵۲۷، چاپ دار الحزم


🔝@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقایع اول صفر:
-ورود سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام به شام ؛ بنی‌امیه این روز را بدین جهت عید قرار دادند!
(مصباح کفعمی۵۹۶/۲)
-ورود اهل بیت علیهم السلام به دمشق.(معالی السبطین۱۴۰/۲)

@borrhan
▪️ماه صفر و شوم بودن آن نزد شیعه در کلام علامه مجلسی

و هذا الشهر مشهور بالنحوسة و الشؤم، و يمكن أن يكون لذلك و جهان؛ أحدهما: أنه وفقا لقول علماء الشيعة توفي الرسول الأعظم صلّى اللّه عليه و آله و سلم في هذا الشهر، و الثاني: لأنّه أعقب أشهر الحرم التي حرم فيها القتال، و قد عد شؤما لشروع القتال فيه، و لم أر في أحاديث الشيعة ما يدل على نحوسته، و قد ورد في الروايات غير المعتبرة العامية.

🔴 بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست و شوم بودن است و شاید سبب آن،اول: بخاطر وفات* رسول خدا صلی الله علیه و آله که طبق نظر علمای شیعه در این ماه واقع شده است؛

🔴 دوم: چون بعد از ماه هایی که جنگ در آنها حرام است واقع شده ماهی است برای شروع جنگ پس ماه شومی شمرده شده است
ولی من در احادیث شیعه روایتی که دلالت بر نحوست این ماه داشته باشد ندیدم و در روایات غیر معتبر از اهل سنت این مطلب رسیده است.

📒زاد المعاد ج۱ص۲۴۷

* وفات، اعم از مرگِ طبیعی و شهادت است و برای هردو بکار می‌رود.

از صدقه در این ماه غافل نباشید!

دعای هر روز ماه صفر برای ایمن ماندن از بلایا

#نحوست_صفر
@borrhan
▪️راه دفع نحوست در ماه صفر

اعلم أن هذا الشهر معروف بالنحوسة ولا شي أجدى لرفع النحوسة من الصدقة والأدعية الاستعاذات المأثورة. من أراد أن يصان مما ينزل في هذا الشهر من البَلاءِ فليقل كل يوم عشر مرّات كما روى المحدث الفيض وغيره

🔴 بدانکه این ماه معروف به نحوست است و برای دفع نحوست ماه صفر،هیچ چیز بهتر از تصدق وادعیه واستعاذات نیست ؛ و اگر کسی خواهد محفوظ بماند از بلاهای نازله در این ماه، در هر روز 10 مرتبه بخواند این دعایی را که «محدث فیض» روح الله روحه، ذکر فرمود: یا شدید القوی، و یا شدید المحال، یا عزیز، یا عزیز، ذلّت بعظمتک جمیع خلقک، فاکفنی شَرّ خلقک، یا محسن، یا مجمل، یا منعم، یا مفضل، یا لا اِله الّا اءنت، سبحانک إنّی کنتُ مِن الظّالمین، فاستجبناله و نجّیناهُ من الغمّ، و کذلک ننجیِ المؤمنین، و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین

📒نام کتاب : مفاتيح الجنان نویسنده : القمي، الشيخ عباس جلد : 1 صفحه : 379

#ادعیه
#نحوست_صفر
@borrhan
📇 در روز چهارشنبه اول صفر سال ۳۸ هجری قمری جنگ صفین آغاز شد.

شیخ مفید در مورد جنگ کنندگان با امیرالمومنین علیه السلام میگوید: شیعیان اتفاق نظر دارند بر #کفر و #ملعون بودن و #گمراهی و #خلود دائمی خلفاء ثلاثه و اصحاب #جمل و #صفین و #نهروان در آتش جهنم :

🔰واتفقت الإمامية وكثير من الزيدية على أن المتقدمين على أمير المؤمنين -(عليه السلام) - ضلال فاسقون، وأنهم بتأخيرهم أمير المؤمنين - (عليه السلام) - عن مقام رسول الله - صلوات الله عليه وآله - عصاة ظالمون، وفي النار بظلمهم مخلدون..واتفقت الإمامية والزيدية والخوارج على أن الناكثين و القاسطين من أهل البصرة والشام أجمعين كفار ضلال ملعونون بحربهم أمير المؤمنين، وأنهم بذلك في النار مخلدون

🔹 امامیه اتفاق نظر دارند که ناکثین (اصحاب جمل) و قاسطین از بصره و شام همگی کافر و گمراه و ملعون هستند
به خاطر جنگشان با امیرالمومنین علی علیه السلام و به همین دلیل در جهنم جاودان خواهند بود.

📗📔 أوائل المقالات في المذاهب والمختارات نویسنده : الشيخ المفيد  ج1 ص41

https://bit.ly/32xY5I8

📌فهرست مطالب مرتبط با #صفین امروز در کانال آرشیو برهان به روزرسانی شد. {اینجا}

@borrhan
AUD-20200722-WA0046
<unknown>
❤️ #دین_زیباست
#تاریخ_اسلام

تاریخ اسلام برای نوجوانان

تاریخ دشمنان خدا 14

جلسه 118

نوادگان حاتم‌ طائی از شهدای جنگ صفین

#عدی_بن_حاتم‌طائی کسی که 3 فرزندش در روز صفین در رکاب امیرمومنان علی علیه السلام به شهادت رسیدند را بشناسید!

#صفین
#معاویه

@borrhan
AUD-20200725-WA0064
<unknown>
❤️ #دین_زیباست
#تاریخ_اسلام

تاریخ اسلام برای نوجوانان
تاریخ دشمنان خدا 13

جلسه 119

❗️#خوارج ، فریب خوردگانِ سیاستِ قرآن بر نیزه را بشناسید!


#عبدالله_بن_خباب
#صفین
#معاویه
#شیعه_کشی
#پیدایش_شیعه

@borrhan
#شیعه_کشی

رسواسازی ابن زیاد لعنه الله توسط عبد الله بن عفیف قدس الله روحه الشریف از جانبازان رکاب امیر المومنین در #صفین و #جمل
و
شهادت او در راه دفاع از اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله

🔹🔹

سید بن طاووس رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه و ابن اعثم کوفی از علمای اهل تسنن روایت کرده‌اند:

ابن زیاد لعنه الله، پس از آن که بر بالای منبر رفت، حمد و ستایش خداوند را به جای آورد و در قسمتی از سخنان خود چنین گفت:
حمد و ستایش خداوندی را که حق و طرفداران خود را آشکار کرد و یار و یاور امیر مومنان ( #یزید لعنه الله) و یارانش بود و سبب کشته شدن دروغگو و دروغگوزاده شد.❗️

پیش از آن که ابن زیاد به سخنان خود ادامه دهد، عبد الله بن عفیف، یکی از مردان نیک و پارسای شیعه که نابینا بود و یکی از چشمان خود را در جنگ #جمل و دیگری را در جنگ #صفین از دست داده بود و تمام طول روز را از صبح تا شب در مسجد کوفه نماز می‌خواند از جای خود برخاست و بدون هیچ مقدمه‌ای گفت:

💠 ای پسر مرجانه، کسی جز تو و پدرت و یزید و پدرش، دروغگو و دروغگوزاده نیست. ای دشمن خدا، تو فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را به قتل می‌رسانی و سپس بر بالای منبر می‌روی و این حرف‌های بیهوده را تحویل مسلمانان می‌دهی؟

ابن زیاد، پس از شنیدن این سخنان خشمگین شد و فریاد زد: آن کسی که این سخنان را به زبان آورد کیست؟

عبد الله پاسخ داد: ای دشمن خدا، من هستم عبد الله بن عفيف. تو فرزند پاکی را که آنان توسط خداوند از هر نوع پلیدی دور مانده‌اند به قتل می رسانی و نام خود را هم مسلمان می‌گذاری؟ وای از این مصیبت! کجا هستند فرزندان مهاجران و انصار که انتقام اهل بیت پیامبر را از تو و یزید ناپاک و سرکش و و لعین فرزند لعین ( #معاویه ) که به زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله لعن و نفرین شده‌اید را بگیرد؟

این سخنان، ابن زیاد را بسیار خشمگین کرد؛ در حالی که رگ‌های گردنش بیرون زده بود دستور داد: او را پیش من بیاورید. محافظان و ماموران از هر طرف به او حمله کردند تا دستگیرش کنند. اما او توانست به کمک بزرگان طایفه ازد و پسرعموهای خود از دست ماموران نجات یابد و به منزلش پناه برد. ابن زیاد لعنه الله دستور داد:
به خانه این نابینای ازدی که خداوند، قلب او را هم مانند چشمش نابینا کرده است بروید و پس از دستگیری، نزد من بیاورید. گروهی برای دستگیری او به طرف منزل عبد الله روانه شدند.

این دستور، برای قبيله ازد سنگین و گران آمد و به همراه چند قبيله يمنی از عبد الله دفاع کردند و اجازه ندادند که او را با خود ببرند. ابن زیاد لعنه الله، پس از آگاهی از این مسئله، قبایل مضر را جمع کرد و آنان را به فرماندهی محمد بن اشعث لعنهما الله برای نبرد با آنان فرستاد. جنگ بسیار سختی میان آنان رخ داد و گروهی از هر دو طرف کشته شدند.
آنگاه سربازان ابن زیاد لعنه الله، وارد خانه عبد الله بن عفيف شدند و پس از آن که درب منزل او را شکستند به طرف او حمله‌ور شدند.
دختر عبد الله فریاد زد: پدر جان، همان افرادی که از آنان برحذر بودی، وارد خانه‌مان شده‌اند.
عبد الله گفت: نترس دخترم، تو فقط شمشیر مرا به دستم بده. دختر، شمشیر را به پدرش داد و او در همان لحظه‌ای که این شعر را می‌خواند از خود دفاع می‌کرد: «من پسر عفیف بافضیلت و طاهر و پرهیزگار هستم و نام مادر من ام عامر است. به فراوان مردان زره‌دار و بی‌زره و افراد شجاع و دلیر شما را مورد حمله قرار داده‌ام و آنان را شکست داده‌ام.»
راوی می‌گوید: دخترش می‌گفت: پدر جان، ای کاش من هم مرد بودم و همراه تو، با این قوم فاسق و تبهکار و قاتلان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله می‌جنگیدم. با آن که سربازان ابن زیاد از هر طرف او را مورد حمله قرار داده بودند، اما او در برابر آنان مقاومت کرد و بدون هیچ ترسی از خود دفاع می‌کرد و کسی توانایی دستگیری او را نداشت و از هر طرف که به او حمله می‌کردند، دخترش می‌گفت: پدر جان از آن طرف آمدند. در نهایت، پس از آن که ماموران ابن مرجانه لعنه الله، او را به طور کامل به محاصره وردند،
دخترش گفت: بیچاره شدم، پدرم محاصره شد و کسی نیست که به یاری او برود.
ولی عبد الله، همان طور که شمشیر خود را می‌چرخاند، می‌گفت: به خدا قسم، اگر چشمانم بینا بود، کاری می‌کردم که راه ورود و خروج بر شما تنگ گردد. سپس او را دستگیر کردند و نزد ابن مرجانه لعنه الله بردند.

#آیه_تطهیر
《1》
ابن مرجانه لعنه الله تا او را دید گفت: خدا را سپاس که تو را رسوا و خوار کرد.

عبد الله گفت: ای دشمن خدا، برای چه خداوند مرا خوار کرد؟ به خدا قسم اگر چشمانم بینا بود عرصه را بر تو تنگ می‌کردم و هیچ کاری از دستت بر نمی‌آمد.
ابن زیاد گفت: ای عبد الله، چه نظری در باره عثمان بن عفان داری؟
عبد الله پاسخ داد: ای برده بنی علاج و ای پسر مرجانه - دشنامش داد - تو را با عثمان چکار؟ چه بد کرد یا نیک و چه صلاح یا فساد هیچ ربطی به تو ندارد. خداوند، خودش امور بندگان خود را به دست گرفته است و میان عثمان و مردم به عدالت داوری می‌کند. تو از من در باره خودت و پدرت و يزيد و پدرش سوال کن.

ابن مرجانه گفت: به خدا سوگند تنها هدف من از پرسیدن این سوال این بود که تو طعم مرگ را بچشی.

عبد الله بن عفیف گفت: حمد و سپاس مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است. پیش از متولد شدن تو از مادرت، من خواستار دو چیز از پروردگار بودمم، نخست آنکه شهادت را نصیب من کند، دوم آنکه خداوند، مرا به دست پست‌ترین و منفورترین انسان‌ها به شهادت برساند. ولی پس از نابینا شدن از برآورده شدن آرزویم ناامید شده بودم. خدا را سپاس که اکنون پس از یاس و ناامیدی، خداوند لطف خود را شامل حال من کرده است و دعای دیرینه مرا اجابت نموده و شهادت را نصیبم کرده است.

ابن مرجانه لعین، دستور داد گردن او را بزنند. پس گردنش را زدند و پیکر او را در منطقه‌ای متروک که نامش سبخه بود آویزان کردند.



📗الملهوف علی قتلی الطفوف (لهوف)، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۲۰۳-۲۰۷، چاپ دار الاسوة

اسکن کتاب:
https://bit.ly/2R4YwoZ

📗بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، ج‏لد‌ ۴۵، صفحه ۱۱۹-۱۲۱، چاپ دار احیاء التراث العربی

اسکن کتاب:
https://bit.ly/2F7Yave

📕الفتوح، تالیف ابن اعثم، از منابع مخالفین، جلد ۵، صفحه ۱۲۳-۱۲۶، چاپ دار الاضواء/ منابع مخالفین/ #قاعده_الزام

اسکن کتاب:
https://bit.ly/35ePb6r

+ آشنایی با یکی دیگر از اصحاب شهید حضرت امیر علیه‌السلام
https://t.me/borrhan/46991


©کانال برهان و نقل فرازهای مهم تاریخ

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #عاشورا در منابع مخالفین [63]

خبر شهادت سیدالشهداء سلام الله علیه در هنگام عزیمت امیرالمومنین علی علیه السلام به سوی #صفین (4)

~~~~~~

حَدَّثَنَا أَبُو خَیْثَمَةَ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیْدٍ، أَخْبَرَنَا شُرَحْبِیلُ بْنُ مُدْرِکٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُجَیٍّ، عَنْ أَبِیهِ، أَنَّهُ سَارَ مَعَ عَلِیٍّ، وَکَانَ صَاحِبَ مِطْهَرَتِهِ، فَلَمَّا حَاذَى نِینَوَى وَهُوَ مُنْطَلِقٌ إِلَى صِفِّینَ، فَنَادَى عَلِیٌّ: اصْبِرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، اصْبِرْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ بِشَطِّ الْفُرَاتِ، قُلْتُ: وَمَاذَا یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ؟ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ یَوْمٍ وَعَیْنَاهُ تَفِیضَانِ، قَالَ: قُلْتُ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ، أَغْضَبَکَ أَحَدٌ؟ مَا شَأْنُ عَیْنَیْکَ تَفِیضَانِ؟ قَالَ: بَلْ قَامَ مِنْ عِنْدِی جِبْرِیلُ قَبْلُ، فَحَدَّثَنِی أَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ بِشَطِّ الْفُرَاتِ. قَالَ: فَقَالَ: هَلْ لَکَ أَنْ أُشِمَّکَ مِنْ تُرْبَتِهِ. قَالَ: قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: فَمَدَّ یَدَهُ فَقَبَضَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابٍ فَأَعْطَانِیهَا، فَلَمْ أَمْلِکْ عَیْنَیَّ أَنْ فَاضَتَا.

♦️عبد الله بن نجی از پدرش نقل می کند که با علی بود و به سمت صفین در حرکت بود و هنگامی که به نینوا رسید، علی بن ابی طالب[علیهما‌السلام] فرمودند : صبر کن ،کنار رود فرات صبر کن. گفتم چرا ؟ علی بن ابی طالب [علیهما‌السلام] فرمودند : روزی بر پیامبر وارد شدم و چشمان‌ ایشان پر از اشک بود.گفتم ای پیامبر خدا،آیا کسی شما را عصبانی کرده است؟ چرا چشمانتان پر از اشک است؟ پیامبر[صلی الله علیه و آله]فرمودند : قبل از این که تو بیایی جبرئیل پیش من بود و به من گفت که حسین[علیه السلام] نزدیک رود فرات به شهادت خواهد رسید.سپس پیامبر به من گفت : آیا می خواهی از #تربت آن جا ببویی؟ گفتم بله. پیامبر دست خویش را دراز نمودند و مقداری از خاکی را برداشتند و آن را به من دادند و من نتوانستم جلوی پر اشک شدن چشمانم را بگیرم.
 
📗📙مسند ابی یعلی، ج1،ص298، ح363 ط دار المامون للتراث

#پیشگویی


🔅کانال برهان و نقل حقایق مکتب تشیع از کتب مخالفین به #قاعده_الزام

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در چنین روزی در 2صفر سال 61ھ۔ق بنا بر نقلی اسرای آل رسول علیهم السلام را وارد مجلس یزید لعین کردند ؛
(قلائد النحور، ج محرم و صفر ص۳۵۳)

@borrhan