#حرکت_حسینی [15]
⁉️ انگیزه سیدالشهدا از #خروج چه بود ؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰
امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاستند تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازند.
#اولین خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغتر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند:
💠 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو آقای اهل بهشتاند؟....اگر سخنم را نمیپذیرید ، در میان شما افرادی هستند که میتوانید از آنها بپرسید. از جابربن عبداللهانصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبنارقم و انسبنمالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیدهاند. آیا این گفتهها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشتهام یا مالی را گرفتهام و یا زخمی بر شما وارد ساختهام که خون مرا میخواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوهها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟
....مردم! اگر از من روی گرداندهاید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم......
(مقتل الحسین/مقرم۲۷۹)
👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالیکه سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه میخواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از #یزید و عبیدالله هشدار داد...
(تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳)
اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ میدهد:
❌ ما نمیرویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم.
زهیر جواب داد:
بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمیکنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را میپذیرد.
(تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابناثیر ۲۸۸/۳)
#شمر لعین به سوی زهیر تیر میاندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و....
امام به زهیر میفرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند:
💠 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد.
(همان)
👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود::
.....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانوادهاش هستند؛...بگویید با آنها چه میخواهید بکنید؟
پاسخ دادند:
❌ میخواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم.
بریر گفت:
آیا قبول نمیکنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامهها ..را به فراموشی سپردهاید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!.....
در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۶)
امام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبهای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند.
و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و
فرمودند:
💠 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( #حجاج_بن_یوسف ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست...
(اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹)
🌿 در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست.....
جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد:
.....ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیماش کردید....و او را از توجه به سرزمینهای امن و ایمنی اهل بیتاش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید!.....
(تاریخ طبری ۳۳۴/۴)
《1》
⁉️ انگیزه سیدالشهدا از #خروج چه بود ؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰
امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاستند تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازند.
#اولین خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغتر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند:
💠 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو آقای اهل بهشتاند؟....اگر سخنم را نمیپذیرید ، در میان شما افرادی هستند که میتوانید از آنها بپرسید. از جابربن عبداللهانصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبنارقم و انسبنمالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیدهاند. آیا این گفتهها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشتهام یا مالی را گرفتهام و یا زخمی بر شما وارد ساختهام که خون مرا میخواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوهها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟
....مردم! اگر از من روی گرداندهاید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم......
(مقتل الحسین/مقرم۲۷۹)
👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالیکه سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه میخواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از #یزید و عبیدالله هشدار داد...
(تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳)
اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ میدهد:
❌ ما نمیرویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم.
زهیر جواب داد:
بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمیکنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را میپذیرد.
(تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابناثیر ۲۸۸/۳)
#شمر لعین به سوی زهیر تیر میاندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و....
امام به زهیر میفرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند:
💠 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد.
(همان)
👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود::
.....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانوادهاش هستند؛...بگویید با آنها چه میخواهید بکنید؟
پاسخ دادند:
❌ میخواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم.
بریر گفت:
آیا قبول نمیکنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامهها ..را به فراموشی سپردهاید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!.....
در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۶)
امام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبهای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند.
و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و
فرمودند:
💠 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( #حجاج_بن_یوسف ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست...
(اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹)
🌿 در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست.....
جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد:
.....ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیماش کردید....و او را از توجه به سرزمینهای امن و ایمنی اهل بیتاش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید!.....
(تاریخ طبری ۳۳۴/۴)
《1》
در این هنگام تیری به سوی او انداختند؛ حر بازگشت و در برابر امام ایستاد.
👈👈 امام علیهالسلام تصمیم گرفتند که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده، حجت نهایی را بر او تمام کنند تا برای او عذری نماند.
لذا او را فرا میخوانند و پس از نومیدی چنین فرمودند::
💠 ای عمر، تو چنین میاندیشی که مرا میکشی و این ناپاک زاده، حکومت ری و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند که لذت آن را نخواهی یافت؛ این مطلبی است حتمی؛
هر چه میخواهی انجام بده که نه در دنیا و نه در آخرت به شادی نخواهی رسید. گویی سر تو را بر سر چوبدستی میبینم که کودکان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۹- مقتل خوارزمی ج۲ص۸)
〰〰〰〰〰〰
پ.ن :
آیا اوج مظلومیت سیدالشهداء سلام الله علیه و نصیحت چند باره سپاه ابلیس برای منصرف شدن از قتل ایشان و اتمام حجت با این جمعیت ناپاک زاده
و #پیشگویی و خبر سیدالشهداء علیهالسلام از آمدن #حجاج_بن_یوسف ثقفی و خبر از عاقبت شوم عمر سعد را خواندید؟؟؟
❗️❕العجب ثم العجب، از تفکری که ادعا میکند امام حسین علیه السلام ، از آنجایی که علم به شهادت خود نداشتهاند،
به انگیزه #تشکیل_حکومت ، قیام بالسیف فرمودند و به سمت کوفیان رفتند ولی امور آن گونه که آن حضرت میخواست پیش نرفت!
و برنامه امام برای تشکیل حکومت عملی نشد!!!
✅ بسیاری از آثار روایات حدیثی و تاریخی دلالت واضح و روشن دارد که سیدالشهداء علیهالسلام قبل از حرکت، در طول مسیر، قبل از خروج از مکه و پس از آن و در طف - یعنی کربلا - بارها و بارها از شهادت خود خبر دادهاند،
در ادامه به برخی از این منابع اشاره خواهیم داشت....
➖➖➖➖➖➖➖
✔️این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
👈👈 امام علیهالسلام تصمیم گرفتند که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده، حجت نهایی را بر او تمام کنند تا برای او عذری نماند.
لذا او را فرا میخوانند و پس از نومیدی چنین فرمودند::
💠 ای عمر، تو چنین میاندیشی که مرا میکشی و این ناپاک زاده، حکومت ری و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند که لذت آن را نخواهی یافت؛ این مطلبی است حتمی؛
هر چه میخواهی انجام بده که نه در دنیا و نه در آخرت به شادی نخواهی رسید. گویی سر تو را بر سر چوبدستی میبینم که کودکان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۹- مقتل خوارزمی ج۲ص۸)
〰〰〰〰〰〰
پ.ن :
آیا اوج مظلومیت سیدالشهداء سلام الله علیه و نصیحت چند باره سپاه ابلیس برای منصرف شدن از قتل ایشان و اتمام حجت با این جمعیت ناپاک زاده
و #پیشگویی و خبر سیدالشهداء علیهالسلام از آمدن #حجاج_بن_یوسف ثقفی و خبر از عاقبت شوم عمر سعد را خواندید؟؟؟
❗️❕العجب ثم العجب، از تفکری که ادعا میکند امام حسین علیه السلام ، از آنجایی که علم به شهادت خود نداشتهاند،
به انگیزه #تشکیل_حکومت ، قیام بالسیف فرمودند و به سمت کوفیان رفتند ولی امور آن گونه که آن حضرت میخواست پیش نرفت!
و برنامه امام برای تشکیل حکومت عملی نشد!!!
✅ بسیاری از آثار روایات حدیثی و تاریخی دلالت واضح و روشن دارد که سیدالشهداء علیهالسلام قبل از حرکت، در طول مسیر، قبل از خروج از مکه و پس از آن و در طف - یعنی کربلا - بارها و بارها از شهادت خود خبر دادهاند،
در ادامه به برخی از این منابع اشاره خواهیم داشت....
➖➖➖➖➖➖➖
✔️این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
اینجا مدینه است و روزهای پایانی ماه محرم سال 11 هجری است، بیش از 1 ماه از واقعه غدیر گذشته است...
تلاشهای امیرمومنان علی علیه السلام در هدایت مردم یمن به بار نشستهاست؛
درچنین روزهایی است که گروهی 200 نفره از یمن وارد مدینه میشوند.
اینان آخرین گروهی هستند که اینچنین اسلام خود را بر رسولخدا صلی الله علیه و آله عرضهمیکنند.
و این در حالی است که در این ایام فعالیت منافقین برای تغییر مسیر جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و نشستن بر مسند قدرت،
شدت یافته است!
و این امری است آشکار که با جستجو در صفحات تاریخ حتی برای مستشرقین هم مشهود است، و آنان نیز بر این مطلب واقف بودهاند، 👤 لامِنس بلژیکی از مثلث قدرت نام میبرد و ...
🔗 بیشتر بخوانید!
🔗 بیشتر بخوانید!
#روز_شمار_شهادترسولخدا [4]
@borrhan
تلاشهای امیرمومنان علی علیه السلام در هدایت مردم یمن به بار نشستهاست؛
درچنین روزهایی است که گروهی 200 نفره از یمن وارد مدینه میشوند.
اینان آخرین گروهی هستند که اینچنین اسلام خود را بر رسولخدا صلی الله علیه و آله عرضهمیکنند.
و این در حالی است که در این ایام فعالیت منافقین برای تغییر مسیر جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و نشستن بر مسند قدرت،
شدت یافته است!
و این امری است آشکار که با جستجو در صفحات تاریخ حتی برای مستشرقین هم مشهود است، و آنان نیز بر این مطلب واقف بودهاند، 👤 لامِنس بلژیکی از مثلث قدرت نام میبرد و ...
🔗 بیشتر بخوانید!
🔗 بیشتر بخوانید!
#روز_شمار_شهادترسولخدا [4]
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#قتل_عثمان
❌ عوامفریبی #معاویه و #عزاداری یکساله برای پیراهن عثمان!!
〰〰▪️〰〰〰〰〰
⚫️ نصب معاویة القمیص على منبر دمشق و الأصابع معلقة فیه و آلى رجال من اهل الشام لا یأتون النساء، و لا یمسّون الغُسل الامن حلُم، و لا ینامون على فراش، حتى یقتلوا قتلة عثمان او تفنى ارواحهم، و بکوه سنة
معاویه پیراهن عثمان و بعضى از انگشتان قطع شده او را #بر_فراز_منبر آویزان کرد، و عده اى از شامیان سوگند یاد کردند که به بستر استراحت و خواب نروند، و با همسران خود مقاربت نکنند. تا اینکه قاتلان عثمان را به قتل برسانند یا اینکه کشته شوند، و یکسال براى او گریستند.
📗📘الكتاب: تاريخ الإسلام وَوَفيات المشاهير وَالأعلام المؤلف: شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ) المحقق: الدكتور بشار عوّاد معروف الناشر: دار الغرب الإسلامي الطبعة: الأولى، 2003 م عدد الأجزاء: 15 452-ج3ص451-452
------------------------
وقتی دستگاه های سیاسی بخواهند عوام کم خرد را بفریبند ، اینگونه قتل یک موجود فریبکار، ستمگر، دروغگو و بی رحم مانند عثمان را که
🅾️ در زمان ساختن مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله در مدینه، جناب عمار بن یاسر را کتک زد؛ و او نزد رسول الله صلی الله علیه و آله شکایت کرد. حضرت فرمودند که عمار را «فئۀ باغیة» خواهند کشت؛
🅾️ همسر خود یعنی دختر خواندۀ رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، را به قتل رساند؛
🅾️ پسر عموی مشرک خود «معاویة بن المغیرة بن ابی العاص» یعنی کسی که در احد جسد مطهر حضرت حمزه علیه السلام را مثله نمود، و از سپاه ابوسفیان جامانده بود، روز پس از جنگ در منزل خود پناه داد؛
🅾️ همسر دیگر خود یعنی دختر خواندۀ دیگر رسول الله صلی الله علیه و آله را به اتهام خبر چینی نزد رسول الله صلی الله علیه و آله بابت پناه دادن به «معاویة بن المغیرة» آنقدر کتک زد تا جان به جان آفرین تسلیم نمود؛
🅾️ برادر رضاعی خود ولید شراب خوار، را والی بصره کرد؛ که موجب شورش و اعتراض بصریان شد؛
🅾️ ظاهراً به اعتراض بصریان و معترضان مصر گوش داد؛ و آنان را راهی وطن نمود؛ اما مخفیانه به والی مصر نوشت که همۀ آنان را گردن بزند؛ و این نامه به دست آنان افتاد و در نتیجه او را در مدینه به قتل رساندند.
را بهانه کرده و از حضرت امیر علیه السلام که هیچ نقشی در قتل آن جرثومۀ رذالت و شکم بارگی نداشتند ، طلب خون عثمان و دستگیری و تحویل قتلۀ او را میکند!!
⬅️⬅️ این است نتیجه دوری از صراط مستقیم الهی و پیروی از ابلیس :
طعنه به عزاداری بر سالار شهیدان و سید جوانان اهل بهشت علیه السلام !
در حالیکه برای پیراهن دشمنان خدا میگریند❗️
➖➖➖➖➖➖➖
✳️ @borrhan
❌ عوامفریبی #معاویه و #عزاداری یکساله برای پیراهن عثمان!!
〰〰▪️〰〰〰〰〰
⚫️ نصب معاویة القمیص على منبر دمشق و الأصابع معلقة فیه و آلى رجال من اهل الشام لا یأتون النساء، و لا یمسّون الغُسل الامن حلُم، و لا ینامون على فراش، حتى یقتلوا قتلة عثمان او تفنى ارواحهم، و بکوه سنة
معاویه پیراهن عثمان و بعضى از انگشتان قطع شده او را #بر_فراز_منبر آویزان کرد، و عده اى از شامیان سوگند یاد کردند که به بستر استراحت و خواب نروند، و با همسران خود مقاربت نکنند. تا اینکه قاتلان عثمان را به قتل برسانند یا اینکه کشته شوند، و یکسال براى او گریستند.
📗📘الكتاب: تاريخ الإسلام وَوَفيات المشاهير وَالأعلام المؤلف: شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ) المحقق: الدكتور بشار عوّاد معروف الناشر: دار الغرب الإسلامي الطبعة: الأولى، 2003 م عدد الأجزاء: 15 452-ج3ص451-452
------------------------
وقتی دستگاه های سیاسی بخواهند عوام کم خرد را بفریبند ، اینگونه قتل یک موجود فریبکار، ستمگر، دروغگو و بی رحم مانند عثمان را که
🅾️ در زمان ساختن مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله در مدینه، جناب عمار بن یاسر را کتک زد؛ و او نزد رسول الله صلی الله علیه و آله شکایت کرد. حضرت فرمودند که عمار را «فئۀ باغیة» خواهند کشت؛
🅾️ همسر خود یعنی دختر خواندۀ رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، را به قتل رساند؛
🅾️ پسر عموی مشرک خود «معاویة بن المغیرة بن ابی العاص» یعنی کسی که در احد جسد مطهر حضرت حمزه علیه السلام را مثله نمود، و از سپاه ابوسفیان جامانده بود، روز پس از جنگ در منزل خود پناه داد؛
🅾️ همسر دیگر خود یعنی دختر خواندۀ دیگر رسول الله صلی الله علیه و آله را به اتهام خبر چینی نزد رسول الله صلی الله علیه و آله بابت پناه دادن به «معاویة بن المغیرة» آنقدر کتک زد تا جان به جان آفرین تسلیم نمود؛
🅾️ برادر رضاعی خود ولید شراب خوار، را والی بصره کرد؛ که موجب شورش و اعتراض بصریان شد؛
🅾️ ظاهراً به اعتراض بصریان و معترضان مصر گوش داد؛ و آنان را راهی وطن نمود؛ اما مخفیانه به والی مصر نوشت که همۀ آنان را گردن بزند؛ و این نامه به دست آنان افتاد و در نتیجه او را در مدینه به قتل رساندند.
را بهانه کرده و از حضرت امیر علیه السلام که هیچ نقشی در قتل آن جرثومۀ رذالت و شکم بارگی نداشتند ، طلب خون عثمان و دستگیری و تحویل قتلۀ او را میکند!!
⬅️⬅️ این است نتیجه دوری از صراط مستقیم الهی و پیروی از ابلیس :
طعنه به عزاداری بر سالار شهیدان و سید جوانان اهل بهشت علیه السلام !
در حالیکه برای پیراهن دشمنان خدا میگریند❗️
➖➖➖➖➖➖➖
✳️ @borrhan
Telegram
attach 📎
AUD-20200727-WA0060
<unknown>
#دین_زیباست
#تاریخ_اسلام
تاریخ دشمنان خدا 7
⁉️⁉️ شتر نر یا ماده؟؟🐪
✅ عوامفریبی #معاویه و شدت جهل اهالی شام!
#صفین
👈 این مجموعه را برای نوجوانان بفرستید و آنان را با تاریخ دشمنان خدا و پیامدهای فراموشی غدیر آشنا کنید!
@borrhan
#تاریخ_اسلام
تاریخ دشمنان خدا 7
⁉️⁉️ شتر نر یا ماده؟؟🐪
✅ عوامفریبی #معاویه و شدت جهل اهالی شام!
#صفین
👈 این مجموعه را برای نوجوانان بفرستید و آنان را با تاریخ دشمنان خدا و پیامدهای فراموشی غدیر آشنا کنید!
@borrhan
❗️❕ توهین بایزید بسطامی قبح الله وجهه نسبت به ساحت مقدس رسول خدا صلوات الله علیه وآله!!
📝 #عطار_نیشابوری یکی از سران صوفیه در کتابش ذیل ترجمه بایزید بسطامی نقل میکند:
«بایزید را گفتند: روز قیامت که میشود مردم در زیر لوای [پرچم] محمد خواهند بود؟ گفت به خدا قسم لوای من از لوای محمد بزرگتر است و پیغمبران و خلایق تحت لوای من خواهند بود!!».
❌جالب است بدانید عطار نیشابوری این نقل را در منقب و تمجید از بایزید نوشته است!!!
✅ جناب آقای مکارم شیرازی در کتابی که در مبحث «صوفیگری و رد آن» تألیف کرده، پس از نقل این عبارت بایزید مینویسد: گوینده آن قطعاً منحرف است.
📗 جلوهٔ حق، ص۱۶۷
#نقد_بایزید_بسطامی
#نقد_تصوف
@borrhan
📝 #عطار_نیشابوری یکی از سران صوفیه در کتابش ذیل ترجمه بایزید بسطامی نقل میکند:
«بایزید را گفتند: روز قیامت که میشود مردم در زیر لوای [پرچم] محمد خواهند بود؟ گفت به خدا قسم لوای من از لوای محمد بزرگتر است و پیغمبران و خلایق تحت لوای من خواهند بود!!».
❌جالب است بدانید عطار نیشابوری این نقل را در منقب و تمجید از بایزید نوشته است!!!
✅ جناب آقای مکارم شیرازی در کتابی که در مبحث «صوفیگری و رد آن» تألیف کرده، پس از نقل این عبارت بایزید مینویسد: گوینده آن قطعاً منحرف است.
📗 جلوهٔ حق، ص۱۶۷
#نقد_بایزید_بسطامی
#نقد_تصوف
@borrhan
[ کانال برهان ]
❗️❕ توهین بایزید بسطامی قبح الله وجهه نسبت به ساحت مقدس رسول خدا صلوات الله علیه وآله!! 📝 #عطار_نیشابوری یکی از سران صوفیه در کتابش ذیل ترجمه بایزید بسطامی نقل میکند: «بایزید را گفتند: روز قیامت که میشود مردم در زیر لوای [پرچم] محمد خواهند بود؟ گفت به خدا…
↩️ پیرو مطلب قبل::
❌ جعل حدیث و نسبت آن به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم توسط سید #حیدر_آملی
صوفیه برای توجیه کفریاتشان، دست به حیله و دسیسههای زیادی زدهاند تا جایی که حیدر آملی، در کتاب “أسرار شریعه و أطوار طریقه و أنوار حقیقه” سخن مشهور بایزید بسطامی [سبحانی، ما أعظم شأنی] را به پیامبر نسبت داده است تا بایزید تبرئه شود!! غافل از اینکه (دراینمطلب) بایزید مقام خود را از رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاتر میدانست!!!
📌این حدیث جعلی نه تنها در منابع روایی شیعه امامیه وجود ندارد بلکه با عقاید مکتب اهل بیت (علیهم السلام) نیز در تضاد است.
📌 آقای مکارم شیرازی درباره حدیث جعلی فوق میفرماید:
این همان جملهای است که فقط درباره خداوند متعال جایز است و هیچ ملک مقرب و نبی مرسل نگفته است و گویند آن (بایزید و حیدر آملی) قطعاً منحرف است.
📗 جلوهٔ حق، ص۱۶۷
#نقد_تصوف
#نقد_بایزید_بسطامی
@borrhan
❌ جعل حدیث و نسبت آن به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم توسط سید #حیدر_آملی
صوفیه برای توجیه کفریاتشان، دست به حیله و دسیسههای زیادی زدهاند تا جایی که حیدر آملی، در کتاب “أسرار شریعه و أطوار طریقه و أنوار حقیقه” سخن مشهور بایزید بسطامی [سبحانی، ما أعظم شأنی] را به پیامبر نسبت داده است تا بایزید تبرئه شود!! غافل از اینکه (دراینمطلب) بایزید مقام خود را از رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاتر میدانست!!!
📌این حدیث جعلی نه تنها در منابع روایی شیعه امامیه وجود ندارد بلکه با عقاید مکتب اهل بیت (علیهم السلام) نیز در تضاد است.
📌 آقای مکارم شیرازی درباره حدیث جعلی فوق میفرماید:
این همان جملهای است که فقط درباره خداوند متعال جایز است و هیچ ملک مقرب و نبی مرسل نگفته است و گویند آن (بایزید و حیدر آملی) قطعاً منحرف است.
📗 جلوهٔ حق، ص۱۶۷
#نقد_تصوف
#نقد_بایزید_بسطامی
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#حدیث_مناشده (42)
✅ مناشده امیرالمومنین علیهالسلام در روز شوری به سال 23 و یا آغاز سال 24 از هجرت
~~~~💠🔅~~~~~
👈 نشدتكم بالله هل فيكم أحد جاء عمرو بن عبد ود ينادي هل من مبارز، فكعتم عنه كلكم فقمت أنا فقال لي رسول الله صلى الله عليه وآله: إلى أين تذهب، فقلت: أقوم إلى هذا الفاسق، فقال: إنه عمرو بن عبد ود، فقلت: يا رسول الله صلى الله عليه وآله إن كان هو عمرو بن - عبد ود فأنا علي بن أبي طالب، فأعاد علي عليه السلام الكلام، وأعدت عليه، فقال: إمض على اسم الله، فلما قربت منه قال: من الرجل؟ قلت: علي بن أبي طالب، قال: كفو كريم ارجع يا ابن أخي فقد كان لأبيك معي صحبة ومحادثة فأنا أكره قتلك، فقلت له: يا عمرو إنك قد عاهدت الله ألا يخيرك أحد ثلاث خصال إلا اخترت إحديهن فقال: اعرض علي، قلت: تشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله، و تقر بما جاء من عند الله، قال: هات غير هذه، قلت: ترجع من حيث جئت، قال: والله لا تحدث نساء قريش بهذا أني رجعت عنك، فقلت: فأنزل فأقاتلك قال: أما هذه فنعم، فنزل فاختلفت أنا وهو ضربتين فأصاب الحجفة وأصاب السيف رأسي وضربته ضربة فانكشف رجليه فقتله الله على يدي، ففيكم أحد فعل هذا [غيري]؟ قالوا: اللهم لا،
👈 شما را به خدا #سوگند می دهم آیا به جز من بین شما کسی هست آن زمان که عمرو بن عبدودّ به ميدان آمد و مبارز خواست، شما همه بيمناك بوديد. من بودم كه برخاستم. پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: "اى على كجا مى روى؟" گفتم: به عزم كشتن اين فاسق. فرمود: "اين عمرو بن عبدودّ است." گفتم: اى پيامبر خدا اگر او عمرو بن عبدودّ است من نيز على بن ابى طالب هستم." اين سخن را سه بار فرمودند ، من همين را پاسخ دادم. آنگاه پيامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: "به نام خدا برو"، چون رفتم و نزديك وى رسيدم ؛ گفت: كيستى؟. گفتم: على فرزند ابى طالب. گفت: همنبرد بزرگواری هستى. اى برادرزاده باز گرد. من با پدر تو يار و همدم بودم، خوش ندارم كه به دست من كشته شوى. گفتم: اى عمرو گويند تو عهد كرده اى كه هر كس سه حاجت به تو داشته باشد يكى را برآورى. گفت: بخواه. گفتم: نخستين آنكه ايمان بياورى كه خدا يكى است و محمد فرستاده اوست و آنچه از سوى خدا آورده باور داشته باشى، گفت: ديگرى ؛ گفتم: به سراى خويش بازگردى. گفت: اين هرگز نشود كه زنان قريش آوازه در اندازند كه من بيمناك شدم. گفتم: پياده شو تا با هم نبرد كنيم. گفت: اين را پذيرفتم. پياده شده و دو ضربت ميان ما رد و بدل شد، ضربت او سپر را شكافت و شمشير وى به سر من رسيد، من نيز با ضربتى پاهاى وى را بريدم و خدا وى را به دست من كشت. آيا در ميان شما كسى هست كه اين كار را كرده باشد؟
گفتند: به خدا #سوگند نه!
📚 الخصال الشيخ محمد بن علي بن الحسين الصدوق ص 553 - 560
http://l1l.ir/31cs
🔗 یادآوری: حدیث مناشده چیست؟
〰〰〰〰〰〰〰
#افضلیت
#خندق
©کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
✅ مناشده امیرالمومنین علیهالسلام در روز شوری به سال 23 و یا آغاز سال 24 از هجرت
~~~~💠🔅~~~~~
👈 نشدتكم بالله هل فيكم أحد جاء عمرو بن عبد ود ينادي هل من مبارز، فكعتم عنه كلكم فقمت أنا فقال لي رسول الله صلى الله عليه وآله: إلى أين تذهب، فقلت: أقوم إلى هذا الفاسق، فقال: إنه عمرو بن عبد ود، فقلت: يا رسول الله صلى الله عليه وآله إن كان هو عمرو بن - عبد ود فأنا علي بن أبي طالب، فأعاد علي عليه السلام الكلام، وأعدت عليه، فقال: إمض على اسم الله، فلما قربت منه قال: من الرجل؟ قلت: علي بن أبي طالب، قال: كفو كريم ارجع يا ابن أخي فقد كان لأبيك معي صحبة ومحادثة فأنا أكره قتلك، فقلت له: يا عمرو إنك قد عاهدت الله ألا يخيرك أحد ثلاث خصال إلا اخترت إحديهن فقال: اعرض علي، قلت: تشهد أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله، و تقر بما جاء من عند الله، قال: هات غير هذه، قلت: ترجع من حيث جئت، قال: والله لا تحدث نساء قريش بهذا أني رجعت عنك، فقلت: فأنزل فأقاتلك قال: أما هذه فنعم، فنزل فاختلفت أنا وهو ضربتين فأصاب الحجفة وأصاب السيف رأسي وضربته ضربة فانكشف رجليه فقتله الله على يدي، ففيكم أحد فعل هذا [غيري]؟ قالوا: اللهم لا،
👈 شما را به خدا #سوگند می دهم آیا به جز من بین شما کسی هست آن زمان که عمرو بن عبدودّ به ميدان آمد و مبارز خواست، شما همه بيمناك بوديد. من بودم كه برخاستم. پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: "اى على كجا مى روى؟" گفتم: به عزم كشتن اين فاسق. فرمود: "اين عمرو بن عبدودّ است." گفتم: اى پيامبر خدا اگر او عمرو بن عبدودّ است من نيز على بن ابى طالب هستم." اين سخن را سه بار فرمودند ، من همين را پاسخ دادم. آنگاه پيامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: "به نام خدا برو"، چون رفتم و نزديك وى رسيدم ؛ گفت: كيستى؟. گفتم: على فرزند ابى طالب. گفت: همنبرد بزرگواری هستى. اى برادرزاده باز گرد. من با پدر تو يار و همدم بودم، خوش ندارم كه به دست من كشته شوى. گفتم: اى عمرو گويند تو عهد كرده اى كه هر كس سه حاجت به تو داشته باشد يكى را برآورى. گفت: بخواه. گفتم: نخستين آنكه ايمان بياورى كه خدا يكى است و محمد فرستاده اوست و آنچه از سوى خدا آورده باور داشته باشى، گفت: ديگرى ؛ گفتم: به سراى خويش بازگردى. گفت: اين هرگز نشود كه زنان قريش آوازه در اندازند كه من بيمناك شدم. گفتم: پياده شو تا با هم نبرد كنيم. گفت: اين را پذيرفتم. پياده شده و دو ضربت ميان ما رد و بدل شد، ضربت او سپر را شكافت و شمشير وى به سر من رسيد، من نيز با ضربتى پاهاى وى را بريدم و خدا وى را به دست من كشت. آيا در ميان شما كسى هست كه اين كار را كرده باشد؟
گفتند: به خدا #سوگند نه!
📚 الخصال الشيخ محمد بن علي بن الحسين الصدوق ص 553 - 560
http://l1l.ir/31cs
🔗 یادآوری: حدیث مناشده چیست؟
〰〰〰〰〰〰〰
#افضلیت
#خندق
©کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
Telegram
attach 📎
#حرکت_حسینی [16]
#حکومت_علوی [47]
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرمودهاند؛
☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.
〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
_
پ.ن: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن تشکیلحکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
➖➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
#حکومت_علوی [47]
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرمودهاند؛
☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.
〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
_
پ.ن: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن تشکیلحکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
➖➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan