#از_برهان_بپرس (۱۸)
#نقد_وهابیت
#محمد_بن_عبدالوهاب را بیشتر بشناسیم!
〰〰〰〰〰〰▪️▪️
#ابن_تیمیه معروف
یعنی احمد بن عبد الحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه، تقی الدین ابن تیمیه، متوفای سال 728 هجری و کسی که کتاب معروفش "منهاج السنة" را در رد کتاب "کشف الحقّ" آیة الله علامۀ حلی اعلی الله مقامه الشریف، حسن بن یوسف بن علی بن مطهّر، نوشته است، پا به میدان مبارزه گذاشت.
او کسی است ،
در زمان خودش تمامی شیوخ اسلام و مفتیان مذاهب چهارگانه حتی مفتی حنبلی، تکفیرش کردند؛
فقط و فقط کسانی که شاگردش بودند؛ و آنهم بعضی از شاگردانش، مقداری از او دفاع میکردند.
تا این که شخصی پیدا شد به نام #محمد_بن_عبدالوهاب تمیمی نجدی؛
از بنی تمیم حجاز نه بنی تمیم عراق.
قبائل تمیم از بزرگترین قبائل عرب هستند. در حجاز زیادند؛ و تمامی نجد مهمش، بنی تمیم هستند.
در عراق بنی تمیم از موصل تا بصره پراکنده هستند. عمدۀ بنی تمیم در #عراق #شیعه هستند. تمیم #حجاز همه شان #سنی اند.
این شخص پیدا شد!
#محمد_بن_عبدالوهاب کیست؟
اسم کامل او <<محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی الحنبلی>> است.
در ابتدا کمی جغرافیای عربستان سعودی را بیان میداریم::
شبه جزیرۀ عرب چهار بخش دارد.
کشور عربستان سعودی سه بخش دارد.
یک بخش شبه جزیره دو یمن است.
تقسیم آن اینگونه است:
شبه جزیرۀ عربستان شامل دو قسمت شمالی و جنوبی است.
قسمت شمالی شامل کشور عربستان؛ قسمت جنوبی شامل دو یمن؛ خود یمن دو بخش دارد، یمن شمالی و یمن جنوبی. حجاز مقابل یمن است یعنی عربستان مقابل یمن است.
همانگونه که بیان شد خود این عربستان سه بخش است:
بخش یمامه، نجد و حجاز.
آن قسمتی که بر ساحل بحر احمر است حجاز است؛ و تا طائف ادامه می یابد؛ که مدینه، جده، مکه مکرمه، اینها همه جزء حجاز هستند؛ و مکه و مدینه و اینها عنواناً ساحل خوانده می شوند، چون بین آنها بیابان است.
یک بخش دیگر نجد است که قسمتهای مرتفع جزیره است؛ و از یک طرف وصل به عراق و کویت می شود و از طرف دیگر به شام وصل می شود. که بنی تمیم و عُنَیزه یعنی قبائل آل سعود همگیشان در این قسمت بودند.
قسمت دیگرش را یمامه می گویند. یَمامَه از قسمتی از سواحل خلیج فارس و دریای عمان شروع می شود؛ و از یک طرف به حجاز می رسد و از طرف دیگر به نجد ختم می شود.
"ربع خالی" در قسمت یمامه است.
"الربع الخالی" یعنی یک ربع از جزیره را که جای عبور نیست الربع الخالی میگویند. و هنوز در نقشه ها به این نام نامیده می شود.
این نقشه عربستان است.
بنی تمیم ، در نجد هستند. نجدی که از طائف شروع می شود و تا به مرز شام، کویت و عراق ختم می شود.
این #محمد_بن_عبدالوهاب بن سلیمان، نجدی بوده، و حنبلی زاده،
و در بصره یقیناً درس خوانده است.
در بعضی نوشته ها آورده اند که به #ایران آمده، چون دنبال #فلسفه میگشته، و در اصفهان فلسفه خوانده، و در آن نوشته های قدیمی ذکر شده است که نتیجتاً بی عقیده شد.
بی اعتقادی او بود که او را به این عقده کشاند و چنین افکاری پیدا کرد!!!
ولادتش در سال 1115هجری و وفاتش سال 1206 هجری است.
حدود 91 سال عمر کرده است.
در نجد عقیده اش را ظاهر کرد؛ و مردم او را مسخره کردند. رفت و همراه شد با محمد بن سعود.
محمد بن سعود در آن روز رئیس قبیلۀ <العَنزَة>بود.
در زبان عامه عراق، به آن قبیله<عُنَیْزه> میگویند.
متجاوز از 1000 سال قبیله عنیزه کارشان این بود که حاجی میکشتند؛ و داستانهای مفصل از هجوم قبیله عنیزه بر حاجیان مکه موجود بود.
شَمَّر و عنیزه ، دو قبیله بدوی هستند و
آل سعود از قبیلۀ عنزة یا عنیزه هستند.
《1》
#نقد_وهابیت
#محمد_بن_عبدالوهاب را بیشتر بشناسیم!
〰〰〰〰〰〰▪️▪️
#ابن_تیمیه معروف
یعنی احمد بن عبد الحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه، تقی الدین ابن تیمیه، متوفای سال 728 هجری و کسی که کتاب معروفش "منهاج السنة" را در رد کتاب "کشف الحقّ" آیة الله علامۀ حلی اعلی الله مقامه الشریف، حسن بن یوسف بن علی بن مطهّر، نوشته است، پا به میدان مبارزه گذاشت.
او کسی است ،
در زمان خودش تمامی شیوخ اسلام و مفتیان مذاهب چهارگانه حتی مفتی حنبلی، تکفیرش کردند؛
فقط و فقط کسانی که شاگردش بودند؛ و آنهم بعضی از شاگردانش، مقداری از او دفاع میکردند.
تا این که شخصی پیدا شد به نام #محمد_بن_عبدالوهاب تمیمی نجدی؛
از بنی تمیم حجاز نه بنی تمیم عراق.
قبائل تمیم از بزرگترین قبائل عرب هستند. در حجاز زیادند؛ و تمامی نجد مهمش، بنی تمیم هستند.
در عراق بنی تمیم از موصل تا بصره پراکنده هستند. عمدۀ بنی تمیم در #عراق #شیعه هستند. تمیم #حجاز همه شان #سنی اند.
این شخص پیدا شد!
#محمد_بن_عبدالوهاب کیست؟
اسم کامل او <<محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی الحنبلی>> است.
در ابتدا کمی جغرافیای عربستان سعودی را بیان میداریم::
شبه جزیرۀ عرب چهار بخش دارد.
کشور عربستان سعودی سه بخش دارد.
یک بخش شبه جزیره دو یمن است.
تقسیم آن اینگونه است:
شبه جزیرۀ عربستان شامل دو قسمت شمالی و جنوبی است.
قسمت شمالی شامل کشور عربستان؛ قسمت جنوبی شامل دو یمن؛ خود یمن دو بخش دارد، یمن شمالی و یمن جنوبی. حجاز مقابل یمن است یعنی عربستان مقابل یمن است.
همانگونه که بیان شد خود این عربستان سه بخش است:
بخش یمامه، نجد و حجاز.
آن قسمتی که بر ساحل بحر احمر است حجاز است؛ و تا طائف ادامه می یابد؛ که مدینه، جده، مکه مکرمه، اینها همه جزء حجاز هستند؛ و مکه و مدینه و اینها عنواناً ساحل خوانده می شوند، چون بین آنها بیابان است.
یک بخش دیگر نجد است که قسمتهای مرتفع جزیره است؛ و از یک طرف وصل به عراق و کویت می شود و از طرف دیگر به شام وصل می شود. که بنی تمیم و عُنَیزه یعنی قبائل آل سعود همگیشان در این قسمت بودند.
قسمت دیگرش را یمامه می گویند. یَمامَه از قسمتی از سواحل خلیج فارس و دریای عمان شروع می شود؛ و از یک طرف به حجاز می رسد و از طرف دیگر به نجد ختم می شود.
"ربع خالی" در قسمت یمامه است.
"الربع الخالی" یعنی یک ربع از جزیره را که جای عبور نیست الربع الخالی میگویند. و هنوز در نقشه ها به این نام نامیده می شود.
این نقشه عربستان است.
بنی تمیم ، در نجد هستند. نجدی که از طائف شروع می شود و تا به مرز شام، کویت و عراق ختم می شود.
این #محمد_بن_عبدالوهاب بن سلیمان، نجدی بوده، و حنبلی زاده،
و در بصره یقیناً درس خوانده است.
در بعضی نوشته ها آورده اند که به #ایران آمده، چون دنبال #فلسفه میگشته، و در اصفهان فلسفه خوانده، و در آن نوشته های قدیمی ذکر شده است که نتیجتاً بی عقیده شد.
بی اعتقادی او بود که او را به این عقده کشاند و چنین افکاری پیدا کرد!!!
ولادتش در سال 1115هجری و وفاتش سال 1206 هجری است.
حدود 91 سال عمر کرده است.
در نجد عقیده اش را ظاهر کرد؛ و مردم او را مسخره کردند. رفت و همراه شد با محمد بن سعود.
محمد بن سعود در آن روز رئیس قبیلۀ <العَنزَة>بود.
در زبان عامه عراق، به آن قبیله<عُنَیْزه> میگویند.
متجاوز از 1000 سال قبیله عنیزه کارشان این بود که حاجی میکشتند؛ و داستانهای مفصل از هجوم قبیله عنیزه بر حاجیان مکه موجود بود.
شَمَّر و عنیزه ، دو قبیله بدوی هستند و
آل سعود از قبیلۀ عنزة یا عنیزه هستند.
《1》
در زمان پادشاهی، رئیس قبائل عنیزه در عراق شخصی بود به نام ابن هذّال.
(موسوعة عشائر العراق ۱۴۰/۱ الدار العربیة للموسوعات)
موطن عنیزه نزدیک کربلا بود.
ابن هَذال مقامش آنجوری بود که هر وقت کاری در یکی از ادارات حکومتی داشت، مستقیماً میرفت پیش سفیر انگلستان . در روزنامه ها حمله مؤدبانه ای به او داشتند؛
ملک فیصل پادشاه وقت عراق، کوچک بود. لذا امیر عَبدُالاِله (ABDUL-ILAH) که دائی او و پسر عموی پدرش بود، منصب ولایت عهدی و وصایت داشت.
شکایت کرده بودند به ولیعهد عبدالإله که ایشان این گونه رفتار می کند
و میرود نزد سفیر بریتانیا و می گوید در فلان اداره کار دارم سفارش بکن.
ولیعهد او را خواست و گفت : چرا؟ گفت بالاخره حاکم عراق سفیر انگلستان است؛ چرا پیش شما بیایم؛ پیش حاکم میروم.
این هم مسلک این آقا بود. سنی بود ولی وهابی نبود؛ و با شیعیان رفیق بود.
ابن هذال، لقب عمومی شیخ عنزه یا عنیزه در عراق بود؛
جد این ابن هذال که او نیز ابن هذال نامیده میشد
رئیس قبائل عنیزۀ عراق بود.
که آل سعود به حساب قبیله ای برای او خاضع بودند،
با محمد بن سعود که رئیس فرع عنیزه در نجد بود ساخت.
در یکی از نزاعهای مهم ابن سعود با قبیله شمر و سایر قبائل رقیب، در سال 1205 هجری، ابن سعود شکست خورد،
و به ناچار دست نیاز به سوی ابن هذال دراز کرد،
عزیمت ابن عذاب برای کمک باعث شد که شمریها عقب نشینی کنند
اساس دعوت #محمد_بن_عبدالوهاب این بود که هر کس این کارها (زیارت قبور و ...) را بکند مشرک است. باید با او همانطوری که پیغمبر اکرم با مشرکین می جنگید بجنگیم.
خونش مباح است. زن و کسانش اسیر و اموالش غنیمت است.
همانگونه که بیان شد #محمد_بن_عبدالوهاب با محمد بن سعود که رئیس قبیله فرع عنیزه در نجد بود همراه شد.
به این شرط که اگر امارت ما تشکیل شد تا مادامی که این دولت هست، مناصب دینی در من و نسل من باشد، مناصب دنیوی در تو و نسلت باشد.
و لذا تا الآن در حجاز صاحب مناصب دینی مفتی و قاضی باید یکی از <<آل الشیخ>> باشد؛
یعنی اگر کسی در حجاز دیده باشد مینویسند فلان آل الشیخ؛ یعنی آل محمد بن عبدالوهاب که اصطلاح است.
کما این که می نویسند آل سعود؛ یعنی از نسل محمد بن سعود؛
پس آل شیخ ، یعنی از نسل #محمد_بن_عبدالوهاب است.
جالب آنکه اولین کسی که بر علیه عقاید #محمد_بن_عبدالوهاب ردیه نوشت برادرش بود:
📔"الصواعق الالهیة فی الرد علی الوهابیة" دار ذوالفقار.بیروت.1998
تألیف العالم العلامة الحبر البحر الفهامة الشیخ سلیمان بن عبدالوهاب النجدی که بارها تنظیم و چاپ شده است.
متوفای 1210 یعنی چهار سال
بعد از وفات برادرش میباشد؛
و این ردیه از برادر او معلوم میکند این حرفها و عقاید او چیزی نبود و تنها مخصوص حنابلۀ نجد در زمان محمد بن عبدالوهاب نوشته شده است.
این را چرا می گوئیم برای اینکه معلوم باشد که این حرفها یک چیزی نبود که خود حنابله قبول داشتند.
📜 اکنون فهرست ردیههای #معاصرین حنبلی او را معرفی میکنیم :::
1- محسن بن علی الاُشَیقِری الحنبلی
اُشَیقر اسم جایی در بادیه نجد است. کسانی که برای حج از طریق بیابان از نجف به مدینه و مکه می روند یکی از مناطق سر راهشان اُشیقر است.
متوفای سال 1187 هجری است که خیرالدین زرِکلی که خودش از سران سعودیهاست،
در تعریف او چنین می گوید:
" فقیهٌ حنبلیٌ نجدی کان موالیأ لخصوم دعوة محمد بن عبدالوهاب" = او هم فکر با دشمنان دعوت #محمد_بن_عبدالوهاب بود؛
البته خود زرکلی که وهابی مسلک است این تعبیر را می کند:
"و له تألیف فی الرد علیه" = و تألیفاتی دارد در رد بر او.
این هر دو یعنی اشیقری و زرکلی، حنبلی هستند.
2- بردارش سلیمان بن عبدالوهاب بن سلیمان بن عبدالوهاب که نام جدش را دارد؛
و قاعدتا باید برادر بزرگتر محمد باشد. چون عادتاً نام جد را روی پسر بزرگ می گذاشتند. و اولین حنبلی مخالف برادرش بود.(همان، 130/3)
3- محمد بن عبدالله بن محمد ابن فیروز التمیمی الاحسائی الحنبلی، متولد سال 1142 و متوفای سال 1216 است.
"فقیهٌ حنبلیٌ....و کَثُرت تلامیذه و مریدوه اَنتقَد دعوه محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان التمیمی الحنبلی فلما عَظُم اَمرها رَحَل الی البصره و تُوفّی فیها" = به کمک یاران پس پرده و ساخت و پاخت با محمد بن سعود، بر بادیۀ نجد مسلط شد به بصره فرار کرد و در آنجا مرد.
(همان 6/242 و معجم المؤلفین 458/3 موسسة الرسالة)
4- عبدالله بن داود الزبیری الحنبلی متوفای سال 1225.
" فقیه من اهل الزبیر اقام مدهٌ فی الأحساء" = فقیهی از اهلی زبیر که مدتی در احساء اقامت کرد؛
(الاعلام 85/4 دارالعلم للملایین)
و از کتابهای او"الصواعق و الرعود فی الرد علی ابن سعود" است.
👈👈 نتیجه اش این است که در خود حنابله این فکر پذیرفته نشد. اگر امروز می بینید که وضع این گونه است عوامل دیگری دارد.
〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان
@borrhan
(موسوعة عشائر العراق ۱۴۰/۱ الدار العربیة للموسوعات)
موطن عنیزه نزدیک کربلا بود.
ابن هَذال مقامش آنجوری بود که هر وقت کاری در یکی از ادارات حکومتی داشت، مستقیماً میرفت پیش سفیر انگلستان . در روزنامه ها حمله مؤدبانه ای به او داشتند؛
ملک فیصل پادشاه وقت عراق، کوچک بود. لذا امیر عَبدُالاِله (ABDUL-ILAH) که دائی او و پسر عموی پدرش بود، منصب ولایت عهدی و وصایت داشت.
شکایت کرده بودند به ولیعهد عبدالإله که ایشان این گونه رفتار می کند
و میرود نزد سفیر بریتانیا و می گوید در فلان اداره کار دارم سفارش بکن.
ولیعهد او را خواست و گفت : چرا؟ گفت بالاخره حاکم عراق سفیر انگلستان است؛ چرا پیش شما بیایم؛ پیش حاکم میروم.
این هم مسلک این آقا بود. سنی بود ولی وهابی نبود؛ و با شیعیان رفیق بود.
ابن هذال، لقب عمومی شیخ عنزه یا عنیزه در عراق بود؛
جد این ابن هذال که او نیز ابن هذال نامیده میشد
رئیس قبائل عنیزۀ عراق بود.
که آل سعود به حساب قبیله ای برای او خاضع بودند،
با محمد بن سعود که رئیس فرع عنیزه در نجد بود ساخت.
در یکی از نزاعهای مهم ابن سعود با قبیله شمر و سایر قبائل رقیب، در سال 1205 هجری، ابن سعود شکست خورد،
و به ناچار دست نیاز به سوی ابن هذال دراز کرد،
عزیمت ابن عذاب برای کمک باعث شد که شمریها عقب نشینی کنند
اساس دعوت #محمد_بن_عبدالوهاب این بود که هر کس این کارها (زیارت قبور و ...) را بکند مشرک است. باید با او همانطوری که پیغمبر اکرم با مشرکین می جنگید بجنگیم.
خونش مباح است. زن و کسانش اسیر و اموالش غنیمت است.
همانگونه که بیان شد #محمد_بن_عبدالوهاب با محمد بن سعود که رئیس قبیله فرع عنیزه در نجد بود همراه شد.
به این شرط که اگر امارت ما تشکیل شد تا مادامی که این دولت هست، مناصب دینی در من و نسل من باشد، مناصب دنیوی در تو و نسلت باشد.
و لذا تا الآن در حجاز صاحب مناصب دینی مفتی و قاضی باید یکی از <<آل الشیخ>> باشد؛
یعنی اگر کسی در حجاز دیده باشد مینویسند فلان آل الشیخ؛ یعنی آل محمد بن عبدالوهاب که اصطلاح است.
کما این که می نویسند آل سعود؛ یعنی از نسل محمد بن سعود؛
پس آل شیخ ، یعنی از نسل #محمد_بن_عبدالوهاب است.
جالب آنکه اولین کسی که بر علیه عقاید #محمد_بن_عبدالوهاب ردیه نوشت برادرش بود:
📔"الصواعق الالهیة فی الرد علی الوهابیة" دار ذوالفقار.بیروت.1998
تألیف العالم العلامة الحبر البحر الفهامة الشیخ سلیمان بن عبدالوهاب النجدی که بارها تنظیم و چاپ شده است.
متوفای 1210 یعنی چهار سال
بعد از وفات برادرش میباشد؛
و این ردیه از برادر او معلوم میکند این حرفها و عقاید او چیزی نبود و تنها مخصوص حنابلۀ نجد در زمان محمد بن عبدالوهاب نوشته شده است.
این را چرا می گوئیم برای اینکه معلوم باشد که این حرفها یک چیزی نبود که خود حنابله قبول داشتند.
📜 اکنون فهرست ردیههای #معاصرین حنبلی او را معرفی میکنیم :::
1- محسن بن علی الاُشَیقِری الحنبلی
اُشَیقر اسم جایی در بادیه نجد است. کسانی که برای حج از طریق بیابان از نجف به مدینه و مکه می روند یکی از مناطق سر راهشان اُشیقر است.
متوفای سال 1187 هجری است که خیرالدین زرِکلی که خودش از سران سعودیهاست،
در تعریف او چنین می گوید:
" فقیهٌ حنبلیٌ نجدی کان موالیأ لخصوم دعوة محمد بن عبدالوهاب" = او هم فکر با دشمنان دعوت #محمد_بن_عبدالوهاب بود؛
البته خود زرکلی که وهابی مسلک است این تعبیر را می کند:
"و له تألیف فی الرد علیه" = و تألیفاتی دارد در رد بر او.
این هر دو یعنی اشیقری و زرکلی، حنبلی هستند.
2- بردارش سلیمان بن عبدالوهاب بن سلیمان بن عبدالوهاب که نام جدش را دارد؛
و قاعدتا باید برادر بزرگتر محمد باشد. چون عادتاً نام جد را روی پسر بزرگ می گذاشتند. و اولین حنبلی مخالف برادرش بود.(همان، 130/3)
3- محمد بن عبدالله بن محمد ابن فیروز التمیمی الاحسائی الحنبلی، متولد سال 1142 و متوفای سال 1216 است.
"فقیهٌ حنبلیٌ....و کَثُرت تلامیذه و مریدوه اَنتقَد دعوه محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان التمیمی الحنبلی فلما عَظُم اَمرها رَحَل الی البصره و تُوفّی فیها" = به کمک یاران پس پرده و ساخت و پاخت با محمد بن سعود، بر بادیۀ نجد مسلط شد به بصره فرار کرد و در آنجا مرد.
(همان 6/242 و معجم المؤلفین 458/3 موسسة الرسالة)
4- عبدالله بن داود الزبیری الحنبلی متوفای سال 1225.
" فقیه من اهل الزبیر اقام مدهٌ فی الأحساء" = فقیهی از اهلی زبیر که مدتی در احساء اقامت کرد؛
(الاعلام 85/4 دارالعلم للملایین)
و از کتابهای او"الصواعق و الرعود فی الرد علی ابن سعود" است.
👈👈 نتیجه اش این است که در خود حنابله این فکر پذیرفته نشد. اگر امروز می بینید که وضع این گونه است عوامل دیگری دارد.
〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان
@borrhan
اولین ردیه نویس بر عقائد #محمد_بن_عبدالوهاب برادرش سلیمان بود:
👈پیامبرخدا و دانشمندان دینی، ویژگیهای گروه #رستگاران را بیان کردهاند و در تو #هیچ_یک از آن خصوصیات به چشم نمیخورد!
@borrhan
👈پیامبرخدا و دانشمندان دینی، ویژگیهای گروه #رستگاران را بیان کردهاند و در تو #هیچ_یک از آن خصوصیات به چشم نمیخورد!
@borrhan
اعتراف جالب یکی از علمای اهل تسنن : علمای بیشماری از شرق و غرب عالم بر #محمد_بن_عبدالوهاب ردیه نوشتهاند!
@borrhan
@borrhan
Forwarded from [ کانال برهان ]
فحش_های_علمای_اهل_سنت_به_محمد_بن.rar
11.7 MB
#نقد_وهابیت
🔰 تصاویر #اسکن شده کتب اهل سنت
♦️فحاشی علمای اهل سنت به #محمد_بن_عبدالوهاب مؤسس فرقه ضاله وهابیت
🆔 @borrhan
🔰 تصاویر #اسکن شده کتب اهل سنت
♦️فحاشی علمای اهل سنت به #محمد_بن_عبدالوهاب مؤسس فرقه ضاله وهابیت
🆔 @borrhan
Forwarded from [ کانال برهان ]
با توجه به اینکه هنوز برخی از بزرگواران دسترسی به نت ندارند، برای عقب نماندن دوستان ما از پیگیری مطالب،
امروز پست دیگری در کانال قرار نخواهد گرفت؛
پیشنهاد میکنیم دوستان و محققین علاقمند ، در این مجال، مروری بر سلسله مطالب ناب #از_برهان_بپرس داشته باشند!
در این سلسله دروس ، تا کنون ، به این موارد پرداختهایم::
-فرق نبی با رسول
-معنای پیامبر اولوالعزم
-امام در شیعه به چه معناست؟
-جایگاه امامت در قرآن
-معنای امت و مختصری بر معنای امام امت
-جایگاه امامت نزد مخالفین
-ورود به مبحث شفاعت و نگاهی به باور وهابیت در این خصوص و آشنایی اجمالی با ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب
@borrhan
امروز پست دیگری در کانال قرار نخواهد گرفت؛
پیشنهاد میکنیم دوستان و محققین علاقمند ، در این مجال، مروری بر سلسله مطالب ناب #از_برهان_بپرس داشته باشند!
در این سلسله دروس ، تا کنون ، به این موارد پرداختهایم::
-فرق نبی با رسول
-معنای پیامبر اولوالعزم
-امام در شیعه به چه معناست؟
-جایگاه امامت در قرآن
-معنای امت و مختصری بر معنای امام امت
-جایگاه امامت نزد مخالفین
-ورود به مبحث شفاعت و نگاهی به باور وهابیت در این خصوص و آشنایی اجمالی با ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب
@borrhan
#درس_های_توحید
✅ معارف ناب توحیدی مکتب اهل بیت علیهم السلام در کلام امام باقر علیه السلام
〰〰〰〰〰▫️🔸▫️〰
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنْ رَبِّکَ مَتَی کَانَ فَقَالَ وَیْلَکَ إِنَّمَا یُقَالُ لِشَیْ ءٍ لَمْ یَکُنْ مَتَی کَانَ إِنَّ رَبِّی تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَانَ وَ لَمْ یَزَلْ حَیّاً بِلَا کَیْفٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کَانَ وَ لَا کَانَ لِکَوْنِهِ کَوْنُ کَیْفٍ وَ لَا کَانَ لَهُ أَیْنٌ وَ لَا کَانَ فِی شَیْ ءٍ وَ لَا کَانَ عَلَی شَیْ ءٍ وَ لَا ابْتَدَعَ لِمَکَانِهِ مَکَاناً وَ لَا قَوِیَ بَعْدَ مَا کَوَّنَ الْأَشْیَاءَ وَ لَا کَانَ ضَعِیفاً قَبْلَ أَنْ یُکَوِّنَ شَیْئاً وَ لَا کَانَ مُسْتَوْحِشاً قَبْلَ أَنْ یَبْتَدِعَ شَیْئاً وَ لَا یُشْبِهُ شَیْئاً مَذْکُوراً وَ لَا کَانَ خِلْواً مِنْ الْمُلْکِ قَبْلَ إِنْشَائِهِ وَ لَا یَکُونُ مِنْهُ خِلْواً بَعْدَ ذَهَابِهِ لَمْ یَزَلْ حَیّاً بِلَا حَیَاهٍ وَ مَلِکاً قَادِراً قَبْلَ أَنْ یُنْشِئَ شَیْئاً وَ مَلِکاً جَبَّاراً بَعْدَ إِنْشَائِهِ لِلْکَوْنِ فَلَیْسَ لِکَوْنِهِ کَیْفٌ وَ لَا لَهُ أَیْنٌ وَ لَا لَهُ حَدٌّ وَ لَا یُعْرَفُ بِشَیْ ءٍ یُشْبِهُهُ وَ لَا یَهْرَمُ لِطُولِ الْبَقَاءِ وَ لَا یَصْعَقُ لِشَیْ ءٍ بَلْ لِخَوْفِهِ تَصْعَقُ الْأَشْیَاءُ کُلُّهَا کَانَ حَیّاً بِلَا حَیَاهٍ حَادِثَهٍ وَ لَا کَوْنٍ مَوْصُوفٍ وَ لَا کَیْفٍ مَحْدُودٍ وَ لَا أَیْنٍ مَوْقُوفٍ عَلَیْهِ وَ لَا مَکَانٍ جَاوَرَ شَیْئاً بَلْ حَیٌّ یُعْرَفُ وَ مَلِکٌ لَمْ یَزَلْ لَهُ الْقُدْرَهُ وَ الْمُلْکُ أَنْشَأَ مَا شَاءَ حِینَ شَاءَ بِمَشِیئَتِهِ لَا یُحَدُّ وَ لَا یُبَعَّضُ وَ لَا یَفْنَی کَانَ أَوَّلًا بِلَا کَیْفٍ وَ یَکُونُ آخِراً بِلَا أَیْنٍ وَ کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ وَیْلَکَ أَیُّهَا السَّائِلُ إِنَّ رَبِّی لَا تَغْشَاهُ الْأَوْهَامُ وَ لَا تَنْزِلُ بِهِ الشُّبُهَاتُ وَ لَا یَحَارُ وَ لَا یُجَاوِزُهُ شَیْ ءٌ وَ لَا تَنْزِلُ بِهِ الْأَحْدَاثُ وَ لَا یُسْأَلُ عَنْ شَیْ ءٍ وَ لَا یَنْدَمُ عَلَی شَیْ ءٍ وَ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری.
☑️ مردی حضور امام باقر (علیهالسلام) آمد و گفت: به من خبر ده که پروردگارت از کی بوده است؟
فرمود: وای بر تو، نسبت به چیزی که نبوده گویند از کی بود شده، به راستی پروردگارم- تبارک و تعالی- بوده است و همیشه بوده است زنده و بی چگونگی، برای او بود شد، نیست و بودن او را چطور بودن نباشد
مکانی ندارد، در چیزی قرار ندارد و بر چیزی هم نیست، برای موقعیت خود جایی پدیدار نکرده و پس از بوجود آوردن همه چیز نیروی جدیدی نیافته و پیش از آفرینش آنها ناتوان نبوده و پیش از پدیدار کردن مخلوق هراسی نداشته، به چیزی که توان نامش برد مانند نیست، پیش از آنکه دست به آفرینش زند از مُلک و سلطنت تهیدست نبوده
و پس از رفتن همه چیز هم تهیدست نباشد، همیشه بی پیوست زندگی به او به ذات خود زنده است و مَلک است و توانا است پیش از آنکه چیزی پدید آرد و مَلک جباری است پس از پدید آوردن جهان هستی، بودنش را چگونگی و رنگی نیست، جای ندارد و مرزی ندارد، بوسیله شباهت به چیزی شناخته نشود.
هر چه بماند پیر نگردد، از چیزی نعره ترس نزند بلکه از ترسش همه چیز نعره کشد، زنده است نه به زندگی پدیداری و نه به بود قابل وصفی و نه کیفیت قابل تعریفی و نه بر جای حیز بخشی و نه مکانی که همسایه پذیرد، بلکه زنده ای است سرشناس و مَلکی است
که توانائی و سلطنتش همیشه بر جا است، آنچه به محض آنکه خواست به مشیت خود آفرید نه محدود است و نه تبعیض شود و نه نیست گردد، سر آغاز هستی است بی چگونگی و انجام آن است بی جایگزینی،
همه چیز نابود است جز نمایش او، از آن او است آفرینش و فرمان، مبارک باد خدا پروردگار جهانیان.
وای بر تو ای سئوال کننده، به راستی پروردگارم دستخوش اوهام نگردد و شبهه ای در پیرامونش نچرخد و سرگردانی ندارد و چیزی به حریم ذاتش نگذرد و پیشامدی برایش رخ ندهد، مسئول چیزی نگردد،
بر چیزی پشیمانی نکشد، چرتش نبرد و خواب ندارد، از آن او است هر چه در آسمانها و زمین و میان آنها است و آنچه زیر خاک است.
📕اسم الکتاب : الكافي- ط الاسلامية المؤلف : الشيخ الكليني الجزء : 1 صفحة : 88-89
اسكن كتاب:
https://b2n.ir/91368
http://ar.lib.eshia.ir/11005/1/88
http://ar.lib.eshia.ir/11005/1/89
〰〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان
@borrhan
✅ معارف ناب توحیدی مکتب اهل بیت علیهم السلام در کلام امام باقر علیه السلام
〰〰〰〰〰▫️🔸▫️〰
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنْ رَبِّکَ مَتَی کَانَ فَقَالَ وَیْلَکَ إِنَّمَا یُقَالُ لِشَیْ ءٍ لَمْ یَکُنْ مَتَی کَانَ إِنَّ رَبِّی تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَانَ وَ لَمْ یَزَلْ حَیّاً بِلَا کَیْفٍ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کَانَ وَ لَا کَانَ لِکَوْنِهِ کَوْنُ کَیْفٍ وَ لَا کَانَ لَهُ أَیْنٌ وَ لَا کَانَ فِی شَیْ ءٍ وَ لَا کَانَ عَلَی شَیْ ءٍ وَ لَا ابْتَدَعَ لِمَکَانِهِ مَکَاناً وَ لَا قَوِیَ بَعْدَ مَا کَوَّنَ الْأَشْیَاءَ وَ لَا کَانَ ضَعِیفاً قَبْلَ أَنْ یُکَوِّنَ شَیْئاً وَ لَا کَانَ مُسْتَوْحِشاً قَبْلَ أَنْ یَبْتَدِعَ شَیْئاً وَ لَا یُشْبِهُ شَیْئاً مَذْکُوراً وَ لَا کَانَ خِلْواً مِنْ الْمُلْکِ قَبْلَ إِنْشَائِهِ وَ لَا یَکُونُ مِنْهُ خِلْواً بَعْدَ ذَهَابِهِ لَمْ یَزَلْ حَیّاً بِلَا حَیَاهٍ وَ مَلِکاً قَادِراً قَبْلَ أَنْ یُنْشِئَ شَیْئاً وَ مَلِکاً جَبَّاراً بَعْدَ إِنْشَائِهِ لِلْکَوْنِ فَلَیْسَ لِکَوْنِهِ کَیْفٌ وَ لَا لَهُ أَیْنٌ وَ لَا لَهُ حَدٌّ وَ لَا یُعْرَفُ بِشَیْ ءٍ یُشْبِهُهُ وَ لَا یَهْرَمُ لِطُولِ الْبَقَاءِ وَ لَا یَصْعَقُ لِشَیْ ءٍ بَلْ لِخَوْفِهِ تَصْعَقُ الْأَشْیَاءُ کُلُّهَا کَانَ حَیّاً بِلَا حَیَاهٍ حَادِثَهٍ وَ لَا کَوْنٍ مَوْصُوفٍ وَ لَا کَیْفٍ مَحْدُودٍ وَ لَا أَیْنٍ مَوْقُوفٍ عَلَیْهِ وَ لَا مَکَانٍ جَاوَرَ شَیْئاً بَلْ حَیٌّ یُعْرَفُ وَ مَلِکٌ لَمْ یَزَلْ لَهُ الْقُدْرَهُ وَ الْمُلْکُ أَنْشَأَ مَا شَاءَ حِینَ شَاءَ بِمَشِیئَتِهِ لَا یُحَدُّ وَ لَا یُبَعَّضُ وَ لَا یَفْنَی کَانَ أَوَّلًا بِلَا کَیْفٍ وَ یَکُونُ آخِراً بِلَا أَیْنٍ وَ کُلُّ شَیْ ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ وَیْلَکَ أَیُّهَا السَّائِلُ إِنَّ رَبِّی لَا تَغْشَاهُ الْأَوْهَامُ وَ لَا تَنْزِلُ بِهِ الشُّبُهَاتُ وَ لَا یَحَارُ وَ لَا یُجَاوِزُهُ شَیْ ءٌ وَ لَا تَنْزِلُ بِهِ الْأَحْدَاثُ وَ لَا یُسْأَلُ عَنْ شَیْ ءٍ وَ لَا یَنْدَمُ عَلَی شَیْ ءٍ وَ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری.
☑️ مردی حضور امام باقر (علیهالسلام) آمد و گفت: به من خبر ده که پروردگارت از کی بوده است؟
فرمود: وای بر تو، نسبت به چیزی که نبوده گویند از کی بود شده، به راستی پروردگارم- تبارک و تعالی- بوده است و همیشه بوده است زنده و بی چگونگی، برای او بود شد، نیست و بودن او را چطور بودن نباشد
مکانی ندارد، در چیزی قرار ندارد و بر چیزی هم نیست، برای موقعیت خود جایی پدیدار نکرده و پس از بوجود آوردن همه چیز نیروی جدیدی نیافته و پیش از آفرینش آنها ناتوان نبوده و پیش از پدیدار کردن مخلوق هراسی نداشته، به چیزی که توان نامش برد مانند نیست، پیش از آنکه دست به آفرینش زند از مُلک و سلطنت تهیدست نبوده
و پس از رفتن همه چیز هم تهیدست نباشد، همیشه بی پیوست زندگی به او به ذات خود زنده است و مَلک است و توانا است پیش از آنکه چیزی پدید آرد و مَلک جباری است پس از پدید آوردن جهان هستی، بودنش را چگونگی و رنگی نیست، جای ندارد و مرزی ندارد، بوسیله شباهت به چیزی شناخته نشود.
هر چه بماند پیر نگردد، از چیزی نعره ترس نزند بلکه از ترسش همه چیز نعره کشد، زنده است نه به زندگی پدیداری و نه به بود قابل وصفی و نه کیفیت قابل تعریفی و نه بر جای حیز بخشی و نه مکانی که همسایه پذیرد، بلکه زنده ای است سرشناس و مَلکی است
که توانائی و سلطنتش همیشه بر جا است، آنچه به محض آنکه خواست به مشیت خود آفرید نه محدود است و نه تبعیض شود و نه نیست گردد، سر آغاز هستی است بی چگونگی و انجام آن است بی جایگزینی،
همه چیز نابود است جز نمایش او، از آن او است آفرینش و فرمان، مبارک باد خدا پروردگار جهانیان.
وای بر تو ای سئوال کننده، به راستی پروردگارم دستخوش اوهام نگردد و شبهه ای در پیرامونش نچرخد و سرگردانی ندارد و چیزی به حریم ذاتش نگذرد و پیشامدی برایش رخ ندهد، مسئول چیزی نگردد،
بر چیزی پشیمانی نکشد، چرتش نبرد و خواب ندارد، از آن او است هر چه در آسمانها و زمین و میان آنها است و آنچه زیر خاک است.
📕اسم الکتاب : الكافي- ط الاسلامية المؤلف : الشيخ الكليني الجزء : 1 صفحة : 88-89
اسكن كتاب:
https://b2n.ir/91368
http://ar.lib.eshia.ir/11005/1/88
http://ar.lib.eshia.ir/11005/1/89
〰〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان
@borrhan
#نقد_وهابیت
❗️❕ملاک توحید و شرک نزد وهابیان حب و بغض #ابن_تیمیه است!!!
محمد حامد فقی و دیگران از علمای مصر(پیرو ابن تیمیه) میگفتند:
راهی نیست برای تشخیص و جدایی بین اهل توحید و اهلسنت الّا محبت ابن تیمیه ، هر کس که بغض او را داشته باشد ما او را از اهل توحید و اهلسنت نمیدانیم و هر کس محبت او را داشته باشد او را از اهل توحید واهلسنت میدانیم.
http://yon.ir/8F1M9
🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما
@borrhan
❗️❕ملاک توحید و شرک نزد وهابیان حب و بغض #ابن_تیمیه است!!!
محمد حامد فقی و دیگران از علمای مصر(پیرو ابن تیمیه) میگفتند:
راهی نیست برای تشخیص و جدایی بین اهل توحید و اهلسنت الّا محبت ابن تیمیه ، هر کس که بغض او را داشته باشد ما او را از اهل توحید و اهلسنت نمیدانیم و هر کس محبت او را داشته باشد او را از اهل توحید واهلسنت میدانیم.
http://yon.ir/8F1M9
🅾 قـــــــــــــــضاوت باشـــــــــــــــــما
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#قرآن_و_اهل_بیت
🔰 بر ابوحنیفه های زمان لعنت!
💡در این روایت خوب تأمل کنید!
〰〰〰〰〰🌟📜🌟
👤عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَي بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرّحْمَنِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَي(علیه السلام) قَالَ:
قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللّهُ إِنّا نَجْتَمِعُ فَنَتَذَاكَرُ مَا عِنْدَنَا فَلَا يَرِدُ عَلَيْنَا شَيْ ءٌ إِلّا وَ عِنْدَنَا فِيهِ شَيْ ءٌ مُسَطّرٌ وَ ذَلِكَ مِمّا أَنْعَمَ اللّهُ بِهِ عَلَيْنَا بِكُمْ ثُمّ يَرِدُ عَلَيْنَا الشّيْ ءُ الصّغِيرُ لَيْسَ عِنْدَنَا فِيهِ شَيْ ءٌ فَيَنْظُرُ بَعْضُنَا إِلَي بَعْضٍ وَ عِنْدَنَا مَا يُشْبِهُهُ فَنَقِيسُ عَلَي أَحْسَنِهِ فَقَالَ وَ مَا لَكُمْ وَ لِلْقِيَاسِ إِنّمَا هَلَكَ مَنْ هَلَكَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِالْقِيَاسِ ثُمّ قَالَ إِذَا جَاءَكُمْ مَا تَعْلَمُونَ فَقُولُوا بِهِ وَ إِنْ جَاءَكُمْ مَا لَا تَعْلَمُونَ فَهَا وَ أَهْوَي بِيَدِهِ إِلَي فِيهِ👈🏼 ثُمّ قَالَ لَعَنَ اللّهُ أَبَا حَنِيفَةَ كَانَ يَقُولُ قَالَ عَلِيّ وَ قُلْتُ أَنَا وَ قَالَتِ الصّحَابَةُ وَ قُلْتُ ثُمّ قَالَ أَ كُنْتَ تَجْلِسُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَا وَ لَكِنْ هَذَا كَلَامُهُ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللّهُ أَتَي رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه و آله وسلم) النّاسَ بِمَا يَكْتَفُونَ بِهِ فِي عَهْدِهِ قَالَ نَعَمْ وَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَقُلْتُ فَضَاعَ مِنْ ذَلِكَ شَيْ ءٌ فَقَالَ لَا هُوَ عِنْدَ أَهْلِهِ
سماعه گوید: به امام هفتم علیهالسلام عرض کردم:
اصلحک الله ما انجمن میکنیم و وارد مذاکره میشویم، هر مطلبی که پیش آید، راجع به آن نوشته ای داریم، این هم از برکت وجود شماست که خدا به ما لطف کرده است،
👈🏻 گاهی مطلب کوچکی پیش می آید که حکمش را حاضر نداریم و به یکدیگر نگاه می کنیم و چون نظیر آن موضوع را داریم آن را به بهترین نظیرش #قیاس میکنیم.
🌀فرمود: شما را با قیاس چه کار؟ همانا پیشینیان شما که هلاک شدند به واسطه قیاس هلاک شدند، سپس فرمود:
چون مطلبی برای شما پیش آمد که حکمش را می دانید بگوئید و چون آن چه را نمی دانید پیش آمد، این ،
با دست به لب های خویش اشاره فرمود، (یعنی سکوت کنید یا حکمش را از دهان من جوئید)
پس فرمود: خدا #ابوحنیفه را لعنت کند که می گفت علی چنان گفت و من چنین گویم، اصحاب چنان گفتند و من چنین گویم،
پس فرمود: در مجلسش بوده ای؟ گفتم: نه ولی این سخن اوست.
پس گفتم اصلحک الله آیا پیغمبر احتیاجات مردم زمان خویش را کامل آورد؟ فرمود: بلی و آن چه را هم تا قیامت محتاجند، گفتم: آیا چیزی هم از دست رفت؟ گفت نه، نزد اهلش محفوظ است.
📗📔 نام کتاب: اصول الکافی _کتاب فضل العلم _صفحه: 45
*اسکن کیفیت اصلی:
https://bit.ly/2FzbJRP
〰〰〰〰〰〰〰
+ روایت مرتبط در نهی #قیاس
https://t.me/borrhan/34507
🔚کانال برهان
@borrhan
🔰 بر ابوحنیفه های زمان لعنت!
💡در این روایت خوب تأمل کنید!
〰〰〰〰〰🌟📜🌟
👤عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ عِيسَي بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرّحْمَنِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَي(علیه السلام) قَالَ:
قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللّهُ إِنّا نَجْتَمِعُ فَنَتَذَاكَرُ مَا عِنْدَنَا فَلَا يَرِدُ عَلَيْنَا شَيْ ءٌ إِلّا وَ عِنْدَنَا فِيهِ شَيْ ءٌ مُسَطّرٌ وَ ذَلِكَ مِمّا أَنْعَمَ اللّهُ بِهِ عَلَيْنَا بِكُمْ ثُمّ يَرِدُ عَلَيْنَا الشّيْ ءُ الصّغِيرُ لَيْسَ عِنْدَنَا فِيهِ شَيْ ءٌ فَيَنْظُرُ بَعْضُنَا إِلَي بَعْضٍ وَ عِنْدَنَا مَا يُشْبِهُهُ فَنَقِيسُ عَلَي أَحْسَنِهِ فَقَالَ وَ مَا لَكُمْ وَ لِلْقِيَاسِ إِنّمَا هَلَكَ مَنْ هَلَكَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِالْقِيَاسِ ثُمّ قَالَ إِذَا جَاءَكُمْ مَا تَعْلَمُونَ فَقُولُوا بِهِ وَ إِنْ جَاءَكُمْ مَا لَا تَعْلَمُونَ فَهَا وَ أَهْوَي بِيَدِهِ إِلَي فِيهِ👈🏼 ثُمّ قَالَ لَعَنَ اللّهُ أَبَا حَنِيفَةَ كَانَ يَقُولُ قَالَ عَلِيّ وَ قُلْتُ أَنَا وَ قَالَتِ الصّحَابَةُ وَ قُلْتُ ثُمّ قَالَ أَ كُنْتَ تَجْلِسُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَا وَ لَكِنْ هَذَا كَلَامُهُ فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللّهُ أَتَي رَسُولُ اللّهِ(صلی الله علیه و آله وسلم) النّاسَ بِمَا يَكْتَفُونَ بِهِ فِي عَهْدِهِ قَالَ نَعَمْ وَ مَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَقُلْتُ فَضَاعَ مِنْ ذَلِكَ شَيْ ءٌ فَقَالَ لَا هُوَ عِنْدَ أَهْلِهِ
سماعه گوید: به امام هفتم علیهالسلام عرض کردم:
اصلحک الله ما انجمن میکنیم و وارد مذاکره میشویم، هر مطلبی که پیش آید، راجع به آن نوشته ای داریم، این هم از برکت وجود شماست که خدا به ما لطف کرده است،
👈🏻 گاهی مطلب کوچکی پیش می آید که حکمش را حاضر نداریم و به یکدیگر نگاه می کنیم و چون نظیر آن موضوع را داریم آن را به بهترین نظیرش #قیاس میکنیم.
🌀فرمود: شما را با قیاس چه کار؟ همانا پیشینیان شما که هلاک شدند به واسطه قیاس هلاک شدند، سپس فرمود:
چون مطلبی برای شما پیش آمد که حکمش را می دانید بگوئید و چون آن چه را نمی دانید پیش آمد، این ،
با دست به لب های خویش اشاره فرمود، (یعنی سکوت کنید یا حکمش را از دهان من جوئید)
پس فرمود: خدا #ابوحنیفه را لعنت کند که می گفت علی چنان گفت و من چنین گویم، اصحاب چنان گفتند و من چنین گویم،
پس فرمود: در مجلسش بوده ای؟ گفتم: نه ولی این سخن اوست.
پس گفتم اصلحک الله آیا پیغمبر احتیاجات مردم زمان خویش را کامل آورد؟ فرمود: بلی و آن چه را هم تا قیامت محتاجند، گفتم: آیا چیزی هم از دست رفت؟ گفت نه، نزد اهلش محفوظ است.
📗📔 نام کتاب: اصول الکافی _کتاب فضل العلم _صفحه: 45
*اسکن کیفیت اصلی:
https://bit.ly/2FzbJRP
〰〰〰〰〰〰〰
+ روایت مرتبط در نهی #قیاس
https://t.me/borrhan/34507
🔚کانال برهان
@borrhan
Telegram
attach 📎
#نقد_مسیحیت
جرومی (کشیش مشهور و بزرگ مسیحی✝):
زنی که پس از مرگ شوهرش مجدداً ازدواج کند مانند سگ است و مستحق اعدام است!!!
👤 شفرد کیچین (از اساتید مشهور و پژوهشگر دانشگاه کمبریج) مینویسد:
Jerome execrated a woman who married again after the death of her husband, calling her "a dog returning to its vomit and a washed sow returning to its wallowing-place."
📔Kitchin, Shepherd Braithwaite, A History of Divorce, P 21.
جرومی (کشیش مشهور و بزرگ مسیحی) زنی را که مجدداً پس از مرگ شوهرش ازدواج کرد اعدام کرد در حالی که او را سگ می خواند.
ناظر به این آیهء انجیل که: «لکن معنی مَثَل حقیقی بر ایشان راست آمد که، سگ به قی خود رجوع کرده است؛ و خَنزیرِ شسته شده، به غلطیدن در گِل»
[آیه ی 22 از فصل دوم رساله ی دوم پطروس]
@borrhan
جرومی (کشیش مشهور و بزرگ مسیحی✝):
زنی که پس از مرگ شوهرش مجدداً ازدواج کند مانند سگ است و مستحق اعدام است!!!
👤 شفرد کیچین (از اساتید مشهور و پژوهشگر دانشگاه کمبریج) مینویسد:
Jerome execrated a woman who married again after the death of her husband, calling her "a dog returning to its vomit and a washed sow returning to its wallowing-place."
📔Kitchin, Shepherd Braithwaite, A History of Divorce, P 21.
جرومی (کشیش مشهور و بزرگ مسیحی) زنی را که مجدداً پس از مرگ شوهرش ازدواج کرد اعدام کرد در حالی که او را سگ می خواند.
ناظر به این آیهء انجیل که: «لکن معنی مَثَل حقیقی بر ایشان راست آمد که، سگ به قی خود رجوع کرده است؛ و خَنزیرِ شسته شده، به غلطیدن در گِل»
[آیه ی 22 از فصل دوم رساله ی دوم پطروس]
@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی
⁉️چرا از احمد بصری و اتباعش #باید بیزاری بجوییم؟؟
〰〰〰〰💠▪️▪️
✅ امام رضا(علیهالسلام)
احمد بصری را کافر میدانند و میفرمایند کسی حق ندارد با وی همنشین شود و باید از چنین افرادی بیزاری جست.
دقت کنید:::
⚠️ یکی دیگر از کفریات احمد بصری اعتقاد به #تناسخ (حلول روح در اجساد مختلف) می باشد.
همانگونه که پیشتر بیان کردیم ، احمد بصری مدعی شده است که شتر حضرت صالح و حضرت خضر بوده و همچنین به جای حضرت عیسی(علیهالسلام) به صلیب کشیده شد و از دنیا رفته و دوباره در جسد دیگری به دنیا برگشته است!!
👳🏿♀️احمد در راستای همین اعتقاد کفر آمیز خویش در جواب یکی از اتباعش صراحتا اعتراف به عقیده به تناسخ را اینگونه بیان کرده است:
❌ سوال/96: ...در مورد شبيه حضرت عيسي مهدي اول از اوصياء که به دار آويخته شد در کتاب متشابهات جزء چهارم آمده است از آنچه معلوم است که وجود مهدي اول در آن زمان بصورت نور بوده يا در حقيقت بود،آيا مهدي اول با جسد خود پايين آمده يا بصورت روحي در جسد معيني بود؟ و آيا مهدي اول اکنون در همان جسدي که به دار آويخته شد زندگي ميکند؟ و اگر در جسدي ديگر حلول کرد آيا ممکن است که يک روح در چند جسد وارد شود...
جواب :... نطفه متعلق به نفس تغيير نمي کند اما ممکن است که در چند صورت در اين عالم جسماني تشکيل شود...ممکن است که انسان قبل از ورود به اين عالم جسماني و ورود به امتحان آن در جسد هاي حلول کند(يعني قبل از اينکه تولد شود) و هم چنين پس از انجام امتحان .
📕جواب هاي روشن احمد الحسن ج2 ص85
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
👈اکنون قصد داریم این اعتقاد را با کلام ائمه تطبیق دهیم تا بر همگان ثابت کنیم که اعتقادات احمد بصری نه تنها موافق کلام ائمه علیهمالسلام نیست بلکه دقیقا در جبهه مخالف ائمه قرار دارد.
✅ ما اعتقاد احمد و اتباع نادانش را با کلام امام رضا(علیهالسلام) تطبیق دادیم و چنین نتیجه گرفتیم:
امام صراحتا اعتقاد به تناسخ را کفر و کسی که چنين عقيده ای داشته باشد را کافر و بدتر از غلات و یهودی معرفی میفرمایند و دستور میدهند که با آنان دوستی و رفاقت نکنيد و از آنان بيزاری جوئيد چون خدا از آنان بيزار است.
✍️حسين بن خالد صيرفي ميگويد:
امام رضا(علیهالسلام) فرمودند :
هر کس به تناسخ اعتقاد داشته باشد کافر است.
سپس فرمودند : خداوند غاليان را لعنت کند آگاه باشيد کاش يهودی بودند ای کاش مجوسی بودند ای کاش نصراني بودند ای کاش قدری مذهب بودند کاش مرجئه بودند کاش حروُری بودند؛ آنگاه فرمود با اينان همنشينی نکنيد، رفاقت و دوستی ننمايد و از آنان بيزاری جوئيد خداوند از آنان بيزاری جسته است.
📗ترجمه عيون الاخبار الرضا ج2 ص 486
〰〰〰〰〰〰〰
🤔 به راستی شیعه عزیزی که در دامن این شیاد گرفتاری شدی،
شما شیعه چه کسی هستی؟
امام رضا سلام الله علیه یا احمد بصری؟
اگر همین سوال را امام رضا از تو بپرسند چه جوابی برای ایشان داری؟
تا دیر نشده⚰⚰ به دامن ائمه هدی علیهمالسلام برگرد!
〰〰〰〰〰〰〰
➕مطالعه لینک های زیر توصیه میشود::
سیر تکاملی احمد بصری از شتر صالح و شبیه عیسی تا مهدویت!
https://t.me/borrhan/20758
https://t.me/borrhan/28169
https://t.me/borrhan/28170
https://t.me/borrhan/28171
https://t.me/borrhan/26018
👁🗨 کانال برهان و نقد مدعیان دروغین
@borrhan
⁉️چرا از احمد بصری و اتباعش #باید بیزاری بجوییم؟؟
〰〰〰〰💠▪️▪️
✅ امام رضا(علیهالسلام)
احمد بصری را کافر میدانند و میفرمایند کسی حق ندارد با وی همنشین شود و باید از چنین افرادی بیزاری جست.
دقت کنید:::
⚠️ یکی دیگر از کفریات احمد بصری اعتقاد به #تناسخ (حلول روح در اجساد مختلف) می باشد.
همانگونه که پیشتر بیان کردیم ، احمد بصری مدعی شده است که شتر حضرت صالح و حضرت خضر بوده و همچنین به جای حضرت عیسی(علیهالسلام) به صلیب کشیده شد و از دنیا رفته و دوباره در جسد دیگری به دنیا برگشته است!!
👳🏿♀️احمد در راستای همین اعتقاد کفر آمیز خویش در جواب یکی از اتباعش صراحتا اعتراف به عقیده به تناسخ را اینگونه بیان کرده است:
❌ سوال/96: ...در مورد شبيه حضرت عيسي مهدي اول از اوصياء که به دار آويخته شد در کتاب متشابهات جزء چهارم آمده است از آنچه معلوم است که وجود مهدي اول در آن زمان بصورت نور بوده يا در حقيقت بود،آيا مهدي اول با جسد خود پايين آمده يا بصورت روحي در جسد معيني بود؟ و آيا مهدي اول اکنون در همان جسدي که به دار آويخته شد زندگي ميکند؟ و اگر در جسدي ديگر حلول کرد آيا ممکن است که يک روح در چند جسد وارد شود...
جواب :... نطفه متعلق به نفس تغيير نمي کند اما ممکن است که در چند صورت در اين عالم جسماني تشکيل شود...ممکن است که انسان قبل از ورود به اين عالم جسماني و ورود به امتحان آن در جسد هاي حلول کند(يعني قبل از اينکه تولد شود) و هم چنين پس از انجام امتحان .
📕جواب هاي روشن احمد الحسن ج2 ص85
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
👈اکنون قصد داریم این اعتقاد را با کلام ائمه تطبیق دهیم تا بر همگان ثابت کنیم که اعتقادات احمد بصری نه تنها موافق کلام ائمه علیهمالسلام نیست بلکه دقیقا در جبهه مخالف ائمه قرار دارد.
✅ ما اعتقاد احمد و اتباع نادانش را با کلام امام رضا(علیهالسلام) تطبیق دادیم و چنین نتیجه گرفتیم:
امام صراحتا اعتقاد به تناسخ را کفر و کسی که چنين عقيده ای داشته باشد را کافر و بدتر از غلات و یهودی معرفی میفرمایند و دستور میدهند که با آنان دوستی و رفاقت نکنيد و از آنان بيزاری جوئيد چون خدا از آنان بيزار است.
✍️حسين بن خالد صيرفي ميگويد:
امام رضا(علیهالسلام) فرمودند :
هر کس به تناسخ اعتقاد داشته باشد کافر است.
سپس فرمودند : خداوند غاليان را لعنت کند آگاه باشيد کاش يهودی بودند ای کاش مجوسی بودند ای کاش نصراني بودند ای کاش قدری مذهب بودند کاش مرجئه بودند کاش حروُری بودند؛ آنگاه فرمود با اينان همنشينی نکنيد، رفاقت و دوستی ننمايد و از آنان بيزاری جوئيد خداوند از آنان بيزاری جسته است.
📗ترجمه عيون الاخبار الرضا ج2 ص 486
〰〰〰〰〰〰〰
🤔 به راستی شیعه عزیزی که در دامن این شیاد گرفتاری شدی،
شما شیعه چه کسی هستی؟
امام رضا سلام الله علیه یا احمد بصری؟
اگر همین سوال را امام رضا از تو بپرسند چه جوابی برای ایشان داری؟
تا دیر نشده⚰⚰ به دامن ائمه هدی علیهمالسلام برگرد!
〰〰〰〰〰〰〰
➕مطالعه لینک های زیر توصیه میشود::
سیر تکاملی احمد بصری از شتر صالح و شبیه عیسی تا مهدویت!
https://t.me/borrhan/20758
https://t.me/borrhan/28169
https://t.me/borrhan/28170
https://t.me/borrhan/28171
https://t.me/borrhan/26018
👁🗨 کانال برهان و نقد مدعیان دروغین
@borrhan
Telegram
کانال برهان
#نقد_مدعی_یمانی
⚠️ نمونه ای از علم مهندس همبوشی‼️(۱)
⚠️ سیر تکامل احمد بصری از شتر صالح تا مهدویت! (العیاذ بالله)
➖ ▪️💠🎴¤¤
✅ چنانچه پیشتر بیان شد ، احمد الکذاب بصری با توماری از ادعاهای بی دلیل و مضحک ،
رکورد شکن کذابین عالم معرفی گردیده است ؛
و عن…
⚠️ نمونه ای از علم مهندس همبوشی‼️(۱)
⚠️ سیر تکامل احمد بصری از شتر صالح تا مهدویت! (العیاذ بالله)
➖ ▪️💠🎴¤¤
✅ چنانچه پیشتر بیان شد ، احمد الکذاب بصری با توماری از ادعاهای بی دلیل و مضحک ،
رکورد شکن کذابین عالم معرفی گردیده است ؛
و عن…
❌ احمد بصری: اعتقاد به تناسخ و حلول روح در اجساد مختلف صحیح است و من به آن معتقد هستم.
✅ امام رضا علیهالسلام : هر کس معتقد به تناسخ و حلول روح در اجساد مختلف باشد کافر است و حتی پست تر از یهود و غلات، با آنان همنشینی و رفاقت نداشته باشید و از آنان بیزاری بجویید.
توضیحات:
https://t.me/borrhan/37657
✅ امام رضا علیهالسلام : هر کس معتقد به تناسخ و حلول روح در اجساد مختلف باشد کافر است و حتی پست تر از یهود و غلات، با آنان همنشینی و رفاقت نداشته باشید و از آنان بیزاری بجویید.
توضیحات:
https://t.me/borrhan/37657
#روز_شمار_تشکیل_سقیفه_تا_شهادت_صدیقهکبری سلام الله علیها {15}
📢📢📢...در اواخر ماه ربیع الاول سال ۱۱ هجری شمسی ، اوائل تیر ماه سال ۱۱ هجری شمسی ،
اواخر ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
➖➖➖➖🌑🔶🌑
🕝🕞🕥...گویا در همین ایام و در زمانی که حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها از دستگاه خلافت بیزار ، و از اهل مدینه دوری گزیده و عزلت نشین شده بودند ،
امیرمؤمنان علیه السلام به جهت بازپس گیری #فدک به سراغ ابوبکر میروند ؛
ماجرای این واقعه بر اساس شواهد تاریخی پس از اخراج عاملان و کارگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها از فدک به وقوع پیوسته است...(۱)
⛔️ این بار ابوبکر بر منبر پیامبر نشسته و اطراف او را مهاجر و انصار پر کردهاند ،
امیرمؤمنان علیه السلام پس از ورود به مسجد ، ابوبکر را مخاطب قرار داده و او را تخطئه می کنند که چرا وکیلان حضرت زهرا سلام الله علیها را از فدک بیرون رانده است؟
ابوبکر فدک را فیء مسلمین می داند و امیرمؤمنان با اقامهء دلیل عقلی و سپس آیهء تطهیر استدلال ابوبکر را باطل میکنند ؛
⬇️ مسجدیان با شنیدن #آیه_تطهیر و در پی آن نام حضرت صدیقهء طاهره گریان میشوند ، و از اطراف خلیفه پراکنده میگردند و مسجد را ترک میکنند ؛
گویا این حاضران در مسجد به یاد میآورند که پیامبر نزدیک به ۹ ماه هر روز بر درِ خانهء حضرت امیر و حضرت زهرا علیهماالسلام می ایستاد و آیهء تطهیر را تلاوت می کرد تا
همگان بدانند که اهل این خانه مصداق آیهء تطهیرند....(۲)
ابوبکر به منزل خویش در کنار مسجد بر میگردد ؛
این منزل همان خانه ای است که پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوبکر بخشیده اند (۳) و ابوبکر ، زن خویش اسماء بنت عمیس را در آن جای داده است..
⛔️ابوبکر در منزل پس از اندکی تفکر ، عمر بن خطاب را فرا می خواند و ماجرا را بیان می کند و در آخر می گوید :
⚠️ تا زمانی که علی زنده است وضع به همین منوال خواهد بود (و آب خوش از گلویمان پایین نخواهد رفت)‼️
🅾 عمر راه حل را در دستان #خالد_بن_ولید می داند و آن دو خالد را احضار میکنند؛
پس از ورود خالد بن ولید به خانهء ابوبکر ،
خلیفه رو به خالد می کند و میگوید :
⚠️ برای امر مهمی تو را خواسته ایم ؛
خالد پاسخ می دهد :
⚠️ هر کار باشد انجام می دهم و لو کشتن علی باشد ؛
و پاسخ می شنود :
⚠️ به خدا قسم ! جز این کار را از تو نمی خواستیم.
❌طرح ترور چنین است که در هنگام نماز صبح که هوا تیره و مسجد بدون داشتن هیچ مشعل و چراغی خاموش است ، خالد در کنار امیرمؤمنان در صف نماز بایستد و ابوبکر که به عنوان نماز جماعت نماز می گزارد ،
با سلام و پایان نماز ، فرمان قتل را صادر کند ،
خالد سر امیرمؤمنان را بزند و ایشان را ترور نماید ؛
👈👈 اسماء همسر ابوبکر ، که صدا و زمزمهء این ۳ تن را می شنود ، با شنیدن نقشهء قتل ، خادمهء خویش را به بهانهء احوال پرسی به سوی خانهء حضرت فاطمه سلام الله علیها گسیل میدارد ،
و امر می کند که
پس از سلام و همچنین در هنگام خداحافظی آیهء زیر را بخواند :
📖 إنَّ المَلَأ يَاتَمِرونَ إلَيكَ لِيَقتُلوكَ فَاخرُج إنّي لَكَ مِنَ النّاصِحينَ (قصص/٢٠)
📖 سران قوم دربارهء تو مشورت می کنند تا تو را بکشند ، پس از شهر خارج شو ، و من جداً از خیرخواهان تو ام.
امیرمؤمنان علیهالسلام نیز که در منزل اند به خادم اسماء بنت عمیس میفرمایند :
💠 به سرورت سلام برسان و بگو خداوند مرا حفظ خواهد کرد.
《1》
📢📢📢...در اواخر ماه ربیع الاول سال ۱۱ هجری شمسی ، اوائل تیر ماه سال ۱۱ هجری شمسی ،
اواخر ژوئن سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
➖➖➖➖🌑🔶🌑
🕝🕞🕥...گویا در همین ایام و در زمانی که حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها از دستگاه خلافت بیزار ، و از اهل مدینه دوری گزیده و عزلت نشین شده بودند ،
امیرمؤمنان علیه السلام به جهت بازپس گیری #فدک به سراغ ابوبکر میروند ؛
ماجرای این واقعه بر اساس شواهد تاریخی پس از اخراج عاملان و کارگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها از فدک به وقوع پیوسته است...(۱)
⛔️ این بار ابوبکر بر منبر پیامبر نشسته و اطراف او را مهاجر و انصار پر کردهاند ،
امیرمؤمنان علیه السلام پس از ورود به مسجد ، ابوبکر را مخاطب قرار داده و او را تخطئه می کنند که چرا وکیلان حضرت زهرا سلام الله علیها را از فدک بیرون رانده است؟
ابوبکر فدک را فیء مسلمین می داند و امیرمؤمنان با اقامهء دلیل عقلی و سپس آیهء تطهیر استدلال ابوبکر را باطل میکنند ؛
⬇️ مسجدیان با شنیدن #آیه_تطهیر و در پی آن نام حضرت صدیقهء طاهره گریان میشوند ، و از اطراف خلیفه پراکنده میگردند و مسجد را ترک میکنند ؛
گویا این حاضران در مسجد به یاد میآورند که پیامبر نزدیک به ۹ ماه هر روز بر درِ خانهء حضرت امیر و حضرت زهرا علیهماالسلام می ایستاد و آیهء تطهیر را تلاوت می کرد تا
همگان بدانند که اهل این خانه مصداق آیهء تطهیرند....(۲)
ابوبکر به منزل خویش در کنار مسجد بر میگردد ؛
این منزل همان خانه ای است که پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوبکر بخشیده اند (۳) و ابوبکر ، زن خویش اسماء بنت عمیس را در آن جای داده است..
⛔️ابوبکر در منزل پس از اندکی تفکر ، عمر بن خطاب را فرا می خواند و ماجرا را بیان می کند و در آخر می گوید :
⚠️ تا زمانی که علی زنده است وضع به همین منوال خواهد بود (و آب خوش از گلویمان پایین نخواهد رفت)‼️
🅾 عمر راه حل را در دستان #خالد_بن_ولید می داند و آن دو خالد را احضار میکنند؛
پس از ورود خالد بن ولید به خانهء ابوبکر ،
خلیفه رو به خالد می کند و میگوید :
⚠️ برای امر مهمی تو را خواسته ایم ؛
خالد پاسخ می دهد :
⚠️ هر کار باشد انجام می دهم و لو کشتن علی باشد ؛
و پاسخ می شنود :
⚠️ به خدا قسم ! جز این کار را از تو نمی خواستیم.
❌طرح ترور چنین است که در هنگام نماز صبح که هوا تیره و مسجد بدون داشتن هیچ مشعل و چراغی خاموش است ، خالد در کنار امیرمؤمنان در صف نماز بایستد و ابوبکر که به عنوان نماز جماعت نماز می گزارد ،
با سلام و پایان نماز ، فرمان قتل را صادر کند ،
خالد سر امیرمؤمنان را بزند و ایشان را ترور نماید ؛
👈👈 اسماء همسر ابوبکر ، که صدا و زمزمهء این ۳ تن را می شنود ، با شنیدن نقشهء قتل ، خادمهء خویش را به بهانهء احوال پرسی به سوی خانهء حضرت فاطمه سلام الله علیها گسیل میدارد ،
و امر می کند که
پس از سلام و همچنین در هنگام خداحافظی آیهء زیر را بخواند :
📖 إنَّ المَلَأ يَاتَمِرونَ إلَيكَ لِيَقتُلوكَ فَاخرُج إنّي لَكَ مِنَ النّاصِحينَ (قصص/٢٠)
📖 سران قوم دربارهء تو مشورت می کنند تا تو را بکشند ، پس از شهر خارج شو ، و من جداً از خیرخواهان تو ام.
امیرمؤمنان علیهالسلام نیز که در منزل اند به خادم اسماء بنت عمیس میفرمایند :
💠 به سرورت سلام برسان و بگو خداوند مرا حفظ خواهد کرد.
《1》